به سوی تمدن بزرگ
به سوی تمدن بزرگ عنوانی است که اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه آریامهر در نوروز سال ۱۳۵۵ از آن برای اشاره به پیشرفتهای جاری و برنامههای آینده ایران استفاده کرد و برنامهها و آرمانهای خود را برای ایران و مردم ایران در کتاب به سوی تمدن بزرگ برای مردم ایران تصویر کرد. این نوشتار با استفاده از این کتاب که در سال ۲۵۳۶ شاهنشاهی به چاپ رسید نوشته شده است. در گفتمان تمدن بزرگ، پادشاه ایران افزون بر بیان پیشرفتهای کشور در طول ۱۵ سال پس از انقلاب سفید، به بیان چشمانداز خود برای تبدیل ایران از یک کشور عقبمانده به یک کشور پیشرفته پرداخت که با اجرای برنامه عمرانی ششم درهای تمدن بزرگ برای ایرانیان گشوده خواهد شد.
دستاوردهای اقتصادی و اجتماعی
در دوران سلطنت محمد رضا شاه پهلوی برای پیشرفت ایران برنامههای عمرانی با همکاری و همیاری مردان بزرگی چون ابوالحسن ابتهاج یکی از مدیران[۱] بانک جهانی و بنیانگذار سازمان برنامه و بودجه کشور و صفی اصفیا طراحی شد. برنامههای عمرانی کشور در دورههای گوناگون بدین ترتیب بودند:[۲]
- برنامه عمرانی اول ۱۳۲۷ - ۱۳۳۳
- برنامه عمرانی دوم ۱۳۳۴ - ۱۳۴۰
- برنامه عمرانی سوم ۱۳۴۱ - ۱۳۴۶
- برنامه عمرانی چهارم ۱۳۴۷ - ۱۳۵۱
- برنامه عمرانی پنجم ۱۳۵۲ - ۱۳۵۶
- برنامه عمرانی ششم برنامهریزی شده برای سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۱
در سال ۱۳۳۸ بانک مرکزی ایران بنیان نهاده شد. مهدی سمیعی ریاست بانک مرکزی را بر عهده داشت و زیر نظر وی بودجهبندی کشور و بانکداری شکل گرفت بودجه برنامههای عمرانی و چرخش درست پول در زمان وی به ایران به کار انداخته شد. دیگر شخصیت ایران که بار پیشرفت ایران را همراه با شاه به دوش کشید علینقی عالیخانی وزیر اقتصاد بود. عالیخانی، اصفیا و سمیعی طراحان پیشرفت اقتصاد ایران بودند با نرخ رشد اقتصادی ۱۵٪. در چهارچوب انقلاب سفید و منشور نوزده مادهای آن چهره ایران تغییر یافت. سپاه دانش، سپاه بهداشت، سپاه ترویج و آبادانی، اصلاحات ارضی و سهیم کردن کارگران در سود کارخانهها و دیگر اصول انقلاب شاه و مردم ایران را به دروازههایی رسانید که میتوانست کشور را از جنبههای اقتصادی و رفاه اجتماعی با کشورهای صنعتی اروپایی برابری دهد.[۳]
ایران پیش از انقلاب سفید
ایران نوین تنها پنجاه سال است که به وجود آمدهاست از زمان بنیانگذاری سامانه پهلوی، ایران از دریچه تاریخی در انحطاط کامل بود. از نظر سیاسی ایران در آستانه از دست دادن استقلال خود بود و حکومت مرکزی نیروهای دفاعی و خزانه مملکتی تنها روی کاغذ وجود داشت و از دیدگاه اجتماعی، تهیدستی، جهل، بیسوادی، بیماری، گرسنگی، خرافات، خیانت و بیگانهپرستی ایران را در رده فقیرترین و عقب افتادهترین کشورهای دنیا پایین کشیده بود. در سال ۱۲۸۶ خورشیدی که قرارداد سن پترزبورگ، ۱۹۰۷ میلادی بسته شد ایران به دو منطقه نفوذ روس و انگلیس بخش شده بود. ارتش و پلیس و ژاندارمری تقریبا وجود نداشت و در نتیجه از امنیت خبری نبود. ایران در چنگال مالاریا، حصبه، تراخم و بیماریهای بومی و یورش وبا و طاعون ذرهذره هر روز نزارتر از پیش میشد.