مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۱ شهریور ۱۳۲۷ نشست ۹۸
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پانزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پانزدهم |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: متن قوانین - تصویبنامهها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات - اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آییننامهها - بخشنامهها - آگهیهای رسمی
شماره تلفن: ۵۴۴۸ - ۸۸۹۴ - ۸۸۹۵ - ۸۸۹۶
سال چهارم - شماره ۱۰۳۹
مدیر: سید محمد هاشمی
شنبه ۲۰ شهریور ماه ۱۳۲۷
دوره پانزدهم قانونگذاری
شماره مسلسل ۱۶۱۴
مذاکرات مجلس شورای ملی
بقیه جلسه ۹۸
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه یازدهم شهریور ماه ۱۳۲۷ نشست ۹۸
مجلس ساعت نه و نیم صبح بریاست آقای رضا حکمت بعنوان بعد از تنفس تشکیل گردید.
فهرست مطالب:
- ۱- بقیه مذاکره در اطراف بودجه کل کشور
- ۲- موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه
بقیه مذاکره در اطراف بودجه کل کشور
۱- بقیه مذاکره در اطراف بودجه کل کشور
رئیس – چون در جلسه قبل آقای حائری زاده مشغول نطق بودند و جلسه بعنوان تنفس ختم شد حالا بایستی دنباله بیاناتشان را بفرمایند
آشتیانی زاده – بنده اخطار نظامیهای دارم.
رئیس – برطبق چه مادهای؟
آشتیانی زاده – برطبق ماده ۵۵ قریب بیست و پنج روز است که بنده از آقای وزیر کشور. زیر دادگستری سوالی کردهام سوال از حقوق مسلمه نمایندگان است تقاضا داشتم جواب بنده را بدهند و حق این است که آقای رئیس اطلاع بدهند که بیایند و جواب بدهند.
رئیس – اولا ماده ۵۵ که فرمودند با این بیان شما وفق نمیدند ثانیا اطلاع داده شده که برای جواب حاضر شوند و مطابق ماده ۹۷ وقتی یک ناطقی صحبت میکند و تمام نشدهاست هیچ مطلبی مطرح نمیشود بفرمائید آقای حائری زاده.
دکتر اعتبار –بنده میخواستم تقاضا کنم که جلسه امروز را بعنوان تنفس تعطیل نفرمائید چون عرایضی هست که بایستی قبل از دستور بعرض مجلس برسد و درجلسه آتیه تقاضا دارم که اجازه فرمائید عرایض خودمان را بعرض مجلس برسانیم.
رئیس – این در صورتی است که ناطق مطلب خودش را تمام کرده باشد و در وسط نطق ناطق نمیشود باید بگذارید که ناطق حرفش را بزند و جلسه ختم شود بعد قبل از دستور صحبت بکنید (صحیح است)
مکی – وقتی آزادی نیست بودجه فایده اش چیست که بگذرد اول باید قوانینی که از مجلس گذشته اجرا شود.
رئیس –بفرمائید آقای حائری زاده.
حائری زاده –بدبختانه درجلسه سابق وقت کافی نشد که عرایض خودم را تکمیل کنم، حال مزاجی من هم مقتضی نبود که بیشتر ادامه بدهم در این فاصله یک اطلاعات و یک خبرهائی بمن رسید که قبل از ورود در مطلب اصلی از من تقاضا شده که بعرض مجلس برسانم یکی موضوعی است که هنرجویان هنرستان کمال الملک شکایت میکنند بعد از وفات مرحوم کمال الملک یکی از شاگردهای خوب مرحوم کمال الملک آقای آشتیانی (بلند تر) هنرجویان هنرستان کمال الملک شکایت میکنند که یک تصویبنامه در کابینه سابق برای محل کار آنها صادر شده که یکی از شاگردهای خوب محروم کمال الملک آقای اسمعیل آشتیانی آن دستگاه را که اسباب آبروی مملکت است ادامه داده و اداره بکند ولی آنجا را بتصرف آنها ندادهاند باید بروند توی منزل و بیک شکل نامناسبی به کار خود ادامه بدهند چرا تصویبنامه که صادر شده به موقع اجرا گذارده نمیشود که این کار خوب را با یک وضع بهتری ادامه دهند، این یک موضوع بود که شکایت کرده بودند و از من تقاضا کردند که به معرض مجلس برسانم-
موضوع دیگری هست که جامعه لیسانسههای دانشسرای مالی که ماشین فرهنگ ایران را حقیقت آنها میچرخانند و ما اگر فرهنگ داشته باشیم خیلی از این دردهای بی درمان ما قابل علاج است و ممکن است اصلاح بشود. این عریضهای است که بمجلس عرض کردند استدعایشان این بود که در مجلس قرائت بشود و از طرف مجلس تاکید بشود به دولت که ترتیب اثری بدهند و یک احترامی به آنها بشود. من بسپاس احترام مقام علمی آنها تقاضای آنها را قبول کرده و به عرض مجلس شورای ملی میرسانم. توسط بنده به مجلس شورای ملی شکایت میکنند: هرچند در ایام اخیر از اصطلاحات فرهنگی و لزوم توجه به حال معلمین و دستگاه تعلیماتی کشور سخن بسیار گفته میشود اما بدبختانه تا کنون عمل و اقدام موثری که وضع اسف انگیز فرهنگ کشور را تغییری دهد معمول نگردیده و نه تنها نقائض و معایب این دستگاه حیاتی کشور همچنان برجاست در بسیاری موارد نیز انحطاط و زوال جایگزین پیشرفت و توسعه شده در بیم آنست که فسادی که در این دستگاه رخنه کرده اساس بقاء استقلال ما را تهدید کند. در حقیقت اگر نمایندگان مجلس شورای ملی توجهی چنان که شایستهاست به اصلاح فرهنگ مبذول دارند. امور دیگر نیز پس از چندی خود به خود اصلاح میشود چه وقتی افراد هر یک تربیت صحیحی یافتند کارهایی که بایشان سپردهاست نیز با روش درست اداره میشود والا با افراد جاهل و ناصالح هیچگونه قانون و مقرراتی قادر با صلاح اموراجتماعی و اداری نیست. عدم توجهی که تا کنون نسبت به فرهنگ کشور در کار بوده از فقر بودجه آن پیداست. در کشوری که بیش از نود درصد مردم بی سواد و محتاج به تربیتند تعمیم فرهنگ نیازمند کوشش فوق العاده و صرف هزینه فراوان است در حالی که بسیاری از مدارس پایتخت از ابتدائی ترین وسایل که برای تعلیم و تدریس ضروریست محرومند در تمام طول سال گذشته در دبیرستان پیرنیای تهران یک عدد صندلی برای نمونه یافت نمیشد همه کارمندان مدرسه مدت یک سال ایستاده انجام وظیفه کردند. کلاسهای دبستان شمس که چند قدم بیشتر با وزارت فرهنگ فاصله ندارد در زمستان سال گذشته فقط روزهای آفتابی باز بود روزهای دیگر ریزش آب و ترس سقوط سقف و سرمای اطاقها اجازه دخول به شاگرد و معلم نمیداد.
مدارس جنوب پایتخت از تنگی و تاریکی و رطوبت اطاقها به زندان بیشتر شبیهاست. وضع مدارس شهرستانها را خود قیاس فرمائید در حالی که دولت عراق با فقر مادی خود سیصد حلقه فیلم علمی و تربیتی برای نشان دادن در کلاسهای درسی اجاره میکند. مدارس ما غالباً برای تحصیل گج و تخته از کارپردازی حقیر وزارت فرهنگ در کشش و کوششند از وسائل علمی جدید مانند آزمایشگاه و نقشه و امثال آنها جزء در چند مدرسه استثنائی فقط اسمی در میان است. مدارس به این کوچکی فضا و کثرت محصلین و فقدان وسائل بهداشتی غالباً کانون سرایت امراض است نه مدرسه. خوب است آقایان نمایندگان محترم یک روز از وقت خود را برای تحقیق وضع مدارس و کیفیت تعلیم و تربیت کشور صرف فرموده به یکی از مدارس مرکز یا جنوبی شهر تشریف ببرند تا خود ببینند که آنچه میشنوند افسانه نیست حقیقت است از طرفی به حال معلمین که بار فرهنگ به دوش آنها است توجهی نشدهاست هنوز معلمینی هستند که حقوق ثابت آنها ۵۰ تومان (۵۰۰ ریال) و حقوق دریافتنی آنها از مستخدمین جزء وزارت خانهها کمتر است و حال آن که کوچکترین مشاغل بیش از این درآمد دارد عمله روزی ۳۰ ریال و ماهیانه ۱۰۵ تومان میگیرد و آقایان نمایندگان محترم به مستخدمین شخصی خود پس از تامین زندگی آنها کمتر از پنجاه تومان در ماه نمیپردازند آموزگاری که از دانشسرای مقدماتی فارغ التحصیل میشود با ماهی ۱۵۲۰ ریال مامور خدمت میگردد پیدا است که از پای برهنه چه برآید و از شکم گرسنه چه خیر، در قالب قصبات و دهات کارکنان مدارس برای تامین روزی به مشاغلدیگری میپردازند و از مدرسه اسمی بیش در میان نیست دستگاه اداری وزارت فرهنگ نیز مشمول فساد عمومی است اعمال نفوذ و تبعیضات مکرر در امور فرهنگی و عدم توجه بمسائل اساسی فرهنگ و گماردن بعضی افراد بی اطلاع و مغرض در کارهای موثر بسیاری از معلمین را دلسرد ساخته و شور کار را از آنها سلب نموده استو برنامه قرون و سطائی مدارس نیز همچنان حاکم بر تعلیمات عمومی است سالها است سخن از اصلاح برنامه میرود اما عملی انجام نمیگیرد. واقعاً دانسته نیست این برنامه مغلوط و بی اعتبار کی باید اصلاح شود؟ جامعه لیسانسه هاس دانشسراهای عالی که اکثریت نزدیک به تمام دبیرانت و مدیران مدارس در آن عضویت دارند برنامه مبسوطی با نظر اهل فن تهیه کرده ولی هرچند در این باب تعریف زیاد شدهاست عملی ندیده، نمایندگان محترم مجلس شورای ملی باید واقعاً به این مو ضوع بسیار مهم که در تربیت فرزندان خود ایشان نیز بسپار موثر است توجه نمایند و از وزارت فرهنگ بخواهند در این باب اقدام عاجل نماید و نظریات اصلاحی معلمین را مورد توجه قرار دهد وزراء فرهنگ به حقیقت در دستگاه وزارت فرهنگ میهمانند. میآیند و میروند، اولیای وزارت فرهنگ نیز مجالی برای این گونه امور ندارند، حفظ مقام را مقدم میدارند تنها طبقه معلمین هستند که هم تشنه اصلاحات و هم عامل آنند.
اگر وزارت فرهنگ نخواهد به نظریات معلمین توجهی کند نمایندگان محترم باید از اصلاح فرهنگ سلب توقع و امید فرمایند از اقدامات اساسی که جزء به توجه خاص و مساعدت مجلس شورای ملی ممکن نیست اجرای قانون تعلیمات اجباری است، تصویب قانون تعلیمات اجباری از مهمترین اقدامات هیئت مقننه ی ایران بودهاست افسوس که مجریان امور نتوانستند تا کنون آن را معمول دارند. اخیراً طرحی برای تسجیل اجرای این قانون به مجلس شورای ملی عرضه شده که اینک در کمیسیونهای مربوطه مطرح است و شامل بسیاری از نظریات اصلاحی جامعه لیسانسههای دانشسرای عالی میباشد همه فرهنگیان چشم و امید به نمایندگان محترم مجلس شورای ملی دوختهاند تا با تصویب متتم قانون تعلیمات اجباری در راه اصلاحات اساسی این کشور قدمی بلند بردارند در خاتمه این نکته را متذکر میشود که تعمیم فرهنگ و با سواد کردن مردم و اجرای تربیت صحیح محتاج بودجهای متناسب با این امور است از بودجه بسیار قلیل وزارت فرهنگ این کارها بر نمیاید
نمایندگان محترم اگر واقعاً در این اصلاحات نظری دارند باید بودجه وزارت فرهنگ را از نوع پیرریزی نمایند، وزارت فرهنگ را از این فقر و تنگدستی که صدمه اش به مدارس و در نتیجه بفرزندان کشور میرسد رهائی بخشند و اگر نمایندگان محترم اصلاحی در امور فرهنگ را ضروری می دانند بهتر است این معنی نیز برای معلمین و اعضاء این جامعه روشن شود تا بیجهت عمر گرانمایه را در این راه تباه نسازند. این شرحی بود که از طرف آنها به مجلس عرضه شده بود. یک دسته دیگری از کارخانجات طهران شکایت دارند که وضعیت کارگر و کارفرما به شکلی که به نفع طبقه زحمت کش باشد نیست و آقایان بالاخره آنچه تظلم و شکایت کردهاند به دولت نتیجهای نرسیده و تصمیم دارند که روز ۳ شنبه ۱۶ شهریور برای تظلم بمجلس شورای ملی آمده و برای احقاق حق قانونی خود در خانهای که به نام ملت ایران نامیده میشود پناهنده شوند. من این را تقدیم مقام ریاست میکنم که به دولت دستوردادهاند وسیله فراهم کند که موجب اعتصاب یا تعطیل در کار مملکت پیش نیاید. پریروز راجع به تبصره دوم از گزارش کمیسیون بودجه صحبت میکردم که موقع مقنضی ادامه نبود و خاتمه یافت من مجدداً این تبصره را میخوانم، درست آن نکات دقیقش را آقایان توجه داشته باشند بعد مطالبی راجع بآن عرض میکنم
- تبصره ۲ وزارت دارایی مجاز است از مبلغ ۵ میلیون و هفت صد هزار لیره که قرار است دولت انگلستان برای تصفیه مطالبات دولت ایران از بابت استفاده نیروی متفقین از راه آهن ایران و یا از ایران نقداً بپردازد مبلغ ۲ میلیون لیره آن را بمصرف خرید فشنگ و تعمیر کارخانجات تسلیحات ارتش رسانیده و بقیه آنرا جزء عایدات بنگاه راه آهن دولتی ایران منظور داردد که بعد از پرداخت بدهیهای این بنگاه بقیه برای رفع حوائج ضروری عامه مورد استفاده قرار گیرد، دو میلیون لیره انگلیسی که از این محل بمصرف خرید فشنگ و تعمیر کارخانجات تسلیحات ارتش میرسد صورت قرضه خواهد داشت و دولت مجاز است از محل عوائد عمومی مملکتی در سال ۱۳۲۷ معدل همان مبلغ به ریال برای رفع حوائج راه آهن به بنگاه راه آهن دولتی ایران بدهد این تبصرهاست اول و آخرش ۱۰ دفعه هم بخوانید باز یک حقه بازی هائی است که مشکل است آدم بفهمد آقایان ما در موقع جنگ خسارت زیاد دیدیم و متفقین ما فاتح شدند فقط مثل زمان سلاطین سابق ایران ما را با لقب پول پیروزی مفتخر فرمودند بلی چنین است رسم معامله قوی با ضعیف آقایان باید قوی بود ولی بدبختانه آقایان وزراء ما برای جیب خود تا حفظ کرسی دو روزه خود خیلی ضعیف میباشند و ابداً رعایت مصالح جامعه را نکرده فقط تمام عملیات آنها برای بقاء در پست وزارت میباشد. ما در موقع جنگ گرفتار انواع مصائب شدیم و دار و ندار خود را بارضا و رغبت یا اجبار تحت اختیار متفقین گذاردیم و با گرسنگی و شرارت و تحریکها و قطع جنگلها و زیاد شدن مخارج عادی و غیره آنچه فشار بود ساختیم ولی کرایه را بلی کرایه راه آهن را همان کرایه زمانی که کارگر سه قران اجرت داشت متفقین میل دارند حساب کنند اگر دولت ضرر راه آهن را تحمل میکند برای منافع غیر مستقیم دیگری است که عاید مملکت میشود و در زمان قشون متفقین در ایران از آن منافع نیز محروم بودیم با تمام این خرابیها مقداری اشیاء زیادی راه آهن که به کرایه بردن آن ارزش نداشت با ما معامله کردند چه معاملهای؟ آنچه موجودی داشتیم از دلار گرفتند و رفتند در صورتی که در سایر ممالک اینت معامله نشد البته از ضعف رجال ما است (صحیح است) این آقایان وزراء ما مردمان بیچاره و زبان بسته میباشند کشاورز صدر – آقا توهین نکنید با نزاکت صحبت کنید بوزیر نباید توهین بکنید) (زنک رئیس) بوزراء هیچکدامشان توهین نشدهاست، کلیاتی است، حقایقی است در مملکت، وضع مملکت خراب است مردم گرسنهاند اینها حقایق است، بیعرضه گی کردهاند توهین نیست. (صحیح است). کشاورز صدر- زبان بسته نفرمائید.
