مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ دی ۱۳۰۶ نشست ۱۹۴

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری ششم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری ششم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری ششم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ دی ۱۳۰۶ نشست ۱۹۴

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏۶

جلسه: ۱۹۴

صورت مشروح مجلس یک شنبه ۲۴ دی ماه ۱۳۰۶ مطابق ۲۱ رجب المرجب ۱۳۴۶

فهرست مندرجات:

۱-بقیه شور در لایحه تمدید اختیارات آقای مهدی‌قلی خان هدایت رئیس کل مالیه و تصویب آن

۲- بقیه شور نسبت به خبر کمیسیون بودجه راجع به استخدام متخصصین مالی

۳- قانون تمدید اختیارات آقای مهدی‌قلی خان هدایت رئیس کل مالیه به مدت سه ماه

مجلس دو ساعت قبل از ظهر به ریاست آقای پیرنیا تشکیل گردید

صورت مجلس یوم شنبه ۲۳ دی ماه را آقای نگهبان قرائت نمودند

غائبین با اجازه جلسه قبل آقایان:

روحی – جمشیدی مازندران – ذوالقدر – حاج میرزا حبیب الله امین – اسفند یاری – دشتی – دادگر-فرمند- لیقوانی – عدل – میرزا ابراهیم آشتیانی

دکتر لقمان

غائبین بی اجازه جلسه قبل آقایان:

حاج علی اکبر امین – محمدولیخان اسدی – مرتضی قلیخان بیات – امام جمعه شیراز – اعظمی – نظام مافی – آقای علی زارع – حاج شیخ بیات – حاج حسن آقا ملک – بنی سلیمان – میرزا حسن خان وثوق – حاج غلامحسین ملک

دیر آمدگان با اجازه جلسه قبل آقایان:

ایلخان – آقا سید کاظم یزدی – خطیبی – نجومی – پالیزی – دیوان بیکی – افخمی

دیر آمدگان بی اجازه جلسه قبل آقایان:

شریعت زاده – قوام شیرازی – مهدوی – امیر تیمور کلالی – یحیی خان زنگنه

رئیس – آقای کلالی

امیر تیمور کلالی – بنده را غائب بی اجازه نوشته‌اند در صورتی که دیروز از اول جلسه حاضر بوده‌ام

رئیس – لایحه اختیارات رئیس کل مالیه مطرح است در جلسه قبل بنا بود رأی گرفته شود به کفایت مذاکرات آقایانی که مذاکرات را کافی می دانند قیام فرمایند

اکثر برخاستند

رئیس – اکثریت است پیشنهادها قرائت می‌شود

به شرح آتی خوانده شد

پیشنهاد آقای مدرس پیشنهاد می‌کنم به جای تبصره کمیسیون نوشته شود

تبصره – دولت مجبور است قبل از انقضاء مدت فوق استخدام خزانه داری را تمام کرده مشغول کار شود و پس از اشتغال خزانه اری اختیارات رئیس مالیه ملغی خواهد بود

مدرس – این تبصره‌ای که نوشته‌اند مثل آن وعده‌هایی است که ابتدا می‌دادند که ما اول متخصص می‌آوریم نظیر آن وعده‌ها است لهذا بنده تغییر عبارت دادم که وعده خالی نباشد حتما خزانه داری را در عرض این سه ماه قبل از این که سه ماه تمام شود بیاورند که حقیقتا عملی شود اما تبصره‌ای که خود آقایان نوشته‌اند نظیر همان وعده‌ها است چنانکه در سه ماه اول وعده دادند نشد بعد هم وعده دادند نشد حالا هم وعده می‌دهند همین طور وعده هم که واجب الوفا نیست لذا عرض کردم که دولت مجبور است قبل از انقضاء سه ماه خزانه دار را استخدام کند و آن وقت این اختیارات ملغی شود

رئیس – آقای یاسائی

یاسائی – پیشنهاد آقای مدرس به نظر بنده هم چندان بد نیست چیزی که هست اگر کلمه مجبور را تبدیل می‌کردند به مکلف بهتر بود که دولت مکلف است که این کار را بکند و در ضمن یک موضوعی را هم خود مجل تعهد بکند که قانون استخدام متخصصین قبل از این سه ماه تمام شود و تصویب شود اگر تمام نشد آن وقت دولت را مجبور کردن مورد ندارد در هر صورت چون خود ما هم نظر آقای مدرس را داریم اگر چنانچه کلمهٔ مجبور را تبدیل به مکلف کنند ما هم موافقیم

مدرس – بنده هم موافقم مکلف باشد

رئیس – آقای رفیع –

رفیع عرض می‌کنم که دیروز لایحهٔ متخصصین مالی در اینجا مطرح بود و آقایان به هیچ وجه استقبالی نکردند برای گذراندن خود آقای مدرس هم بالاخره جزو مخالفین آن لایحه بودند یک فرمایشات هم فرمودند و اساسا آدمی که بیاید و این خدمات را بکند وجودش را لازم نمی‌دانستند توضیحاتی دادند که صورت مجلس هم حاضر است در هر صورت ما حالا بخواهیم دولت را مکلف کنیم بنده نمی دانم که این موضوع را تمام خواهیم کرد یا نه اگر آقایان موافق بوند با آن لایحه بنده هم با این قسمت موافق بودم ولی حالا ما بخواهیم دولت را مکلف کنیم در صورتی که آن لایحه هنوز نگذشته است هیچ لزومی

ندارد پس این پیشنهاد باید بماند برای وقتی که آن لایحه مطرح می‌شود و آن وقت در آن قانون پیشنهاد می‌کنیم که دولت مکلف است در عرض سه ماه متخصصین را حاضر بکند وجایش اینجا نیست

رئیس – رأی گرفته می‌شود به قابل توجه بودن این پیشنهاد آقایان موافقین قیام فرمایند

اغلب قیام نمودند

رئیس – قابل توجه شد پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب – بنده استرداد می‌کنم

رئیس – پیشنهاد آقای احتشام زاده این طور خوانده شد پیشنهاد می‌کنم در تبصره ماده واحده به جای خزانه دار نوشته شود متخصص مالی

احتشام زاده – این پیشنهاد بنده مقصود تبصره است که در لایحه دولت بوده است ولی حالا با آن تبصره‌ای که آقای مدرس فرمودند و قابل توجه شد بنده استرداد می‌کنم مقصودم این است که اختیاراتی که در ضمن این لایحه نوشته شده است و از طرف دولت این اختیارات را برای خزانه دار قائل شده‌اند ممکن است در مجلس تغییر پیدا بکند و این اختیارات را متوجه به رئیس کل مالیه یا یک نفر دیگر بکنند به این جهت بنده معتقد هستم که نوشته شود متخصص مالی چون اگر این اختیارات به خزانه دار داده شود باز این کلمه شامل حال اوست و اگر به رئیس کل مالیه این اختیارات داده شود با زاین عبارت شامل حال او هم هست این است که بنده پیشنهاد کردم که به جای خزانه دار نوشته شود متخصص مالی

رئیس – آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب – بنده هیچ ملتفت نشدم گویا آقای احتشام زاده جسارت می‌کنم لایحه را مطالعه نفرموده باشند آقا این مسئله راجع به خزانه دار است که در عزل و نصب و ترقی و تنزل و جمع وخرج اختیاراتی دارد متخصص مالی مشاور علمی است و برای این است که در مسائل علمی به او رجوع شود ربطی به این چیزها ندارد و بنده ناچارم این لایحه را بدهم خدمت شما نگاه کنید

رئیس – رأی می‌گیریم به این پیشنهاد آقایانی که قابل توجه می دانند قیام فرمایند

چند نفری قیام نمودند

رئیس – قابل توجه نشد مادهٔ واحده با پیشنهاد آقای مدرس قرائت می‌شود و رأی گرفته می‌شود ماده واحده

به شرح ذیل قرائت شد

ماده واحده – مجلس شورای ملی از تاریخ ششم دی ماه تا سه ماه دیگر مدلول قانون ۲۵ مهرماه ۱۳۰۶ را که به موجب آن اختیارات مندرجه در قانون است ۱۳۰۱ به آقای مهدی قلیخان هدایت رئیس الوزراء واگذار شده بود تمدید می‌نماید

تبصره – دولت مکلف است قبل از انقضاء مدت فوق استخدام خزانه داری را تمام کرده مشغول کار شود و پس از اشتغال خزانه داری اختیارات رئیس کل مالیه ملغی خواهد بود

رئیس – رأی می‌گیریم به ماده واحده با تبصره آقایانی که موافقند قیام فرمایند

اغلب قیام نمودند

رئیس – تصویب شد بنا بود بعد از این لایحه لایحهٔ متخصص مالی مطرح شود ولیکن آقای دهستانی پیشنهاد کرده‌اند لایحه خالصجات انتقالی مطرح شود آقای دهستانی

دهستانی – چون لایحه متخصص مالی را خود بنده هم مقدم می دانم از این جهت استدعا می‌کنم پیشنهاد بنده بعد از این لایحه مطرح شود

رئیس – پیشنهاد آقای ثابت

این طور خوانده شد

نظر به این که بلدیه مؤسسه ایست ملی و نمایندگان ذمه دار تأسیس و تشیید آن هستند از این جهت اینجانب پیشنهاد می‌نماید که لایحهٔ بلدیه که از شوردوم آن چند ماه بیش باقی نمانده در درجه دوم دستور امروز قرار داده شود که اهالی شهرها با توجهات نمایندگان دارای مؤسسهٔ ملی شده و آسوده شوند

رئیس – آقای ثابت

ثابت – بنده تصور می‌کنم تمام آقایانی که از ولایات وکیل شده‌اند می دانند احتیاج اهالی را نسبت به بلدیه به علاوه این بلدیه یک مؤسسه ایست ملی که تقویبت مشروطه را می‌کند بنده منتظر بودم که آن لایحه رئیس کل مالیه تمام شود و در درجهٔ دوم آن لایحه جزو دستور شود استدعا می‌کنم آقایان توجه بفرمایند که این لایحه مطرح شود و این چند ماده تمام شود

رئیس – آقای امیر حسین خان

امیر حسین خان ایلخان – بنده تصور می‌کنم که آقای ثابت پیشنهاد کرده‌اند که در درجهٔ اول جزو دستور شود اگرچنانچه مراقبت بفرمایند که اول مسئله متخصص باشد بنده عرضی ندارم و موافقم ولی اگر چنانچه می‌فرمایند قبل از لایحه متخصص باشد بنده مخالفم در هر حال اگر چنانچه بعد از این لایحه باشد بنده هم قبول می‌کنم

رئیس – مقصود درجه دوم است؟

ثابت – بنده می‌خواستم در درجهٔ اول یعنی قبل از لایحه راجع به رئیس کل مالیه باشد چون دیدم آقایان موافقتی ندارند از اینجهت پینشهاد کردم در درجه دوم باشد و حالا استدعا می‌کنم مطرح شود رئیس – رأی می‌گیریم آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند

چند نفری قیام نمودند

رئیس – تصویب نشد پیشنهاد آقای ارباب کیخسرو نسبت به ماده اول لایحه متخصصین مالی قابل توجه شد اجازه می‌فرمایید سایر پیشنهاد هم مراجعه شود به کمیسیون

جمعی از نمایندگان صحیح است ماده دوم مطرح است

به شرح ذیل خوانده شد

ماده دوم – مجلس شورای ملی به دولت برای حقوق و مخارج سالیانه متخصصین مزبور تا میزان شصت هزار تومان اعتبار می‌دهد به علاوه دولت مجاز است یا منزل و اثاثیه مناسبی برای آنها تهیه یا معادل صدی پانزده حقوق هر کدام را برای تهیه منزل و اثاثیه به آن‌ها بپردازد