[۴] سلسله غیر ایرانی ترک اصل قاجار فقط به عیش و نوش و بچه درست کردن و چپاول ایران و بخشیدن شهرهای ایران به عنوان باج به روسیه برای دوام سلطنت خود مشغول بودند و تحصیل فقط به درباریان و خانوادهشان تعلق داشت بچههای قاجار در بهترین مدارس سویس و دیگر کشورهای اروپایی درس میخوانند و ملت فلکزده ایران غرق در شپش و کچلی در پی لقمه نانی برای سیر کردن شکمهایشان بودند. چه دگرگونی شگرفی درکنار فراز و نشیبهای تاریخ ایران که از آغاز انقلاب سفید ۱۳۴۱ تا سال ۱۳۵۳ ایران مقام سیزدهم در فهرست بیست کشور ثروتمند دنیا را بدست آورد.[۵]
پر اهمیتترین پایه انقلاب سفید اصلاحات ارضی بود. نخستین برنامه اصلاحات ارضی با نخست وزیر وقت علی امینی و با همکاری وزیر کشاورزی حسن ارسنجانی تهیه شده بود. پس از کنارهگیری امینی از مقام خویش اسدالله علم را شاه به نخستوزیری میگزیند. ارسنجانی در مقام خود ابقا میشود. هدف ارسنجانی ایجاد یک طبقهای از کشاورزان مستقل است. بدین قرار که مازاد زمینهایی که به دنبال محدودیت مالکیت زمینهای کشاورزی از مالکین گرفته شده بلافاصله به رعایایی که در آن به کشت و زرع مشغول هستند فروخته شود. در تاریخ ۱۹ دی ۱۳۴۱ محمد رضا شاه پهلوی در کنگره ملی کشاورزان این طرح را مطرح میکند. ۴۲۰۰ دهقانانی که در کنگره حضور داشتند غریو شادی میکشند.[۶] در تاریخ۶ بهمن ۱۳۴۱ رفراندوم و همه پرسی در ایران انجام میگیرد که به تایید اصلاحات پیشنهادی میانجامد. ۵۵۹۸۷۱۱ برای انقلاب سفید و ۵۲۱۱۰۸ علیه انقلاب سفید آرای خود را به صندوقها ریختند.[۷] برای نخستین بار در تاریخ ایران زنان نیز به پای صندقهای رای میروند. در تهران ۱۶، ۴۳۳ و در دیگر شهرستانها ۳۰۰، ۰۰۰ رای آری خود را به صندوقها ریختند.[۸]
ایران در درازای انقلاب سفید
از زمان ملی شدن نفت ایران، درآمد نفت هوشیارانه در برنامههای عمرانی برای توسعه صنعت، آموزش و پرورش، بهداشت، کشاورزی، تغذیه، محیط زیست، مسکن، آبادانی و بیمه همگانی سرمایهگذاری شدهاست. در سومین برنامه عمرانی کشور در سال ۱۳۴۲ ؛ ۲۰۴، ۶ میلیارد ریا ل و در برنامه چهارم عمرانی ۱۳۴۷ ؛ ۵۰۶، ۸ میلیارد ریال در پیشبرد و شکوفایی اقتصاد ایران سرمایهگذاری شدهاست.