اقبال – زبان بسته آن کسی است که نتواند حرف بزند.
حائری زاده- که فقط با عنوان جناب وزیر قناعت کرده آنچه به آنها بدهند امضاء مینمایند حتی گاهی تصرف در معقولات دارند و موضوعی که باید کمیسیون فنی اظهار نظر کند آقایان دخالت دارند و یا اینکه فکر جیب یا صندلی خود هستند و عالماً و عامداً خیانت به مملکت مینمایند وزراء بیچاره فقط تقصیر دارند که چرا با نداشتن استطاعت قبول مقام کرده ولی دیگران که عالماً و عامداً خیانت مینمایند و اشیا و اجناس منقول آمریکاییها را که خود حاضر بودند مثل معامله با سایر ممالک با ما معامله نمایند ماها دلار نقد خود را دادیم و در روزنامه برای اینکه کسی باور نمیکرد چنین معامله ممکن بشود عکس جلسه و چک بابت معامله گراور شد این آقایان که به طوری که بنده در ایام حکومت آقای حکیمی و وزارت دارائی آقای نجم بعرض رساندم یکی از اشتباهات است همان اشتباه باید گفت اشتباه بودجه تقدیمی آقای نجم این بود که یک مبلغ مهمی را که خرج ضروری و حتمی بود از قلم انداختند به عقیده خودشان تصور میکردند که با عدم منظور داشتن این در هزینه بودجه تفاوتی پیدا کردهاست و خودشان میگفتند که این مبلغ باید پرداخته شود از محل صرفه جویی تا آخر سال آقای دکتر این چیزی نیست که قبلاً معلوم بشود صرفه جویی هست یا نیست بنده اگر خاطر آقایان باشد یک روزی اینجا عرض کردم یکدوازدهم را که ماه به ماه با نضمام کمک هزینه مسلماً و مقطوعاً میپردازید و جزء خرج نمیآوریم و این عمل برای این بود که به عرض نمایندگان مجلس برسانند که بودجه ما متعادل است در صورتی که نبود به اینجهت بودجهای که دولت آقای هژیر با تذکر نمایندگان آورند جزء آن ارقامی که اضافه شدهاست قسمت اعظم کمک هزینه کارمندان است و حالا آقایان نمایندگان می دانند که این مبلغ درآمد هست و این مبلغ هزینهاست و این مبلغ پرداخته میشود و این که فرمودند راجع به تقاعد و بازنشستگی که احمق یا خائن هستند در کارهای فنی میل دارند دخالت نمایند من اسم این عمل را چه بگذارم و چون از زمان قلدری مامور شده که هر عمل خلاف قانونی که از بالا شده باید به اسلام و صلوات یاد شود.
دکتر بقائی- اکثریت نیست
رئیس- تامل بفرمائید آقای حائری زاده (پس از چند لحظه مجدداً اکثریت حاصل شد)
حائری زاده- … جناب رئیس دولت هم تشریف ندارند وزراء حق ندارند قانون رسمی مملکت را لغو کنند که به ضرر یک عده سرمایه دار است و تصویبنامه صادر کنند که مالیات مستقیم چنین گرفته شود و اسباب و اثاثیه پاره دوز حراج شود، این آقایان حتی به خود حق نمیدهند که در امور فنی بهداشت اظهار نظر کنند روز دوشنبه عصر رفتم به آسایشگاه مسلولین در نیاوران حقیقت مسرور شدم که یک نفر دکتر موفق شدهاست بنگاهی برای مسلولین ایجاد کند و وسیله آسایش مریضها را فراهم کند و مسلولین از خوزستان و خراسان و سایر نقاط ایران در این بنگاه زیاد است شنیدم این باغ را اعلیحضرت همایونی اجاره دادهاست برای آسایشگاه مسلولین و بسیار کار خوبی شده اگر چه مقتضی بود دولت اجاره دهد اگر از باغ و امارات دولتی است در هر صورت کار دکتر بسیار پسندیدهاست اسباب تعجب شد که گفتند چند نفر سرمایه دار به عنوان این که این آسایشگاه اگر نباشد ممکن است املاک ماها را بهتر خریداری نمایند موجبات زحمت اولیای آسایشگاه را فراهم کرده و چون جناب هژیر در چند کیلومتری این آسایشگاه باغی دارد با این که اطباء درجه اول بیخطر بودن این بنگاه را برای مجاورین تصدیق نموده و با این که در امامیه و شاه آباد خود دولت بنگاه مسلولین دارد، با اینکه ساکنین مجاور بنگاه دولتی زیاد تر است و اطراف بنگاه نیاوران خیابان است و ابداً اتصال به مجاورین ندارد بر فرض ضرر داشته باشد نباید یک آسایشگاه مفید که تهیه شدهاست با زحمات یک نفر برای منافع و هوی و هوس چند نفر سرمایه دار که معاملات خرید و فروش اراضی دارند در زحمت باشد آیا دولت چه صلاحیت دارد در یک موضوع فنی اظهار نظر کند، در صورتی که اطباء نوشتهاند که به ضرر است این شخص زحمت کشیدهاست من دیدم در آنجا مرضائی که من با آنها تماس گرفتم آنها خیلی اظهار امتنان میکردند، ولی برعکس رفتهاند و گفتهاند که چرا اینجا آسایشگاه مسلولین است، همین شکل که شمشیر باید تحت امر قلم باشد دستگاه سیاست باید تابع نظریات متخصص باشد و به جای این که دولت از این دستگاه حمایت کند از این اشرار حمایت میکند این موضوع خارج از بحث بود. راجع به عایدات راه آهن از قراری که شنیدیم راجع به نرخ ابداً توافقی بین ایران و انگلیس نشده فقط معلوم است چه مقدار در مدت جنگ بوسیله راه آهن اشیاء هم شدهاست بدیهی است تعرفه قبلی نباید زمینه محاسبه باشد زیرا که عمله سه قرانی با کارگز سیصد ریالی زمان جنگ البته در نرخ تفاوت حاصل شد این موضوع باید از نظر فنی حل شود، راه آهن ایران ملک ملت ایران است، تمام ملت فقیر و بدخت شد تا صاحب راه آهن شد آن هم در موقع جنگ وسیله فتح متفقین بود برای ما چه داشت غیر از فقر و فلاکت و شرارت و خسارت و غیره، این پایه چاقو کشی و شرارتها از آنجا سرچشمه میگیرد حتی در یکی از جراید موضوع قتل محمد مسعود را نیز توسط این دستگاه معرفی کرده بود من باور نکردم خدا کند دروغ باشد در هر صورت مگر دولت بودجه دخل و خرج راه آهن را آورد به مجلس که برای وصول یک مبلغ ناچیز در ضمن بودجه تبصره گذارده لازم است اول تمام دستگاه راه آهن مثل سایر تشکیلات مملکتی از نظر دخل و خرج تحت نظارت مجلس و جزء بودجه کل مملکتی باشد البته در امور فنی نباید در راه آهن دولت دخالت کند بلکه تمام دستگاههای فنی از دانشگاه قضاوت دستورهای بهداشتی و فرهنگ و راه آهن باید مستقل بوده و دولت مجری دستور متخصصین فنی باشد ولی معنی ندارد که ما ابداً از عایدات و مخارج راه آهن خودمان اطلاع نداشته باشیم فقط برای یک قلم که میخواهند به انگلیسها حساب تصفیه بکنند به عنوان تبصره قچاقی ضمن بودجه ما را مطلع سازند اگر حساب صاف است و طبق مقررات باید این کرایه را انگلیسها باید به ما بدهند و اشکال ندارد و این تبصره برای چیست شما ضمن بودجه کل مملکتی عایدات و مخارج راه آهن سراسری و راه آهن آذربایجان و کشتی رانی دریاچه ارومیه را نیز بیاورید، اگر حقه دیگری در کار است آقایان رفیق دزد و شریک قافله نباشید و بنفع دیگران و ضرر ایران با یک تبصره عمل را ختم نکنید،
موضوع دیگری که در این تبصره دوم هست دو میلیون لیره برای خرید فشنک و تعمیر کارخانه اسلحه میباشد آقایان ایران را کانون و انبار باروت جنگ نسازید تمام همسایههای ما با کمال دوستی را دارند آیا مملکتی که کارخانه مسلسل سازی داشت در موقع جنگ دیگران استفاده میکردند و کارخانه تفنگ سازی داشت و در سایه قرار دادی که به متفقین بغلان قیمت تفنگ دهیم چه مقدار خسارت به ما وارد آورد و از گذشته عبرت نگرفتید. که مجددا میل دارید از سرمایه ملت ایران برای دیگران اسلحه بسازید و فشنگ انبار کنید این کارخانجات ماکافی است که اسلحه و فشنگ به ممالک خاورمیانه بفروشیم دیگر برای چه فشنگ از انگلیسها بخریم این رویه دولت مارا گرفتار بدبختیها خواهد کرد که قابل جبران نباشد. ما یک قانون انحصار قند و شکر و چای برای ساختمان و توسعه و نگاهداری راه آهن داشتیم یک عایداتی نیز از حمل و نقل داریم برای توسعه راه آهن باید مصرف شود و کارخانه اسلحه زائد بر حاجت خود داریم و فشنگ سازی نیز هست ابدا لازم نیست با داشتن حوائج زیاد این مختصر عایدات ما بمصرف فشنگ برسد که از انگلستان خریداری نمائیم. من در این موضوع بیشتر مقتضی منمیدانم امروز صحبت کنم در موقعی که آن لایحه خرید اسلحه از امریکائیها به مجلس آمد مختصری عرض کردم من آنرا بضرر مملکت میدانستم این را هم بضرر مملکت میدانم عالما و عامدا یا از روی نادانی باین مملکت خیانت میشود.
باتمانقلیج – یعنی اصلا ارتش لازم نداریم؟ این حرفها مال بیست سال پیش است
حائری زاده – ارتش برای خدمت بمملکت و مردم لازم داریم …
کشاورز صدر – حالا هم این ارتش مال مملکن است.
حائری زاده – در سنه ۱۳۲۴ قمری در نتیجه حوادث دنیا و انقلابی در ایران دارای قانون اساسی شدیم بیشتر این مملکت با اراده شخصی میچرخید یکنفری بنام صدراعظم از طرف شاه معلوم میشد یک کارهائی را هم میکرد، در ۷۰ سال پیش یک شخصی قانون اساسی آنروز را نوشته اصول مذهب دیوانیان چه بوده من چند سطرش را میخوانم برای آقایان در زمان ناصرالدین شاه بود، آنروز مشروطه هم نبود، مجلس هم نبود من چند سطر این را میخوانم بعد وارد مطلب خودم میشوم این کتاب در سنه ۳۲۵ قمری چاپ شدهاست (حاذقی با بودجه ارتباطی دارد؟) بله بسیار ارتباط دارد این است اصول مذهب دیوانیان فصل اول خداوند عالم خاک ایران و اهل ایران را از برای چه آفریدهاست جواب میدهد از برای چه آفریدهاست جواب میدهد از برای اینکه به چند نفر الواط چیست؟ جواب میدهد اولیاء دولت علیه ایران مبپرسد این اولیا شریف بچه هنر صاحب چنان امتیاز شدهاند؟ جواب میدهد به هنر اینکه ایران را فقیرتر و ذلیل تر و خراب تر از هر نقطه روی زمین ساختهاند.
کشاورز صدر – آقا این چه حرفی است که میزنید.