رئیس – آقای بامداد

بامداد – با عطف به عرایض سابق باز نمایندگان محترم را توجه می‌دهم به این که شصت هزار تومان دولت اعتبار خواسته است با مخارج منزل و سایر مخارج که اقلا روی هم رفته به صد هزار تومان می‌رسد این صد هزار تومان را وقتی بخواهیم تقسیم کنیم به این متخصص عالی مقام مالی و اقتصادی که از اتباع آلمان است اقلا سی هزار تومان می‌رسد چون درجه او عالی تر است این سی هزار تومان را ما می‌دهیم برای چه برای آن اصلی که آقایان مسبوقند و آن طور ی که بنده حس می‌کنم فقط برای این لقب متخصص عالی مقام مالی و اقتصادی و به دل خوشی این لقب ما سی هزار تومان می‌دهیم و هیچ معلوم نیست که چه استفاده‌ای از وجود این شخص می‌کنیم معروف است که وقتی از قاضی قم شکایت کردند به صاحب ابن عباد وزیر فخرالدوله او در حاشیه به اصطلاح خودشان توشیح کرد و نوشت ایها القاضی به قم قد عزلناک فقم به محض این که قاضی این را دید گفت قد عزلتنی سجعه این قافیه‌ای که درست آمده من را بدبخت کرده والا من معزول نمی‌شدم و حالا هم وقتی که ماملاحظه می‌کنیم فقط می‌بینیم که یک لقب عالی مقام برای ما می‌ماند و سی هزار تومان در ازاء آن می‌دهیم والا از

مذاکراتی که در اینجا شد و جوابهایی هم که داده شد بنده هیچ قانع نشدم که چه استفاده می‌کنیم و از این جهت است که بنده مخالفم مگر این که این قسمت را بردارند یا برای این متخصص یک قیودی قائل شوند که بتوانند از وجود این شخص استفاده کنند

مخبر – به طور کلی مملکت باید از یک چیزهای خوبی استفاده کند اگر حقیقتا ما بخواهیم استفاده کنیم خود آقای بامداد هم تصدیق خواهند فرمود که از یک متخصص مالی مقامی ما برای کارهای مالی و اقتصادی خودمان می‌توانمی بیش از سالی سی هزار تومان استفاده کنیم و اگر هم نخواستبه باشیم استفاده کنیم اسم و رسم و اقتدار و قوه و اختیارات هر چه اینجا تصویب کنیم بالاخره آن موفقیت حاصل نمی‌شود بالاخره ما و ایاشن و امثال ماها بایستی یک وسائلی به دست بیاوریم که مملکت بتواند از یک چیزهای خوبی استفاده کند قدم اول این است و یکی از معایبی را که غالبا در استخدام متخصصین متوجه می‌شد این بود که بدون قید یک صفاتی ما مستخدمین را استخدام می‌کردیم بعد معلوم می‌شد که این متخصص که ما می‌خواستیم که در یک امری از او استفاده کنیم نیست و یا اساسا اطلاعی ندارد بالاخره سوء استفاده می‌کردیم و نتیجه هم نمی‌گرفتیم و البته وقتی که بنا شد ما در سال یک مبلغ زیادی به یک شخصی بدهیم باید عالی مقام باشد و از همین دو کلمه متخصص عالی مقام ما باید استفاده کنیم و البته باید مفهوم خارجی داشته باشد و با مصداق خودش تطبیق شود و باید دارای این دو صفت باشد وقتی یک کسی بیاید که دارای این دو صفت نباشد شما هر قدر اختیارات به او بدهید از او استفاده نخواهید کرد بنده و رفقای بنده و شاید یک عدهٔ دیگر هم دارای این عقیده باشند که ما اگر پول زیاد بدهیم و اشخاص عالی مقام بیاوریم به منفعت مملکت تمام می‌شود الان این شخص که در اینجا هست بنده با بعضی از آقایان وزراء هم صحبت کرده‌ام که اگر این شخصی که فعلا در اینجا هست به هر قیمتی که تمام می‌شود ما اگر توانیم او را حاضر کنیم که در انی مملکت بماند کاملا به نفع مملکت است در هر صورت بنده تصور می‌کنم عین منظور آقای بامداد در اینجا به عمل آمده باشد که ما باید از یک اشخاص عالی مقامی استفاده کنیم

رئیس – آقای تقی زاده

تقی زاده – عرضی ندارم

رئیس – آقای یاسائی

یاسائی – بنده موافقم

رئیس – آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی – بنده بارها عرض کرده‌ام که با استخدام خارجی تا این اندازه‌ها موافق نیستم هر چند یک کسی مرا ملامت می‌کرد و می‌گفت لازم است که ما به جهت تمام اداراتمان از خارجه متخصص بیاوریم به جهت این که یک مؤسسهٔ رهنی درست کردیم یک رئیسی که نمی دانیم کیست بالاخره هم بر ضرر این مؤسسه است و هم یک بد اخلاقیها در آنجا می‌شود حالا بنده غرضم این است این اندازه عقیده به استخدام خارجی نداریم آن هم با این حقوقهای به این گزافی وقتی هم که احتیاج داریم باید به اندازه گنجایش خودمان بیاوریم در اینجا دو نفر متخصص اولا کافی بود و بنده یک پیشنهادی در این زمینه دادم و نمی دانم چه شد که خوانده شد مقصودم این بود که یک نفر رئیس کل و یک نفر خزانه دار برای ما بس است و سایرین را می‌توانیم از خودمان تهیه کنیم به شرطی که مجازات در مملکت باشد اگر قانون مجازات در مملکت ما اجرا شد ما ابدا محتا ج به استخدام خارجی نیستیم اگر نشد که به جاروب کشی و فراشی هم محتاج به خارجه هستیم حالا در اینجا شصت هزار تومان حقوق نوشته شده است برای این چهار نفر متخصص و چهل هزار تومان هم بنده قطع دارم که مخارج خانه و اثاثیه و اتومبیل خواهد شد که می‌شود صد هزار تومان در مدت دو سال دویست

هزار تومان می‌شود حالا ما ببینیم از این دویست هزار تومان چه استفاده می‌کنیم عادیات مملکت ما آن اندازه که مربوط به گمرک است که ربطی به این‌ها ندارد و بدون زحمت داده می‌شود و آن اندازه که مربوط به نفت است که چندان اهمیتی ندارد و در بعضی ترتیبات دیگر هم که محتاج نیستیم یک جزئی باقی می‌ماند که آن هم تقریبا چهار پنج میلیون می‌شود و به جهت این چهار پنج ملیون محتاج می‌شویم به متخصص خارجی پس اگر هم ما بخواهیم متخصص بیاوریم بایستی یک طوری باشد که مناسب با این چهار پنج میلیون باشد و بنده به هیچ وجه عقیده ندارم که همه روزه با این حقوقهای گزاف متخصص بیاوریم

رئیس – خطاب به آقای فیروز آبادی پیشنهاد جناب عالی مفقود نشده جزء سایر پیشنهادات به کمیسیون فرستاده شده

مخبر – راجع به مجازات بالاخره عقیده آقا بسیار عقیده خوبی است و بایستی قانون مجازات در این مملکت اجرا شود و از اشخاص خادم هم باد قدر شناسی کرد و این بهترین عقیده‌ای است که آقا دارند بنده هم کاملا موافقم در هر موردی که صلاح می دانند پیشنهاد کنند طرح قانونی بدهند برای مجازات خائنین و قدرشناسی از خادمین و قانون مجازات عمومی هم هست و لازم است تذکر هم داده شود که دولت مواد آن را اجرا کند و اما راجع به حسابی که فرمودید لازم است تذکر بدهم که آقا قدری اشتباه کردید اگر عقیده تان این است که ما دویست هزار تومان خرج می‌کنیم عرض می‌کنم خیلی کمتر است زیرا حقوق این‌ها در سال شصت هزار تومان است و صدی پانزده شصت هزار تومان هم می‌شود نه هزار تومان و بالاخره بنده به آقا اطمینان می‌دهم که ابدا از این مبلغ تجاوز نخواهد کرد

رئیس – آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب – بنده موافقم

رئیس – آقای بدر

میرزا احمدخان بدر – عرض کنم که اشکال بنده در این مادهٔ دوم است در این ماده می‌نویسد به علاوه دولت مجاز است یا منزل و اثاثیه مناسبی برای آنها تهیه و یا معادل صدی پانزده حقوق هر کدام را برای تهیه منزل و اثاثیه آنها بپردازد مستخدمین آمریکایی که اینجا بودند برای آنها هم این قید بوده یعنی برای آنها هم تهیه واثاثیه و منزل شده اس اگر علوه بر آنها چیزی لازم است که باید اسم برده شود و اگر عینا همان است که همان اثاثیه و منزل آنها را ممکن است به این‌ها بدهند و دیگر چیز تازه و جدیدی نباید برای این‌ها اضافه شود بالاخره اگر این صدی پانزده برای اثاثیه است که یک اثاثیه موجودی است و ممکن است به این‌ها بدهند و این عبارت حذف شود

وزیر مالیه – علت ذکر این جمله در ماده برای این است که دولت بتواند از همین اثاثیه و منزل‌هایی که هست به این‌ها بدهد برای این که اگر ذکر نشود دولت این حق را نخواهد داش و این‌ها باید از حقوق خودشان منزل و اثاثیه تهیه کنند و در این صورت از همان اثاثیه و منزل استفاده می‌کنند و این صدی پانزده که در اینجا نوشته شده است در صورتی است که آنها نخواهندیا دولت نتواند پس به هر دو طرف این اختیار داده شده که اگر بخواهند صدی پانزده از حقوقشان را به خودشان بدهند و تمام مخارج از حیث منزل و اثاثیه و سوخت و روشنایی و اتومبیل و غیره با خودشان باشد

بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است

رئیس – پیشنهادها قرائت می‌شود

این طور خوانده شد

پیشنهاد آقای احتشام زاده – بنده پیشنهاد می‌کنم در ماده دو عبارت یا منزل و اثاثیه مناسبی برای آنها تهیه و یا حذف شود

احتشام زاده – با توضیحی که آقای وزیر مالیه در این خصوص دادند بنده صرف نظر می‌کنم

رئیس – پیشنهاد آقای بهبهانی

به شرح ذیل خوانده شد

پیشنهاد می‌کنم آخر ماده دوم به نحو ذیل اصلاح شود یا منزل مناسبی برای آنها تهیه و یا معادل صدی ده حقوق هر کدام برای تهیه منزل در تحت نظارت وزارت مالیه به آنها اعتبار داده شود و اثاثیه آنها رابه قدر کفایت از اثاثیه رئیسمالیه سابق و خزانه دار سابق بدهند

