مذاکرات مجلس شورای ملی ۴ شهریور ۱۲۸۹ نشست ۱۳۴

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری دوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری دوم

درگاه انقلاب مشروطه
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری دوم


مجلس شورای ملی ۴ شهریور ۱۲۸۹ نشست ۱۳۴

مجلس شورای ملی ۴ شهریور ۱۲۸۹ نشست ۱۳۴

جلسه ۱۳۴

صورت مشروح روز شنبه ۲۱ شهر شعبان المعظم ۱۳۲۸

مجلس سه ساعت و نیم قبل از ظهر در تحت ریاست آقای ذکاءالملک تشکیل گردید.

صورت مجلس روز پنج شنبه را آقای معاضد الملک قرائت نمود.

رئیس ـ در صورت مجلس اگر ملاحظاتی هست؟ بفرمائید.

سید محمد باقر ادیب ـ چندی قبل بنده کتبا سئوالی از آقای وزیر داخلی کرده بودم در باب انتظام عربستان هنوز برای جواب حاضر نشده اند میخواستم ببینم در این باب ترتیبی داده شده یا خیر.

رئیس ـ عرض کردم در صورت مجلس آقایان اگر فرمایشی دارند بفرمایند سئوال شما فرستاده شده البته جواب خواهند داد.

وکیل التجار ـ در خصوص غائبین با اجازه که اینجا صورت مجلس نوشته شده است چون غائبین با اجازه عذر موجه داشته باشند و به این جهت استدعا میکنم عذر ایشان را مخصوصا در صورت مجلس بنویسید والّا بنده ممکن است در منزل کارهای شخصی داشته باشم و بنویسم که چون عذر دارم نمیتوانم بیایم دیگر اینکه پریروز راپورت کمیسیون اجازه داشتند و حال آنکه باید از رئیس اجازه بگیرند.

رئیس ـ این را ما هم در هیئت رئیسه مذاکره کرده ایم که اقایانی غایب میشوند باید عذر موجهی ذکر نمایند به جهت اینکه به عذرهای غیر موجه نمیتوان اجازه داد که غایب شوند البته کسانی که غیبت میکنند یا باید مریض باشند یا اینکه واقعا یک کاری خیلی فوری داشته باشند که نتوانند بیایند.

سلیمان میرزا ـ بنده به همین ملاحظه که آقای وکیل التجار ذکر کردند خواستم عرض کنم که آقای میرزا میرزا داوود خان مدتی است مرض کلیه دارد و به این جهت نمیتوانند بیایند محض اطلاع عرض کردم که مدتی غایب بدون جهت نباشد.

کاشف ـ در مسئله سئوال بنده از وزارت عدلیه اظهار بنده خصوص صدر الاسلام نبود بنده گفتم صدر الاسلام وعده و اینکه سایرین را اسم نبردم برای این بود که وقت مجلس را تلف نکرده باشم فقط صدر الاسلام شاکی نبوده خیلی اشخاص هستند که شاکیند و اسم مشکوه الاطبا هم در صورت مجلس نوشته نشده است.

محمد هاشم میرزا ـ اینکه در صورت مجلس نوشته شده است که معاون وزارت عدلیه جواب داده اند صدر الاسلام متهم به بعضی جنایات بوده است به نظر بنده همچو لفظی را نگفت فقط گفت که متهم به خیانت در وکالت و کاغذ سازی و غیره لفظ خیانت در اینجا گفته نشده.

رئیس ـ ورود آقای حاجی امام جمعه خوئی را به مجلس تبریک میگوئیم و اظهار امیدواری مینمائیم که سایر علمای خمسه هم زودتر به مجلس تشریف بیاورند که عده نمایندگان تکمیل شود اگر چه نمیخواهیم از موضوع خارج شویم ولی بنا بر اینکه راجع به یکی از نمایندگان محترم است که تا کنون وقت خودش را از برای امورات شخصی خودش را هم صرف مجلس کرده است و به حیثیات مجلس شورای ملی بر میخورد گمان میکنم که مجلس لازم بداند که از آن مذاکره بنمائیم آقای حاجی سید نصر الله هم که در نظر نمایندگان البته مقامی دارند در یکی از روزنامه ها نسبت به ایشان توهینی شده است که در واقع به مجلس شورای ملی بر میخورد و گمان میکنم مجلس شورای ملی هیچ راضی نیست که درباره ایشان یک همچو توهینی بشود و گمان میکنم که مجلس شورای ملی با من همراه باشد در اینکه اظهار نفرت از مندرجات این روزنامه ها نوشته میشود و توهین و تخفیف از اشخاص مینمایند هیچ وقت ملایم طبع مجلس شورای ملی نیست حالا آقای حاج سید نصر الله هم اگر بخواهند در این باب توضیحات بدهند البته نمایندگان محترم مساعدت خواهند فرمود. عموم تصدیق کردند.)