[۹] پس از صنعت نفت، صنعت ذوبآهن ایران که مادر دیگر صنایع ایران بود رو به گسترش روزانه نمود. صنایع پتروشیمی ایران از دیدگاه جهانی رتبه اول را دارد و در خاور میانه بی همتا است. صنعت بزرگ مس و آلومینیوم و کانهای شناخته شده این دو فلز گرانبها پشتوانه امینی برای گسترش صنعت و آینده مردم ایران بود. منابع باور نکردنی ذغال سنگ که برآورد آن بیش از ۳۶ میلیارد تن در کویر مرکزی است و تولیدات کارخانجات داخلی صنایع سنتی و دستی دیگر صنایع داخلی از صنایع سبک گرفته تا صنایع سنگین همگی در حال رشد سریع بودند. ایران خودرو از آغاز کار خود اتومبیلهای ساخت ایران را علاوه بر بازار داخلی به بیش از ده کشور اروپایی آسیایی و آفریقایی صادر میکرد. در سال ۱۳۵۶ ایران خودرو از کارخانه Hyundai کره جنوبی اتومبیلهای بیشتری تولید کردهبود. تا سال ۱۳۶۴ خورشیدی نود در صد قطعات اتومبیل در ایران طراحی و تولید میشدند.[۱۰] همچنین کارخانههای کفش تولید ایران چون کفش ملی و کفش بلا و غیره به تمام کشورهای خاورمیانه کفش صادر میکردند. علاوه بر صدها واحد کوچک صنعتی بیش از یک صد واحد بزرگ صنعتی و تولیدی به کار افتادهاست که این از افتخارات ایران است.[۱۱]
در راه تمدن بزرگ
محمد رضا شاه پهلوی در کتاب به سوی تمدن بزرگ مینویسد:[۱۲]
« |
رساندن ملت ایران به دوران تمدن بزرگ بالاترین آرزوی من است و رهبری کشورم در این راه اساسیترین وظیفهای است که به عنوان مسئول سرنوشت این کشور برای خود قایل هستم. اعتقاد راسخ من این است که اکنون ملت ایران برای نیل به هدف در مسیری صحیح و مطمئن، گام بر میدارد و آنچه برای پیروزی او ضروری است، این است که از یک سو در این مسیر انحرافی حاصل نشود و از سوی دیگر در آهنگ پپمودن آن کُندی یا و قفهای روی ندهد. هدفی که من برای ملت خودم در نظر گرفتهام، بیگمان هدفی بسیار جاه طلبانه و بلند پروازانهاست. ولی هدفی نیست که نیل بدان برای ملت ایران، با امکانات فراوان مادی و معنوی و با سرمایه سرشار روحی و اخلاقی این ملت ناممکن باشد. اگر چنین هدفی از حد متعارف بسیار فراتر میرود، به خاطر آن است که تلاش برای نیل به کمال مطلوبی کمتر از آن، اساساً شایسته ملت ما نیست. کارنامه چند هزار سال تاریخ و تمدن ایرانی و نبوغ آفرینندهای که از نخستین صفحه این کارنامه تا به امروز وجه مشخص آن بودهاست، دلیل روشنی بر درستی این باور است که اگر این نیروی آفرینندگی، دوشادوش ارادهای راسخ و پشتکاری استوار به کار افتد، پپروزی ما ملت ایران یک باید تاریخی خواهد بود. |
» |
دورنمای آینده
طبق برنامههای و پیش بینیهای جامعه ایرانی در آخرین دهه قرن بیستم یا سال ۲۵۵۰ شاهنشاهی یا ۱۳۷۰ خورشیدی پا به دوران تمدن بزرگ خواهد گذاشت با این حساب یک ایرانی، زاده پیش از اسفند ۲۴۷۹ شاهنشاهی یا اسفند ۱۲۹۹ که در یکی از بدبخترین کشورهای دنیا چشم به جهان گشوده در کمتر از نیم قرن در یکی از سعادتمندترین کشورهای جهان زندگی میکند و از دنیا خواهد رفت.