رئیس – آقای بهبهانی

بهبهانی – در شصت هزار تومان اعتبار چون اعتبا راست نمی‌شود صحبت کرد و البه دولت مکلف اس به این که اهتمام کند که کمتر خرج شود ولی در قسمت اثاثیه و منزل می‌نویسد دولت اثاثیه و منزل مناسبی برای ا“ها تهیه کند و یا معادل صد پانزده حقوق هر کدام را برای تهیه منزل و اثاثیه به آنها بپرازد اینجا بنده تصور می‌کنم اولا اثاثیه داریم برای این که آن اشخاصی که بودند و رفتند یکی از جهات تنقیدیه که نسبت به آنها ابراز می‌شد این بود که می‌گفتند اثاثیه و تجملات آنها خیلی زیاد است لهذا آن اثاثیه که جائیی نرفته در تحت اختیار دولت است و هرچه بخواهند از آن اثاثیه می‌توانند بدهند تردیدی هم ندارد این که آقای وزیر مالیه در جواب یکی از نمایندگان محترم فرمودند که این برای این است که اگر دولت بخواهد از این اثاثیه بدهد بتواند من نمی دانم چطور نمی‌تواند بدهد برای این که یک اثاثیه بوده است و در تحت اختیار دولت همهست و این مستخدمی هم که می‌آید اثاثیه می‌خواهد و از همین اثاثیه بهشان می‌دهند پس این تردید را بنده در اینجا جائز نمیدانم از این جهت است که پیشنهاد کردم فقط برای منزل و کرایه منزل آنها ممکن است یک چیزی داده شود و چون منزلی که حضرات سابقا داشتند کرایه بوده و ی اجارهٔ فوق العاده یعنی مخار فوق العاده زیادی داشته است ممکن است دولت برای این‌ها یک منزلی با کرایه کمتری تهیه کند از این جهت بنده پینشهاد کردم که صدی ده حقوق آنها اعتبار باشد که برای آنها منزل مناسبی تهیه شود این پیشنهاد بنده است و نظرم هم این است که دیگر محتاج به تردید نیست و از همان اسباب و اثاثیه دارند باید بدهند

رئیس – آقای رفیع

حاج آقا رضا رفیع – آقا توجه بفرمایند که یک اثاثیه که وزارت مالیه دارد بالاخره مال همه ملت است وخود وزارتخانه بدون اجازهٔ مجلس نمی‌تواند انتقالش بدهد و این که در لایحه نوشته‌اند معنایش این نیست که اثاثیه بخرند بلکه مقصود این است که اثاثیه هر چه لازم است و دارند بدهند و اگر یک صندلی هم نداشته باشد آن را با اجازهٔ مجلس شورای ملی بروند بخرند در قسمت منزل هم همانطور مثل سابقین اگر جا دارند می‌دهند و اگر ندارند بر ایشان اجاره می‌کنند و این‌ها می‌آیند مشغول خدمت می‌شوند و مقصود دولت از پیشنهاد به مجلس شورای ملی برای استیذان و استجازه است که اجازه بگیرد برای آنها اثاثیه تهیه کند والبته هرچه دارد بهشان می‌دهد و هرچه هم ندارد تهیه می‌کند و بنده هم تصور می‌کنم که دولت محتاج نشود به این که اثاثیه جدیدی بخرد و همان‌هایی که از سابق دارد کافی خواهد بود

وزیر مالیه – اجازه می‌فرمایید؟ بنده یک توضیحی عرض کنم تا این که رفع اشتباه به کلی از آقا بشود اینجا نوشته است دولت مجاز است یا منزل و اثاثیهٔ مناسبی برای آنها تهیه و یا معادل صدی پانزده حقوق هر کدام را برای تهیه منزل و اثاثیه به آنها بپردازد حالا اگر دولت نخواست منزل بدهد و صلاح این طور شد که مبل خودش را ندهد که خراب کنند خودش هم که خانه ندارد باید کرایه بکند الان ما ماهی چهار صد تومان کرایهٔ باغ مخبر الدوله را می‌دهیم در این صورت اجازه می‌دهند که اگر دولت صلاح ندید که خانه بدهد و این طور مقتضی دید که پول بدهد آن وقت صد پانزده

حقوقش را بهش می‌دهند این دیگر جمع نمی‌شود با هم که هم اثاثیه هم صد پانزده حقوق را بدهد این طور که نیست اگر چنانچه نباشد خانه و اثاثیه خودمان بدهیم البته از خانه‌ها و اثاثیه‌هایی که تهیه کرده‌ایم می‌دهیم و البته اثاثیه هم یک چیزی نیست که ابدی باشد خراب می‌شود می شکند تعمیر می‌خواهد و باید تجدید کرد غرض این است که اثاثیه زندگانی آنها را مطابق این ماده آنچه داریم می‌دهیم و هرچه هم کسر داریم می‌خریم و می‌دهیم این اشکال ندارد

رئیس – رأی گرفته می‌شود به این پیشنهاد آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند عدهٔ

قلیلی قیام نمودند

رئیس – قابل توجه نشد رأی گرفته می‌شود به ماده دوم آقایانی که مادهٔ دوم را تصویب می‌کنند قیام فرمایند

اغلب قیام نمودند

رئیس – تصویب شد آقای فیروز آبادی پیشنهاد جنابعالی دیر رسید ماده سوم

به مضمون ذیل خوانده شد

ماده سوم –وظیفهٔ متخصص عالی مقام مالی و اقتصادی به قرار ذیل خواهد بود

۱- مطالعه در اوضاع مالی و اقتصادی و تهیه راپرت‌های جامع راجع به این کلیات

۲- تهیه پیشنهادات برای ایجاد منابع عایدات تازه و اصلاح اصول قوانین مالی

۳- تهیه پیشنهادات برای اصلاح ترتیب ادارات مالیه و تفتیش مخارج و حسن جریان امور مالی و اقتصادی

۴- انجام هر خدمتی که مربوط به صلاحیت مشار الیه و از طرف دولت به مشار الیه ارجاع می‌شود

رئیس – آقای بامداد

بامداد – منفعت وجودی متخصص عالی مقام در این ماده خلاصه می‌شود در این ماده می‌نویسد مطالعه در اوضاع مالی و اقتصادی و تهیه راپورتهای جامع راجع به این کلیات قید کلیات هم مخصوصا شده است نوعا یک مطالعاتی بکند و راجع به کلیات چیزهایی بگوید و راپورت بدهد ولی دخالت نکند که اگر فلان چیز این طور بشود بهتر است یک کلیاتی بگوید از آن کلیات در کتب پر در کتب مستشرقین پر در کتب سیاحینی که به ایران آمده‌اند پر حتی یک اشخاصی که به نام یاد گرفتن و به نام سیاحت آمده‌اند یک نقشه‌های اقتصادی تهیه کره‌اند که یا مأمور دولت‌های فرنگ بوده‌اند و یا خودشان آمده‌اند این نقشه‌ها در دستشان زیاد است و دیگر ما احتیاج نداریم که یک نفر متخصص عالی مقام بیاوریم که در اوضاع عمومی و اقتصادی مالی ایران مطالعه کند و راجع به این کلیات یک راپورتهایی بدهد در این کلیات مطالعه بکند این یک چیز تازه‌ای نیست یک چیز مفیدی نیست عرض کردم این قید کلیات هم شده است برای این که مبادا بگوید فلان چیز خراب است و اگر گفت فورا بگویند به تو مربوط نیست تو بنا بود در کلی صحبت کنی دوم تهیه پیشنهادات برای ایجا د منابع عایدات و اصلاح اصول قوانین مالی این ماده فوق العاده خوبست و باید یک روزی ایران از یک متخصص عالی مقامی راجع به همین قسمت یک استفاده‌هایی بکند امروز این شعبه و این فن اقتصاد کارش در دنیا خیلی بالا گرفته است و تمام زدو خوردهای دنیا هم سر این مسئله است همه جا کلیه مسائل خلاصه شده به این مسئله که مسئله اقتصادی باشد و موضوع مبارزهٔ اقتصادی است و البته آنها سه چهار قرن قبل از ما این کارها را کرده‌اند و ا“ها خوب می دانند و بدون رودربایستی باید گفت که ما احتیاج داریم حتی ممکن است یک نفر مقتصد فنی به واسطه اضافهٔ یک ماده‌ای یا یک بند در قرار داد گمرکی یک مملکتی را گدا کند یا یک مملکتی را غنی نماید تا این اندازه است

بنده تصدیق می‌کنم اما اگر این شخص آمد و روی کلیات یک پیشنهاداتی کرد ولی رفت توی کشوی میز ماند یا این که راجع به این قسمت برای ایجاد منابع عایدات تازه و اصلاح اصول قوانین مالی پیشنهاداتی کرد و کس عمل نکرد تکلیف چیست در ماده پنج می‌گوید مکلف است راپورت بدهد حالا آقای وزیر مالیه یک اصلاحی در نظر دارند که آن وقت در هیئت وزراء مطرح می‌شود بنده آنجا عرایضم را می‌کنم که این قسمت وافی به مقصود نیست این شخص آمد یک پیشنهاداتی کرد که حقیقتا به نفع ایران بود و برای اصلاح امور اقتصادی ووضع قوانین هم خیلی مفید بود ولی عمل نکردیم بنده خودم آقایان نقشه منابع تحت الارضی ایران را دیده‌ام که معادن تحت الارضی ایران با همان رنگ معدن خودش رنگ آمیزی و چا پ شده است و الان هم هست و بنده می دانم کجا است البته اولیای امور هم آنها را دیده‌اند ولی تمام اولیاء امور نه اختصاص به حاضرین داشته باشد عمل نکرده‌اند ما باید کاری کنیم که عملی بشود نه این که تمامش حرف بزنیم و هی پول از خزانهٔ این ممکلت فقیر خرج کنیم باید عمل بشود والا این کلیات بر احدی مشتبه نیست این هم آمد و یک پیشنهاداتی کرد ولی به خرج نرفت کسی قبول نکرد تکلیف چیست پول از جیب ما بیرون رفته این مخارج را هم کرده‌ایم از آن بالاتر اظهار احتیاج علمی هم کرده‌ایم استفاده‌ای هم کرده‌ایم سوم تهیه پیشنهادات برای اصلاح ترتیب ادارات مالیه و تقلیل مخارج و حسن جریان امور مالی و اقتصادی این آرزوی بنده است بسیار خوب ولی بر می‌خورد به تشکیلات آمدیم گفت این طور باید تقلیل کرد یا برایحسن جریان کارها باید این ترتیب رفتار کرد و ما می‌توانیم با این پول تمام این کارهای بزرگ را بکنیم ولی نخواسند تکلیف چیس زیرا مخصوصا این قسمت بر می‌خورد به منافع اشخاص مثلا تقلیل بودجه می‌شود بر می‌خورد به منافع اشخاص این دیگر به کلی از آن چیزهایی است که باید برود در کشوی میز چهارم انجام هر خدمتی که مربوط به صلاحیت مشارالیه و از طرف دولت به مشار الیه ارجاع می‌شود اصلا این قسمت چهارم لازم نیست و آن سه قسمت کافی است برای اصلاح امور اقتصادی و آن قسمت‌ها که پیشنهاداتی می‌دهد معنایش همین است دیگر انجام هر خدمتی که مربوط به صلاحیت مشارالیه باشد یعنی هرچه می داند بنویسد و پیشنهاد کند ما باید یک فکری کنیم که نفع ببریم ما که پول می‌دهیم و بالاتر از پول دادن عرض احتیاج می‌کنیم که ما نمی دانیم تو بیا بکند آخر ما تا کی باید با جهل خودمان و عرض احتیاج کنترات داشته باشیم؟

آخر یک روزی باید تمام شود و خاتمه پیدا کند همه روزه این طرز متخصص آوردن هست و بالاخره باز این جا اظهار دلتنگی می‌شود در خارج هم اظهار دلتنگی می‌کنیم که چه کنیم باز باید مستشار بیاوریم یک عملی بکنید یک اقدامی بکنید که از موجود استفاده کنیم که اقلا برای آینده بی نیاز باشیم بنده هیچ این چیز‌ها را مفید نمی دانم و یک سیاهی است روی کاغذ سفید