رحیمیان – این حرفها را آقای تقی زاده هم فرمودند چه تفاوتی بین آقای حائری زاده و آقای تقی زادهاست. (زنک رئیس)
کشاورز صدر – بگذارید بودجه بگذرد و مردم راحت شوند
حائری زاده -… آقایان میل ندارید بنده این را بخوانم بسیار خوب صرفنظر میکنم و چندان هم علاقه به پرچانگی ندارم ولی حقائق چیز دیگری است یکی از چیزهای دیگری که در بودجه هست موضوع غله و احتیاجات مردم و جمع آوری غله این موضوع یک فصلی دارد و آقایان با سالم و صلوات یک ماده ایرا اینجا تصویب نمودند و جناب آقای نخست وزیر هم طبق آن یک تصویب نامهای صادر کردهاست من این تصویبنامه را میخوانم این مجلس شورای ملی است و نمایندگان تمام دردهای بیدرمان مملکت را در موقع بودجه که مرتبط به تشکیلات و قوانین است حق دارند بگویند و تذکر بدهند (صحیح است) بنده هم که دعوی نکردم که اکثریت طرفدار من است و این اصول را اگر ما خواستیم بهمش بزنیم بضرر یک طبقهای واقع میشود من این دردها را میگویم آقایان اکثریت اگر دیدند حرفهای من حسابی است بحرفهای من ترتیب اثر میدهند و خودشان اصلاح میکنند هر یک از مالکین که جمع بهره مالکانه آنها اعم از گندم و جو از سه تن تجاوز ننماید از دادن مازاد معاف میباشد این در قانون هم تصریح شد و این تبصره هم هست حالا تلگرافاتی که این دو سه روزه بمن رسیده جلوتر هم داشتم چون مال محالی است که نزدیک حوزه ایست که بمن اعتماد کردند و من را مامور کردند میخوانم یکیش از نیشابور است مینویسد که ما اهالی دهکده نزدیک نیشابور دو سال است که بواسطه نیامدن باران و خشکسالی زراعت ما از بین رفته آب قنات و رودخانه نداریم اما امسال میتوانستیم بذر بکاریم از دارائی محل تقاضای بذر نمودیم ندادند بواسطه فقر و گرسنگی عدهای از اهالی متواری و جمعی هم باقی ماندهایم و برای مدت چهار ماه بیشتر نان نداریم معذلک از طرف مامورین غله بما فشار آورده و مازاد میخواهند لیکن که در صحرا داریم موجود است برای اینکه بهانه نشود بر نداشتیم (کشاورز صدر – همه جا همینطور است) اجازه بدهید، چندین مرتبه باداره غله مراجعه و تقاضا کردیم بایند حاصل ما را ببیند یک فکری برای ما بکنند گوشی بحرف ما ندادند و میگویند مازاد میخواهیم در صورتی که طبق تصویب مجلس تاسه تن معاف است چنانچه رویهمرفته جمع غله مردم این ده که خرده مالک هستند حساب کنید بهر نفر بیش از ۷۰ کیلو نمیرسد و طبق حکم قانونی مازاد نداریم و کسر خرج مارا هم باید بدهند که فراری نشویم از آنجائیکه ناچار شدیم این جسارت را کردیم، فکری بحال ما بکنید امتظار مرحمت داریم. این مال یکی از بلوکات نیشابور است، راورزن هم همین شکایت را میکند مزینان هم هست و ایضا از راورزن و جاهای دیگر شکایاتی رسیدهاست (رحیمیان – ازهمه جا رسیده) همه نقاط فریادشان بلند است ولی سر حدات غرب و جنوب ما با کمک بخشدارها و مامورین سر حدی گمرکی برای خروج غله از اداست، آن فقیر و بدبختی که ۷۰ کیلو بیشتر ندارد و پدرش را در میآورند …
رئیس – تامل کنید آقای حائری زاده اکثریت نیست
حائری زاده – سالها تامل کردیم حالا هم چند دقیقه تامل میکنیم (پس از چند دقیقه مجددا اکثریت حاصل شد)
رئیس – بفرمائید
حائری زاده -… سرحدات جنوبی ما چه دریائی، چه خشکی با کمک مامورین و قاچاقچیها و عدهای از مالکین آنجا غله برای خارج میرود و سر خرمن در بعضی از نقاط از فشار همین مامورین غله را میبرند مثل قسمتهای سبزوار و جاهای دیگر آنطوری که بنده شنیدم در محلهائی که فشار است رعیت و خرده مالک هستند (مکرم – آقای حاج حسین آقا ملک از هر کسی زودتر غله اش را میدهد) ولی فلان دهاتی که ۷۰ کیلومتر بیشتر سهمش نمیشود باو فشار وارد میآورند پدرش را در میآورند (صحیح است) آن مالک عمده تکلیفش معلوم است متواند با مامور حسابش را روشن کند ولی آن بدبخت دهاتی نمیتواند اینکار را بکند پدرش را در میآورند و در آن طرف هم دارد کامیون، کامیون محصول خارج میشود و سرخرمن هیاهوئی بلند میشود اینماده اول در کمیسیون قوانین دارائی یک طرحی چاپ شده و منتشر شدهاست برای اینکه مانورین نتوانند بمیل و اراده خودشان خاصه و خرجی درست بکنند یکنفر را که مازادش خیلی کم است زیاد میکوبند و یکی که هیچ ندارد مطالبه میکنند و یک اشخاصی که مازاد زیاد دارند آنها را مسکوت میگذارند ماپایه را گذاشتیم روی ممیزی که در بیست سال پیش شده، ۱۵ سال، ۱۸ سال پیش شده این املاک ایران ممیزی شده آنروز مالیات نقدی و جنسی برای آن املاک در نظر گرفته شدهاست در صورت ممیزیها معلوم است که این ده حسن آباد چند خروار جنس دارد که باید بدولت بدهد ما گفتیم چند مقابل آنرا دولت پول بدهد بخرد برای ذخیره و در انبارهای خودش نگاهدارد که مردم راحت بشوند و روی آن اوراق ممیزی کسانی که کم دارند روشن میشود کسانی هم که زیاد دارند روشن میشود اگر چه من در آنجا با آن اصول هم مخالف بودم ولی کمیسیون رای خودش را داد اما دولت مورد عمل قرار نداد اینماده دوم این تصویبنامه این است: کلیه مالکین مکلف هستند بمحض اینکه مازاد غله آنها طبق مقررات جاریه تشخیص گردید تعهد تحویل آنرا بنزدیکترین انبار غله امضاء کرده بلافاصله تمامی غله مورد تعهد را در ظرف مدتی که برای تحویل جنس معین شده تحویل نمایند.
توی شکم این مقررات جاریه همه چیز هست. یک اصلی را که در آن کمیسیون. اتخاذ کردند اگر اتخاذ شده بود یک عده راحت میشدند مامور بهمه بیچارهها و بینواها حق دست درازی نداشت که برود مطابق فکر و ذوق خودش بگوید آقای شادمان صد تن مازاد دارد هرچه بکوید که ملک من کجاست میگوید من تشخیص دادهام که شما صد تن مازاد دارید تشخیص جناب مامور معتبر است طبق مقررات جاریه نه روی یک اصل و قوانین خارج مواد بعدش در مواد مالکینی است که مازاد غله ایشان مطابق مقررات حاریه تشخیص داده شدهاست و از امضاء تعهد خودداری کردهاند. بنده مامور دارائی به آقای دکتر شادمان میآیم میگویم شما هزار تن غله دارید مازاد شما این اندازهاست بدهید شما حاضر نیستید این تعهد را امضاء بکنید چون حرف بی ربطی میزنم آنوقت چه میکنیم در مورد مالکینی که مازاد غله ایشان مطابق مقررات حاریه تشخیص داده شدهاست و از امضاء تعهد خود داری میکنند استنکاف آنان در صورتجلسه ایکه تنظیم میشود قید میگردد ولی مقدار مازادیکه تشخیص داده شدهاست قطعی میباشد هر چه فریاد بکنند بابا این ملک کجا است اگر خرمن دارم در صحرا برو جمع کن میگوید خیر آنچه من تشخیص دادهام قطعی است چشمت کور شود باید بدهی خوب دقت کنید در دوره بربریت هم همچو کاری نمیشود. چهارم: هر یک از مالکین که از تحویل مازاد بشرح مذکور در ماده ۲ و ۳ این تصویبنامه استنکاف ورزد مامورین میتوانند انبارهای غله مالک تحت نظر گرفته و نسبت به حمل موجودی آنها به انبار غله دولت رأساً اقدام نماید خوب این یک چیزی است و هرگاه از این راه مازاد مشخصه وصول نگردد چه میشود؟ آنوقت مالک مزبور بتقاضای رئیس جمع آوری غله حوزه مربوطه و موافقت اداره کل غله و نان بوسیله قوای تأمینیه محل بازداشت میشود و چنان چه شش ماه از تاریخ بازداشت آن بگذرد و متعهد مستنکف جنس را در ظرف این مدت تحویل ننماید بپرداخت مبلغی معادل سه برابر بهای رسمی خرید غله حوزه مربوطه ملزوم و این مبلغ از دارایی او وصول و از بازداشت صرف نظر خواهد شد ببینید این معامله را در هیچ جای دنیا میکنند؟ من نمیگویم مالکین ما مالکین خوبی هستند ولی آنوقت که مازاد غله و نان نداشتیم اداره غله در این مملکت نبود ناصرالدین شاه پنجاه سال حکومت کرد در این مملکت یک دفعه قحطی شد این مازاد غله و این دردسرها نبود حالا این صحبتها هست من بدرد خودم نگاه میکنم تاجر بدرد خودش موقع انتخابات است هرکس که اسم حائری زاده ببرد که این عیبی ندارد که ما او را برای انتخابات دوره شانزدهم بفرستیم به مجلس از این دری وریها بگوید این مسلم ۵۰۰ خروار غله در انبارش موجود هست میروید سراغ آن بابا که غله ندارد، زراعتی ندارد مامور تشخیص دادهاست که این آقا غله دارد ۵۰۰ خروار باید بدهد استنکاف میکند که بابا من ندارم رای مامور قطعی و لازم الاجرا است دیگر برو برگرد ندارد آن آقا را میگیرند و میبرند حبسش میکنند البته موقع انتخابات است هرچه دادوفریاد هم بشود بیشتر از شش ماه طول نمیکشد بعد از شش ماه جریمه اش میکنند که چرا اسم حائری زاده را بردهاست باید آن املاک را حراج بکنند من حساب خودم را میکنم این نتیجه را میدهد فلان تاجر حساب خودش را میکند نتیجه دیگر میدهد این ماده، ماده ایست که امنیت را سلب میکند در مملکت (صحیح است) بنده نه دهی دارم، نه زراعتی و نه پولی مازاد غلهای هم در کار نیست ولی آنهایی که دارند و دستشان به دهنشان میرسد گرفتار این مادهها نیستند آنها پسر عمه شان بخشدار فلان جا و خودشان فرماندار فلان جا هستند، وکیلند، وزیرند همه مقامات را دارند. من چندی پیش شنیدم یک افسری، افسر کوچکی هم بودهاست در مرز و مدت کوتاهی هم در ماموریت بودهاست این برگشتهاست به تهران و یک خانهای خریدهاست سیصد هزار تومان خوب این پول را همین تعدیاتی است که در مخارج انجام میشود پنجاه تومان سهمیه آقای باتمانقلیج میشود ۵۰۰ تومان هم سهم مأمور سرحدی میشود بالاخره سیصدهزار تومان پول خانه آن مأمور فراهم میشود. (
باتمانقلیج – ولی علاجش این است که بیشتر بکارند تا بیشتر بشود) اما این ماده چهارم بعد این ماده را دو دفعه میخوانم آقایان درست توجه کنند. (به شرح زیر خوانده شد)
- هر یک از مالکین از تحویل مازاد به شرح مذکور در ماده ۲ و ۳ این تصویبنامه استنکاف ورزد مأمورین میتوانند انبارهای غله مالک را تحت نظرگرفته و نسبت به حمل موجودی آنها به انبار غله دولت رأساً اقدام نمایند. و هرگاه از این راه مازاد مشخصه وصول نگردد مالک مزبور به تقاضای رئیس جمع آوری غله حوزه مربوطه و موافقت اداره کل غله و نان بوسیله قوای تعمینه محل بازداشت میشود. چنانچه شش ماه از تاریخ بازداشت او بگذرد و متعهد مستنکف جنس را در ظرف این مدت تحویل ننماید به پرداخت مبلغی معادل سه برابر بهای رسمی خرید غله حوزه مربوطه ملزم و این مبلغ از دارایی او وصول و از بازداشت صرف نظر خواهد شد.
- ماده ۵ – اداره کل غله و نان مکلف است در هریک از حوزههای جمع آوری غله آن مقدار جنسی را که بابت تعهدات سال پیش باقی مانده و مالک تا کنون تحویل ندادهاست از محصول سال ۱۳۲۷ وصول نماید. چند ماده این تصویب نامه شاهکار عجیبی دارد یکی ماده سومش و یکی هم ماده چهارمش این ماده ششم آنست اجرای این تصویبنامه به عهده وزارت جنگ و اداره کل غله و نان و شهربانی و ژاندارمری کل کشور خواهد بود.
شهربانیها ژاندارمریها در یک حدودی مجهز هستند قشون را چرا وارد حقه بازی و این کارها میکنید؟ چرا او را آلوده اش میکنید شما چرا حکومت نظامی و قشون را وارد میکنید در کارها که ارهم دوسیه سازی و پرونده سازی یاد بگیرد چرااو را آلوده میکنید شما حکومت نظامی را منع غیر رسم میخواهید برای این مملکت بر حسب این تصویبنامه متکی به آن قانونی که با احساسات از مجلس گذشته ایجاد میکنید در تمام نقاط نظامیها میروند مامور تشخیص مازاد هم هست آنجا تشخیص میدهند که آقای دکتر معظمی چند خروار مازاد دارد آقای نظامی هم میآید آقای دکتر معظمی را میگیرد برای مازاد در صورتی که دکتر معظمی مازاد ندارد هرچه هم داد و فریاد بکند فایدهای ندارد آخر نظامی وظیفه اش این نیست، این کاره نیست نظامی را نباید آلوده کرد به این کار او کار دیگری دارد نظامی برای مواقع جنگ است حالا جنگی نیست هروقت جنگی باشد نظامیها را در موقع جنگ هر وقت لازم شد فرمان یورش و فرمان عقب نشینی میدهند بیشتر از این نباید دخالت داد به نظامیها مملکت ما در سایه همین دخالتها به این روز سیاه افتادهاست، مثلی است معروف نزد یزدیها هرکس نوکر خوب دارد همه چیز دارد و هرکس نوکر بد دارد هیچ چیز ندارد.
جناب هژیر شما باید نوکر خوب این مملکت باشید شما وظیفه دار هستید بین طبقات مختلف اگر اختلافی موجود است مرتفع سازید نه اینکه با ایجاد نفاق و اختلاف بین طبقات حکومت کنید. این عمل شما که سعی دارید گودال عمیقی بین شاه و مردم ایجاد کنید بسیار بد است: شما در نطق خود زمان ورود شاه میگوئید در غیاب اعلیحضرت تهیه فساد دیده شده بود و با قبال اعلیحضرت مرتفع شد باید توضیح بدهید مخالف اعلیحضرت کیست و چه فسادی در غیاب شاه بوده که جلوگیری شده. (چند نفر از نمایندگان – بلندتر بفرمائید.) جمعی را برای تشریفات ورود شاه دعوت کردند بروند بایستگاه طیاره در آنجا جناب نخست وزیر نطقی کردند البته در اینجور مواقع نخست وزیر رئیس مجلس هر یک تبریک ورودی خواهند گفت با این خستگی هائی که شاه در راه دارد آقای هژیر نطقی کردند همینطور یک نطق خیلی مفصلی است من یک قسمتی از آن نطق جناب نخست وزیر را قرائت میکنم «البته در خلال اجرای این خدمت ابتلائاتی هم که به تحریک بعضی از صاحبان اغراض فاسده پیش آمد میکرد روی داد و اشکالاتی هم فراهم نمود لکن باستظهار نیات خیر خواهانه ذات شاهانه دولت برفع آنها توفیق یافت چنانکه بفضل خداوند و به تاییدات خاطر همایون از هر گونه اغتشاش و پیش آمد ناملایم و غیر مطلوبی جلوگیر ی شد باید این مفسدین و مغرضین را دولت معرفی بکند، دولت چرا سمپاشی میکند (صحیح است) این حرفها سمپاشی است ایجاد اختلاف در مملکت است کی با شاه طرف است.