امیر عباس هویدا نخستوزیر ایران در مصاحبهای با روزنامه لوموند فرانسه میگوید: در سال ۱۹۸۵ میلادی یا ۱۳۶۴ خورشیدی درآمد سرانه ایران بیش از ۴۵۰۰ دلار خواهد بود. ایران سالیانه ۲۰ میلیون تن فولاد تولید خواهد کرد. یک میلیون تن آلومینیوم، یک میلیون خودرو (پیکان، آریا، شاهین، شورولت ایران، کادیلاک ایران، هیلمن و کامیونها و اتوبوسها) تولید و صادر میکند و یک میلیون تن کاغذ تولید و صنایع شیمی و پتروشیمی سود سالانهای برابر با هفت میلیارد دلار خواهد داشت.[۱۳]
محمد رضا پهلوی شاهنشاه ایران زمین به ملت خویش تمدن بزرگ را که بر پایه منشور انقلاب شاه و مردم قرار دارد قول میدهد که تا سال۱۹۹۰ میلادی برابر با ۱۳۷۰ خورشیدی، ملت ایران استانداردهای رفاه اجتماعی وسطح زندگی و سطح پیشرفتی همانند اروپا در سال ۱۹۷۸ (میلادی) را خواهد داشت و ملت ایران تا سال۲۰۰۰ برابر با ۱۳۸۰ خورشیدی در پیشرفتهای صنعتی و رفاه اجتماعی برابر با کشورهای فرانسه، انگلیس و ایتالیا خواهد بود. برنامهای با فرنام دور نمای اقتصادی و اجتماعی ایران، ۲۵۳۱ - ۲۵۵۱ طراحی و پایهریزی شد تا هدفهای تمدن بزرگ را به انجام برساند.[۱۴]
در کنار برنامه دورنمای اقتصادی و اجتماعی سازمان برنامه و بودجه کشور یک طرح نوسازی و بازسازی ایران تهیه شد.[۱۵] [۱۶] در این طرح ایران به سه محور تقسیم شد. محور مرکزی که شیراز، اصفهان، تهران، تبریز را در برداشت. محور خاوری که چاهبهار را از راه زاهدان، مشهد تا سرخس در بر میگرفت و محور باختری که خرمشهر به سوی مهران، ایلام، کرمانشاه و سنندج به سوی رضاییه را زیر پوشش خود داشت. بودجههای عظیمی برای توسعه تمامی شهرهایی که در راه هر یک از این سه محور قرارداشتند اختصاص داده شد. این طرح برای جلوگیری از مهاجرت بیرویه به تهران و اصفهان پایهریزی شد و بدین روی کوشش شد که همه مردم ایران از سرویسهای آموزشی، بهداشتی، رفاهی، فرهنگی و ورزشی و غیره همانند سرویسهای پایتخت و دیگر شهرهای بزرگ ایران برخوردار شوند.[۱۷]
منظور از تمدن بزرگ
تمدن بزرگ یعنی تمدنی که در آن بهترین عناصر دانش و بینش بشری در راه تامین والاترین سطح زندگی مادی و معنوی برای همه افراد جامعه بکار گرفته شده باشد. تمدنی که در آن دستاوردهای شگفتآور دانش و صنعت و تکنولوژی با ارزشهای عالی معنوی و با موازین پپشرفته عدالت اجتماعی درآمیخته باشد. تمدنی که بر پایه سازندگی و انسانیتی بنیان نهاده شده باشد و در آن هر فرد آدمی در عین برخورداری از رفاه کامل مادی، از حداکثر تامین اجتماعی و از غنای سرشار روحی و اخلاقی بهرهمند باشد. روشن است هر ملت و جامعهای در جهان حق دارد در راه رسیدن به چنین هدفی بکوشد و ما صمیمانه آرزو میکنیم که چنین تلاشی در هر جا که صورت گیرد، با پیروزی کامل همراه باشد. زیرا این تلاشی است که در راه ایفای شریفترین رسالت جامعه بشری انجام میگیرد. ولی تا آن جا که به ما مربوط است، ما بیش از هر چیز تضمین سعادت و رفاه جامعه ایرانی را در مد نظر داریم. البته اگر تمدن بزرگ ما کشش و جذابیتی داشته باشد، به احتمال قوی این تمدن از مرزهای ما خواهد گذشت و در آن صورت این در اختیار دیگران خواهد بود که درباره آن داوری کنند.