رئیس – آقای رفیع

حاج آقا رضا رفیع – یکی دو جلسه است آقای بامداد در ضمن مخالفت با لایحه اظهار می‌دارند کتبی تدوین شده است نقشه‌هایی کشیده است بنده می‌خواهم ایشان را متذکر بسازم که این کتب در اغلب ممالک دنیا هم هست در دنیاکتابخانه‌ها دارند قرائت خانه‌ها دارند ولی با وجود این یک متخصص مالی هم دارند آن کاری که آدم خودش می‌تواند بکند کتاب نمی‌تواند کتاب را این جا بچینند تا آن بالا باز یک کسی را می‌خواهد که بیاید آنها را بخواند و عمل کند ولی بالاخره یک آدمی هم پیدا می‌شود که کتاب نخوانده یک کارهایی می‌کند که تمام دنیارا مات می‌کند ما متخصص می‌خواهیم البته معلومات اغلب آقایان بیشتر از کتاب است و فصحا و بلغاء و همه طور اهل فن هستند اما متخصص مالی نداریم آن کتاب

هار ا بخواهیم باز متخصص مالی نمی‌توانیم پیدا کنیم چه کنیم؟ اشاره به نقشه فرمودند که نقشه‌ای دیده‌اند که خیلی در آن راجع به معادن ایارن خوب کار کرده‌اند بنده عقیده‌ام این است که اگر لازم می دانند ممکن است پیشنهاد کنند که در این لایحه اضافه شود که یکی از وظائف متخصص هم نقشه کشی است عرض می‌کنم که مملکت ما یک مملکتی است که تمام منابع ثروت او در زیر خاک پنهان است یک مالیات هزار سالهٔ کوفتی هم دارد که همه مان می‌خواهیم یک کاری کنیم این مالیات را ملغی کنیم بودجهٔ بیست و پنج میلیونی به درد ما نمی‌خورد ما می‌خواهیم مردم متمول باشند و یک بودجه صد میلیونی پیدا کنیم بالاخره ما چکار کنیم ما به عقلمان رسید که برویم مذاکره کنیم و یک متخصص مالی از خارج بیاوریم با هم گفتیم از کجا بیاوریم بهتر است گفتند از آلمان لایحه تنظیم کرده‌ایم وآورده‌ایم به مجلس ممکن است حضرت عالی آن فکر مثبت تان را بفرمایید که ما ببینیم چه باید کرد بنده می‌خواهم پول برای مملکت و وطنم پیدا شود و خرج کنیم باید یک فکری را شما بفرمایید که عملی شود ممکن است نظر آقا بهتر باشد ما هم موافقت کنیم ما می‌خواهیم به مقصود برسیم ما که با نظر آقا مخالفتی نداریم شما هم اهل ایرانید ما هم اهل ایران هر دو نماینده و هر دو موکل داریم و می‌خواهیم برای مردم یک کارهایی بکنیم به عقل ناقص ما این طور رسید به عقل کامل آقا چه می‌رسد بفرمایند ما هم قبول می‌کنیم و گمان می‌کنم مذاکرات زیادی در این خصوص بیش از این لازم نباشد و آقا هم فرمایش دیگر ی نفرمودند که بنده جواب عرض کنم

رئیس – آقای احتشام زاده احتشامزاده – بنده گرچه در موقع شور در کلیات نظریات خودم را عرض کرده‌ام ولی نظر به این که در آن موقع مناسب نبود که جزئیات نظر را عرض کنم موکول کردم به این که در موقع طرح این ماده عرض کنم به عقیده بنده برای استفاده از این متخصص یا مستشاری که برای مملکت می‌آوریم لازم است که اختیاراتی هم به آنها بدهیم که بتوانند یک خدماتی به مملکت ما بکنند البته ما مستشار می‌آوریم برای این که از آنها استفاده کنیم و اگر اختیاراتی به آنها داده نشود همانطور که گفته شد بنده گمان می‌کنم وجود مستشار بی اختیار حکم یک کتاب و مقاله است بنده عقیده‌ام این است ما نظر نداشتیم که اشخاص معطلی را بیاوریم این جا که فقط مطالب علمی بگویند ما می‌خواهیم یک اشخاصی را بیاوریم اینجا که با مراجعه به وضعیات و احتیاجات مملکت یک نظریاتی در اصلاح امور مالی ما ابراز بکند و ما هم ازنظریات آنها استفاده کنیم و اعمال نماییم به عقیدهٔ بنده برای اصلاح امور مالی بایستی برای این متخصص عالی مقامی که می‌آوریم و البته عالی مقام است و باید هم باشد یک اختیاراتی قائل شویم و البته این شخص باید سمت ریاست کل مالیه را داشته باشد و احاطه داشته باشد به تمام ادارات مالیه و مخصوصا تجربه‌ای که در قسمت استخدام امریکائیها برای ما پیدا شد به ما ثابت کرد که مصالح مملکت ما مقتضی این است که مستشار‌هایی که می آؤریم باید اختیارات تام بهشان بدهیم و بایسیتی به دولت‌های وقت هم حق داد که برای حفظ آن مسئولیتی که در مقابل مجلس شورای ملی برای اداره ممکلت دارند بتوانند در یک مواقعی که آن مستشار‌ها بخواهند سوء استفاده کنند از اختیاراتشان جلوی آنها را بگیرند به این جهت بنده وظائف و کارهای مربوطه به مستشار و متخصص عالی مقام را برحسب عقیده خودم پیشنهاد کرده‌ام و به کمیسیون ارجاع شده است و حالا هم عرض می‌کنم به عقیدهٔ بنده باید این شخص عنوان ریاست کل مالیه را داشته باشد و وظائفش را هم دو دسته کرده‌ام یک دسته وظائفی است که راجع به کلیات است و در مطالعه اوضاع اقتصادی و مالیهٔ مملکت باید طرف مشورت باشد منتهی بایستی اگر چنانچه وزیر مالیه وقت در یک مواقعی با نظریات و پیشنهادات او موافق نبود

و موافق صلاح مملکت ندانس قضیه را ارجاع کنند به هیئت وزراء که در یک جای وسیع تری نسب به نظریات او مطالعه شود و حکمیت قطعی بکنند ولی در بعضی از امور ووظایف بنده معتقدم اگر این مستشار یک اختیارات زیادتری نداشته باشد و جودش بی فایده خواهد بود و آن منظور اصلی که از استخدام متخصص مالی داریم که عبارت از اصلاح مالیه مملکت باشد انجام نخواهد شد و آن چهار مسئلهٔ مهم است یکی پرسنل مالیه است که عبارت از عزل و نصب و ترقی و تنزل اعضاء باشد و البته در حدود قوانین بایستی به آن متخصص عالی مقامی که به نظر نبده بایستی رئیس کل مالیه اسمش را گذاشت این اختیارات را داد

عمادی – خزانه دار دارد

احتشام زاده – بنده مخالف هستم که این اختیارات را به خزانه دار بدهند عقیده بنده این است که این اختیارات را باید بدهند به رئیس کل مالیه که ریاست دارد به تمام ادارات مالیه

عمادی – متخصص برای امور مالی است

احتشام زاده – اجازه بفرمایید بنده عرایضم را عرض کنم و مخصوصا استدعا می‌کنم آقای آقا سید یعقوب هم توجه بفرمایند و عرایض بنده را بشنوند که بعد نسبت بی اطلاعی ندهند به عقیده بنده در امور پرسنلی به این مستشاری که در رأس وزارت مالیه خواهد بود و ریاست کل مالیه را خواهد داشت باید این اختیارات را بدهیم نه به یک نفر خزانه داری که در یک قسمت از امور مالیه ریاست دارد یک قسمت دیگر که به عقیده بنده باید اختیار بدهیم به رئیس کل مالیه یا متخصص مالیه مسئله جمع آوری عوائد و وصول مالیاتهای مملکتی و نظارت در آنها و یکی هم مراقبت کامل در تفتیش کلیهٔ امور وزارت مالیه است بنده معتقدم که اگر چنانچه این اختیار را به رئیسکل مالیه یا یک متخصص دیگری که برای اصلاح امور مالیه مان می‌آوریم ندهیم شاید آن منظوری که داریم و عبارت از اصلاح اوضاع مالیه مان است به عمل نیامده بنده می دانم که اختیارات را برای خزانه داری قائل شده‌اند ولی بنده معتقدم این اختیارات را باید به رئیس کل مالیه و به یک نفری بدهند که در رأس وزارت مالیه است و احاطه بر تمام کارهای وزارت مالیه دارد به خزانه دار اگر این اختیارات را بدهند البته در یک قسمتهایی که مربوط به او می‌شود این اختیار هست ولی در سایر قسمتهای مالیه معلوم نیس چه می‌شود بنده چون منفی باف نیستم و همیشه بر طبق نظریاتی که دارم مخالفت می‌کنم این است که همیشه پینشهادات خودم را هم بلافاصله تقدیم می‌کنم که آقایان بدانند منفی باف نیستم و عقاید مثبت دارم و در هر موضوعی هم که نظری دارم عرض می‌کنم و پیشنهاد می‌دهم

مخبر – عرض کنم این موضوعی که مکرر هم از طرف ایشان و هم سایر آقایان اظهار شد یک موضوع نظری است یک عده‌ای عقیده دارند که به آن متخصص مالی یعنی آن کسی که تهیهٔ پینشهادات و پروژه‌هایی برای اصلاح امور مالی و اقتصادی می‌کند یک اختیاراتی هم برای اجرای آن پیشنهادات داده شود یعنی وظائفی که برای آن شخص معین شده خودش هم مجری آنها باشد ودر عین حال نظارت در جریان امور روزانهٔ مالیهٔ مملکت هم داشته باشد و البته یک دلائلی هم هست در این که کسی می‌تواند از فکر خودش استفاده کند که اختیار اجرای آن به دست خودش است و این شاید تنها دلیلی باشد برای آن اشخاصی که دارای این عقیده هستند در مقابل این نظر هم یک عقیده‌ای هست که می‌گویند اگر بنا شد نظارت در امور روزانهٔ مالیه مملکت واجرای پیشنهاداتی که بعدها تهیه می‌شود و اصلاحات اداری و تشکیلات جدیده و بالاخره تهیه قوانین و پروژه‌های تازه این‌ها همه بر عهده یک شخص باشد اجرای این فکر غیر عملی است در تجربه هم یک قدری این قضیه روشن شده است ما البته نمی‌خواهیم بگوییم که مستشارها یعنی مستخدمین امریکایی

