مذاکرات مجلس شورای ملی ۵ مهر ۱۳۲۴ نشست ۱۴۴

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهاردهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهاردهم

قوانین بودجه مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهاردهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۵ مهر ۱۳۲۴ نشست ۱۴۴

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: متن قوانین - تصویبنامه‌ها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات- اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آئین‌نامه‌ها - بخش نامه‌ها - آگهی‌های رسمی

سال اول - شماره ۱۸۲ مدیر: سیدمحمد هاشمی نماینده مجلس شورای ملی - ۱شنبه ۸ شهریور ماه ۱۳۲۴

دوره چهاردهم قانونگذاری

شماره مسلسل ۱۴۱۶

مذاکرات مجلس

جلسه ۱۴۴

صورت مشروح مجلس روز پنج شنبه ۵ مهر ماه ۱۳۲۴ نشست ۱۴۴

مجلس نیمساعت قبل از ظهر بریاست آقای سید محمد طباطبائی تشکیل گردید.

- قرائت و تصویب صورت مجلس

۱- قرائت و تصویب صورت مجلس

صورت مجلس روز سه شنبه سوم مهر ماه را آقای طوسی (منشی) بشرح زیر قرائت نمودند:

مجلس یک ربع ساعت بعد از ظهر به ریاست آقای سید محمد صادق طباطبائی تشکیل و صورت جلسه روز قبل خوانده و تصویب شد.

غائبین جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده:

غائبین با اجازه- آقایان: شجاع- دکتر کشاورز-

غائبین بی اجازه- آقایان:فرمند- امینی- دکتر اعتبار- مؤید قوامی- کفائی- امیرابراهیمی- صمصام- منصف- تیمورتاش- حسن اکبر- دکتر شفق- رفیعی- مراد اریه- قشقائی

دیر آمده با اجازه- آقای سید محمد طباطبائی

دیر آمدگان بی اجازه- آقایان: عماد تربتی- خلیل دشتی- ذوالفقاری- بیات- خاکباز- فولادوند- گیو- آصف- تولیت- قبادیان- سید ضیاءالدین- جواد مسعودی- دکتر مصدق- عباس مسعودی- تهرانچی- شریعت زاده- نمازی- دهقان- مجد- ایرج اسکندری- گله داری – پوررضا

جمعی از آقایان نمایندگان ورود در دستور را تقاضا و آقای دکتر مصدق برای اظهار پاره‌ای مطالب ضروری تقاضا نمودند برای تعیین تکلیف دولت هر چه زودتر به برنامه دولت اخذ رأی شده و از تزلزل دولت با وضع کنونی کشور جلوگیری شود سپس اشاره به اظهارات چند جلسه قبل آقای دکتر مصدق نموده و توضیح دادند افکار عمومی همیشه نسبت به خدماتی که شخص ایشان در مراجع مختلفه قضائیه و مقننه و مجریه عهده دار بوده‌اند قضاوت نموده و در تمام مراحل خدمتگذاری تحت تأثیر و نفوذ نرفته و جز اجرای عدالت و قانون و حفظ اصول مشروطیت و پافشاری در استقلال قضات نظر دیگری نداشته و در این راه نیز متحمل صدمات بیشماری شده‌اند و نسبت به قسمت دیگر اظهارات آقای دکتر مصدق راجع به سیاست خارجی و پیری از رویه حفظ موازنه و بی‌طرفی منفی با تصدیق نظریه ایشان اظهار داشتند عملی بر خلاف این رویه سیاسی از طرف دولت ایشان انجام نشده و انتساب اقدام‌ها دولت برای حفظ نظم و آرامش عمومی به سیاست خارجی دور از منطق و انصاف است. پس از بیانات آقای نخست وزیر آقای دکتر مصدق به استناد ماده ۱۰۹ آئین نامه داخلی شرحی راجع به سوابق آزادیخواهی و عقاید خود در راه ترقی و تعالی کشور از طریق سیر تکاملی و قانونی و اعتراض به عملیات آقای نخست وزیر در دوره دیکتاتوری و ضرورت حفظ مسلک و عقیده در هر مرحله از مراحل اجتماعی و سیاسی آقای نخست وزیر مجدداً شرحی در پاسخ ایشان اظهار و توضیح دادند در تمام مراحل خدمت مطیع و پیرو قوانین موضوعه کشور بوده و در دوره گذشته نیز با عدم قدرت و توانائی که مشهود عموم بوده تا آخرین حد امکان در حفظ اصول مشروطیت و عدالت مقاومت نموده و خود را در معرض خطر قرار داده بودند.

عده‌ای از آقایان ورود در دستور و اخذ رأی اعتماد را تقاضا و آقای کام بخش با ورود در دستور مخالف و اظهار مطالبی را راجع به حریق اخیر قزوین و بدبختی مردم آن شهرستان ضروری دانسته و آقای دشتی معتقد بودند چون دولت تقاضای رأی اعتماد نموده باید بلافاصله نسبت به این تقاضا ترتیب اثر داده شده پس از آن بیانات قبل از دستور بعمل آید. پس از اخطار نظامنامه‌ای آقای فرود چون عده برای اخذ رأی کافی نبود آقای محمد علی مجد شرحی راجع به آتش سوزی قزوین و فقر و فاقه عمومی و لزوم توجه و مساعدت اعلیحضرت همایونی و مجلس شورای ملی و هیئت دولت و ضرورت رسیدگی و بررسی به حقیقت واقعه و کشف مسببین آن اظهار نمودند و آقای فاطمی راجع به لزوم اتفاق و وحدت کلمه برای رفع بحران عمومی و مذاکره با اقلیت و موافقت با نظر آنان در تقدم برنامه دولت نسبت به سایر مسائل جزو دستور و ضرورت تعیین تکلیف مستخدمین دولت و تصویب حقوق آنان شرحی تقریر و تقاضا داشتند با موافقت آقایان اکثریت با نظریه آقایان اقلیت مقتضی است در مجلس حضور یافته طبق نظر خودشان برنامه دولت مورد رأی قرار گیرد.

از طرف مقام ریاست از آقای فاطمی خواهش شد شخصاً با آقایان مذاکره بعمل آمده و استدعا نمایند در مجلس حاضر شوند آقای ملک مدنی نیز در تأیید بیانات آقای فاطمی و ضرورت توجه شخصیت‌های مهم مجلس شورای ملی باتفاق و وحدت نظر و انجام خدمات عمومی و رفع بلاتکلیفی فعلی مختصری تقریر و تقاضا نمودند طبق نظریه آقای نخست وزیر بدواً برنامه دولت مطرح پس از آن در همین جلسه یا در جلسه عصر لایحه دو دوازدهم مطرح گردد.

آقای فاطمی نتیجه ملاقات خود را با آقایان اقلیت و اظهار آقایان به عدم اطلاع از تشکیل جلسه امروز و موکول نمودن برنامه دولت به جلسه فردا به عرض مجلس رسانده آقای دکتر مصدق نیز در همین زمینه مختصری توضیحاً ایراد آقای دکتر طاهری نتیجه مذاکره نمایندگان اکثریت را با آقایان اقلیت و توافق نظر در طرح برنامه دولت و لایحه دو دوازدهم را طبق منظور آقایان به عرض مجلس رسانده و عقیده داشتند بهتر است هر چه زودتر با وحدت نظر آقایان نمایندگان موضوع برنامه و لایحه دو دوازدهم را در همین جلسه مطرح و تعیین تکلیف آن بعمل آید.

با وجود عده کافی در مجلس برای حفظ مصالح عمومی مقتضی است آقایانی که در خارج هستند در جلسه حضور یافته هر دو موضوع را خاتمه دهند. آقای فرخ نیز در زمینه بیانات آقای دکتر طاهری شرحی اظهار و آقای دولت آبادی اظهار داشتند بهتر است بالفعل برای تصویب لایحه دو دوازدهم آقایان اقلیت در مجلس حاضر شده سپس در همین جلسه یا جلسه فردا برنامه دولت مطرح شود. آقای دکتر مصدق با این نظریه موافق و بالاخره چون مخالفی نبود آقایان اقلیت در مجلس حاضر و عده برای اخذ رأی کافی شده بدواً آقای دکتر مصدق به عنوان قبل از دستور راجع به پیمان سه گانه و طرح اجرای آن و اشیاء و اموالی که دولت در نظر دارد از متفقین خریداری نماید با اشاره به بند دوم از فصل چهارم پیمان شرحی تقریر و با اظهار تأسف از اینکه غیر از قرار داد مالی که صرفاً به نفع متفقین معظم بوده و فقط با دولت انگلستان منعقد شده سایر قراردادها راجع به واگذاری ابنیه و اموال و غیره منعقد نشده و توضیح دادند وضع اقتصادی کشور در اثر تأدیه ریال غیر محدود و کمک‌های فوق‌العاده کشور ایران در راه حصول پیروزی متفقین معظم رو به بحران و خرابی رفته و نسبت به راه آهن و بهره برداری که در ظرف سه سال و نیم از آن شده در حدود ۷۰۰ میلیون تومان حق دولت ایران است که ۲۶ میلیون پرداخته شده و نسبت به ابنیه و تأسیسات روی اصل عدالت و انصاف عقیده داشتند باید بلاعوض به دولت ایران واگذار و بالاخره اظهار داشتند بدون تعیین اعتبار از طرف مجلس شورای ملی و ملاحظه صورت اشیاء مورد معامله هرگونه اقدامی بعمل آید بر خلاف قانون خواهد بود. آقای بدر وزیر دارائی مختصراً توضیح دادند قراردادی در این خصوص منعقد نشده و هر عملی از طرف دولت بشود بر طبق قانون بوده و در مجلس شورای ملی نیز از آن دفاع خواهد نمود.