با نوکرهائی که میروند تملق میگویند توی سر مردم میزنند برای مردم رنجش حاصل میکنند با آنها طرفند آیا اجتماع ۵۰ هزار نفر در روز عید بیابان سمت خراسان برای انجام مراسم مذهبی فساد است که شما با قوای مسلح اطراف آنها را محاصره نموده و حرکتی نمودید که دول نصرانی در مستعمرات مسلمان نشین خود نکردند خدا نکرده مگر شاه مسلمان نیست و مروج مذهب طبق قانون اساسی نیست که شما در مقام جلوگیری برآمدید و فساد نشد خوب است شما مسافرتی در روز عید بتمام ممالک اسلامی بنمائید تا معنی مراسم اسلامی را بفهمید این قبیل حرفها پس از مسافرت شاه بانگلستان پیش آمد نمیدانم شما از مقامات دیگری برای خرابی مملکت دستور دارید؟ ( یکی از نمایندگان – این را هم شما نفرمائید) باید سعی کنید اگر کدورتهائی هست مرتفع شود. شما از ضعف خود بمقام سلطنت توهین میکنید ملت ایران شاه را نماینده خود در ممالک خارجی میدانند و میگویند در این مسافرت در بعضی از ممالک آنچه لازمه ی تشریفات برای شاه بوده چرا عمل نشده ماطبق قانون اساسی شاه را معصوم میدانیم شاه مسئول بدی و خوبی مسافرت خود نیست باید دولت مصالح را تشخیص داده اگر مصلحت است شاه مسافرت کند اگر مصلحت نیست شاه مسافرت نکند تصور میکنم تلخ تر از من در این موضوع کمتر در مجلس حرف زده باشند آیا من میخواهم شاه باشم یا رئیس جمهور باشم یا وزیر جنگ یا رئیس ستاد باشم؟ خیر من خود را برای خدمتگذاری این مردم در مجلس هم لایق نمیدانم فقط علاقه بحیرت و عدالت و مساوات دارم و وظیفه اسلامی و فامیلی خود میدانم که برای رسیدن به این هدفها کوشش نمایم. (حاذقی –مساوات این است که جنابعالی دو جلسه صحبت کنید و دیگرا از حرف زدن محروم باشند؟مساوات اینست که زودتر حرفتان را تمام کنید تا دیگران هم بتوانند از حق خود استفاده کنند) (زنگ رئیس) من با شخص طرف نیستم و سابقاً گفتم در ایران لازم است شاه برای حفظ وحدت ملی وجود داشته باشد این شاه طفلی جوان است تحصیلاتی دارد آنچه شنیدم با حسن نیت است شما چرا شاه را از مردم دور میسازید؟ شما اگر نوکر خوبی هستید اگر رنجشهایی باشد باید مرتفع سازید، سرمایه شما فقط سفسطه و مغالطه میباشد که راه را اغفال کنید و مردم را با شاه طرف کنید (زنگ رئیس).
رئیس- آقای حائری زاده مواظب بیاناتتان باشید تا جلسه از نظم خارج نشود
حائری زاده -… چشم شما برای ریاست چند روزه خود دستور دادید به طرف مردم که حامل قرآن کریم و متظلم بودند شلیک کردند لازم است شما در این جلسه توضیح دهید که فساد در غیاب شاه چه بوده؟ مفسدین چه اشخاصی هستند، ولی اعمال شما فساد است، اعمالی از دستگاه دولت شما صادر میشود که موجبات رنجش را فراهم میکند شما در صاحبقرانیه ارباب جرائد را دعوت نمیکنید که موجبات عدم رضایت بین شاه و مردم فراهم کنید من با اینکه در این قبیل مجالس کمتر حاضر میشوم و در صاحبقرانیه حاضر نشدم ولی دعوت علیاحضرت ملکه را با کمال میل و رغبت پذیرفتم زیرا که ملکه بوظیفه خود عمل کرده و ابداً در کارهای سیاسی دخالتی ندارد و در جشن ورود فرزند گرامی خود بدون تبعیض دعوت کرد حاضر شدم و میل دارم سایر خانمهای درباری درس از ملکه گرفته در انتخاب وزیر. سفیر و حزب و غیره دخالت نفرمایند. من دعوت شاهپور عبدالرضا را با کمال میل اجابت نمودم دیدم یک جوانی خود را در خط تحصیلاتی که دارد برای خدمت به مردم و مملکت حاضر ساختهاست این جناب هژیر با نطقها و عملیات خود برای شاه ایجاد مخالف میکند و این به ضرر مملکت است مملکت امروز بیش از هر چیز محتاج به وحدت ملی است. باید احزاب به دست چپ و راست اختلاف را کنار بگذارند شاه و رعیت باید برادر وار در این طوفان عظیم برای نجات مملکت خود کوشش کنند. آقای هژیر رویه ۲۵ سال قبل را امروز که بر خلاف میل اکثریت بلکه به وسیله اغفال اعلیحضرت بر کرسی ریاست دولت جلوس کردهاید از دست بدهید. موقع بودن در خدمت سفارت اجنبی این رفتار شما بسیار برای ارباب شما پسندیده بود که ایجاد شکاف بین طبقات شود من کوچک فکر نیستم به این کرسی و سایر مقامات اگر نتوانم خدمت نمایم اهمیت نمیدهم معتقدم هرکس در هر مقام هست باید به وظیفه خود عمل کند علیاحضرت ملکه امروز بوظیفه خود عمل میکند شاهپور عبدالرضا میل دارد بوظیفه خود عمل کند تعریف میکنم آن شاهپور که در ایام عید نوروز در خوزستان حرکت قبیحی کرده از دولت که جلوگیری نمیکند انتقاد میکنم خاندان سلطنتی باید بیشتر برای خدمت به مردم حاضر باشند نه این که در شکارگاه رقیب شکار خود را طرف حمله و تعرض قرار دهند آقای رئیس فعلی دولت مملکت وقتی خراب میشود که اشخاص کوچک را برای کارهای بزرگ انتخاب کنند و بالعکس در انتخاب شما آقایان وکلا اغفال شدهاند و در عمل مشهود است که روز به روز ناراضی زیادتر میشود و فقر و بدبختی که شما چند سال است مسبب آن بوده و هستید چه در زمان وزارت دارایی چه موقع نخست وزیری رشته حیات این ملت کهنسال را نزدیک است بگسلد شما با توفیق جراید و حبس و تبعید نمیتوانید برخرمراد سوار بمانید میشنوم دولت خیال ترمیم دارد آقا خود شما اسباب خرابی هستید بعضی از وزراء شما مردمان بدی نیستند فقط عیب آنها اینست که چرا عضویت در کابینه شما را قبول کردند (یکی از نمایندگان- احترام دولت را رعایت کنید آقای حائری زاده) برای مثال تصمیم دولت شما را راجع به عمل جمع آوری غله قرائت میکنم و مفاسد آنرا عرض میکنم اشعار و مغالطه شما در مقابل حقایق اثری ندارد آثار شاه آنچنان دیده میشود که با مشورت شما نیست خیلی خوب است، شاه از اروپا شنید که در تهران مشغول بستن طاق نصرت هستند تلگراف کرد نکنید شما چه کردید؟ چند نفر متملق و چابلوس در هر صنف و طبقه هست که از موقع استفاده کرده برای نزدیک کردن خود به مراکز قدرت جلو افتاده با استفاده از قوای دولت مشغول اخاذی میشوند بدیهی است کسی با شاه مخالف نیست ولی نباید اعمالی انجام بشود که ناراضی درست کند؟ یک نفر را به شهربانی بردند پنجاه تومان را برای طاق ورود بگیرند بدبخت نداشت این گاراژدار مخالف شاه نبود پول زیادی برای انجام این تشریفات نداشت زن و بچه او واجب تر بودند که لباس داشته باشند نداد تا ضامن نداد که وجه را نپردازد مرخص نشد (کشاورزی صدر- اسمش چه بود؟) فراوان هستند یکی دو تا نیستند (کشاورز صدر – آقا چرا نسبت دروغ میدهید اگر راست میگوئید اسمش را ببرید سرلشگر ضرابی بسیار مرد وظیفه شناسی است) میخواهید فردا بروند بگیرند حبسش کنند؟ با این حرفها که قشون ملی است کارها درست نمیشود من با افراد قشون و افسرها کمتر تماس داشته و دارم آقای یزدان پناه را در مجلس دیدم شخصی است علاقه مند بمملکت بدلیل اینکه عضویت کابینه شما را قبول نکرد با اینکه از قرار معلوم علاقه و ثروت شخصی ندارد فقط ثروت این شخص خدمات او است آقای رزم آراء رئیس فعلی ستاد را در شب میهمانی ملکه دیدم که آقای آشتیانی زاده ماها را به یکدیگر معرفی کردند میشنوم مردی است مدبر و در کار خود جدی و لایق بعضی از آقایان افسرها را که تصادف کرده تماس حاصل کردم مردمان خوبی میباشند و این مقررات و تشکیلات است که مردم را ناراضی ساخته بدیهی است سرباز باید مطیع باشد وقعتی جناب هژیر فرمان میدهد که جلوی مردم را بگیرید برای تظلم به خانه خود مجلس شورای ملی نیایند تظلم بکنند این وقت است که واقعه ۲۷ خرداد واقع میشود (فولادوند- این اظهارات برای مملکت مضر است ما گوش نمیدهیم شما به همه مقدسات مملکت اهانت میکنید آقایان بلند شوید برویم)(آشتیانی زاده- چرا تملق میگویی آقا؟)(حاذقی- رعایت احترام را بفرمائید)(زنگ رئیس) آقایان فحش حربه عاجز است شما همه روزه این دکانها را که اسمش اداره روزنامهاست تعطیل میکنید صاحب این روزنامهها مجبور میشوند با فحاشی خود را تسلیت بدهند خوب دکانش است پول داده امتیاز گرفته مجبور است روزنامه اش را اداره کند اگر روزنامه اطلاعات که خیلی روزنامه مودبی است ۵ دفعه بروند و زندگی اش را بهم بزنند فحش خواهد داد چرا زندگی مردم را بهم میزنید؟ یک پاره دوز را نمیروند زندگی اش را بهم بزنند آقایان فحش حربه عاجز است شما همه روزه این دکانها را که اسمش اداره روزنامهاست تعطیل میکنید و صاحبانش مجبور میشوند که با فحاشی حود را تسلیت بدهند. آقایان دستگاهی که یک روز عشقی را روز دیگر محمد مسعود را بکشد روز دیگر آشیانه دکتر رادمنش را آتش بزند مردم را ناراضی میسازد. (کشاورز صدر- اینها آتش نزدند مردم آتش زدند) دولت باید جلوگیری بکند. یک روزنامهای امروز صبح که میآمدم مجلس بمن دادند دیدم یک چیزهائی تویش نوشتهاست چند سطرش را برای آقایان میخوانم (یکی از نمایندگان- روزنامه ایران نو است؟) بله روزنامه ایران نو است (یکنفر از نمایندگان – مال آقا سید ضیاءالدین است) مال هر کس هست حرف حق را هرکس بگوید باید شنید. من میشنوم. این مدیر روزنامه مینویسد: چندی پیش در روزنامه اشاره کردیم که تحت حمایت قوای انتظامی و تامینی کشور سازمان تروریستی تشکیل شده و قصد جان بعضی از رجال سیاسی و ارباب مطبوعات را نمودهاند پس از چندی واقعه آقای دکتر راد منش اتفاق افتاد که همه شنیده و دانستید. به ما روزی اطلاع رسید که فلان دسته به نام و نشانی و فلان پست در صدد اجرای سوء قصدی نسبت بیکی از رجال سیاست هستند. این نکته را هم ما به اشاره گفتیم و گذشتیم (کشاورز صدر- کی آقا؟) من که ندیدم نوشتهاند از خودش بپرسید (خنده نمایندگان)
از روز سه شنبه از مقامات مطلع و مؤثری اطلاع داده شد که همان سازمان تروریستی به ارائه طریق و حمایت دستگاههای انتظامی و به اشاره مقامات مؤثر دیکتاتوری تصمیم جدی و قطعی برای کشتن مدیر روزنامه وظیفه اتخاذ نموده و افرادی را نام بردند که بدین کار ماموریت یافتهاند. چند ساعتی بعد بعضی همکاران مطبوعاتی که به جهاتی از این جریانات پنهانی اطلاع دارند مراتب را تایید روز سه شنبه عصر یکی از اعمال جنایت که از دور به آقای حجازی مدیر نامه وظیفه ارادتی داشته بیکی از مجاهدین قدیمی اطلاع میدهد که این جنایتکاران ما مامور ساختند که به خون سید بی گناهی دست خود را آلوده سازیم هر چه زودتر او را آگاه سازید که خود را مراقب باشد و خودش را از دست این دولت و دستگاه محفوظ دارد» حالا راست و دروغ العهدة علیه کسی در ایران با شاه طرف نیست شما میل دارید ایجاد طرفیت بکنید من اگر آمدم درب منزل شما نوکر شما به من توهین کرد من از شما رنجش حاصل خواهم کرد، به مردم توهین نکنید مردم را اذیت نکنید آقایان این دسته چابلوس و متملق اطراف شاه را میگیرند…
جمعی از نمایندگان- کدام دسته؟
کشاورز صدر- اخطار نظامنامهای دارم.
حاذقی- چرا اهانت میکنید؟
آشتیانی زاده – حرف نزن آقا(همهمه نمایندگان) (زنگ رئیس)
رئیس – ساکت باش.
آشتیانی زاده – ساکت باشید نه ساکت باش اقلیت حق حرف ندارد؟!
رئیس- من به شما اخطار میکنم (آشتیانی زاده – ما حق حرف نداریم؟) دفعه دوم هم اخطار میکنم نظم مجلس با من است.(در این موقع آقای حائری زاده از مجلس خارج شدند)
رئیس- آقای حائری زاده هستند یا رفتند؟ (گفته شد- رفتند)(بعضی از نمایندگان – چند دقیقه تنفس بدهید) ده دقیقه تنفس داده میشود. در این موقع ساعت یازده مجلس به عنوان تنفس ختم و پس از یک ربع ساعت مجدداً به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید).
رئیس- آقای خسرو هدایت (صادقی – بنده مخبر کمیسیون هستم اجازه میفرمائید مطلبی دارم عرض کنم؟) بفرمائید.
صادقی – بنده از این جهت که شاید مطالبی را به عرض مجلس میرسانم تا اندازهای از بعضی مذاکرات رفع احتیاج بشود و در تصویب بودجه کل کشور تسریعی بعمل بیاید خواستم به عرض آقایان برسانم. البته گذراندن بودجه کل کشور یکی از وظایف اصلی آقایان نمایندگان است و نمایندگان دوره پانزدهم هم از بدو تاسیس مجلس همه آمال و آرزو و اسرارشان این بودهاست که بودجه زودتر به مجلس تقدیم شود (صحیح است) مشکلاتی که در کار بود البته از نظر تغییر وضع دولتها و مشکلاتی که در اثر عدم تصویب بودجه در سنوات گذشته از سال ۱۳۲۲ باینطرف بوده همه اش مال این بودهاست که بودجه از طرف دولت تقدیم مجلس بشود و از طرف کمیسیون بودجه هم تهیه و تنظیم بشود و تقدیم مجلس بشود تا اینکه بودجهای در سال ۲۷ در فروردین تقدیم شد با حملاتی که از طرف خارج و تا حدی از طرف آقایان نمایندگان نسبت به کمیسیون بودجه بود به عقیده بنده کمیسیون بودجه تا جایی که اشکال نداشت و تا جایی که وضع اجازه میداد تسریع لازم را در تصویب و تدوین بودجه به عمل آورد و به مجلس تقدیم داشت و شاید در حدود دو ماهاست که بودجه تقدیم شده اگر در ظرف این هیجده روزی هم که بآخرماه ماندهاست و قطعاً بیش از هفت هشت جلسه نخواهد بود و ما بخواهیم بیشتر وقت را صرف بکنیم بیک مذاکرات اجمالی این فرصت هم از دست خواهد رفت (صحیح است) و باز مجبور خواهیم شد بودجه این ماه را بطور یکدوازدهم بگذرانیم. (حاذقی- خدا نکند) طوری که بنده تشخیص میدهم مذاکراتی که در اطراف بودجه میشود تقریباً به سه قسمت متمایز تقسیم میشود.