نمی‌خواستند برای ما کار کنند ولی روی هم رفته ما وقتی که تمام اختیارات را دادیم به یک نفر که هم در کمیسیونها حاضر باشد هم خودش بنشیند یک چیزهای تازه بنویسد و هم مراقب کارهای روزانهٔ مملکت باشد یک نتیجه‌ای از او حاصل شد که همهٔ ما فریادمان بلند شد و آن جریان بطوء کار بود که ما داد می‌زدیم ه چرا جریان مالیهٔ ما بطی است ولی کاملا به فلسفهٔ او پی نبرده بودیم ما تمام اختیارات را داده بودیم به یک نفر که تمام این چیزها را او امضا ء کند و این عملی می‌شود که یک نفر بتواند تمام امور اقتصادی یک مملکتی را به اضافهٔ تهیهٔ قوانین و پیشنهادات و غیره تهیه کند نتیجه این شده بود که امور مالیهٔ ما این طور بطئی شده بود که یک نفر بعد از هشت ماه جواب کاغذش داده می‌شد حالا اینجا آمده‌اند تفکیک کرده‌اند به یک نفر اختیارات را داده‌اند به یک نفر گفته‌اند شما فقط همانطوری که به طور بدبینی هم شاید اینجا اظهار می‌شود ولی خود بنده به آن شخصی که به او بدبین بودند خوش بین هستم می‌خواهیم که یک شخصی مثل مسیو پرنی برای مالیه داشته باشیم بالاخره یک قوانینی مسیو پرنی برای ما گذاشته است و رفته است ریشهٔ قوانین عدلیهٔ ما یک قسمتش از اوست این شخص هم باید برای ما پروژه بنویسد به ما راههای جدید اقتصادی نشان دهد ما حالا خودمان بخواهیم استفاده کنیم این عیب را باید از خودمان رفع کنیم به عقیدهٔ بنده یکی از کارهایی که ما باید بکنیم و فعلا معکوسش را گرفته‌ایم این است که عیب را از خودمان رفع کنیم و یک عیب دیگر ایجاد نکنیم که دیگری را بر خودمان تسلط بدهیم ما یک شخصی را می‌خواهیم بیاوریم که فقط قانون بنویسد برای ما و پروژه‌های کامل برای ما تهیه کند و در حدود این کار یک استفاده‌هایی از او بشود و آن اختیاراتی که آقای احتشام زاده معتقدند در تحت عنوان رئیس کل مالیه داده شود آن اختیارات را در تحت کلمهٔ خزانه داری می‌دهیم ماالبته دعوای لفظی نداریم چه بگوییم خزانه دار چه بگوییم رئیس کل مالیه مقصود دادن اختیارات و اجرای یک نظریاتی است و اگر چنانچه آنها را کم می دانند ایشان البته همانطور که فرمودند پیشنهاد می‌فرمایند و در موقعش مذاکره می‌شود و اگر قابل قبول بود قبول می‌شود در هر صورت دعوای لفظی نداریم که کلمهٔ رئیس کل مالیه باشد یا خزانه دار اینجا مطالب تقسیم شده است نوشتن قوانین و پروژه‌ها به یک نفر داده شده است و اختیار اجرای امور روزانهٔ مالیه هم به یک نفر و گمان می‌کنم عملی تر و بهتر باشد

بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است

رئیس – پیشنهادها می‌فرمایید بعد از تنفس قرائت شود

در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و به فاصلهٔ نیم ساعت مجددا تشکیل گردید

رئیس – پیشنهادها قرائت می‌شود پینشهاد آقای احتشام زاده

به شرح آتی قرائت شد

پیشنهاد می‌کنم به آخر فقره ۲ مادهٔ ۳ اضافه شود واصلاح تشکیلات ادارات و دوائر مالیه مطابق مقتضیات و احتیاجات مملکتی

رئیس – آقای احتشام زاده

احتشام زاده – یکی از مسائل مهمی که فوق العاده موجب زحمت مردم و اسباب تفریط مالیه دولت است مسئله ازدیاد تشکیلات مالیهٔ ایران است و البته یکی از اصلاحاتی که باید بشود این است که سعی کنند تشکیلات را سهل و ساده و مطابق احتیاجات مملکتی ما تهیه کنند که اسباب رفاه و آسایش مردم باشد و در ضمن حتی المقدور در تقلیل مخارج اداری هم تأثیر کند همهٔ آقایان این مسئله را مشاهده فرموده‌اند و می دانند که چقدر تأخیر کار دروزارت مالیه اسباب زحمت مردم

است یکی از مسائلی که بنده خیال می‌کنم به آن متخصص مالی واگذار کنیم این است که اورا مأمور کنیم یک پیشنهاداتی برای اصلاح تشکیلات وزارت مالیه ما بکند چون بنده خواستم این مسائل عملی شود این پیشنهاد را تقدیم که او خودش را ملزم بداند و دولت هم این کار را یکی از وظایف او بداند و استفاده از نظریات او بکند

وزیر مالیه – ممکن است مقرر بفرمایید یک مرتبهٔ دیگر این پیشنهاد را بخوانند پینشهاد آقای احتشام زاده مجددا قرائت شد

رئیس – آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب – در قسمت سوم نوشته شده است تهیه پیشنهادات برای ترتیب ادارات مالیه و تقلیل مخارج و حسن جراین امور مالی و اقتصادی و بنده نمی دانم ازین کلمان چطور می‌شود گفت که این نظر را تأمین نمی‌کند گمان می‌کنم خود آقای احتشام زاده حالا نگاه کردند دیدند که محتاج نیست

ریئس – آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه می دانند قیام فرمایند عدهٔ قلیلی قیام نمودند

رئیس – قابل توجه نشد پیشنهاد آقایان امامی و ثابت

به مضمون ذیل خوانده شد

بنده ماده ۳ را به ترتیب ذیل پیشنهاد می‌کنم ماده ۳- متخصص مزبور تحت تعلیمات قانونی و نظارت وزیر مالیه و مراعات اصل مسئولیت وزراء کلیهٔ امور مالیهٔ ایران را عهده خواهد داشت مشارالیه تحت هدایت قانونی و تصویب وزیر مالیه اختیار تام خواهد داشت که بودجه را تهیه کرده تشکیلات وزارت مالیه و تمام شعب آن وادارات دیگر دولتی را که مستقیما با جمع و محاسبه و پرداخت وجوه عمومی مربوط است اصلاح نماید دولت ایران قبل از این که راجع به کلیه مسائل مالیه ایران اقدام و تصمیم بکند با متخصص مزبور مشورت خواهد کرد ودرهر مجلس یا کمیسیونی که مربوط به اداره مالیه یا مسائل مالی منعقد شود مشار الیه بعد از وزیر مالیه مقدم خواهد بود و در کمیسیون یا مجلس بین المللی که راجع به امور مالیه تشکیل گردد بعد از وزیر مالیه مقام نمایندگی ایران را خواهد داشت در باب امتیازات تجارتی و صنعتی متخصص مزبور طرف شور بوده می‌تواند عقاید خود را کتبا یا شفاها به دولت اظهار نمایدجواد امامی، ثابت

رئیس- آقای امامی

امامی – چون آقای منشی یک قری عجله داشتند این بود که پیشنهاد را آن طوری که لزم بود قرائت نفرمودند این اس که برای استحضار آقایان ثانیا خودم قرائت می‌کنم بعد توضیح می‌دهم متخصص مزبور تحت تعلیمات قانونی و نظارت وزیر مالیه و مراعات اصل مسئولیت وزراء کلیهٔ امور مالیهٔ ایران را عهده خواهد داشت مشار الیه تحت هدایت قانونی و تصویب وزیر مالیه اختیار تام خواهد داشت که بودجه را تهیه کرده تشکیلات وزارت مالیه و تمام شعب آن و ادارات دیگر دولتی را که مستقیما با جمع و محاسبه و پرداخت وجوه عمومی مربوط است اصلاح نماید دولت ایران قبل از آن که راجع به کلیهٔ مسائل مالی ایران اقدام و تصمیمی بکند با متخصص مزبور مشورت خواهد کرد و در هر مجلس یا کمیسیونی که مربوط به ادارهٔ مالیه یا مسائل مالی منعقد شود مشارالیه بعد از وزیر مالیه مقدم خواهد بود ودر کمیسیون یا مجلس بین المللی که راجع به امور مالیه تشکل گردد بعد از وزیر مالیه مقام نمایندگی ایران را خواهد داشت در باب امتیازات تجارتی و صنعتی متخصص مزبور طرف شور بوده می‌تواند عقاید خود را کتبا یا شفاها به دولت اظهار نماید عرض کنم اولا برای استحضار خاطر آقای رفیع عرض

می‌کنم که بنده و تمام رفقای بنده و سایر نمایندگان محترم همه متفق هستند بر این که مادامی که مارشد اخلاقی پیدا نکرده‌ایم باید در رأس مالیهٔ ما یک نفر خارجی قرار بگیرد

افسر – رشد اخلاقی داریم عقیدهٔ خودتان را بگویید

همهمهٔ نمایندگان

امامی – اگر رشد اخلاقی آن اندازه که لازم است داشتیم محتاج به مستشار خارجی نبودیم منتها تفاوتی که بین عقیده آقای رفیع و رفقای ایشان و بنده و رفقای بنده هست این است که مستشاری که ما می‌آوریم برای مالیه دارای یک اختیاراتی بوده باشد که حقیقتا بتواند برای مملکت کار کند و امور مالیاتی ما را کاملا مرتب کند با این کنتراتی که دولت به مجلس آورده است بنده تصور می‌کنم که وجود این مستشارها به کلی زائد است برای این که به طوری که در اینجا ذکر شده است فقط و فقط برای تهیهٔ پروژه‌ها خواهند بود و دادن نظریات دیگر اختیاراتی در امور مالی و داشتن یک نظریاتی در خرج و دخل مملکت ابدا نخواهند داشت از قراری که آقایان مستحضرند و آقای رئیس الوزراء هم در جلسهٔ گذشته خودشان یک اشاره فرمودند قبل از این که این لایحه را دولت به مجلس تقدیم کند بک نفر متخصص مالی دکتر ویلهلم نام آلمانی از برای مطالعه امور مالیه و اقتصادیات مملکت ایارن با خرج خودش آمده است و به طوری که بنده از اشخاصی که با ایشان ملاقات کرده‌اند و بحث و مذاکره کرده‌اند شنیده‌ام ایشان گفته‌اند مادامی که شما به یک نفر آلمانی که می‌خواهید استخدام بکنید اختیارات تام ندهید تصور نمی‌رود آن نیتجه‌ای که در نظر دارید بتوانید تأمین کنید این طبیعی است که واقعا اگر ما بخواهیم یک نفر متخصص عالی مقام که در این لایحه ذکر شده از برای مملکت استخدام کنیم با این وجه قلیل قطعا برای این مملکت مقدور نخواهد بود باید یک نفر متخصص حقیقتا عالی مقام نه در روی کاغذ عالی مقام پیدا کنیم و برای مالیهٔ مملکت استخدام کنیم تا بیاید در اینجا و بتواند امور مالیاتی را مارا مرتب کند بنده تصور می‌کنم و با این پیشنهاد و موادی که در این جا ذکر شده است اساسا وجود این آدم زائد است و اگر بخواهید از وجود این آدم حقیقتا از برای مملکت یک منافعی عاید شود باید اختیارات او را به طوری که بنده عرض کردم یک قدری زیادتر بکنید

وزیر مالیه – مکرر می‌شود که آقایان نمایندگان بعضی‌ها که یک عقیده‌ای را دارند و اظهار می‌کنند مطلب یکی است و جوابهایی هم که گفته می‌شود یکی است در موقع و نوبت خودشان تکرار می‌کنند اصل موضوع و ریشه این است که می‌خواهید بفرمایید این اختیارات لازم است ودر اینجا نیست اصل مطلب این است در صورتی که یک قسمت از مطلب این طور نیست و یک قسمتش این طور است و تعمدا این طور است و صلاح هم در این است که این طور باشد و غیره از اینش صلاح نیست و مضرر است و نقض غرض دلائلش را هم مکرر آقیان نمایندگان و خود بنده در ضمن کلیات عرض کردیم که ما متخصص می‌آوریم و مستشار لفظ مستشار هم که گفته می‌شود البته از نقطه نظر عادت به این اصلاح است والا متخصص است ما متخصص که می‌آوریم آن مقصودی را که می‌خواهیم از فلان متخصص انجام کنیم راهش چه چیز است ما یک قسم متخصص می‌خواهیم برای این که امور اداری مالیهٔ ما را از حیث اصول عایدات و مأمورین وصول و دفاتر واوراق مربوطه به عرض حال از طرف دیگر پرداخت مخارج و دفاتر و دوائر مربوطه به این کار را برای ما اداره کند و مرکز عایدات مملکت هم که خزانه است او را هم مطابق قوانین و نظامات مملکتی اداره کند و اختیار تمرکز دادن و حفظ عوائد عمومی را هم مطابق قانون داشته باشد برای این مقصود یک خزانه داری با اختیاراتی که ما اینجا به او داده‌ایم استخدام می‌کنیم اگر آقایان این