آقای دکتر مصدق ماده واحده‌ای راجع به پرداخت حقوق و هزینه‌های کل کشور میزان دو دوازدهم اعتبارات مصوب سال ۱۳۲۳ برای دو ماهه مرداد و شهریور تقدیم و این پیشنهاد از طرف آقای وزیر دارائی قبول و با توضیح آقایان فاطمی و ملک مدنی دائر بانضمام پیشنهاداتی که راجع به لایحه دو دوازدهم در جلسات گذشته به تصویب مجلس رسیده یا قبول شده و احاله سایر پیشنهادات واصله به کمیسیون بودجه و موافقت آقایان وزیر دارائی و دکتر مصدق- آقای اردلان پیشنهاد آقای دکتر مصدق را طرح قانونی تلقی و معتقد بودند طبق تشریفات راجع به طرح قانونی باید نسبت به آن رفتار شده یا مثل سایر پیشنهادات لایحه مطرح و مورد بحث قرار گیرد.

آقای محمد طباطبائی نیز به عنوان اخطار نظامنامه‌ای آنرا پیشنهاد خرج دانسته پس از توضیح آقای فاطمی بدین شرح که پیشنهاد اصلاحی و مورد موافقت دولت واقع شده و با تذکار آقای دکتر مصدق که رأی به دو دوازدهم رأی اعتماد به دولت تلقی نشود نسبت به ماده واحده پیشنهادی آقای دکتر مصدق با لحاظ شش پیشنهاد تصویب شده و قبول شده آقایان: دکتر معظمی- حاذقی- اردلان- دکتر معاون- فرهودی و نبوی نسبت به ماده واحده و تبصره‌ها با ورقه اخذ رأی بعمل آمده از ۱۰۵ نفر عده حضار با اکثریت ۸۵ رأی در مقابل ۳ مخالف و ۱۳ ممتنع تصویب و چون پیشنهاد ختم جلسه شده بود جلسه آتیه به روز پنجم مهر ماه ۳ ساعت قبل از ظهر موکول و دستور آن برنامه دولت مقرر و مجلس یک ساعت و نیم بعد از ظهر ختم شد.

رئیس- اعتراض در صورت مجلس نیست؟

فرهودی- بنده عرضی داشتم

رئیس- اعتراضی به صورت مجلس است؟ بفرمائید.

فرهودی- عرض کنم پیشنهادی که آقای دکتر مصدق فرمودند بنده نظرم این بود که دولت آن را قبول کرد ولی نشنیدم که در صورت مجلس اشاره شده باشد (جواد مسعودی- چرا آقا نوشته شده‌است) و دیگر هم راجع به تشدید حکومت نظامی و عملیاتی که در این زمینه شده بود بنده سئوالی از دولت دارم که تقدیم می‌کنم.

رئیس- آقای فولادوند اعتراضی دارید؟

فولادوند- یک تذکری بود راجع به دیر آمدگی که مجدداً بنده را امروز دیرآمده بی اجازه نوشته‌اند اعتراض بنده از لحاظ حقوق نیست ولی بعداً حدس می‌زنند که دیر آمده بی اجازه‌است واِلا از لحاظ حقوق گرفتن نیست که این موضوع را عرض می‌کنم.

رئیس- بسیار خوب اصلاح می‌شود.

دکتر آقایان- بنده قبل از دستور عرض دارم.

یمین اسفندیاری- بنده قبلاً اجازه خواسته‌ام چند جلسه‌است عرایض لازمی قبل از دستور دارم.

رئیس- اعتراض دیگری به صورت مجلس نیست؟ (گفته شد – خیر) صورت مجلس تصویب شد.

- مذاکره راجع به دستور

۲- مذاکره راجع به دستور

بعضی از نمایندگان- دستور – دستور

سیف پور فاطمی- بنده مخالفم

رئیس- اجازه بفرمائید عرض کنم بعد، چند نفر از آقایان اجازه نطق قبل از دستور خواسته‌اند (اردلان- دستور) (سیف پور فاطمی- بنده با دستور مخالفم) بفرمائید آقای سیف پور

سیف پور فاطمی- بنده با ورود در دستور مخالفم علتش هم این است که در مملکت یک وقایعی اتفاق می‌افتد در آذربایجان، در مازندران، در قزوین (یک نفر از نمایندگان – در زنجان) در زنجان عده‌ای زخمی شده‌اند، فرماندار الآن مجروح است در مسجد به جمعیت شلیک شده‌است این قضایا باید در مجلس گفته شود تا روشن شود، بنده استدعا می‌کنم آقایان نمایندگان اجازه بدهند که آقایان نمایندگان محترم آذربایجان و سایر آقایان بلند شوند این حقایق را بگویند دولت را متوجه کنند که چه می‌کنیم تا دنیا بفهمد که وضعیت مملکت ما چیست. بنده تمنی می‌کنم که استثنائاً امروز اجازه بفرمائید روی این موضوعات صحبت شود (اردلان- بنده مخالفم با قبل از دستور)

جمعی از نمایندگان- آقا رأی رأی یک نفر صحبت کرد حالا رأی بگیرید به ورود در دستور

رئیس- یک مخالف حرف زد یک موافق هم حرف می‌زند. آقای اردلان

اردلان- اجازه بفرمائید فرمایشات آقای سیف پور فاطمی و نمایندگانی که استجازه برای نطق قبل از دستور گرفته‌اند همه صحیح است ولی تمام این‌ها متکی به این است که دولت رأی اعتمادش را گرفته باشد ولی هنوز نگرفته‌است و باید بگیرد و دیروز هم بنده به آقای نخست وزیر عرض کردم (چند نفر از نمایندگان- آقای نخست وزیر که نیستند) اجازه می فرمائید، چرا گوش نمی‌دهید. گفتم دیروز به ایشان عرض کردم در آن اتاق به ایشان گفتم که آقای نخست وزیر شما هر روز تشریف می‌آورید به مجلس و مذاکراتی می‌شود بعد هم جلسه ختم می‌شود و تشریف می‌برید. چرا تقاضای رأی اعتماد نمی‌کنید. دولتی که رأی اعتماد نگرفته‌است متزلزل است و شما باید تقاضای رأی اعتماد بکنید و عرض کردم ایشان هم همین تقاضا را از مجلس کردند و باید به این تقاضا ترتیب اثر داده شود زیرا اگر دولت مستقر شد آنوقت آقایان هر چه می‌خواهند بگویند دولت هم به وظایف خودش عمل خواهد کرد خوب است آقایان فعلاً از نطق قبل از دستور صرف نظر بفرمایند ده دقیقه بیشتر وقت نمی‌خواهد رأی بدهند بعد وارد مذاکرات قبل ز دستور بشویم تا بشود به این بیانات و مذاکرات ترتیب اثر داد و نتیجه گرفت و گفت که در زنجان و آذربایجان چه وقایعی اتفاق افتاده و دولت اقدام بکند و اینکه آقای تهرانچی و چند نفر دیگر از آقایان فرمودند که دولت رأی ندارد این را الآن روشن بکنیم تا تکلیف دولت هم معلوم بشود. ما الآن رأی می‌دهیم به دولت اگر دولت رأی داشت می‌رود بکار خودش می‌رسد ما هم قبل از دستور صحبت می‌کنیم.

تهرانچی- بلی آقا باید رأی گرفت تا معلوم بشود.

جمعی از نمایندگان- رأی رأی

رئیس- رأی می‌گیریم به ورود در دستور، آقایانی که موافقند قیام کنند.

(عده کمی برخاستند) تصویب نشد. اجازه داده می‌شود به نطق قبل از دستور. آقای پناهی بفرمائید.

یمین اسفندیاری- بنده اجازه خواسته بودم باستناد ماده ۱۰۹ باید صحبت کنم

رئیس- آقای یمین اسفندیاری چند جلسه‌است باستناد ماده ۱۰۹ می‌خواهند صحبت کنند.

عده‌ای از نمایندگان- بعد از آقای مهندس پناهی

- بیانات قبل از دستور آقایان مهندس پناهی و حکمت

۳- بیانات قبل از دستور آقایان مهندس پناهی و حکمت

مهندس پناهی- چند روز پیش اینجا گفته شد که آذربایجان فقط ۴ نفر وکیل و مدافع دارد. بنده خواستم ضمن توضیح مختصری خدمت آقایان عرض کنم که آقای ثقه الاسلامی نماینده محترم تبریز تابع احساسات شدند و به همکاران دیگرشان اجحاف و بی انصافی روا داشتند زیرا بنده با اطمینان خاطر می‌توانم عرض کنم که آذربایجان ۴ نفر وکیل ندارد بلکه ۱۴۰ نفر وکیل دارد (صحیح است) زیرا با اینکه اختلاف نظر در مسائل سیاسی بین دو دسته اقلیت و اکثریت در این دو سه ماهه به منتهای درجه شدت خود رسیده و کشمکش و مبارزه صورت بی نهایت جدی بخود گرفت معذالک بنده یقین دارم که اگر خدای نکرده پای استقلال و آزادی کشور به میان بیاید و منافع اساسی ایران و یا آذربایجان در معرض تهدید قرار گیرد همین مجلس شورای ملی و همین آقایان وکلا یکدل و یک جهت به دفاع خواهند برخاست (صحیح است) و در مقابل خصم، هر کس می‌خواهد باشد، صف آرائی خواهند نمود (صحیح است) منافع کشور قابل تقسیم نیست. شمال و جنوب و شرق و غرب برای ما یکی است (صحیح است) و یقین دارم هیچ ایرانی شایستگی این عنوان شریف را پیدا نمی‌کند مگر اینکه از صمیم قلب و با تمام عروق و اعصاب خود فکر کند و بگوید که آذربایجان کانون اصلی و حیاتی ایران است (صحیح است) ما ممکن است در باب انتخاب نخست وزیری باهم اختلاف پیدا کنیم، دسته طرفدار آقای صدر و دستة طرفدار آقای حکیمی و یا آقای تقی زاده و یا آقای قوام باشیم و در راه پیش بردن منظور و فکرمان با هم به مبارزه پردازیم و از تمام وسایلی که قانون در اختیار ما گذاشته برای به کرسی نشاندن نظرمان استفاده کنیم و باید هم بکنیم زیرا معنای دمکراسی و مشروطه همین است. آن‌هایی که به این تشنج و اختلاف با نظر بدبینی می‌نگرند و از وضع اداره کشور مأیوس می‌شوند اشتباه می‌کنند زیرا لازمه حیات یک ملت زنده کشاکش و جدال است ولی این مبارزه که بنده آنرا دلیل رشد یک ملتی می دانم نباید به غلط تعبیر شود. آنهایی که تصور می‌کنند که آوازی که از حلقوم وکلای مجلس بیرون می‌آید جای دیگر سرچشمه دارد و اقلیت و اکثریت علمدار منافع دیگران هستند بکلی در اشتباهند (صحیح است) اگر ما بر ضد کابینه آقای صدر اقدام کردیم به نظر خود من در این راه محق بودیم زیرا تصور می‌کردیم که وضع امروز کشور شخص دیگری را لازم دارد ولی اقدام بر علیه کابینه صدر به بهیچوجه نباید اقدام بر علیه دولت مشروطه و قیام مسلحانه و تمرد مأمورین را در بر داشته باشد (صحیح است) اگر وکلای مجلس رئیس الوزرای بهتری را بخواهند، این مطلب دلیل نمی‌شود که امنیت و آسایش در بعضی از نقاط کشور از مردم سلب و به حقوق و ناموس آن‌ها تعدی شود (صحیح است) قضایای اخیر آذربایجان حقیقتاً تأسف آور است. مثلاً دسته‌ای اخیراً در تبریز بنام حزب دمکرات آذربایجان تشکیل شده که از دمکراسی فقط به اقتباس نام آن اکتفا کرده و مقاصد شوم و ننگینی را جزء برنامه خود منظور کرده‌است (صحیح است).