- یکی ایراداتی است که راجع به اصل بودجه و بودجه نویسی و طرز بودجه سایر کشورها که این البته لازم است گفتنش ولی به نظر من این یک واجب کفائی است اگر یک نفر دو نفر در این باب مذاکره کردند دیگران را از مذاکره کردن در این باب مستغنی میکند زیرا راجع به کلیات است به علاوه به نظر بنده مقدمهای که در گزارش تقدیمی به مجلس ذکر شدهاست خودش یک قسمت از مشکلات و محظوراتی را که بودهاست در نظر آقایان نمایندگان محترم روشن میکند. و مضافاً به اینها به عقیده بنده یا دولت یا کمیسیون بودجه مدعی نیستند که این بودجه تقدیمی یک بودجه به کلی بی عیب و نقصی است که در برابر آن ادعائی باشد از نواقصی دارد زیرا در آن مقدمه ذکر شده که این بودجه خالی از نقص و عیب نیست ولی تا حدی که ممکن بودهاست رعایت نکات شدهاست که یک بودجهای باشد و باز مضافاً به اینها چون یک وجود ناقص بهتر از عدم است آقایان موافقت بفرمایند این بودجه با ترتیبی که هست به تصویب مجلس شورای ملی برسد بعد البته این کمکی خواهد کرد نسبت به تصویب بودجه سال ۱۳۲۸
- قسمت دوم مذاکراتی است که راجع به یک نواقص و اصلاحاتی است که در مواد دارند آن را هم هر کس به نظرش میرسد در ضمن پیشنهادات خواهند داد.
- قسمت سوم مذاکراتی است که راجع به مسائل دیگری است البته قانون اجازه دادهاست که در موقع طرح بودجه کل کشور مذاکراتی که خارج از این حدود باشد میشود کرد (
اسلامی – پس مجلس دست بسته تسلیم کمیسیون بودجه باشد؟) نخیر بنده آقای اسلامی عرض کردم که مذاکراتی را نسبت به اصلاح یا تغییر بعضی از مواد دارند اینها را پیشنهاد بدهند ولی قصاص قبل از جنایت جنابعالی نفرمائید بنده چنین چیزی را عرض نمیکنم ولی نظر من این بود که اشخاصی که نظریاتی دارند یکی خود جنابعالی همیشه مقید این مطلب بودید که بودجه از کمیسیون خارج نمیشود بیائید به مجلس حالا دو ماهاست که این بودجه از کمیسیون خارج شده و آمده به مجلس یکدفعه بنده به خاطر دارم که آقای دکتر عبده در ضمن بیانات خودشان فرمودند که اعضای کمیسیون بودجه از همین اشخاص هستند اشخاص دیگری نبوده حالا همه به نوبه خودمان کمک بکنیم که زودتر بگذرد و این مانع از این نیست که اگر اصلاحات اساسی هم دارد اینها را بفرمائید. اصلاح بشود آنوقت در موارد بخصوص هم به نظر بنده حالا این که یک بیاناتی فرمودند بنده از نظر سمتی که دارم خودم را مجاز میدانم در جواب عرایضی به عرض آقایان برسانم یکی از ایرادات آقای اسلامی راجع به یکدوازدهم بود که چرا یکدوازدهم میگذرانید که بنده در آن قسمت موفق هستم عقیده دارم که کوشش بکنیم تا آخر این ماه بودجه تصویب شود که محتاج بگذراندن یکدوازدهم نباشیم. یک ایرادی فرمودند راجع به طرز تدریس دانشجویان و ایجاد کار که آن هم البته منکر این ایراد کسی نیست ولی این قسمت هم باز به عقیده بنده محتاج به اینست که بودجه تصویب بشود بعد دولت مجالی داشته باشد که راجع بطرز تدریس دانشجویان و اشخاصی که تحصیلات خودشان را تمام میکنند بعد میل دارند در ادارات باشند یک مطالعه کافی بشود. راجع بطرز وصول مالیاتها که بیش از حد معمول است و ایراد به سازمان وصولی گرفتند این یک مطلبی است که اگر کشور ایران مبتلا به یک مسائل مهمی است این مسئله به عقیده بنده در درجه اول اهمیت واقع است و آن خرج وصول و حقوقی است که به کارمندان پرداخت میشود. موضوع زیادی کارمندان هم یک مطلبی است که این را همه میدانند، غیر از نمایندگان هم اشخاصی که در خارج نشستهاند واقف این مطلب هستند که عده کارمندان دولت در سنوات اخیر بیش از حد معمول است حالا این را اگر بدون اینکه فکری کرده باشیم بخواهند کارمندان را اخراج بکنند البته نمیشود که بدون توجه به سایر جهات و سایر موانعی که در این امر پیدا نمیشود این کار را کرد. بنابراین اگر خرج وصول و خرج وزارت دارایی از خرج سایر وزارت خانهها بیشتر است و بیشتر هم حقوق مصرف میشود این یک مطلبی است که ایرادش صحیح است ولی رفعش هم باین آسانی نیست این را باید بیشتر دقت کرد راههائی که اگر بنظر آقایان میآید آنها را بفرمایند اصلاح بشود. راجع بقسمت هزینه املاک واگذاری فرمودید که مبلغ ۶ میلیون بودجه آنست البته صحیح است ولی اینکه فرمودید حقوق جزء این نیست حقوق هم جزء اینست حقوق کارمندان مالیات بر درآمد هم جزء حقوق پرسنلی وزارت داراییی ذکر شده. آقای مکرم یک بیاناتی فرمودند نسبت به اصول همه تصدیق دارند که نظریاتشان صحیح است ولی البته به طوری که عرض کردم اینها ایراداتی است که علی الاصول صحیح است برای یک بودجهای که به کلی خالی از عیب باشد ولی ببینیم که در این بودجه میشود آنها را رعایت کرد یا نه؟ به عقیده بنده تا حدی که امکان داشت رعایت شدهاست یک قسمت از فرمایشات ایشان این بود که یک هیئتی معین بشود که با کمیسیون بودجه رابطه داشته باشد و وسیله ارتباط کمیسیون بودجه با دولت بشود به عقیده بنده این اصلی است که میشود قبول کرد و سابقاً هم طرحی تهیه کرده بودند او را میشود بعقیده بنده قبول کرد. راجع به صرفه جویی فرمودید، صرفه جویی صورت ریز هزینه وزارتخانهها هنوز بکمیسیون نیامده و دولت هم با تعهداتیکه سابق داشت و دولت آقای هژیر هم این تعهد را تایید کردند متعهد هستند که بحداقل امکان هزینه را تعیین بکنند و صورت ریز را بکمیسیون بودجه بیاورند البته در موقع آوردن صورت ریز باید هم کمیسیون بودجه و هم دولت نهایت کوشش را بکند و از این مبالغی که ذکر شدهاست صرفه جویی بکند (مکرم- منظور بنده از اجرای تبصره قانون بودهاست) راجع به مالیات نفت و بنزین فرمودید این را هم با اطلاعیکه بنده دارم و آقای نخست وزیر هم ممکن است تأیید بفرمایند یکی از نظریات دولت این است که در این مالیات تجدید نظری بکنند که تا حدی که ممکن است کاسته بشود.
راجع به صدی چهل که فرمودید صدی چهل درآمد نفت چرا در بودجه کل منظور شده و چرا جزء مخارج عمرانی منظور شدهاست البته این ایراد را بنده نمیتوانم منکر بشوم (صحیح است) و به همین جهت در مقدمهای که به عرض رسیدهاست به این مطلب اشاره شده (صحیح است) ولی این که فرمودید در کل بودجه چرا منظور شده این منظور خاصی نبود زیرا قانون هم برای این بود که صدی چهل به کلی کنار بماند (صحیح است) و نسبت بهزینه او مجلس شورای ملی تصمیم بگیرد این مطلب در کمیسیون بودجه مذاکره شد این ایراد جنابعالی به آقای نجم الملک که آنوقت وزیر مالیه بود ایراد شد ایشان در جواب گفته بود که چون این قلم مهمی است اگر بخواهیم این را از درآمد کل کشور برداریم و از هزینههای عمرانی هم که ضرری بنظر میرسد بازخواهیم ماند کمیسیون این قسمت را قبول کرد و چون بسته بنظر مجلس شورای ملی است اگر مجلس این را با همان ترتیب که در بودجه ذکر شدهاست قبول خواهد کرد در واقع این خرج بتصویب مجلس شورای ملی رسیدهاست (دکتر معظمی- قانون خاصی میخواهد باین ترتیب نمیشود) بنده که منکر نیستم قانون خاصی میخواهد برنامه مخصوصی هم میخواهد عرض کردم اگر بخواهید از توی بودجه بردارید از بودجه عمرانی بردارید همان قدر هم از خرج باید بردارید حالا آقایانی که مدعی هستند این نباید در درآمد بیاید باید بدانند که از همان هزینههایی که برایشان معین شدهاست برداشته شود(دکتر معظمی آخر باید برنامه اش بیاید) برنامه اش میآید به مجلس یک شرحی فرمودند راجع به ریزدرآمدهای انحصاری و بانک صنعتی البته خودتان میدانید بانک صنعتی مطابق اساسنامهای که دارد یک بنگاه بازرگانی است یک ترازنامه باید معمولاً سال به سال حتی ۶ ماه به ششماه از عملیات خودش تقدیم نماید این که درآمدهای انحصارها جزء بودجه نیامدهاست البته کلش آمده ولی ریزش نیامدهاست به همین جهت صحیح است که بانک صنعتی باید ترازنامه داشته باشد حالا در دادن ترازنامه تاخیر شده یا ترازنامهای که دادهاند درست است یا درست نیست آن مبحث علیحده ایست ولی جزء کل بودجه که ریزش بعقیده بنده مشخص نیست نباید بیاید (مکرم- باید ضمیمه بودجه باشد) همچنین راجع به بنگاه راه آهن، بنگاه راه آهن خودتان میدانید قانون مخصوصی دارد یک حسابداری دارد و یک هیئت نظارت هم دارد هیئت نظارت بنگاه راه آهن مرکب است از یک نفر نماینده وزارت دارایی، یک نفر از دیوان محاسبات، یک نفر نماینده وزارت راه، و دو نفر هم از طرف بنگاه راه آهن، این پنج نفر نظارت میکنند در دخل و خرج و جزئیات و کلیات کارهای راه آهن بهمین جهت بودهاست که اینجا هم نیامدهاست این مطلب تازگی ندارد از دوره چهاردهم همیشه مورد مذاکره مجلس شورای ملی بودهاست و در این باب بنده خواستم وضعی را که فعلاً راه آهن داراست به عرض آقایان برسانم، همچنین اداره کل غله و نان هم یکی از اداراتی است که بصورت بازرگانی اداره میشود راجه به کمک هزینه فرمودید، کمک هزینه یک رقمی است آقای مکرم هم گفتهاند این هم به خودی خود یک مطلب مهم است ولی دوائی نیست که ۱۳۵ میلیون تومان علاج آن را بکند ۱۳۵ میلیون تومان به عقیده بنده تا وقتی که یک تنزل فاحشی، یک تنزل قابل ملاحظهای نسبت به هزینه عمومی نشدهاست این مبلغی است که باید دولت به کارمندان خودش کمک بکند (مکرم- بنده غرضم این بود که ضمیمه حقوق بشود) و ضمیمه شدنش هم یک اشکالات دیگری دارد، یک اشکالات دیگری پیش میآید باید وضعی بشود که مستغنی بشوند از گرفتن. آقای حائری زاده شرحی فرمودند راجع به تفریغ بودجه و عقیده بنده مطلب صحیحی است و قانون هم حکم میکند متأسفانه این نکته تا به حال رعایت نشدهاست و امیدوارم با کوشش آقایان نمایندگان محترم این مطلب به صورت عمل در بیاید که بودجه وقتی تصویب بشود لایحه تفریغ بودجه هم همان قدر ضروری است که باید به مجلس بیاید راجع به ۴۰۸ میلیون ریال عواید گمرک که فرمودند تمام آقایان نمایندگان محترم آرزو دارند که از تحمیلاتی که به مردم هست کاسته شود ولی این در صورتی تحقق پیدا میکند که همان قدر هم بتوانیم از خرج کم کنیم من نمی دانم اگر از خرج کم نشود و همین است که فرمایش ایشان صحیح است ولی این ۴۰۸ میلیون ریال را میشود کم کرد؟ راجع به بانک ملی ایران که فرمودند بنده لازم میدانم که آقایان نسبت به اهمیت و نسبت به موقعیت بانک ملی ایران توجه بیشتری بکنند بانک ملی ایران یک موسسه ایست که به عقیده بنده اگر در کشور ما موسسه خوب ۵ تا ۱۰ تا هست یکیش بانک ملی است. بانک ملی ایران از بنگاههایی است که تا حال وظیفه خودش را با نهایت خوبی انجام داده و کمک مهمی تا جایی که ممکن بودهاست در این مورد نموده بانک ناشر اسکناس مطابق قانون مخصوص و مطابق ترازنامهای که بانک در مقابل میدهد به کلی عملش مجزی از بانک اقتصادی یا بانک تعاونی است هر دو جداگانهاست این را که هم ایراد کردند که بانک ناشر اسکناس نباید معاملاتی بکند بانک ناشر اسکناس معاملاتی نمیکند. بانک ملی ایران مطابق اساسنامه بانک که صورت قانونی هم دارد و به تصویب مجلس شورای ملی هم رسیدهاست معاملاتی میکند در این معاملات هم به عقیده بنده بانک مجاز است با اجازه مجلس معامله بکند بنابراین ایرادی که در این قسمت فرمودهاند من وارد نمیدانم. بانک را ما باید محترم و مصون از تعرض بدانیم البته باید تذکر داد که بانک ملی ایران یک موسسه ایست که باید همه افراد کشور مخصوصاً نمایندگان ملت نسبت به احترام او بکوشند. و مطالبی که در اینجا می گویند باید مبنی بر این باشد که به اعتبار و ارزش این موسسه روز به روز افزوده شود و راجع به بانک واردات فرمودند یک موسسهای واردات را دست خودش بگیرد بنده میگویم باید نتیجه را ببینیم زیرا اگر ما مدعی هستیم که دولت تاجر خوبی نیست و نمیتواند واردات بکند و فروشنده اجناس باشد و صحیح هم هست بانک را هم اگر بخواهیم بیائیم توسعه بدهیم و سعی بکنیم تمام واردات کشور ما که واردات انحصاری است به دست این بانک اداره شود مسلماً آن بی ترتیبی که در گذشته در فروش اموال و اجناس انحصاری بودهاست در این بانک هم پیش خواهد آمد بنابراین رویه خوبی نیست و بنده عقیده دارم حتی الامکان باید آزاد کرد انحصارها را و دست وارد کنندگان را دولت بازبگذارد که تابع قانون عرضه و تقاضا بشود.