مواد را دقت کنند خواهند دید کاملا وافی است و هیچ چیز دیگر هم لازم ندارد یک اختلافی هست اینجا و آن این است که یکی از آقایان گفتند شما به این آدم نظارت در خرج را نداده‌اید بنده عرض کردم به موجب مادهٔ ۸ ما این نظارت را داده‌ایم حالا آقایان تصور می‌کنند این مادهٔ هشت وافی نیست در اصل مطلب که اختلافی نیست سر مادهٔ هشت که رسیدیم یک پیشنهادی بفرمایید این نظارت را آن طوری که شما می‌خواهید پیشنهاد بفرمایید ما هم قبول می‌کنیم عرض می‌کنم چرا وقت خودمان را تلف کنیم در سر نزاع لفظی و نزاع لغوی کنیم اگر نزاع در معنی هست بحث کنیم اگز نزاع نیست حل کنیم قضایا را با لفظ خزانه دار بعضی از آقایان بد هستندمی گویند این لفظ خزانه دار نباشد می‌گویند رئیس کل مالیه باشد نسبت به لغت رئیس کل مالهی هم سابقهٔ خوبی شاید بعضی نظر به آن قوانین ندارند اسمش را گذاده‌اند خزانه دار حال باید برای این کار تمام وقت خود را تلف کنیم خیر باید بپردازیم به حقیقت ما از خزانه دار و از متخصص چه می‌خواهیم می خواهیم عوائد مملکتی ما هرچه هست به دست او و به دست مأمورینی که در تحت کنترل و نظارت او هستند و ما حتی عزل و نصب این‌ها را هم اختیارش را به او داده‌ایم و این بزرگترین اختیاری است که می‌شود به یک متخصص داد و شاید یکی از آن اختیاراتی است که شاید صلاح نیست به خارجی داد ولی ما از نقطه نظر این که احتیاج داریم که این ادارهٔ ما مرتب بشود آمده‌ایم این کار را کرده ایماین اختیار را هم داده‌ایم ولی البته با یک اصلاحاتی که در قانون سابق آن اصلاحات نبود و به یک ضررهای مهم مملکتی برخورد این اختیار را دادیم که عایدات را تمرکز بدهد خرج را بایستی مطابق تصویب مجلس بکند و مطابق همان ماده قانون حق دارد اگر یک خرجی تطبیق نمی‌کند با مصوبات امضاء نکند هر کس هم می‌خواهد امضاء کند در مخارج هم بعد از تصویب که چه نحو خرج می‌شود نظارت کند در این قسمتش آقایان می‌گویند ماده ما وافی نیست پیشنهاد بفرمایید توضیح بفرمایید بنده قبول می‌کنم در معنی و حقیقت با هم موافقیم آمدیم سر آن یکی متخصص این را هم بنده و هم مخبر محترم کمیسیون گفتند و هم بعضی دیگر اظهار کرند اساسا ما معتقیم به این که آن متخصصدیگر آن متخصصی که می آؤیم برای این که از علم و اطلع او اسفاده کنیم برای اصلحات مالی و اقتصادی و قوانین و منحصر به مالیه نیست بیشتر استفاده‌ای که از او می‌خواهیم بکنیم در رشتههای اقتصادی مملکت است مسائل فنی مربوط به ادارات فوائد عامه مهمتر است تا نقطه نظر استفاده از مسائل خاص وزارت مالیه این آدم اصلا صلاح خودش و صلاح ما و صلاح آن مقصودی که ما تعقیب می‌کنیم این نیست که او را داخل در امور جاری بکنیمو یکمسئولیت‌های کاری و عملی به او بدهیم آقا به تجربه ثابت شده است که نمی‌تواند برسد نمی‌تواند مطالعات بکند وقت فارغ ندارد همیشه گرفتار زدو خورد و کشمکش با قوه مجریه و مأمورین اجرائیه شما می‌شود همیشه طرف تقاضا و توقع و ملاقات تاجر و غیر تاجر و عمروزید می‌شود هر کس یک کاری دارد می‌خواهد اورا ببیند اگر راه ندهد فردا هوش می‌کنند اگر راه بدهد تمام وقتش را باید بگذارد روی این مذاکرات و نمی‌شود این آدم را شما باید از جریان مسئولیت و ازجریان اداری فارغش بگذارید بنشانیدش آنجا و بعد وسائل بهش بدهید که با خارج بودن از این مرحله او بتواند از مسائل مطلع باشد جریان امور را بداند البته یک کسی را که شما می‌خواهید بیاورید اینجا برای اصلاح ادارات مالی که یک طرح عملی بنویسد بنده تصدیق می‌کنم همه هم تصدیق دارند که این آدم تا از نزدیک نبیند که ادارات مالی ما چه جور جریان دارد و چه جور بهم می‌افتد و چه جور از گل هم در می‌رود نمی‌تواند فکر اصلاحات

بکند این مسلم است اما می‌خواهیم ببینیم آیا مانعی هست آیا نمی‌شود این وسائل را فراهم کرد که این آدم این اطلاعات را آن طوری که دلش می‌خواهد تحصیل کند بدون این که مسئولیت اداری داشته باشد می‌شود این کار را کرد بهتر هم می‌شود آقای امامی در ضمن صحبتی که فرمودند اسمی هم از متخصصی که به اینجا آمده بردند بنده اگر چه میل ندارم در اینجا از یک اشخاصی که مربوط به یک کارهایی نیستند صحبت کنم ولی چون فرمودند مجبورم اظهار کنم که این کسی که این را نقل کرده گمان می‌کنم اشتباه کرده یا سوء تفاهمی کرده برای این که بنده مکرر خودم برای این کار با او صحبت کرده‌ام و اساسا این پر نسیب و این اصل را که ایجاد کردیم که این آدم را می‌خواهیم آزاد بگذاریم این از عقاید او است و کاملا تأیید می‌کند این نظر را فقط چیزی را که او عقیده دارد و با خود بنده حرف زده و بنده مکرر با او محشورم و هر روز او را ملاقات می‌کنم حرف می‌زنم با او آن کسی که می‌خواهد این کارها را بکند آن وسائل تحقیق و اطلاع را باید برایش فراهم کرد البته همین است و حتی آن روز خود بنده عرض کردم که خود بنده یک اصلاحاتی به این مواد پیشنهاد کرده‌ام و حاضر کرده‌ام که در موقعی که می‌رسیم به آن مواد تقدیم می‌کنم که ضمیمه شود به این لایحه این از کجا است در نتیجهٔ مذاکراتی بوده که بااو کرده‌ام ما خودمان علاقه مند هستیم آقایان می‌فرمایند استفاده نمی‌دهد پروژه می‌دهد این را بنده یک دفعهٔ دیگر هم عرض کردم این را اساسا ما نبایستی انتظار داشته باشیم که اصلاح ما و اجرای اصلاح ما را یک خارجی برای ما بکند شما هزار گونه اختیار بدهید اگر ما نخواهیم قبول اصلاح بکنیم هر اختیاری داشته باشد نمی‌تواند خارجی برای ما اصلاح کند ما باید خودمان را چیز بکنیم بنده تصدیق می‌کنم که ما اطلاعات وعلم نداریم و محتاجیم به این که متخصص بیاوریم که راه نشان ما بدهد ولی هیچ معتقد نیستیم و آقایان هم تصدیق ندارند که ما برای خودمان قیم درست کنیم برای این که این عملیات و آن اختیارات باید یک طوری باشد که نتیجه بدهد آقا گفتند نقشهٔ معاون خیلی خوب تهیه شده ممکن است بنده که یکی از اولیای امور هستم همچو نقشه‌ای را ندیده باشم ولی البته آقای بامداد فرمودند دیگران دیده‌اند شاید هم دیده باشند خوب نقشه که روی کاغذ آمد معدن در می‌آید با این که ما الان چند تا متخصص خوب داریم رفته‌اند معدن را دیده‌اند و تشخیص هم داده‌اند معدن در آمده معدن که در نیامده این‌ها مقدمه است برای یک کارهای دیگری آن کارها به کجا بر می‌خورد بر می‌خورد به سیاست مملکت به احیتاجات مملکت به یک نظریات دیگری که در آن نظریات هیچ کس غیر از دولت مسئول ومجلس شورای ملی حق مداخله نباید دشته باشند آن وقت شما تمام این اختیارات را می‌توانید بدهید به دست یک نفر که برود این کارها را بکند خیر پس در حقیقت تا وقتی که همهٔ ما از مجلس و دولت خودمان طالب اصلاح نباشیم خودمان نرویم نکردیم و این افکار و اطلاعاتی را که خودمان نداریم از آن متخصص پیدا نکنیم و بعد خودمان دنبال اورا بگیریم هیچ نتیجه نخواهیم گرفت پس بگذارید به این طوری که این لایحه تنظیم شده پیش برود بنده قطع دارد که در نتیجه خواهید دید که در این تجربه از آن تجربه‌ای که آن دفعه کردید و پنج سال آن تجربه را کاملا کردید و بالاخره در نتیجه پنج سال دیدید که یک لایحه‌ای مالیاتی جدیدی بیشتر ندارید بیشتر استفاده کنید

رئیس – آقای حاج آقا رضا رفیع

حاج آقا رضا رفیع – نماینده محترم در ذکر مقدمه فرمودند ایرانی رشد اخلاقی ندارد گمان می‌کنم سهو کردند برای این که ایرانی رشد اخلاقی دارد ممکن است نظر شخصی آقا این باشد ولی همهٔ آقایان وکلاء مجلس شورای ملی می دانند که ایرانی رشد اخلاقی دارد و بعد از آن که تربیت

یافت به مذهب اسلام به فضل رب العالمین شاید اخلاقا از تمام ملل بالاتر رفت آقا باید متذکر باشند که ما متخصص می‌خواهیم که بیاید اینجا برای ما کار کند مالیه را می‌خواهیم اصلاح کنیم متخصص می‌خواهیم ولی این را باید دانست که ما قیم نمی‌خواهیم مجلس شورای ملی ممکن نیست که زیر این بار برود که یک اختیاراتی را کهه باید به داخلی بدهد بهخارجی بدهد ابدا ممکن نیست بالاخره بایستی متخصص بیاوریم که آدمهای خودمان باشند همان طوری که در زمان سلطان محمود خواجه نظام الملک را آوردند و تمام اسباب راحت را برایش فراهم کردند همین طور ما هم باید این متخصص را بیاوریم کهدر اینجا بنشیند و فکر کند که ببیند برای ما چه کاری مقتضی است بکند که نافع باشد ما می‌خواهیم از او استفاده ببریم ولی حاضر نیستیم برای خودمان قیم درست کنیم

رئیس – رأی گرفته می‌شود به قابل توجه بودن این پیشنهاد آقایانی که قابل توجه میدانند قیام فرمایند

کسی قیام نکرد

رئیس – قابل توجه نشد پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب به شرح ذیل خوانده شد پیشنهاد می‌کنم جزو پنجم در وظائف متخصص اضافه شود