ملت ایران تشکیل این حزب قلابی را با خونسردی تلقی نموده و با اطلاعاتی که از احساسات پاک و بی آلایش توده آذربایجان نسبت به میهن خود دارند کوچکترین تأثیر و اهمیت را برای این قبیل دستجات قائل نیستیم (صحیح است) و دلیل این کار این است که میهن پرستان و معاریف آذربایجان حتی یک نفر در این کار شرکت نکرده (صحیح است) و اگر بنده وقت آقایان را اشغال کردم برای این است که باب سوء تفاهم از همه جهت مسدود گردد زیرا در داخله کشور همه کس می داند که حزب دمکرات آذربایجان یعنی چه (صحیح است) ولی ممکن است خدای نکرده در خارج این عنوان بزرگ جور دیگر تلقی شود. این است که بنده از طرف خود و همکاران محترم خود اعلام می‌کنم که روح آذربایجانی از این مقاصد بی اطلاع است (صحیح است) و البته اگر اوضاع کشور به حالت عادی برگردد بخودی خود این جریانات از بین خواهد رفت (صحیح است) از طرف دیگر راجع به وضع کشاورزان آذربایجان و اختلافاتی که پیش آمده بنده منکر این نیستم که اوضاع امروز دنیا ایجاب می‌کند که ما در روابط طبقاتی کشور تجدید نظر قائل شویم و برای توده زحمت کش و رنجبر وسائل زندگانی و آسایش بهتری تأمین کنیم ولی بهترین راه جلوگیری از اصلاحاتی که قطعاً قاطبه ملت طرفدار آنست به همین ترتیب نیست که بدبختانه در بعضی نقاط از طرف احزاب افراطی پیش گرفته شده‌است. در مملکت مشروطه مردم باید حق خودشان را از راه قانون و انتخاب و تحصیل رأی بدست آورند (صحیح است) نه از راه قتل و غارت و آدم کشی و ایجاد ترور (صحیح است) زیرا این کارها جز عکس العمل متقابل و تولید نفرت و انزجار در جامعه تأثیری نخواهد داشت (صحیح است) خیلی عجب است که یک دسته از مردم در این کشور پیدا شده‌اند که می‌خواهند از آزادی عقیده و مسلک و حریت کلام و تحریر حداکثر استفاده را بعمل بیاورند ولی هر جا قدرت و نفوذی بدست می‌آورند این قدرت را بر ضد آزادی دیگران بکار می‌برند (صحیح است) این آقایان از توقیف روزنامه‌ها و کلوپ‌ها و احزاب ناله سر می‌کنند و به همه کس شکایت می‌نمایند ولی در نقاطی که خودشان اختیار امور را بدست می‌گیرند با اجتماع حتی دو نفر از مخالفین خود مخالفت می‌نمایند و مدیران جراید و اشخاص منتسب به احزاب دیگر را به جلای وطن وادار می‌سازند.(صحیح است)

مقتولین حوادث اخیر تبریز را بنده خوب نمی‌شناسم و نمی دانم به کدام یک از دستجات منسوب هستند ولی می دانم که تبعه ایران و فرزندان این آب و خاک بوده‌اند و از مصونیت هائی که قانون اساسی که با فداکاری همان تبریزی‌ها تحصیل شده و برای اتباع ایران قائل است می‌بایست بهر مند شوند (صحیح است) تا روزی که قانون در این مملکت تصویب نشده که مطابق آن انتساب به دست چپ یا راست جرم شناخته شود کسی حق ندارد دیگری را به نام داشتن عقاید سیاسی مخالف تنبیه نماید- افراد هم نباید با قضاوت شخصی اموال کسی را ضبط و خودش را در خانه اش به قتل برسانند (صحیح است) آزادیخواهی و حمایت از کارگر نباید جواز آدم کشی بشود (صحیح است – احسنت) وظیفه دولت این است که مجرمین این کار را از هر طبقه و صنف بوده‌اند بی طرفانه تشخیص داده به سختی تنبیه نماید (صحیح است) بدبختانه دولتی که امروز مصدر کار است به اِشکال موفق به چنین کاری خواهد شد. (عده‌ای از نمایندگان – اینطور نیست) و یقین دارم اقلیت و اکثریت با هم در این باب اختلاف نظر زیاد نداشته باشند ولی به هر حال این دولت و یا هر دولت دیگر که سر کار بیاید و مخصوصاً مجلس باید مردم را ملزم نمایند که عقاید اشخاص را محترم بشمارند و آزادی شخصی را با جبر و زور از بین نبرند (صحیح است) اینجا ناچارم عرض کنم که بدبختانه مجلس سرمشق صحیح در این باب برای مردم نیست و جریان مذاکرات صورتی بخود می‌گیرد که حتی امثال بنده را که خونسردی و مراعات ادب نسبت به نمایندگان محترم را شرط اول همکاری می دانم وادار به گفتن الفاظ دور از راه و رسم معمول خودم می‌نماید، بنده یقین دارم که با فحش دادن و ناسزا گفتن کارهای مملکت حل نمی‌شود و اگر در مذاکرات ناگوار و بی نهایت تأسف آور چند روز پیش نامی از بنده هم برده شد بنده هرگز قصد توهین به اشخاص نداشتم و احترام همکاران خود را وظیفه و فریضه انسانیت خود می دانم (صحیح است) و به هر حال از پیش آمد آنروز و الفاظی که بر زبان‌ها رفت متأسف هستم (صحیح است) ولی تصدیق بفرمایید که بنده نیز هرگز انتظار نداشتم که نسبت مزدوری اجنبی به بنده یا دوستانم داده شود زیرا ما همکار و جاسوس اجنبی نیستیم و هرگز نخواهیم شد زیرا معتقدیم که خارجی نمی‌تواند بیشتر از خود ما‌ها نسبت به مردم این ملک دلسوزی داشته باشد (صحیح است – احسنت) و خرابی‌های امروز نتیجه مداخلاتی است که تا امروز به عمل آمده‌است. در اینجا اشتباه نشود بنده مخالف با همکاری ملت ایران با متفقین خودمان نیستم و یقین دارم که سعادت ایران جز از راه تحکیم مبانی دوستی با همسایگان فداکار خود عملی نخواهد شد و خودم ایمان کامل دارم که متفقین ما نسبت به ایران احساسات متقابل دارند مدافعین لندن و دلاوران استالینگراد که به نام دفاع از میهن خود به آن ترتیب عجیب از جان گذشتگی نشان دادند به میهن دیگران تعرض نخواهند کرد (صحیح است) ولی همکاری ملت و دولت غیر از همکاری افراد است. بنده هر کس را که شخصاً با مقامات خارجی ارتباط غیر مشروع پیدا کند خائن می دانم (صحیح است) و امیدوارم خداوند هرگز این ننگ را نصیب دوستانم و بنده نکند. (صحیح است – احسنت – احسنت)

رئیس- آقای حکمت بعد هم آقای یمین اسفندیاری

یمین اسفندیاری- خیلی متشکرم که بعد از چندین جلسه نوبت به بنده رسید (خنده نمایندگان)