در راه رسیدن به این تمدن بزرگ، ما باید بر اساس جهان بینی همیشگی ایرانی، بهترین اجزای مدنیت و فرهنگ ملی خویش را با بهترین اجزای تمدن و فرهنگ جهانی درآمیزیم و در این راه از هر گونه تعصب و کوتاه بینی دوری گزینیم. هیچ ملتی در هیچ مرحله از پیشرفت، نمیتواند خود را از دستاوردهای مادی و معنوی دیگران بی نیاز شمارد. زیرا تمدن بشری اساسا بر داد و ستد مداوم اندیشهها و دستاوردها پیریزی شدهاست. اگر در گذشته ملتهایی خواستهاند به دور خود دیواری بکشند این آزمایش همواره باشکست رو به رو شدهاست.[۱۸]
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ Director
- ↑ Frances Bostock and Geoffrey Jones: Planning and Power in Iran, Ebtehaj and Economic Development under the Shah, London, ۱۹۸۹
- ↑ Gholam Reza Afkhami: The Life and Times of the Shah, University of California Press, 2009, Chapter 14, Development and Dreams, p. ۳۱۷-۳۳۴
- ↑ پهلوی، محمد رضا، به سوی تمدن بزرگ، چاپ سوم، کتاب و انتشارات پارس، لس انجلس، ۲۰۰۷؛ ص ۷۷.
- ↑ پهلوی، محمد رضا، به سوی تمدن بزرگ، چاپ سوم، کتاب و انتشارات پارس، لس انجلس، ۲۰۰۷؛ ص ۷۸.
- ↑ Gholam Reza Afkhami: The Life and Times of the Shah. University of California Press , 2009, p. ۲۳۰
- ↑ گاهنامه ۳: ۱۳۰۳، ۱۳۰۴؛ روز شمار ۲: ۱۵۰
- ↑ علامرضا افخمی: جامعه، دولت و جنبش زنان ایران: ۱۳۲۰ - ۱۳۵۷. بتزدا، ۲۰۰۲، ص ۱۲۴ - ۱۳۶
- ↑ Charles Issawi: The Iranian Economy, ۱۹۲۵ - ۱۹۷۵. In: George Lenczowski ed. : Iran Under the Pahlavis. Stanford, 1958, p. ۱۲۹-۱۶۶
- ↑ Gholam Reza Afkhami: The Life and Times of the Shah. University of California Press , 2009, p. ۳۲۵
- ↑ محمد رضا پهلوی - به سوی تمدن بزرگ - چاپ سوم - کتاب و انتشارات پارس - لس انجلس، ۲۰۰۷ ص ۹۶
- ↑ محمد رضا شاه پهلوی: به سوی تمدن بزرگ -چاپ سوم - کتاب و انتشارات پارس - لس انجلس، ۲۰۰۷ ص ۲۲۱ - ۲۲۲
- ↑ Amir Abbas Hoveyda: Le Mond, 11 Feb. ۱۹۷۵.
- ↑ سازمان برنامه و بودجه ایران. تهران، ۲۵۳۵ شاهنشاهی (۱۳۵۵ خورشیدی)
- ↑ National Spatial Strategy Plan. Center for National Spatial Planning, Tehran, May 1976.
- ↑ سازمان برنامه و بودجه ایران. تهران، ۲۵۳۵ شاهنشاهی (۱۳۵۵ خورشیدی)
- ↑ National Spatial Strategy Plan. Center for National Spatial Planning, Tehran, May 1976.
- ↑ محمد رضا پهلوی - به سوی تمدن بزرگ -چاپ سوم - کتاب و انتشارات پارس - لس انجلس، ۲۰۰۷ ص ۲۲۳