۵- نظارت و تفتیش در کلیهٔ مخارج مملکتی با رعایت قوانین موضوعه

رئیس – آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب – بنده خیلی متأسفم که یک صحبت‌هایی راجع به رشد و عدم رشد در اینجا می‌شود دولت ما الحمدالله یک دولت مستقلی است و وزراء مسئول دارد و رشد اخلاقی دارد وهمه ترتیباتش درست است و دارای قوه و شمشیر است و دارای استقلال تام و همه چیز است نمایندگان صحیح است منتها بنده اگر پسرم را بفرستم درس بخواند این دیگر چیز ندارد ما یک کسی را می‌خواهیم بیاوریم که تمدن و علوم اروپایی و بالاخره آن مراحلی را که ما از دنیای متمدن دوریم به ما بفهماند و این یک موضوع واضحی است و این قدر حرف ندارد اما در این موضوع که بنده پیشنهاد کرده‌ام با آقای وزیر مالیه هم صحبت کرده‌ام و ایشان البته یک نظریاتی دارند دولت در این لایحه کاملا دو چیز را درنظر گرفته یکی جهت علمی و یکی هم جهت عملی و این متخصص عالی مقام را از نقطه‌ای نظر استفاده علمی در نظر گرفته است و جهت عملی را به خزانه دار سپرده و موکول کرده است و بنده از نقطه نظر این که دیدم آقای بامداد فوق العاده اصرار دارد که ما نباید به متخصص یک حقوق زیادی بدهیم و او به واسطه‌ای نداشتن اختیار کاری برای ما نکند ودر واقعما عشق نداریم که پول بی خود بدهیم از این جهت بنده خواستم یک قدری به ایشان نزدیک شوم یعنی یک قدری هم قوه و قدرت به او بدهم که صرف نظر از آن وظائفی که دارد یک قدری هم قوه داشته باشد تا بتواند یک کارهای مفیدی بکند حالا بنده این مسئله را به نظر خود آقای وزیر مالیه واگذار می‌کنم اگر با آن مقامی که در نظر دارند این پیشنهاد بنده ضرر می رساند استرداد می‌کنم ولی اگر ضرر نمی رساند و اگر یک مداخلاتی در جمع و خرج به او بدهیم نافع است و به جایی بر نمی‌خورد بنده استرداد نمی‌کنم

وزیر مالیه – همین طوری که نماینده محترم خودشان فرمودند با بنده قبلا صحبت کردند بنده حاضرم این اختیار داده شود ولی به خزانه دار زیرا به طور کلی نظارت در جمع و خرج مملکتی به او واگذار شده ولی اگر بنا شود این قسمت به مستشار واگذار شود برای این که بتواند خوب نظارت کند باید نسبت به تمام کارها مسبوق و حق کنترل داشته باشد و به عقیدهٔ بنده بهتر این است که ما این قسمت نظارت را بگذاریم برای خزانه دار وقتی که به ماده پنجم رسیدیم این پیشنهاد را با سایر پیشنهادات

مطالعه کنیم آن وقت یک پیشنهاد خوبی که مقصود آقایان را تأمین کند از آن میان انتخاب و قبول می‌کنیم

آقا سید یعقوب – عجاله استرداد می‌کنم می گذارم برای مادهٔ پنج

رئیس – پیشنهاد آقا عباس میرزا

به این عبارت خوانده شد

در ماده سوم فقره ۳ را به ترتیب ذیل اصلاح و پیشنهاد می‌نمایم

اصلاح ترتیب ادارات مالیه و فواید عامه و تقلیل مخارج و حسن جریان امور مالی واقتصادی و نظارت و تفتیش از عملیات مستشاران که در مالیه و فواید عامه هستند

رئیس – آقای عباس میرزا

عباس میرزا – توضیح بنده در اطراف تفسیر این ماده است این مستخدمی که به این ترتیب عنوان می‌شود در واقع فقط برای امور مالیه نیست بلکه برای تمام کارهایی است که به ثروت و مالیهٔ عمومی مملکتی مدخلیت دارد پس به طوری که ذکر شد این یک آدمی است که باید در ایجاد منابع ثروت و تقلیل مخارج مملکتی و ازدیاد ثروت کوشش کند اگر چه آقای وزیر مالیه در ضمن توضیحاتی که دادند اسمی از فوائد عامه بردند ولی در این لایحه چیزی از این مسئله ذکر نشده و عنوانی ندارد خوب است در اینجا اسم فوائد عامه هم برده شود زیرا کارهایی که به ایجاد منابع ثروت و ازدیاد عوائد مملکتی مربوط است بیشتر در فوائد عامه است از قبیل استخراج معادن و کارهای عام المنفعه و غیره مخصوصا نظریاتی که دولت در آتیه دارد و روی فوائد عامه است از این جهت بنده معتقدم در الیحه تصریح شود که این شخص حق نظارت در امور فوائد عامه و کارهای مستخدمین اروپایی که در فوائد عامه هستند داشته باشد از این جهت است این پیشنهاد راکردم

وزیر مالیه – ممکن است مقرر فرمایید دو باره قرائت شود

به شرح سابق خوانده شد

وزیر مالیه – قسمت نظارتش به عقیدهٔ بنده با اصلی که اتخاذ شده متناقض است ولی این که فوائد عامه هم علاوه شود اشکالی ندارد و چون به طور کلی ما نوشته‌ایم شامل حال آنجا هم خواهد شد به علاوه یک قسمتی است که درضمن مادهٔ پنج به عرض خواهد رسید در آنجا مخصوصا ذکر شده که این متخصص مالی نسبت به تمام ادارات دولتی مخصوصا فوائد عامه حق نظر خواهد داشت و هر قسم اطلاعاتی که بخواهد مکلف خواهند بود به او بدهند و وزارت خانه‌ها و ادارات باید هر چه بخواهد برای او تیه کنند به هر حال به عقیدهٔ بنده بهتر این است که آن قسمت نظارت را برداشت زیرا دچار اشکال خواهد شد ولی نسبت به قسمت اولی که نوشته شده تهیه پیشنهاد برای اصلاح و ترتیبات ادارات وزارت مالیه و فوائد عامهٔ و تقلیل مخارج و حسن جریان در پیشرفت امور اقتصادی و مالی این اشکالی ندارد و بنده قبول می‌کنم

رئیس – آقای یاسائی

یاسائی – نظر بنده همان نظر آقای وزیر مالیه است در قسمت وزارت مالیه و فوائد عامه چندان اشکالی نیست حالا چطور می‌تواند نظریات خودش را در قسمت مالیه و فوائد عامه راجع به امور اقتصادی به دولت پیشنهاد بکند این یک مسئله ایست که عقیده بنده باید وقتی که به مادهٔ پنجم رسیدیم در آنجا بحث و اصلاح کنیم ولی در قسمت نظارت و تفتیش چون این قضیه را جزؤ وظائف خزانه دار معین کرده‌ایم و از تکالیف او تشخیص داده‌ایم دیگر ذکرش در این ا به عقیدهٔ بنده مورد و لزومی ندارد زیرا ما فقط می‌خواهیم از معلومات علمی این شخص استفاده کنیم

رئیس – رأی گرفته می‌شود به قابل توجه این پیشنهاد آقایانی که

قابل توجه می دانند قیام فرمایند معدودی قیام نمودند

رئیس – قابل توجه نشد پیشنهاد آقای احتشام زاده به شرح آتی خوانده شد پیشنهاد می‌کنم به آخر فقرهٔ یک مادهٔ سه این عبارت اضافه شود و تهیه پیشنهادات لازمه برای به کار افتادن منابع ثروتی و استخراج معادن

رئیس – آقای احتشام زاده

احتشام زاده – بنده خودم تصدیق می‌کنم که عبارت مادهٔ اول یک کلی است که تمام مسائل و جزئیات را محتوی و شامل است ولی از نقطه نظر اهمیتی که استخراج معادن و به کار انداختن منابع ثروتی در مملکت ما دارد از این جهت بنده این پیشنهاد را کردم و تصور می‌کنم با نظری که آقای وزیر مالیه دارند مخالفت نداشته باشد فقط برای تأیید و توضیح است

رئیس – آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب – گمان می‌کنم خود آقای احتشام زاده تصدیق بکنند که تکرار عبارت در خارج ایجاد شی نمی‌کند اگر بنده یک چیزی را هی تکرار کنم گمان می‌کنم صرف تکرار فایده ندار در جزو دوم نوشته تهیه پینشهاد برای ایجاد منابع عایدات این عین مقصود اس خوب حال اگر این مقصود را دو مرتبه تکرار کنند آیا در مقصود تأثیری خواهد داشت شما این که نوشته شده دیگر بنده برای تکرارش فایده نمی‌بینم

مخبر – بنده نمی دانم مقصود از استخراج معادن چیست اگر از نقطه نظ فنی مقصود است که کار این شخص نیست ولی اگر همان قسمت اولش را اختیار کنند بنده قبول می‌کنم قسمت دومش دیگر لازم نیست زیرا استخراج معادن جزو منابع ثروت محسوب است

احتشام زاده – بنده هم قبول می‌کنم

رئیس – رأی می‌گیریم به قابل توجه بودن این پیشنهاد آقایانی که قابل توجه می دانند قیام فرمایند

دو سه نفری قیام کردند

رئیس – قابل توجه نشد پیشنهاد آقای دکتر سنگ به عبارت ذیل خوانده شد پیشنهاد می‌کنم در فقرهٔ چهار عبارت مربوط به صلاحیت مشار الیه حذف و به جای آن نوشته شود مربوط به اصلاح امور مالی و اقتصادی مملکت دکتر سنگ

رئیس – آقای دکتر سنگ دکتر سنگ بنده دیدم این عبارت یک عبارت کشداری است و در آتیه ممکن است اسباب زحمت فراهم کند این آقای عالی مقامی که تشریف خواهند آورد ممکن است یک روزی متمسک شوند که مثلا فلان کار از نقطه نظر صلاحیت به من متوجه نیست بنده مخصوصا یک اشکالاتی به نظرم رسیده که در این باب می‌خواستم عرض کنم آقایانی که این لایحه را تنظیم می‌کنند خودشان لابد به این نکته برخورده‌اند مقصود بنده این اختلاف و عنوان نژادی و ملیت بود که چرا یکی از سویس و دیگری از آلمان باید باشد اگر دلیل اساسی ذکر می‌کردند ممکن بود بنده هم مخالفت نکنم ولی این دلیلی که ایراد فرمودند که ما می‌خواهیم رقابت بیندازیم بین این دو نفر که از لحاظ رقاب و همکاری خوب کار کنند این را بنده خوب نمی دانم علی ای حال نظر به این که این امر تولید اشکال خواهد کر از این جهت بنده پیشنهاد کرم که مسئله صلحی حذف شود و از نقطه نظر اصلاح امور مالی و اقتصادی مملکت نوشته شود و با این ترتیب هر خدمتی را که دولت به آنها رجوع می‌کند مجبورند قبول کنند