رضا حکمت- بنده اغلب قصد و عزم داشتم در مطالب و مسائلی که در مجلس شورای ملی طرح می‌شود نسبت به امور مملکت از نقطه نظر وجدانی و تکلیف وکالتی اظهار عقیده بکنم اما متأسفانه قیافه دوره چهاردهم تقنینیه طوری بود که حقیقتاً از این عزم غالباً منصرف می‌شدم زیرا اصل مهم آزادی افکار و عقاید در مجلس شورای ملی که جای بحث و استدلال است رعایت نمی‌شود، آقایان نمایندگان علاوه بر این که حاضر نیستند عقاید یکدیگر را استماع کنند هیچ ناطقی هم از تعرض مصون نمی‌ماند (جمال امامی – مخصوصاً از طرف تماشاچی) این است که بنده قبلاً تمنا می‌کنم اگر عرایض بنده با عقیده یک یا چند نفر همکاران محترم موافقت نداشته باشد بنده را مورد تعرض قرار ندهند (فاطمی – کسی حق ندارد) تا بنده عرایضم را بکنم (تهرانچی- مقصودشان این است که کسی بین فرمایششان صحبت نکند) به شهادت آقایان محترم بنده از بدو این دوره همیشه سعی کرده‌ام عاری از هرگونه نظری با نمایندگان محترم و اکثریت مجلس همکاری کنم و با حفظ یک اصل که احترام احزاب و اجتماعات باشد بدون اینکه علاقه‌ای به حزب ارادة ملی یا تمایلی به حزب توده داشته باشم روش خود را انظرالی ماقال و لاتنظر الی من قال قرار بدهم و حرف حق از دهان فرد، هر دسته، هر جمعیت که خارج شده یا بشود از آن طرفداری کرده و می‌کنم - چنانکه وقتی کلمه ابدیت در مجلس گفته شد و دولت آقای ساعد مورد استیضاح آقای مهندس فریور قرار گرفت بنده با اینکه دوستی چندین ساله با آقای ساعد داشتم و ایشان را مرد باشرف و وطن پرست می دانم از دادن رأی امتناع کردم و همینطور وقتی که جناب آقای دکتر مصدق بیاناتی اظهار فرمودند که منابع ثروت این کشور نباید به دست دیگری داد و باید به دست ایرانی استخراج شود بدون تردید با طرح ایشان موافقت کردم. چندی پیش هم آقای دکتر کشاورز همانطور که اظهار داشتند در آن جلسه هر کس که بر ضد تمامیت ایران اقدامی بکند دارای شرافت نیست و دارای روح ایرانیت نیست (صحیح است) بنده با نظر تحسین به ایشان نگاه کردم. چند روز قبل برای بنده از آذربایجان یک ورقه‌ای به عنوان بیانیه فرقه دمکرات ایران رسید. آقایان بخوبی می دانند که بعد از خلع محمد علی میرزا از سلطنت و سپری شدن دوره تزاری دو حزب قوی در ایران تشکیل شد یکی بنام دمکرات، یکی به اسم اعتدال که هر دوی این احزاب در تحکیم مبانی مشروطیت ایران خدمات گرانبهائی کرده‌اند (صحیح است) مخصوصاً دمکرات‌ها چون تشکیلات منظمی داشتند و افراد با ایمانی داشتند در مقابل مطامع بیگانگان جانفشانی‌ها و فداکاری‌های زیادی کردند (صحیح است) وقتی که حقیقتاً بنده مرام حزب دمکرات آن روز را که در آذربایجان هم تشکیلات عظیمی داشت و منظور اساسی و هدف اصلی او حفظ استقلال و تمامیت ایران و اجرای اصول عدالت و آزادی و استقرار رژیم مشروطه بود با مرام و شعار این فرقه که امروز تشکیل شده مقایسه می‌کنم به این نتیجه می‌رسم که تا چه پایه ممکن است افرادی این طور رو به پستی و تنزل بروند. اگر آقایان اجازه بدهند من دو جمله از این را قرائت بکنم (جمعی از نمایندگان – بفرمایید) آذربایجانیان می گویند، طهران به درد ما نمی‌رسد، احتیاجات ما را نمی‌تواند تشخیص بدهد، از فرهنگ ما جلوگیری می‌کند، زبان مادری ما را تحقیر می‌نماید نمی گذارد با هم میهنان خود به آزادی زندگی بکنیم، با وجود این ما از آنجا قطع رابطه نمی‌کنیم، از روابط کلی و عادلانه عمومی اطاعت خواهیم کرد، در مجلس شورای ملی و در حکومت مرکزی شرکت خواهیم نمود، زبان فارسی را مثل زبان دولتی در مدارس ملی همردیف زبان ملی خود تدریس خواهیم کرد ولی این حق را برای خود قائل هستیم که صاحب و اختیاردار خانه خود باشیم و آن را مستقلاً با سلیقه خود اداره بکنیم (همهمه نمایندگان – این دست و زبان‌ها را باید قطع کرد) آقایان! آذربایجان مهد آزادی است (صحیح است) و روح شهدا و رادمردانی که از این خاک پاک برخاسته‌اند و در راه استقلال کشور جان‌ها نثار کرده و سرها داده‌اند و اکنون زیر خاک خفته‌اند به این قبیل عناصر ناپاک با دیده تحقیر و نفرت می‌نگرند و لعنت می‌فرستند (صحیح است – احسنت) تمام قطعات کشور عضو لایتجزای این کشور است (صحیح است) همه مانند حلقه‌های زنجیر بهم متصل هستیم (صحیح است) هر دست جنایتکاری که بخواهد یکی از این حلقه‌ها را از زنجیر منفصل بکند (جمال امامی – او ایرانی نیست) بر طبق فتوای قاطبه ملت ایران واجب القتل است (صحیح است – احسنت) لهجه‌های محلی، زبان‌های محلی از قبیل کردستانی، لرستانی، گیلانی، آذربایجانی سلب ایرانیت از ما نمی‌کند (صحیح است) ما همه ایرانی هستیم (صحیح است) و زبان مادری همه ما‌ها هم زبان فارسی است (صحیح است) من امیدوارم ایران بزودی دولتی پیدا کند قوی که با اتکاء مجلس شورای ملی و اکثریت مجلس این نائره فسادی که در اطراف مشتعل شده و دیروز شاید به زنجان رسیده خاموش کند و این نغمة شوم را در حلقوم این خائنین نابود نماید (انشاءالله) مطلب دیگری که می‌خواستم عرض کنم این است که قریب ۶ ماه‌است عملاً دولتی روی کار نیست (جمعی از نمایندگان – چرا؟) (تهرانچی – صحیح است) و هیچ کاری هم نشده‌است، خودمان را که نباید گول بزنیم با اظهار تمایل به آقای حکیمی که از رجال آزادیخواه و صالح دوره مشروطیت ایران هستند تصور می‌رفت امور در هم ریخته کشور با بی غرضی ایشان سر و صورتی بخود بگیرد ولی بعد از پانزده روز مذاکره و بحث در برنامه متأسفانه تشنج و اختلاف شدیدی در مجلس پیدا شد و ایشان رفتند و الآن ۴ ماه‌است دولتی روی کار آمده که موفق به گرفتن رأی اعتماد نشده (یکی از نمایندگان – همین الآن رأی می‌گیریم) آقایان همه می دانند در مملکت مشروطه دولتی توانا است که پابند حفظ اصول و متکی به قوانین باشد نه اینکه به زور فشار بخواهد حکومت کند. بنده از جریانات تهدید و فشار به مطبوعات و توقیف جراید و وقایع دیگر اظهار تأسف و عدم رضایت می‌کنم، ملت ایران در این چند ساله در اثر جنگ و توقف نیروی متفقین از طرفی و از طرف دیگر بواسطة بی مبالاتی و سستی دولت‌ها در اجرای قوانین و سوء تشکیلات روح وظیفه ناشناسی و نافرمانی در تمام سران کشور ریشه دوانده، ملت دچار ابتلائات و محرومیت‌ها و مشقت‌هایی شده‌است و سطح زندگی بطوری بالا رفته (عامری – هزینه زندگی) که جز برای یک عده از کارمندان نادرست و یا یک دسته از دزدان اجتماعی زندگی برای طبقات دیگر قابل تحمل نیست و اگر بزودی ما موفق باصطلاح این سازمان‌های خراب نشویم و اصول تشویق و تنبیه و سیاست و پاداش را در مملکت اجرا و عملی نکنیم کارمندان درستکار هم دلسرد شده و از راه راست منحرف می‌شوند (صحیح است) گمان می‌کنم همه آقایان هم موافقند که باید هر چه زودتر سطح زندگی عمومی را پائین آورد (جمال امامی – هزینه زندگی) و حداقل معیشت را برای طبقات زارع و مستخدمین و عموم مردم تأمین کرد. در این موقع مهم که مواجه با یک مشکلاتی هستیم و به عقیدة بنده در تاریخ ایران چنین وضعیتی کم نظیر است امروز وطن ما بیش از همه وقت به فداکاری اولادان خلف و افراد صالح نیازمند است (صحیح است) بنده از آقایان نمایندگان محترم که به حسن نیت همه آن‌ها معترفم استدعا می‌کنم همانطور که همیشه ایرانیان ثابت کرده‌اند که هر وقت شدائد و سختی برای مملکت پیش آمده‌است با فداکاری به مقاومت و دفاع برخاسته‌اند، امروز هم عنوان اقلیت و اکثریت را کنار بگذاریم (صحیح است) و راه صواب و صلاح و طریقه‌ای که این کشتی را به ساحل نجات برساند انتخاب کنیم (صحیح است – آفرین – احسنت)

رئیس- آقای وزیر دادگستری فرمایشی داشتند.