راجع به تبصره ۲ و پنج میلیون و هفتاد هزار لیره و خرید دو میلیون فشنگ راجع به این موضوع در کمیسیون مذاکرات مفصل شد البته این تبصره تنها از این جهت که دولت میخواهد از بنگاه راه آهن که دارای پنج میلیون و هفتاد هزار لیره خواهد بود دو میلیون قرض بکند. برای یک مصرفمعین و بعد مبلغ ریالی او را بپردازد و این که این مربوط به طلب از متفقین یا حساب راه آهن باشد همچو چیزی نیست به عقیده بنده از آوردن این تبصره موضوع فشنگ را هم دولت در برابر ایراد یکی از نمایندگان توضیح داد این فشنگی است که مخصوص تفنگهای مخصوصی است و در ایران وجود ندارد چون قسمتی از کارخانههای تسلیحات ارتش فرسوده شدهاست نظر دولت اینست که دو میلیون لیره این قسمت را هم تکمیل بکند و در آتیه هم با کارخانجاتی که ما داریم امیدواریم سلب احتیاج بشود. یک مطلبی هم مربوط به بودجه بود ولی بنده از خارج اطلاع دارم موضوع ایراد ایشان راجع به آسایشگاه نیاوران فرمودند من اینجا عرض میکنم که اینها اهالی نیاوران بنده در یک جلسهای که حضور داشتم و چند نفر از آقایان نمایندگان هم بودند یکی از آقایان اصرار داشت که آقای هژیر این را عملی بکند یعنی این آسایشگاه را از نیاوران بردارند و به جای دیگری ببرند حتی آن شخص جایش را نشان میداد ایشان جواب دادند اگر من این کار را بکنم اگرچه حق هم اینست در خارج این طور تصور خواهد شد که من یک مقداری زمین آنجا دارم به این جهت این کاررا نکردند و گفتند من به هیچ وجه با این موافق نیستم و اگر رای موافق بدهند باید باشد برای بعد ولی این سوء تفاهم شدهاست برای آقای حائری زاده این را هم خواستم تذکر بدهم بنده چون حدالامکان نمیخواهم وقت آقایان را گرفته باشم بعرایض خودم خاتمه میدهم و از آقایان باز استدعا میکنم که توجه بفرمایند بودجه کل کشور که مربوط به یک مجلس یا یک دولت یا یک دسته نیست بلکه مربوط به کشور است تصویب شود اعم از اینکه مخالفت یا موافقت با دولت یا مخالفت و موافقت با یک جهات این را اساساً نباید حساب کرد بودجه را بگذاریم تا وارد کارهای دیگر دولت شویم بودجه مال مملکت است مال یکنفر یا یکشخص یا یک دولتی نیست (صحیح است)
رئیس- آقای مهندس هدایت بفرمائید
مهندس هدایت- آقای کشاورز صدر قصد داشتند که اخطار قانونی بکنند بنده از ایشان خواهش کردم که ازاین اخطار صرفه نظر بکنند بنده اینجا تذکر میدهم ماده ۱۲۹ نظامنامه فقر ۵۰ پیش بینی میکند نمایندهای که نسبت به یک یا چند نفر از هیئت دولت فحش داده یا تهدید نماید رئیس میتواند او را مؤاخذه یا منع حضور بکند این پیشامد چند دفعه تکرار شدهاست بنده از جناب آقای رئیس تقاضا دارم که این موضوع را رعایت بکنند. اگر بنا به تهدید و اهانت به دولت باشد چون دولت در نتیجه اکثریت مجلس است، این اهانتی است که به اکثریت مجلس شده (صحیح است) (فرامرزی – صحیح نیست توهین کسی نکرد) در مورد استیضاح دولت آقای حکیمی یا در موقع طرح برنامه دولت آقای هژیر و همچنین در نطقهای قبل از دستور و نطق ضمن بودجه که آقای حائری زاده ایراد کردند ایشان یک نوع مطالبی ایراد کدند در تمام این موارد آنچه را که گفتند یکسان بودهاست بنده برای اینکه اولاً در خارج این و هم حاصل نشود و در نتیجه سکوت نمایندگان برای خود ایشان این توهم حاصل نشود که این مطالب وارد است مجبورم توضیحاتی عرض کنم که بنده میخواهم اینجا عرض کنم آقای حائری زاده در این مواقع مکرر اصرار داشتند بگویند ارتش ایران ملی نیست بنده میخواهم عرض کنم که آقای حائری زاده نمی دانند ارتش ملی یعنی چه چون ارتش در دنیا دو قسم است ارتش داوطلب و ارتش ملی ارتش داوطلب ارتشی است که یک کسانی میایند و شغلشان را سربازی قرار میدهند به آنها یک دستمزد کافی میدهند و اینها همواره در تمام مدت شغلشان اینست، ارتش ملی ارتشی است که در اثر نظام وظیفه یک انسانی میایند یک مدت محدودی خدمت میکنند و بعد برمی گردند و سرباز و افسر ذخیره محسوب میشوند آنها بدون دستمزد خدمت میکنند چنانچه سربازان ما ماهی ۱۸ ریال میگیرند. این ارتش طبق قانون ترفیعات و قانون دادرسی ارتش به وجود آمدهاست بنا براین تمام تشکیلاتش قانونی و ملی است (صحیح است) یک دلیل دیگر هم بنده بر ملی بودن این ارتش دارم و آن احساسات مردم است در موقع ورود ارتش به زنجان در موقع ورود ارتش به تبریز و رضائیه، احساساتی که مردم بروز دادند و قربانیهایی که کردند و حتی میخواستند فرزندان خودشان را قربانی کنند علامت ملی بودن ارتش است (صحیح است) الان این ارتش ملی ۲۱۰۰۰ نفر در سر حدات دارد که مرزها را حفظ میکنند همین الان آقایان بروند ببینند سروان طباطبائی ۵ تا تیر خورده در مریضخانه بستری است این گلوله را در مرز خورده و برای حفظ آقای حائری زاده خورده (امامی اهری- آقای هدایت چهارده تیر خورده) بنده شنیدم که ۵ تیر خورده و الان این جمع آوری غله و وصول مالیات به وسیله ارتش میشود، اگر مالیات وصول نشود در این مملکت هیچ کاری صورت نمیگیرد، آن دستگاهی که غله جمع میکند و مالیات وصول میکند کاملاً ملی است صرف نظر از اینکه ملاکین و کسانی که غله دارند مازاد را حاضرند بارتش تحویل بدهند ولی شاید بمأمورین غیر ارتش تحویل نمیدهند (صحیح است) ارتش الان صد و سیزده هزار نفر زیر پرچم دارد این ۱۱۳ هزار نفر در نقاط بد آب و هوا و در نقاط مختلف کشور انجام وظیفه میکنند، وقتی میخواهد یک دشمنی بیک کشوری رخنه کند اول کاری که میکند سعی میکند آن ارتش را سست بکند، ایمان آنها را سست بکند ما نمیبایستی خودمان که سمت نمایندگی داریم بیاناتی بکنیم که موجب سستی صد و سیزده هزار نفر بشود (صحیح است) بنده هیچوقت همچو ادعائی را نداشتهام که در پشت تریبون از طرف ملت و یا از طرف اکثریت مجلس صحبت میکنم ولی امروز از اکثریت مجلس اجازه میخواهم که از طرف اکثریت مجلس بتمام افسران و افرادی که در نقاط بد آب و هوا و در تمام نقاط ایران انجام وظیفه میکنند و جان بازی مینمایند درود بفرستم (صحیح است- احسنت) بنده اجازه میخواهم بنام اکثریت مجلس شورای ملی توجه مخصوص اکثریت را نسبت بسازمان ارتش که سازمان ملی ماست اعلام کنم، بنده میخواهم این را هم اضافه کنم اگر چیزی است که ملی نیست این نمایندگی آقای حائری زاده از سبزوار است (آزاد- این را نفرمائید) (مهندس رضوی ایشان خودشان اینجا نیستند شما هم این را نفرمائید) مطلب دیگری که ایشان بیان کردند گفتند وزیر جنگ در مقابل مجلس مسئول است و لیکن چیزی در اختیار ایشان نیست و ستاد ارتش جداگانهاست بنده میخواهم عرض کنم وزیر جنگ مسئول است و با کابینهها تغییر میکند یک دستگاه ثابت در ارتش هست که تغییرات آن تابع تغییرات دولت نیست و وظیفه اش را انجام میدهد و البته ستاد ارتش تابع وزارت جنگ است تابع دستورات وزارت جنگ است بنابراین مسئولیت وزیر جنگ محرز است (صحیح است) بنا براین بیانات آقای حائری زاده اعتراض شخصی استبنده یک مطلبی را اینجا عرض میکنم و آن اینست که وقتی پادگان آذربایجان تسلیم پیشه وری شد خبر دادند که پادگان کردستان محاصره شده و در شرف تسلیم است رزم آراء مامور شد به کردستان رفت به شهادت نمایندگان کردستان که خودشان در موقع شهادت خواهند داد محاصره را شکست (صحیح است) و متجاسرین را راند و بعد از تهران اجازه خواست که به آذربایجان حمله کند سپهبد رزم آراء تمام وقت خودش را از وقتی که سرباز بوده تا امروز که سپهبد است در خدمت ارتش بکاربرده و از فرزندان شرافتمند و رشید کشور است (صحیح است احسنت) آقای حائری زاده همین امروز در اینجا گفتند باید قوی بود ولی در عین حال به ارتش حمله میکردند بنده خیال میکنم که میبایستی ارتش داشت تا قوی بود و میبایستی این ارتش مجهز باشد آنچه که امنیت را نگاه میدارد این ارتش است والا چندین میلیون لیسانسیه در مقابل سرباز مسلح مقاومت نمیتوانند بکنند، دولت سویس ۴ میلیون جمعیت دارد ولی ۴۰۰ هزار نفر زیر پرچم در حالی که خیال حمله بجائی هم ندارد و تمام این سربازها هم مجهزند برای اینکه در صورت تجاوز مردم بتوانند از خاک خود دفاع نمایند، آقای حائری زاده مطلب قابل بیانی نگفتهاند جز اینکه شکایت کردنند که چرا وزارت کار وقتی یک کارگری را بیرون میکنند دخالت میکند و او را به کار میگمارد صرف نظر از این که کارگران از حمایت ایشان بی نیاز هستند اصل اینست که کارگر را کارفرما نمیتواند بیجهت بیرون بکند کارگری تقصیری کرد دادگستری هست شهربانی هست یک مراجع معینی هست کارفرما به صورت اتهام نمیتواند یک کارگری را از کار بیرون کند، ایشان دلتنگ بودند که چرا یک دستگاهی پیدا شدهاست که در نقاط دور دست در نقاطی که شاید دو روز بایستی با قاطر رفت و در نقاطی مثل جزیره قشم درمانگاه به وجود آورده. طبیب فرستاده، دارو فرستاده، و کسانی که مریض میشوند معالجه میشوند ایشان اساساً تا این دقیقه نمی دانند وزارت بهداری برای چه وجود دارد، نمی دانند که وزارت بهداری چه وظیفهای دارد، وزارت بهداری برای تاسیس مریضخانه و تاسیس بیمارستان نیست، وزارت بهداری برای جلوگیری از پیدایش مرض است، همان لحظهای که مرض پیدا شد مریض باید در بیمارستان بستری بشود، در هیچ جای دنیا بیمارستانها در دست وزارت بهداری نیست این کار به عهده موسسات خیریه هست مانند موسسات خیریهای که کشور ما بوجود آوردهاست، به این مطالب رسیدگی میکنند، برای مردمی که دسترسی به دوا و طبیب ندارند این قابل تقدیر است، صرف نظر از این که سازمان شاهنشاهی اولین سازمانی است که هزینه پرسنلی آن از یک صدم مجموعه هزینه آن کمتر است و اساساً مصرف پرسنلی ندارد و بنده در اینجا اجازه میخواهم که از خدمات آقای دکتر آشتیانی که بدون هیچگونه شائبه و با کمال صداقت به سازمان کردند تشکر کنند (صحیح است) بنده در موضوع مریض خانه یزدی و نیاوران میخواهم عرض کنم اهالی نیاوران از قدیم از قبل از حکومت آقای هژیر دسته دسته میآمدند که آب ما را آلوده کردند زندگی ما را آلوده کردند و اینجا یک دستگاه بهره برداری شدهاست، آقای بیک نفر بیچاره که تخت نمیدهند بنده خودم مسلول کارخانه دخانیات را فرستادم قبول نکردند آنجا کسانی میروند که مسلول ثروتمند هستند و میتوانند طبق تعرفه ایکه تعیین شده عمل کنند، مردم نیاوران به همه جا رفته به تمام نقاط شکایت کردند به مجلس هم رفتند به نمایندگان تهران گفتند. این امر اساساً مربوط به دولت آقای هژیر نیست قبل از ایشان است و ایشان در این امر دخالت نکردند به همین دلیل که آقای صادقی گفتند ولی بنده یک خبری دارم که باید به آقای حائری زاده بگویم آن خبر اینست که اصل عوام فریبی و جنت مکانی دیگر در این مملکت فایده ندارد مردم از حرف خسته شدهاند مردم عادت پیدا کردهاند که به عمل نگاه کنند. آقای حائری زاده از روی اصرار برای یک حکومتی که بیست سال در این مملکت خدمت کرده به نام حکومت قلدری صحبت میکنند، مردم اگر از آن حکومت ناراضی بودند از فرهنگش که ناراضی نبودند همان حکومت دانشگاه ساخت دبیرستان ساخت این که راه آهن ساخت بد نکرد اگر شکایتی هست از دستگاه دادگستری و از امنیت قضائی آنست و آقای حائری زاده در دستگاه دادگستری بزرگترین مقامها را داشتند، در همان زمان بزرگترین رتبهها را داشتند، نه قلماً و نه قدماً در آن عصر بر ضد آن حکومت که قلدری می گویند نه گفتند و نه نوشتند. آقای حائری زاده در دستگاه دادگستری بودند و اگر حکومتی بودهاست که قلدری می کرده ایشان از عناصر موثر آن حکومت بودهاست، مردم آقا فراموش نکردهاند آقای حائری زاده اینجا مکرر گفتند که من در دوره چهارم با مدرس همکاری می کردهام ولی مردم این را می دانند اگر این حکومت قلدری بوده مدرس را کشت و حائری زاده را رتبه داد. اما مطالب بنده راجع به بودجه: فرق بودجه با ترازنامه اینست که ترازنامه را در آخر میآورند و اگر سودی داشت بین صاحبان سهام تقسیم میکنند اگر ضرر داشت و ضرر بیش از نصف بود شرکت را منحل میکنند اگر کمتر از نصف بود یک خط مشی جدیدی برای آن اتخاذ میکنند. بودجه را قبل از عملکرد میآورند بنده خودم هم معتقدم که ۹۰ درصد از کار شورای ملی رسیدگی به بودجه کشور است بودجهای که الان آمده این یک بودجهای است که اساساً آقایان دیدند کسر دارد در یک بودجهای دو مطلب را میشود بحث کرد یکی وضع اقتصادی کشور است که آن بودجه آینده آن است و یکی وضع اجتماعی کشور است که آیا برای اجتماع کشور چه در پیش دارند چه در نظر دارند. آقایان شاید بدانند یک نفر انگلیسی که بدنیا میآید ۴۷۵ لیره مقروض است هر فرد انگلیسی امروز ۴۷۵ لیره مقروض است هر فرد ایرانی دارای نیم شلینگ پول است یعنی اگر درآمد ثابت نفت جنوب را هفت میلیون و نیم لیره حساب کنیم و جمعیت ایران را ۱۵ میلیون به هر نفر ایرانی نیم شلینگ میرسد.(اردلان- ما حاضریم عوض کنیم) پشتوانه ریال صد در صد تامین است پشتوانه لیره نیم در هزار است پشتوانه لیره مصری ۶ درصد است پشتوانه رسمی دلار ۲۵ درصد است طلا بیشتر دارند ولی آنچه که برای پشتوانه دولار گذاشتهاند ۲۵ درصد است میزان ارزی که چه از نفت و چه از فروش نفت و چه از صادرات بدست میآوریم در حدود ۳۵ الی ۴۰ میلیون لیرهاست آن لیرهای که احتیاج برای واردات داریم بیش از ۳۰ میلیون است پس ارز زیادی هم داریم ۸۰ % مردم کشور رعیت و کشاورز و کارگر در دهات و غیره زندگی میکنند و ۸۰ درصد واردات ما قند و قماش و چای است (مهندس رضوی- آقا اینها هم لختند) پس مسئله اقتصادی آنچه که بنده توضیح دادم مشکلاست نمیشود، اسکناس محکم است از بیش از مصرف است مساحت کشور یک میلیون و ششصد هزار کیلومتر مربع است و لیکن جمعیتش ۱۵ میلیون بیش نیست پس در این شرایط فقر و بدبختی ممکن نیست در مملکتی پیش بیاید و اگر وضع اقتصادی ما خوب نبودهاست منحصراً در اثر این بودهاست که یا خوب اداره نشده و یا اصلاً اداره نشده و بنده علت این که موافق صحبت کردم این بود که
