املای فارسی/کاف و گاف
کاف و گاف
قاعده ۱۷
- از ملاحظه خطهای مختلف پارسی که در زمانهای مختلف نوشته شده است چنین استنباط میشود که ایرانیان پس از اختیار الفبایی که اکنون معمول است در ابتدا چهارحرف «پ، چ، ژ، گ،» را که در عربی نیست به صورت «ب، ج، ز، کارگردان:» می نوشتند، و چون این شیوه سبب التباس کلمات میشد رفته رفته در صدد وضع علامتی که مایه امتیاز این حروف باشد برآمدند و پی و چی و ژی را به سه نقطه نوشتند، گاف را هم بعضی به سه نقطه در بالا و بعضی به سه نقطه در زیر و بعضی به تکرار کشیده ممتاز داشتند و این هر سه طریقه درنوشتههای پارسی دیده میشود، لیکن رسم سه نقطه به تدریج موقوف و متروک شده و تکرارسرکش معمول مانده و امروز یگانه علامت فارقه گاف و کاف است. لیکن رعایت این فرق و امتیاز چنانکه باید معمول نگردیده و عدهیی از نویسندگان هر دو حرف را همچنان با یک کشیده نوشتند و هنوز هم بعضی مینویسند، و به هر حال چون کاف و گاف دو حرف ممتاز است نظر به اصل تطابق مکتوب و ملفوظ و اصل احتراز از التباس باید ممتاز نوشته شود و بنابراین کافی را که در پارسی و عربی هر دو هست باید با یک کشیده و گافی را که در عربی نیست باید با دو کشیده نوشت، و تخلف از این قاعده به هر صورت که باشد غلط است، و همانطور که با دو کشیده نوشتن کاف (چنانکه بعضی در نوشتن کلمات لشکر و مشکل مرتکب می شوند) غلطی فاحش محسوب میشود، با یک کشیده نوشتن گاف هم از غلطهای فاحش املایی است.
کلماتی که به دو وجه نوشته میشود
قاعده ۱۸
- برخی از کلمات در پارسی به دو وجه کتابت و یک وجه قرائت میشود مانند «دوچار» که هم با واو و هم بی واو نوشته و مینویسند، و برخی به دو وجه هم نوشته و هم خوانده میشود مانند چهل وچهار که چل وچار هم میگویند و مینویسند، در نوشتن اینگونه کلمات بهتر آن است که اصل رعایت اصل را منظور دارند و به وجهی که اصل کلمه را نشان میدهد بنویسند. کاوس و نظایر آن.
قاعده ۱۹
- در نوشتن کلمات کاووس، طاووس، سیاووش، ناووس، پیشاوور، لهاوور، داوود،باید اصل تطابق ملفوظ و مکتوب را رعایت کرد یعنی هر کجا به واو حرکت پذیر متحرک به واوممدود تلفظ میشود به دو واو بنویسند مانند: نبشتند نامه به کاووس شاه، سیاووش را گفت بااو برو، طاووس را بنقش و نگاری که هست خلق. و هر کجا به یک واو متحرک بضمه تلفظ میشود به یک واو نویسند مانند: سیاوش چو او را پیاده بدید.