یمین اسفندیاری- بنده قبلاً اجازه خواسته بودم نوبت بنده‌است جلوی آقای وزیر را خوب است بگیرید (خنده نمایندگان)

لنکرانی – بنده هم اجازه دو کلمه نطق می‌خواهم

رئیس- اجازه خیلی خواسته شده‌است به نوبت اجازه داده می‌شود. آقای وزیر دادگستری

- اظهارات آقایان وزیر دادگستری و وزیر امور خارجه و وزیر دارائی

۴- اظهارات آقایان وزیر دادگستری و وزیر امور خارجه و وزیر دارائی

وزیر دادگستری- چون جناب آقای نخست وزیر، رئیس دولت حضور ندارند و چون بنده از حیث عنوان ظاهری مقدم بر آقایان وزرای دیگر نامم برده شده‌است، مکلف می دانم خود را چون ممکن است رأی گرفته شود ساقط هم بشویم (صحیح است) در ضمن از نقطه نظر تاریخ که ثبت بشود و نگفته نماند عرایضی بکنم یادداشت هم نکرده‌ام، لازم دانستم یک چند کلمه‌ای در میان خانواده خودم یعنی مجلس شورای ملی و آن نقطه‌ای که باید نقطة اتکاء ملت ایران باشد بگوید (صحیح است. بفرمائید) در مجلس شورای ملی در این اواخر متأسفانه تشتت زیاد واقع شده، مذاکرات زیاد شده، یک عده‌ای که در این مملکت جز خدمتگذاری کار دیگری نکرده‌اند و سابقه خانوادگی آن‌ها و سابقه شخصی آن‌ها کاملاً مشهود و مبرهن است که تمام زندگانی خودشان را صرفاً صرف خدمتگذاری به وطن خودشان کرده‌اند و آنچه توانسته‌اند قدم برداشته‌اند: این اشخاص را متهم کرده‌اند و گفتند که این اشخاص شخصیت ندارند، این اشخاص لیاقت ندارند، این اشخاص بجای خودشان بر خلاف حق نشسته‌اند، این اشخاص باید بروند و اشخاص صالح تر و اشخاص تواناتر بیایند و جای آن‌ها را بگیرند. بنده با اینکه از فرمایشات آقای حکمت قلباً از نقطه نظر یک نفر ایرانی شکرگزارم و تشکر می‌کنم در این قسمت هائی که راجع به ملت ایران فرمودند البته تمام افراد ایران با ایشان هم صدا هستند (صحیح است) در عین حال چون یک کلمه‌ای فرمودند که در حقیقت تصور می‌کنم که مسجل کردند و این شاپیتر کابینة آقای صدر را در حقیقت امروز بستند و فرمودند حکومتی که در این چند ماهه آخر بوده صلاحیت حکومت را نداشته‌است و من که یکی از افراد این حکومت هستم لازم دانستم که در این جا عرض کنم که فرمایش ایشان را خیلی خیلی بی مورد دانستم زیرا آقای حکمت از آن اشخاصی نیستند که بگویند افراد این کابینه را نمی‌شناسند، افراد این دولت را نمی‌شناسند، ایشان از اشخاصی هستند که کاملاً افراد این دولت را می‌شناسند. بنده اولاً از نقطه قانون اساسی امروز در مجلس شورای ملی خودم را مکلف می دانم عرض کنم که با تمام این حرف هائی که در این مدت زده شده‌است، این دولت کاملاً قانونی بوده‌است (صحیح است) زیرا قانون اساسی می‌گوید عزل و نصب وزراء با شخص پادشاه‌است (محمد طباطبائی – صحیح است اصل ۴۶ متمم قانون اساسی است) و من خودم از اشخاصی بودم که در دورة اول به قانون اساسی رأی دادم و خودم بودم در موقعی که ناصرالملک نایب السلطنه بود و فقط و فقط نقطة نظر حفظ نزاکت که اگر یک رئیس دولتی تعیین شود مبادا از طرف شاه این کار بشود و در مجلس از او یک پذیرائی گرمی نشود و این به مقام سلطنت زننده باشد برای این گفتند که اقتضا دارد یک تمایلی هم از مجلس گرفته شود واِلا در هیچیک از مواد قانون اساسی ابداً گفته نشده‌است. من خودم رأی دادم به این قانون اساسی که قبلاً باید بیایند تمایل بگیرند و بیایند رأی اعتماد بگیرند. بردارید قانون اساسی را باز کنید، به من نشان بدهید، اگر همچو چیزی در آن بود من سر تعظیم فرود می‌آوردم. فقط یک موضوعی است که عمل شده‌است یعنی ملت و دولت توافق کرده‌اند که آزمونی در کار باشد مجلس شورای ملی و دولت با هم با یک نظر متفق باشند و موافقت داشته باشد و برای مصالح مملکت کار کنند و فقط منظور این بوده‌است (صحیح است) و امروز موضوعی را که ما قدما... که من هم بایستی رفته باشم پیش معاصرین خودم و بیخود در حیات هستم که این وضعیت را امروز مشاهده کنم خدا خواسته‌است که اینطور شده‌است، بلکه نگاهم داشته‌است که یک موقعی در این جا بگویم آن حقایقی را که تمام ملت ایران دانسته باشد، که تمام ساعاتی را که امروز در مملکت ما داریم می گذارانیم به ضرر ما است (صحیح است) بنده رفته‌ام، بنده امروز نه جاه می‌خواهم نه جلال نه امارت می‌خواهم نه حکومت، من فقط امروز یک چیز می‌خواهم و آن ایرانیت است (صحیح است) و حفظ احترام خانواده دویست ساله من. حق ندارد آقای دکتر مصدق اینجا بگوید که این حکومت شخصیت ندارد، کی از من بیشتر شخصیت دارد؟

من ۴۵ سال در این مملکت سابقه خدمت دارم خدا خواسته که امروز حیات داشته باشم و پشت این تریبون بیایم و خدمت کنم (معدل – انشاءالله باز هم خواهید آمد) بنده تأسف دارم و متأسفم و بنده تصدیق می‌کنم با اینکه دولت پنج روز پیش اینجا آمد و گفت تکلیف مرا معین بکنید چرا نکردید؟ پریروز گفت رأی اعتماد به من بدهید یا ندهید چرا رأی ندادید؟ چطور یک رئیس دولت رأی اعتماد می‌خواهد و داخل در دستور نمی‌شوند؟ در کجای عالم این رسم هست؟ در میان پارلمان‌های عالم، در میان مذاکره یک لایحه هم اگر رئیس دولت آمد و گفت که آقایان به من رأی اعتماد بدهید اتوماتیکمان تمام آن مسائل می‌رود کنار و مجلس مکلف است که رأی بدهد (صحیح است) چرا رأی اعتماد نمی‌دهید؟ (مهندس فریور – ما هم الآن می‌خواهیم رأی اعتماد بدهیم...) علاوه بر این گفتم ما یک خانواده هستیم، ما یک ملت هستیم یعنی ما امروز یک زندگانی مشوش داریم نباید بین ما اختلاف باشد (صحیح است) ما باید همه دست به دست هم بدهیم و برای این مملکت کار بکنیم (صحیح است) خدا می داند که اگر امروز من بدانم که در این مملکت خدمت می‌شود کرد وزارت برای من اثر ندارد، حکومت قم را هم به من بدهند قبول خواهم کرد و خدمت خواهم کرد (آفرین – احسنت) اشخاص باید وقف باشند در مملکت برای خدمت به مملکت خودشان (صحیح است) فکری را که نمی‌کنم فکر خودم است من می‌گویم که اول ما یک جائی را داشته باشیم تا در آنجا محترم باشیم (صحیح است) تا در آنجا شخصیت داشته باشیم (صحیح است) تا در آنجا دست به دست هم بدهیم و کار بکنیم (صحیح است – احسنت) من به شما اطمینان می‌دهم قبول بفرمائید، همین وزرائی که شما می گوئید شخصیت ندارند، همین وزراء که می گوئید چهار ماه‌است کار نکرده‌اند، حکومت شش ماه قبل چه کرد! حکومت یک سال قبل چه کرد! حکومت دو سال قبل چه کرد! حکومت سه سال قبل چه کرد! (صحیح است) من متأسفانه حال آقای دکتر مصدق را ندارم که فوراً متأثر شوم (محمد طباطبائی – اشک بریزم).. اشکم نمی‌آید شجاعت دارم بعلاوه چه خدمتی را این دولت نکرده‌است. بیائید و مقایسه کنید و بسنجید و مطالعه کنید ببینید با این موانعی که ما داشته‌ایم و با این موانعی که ما الآن داریم، آقایان چشمتان را باز کنید و آنوقت خواهید دید که ما صد در صد بلکه می‌توانیم بگویم صدی ده درصد ما خدمتگزاری کرده‌ایم (صحیح است) ما همیشه صرف وقت کرده‌ایم (صحیح است) ما خودمان را هیچ نگاه نکرده‌ایم، خدای من شاهد است که امروز من در این مملکت آیا ما چه کرده‌ایم که آن‌ها نکرده‌اند آن‌ها چه کرده‌اند که ما نکرده‌ایم! آخر یک حسابی یک کتابی، یا یک چیزی باید در کار باشد، ما باید یک قدری منصف باشیم (احسنت) من بنام رئیس دولت باز هم تقاضا می‌کنم که رأی اعتماد بدهید، یا ندهید که ما برویم پی کارمان (کف زدن ممتد نمایندگان – احسنت – احسنت)

سید ضیاءالدین طباطبائی- بارک‌الله آقای نصر الملک. بارک‌الله

حکمت- بنده توضیحی مطابق ماده ۱۰۹ دارم.

یمین اسفندیاری- وزراء که نمی‌گذارند ما حرف مان را بزنیم.

وزیر امور خارجه- آقای یمین خیلی معذرت می‌خواهم اگر لازم نمی‌دانستم نمی‌آمدم.

رئیس- بفرمائید

وزیر امور خارجه- آقای نصرالملک آن چیزی که لازم بود به عقیده من از طرق آقایان وزراء به عرض مجلس شورای ملی رسانیدند من هم واقعاً متأثرم شخصاً متأثرم وقتی که من آمدم در اینجا خدا شاهد است وقتی که من پست وزارت خارجه را قبول کردم که وارد خدمت بشوم می‌دانستم اشکالات را هیچوقت قبول نمی‌کردم بیایم اینجا بمانم که وزیر بشوم. خدای من شاهد است و همه آقایان می‌دانند که من برای وزیر شدن نیامده بودم و هر ساعتی هم که مایل نباشد، به هیچ‌کس نمی‌گویم و راهم را می‌کشم و می‌روم و آقای دکتر مصدق هم که نهایت ارادت به ایشان دارم ولی چون فرمایش ایشان در دل من مانده و عقده‌ای شده‌است در توی دل من و من مجبورم که عرض بکنم...(جمعی از نمایندگان- نخیر لازم نیست بفرمائید …)... آقای دکتر مصدق و همه آقایان مرا می‌شناسد (صحیح است)... ایشان یک حرفی به من زدند که شایسته نبود (جمعی از نمایندگان- لازم نیست تکرار بفرمائید …) در کمیسیونی که در مجلس شورای ملی تشکیل شده بود و سه نفر از وزراء در آنجا بودیم و ایشان یک حرفی در آنجا زدند که تا صبح من خوابم نبرد و خودشان هم می‌دانند که آن حرفی را که زدند برای هیچ‌کس خوب نبود. حرفی را زدند که شایسته نبود و من هم جزو آن سه وزیر کمیسیون بودم و این حرف را نتوانستم تحمل کنم.