بنده معتقدم بودجهای را که دولت آقای هژیر برای سال ۱۳۲۸ میآورد در صورتی که باشد بودجهای خواهد بود که این معایب و نقائص را نخواهد داشت و از آنچه بنده گفتم وضع اقتصادی ما اگر از منابع ثروت و آنچه که احتمال ایجاد ثروت دارد استفاده شود بودجه غیر از این خواهد بود که آمدهاست، بهرحال بنده عقیدهام این است و این اعتقاد را دارم بنده معتقدم که ایشان میتوانند وضع اقتصادی کشور را روی این «دنه» هائی که بنده دادم اصلاح کنند هیچ کدام قابل انتقاد نیست پس روی این مطالبی که بنده گفتم این مطالب موجود است و غیر قابل انکار و با این مطالب نمیتواند وضع اقتصادی بد باشد حالا صرفنظر از اینکه این مطالب هست و از این مسائل و این شرایط استفاده نشده یک جریان دیگری هم بوده و او اینکه جزو بودجه نبوده یک اشکالاتی یک مقرراتی بود که خودمان وضع کردیم خودمان ایجاد کردهایم بنده یکی از آن ایراداتی که عرض میکنم موضوع وزارت دارائی است این بودجه عمرانی که اینجا نوشتهاند به دو دلیل عمل نخواهد شد یکی به دلیل این که صرفه جویی در حقوق پرسنلی نخواهد شد باید حقوق کارمندان حتماً پرداخت شود پس صرفه جویی در این قسمتهای عمرانی میشود دوم آنکه وضعیت وزارت دارائی طوری است که کار عمرانی به زحمت صورت میگیرد صحیح است بنده این را میخواهم ببینم آیا تصور رفته که مامورین وزارت دارائی از سایر وزارتخانهها درسترند آیا صالحترند هر وزارت خانهای گرفتار یک دستگاهی است از وزارت دارائی که نمیتواند کار بکند بنده خودم مطلع ام که راه چالوس را برای اینکه آب برده بود. رئیسش میخواست سرکشی کند ولی رئیس حسابداری بنزین نمیداد اگر او درستکار است او را باینکار انتخاب کنید و بگذارید کار کند من میخواهم اینجا بگویم و هیچ نظری ندارم که استفاده وزارت دارائی و این شعبههایی که در وزارتخانهها دارد مانع کار و مانع حسن پیشرفت کارها است و فقط برای بیان بیک مثل اکتفا میکنم بنده خودم یک وقتی در سال ۱۳۱۸ راه شوسه تبریز با بنده بود آنجا یک ناظر هزینهای داشت وقتی رفتم دیدم یک پلی را در یک محلی پیش بینی کرده بودند دو دهنه شش متری مناقصه گذاشته بود بنده گفتم که این پل عوض ۲ دهنه شش متری یک دهنه ۱۸ متری بسازند و آن مقاطعه کار هم حاضر شد با همان قیمت قبلی که قبول کند در حالیکه سنگ و چوب بست بیشتر میخواست ناظر هزینه آمد گفت آقا نمیشود گفتم چرا نمیشود گفت برای اینکه مناقصه گذاشتهایم ۲ دهنه شش متری اگر ۱۸ متری میگذاشتیم شاید شخص دیگری برنده مناقصه میشد بنده بالاخره گفتم که مینویسم شما جواب بدهید بنده نوشتم این کار بشود و قبول کرد مقصود اینست که او مهندس هم نبود ولی در این موضوع اظهار عقیده میکرد و میگفت اینجا پل ۱۸ متری لازم نیست و اگر واقعاً او بهتر میفهمید حق این بود که دولت او را میگذاشت و مرا بر میداشت ولی نمیگذاشتند این پل ساخته شود وضع دخالت در امور وزارتخانههای مختلفه از طرف عمال وزارت دارائی طوری است که باید گفت مانع انجام کار است بنده دلیلی عرض میکنم در زمان وزارت داور بود که وزیر دارائی بود و وزارت راه که آقای منصور بود آئین نامهای راجع بنظار وزارت دارائی که بوزارت خانههای دیگر میروند نوشته بود آقای بدر در آن موقع معاون وزارت دارائی بود در مقابل شکایت وزارت راه از نظار هزینه گفت خیال میکنید که مأمورین خوبی را میفرستیم به وزارتخانهها وقتی در وزارتخانهها ناظر هزینه میخواهند هرکسی زیادی باشد میفرستیم بنده چون اینجا از ناظر هزینه صحبت کردم و انتقاد کردم این را هم از نقطه نظر اخلاقی میباید که عرض کنم در اداره راه شوسه آقای دیده ور ناظر هزینه بوده و از افراد بسیار صلاحیت دار و شرافتمند است (صحیح است) و خود این استثنا مؤید اصل است
بنده تقاضایم اینست که یا اینکه این بودجه را دولت بدهد به وزارتخانههای مختلفه و به آنها فرصت بدهد که کارهای عمرانی را انجام بدهند و حسابداریها زیر نظر وزیر مربوطه باشد تا این که اگر میبایستی این کارها را وزارت دارایی بکند مانعی که ندارد اداره کل ساختمان که دارند راه شوسه هم بسازد ولی به هر حال یک مسئول داشته باشد و یک دستگاه مسئول باشد تشخیص بدهند و طرف درست کار بکند و بگذارد کار بکند و هر دستگاهی مداخله نکند اینها بود که بنده در جزئیات وضع اقتصادی گفتم اما راجع به وضع اجتماعی که از این بودجه فهمیده میشود ماده هفت یکی از آنها بهترین موادی است که تا کنون در این چهل و چند سال مشروطیت به مجلس داده شده مینویسد که کلیه کارفرماها چه دولتی و چه غیر دولتی موظفند برای کارگرهاشان خانه بسازند بنده قسمت عمده بدبختی و فقر این مملکت را بر اثر خانه می دانم بچه وقتی مالاریا میگیرد رماتیسم میگیرند چون خانه مرطوب است و روشنائی ندارد این بدبختیها و این امراض تولید میشود و توسعه پیدا میکند و در اثر عدم وجود بهداشت است. بنده این موضوع را در بودجه از قدمهای موثر میدانم ولی معتقدم که باید برایش یک سانکسیونی پیش بینی بشود یعنی میبایستی دولت پس از آنکه مجلس این ماده را تصویب کرد اول خودش و بعد با کارفرماها واقعاً بیایند خانهها را بسازند و به کار گران بدهند و به این ترتیب هر کارخانهای که جمعیتش زیادتر باشد دارای کوی کارگری و دبستان و زمین ورزش خواهد بود و تاثیر بسیار زیادی در امر بهداشت آنها خواهد داشت بنده نظرم اینست که طریقه عمل و سانکسیون آن را هم در اینجا بگنجانند یک مطلبی که بنده انتظار داشتم در آن پیش بینی میشود موضوع بیمههای اجتماعی است کمیسیونی تشکیل شد و این کمیسیون قسمتی از همین سازمان شاهنشاهی که مورد قهر آقای حائری زادهاست آن کمیسیون طرح بیمه اجتماعی را با مطالعات بیمههای مختلفه نوشت بیمه کارمندان، بیمه کارگر، بیمه اطفال و قرار شد صندق مخصوصی تشکیل شود و طرحی هم بهیئت وزیران برود فقط چیزی که قانون میخواست ۴۰ میلیون تومان پول بود یعنی اگر دولت این قانون بیمههای اجتماعی را اجراء میکرد شاید چهل میلیون تومان توی بودجهاست میگذاشت البته اصل بیمه اجتماعی محرز است که ضرورت دارد و کشوری نیست که در این قسمت بیمه اجتماعی بهش عمل نکرده باشد اگر یک کسی پیر شد و مرد بایستی بچههایش بزرگ شوند و تحصیل کنند اما اینجا عملی نشد استدعای من اینست که یکی از قدمهای برجسته دولت تهیه قانون بیمههای اجتماعی باشد (صحیح است) بنده نسبت به قسمت اجتماعی بودجه در صورتی که ماده ۷ عمل بشود و این بیمههای اجتماعی که گفتم عمل بشود برای این ۶ ماهی که از سال ماندهاست شاید ۵ ماه پیش از این انتظاری ندارم البته نواقصی هست که میبایستی نواقصش را در نظر بگیرند که برای سال ۲۸ اصلاح بشود
حالا بنده چند تذکری دارم که به طور مختصر عرض میکنم راجع به جزئیات خود بودجه یک قسمت از عرض بنده راجع به تبصره ۲ ماده ۲ میباشد در آن تبصره نوشته شده که از ۵ میلیون و هفتصد هزار لیره که به راه آهن میدهند دو میلیون لیره برای فشنگ بدهند این خط آهن ما اساساً یک خطهاست یعنی دو خطه نیست وقتی که یک راه آهنی یک خطه شد بهره برداری ازش محدود میشود در زمانی که متفقین در ایران بودند یک بهره برداری غیرقابل قبولی از این خط کردند یعنی در روز از خرمشهر تا تهران ۹۰۰۰ تن حمل کردند این را اگر بروند بگویند. هیچکس قبولنمی کند در آن زمان دارای ۴۴۶ لکوموتیو و دارای ۸۰۳۲ واگن بودند اما امروز ما دارای ۲۴۱ لکوموتیو و ۴۱۳۵ واگن هستیم که صدی سی اش را بر اثر نبودن وسایل لازم باید از کار خارج کرد اما محمولاتمان آنچه که در پیش است با محمولاتی که برای وزارت جنگ پیش بینی میشود میبایستی که ۶۰۰۰ تن در روز از جنوب راه آهن باید حمل کند پس توجه می فرمائید که دو سوم آنچه را که متفقین ۴۴۶ لکوموتیو و ۸۰۳۲ واگن حمل میکردند ما میبایستی دو سوم آن را با وسایلی کمتر از نصف حمل کنیم پس اساساً این ۵۷۰۰۰۰۰ لیره که به راه آهن میدهند این برای این است که در مدت بهره برداری که متفقین از این راه آهن استفاده کردند و ماشینهایش در حال استهلاک هستند بایستی یک قسمتی از ریلها و تراورسها تجدید بشود پس اساساً این پولی که باید به راه آهن داده شود میبایستی بمصرف تجهیزات راه آهن برسد و در غیر اینصورت بهره برداری راه آهن تا سه ماه دیگر متوقف میشود اما ایراد اینکه چرا ۵۷۰۰۰۰۰ لیره میدهند اینست تعرفه وقتی مینویسند مثلاً یک تن در یک کیلومتر یک قران این روی یک عوامل معینی است می گویند خرج سوخت لکوموتیو انقدر پرسنلی انقدر استهلاک ماشین انقدر منفعت انقدر حتی منفعت سرمایه را هم در نظر میگیرند بعد متفقین آمدند یک مقداری هم بار حمل کردند ما آمدیم طبق آن تعرفه یک حسابی کردیم آنها می گویند همان تخفیفی که به ارتش خودتان میدهید به ارتش ما هم که متفقین هستیم بدهید و یک مطالباتی به این ترتیب برای راه آهن ایجاد شد خلاصه اش اینست که بابت حمل و نقل که راه آهن کرده با حساب خودش با در نظر گرفتن تخفیف این ۵ میلیون و هفتصد هزار لیرهای که باید بدهند و آنچه که حساب میکنیم بابت اسکله خرمشهر و بندر شاهپور و دستگاههای تلگراف و غیره با لیره به ۷ میلیون میرسد این مبلغ جواب آن تعرفه را میدهد ولی آمدند گفتند که ما متفقین بودیم ما کشته دادیم شما هم مجاناً حمل کنید در آنموقع که من در راه آهن بودم جواب دادم که شما کشته دادید ولی شما تمام کارخانجات آلمان را هم حمل کردید و بردید ولی به ما خسارت ندادید خلاصه اگر این ۵ میلیون و هفتصد هزار لیره را بدهند بابت حمل و نقلبا راه آهن قابلقبول است اما بابت خسارات جنگی خسارت که منحصر به راه آهن نیست این خسارت در راه شوسه بوده این خسارت در شهر هم بوده این خسارت بوده دولت هم میبایستی سعی بکند که در کنفرانس صلح شرکت بکند و این خسارت را بخواهد آنچه را که از بابت راه آهن فکر میکنید باید در صورت خسارات بگذرد و بخواهد و برای اینکه بشود تعمیرات را انجام داد این پنج میلیون و هفتصد هزار لیره را وصول نماید بعلاوه آقای اردلان وزیر راه وقت در آنموقع این مطلب را در کمیسیون مختلط راه و دارائی توضیح دادند و اینجا باید عرض کنم که در دوره چهارده یک مقداری لکوموتیو و واگن از آمریکاییها خریده شد که پولش را به دلار دادند و هم ارز ریالش را راه آهن به بانک ملی مقروض شد اصولاً چون در موضوع آن آقای مهندس رضوی توضیح دادند بنده میخواهم عرض بکنم که این معامله با پول نقد به دلار و بسرعت صورت گرفت و راه آهن و دستگاههای اداری وزارت راه خبر نداشتند بنده میخواستم این را بگویم بنده خودم معاون فنی راه آهن بودم آنموقع و یک روزی خبر دادند که دو لیست است یکی لیست چهار میلیون و یک لیست