مخبر – این عیبی ندارد آقای وزیر مالیه هم این پیشنهاد را قبول می‌کنند

رئیس – پیشنهاد آقای فیروز آبادی

به شرح ذیل خوانده شد

بنده پیشنهاد می‌کنم عبارت ذیل را که در آخر افزوده شود

۵- نظر داشتن در کلیه جمع و خرج مملکتی که بر طبق مقررات قانون عمل شود فیروز آبادی

رئیس – آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی – بنده اولا امیدوارم یک روزی برسد که این مالیات‌ها که تقریبا پنج شش میلیون بیشتر نیست به کلی از این بودجه مملکتی حذف شود تا دیگر دچار این اشکالات نشویم و بتوانیم در مقابل این مبلغ اقلا ده مقابل از استخراج معادن و به کار انداختن منابع ثروت استفاده ببریم تا این قدر دچار این مختصر مالیات نباشیم اما در مسئله مستخدمینچون ما این‌ها را که می‌آوریم غرضمان استفاده عمده است از این جهت باید در جمع و خرج مملکت نظارت داشته باشند و ببینند که این پول‌ها واقعا به مصرف حقیقی و به خرج واقعی خودش می‌رسد یا نمی‌رسد اگر خرج مطابق قانون است بدهند و اگر نیست ندهند خوب در صورتی که غرض و مرضی در کار نیست چرا آقایان وزراء قبول نمی‌کنند چون این یک چیز خوبی است که همهٔ ما قبول داریم از این جهت بنده پینشهاد کردم

رئیس – آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب – اگر آقای فیروز آبادی در نظر داشته باشند بنده خودم این پیشنهاد را کردم نظر آقای وزیر مالیه را هم جلب کرده بودم چنانچه مذاکره شد در اینجا دو مسئله است یکی عملی و یکی علمی مسئله عملی و اجرائیات را در واقع ما به خزانه دار سپردیم و عین این پیشنهاد در آن موضوع شده و مقصود شما را حاصل می‌کند در بارهٔ این مستشار ما جنبهٔ علمی قائل شده‌ایم یعنی خواستیم از معلومات علمی این شخص استفاده کنیم از این جهت مقصود شما تأمین است و عقیده دارم ه پیشنهادتان را مسترد بفرمایید

فیروز آبادی – بنده مستردمی دارم به شرط آن که در آنجا قید شود

رئیس – پیشنهاد آقای احتشام زاده به این کیفیت خوانده شد پیشنهاد می‌کنم فقرات ذیل به ماده سوم اضافه شود

۵- تعیین و ترقی و تنزل و انتقال و عزل کلیه مستخدمین وزارت مالیه با رعایت مقررات قانون استخدام در حدود قوانین مملکتی

۶- تفتیش کامل در کلیه مخارج مملکتی و این که وجوه پرداختی به مصارف واقعی خود برسد و مراقبت در جمع آوری عوارض و مالیاتها و عوائد کلیه مأمورین صاحب جمعی و وجوهی که به موجب قرار دادها و امتیازات باید به دولت برسد احتشام زاده

رئیس – آقای احتشام زاده

اخیرا در وزارت مالیه یک وضعیتی پیش آمده بود که بنده آن وضعیت را از تمام اشخاص با اطلاع تحقیق کردم به تصدیق همه یک وضعیت خیلی پسندیده ایست و آن سیستم دو امضائی است مطابق این سیستم تمام کارهایی که در وزارت مالیه صورت می‌گیرد به جای یک امضاء دو امضاء باید بشود برای این که بتوانیم از یک نفر متخصص خارجی استفاده کنیم بنده معتقدم که یک اختیاراتی به او داد تا بتواند بر طبق اطلاعات علمی که دارد یک قدمهای عملی هم برای ما بردارد بنده تصدیق می‌کنم که برای خزانه دار یک اختیاراتی قائل شده‌ایم ولی بنده معتقدم این اختیارات را باید به کسی داد که در رأس ادارات وزارت مالیه قرار می‌گیرد برای این که یک حواله‌ای که از طرف مالیه صادر می‌شود آن کسی که محال علیه است اگر بنا شود یک اختیاراتی از خودش داشته باشد خیلی خوب است و آن وقت سیستم دو امضائی جاری خواهد شد هم آن کسی که حواله می‌دهد و هم آن کسی که حواله را می‌پردازد هر دو باید یک اختیاراتی داشته باشند تا کار به خوبی جریان پیدا کرده و حسن مراقبت و نظارت در کار باشد تا اگر یک حواله‌ای نا صحیح مثلا صادر شد آن شخص بتواند جلوش را بگیرد و نپردازد

به این جهت بنده معتقد هستم که به این متخصص عالی مقامی که می‌آوریم باید تا یک حدودی اختیارات در قسمت عزل و نصب و ترفیع و تنزل به او بدهیم و یکی هم مسئلهٔ مراقبت است که در ضمن جمع آوری عوائد در کلیهٔ مخارج مملکتی هم حتی حق تفتیش کامل داشته باشد گرچه در ضمن لایحه‌ای همچو نوشته شده است که این اختیارات در حدود وظائف و تکالیف و برعهده خزانه دار است ولی مسئله سر این است که چنانچه عرض کردم این اختیارات حقا باید به کسی داده شود که در رأس ادارات مالیه قرار می‌گیرد و این که نمایندهٔ محترم آقای یاسائی اظهار داشتند آن کسی که در رأس ادارات مالیه است باید مشغول و اوقاتش مصروف به کارهای مطالعاتی باشد و نسبتا باید وقتش فارغ و از این گیرودارها راحت باشد تا بتواند درست مطالعه کند و این اختیارات را باید به دیگری داد تا بتواند این کارها را به خوبی صورت بدهد بنده گمان می‌کنم این مسئله به این شکل نتیجه خوشی نخواهد داد و همچو خیال می‌کنم به همان کسی که مشغول مطالعه است اگر به خود او یک اختیاراتی داده شود که در امور مالیه و اقتصادی ما ناظر باشد بهتر نتیجه خواهیم گرفت زیرا آن وقت مطالعات علمی خودش را بهتر می‌تواند تطبیق کند با احتیاجات و وضعیات مملکتی ما و بهتر مورد استفاده خواهد شد واما این که آقای وزیر مالیه فرمودند ما سابق امتحان و تجربه کردیم و دیدیم خوب نتیجه نداد بنده هم تصدیق می‌کنم که مستخدمین سابق مالی یک نواقصی داشته‌اند ولی باید دید که آن معایب راجع به چه بوده است راجع به این نبود که ما یک اختیاراتی به رئیس سابق کل مالیه داده بودیم بلکه به عقیده بنده این معایبی که متوجه رئیس کل مالیه سابق بوده از دو نقطه نظر بوده است یکی به این که حقیقتا اختیارات آنها خیلی زیاد بود اگر واقعا در یک جایی او می‌خواست از اخیتارات خودش سوء استفاده کند می‌توانست و دولت ومجلس نمی‌توانست جلو اورا بگیرد بنده آنچه که می دانم این است که در بعضی مواقع اگر وزیر مالیهٔ وقت یا رئیس دولت وقت می دیدند که او از اختیارات خودش سوء استفاده می‌کند آن طور که لازم بود نمی‌توانستند جلوگیری کنند یک نفر از نمایندگان نمی‌خواستند ویک عیب دیگر به عقیده بنده این بود که برای تمام کارها ما رفتیم و از خارجه مستشار و متخصص آوردیم مثلا برای امناء مالیه ریاست مالیه ایالات و ولایات هم از خارجه مستشار آوردیم و با این ترتیب بدیهی بود که آنها نسبت زیاد روی‌های همشهریهای خودشان یک تعصب‌های ملی به خرج می‌دادند و آن طوری که لازم بود از زیاده روی‌ها ی رفقای خودشان جلوگیری کنند نکرند و البه این برای مملت مضر بود از این جهت در این لیحهٔ جدید که برای متخصصین مالی به مجلستقدیم شده این دو عیب را باید جلوگیری کرد ولی در عین حال به عقیدهٔ بنده باید یک اختیاراتی هم به آنها داد تا بتوانند با موفقیت کار کنند و به مملکت استفاده بدهند بنده باز هم عرض می‌کنم تا آقای آقا سید یعقوب هم متوجه باشند و دیگر نفرمایند فلان کس لایحه‌ای را نخوانده و مطالعه نکرده بهتر این است این اختیاراتی که برای خزانه دار در این جا معین کرده‌اند به کسی محول کنند که در رأس ادارات مالیه منصوب می‌شود و آن هم همین مستشار است که ما می‌خواهیم از معلومات علمی او استفاده کنیم این عرایض بنده بود دیگر بسته به نظر آقایان است

رئیس – آقای حاج آقا رضا

حاج آقا رضا رفیع – بنده بر خلاف نظریه آقای آقا سید یعقوب عرض می‌کنم همچو معلوم می‌شود که آقای احتشام زاده این لایحه را خیلی به دقت مطالعه کرده‌اند برای این که به قدری پیشنهاد تهیه کرده‌اند اگر به جای این همه پیشنهاد یک دفعه می‌رفتند در هیئت وزراء ودر آنجا با افکار عالیه خودشان این لایحه را تنظیم می‌کردند به عقیدهٔ بنده خیلی بهتر بود وما هم در اینجا راحت می‌شدیم آقا اصراری دارند که به متخصص یک اختیارات

فوق العاده بدهیم مثل سابق ولی باید عرض کنم که این نظر بر خلاف نظریه ما است بنده عرض کردم شاید سهو کردم و گفتم خواجه نظام الملک در صورتی که مقصودم حکیم ابوالقاسم فردوسی بود که می‌خواست کتاب شاهنامه را بنویسد بالاخره سلطان وقت که سلطان محمود بود او را نزد خود خواند و تمام وسائل راحتی را برای او ترتیب داد و او را به خود مشغول داشت تا از او استفاده کنند ما هم یک نفر متخصص می‌خواهیم که همین طور باشد یعنی ما باید تمام وسائل راحتی خیالش را فراهم کنیم و او هم بنشیند و افکار خودش را در تحت لایحه و پروژه در آورده و به ما بدهد و ما هم از آن استفاده کنیم دولت هم آنها را به مجلس بیاورد و در اینجا تصویب کنیم شما هی می‌فرمایید باید اختیار داد آقا این اختیارات داده شده منتهی به شخص دیگر خلاصه این که این لایحه طوری تنظیم شده که تمام ملاحظات در اطراف کار شده و از تمام مفاسد سابق هم جلوگیری می‌کند بهتر این است که آقا هم موافقت بفرمایند که این لایحه زودتر بگذرد و تمام شود و برویم پی کار خودمان

رئیس – رأی گرفته می‌شود به قابل توجه بودن این پیشنهاد آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند

دو سه نفری قیام نمودند

رئیس – تصویب نشد آقای زوار پیشنهاد کرده‌اند جلسه ختم شود

جمعی از نمایندگان – صحیح است

مجلس یک ساعت بعد از ظهر ختم شد

قانون

تمدید اختیارات آقای مهدی قلی خان هدایت رئیس کل مالیه به مدت سه ماه

مصوب بیست و چهارم دی ماه یک هزار و سیصد و شش شمسی

ماده واحده – مجلس شورای ملی از تاریخ ششم دی ماه ۱۳۰۶ تا سه ماه دیگر مدلول قانون ۲۵مهر ماه ۱۳۰۶ را به موجب آن اختیارات مندرجه در قانون اسد ۱۳۰۱ به آقای مهدی قلی خان هدایت رئیس الوزراء واگذار شده بود تمدید می‌کند

تبصره – دولت مکلف است قبل از انقضای مدت فوق استخدام خزانه داری را تمام کرده مشغول کار شود و پس از اشتغال خزانه داری اختیارات رئیس مالیه ملغی خواهد بود

این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه بیست و چهارم دی ماه یک هزار و سیصد و شش شمسی به تصویب مجلس شورای ملی رسید

رئیس مجلس شورای: ملی حسین پیرنیا