هاشمی- تکرار نفرمائید.

وزیر امور خارجه -... بسیار خوب

حاذقی- ایشان عصبانی بوده‌اند و از روی عصبانیت فرموده‌اند.

وزیر امور خارجه -... راجع به آذربایجان که امروز گفت و گو شد بهتر این بود که چهار نفر از وزرای ما که آذربایجانی هستند، تفاوت ندارد ایرانی هستند (صحیح است) و بهتر از من ترکی حرف می‌زنند آن‌ها هم می‌آمدند و در این خصوص حرفی می‌زدند و صحبتی می‌کردند اما من چون اطلاعی داشتم آمدم مجلس شورای ملی را از آن اطلاع خود مستحضر سازم بدبختانه ما دیدیم یک اشخاصی که معلوم نیست کی هستند یک تلگرافاتی به یک جاهائی که شنیده‌اند یک عده‌ای نشسته‌اند و یک کاری دارند می‌کنند و برای دنیا دارند صحبت می‌کنند و کار می‌کنند این‌ها هم ضمناً یک تلگرافاتی می‌کند (حاذقی – خاک بر سرشان بکنند...)

میل شان کشید یک چند تا تلگراف بکنند و این اسباب نگرانی همه آقایان شده‌است (صحیح است) (جمال امامی – اسباب نفرت شده‌است) نفرت، نگرانی، انزجار هر چه می‌خواهید بگوئید (صحیح است) که چرا؟ این‌ها کی هستند، از جانب کی تلگراف می‌کنند (صحیح است) و من چون وزیر خارجه بودم یا الآن هستم، تا حالا مجبورم، تلگراف کردم به مأمورین خودم که یک چنین تلگرافی یک اشخاصی می‌کنند که آن اشخاص معلوم نیست کی هستند و در آن محافل و مجالس آن‌ها را نمی‌شناسند یک تلگرافاتی هم خوشبختانه از خارج شد اما دنیا اینطور که اینها تصور می‌کنند نیست! (صحیح است - احسنت) دنیا اینطور که این‌ها تصور می‌کنند نیست! یک مردمان بزرگی که می‌نشینند در کارهای بزرگ عالم حرف می‌زنند به این حرف‌ها گوش نمی‌دهند (صحیح است) به این پرت و پلاها که یکی توی خانه شان نشسته‌است آن هم به یک عبارتی که فارسی و فرانسه اش هم غلط است آن‌ها اعتنا نمی‌کنند و اهمیتی نمی‌دهند. (صحیح است) این را من پرسیدم حالا برای اینکه بگوئیم که حرف من یک کلمه کم و زیاد شده‌است من این تلگرافی که در جواب من یک مرد محترمی داده که آقا این‌ها کی هستند و به کجا تلگراف کرده‌اند، می‌خوانم. گفتم مردمان بزرگی که در آنجا نشسته‌اند و دنیا را می‌خواهند روی یک اساس صحیحی قرار بدهند می دانند به چه تلگرافی گوش بدهند و می دانند چه بکنند و چه نکنند (صحیح است) اگر چه چیزی که نماینده رویتر از آنجا راجع به آذربایجان نقل کرده‌است بقدری که حاکی بوده‌است ابداً درش اساسی نمی‌دادم معذلک چون استفسار فرموده بودید چاره جز تحقیق نبود ناچار مراجعه به مقامات عالیه کردم و موضوع را پرسیدم باعث خنده زیاد حضرات شد بقدری که من خجلت کشیدم (احسنت – خنده نمایندگان) و بطور قطعی به من اطمینان دادند که اصلاً ذکر کلمة آذربایجان در آنجا نشده‌است (احسنت – کف زدن حضار)

جمعی از نمایندگان- رأی اعتماد بگیرید

یمین اسفندیاری- آقا بنده اخطار داشتم نوبت بنده‌است (پشت تریبون رفتند)

جمعی از نمایندگان- آقای یمین بگذارید رأی اعتماد بگیرند بعد بفرمائید.

یمین اسفندیاری- ممکن نیست آقا صدر یک گزارشی فرمودند که در آن اسم بنده برده شده‌است باید با حضور خودشان عرض کنم بعد ممکن است ایشان رأی نداشته باشند حرف من بماند. (جمعی از نمایندگان با همهمه- آقای یمین بگذارید برای بعد) تأمل کنید آقا اگر شما مردمانی هستید که عقیده دارید و در عقیده تان ثابت هستید حالا و نیم ساعت دیگر و یک ساعت دیگر فرق نمی‌کند آقای صدر نخست وزیر در پشت تریبون یک گزارشی فرمودند که اسم من در آنجا بود و بنده حالا تا ایشان نخست وزیر هستند باید جواب بگویم (جمعی از نمایندگان با همهمه- آقای یمین بگذارید بعد خواهش همه رفقا همین است) آقا بعد دیگر شما‌ها را کجا ببینم؟ (خنده نمایندگان- رأی رأی)

جمعی از نمایندگان- آقا اعلام رأی بفرمائید.

رئیس- تا ساکت نشوید که بنده نمی‌توانم حرف بزنم. آقای دکتر مصدق اجازه خواسته‌اند صحبت بفرمایند (جمعی از نمایندگان- رأی رأی)

یمین اسفندیاری- هر کس بخواهد حرف بزند بنده اول هستم.

دکتر مصدق- آقا بر خلاف نظامنامه‌است. بنده اخطار قانون اساسی دارم و مقدم بر هر چیز است.

نخست وزیر- اجازه می فرمائید البته مذاکره به اختیار مجلس و خود نمایندگان و رئیس مجلس است ولی بنده امروز در مجلس و بیرون مجلس استدعا کردم که بزودی باید تکلیف دولت را معین بفرمائید که دولت چکاره‌است و چه باید بکند. حالا دومرتبه آن استدعا را تجدید می‌کنم.

رئیس- آقای دکتر مصدق و دو نفر دیگر اخطار دارند می‌فرمایند که قبل از رأی باید بگویند

جمعی از نمایندگان- رأی رأی

حاذقی- ما شما را از ریاست خلع می‌کنیم.

دکتر مصدق- اخطار قانون اساسی بر همه چیز مقدم است

رفیع- آقایان اخطار اول است آقا بفرمائید حرفتان را بزنید.

دکتر مصدق- شما آزادید هر کاری را می‌خواهید می‌کنید عقیده من بر این است که هیچ‌وقت اقلیت و مخالف دولت هیچ صحبت نکند اگر می‌خواهید ما صحبت نکنیم چرا ما آمده‌ایم آقا من اخطار قانون اساسی دارم احترام قانون اساسی قبل از همه چیز لازم است.

جمعی از نمایندگان- آقا رأی اعتماد

جمعی دیگر از نمایندگان- آقایان اجازه بدهید صحبت بکنند.

رئیس- بعضی از آقایان می‌گویند بگذارید صحبت کنند (بعضی از نمایندگان- رأی رأی) آخر آقا اجازه خواسته دکتر معظمی- بنده اخطار نظامنامه‌ای دارم.

رئیس- بفرمائید.

دکتر معظمی- مطابق مقررات مجلس تمنا می‌کنم موافقت بفرمایند بگذارند آقای دکتر مصدق حرفشان را بزنند، آقایان یک سال و نیم سابقه دارند اخطار نظامنامه‌ای همیشه مقدم است آقای رئیس مجلس اجازه بفرمائید ایشان صحبت بکنند.

رئیس- آقای دکتر مصدق شما مخالفید با رأی اعتماد؟

دکتر مصدق- بعد از عرض بنده فوراً رأی اعتماد بگیرید.

رئیس- بفرمائید.