هم هشت میلیون دلار لیست هشت میلیونی را پرداخت کرده بودند و چهار میلیونی را برای بعد گذاشته بودند حتی ما کوشش بسیاری کردیم که شاید بتوانیم از آن چهار میلیون چیزی بکاهیم ولی دیدم طوری تنظیم شده که آنچیزهای مورد نیاز ما در لیست چهار میلیونی گذاشته شده بنده در اینجا چون اسمی از اشخاص برده شد باید بگویم که آقای حسین نفیسی و آقای سعیدی معاون وزارت راه خبر نداشتند و بنده اخلاقاً موظف میباشم که عرض کنم آقای نفیسی و آقای سعیدی در این امر دخالت نداشتند (مهندس رضوی- پس کی کرد) آقای بدر وزیر دارائی بودند ما اعتراض کردیم آنچیزی را که میبینید می شود در اقساط داد و شاید اصلاً نداد چرا این طور شد میگفتند که مجلس فشار آورد ما اصلاً خبر نداشتیم این را که عرض کردم بپذیرید از لیست خبر نداشتیم و چیزهائی که مورد احتیاج قطعی ما بود در لیست دوم گذاشتند و چیزهای کمتر لازم را در لیست اول بنده مقصودم اینست که الان برای همین معامله راه آهن ۲۶ میلیون تومان به بانک ملی قرض دارد و اگر بنا شد این دو میلیون را برای فشنگ بردارند آن ۲۶ میلیون را هم به بانک ملی ایران بدهند دیگر چیزی برای راه آهن نمیماند که به مصرف راه آهن برسد بنده پیشنهادی در این خصوص دادم و در موقع توضیح عرض خواهم کرد بنده تقاضایم اینست که دولت از این پول فوراً قرض راه آهن را به بانک بدهد این راه هم باید اضافه کنم که در ۱۳۲۲ راه آهن ۲۳۲ میلیون ریال یعنی ۲۳ میلیون تومان نقد داد به وزارت دارائی در ۱۳۲۲ اضافه درآمد داشت که دکتر میلیسیو داد به «یو. ک. سی. سی» پس راه آهن اضافه در آمد داشت و حالا که راه آهن قبول میکند که این دو میلیون را بردارند آن قرضش را هم به بانک بدهند اما در موضوع درآمدی که در بودجه برای شیلات پیش بینی شده غیر متناسب است با عوایدی که این شرکت میبرد (صحیح است)… اردلان- آقای هدایت پول را که میگیریم دیگر ادعایی نخواهیم داشت؟
- هدایت- ادعای خسارت است نه ادعای حمل و نقل آقای هژیر چون این مربوط به وزارت دارائی است بنده استدعا میکنم که توجه داشته باشید بنده نسبت به درآمد که در بودجه نسبت به شیلات پیش بینی شده معترضم همان طور که دولت نماینده شرکت نفت را خواستهاست و در روزنامه خواندم کمیسیونی تشکیل شده که در قسمت نفت مذاکره شود بنده پیشنهاد میکنم که باید از شرکت شیلات هم نماینده خواسته شود و این کار را نسبت به شیلات هم بکنیم همان طور که این قرار داد نفت جنوب قابل تجدید و مذاکرهاست این را هم مذاکره بفرمائید بنده در این قسمت اضافه میکنم که دولت برای وصول طلاهای ما که در بانک مسکو خوابیدهاست چه اقدامی کرده؟ (صحیح است) اما در قسمت هزینه یک طرحی تهیه شده راجع به دانشگاههای کشور در پنج منطقه و بعد هم بعضی از آقایان نمایندگان شکایت کردند که چرا در ناحیه آنها نیست بنده اطلاع دارم که برای تشریح، برای دانشکده پزشکی تدریس از جهت تشریح مرده از تهران با هواپیما میفرستند و در تبریز نتوانستند مرده برای تشریح تهیه کنند البته مرده برای تشریح دانشجویان لازم است مرده را از اینجا با هواپیما میفرستند در تبریز نتوانستند آنجا برای تشریح مرده تهیه کنند مطلب دیگر این که دانشکده دامپزشکی دارای ۶ شاگرد است و ۱۵ استاد بنده اضافه میکنم که اصل داشتن دانشگاه شأن نیست شأن در آن است که شاگرد از آن خارج بشود (صحیح است) فرانسه ۵ دانشگاه دارد (وزیر فرهنگ- ۱۸ تا است) پنج انیورسیتهاست (وزیر فرهنگ- خیر انیو رسته ۱۸ تا است) بنده این طور شنیدهام. به طور خلاصه تعداد دانشگاه باید متناسب با راندمان آن کشور باشد بنده اساساً معتقدم که برقراری این دانشکدهها در نقاط مختلف روی فعالیت آقایان نمایندگان محترم مجلس است چنان چه بنده از جای دیگر شنیدم که این آموزش طبی که در مشهد هست در جای دیگر هم هست شاگرد ندارد یکی از مطالب دیگری که بنده میخواستم در اطرافش صحبت بکنم هزینه ژاندارمری است در بودجه برای ژاندارمری ۵۶ میلیون تومان پیش بینی شده بنده کار ژاندارمری را برای آقایان تشریح میکنم حفظ سر حدات یا ارتش است در عشایر ارتش است در شهرها پادگان ارتش و شهربانی است فقط در راهها ژاندارمری است (یکی از نمایندگان – ضابط دادگستری است آقا) تعدادش هم ۲۱ هزار نفر است اما برای این بیست و یک هزار نفر همان سر رشته داری و همان ستادی که ارتش برای ۱۱۳ هزار نفر دارد برای ۲۰ هزار نفر دائر کردهاند حالا عملشان چیه؟. بنده مثل میزنم یک کانون کاری درست شد سازمان شاهنشاهی گداها را جمع کرد و یک کار صحیح هم کرد و آن این بود که برای اینکه فرار نکنند برای مراقبت آنها ژاندارم هم گذاشت آنوقت رساندند تریاک باینها بوسیله ژاندارمها صورت میگرفت همه ژاندارمها را عوض کردند دیگر این عمل صورت نگرفت یک کامپی بود کامپ آمریکائی در راه آهن و اقدامات مفصل شد که تخلیه بشود که این کامپ ژاندارمری تبدیل بشود به کوی کارگران برای کارگرها همه وسائل را داشته باشد که نزدیک کارشان باشد دستورات اکید از طرف نخست وزیر وقت حتی از اعلیحضرت همایونی صادر شد گفتند تخلیه نمیکنیم و تخلیه نکردند اما امسال شروع کردند سیمهایش را بردند تورش را بردند درش را بردند حالا خراب میکنند که آجرش را ببرند وقتی که ژاندار مری این کار را در مرکز مملکت میکند ببینید در سر گردنه با مردم چه میکنند بنده یک مثال دیگری هم میزنم یک کسی تلگراف کرده که در ده من یک گراز پیدا شده و ژاندارم هم در این ده هست تقاضا کردهاست که گراز بماند ولی ژاندارم برود زیرا گراز آنقدر که ژاندارم مزاحم است مزاحم نیست مردم تا این درجه مورد زحمت و مشقت هستند اما ضابط دادگستری از اینها آنچه که منظور است برآورده نمیشود بنده این را باید بگویم که برای یک دزدی احتمالی سر گردنهها نباید یک دزدی حتم را در مملکت رواج داد توضیحی که بنده میخواهم راجع به ضابط دادگستری بدهم آقا بیائید در ده بخود کد خدا حق ضابطی دادگستری بدهید این پنجاه و شش میلیون را حذف کنید حفظ راهها را به خود ارتش بسپارید و چهل میلیون تومان از این ۵۶ میلیون حذف کنید۱۶ میلیون برای ضابط دادگستری و راهها آن چهل میلیون هم برای این بیمه اجتماعی است که بنده گفتم اصلاً پیشنهاد بنده برای حذف این رقم است عرض کنم که الان بروید ببینید کامپ را خراب کردند (عباسی- آقای مهندس در آذربایجان و کردستان خوب کار کردند) عرض کنم که بنده خیال میکنم یکی از راههای اصلاح کم کردن اصطکاک مردم است با مامورین دولت (گفته شد اکثریت نیست – اکثریت حاصل شد) عرض کردم که در اثر کم کردن اصطکاک مردم با مأمورین دولت شاید شکایت کمتر بشود (دکتر طبا – آقا سر لشکر کوپال را هم بفرمائید آدم درستی است) بنده راجع به راهنمائی و اداره راهنمائی شهر طهران میخواهم اینجا یک گلهای عرض کنم آنچه که ممکن است مزاحمت برای تاکسیها و اتوبوسها فراهم میکند من یکدفعه یک تاکسی سوار شدم شوفر برای من تعریف کرد که امروز ۷ تومان مأمور راهنمائی از من پول گرفته گفتم چرا دادی گفت اگر نمیدادم میبرد شعبه و با یستی ۱۵ تومان بدهم تمام زحمات این مردم را که وسیله ارتزاق آنهاست به شدت هرچه تماتر فراهم میکنند مجلس که قانون تشدید مجازات رانندگان را تنظیم کرده و میگذارند برای تخلفات آنها یک ترتیبی بدهید که انقدر این مردم بدبخت را اذیت نکنند اساساً کار بجائی رسیدهاست که اتوبوسرانی را انحصار کردهاند بنده طرفدار انحصار بهره برداری اتوبوسرانی طهران هستم ولی وقتی که مجلس تصویب بکند و بدهد در اختیار یک شرکتی که صلاحیت داشته باشد ولی شهربانی به تشخیص خودش به یک شرکتهائی انحصار داده و اگرکس دیگری برود میزنندش حبسش میکنند بنده خیال میکنم که در شهر بانی باید توجه مخصوص به اداره راهنمائی بشود و آنجا یک نکات قابل توجهی پیدا کرده و بنده در موقع قانون مربوط به تشدید مجازات رانندگان … (اکثذیت نیست- پس از چند دقیقه مجدداً اکثریت حاصل شد)
بنده چون میبینم آقایان خسته هستند عرایضم را خلاصه میکنم بنده شخصاً عقیدهام اینست و آنچه را که احساس کردهام عرض کردم و معتقد هستم هر وقت مطالب خیلی صحیحی بود بقدر استنباط خودم گفتهام و وظیفه خودم هم می دانستهام ولی یک مطلب دیگر را هم استنباط کردهام عرض میکنم و مرخص میشوم مملکت ما البته محتاج به یک اصلاحات عمیق و پردامنهاست و این اصلاحات میبایستی از یکجائی شروع بشود بنده میخواهم امروز اینجا به آقایان عرض کنم که منحصراً و راه منحصر به فرد به وجود آوردن این اصلاحات است که با مجلس است بنده خیال میکنم که اگر یک اکثریتی باشد که این اکثریت بخواهد لوایح مفیدی که میاید در اجرای آن لوایح نظارت بکند و از دولت پشتیبانی بکند که این اصلاحات به عمل بیاید لایحه باید اجرا بشود و نظارت اجرایش هم با خود قوه مقننهاست بنده به هیچ وجه نمیتوانم به خودم اجازه بدهم که یک دولتی را مورد تعرض قرار بدهم برای اینکه معتقدم که دولت وقتی میتواند کار بکند که مجلس از آن پشتیبانی کند و این پشتیبانی در مجلس وجود ندارد از دوره پانزدهم شاید بیش از ۱۱ ماه باقی نمانده آقایان اطلاع دارند یک موقعی آمدند متفقین افراد مؤثر و مبر زما را گرفتند و حبس کردند و مدت مدیدی شاید بیش از یک سال در حبس بودند از راه آهن بروند از ارتش بروند اینها یک کسانی بودند که در زندان بغلط رفته بودند و در آنموقع نمیتوانستند کاری بکنند نه کار شخصی و نه کار اجتماعی بنده عرض میکنم ما که از آنها بهتر نیستیم آقایان تصور بکنند که این ۱۱ ماه را در یک حبس هستند که آن حبس، حبس مجلس شورای ملی است که در این حبس برای خودشان میتوانند کار بکنند ولی برای مردم میتوانند کار بکنند و برای این مدت نظریات خصوصی را کنار بگذارند بلکه بشود یکه رویهای در این مدت اتخاذ کرد که یک کاری انجام بشود و برای مجلس وجههای ایجاد بشود که یک سدی در مقابل هر پیشامد ناگواری باشد بنده به طور خلاصه این را عرض میکنم که هیچکس به هیچ مقامی ایراد نگیرند که تنها راه اصلاح با مجلس است دیگر عرضی ندارم (احسنت)
رئیس – پیشنهادی رسیدهاست که روز شنبه جلسه باشد خوانده میشود. (بشرح زیر قرائت شد)
- پیشنهاد میکنم که پس از ختم مجلس جلسه به ساعت هشت و نیم صبح شنبه موکول گردد. حاذقی
موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه
۲- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
رئیس – چون مخالف دارد و عده هم برای گرفتن رأی کافی نیست جلسه همان یکشنبه ساعت هشت و نیم صبح.
(سه ربع بعد از ظهر جلسه ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی – رضا حکمت
انتصابات و احکام
شماره ۱۳۰۲۵ و ۵۱۹۸۳
۱۴-۶-۲۷ وزارت کشور
آقای محمود صدر بخشدار لنگرود از تاریخ شانزدهم شهریور ماه ۱۳۲۷ به سمت فرماندار (دشت گرگان) گنبد کاوس منتقل شدند. وزیر کشور
شماره ۴۶۰۹۶ ۳۰-۵-۲۷ آقای لسان سپهر مدیر کل وزارت کشور از اول شهریور ماه ۱۳۲۷ به سمت فرماندار یزد منتقل شدند. وزیر کشور
تصویبنامهها
شماره ۱۱۱۵۶ ۱۵ و ۶ و ۳۲۷
وزارت دارائی
هیئت وزیران در جلسه سیزدهم شهریور ماه ۱۳۲۷ بنا به پیشنهاد شماره ۵۶۸۱-۱۰-۶-۲۷ وزارت دارائی تصویب نمودند که به موسسات یا اشخاصی که با سرمایه شخصی خود بخواهند از لحاظ امور عام المنفعه و بهداشتی تاسیساتی از قبیل لوله کشی آب مصرفی اهالی و یا مریض خانه ایجاد نمایند کمیسیون ارز مجاز باشد پروانه خرید با معافیت از تسلیم گواهی نامه فروش عرض برای واردات این قبیل تاسیسات صادر نماید مشروط بر آنکه اولاً وزارت بهداری و یا بنگاه آبیاری لزوم اجناس وارداتی مورد تقاضای آنها را تایید نماید و ثانیاً وارد کننده تعهدی بسپارد که آن تاسیساتی تحت نظارت هیئتی مرکب از دادستان و رئیس بهداری و شهرداری همان شهرستان خواهد بود و هیچگاه از تاسیسات مزبور بهره برداری بنفع شخصی نخواهند نمود و عواید خالص حاصل از این موسسات طبق ترازنامه سالیانه که هیئت نظارت مذکور آنرا تصدیق نموده باشد منحصراً توسعه همان موسسه یا سایر امور عام المنفعه همان شهرستان خواهد رسید.
تصویبنامه در دفتر نخست وزیر است. م- ۳۵۲۷ نخست وزیر
شماره ۱۲۵۷۶ و ۴۹۰۰۶ ۸-۶-۳۲۷ آقای هادی اربابی کارمند منتظر خدمت از تاریخ ورود به محل ماموریت به سمت فرماندار دشت میشان منصوب و منتقل شدند.