- بیانات آقایان دکتر مصدق و وزیر دارائی و وزیر دادگستری

۵- بیانات آقایان دکتر مصدق و وزیر دارائی و وزیر دادگستری

دکتر مصدق- چون آقای نصرالملک هدایت که واضع قانون اساسی هستند فرمودند که عزل و نصب وزراء با شخص پادشاه‌است باید مطالب روشن بشود و محرز باشد. چون یک مطلب که در این مجلس صحبت می‌شود باید جواب گفته شود که حقیقتاً مطلب روشن بشود. اینطور فرمودند که عزل و نصب وزراء با شخص پادشاه‌است ولی از آنجا که ناصرالملک می‌خواست یک احترامی به انتخاب شخص پادشاه بگذارد این کار را معمول کرد. خیر آقا این اصل قانون اساسی یک اصل تشریفاتی است، برای اینکه وقتی رئیس دولت را شاه معین می‌کند وزراء را خود رئیس دولت معین می‌کند اگر بنا بود عزل و نصب وزراء با شاه باشد باید وزراء را هم شاه معین کند و رئیس دولت هم دیگر مسئول نباشد. این یکی را که راجع به نصب است ولی راجع به عزل وزراء اصل ۶۷ می‌گوید در صورتی که مجلس شورای ملی یا مجلس سنا به اکثریت تامه عدم رضایت خود را از هیئت وزراء یا وزیری اظهار نمایند آن هیئت یا آن وزیر از مقام وزارت منعزل می‌شود این راجع به عزل وزراء است وقتی که به یک نخست وزیری رأی اعتماد به کابینه اش داده شد شاه آن وزراء را نمی‌تواند معزول کند. باید مجلس این کار را بکند این حق مجلس است (صحیح است) اما راجع به اینکه عرایض بنده را یک طور دیگر جلوه دادند: من چه می‌گویم آقا؟ من از وقتی که این یکسال و نیم آمده‌ام در اینجا می‌گویم که هیچوقت وضع مملکت از این بدتر نبوده‌است. شما ببینید وضعیت مملکت از حیث زندگی، از حیث فساد اخلاق، و از حیث ارتشاء. از حیث هر چیزی که حساب بفرمائید هیچوقت بدتر از این نبوده حالا دولت‌ها کی‌ها بوده‌اند؟ همین آقایان بوده‌اند، آن کابینه جنابعالی بودید، این کابینه هم جنابعالی هستید آن کابینه شهریور ماه دیگری بوده بالاخره این وضعیت زاده فکر این وزرائی است که در این دوره یکی آمده یکی رفته و باز هم آمده‌است و باز هم رفته‌است، عقیده شخصی بنده این است که باید هیئت دولت از یک اشخاصی که غیر از این وزرا باشند تشکیل بشود و ما نباید همیشه امتحانات خودمان را روی یک نفر و دو نفر بکنیم، بس است آقا این مملکت متضرر شد، خسارت برد، بدبختی برد، ما باید برای این مملکت یک رجالی تهیه بکنیم، اشخاصی که تا بحال وزیر نشده‌اند اشخاصی که به تمام معنی حسن نیت دارند باید در کابینه‌های بعد بیایند بلکه بتوانیم یک عده وزیر پیدا کنیم که در حقیقت قابل باشند به اینکه مملکت را اداره کنند این اشخاص لایق اینکه مملکت را بتوانند اداره کنند نیستند، چرا؟ برای اینکه می‌بینید وضع مملکت بد است، چرا؟ برای اینکه اگر وضعیت مملکت خوب بود بنده یک تصدیق هم می‌دادم و آخرش هم می‌گفتم که آفرین این وزراء هستند که این مملکت را خوب اداره کردند ولی آقا از هر کسی می‌خواهید بپرسید، شما از یک بدبختی که توی کوچه خوابیده بپرسید که آیا این مملکت خوب اداره می‌شود، می‌گوید خدا شاهد است خوب اداره نمی‌شود. من دیروز شنیدم که هیئت دولت یک تصویب نامه صادر کرده‌است. تصویب نامه چه بوده‌است؟ این بوده‌است که یک شخصی در «سمیرم علیا» ملکی را در نوزده هزار تومان خریده‌است بعد قشقائی‌ها این ملک را تصرف کرده‌اند، دولت گفته عوض می‌دهیم، بعد چه چیز را عوض می‌دهیم «خیرآباد ورامین» را، چون این شخص این ملک را در ۱۳۱۳ خریده به نوزده هزار تومان، آمده گفته‌است عوض بدهید خیرآباد ورامین را که برای رضاشاه قیمت کرده‌اند در ۱۳۱۷ به هیجده هزار تومان و این هم نوزده هزار تومان است حالا یک تصویب نامه صادر کرده‌اند که در مقابل آن نوزده هزار تومان ملک سمیرم علیا این ملک خیرآباد ورامین را بدهند. این آقایان این تصویب نامه را صادر کرده‌اند. تصویب نامه روی چه اصلی صادر شده‌است؟ یک وقتی یک قانونی آوردند به مجلس برای معاوضه املاک عشایر و تصویب هم نشده‌است و دولت در صورتیکه حق صدور این تصویب نامه را نداشته صادر کرده‌است (محمد طباطبائی- البته حق نداشته‌است) آنوقت چه کرده، این تصویب نامه وقتی از هیئت دولت رفته‌است کی جلو این تصویب نامه را گرفته‌است؟ مجید زاده یک نفر مستخدم درست همان آدمی که در آذربایجان با کار تدین مخالفت کرد زیر آن تصویب نامه نوشته‌است که آقایان شما اشتباه کرده‌اید، خیرآباد ششصد هزار تومان قیمتش است (نمایندگان – احسنت) خیرآباد در ۱۳۲۲ شصت هزار تومان عمل کرده‌است این نمی‌شود با هیجده هزار تومان عوض کرد این رئیس اداره حق شناس، این رئیس اداره درست و وظیفه شناس در مقابل هیئت دولت اعتراض کرده‌است و رد کرده‌است (کام بخش – فردا منتظر خدمت می‌شود) خدا شاهد است اگر این مجید زاده یک مبلغی پول می‌گرفت این کار می‌گذشت و می داند، مملکت ما خراب است! دولت ما خراب است باید این دولت‌ها بروند. یک دولتی مطابق مصالح مملکت بیاید- خرابی کارهای این دولت یکی و دو تا و سه تا و چهار تا نیست، ما استیضاح می‌کنیم، ما آدم هائی هستیم بیکار، ما داخل در کار نیستیم، من وقتی که این کارها را می‌بینم و این حرف مجید زاده را می‌شنوم تا شخصاً جزئیات آنرا ندانم نمی‌گویم، الآن وزیر دارائی بگوید که کجایش غلط است من آدمی نیستم که حرف غلط بگویم. هزار معامله راجع به چای کرده‌اند! این‌ها همه هست! من وقتی که در مجلس حرفی را می‌زنم باید دلیل بگویم، من باید بروم دنبال کار این هیئت دولت را بگیرم (بعضی از نمایندگان – با همهمه – آقا موضوع چای را بفرمائید) ما سی و دو نفر بودیم با این دولت که تصور نمی‌کردیم بتواند منافع دولت را حفظ کند مخالفت می‌کردیم بعد از آن هم ۱۶ نفر از آقایان نمایندگان که خیرخواه هستند از آنجمله آقای هاشمی، آقای تجدد، آقای دکتر معاون، آقای دولت آبادی، آقای نبوی (محمد طباطبائی- آقا این‌ها که خارج از موضوع است) (مهندس فریور- به شما چه، بگذار حرفش را بزند!) این پنج نفر اصالتاً از طرف خودشان و وکالتاً از طرف پانزده نفر دیگر: آقای شجاع، آقای رفیعی، آقای مجید ضیائی، آقای روحی، آقای دکتر آقایان، آقای اعتمادی، آقای ذوالفقاری، آقای مؤید ثابتی، آقای مرآت اسفندیاری، آقای گیو، آقای سلطانی آمدند ما را دعوت کردند و گفتند شما سی و دو نفر هستید و خود آقای صدر هم به ما قول دادند و گفتند که من سید اولاد پیغمبر هستم، استرحام می‌کنم، به من ترحم کنید آقا. گفتیم چه بکنیم برای شما؟ فرمودند که بیائید آبروی ما را نریزید، حیثیت ما را حفظ کنید (نخست وزیر – آقا من کی این حرف‌ها را زدم؟) بیائید به برنامه من رأی بدهید، من اگر چهل نفر مخالف داشتم می‌روم و استعفا می‌دهم ما هم قبول کردیم آنوقت عده ما در مجلس سی و دو نفر بود، شانزده نفر دیگر هم اضافه شده‌است می‌شود چهل و هشت نفر آنچه را که ایشان تعهد کردند و من هم دروغ نمی‌گویم چهل نفر بود و حالا هشت نفر هم بیشتر داریم و الآن هم رأی بگیرید اگر آقا ماندند ما از فردا تمام عملیات این دولت را استیضاح می‌کنیم. اگر دولت یک کار خلاف قانون بکند فوراً استیضاح می‌کنیم ولی اگر آقا به قول خودشان وفا کردند و رفتند ما با این اکثریت کوچک و اکثریت بزرگ، اکثریت خادم به مملکت ایران هستیم همه با هم متحد می‌شویم که انشاءالله به قول معروف بتوانیم کشتی این مملکت را به ساحل نجات برسانیم و بلکه بتوانیم کاری برای مملکت انجام بدهیم.

وزیر دادگستری- بنده دفعه قبل چون جناب آقای نخست وزیر حضور نداشتند به خودم حق دادم که بیایم اینجا و بنام ایشان صحبت کنم ولی این دفعه چون یک راه حلی بنظرم رسید خواستم عرض کنم.

چون بنده اینطور استنباط می‌کنم که منظور آقای دکتر مصدق این است که کار این مملکت اصلاح شود ما هم که همه مایل هستیم کار مملکت اصلاح شود و تصور می‌فرمایید که فقط و فقط این‌هایی که اینجا نشسته‌اند و اسمشان وزیر است این‌ها فقط عایق شده‌اند. بنده از طرف خودم و بنام رئیس دولت عرض می‌کنم که اگر تفوه شود که خدای نکرده کوچکترین آنتراو باشد و یک سدی از بودن ما در جلوی پیشرفت مملکت باشد ما همه مان حاضر خواهیم شد خودمان را فدا کنیم و بنده فعلاً یک راه حلی پیدا کردم و تصور می‌کنم که اگر آقایان موافقت بفرمایند تمام اصلاحات مملکت در این است، بنده اینطور فرض می‌کنم فکری است ممکن است اشتباه بکنم و آقایان ممکن است بنده را از اشتباه بیرون بیاورند. عرض کنم بنده نظرم این است که آقایان رأی ندهند به هیئت دولت و دولت ساقط شود ما هم تشکر می‌کنیم و از این در خارج می‌شویم و جناب آقای دکتر مصدق قبول کنند ریاست دولت را و آن اشخاص لایقی را که در نظر دارند و آن‌هایی را که گفتند و جوان‌های پاکی را که در نظر دارند به جای این اشخاص ناپاک بیاورند و با هم بنشینند و دولت را تشکیل بدهند و مملکت را اصلاح بکنند. اما راجع به موضوع تصویب نامه‌ای که فرمودند آقای وزیر دارائی الآن توضیح می‌دهند: (دکتر مصدق – همه اش صحیح است)

وزیر دارائی- مطالبی را که آقای دکتر مصدق می‌فرمایند اغلب یا بهشان اطلاع غلط می‌رسد یا خدای نکرده می‌خواهند اظهاراتی بکنند که افکار را مشوب بکنند. عرض کنم خدمتتان این تفصیلی را که راجع به معاوضه املاک فرمودند اولاً قانون تعویض املاک سابق مدتی است نقض شده و پیشنهادش به مجلس آمده و تا تصویب نشود هیچ ملکی را در مقابلش ملکی عوض داده نمی‌شود و این اولاً و اما اینکه فرمودند این بوده‌است:

پیشنهادی شده‌است راجع به اینکه یکی از املاک قشقائی‌ها را که آقای شیروانی خریده بودند (حالا نمی دانم آقا روابطشان با شیروانی چه بوده‌است) این ملکی بوده‌است که سابق املاک قشقائی‌ها را تصرف کردند و می‌خواستند بفروشند آقای شیروانی به نوزده هزار تومان در هشت سال پیش خریده‌است، مبالغی هم خرج کردند و در این مدت زحمت در این ملک کشیده‌است چون دولت موافق است که املاک قشقائی‌ها به خودشان مسترد شود در نظر گرفته شد که یک ملکی مشابه آن و در حدود آن در عوض بدهند، یک گزارشی اداره مربوطه داده‌است و در هیئت هم رفته‌است هیئت وزراء هم نظرشان این بود مادام که قانون از مجلس نگذرد همچو کاری نمی‌توانیم بکنیم و بنده هم نوشتم تمام معاوضاتی که صحیح باشد یا غلط باشد تا قانون نگذرد و قانون به تصویب مجلس نرسد هیچ کاری نمی‌شود کرد و موافقت نمی‌شود (دکتر مصدق- الآن مجید زاده را بفرستید بیاید اینجا تا معلوم شود که من دروغ نمی‌گویم (مهندس فریور- خودش تصدیق می‌کند که می‌خواستند بکنند منتهی مجید زاده مخالفت کرده‌است) اجازه بفرمایید. عرض کنم حضورتان تصویب نامه صادر شده که املاک را بعد از گذشتن قانون و رسیدگی تعویض کنند (بعضی از نمایندگان - پس شده‌است) تعویض نشده‌است (همهمه نمایندگان – زنگ رئیس) آقای دکتر مصدق راجع به چای گفتند (دکتر مصدق- عملیات شما همینطور بوده‌است).

رئیس- آقای دکتر مصدق اجازه بفرمائید حرفشان را بزنند.

دکتر مصدق- بنده استدعا می‌کنم مجیدزاده را بفرمائید بیاید اینجا تا ثابت شود من دروغ می‌گویم یا ایشان.

وزیر دارائی- اجازه چای در زمان این کابینه به کسی داده نشده‌است و اگر اجازه هم داده شده‌است شاید در زمان کابینه آقای بیات بوده‌است و تعویضی ملکی هم به‌هیچ‌وجه نشده‌است و قبل از گذشتن قانون نه تعویض شده و نه خواهد شد و هر چه را هم که آقا راجع به این موضوع بفرمایند بنده تکذیب می‌کنم.

- اخذ رأی اعتماد نسبت به هیئت دولت

۶- اخذ رأی اعتماد نسبت به هیئت دولت

جمعی از نمایندگان- رأی رأی

رئیس- آقایان موافقند که رأی بگیریم؟ (گفته شد – بلی) رأی می‌گیریم. آقایانی که موافقند ورقه سفید می‌دهند آقایان مخالف ورقه آبی می‌دهند (مهندس فریور- عده حاضر را هم اعلام بفرمائید) فعلاً عده حاضر ۱۱۳ نفر است (هاشمی- آقایانی که موافقند ورقه سفید با اسم می‌دهند) عده ۱۱۴ نفر شد ورقه اگر اسم نداشته باشد محسوب نمی‌شود.

اخذ رأی بعمل آمد

رئیس- آقای صادقی و آقای مسعودی هر دو می شمارند.

(شماره آراء بعمل آمده ۶۹ ورقه سفید و ۴۰ ورقه کبود و دو ورقه سفید بی اسم شماره شد)

دکتر مصدق- چهل رأی ما حاضر شد آقای صدر خود شان تکلیف خود شان را بدانند.

رئیس- عده حضار ۱۱۴ نفر ورقه سفید علامت قبول ۶۹ ورقه کبود علامت رد ۴۰ (دکتر کشاورز- یک رأی اشتباه شده‌است) کجا اشتباه شده‌است؟

شماره شد و همینطور است اشتباهی ندارد.

بنابراین با ۶۹ رأی اعتماد به هیئت دولت داده شد.

اسامی موافقین آقایان: مرآت اسفندیاری- فرهودی- حاذقی- دکتر آقایان- خلعت بری- عماد تربتی- فرود- ملایری- اخوان- امام جمعه شیراز- فرج الله آصف- روحی- بوشهری- فولادوند- ساسان-سید ضیاءالدین طباطبائی- بهبهانی- دهستانی- صدریه- گیو- مخبر فرهمند- فیروزآبادی- یمین اسفندیاری- تولیت- اسعد- دشتی- جواد مسعودی- عباس مسعودی- دکتر کیان- فرخ- فاطمی- دکتر طاهری- خلیل دشتی- کاظم جلیلی- پوررضا- آریه- محمد علی- مجد- مؤید ثبتی- ملک مدنی- سنندجی- کاظمی- قبادیان- ظفری- جمال امامی- علی اقبال- حیدر علی امامی- ذوالقدر صفوی- ذوالفقاری- سرتیپ زاده- نقابت- نمازی- حشمتی- محمد طباطبائی- امیر تیمور- شریعت زاده- اردلان- سیف پور- فاطمی- معدل- دولت آبادی- مجد ضیائی- دکتر مجتهدی- دهقان- دکتر معاون- اعتماد - تهرانی- نجومی- گله داری- ثقه الاسلامی.

اسامی مخالفین- آقایان: فتحعلی ایپکچیان- مهندس فریور- دری- طوسی- فتوحی- دکتر رادمنش- رفیع- مهندس پناهی- حکمت- عدل- افشار صادقی- مظفرزاده- اسکندری- تیموری- لنکرانی- عزت الله بیات- دکتر زنگنه- عامری- دکتر کشاورز- دکتر معظمی- اکبر- فداکار- طهرانچی- مقدم- دکتر مصدق- آوانسیان- شهاب فردوسی- گرگانی- ذکائی- دکتر فلسفی- افخمی- رحیمیان- کامبخش- ایرج اسکندری- ابوالحسن صادقی- فرمانفرمائیان- آشتیانی- صدر قاضی- بهادری- پروین گنابادی

ورقه سفید بی امضاء دو برگ

نخست وزیر- با تشکر از حسن ظن آقایانی که رأی موافق داده‌اند و به این بنده و به این دولت رأی اعتماد داده‌اند و موافقت فرمودند می‌خواستم دو کلمه عرض کنم و طرف خطاب بنده هم جناب آقای دکتر مصدق هستند. بنده نمی‌خواهم هیچوقت بدون نزاکت به ایشان عرضی کرده باشم و ایشان را همیشه محترم دانسته و می دانم لیکن توقع دارم که ایشان فرمایشاتشان را تا یک اندازه و طوری بفرمایند که صحت داشته باشد و اشتباه نکنند. اولاً آقا هر چه می‌خواهند استیضاح بفرمایند، سئوال بفرمایند، خیلی خوب بفرمایند، بنده هم خیلی خوشوقت هستم که آقایان استیضاح بکنند، سئوال بکنند بلکه دولت بتواند با یک عزم و جد وافی و کافی کار بکند (صحیح است) و این را هم ضمناً عرض می‌کنم که شخصاً اهل مبارزه نیستم، آمده‌ام کار کنم، اگر کار پیشرفت کرد آقایان هم موافقت می‌فرمایند همراهی می‌فرمایند برای مملکت کار می‌کنیم، مخالفت یا این گفت و گوها فعلاً مقتضی نیست. نیت بنده هم این نیست و هم نمی‌خواهم یک چنین شهرتی در مبارزه پیدا کنم، در زندگانی خودم اصلاً اهل مبارزه نیستم. اما اینکه فرمودند: بنده استرحام کرده‌ام. کی بنده استرحام کردم؟ بنده گفتم به من رحم کنید؟ بنده بیزارم از یک چنین کاری، بنده از فلک هم توقع ندارم، بنده وکیل کارهای مجلس هستم، اینطور به من رأی دادید، حالا بنده از طرف مجلس وکالت دارم، هر چه مجلس بگوید اجرا می‌کنم و امر این مجلس را اجرا می‌کنم، میل ندارید نمی‌کنم. توقع چه چیز است؟ استرحام چه چیز است؟ کی بنده همچو عرضی را کردم که می فرمائید؟ دوم اینکه فرمودند من استعفا بدهم (دکتر مصدق- صحیح است) مطلب این بود وقتی که شما فرمودید که اگر از چهل متجاوز تا چهل و پنج تا پنجاه رأی مخالف داشته باشید می‌توانید کار بکنید؟ گفتم خیر، فرمودید آنوقت چه می‌کنید؟ گفتم که استعفا می‌کنم. کی گفتم تعهد می‌کنم، اگر چهل مخالف داشتم استعفا بکنم؟ با آقای طهرانچی یا یکی از آقایان دیگر که صحبت فرمودند گفتم آقا موقع این مملکت موقعی نیست که هر روز دولت بیافتد من برای خودم نمی‌گویم برای مملکت می‌گویم بهتر این است که آقایان بنشینند اکثریت و اقلیت (من از هر دو طرف تقاضا می‌کنم) و توافق کنند و یک شخص دیگری را که مناسب تر و قادرتر برای پیشرفت کار باشد او را انتخاب کنند و بنده هم استعفا می‌دهم، حالا هم همین استدعا را می‌کنم و خواهش می‌کنم آقایان نسبت به یک نفر دیگری موافقت بفرمایند و بنده را هم معاف بفرمایند خیلی هم ممنون می‌شوم (احسنت – کف زدن حضار)

- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

۷- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

رئیس- اگر موافقت می فرمائید جلسه را ختم کنیم (صحیح است) جلسه آتیه روز یکشنبه ۸ مهر ماه سه ساعت پیش از ظهر دستور لوایح موجود.

(مجلس یک ساعت و ربع بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی

سید محمد صادق طباطبائی