سید نصر الله ـ پریروز آقای آقا سید حسین اردبیلی مرا خواستند و به من فرمودند که یک جریده از ملا نصر الدین آمده است (این نمره آخری) و بعضی توهینات از تو کرده است و صلاح نمیدانم که این نمره منتشر شود به این جهت آن قدری را که در نزد من است توزیع نکردم و یک چیزی هم نوشتم به آن ادمی که دور از مرکز است بنده عرض کردم خیلی ممنون هستم ولی اگر خود من موزع این روزنامه بودم توزیع میکردم و از ایشان خواهش کردم همین یک نمرده را به بنده بدهند این است که نمره را از ایشان گرفتم و حالا اگر آقایان اجازه بدهند خودم بخوانم و آن قدری که عجالتا ممکن است

در فقرات آن توضیح بدهم تا بعد اگر کابینه وزراء با من مساعدت نماید داخل محاکمه این مطلب بشویم (آقای مقدس)

مختصری از تاریخ زندگانی آقای سید نصر الله اخوی وکیل مجلس شورای ملی ایران و اقداماتی که در راه مشروطیت و آزادی ایران نموده با شمه ای از معلومات وی (تحصیلات) علم عروض و شاعری - علم فقاهت - علم اصول - حکمت الهی - علم عرفان

(پیشه و حرفه)

وکالت - سیادت - اخوی - اجاق - چهل و یک منبر - شمع دزدی - خوردن کتابخانه ملی - فروختن زمینهای موقوفه که در پشت خانه عین الدوله واقع است - ضبط و تصرف ملک موقوفه موسوم به (لاسیجان که در لواسان واقع است بلع املاک موقوفه بازار زرگران و بعضی دکاکین)

(اقداماتی که در پیشرفت مشروطه اول ایران کرده)

تاسیس انجمن شصت نفری در مجلس انشا اصل دوم و یست و هفتم متمم قانون اساسی تشکیل حوزه علمیه در مجلس - تعیین پنج نفر طراز اول علما در مجلس - منع از قطع حقوق مفتخواران در کمیسیون مالیه مجلس - اصرار در برقراری نیول برگشت کرده و همراهی در دعوت علی اصغر خان از فرنگ به تهران - و نشاندنش به مسند صدارت به واسطه انجمن شصت نفری ووو - تحریک شیخ نوری به برداشتن علم استبداد و رفتن به حضرت عبدالعظیم ووو.

(اعجاز و خارق عادت)

کر شفا دادن - تسخیر علی اصغر خان صدر اعظم نحن بنو عبدامطلب - ما عادانا بیت الا وقد حرب و ما عادانا کلب الا وقد جذب کسی که تاریخ اسلام را بداند درستی کلام نبوی را تصدیق میکند شاید مقاله نمرده حاضره ملانصر الدین به نظر همه آقایان و عموم ایران نرسیده باشد چون مقاله مزبوره مشتمل بر شرح زندگانی من است لهذا لازم میدانم که نقل مقاله را با شرحی که معجلا به خاطر میرسد به عرض عموم ملت برسانم تا عنقریب به نحوی که میسر است با اقدامات کابینه وزراء از محاکمه او دنبال و تعقیب شود و البته در جمیع مطالبی که شرح داده میشود بر مدیر محترم جریده ملانصر الدین بحث و اعتراض ندارم چه آن مردی است دو از این مرکز و بر حسب وظیفه جریده نگاری میتواند مکتوبات واصله ممضا شده را درج نماید نویسنده این مقاله اگر یک نفر از ایرانیان وطن پرست است البته خواسته است ملت بی خبر ایران را هوشیار کند که در آتیه آدم خائن نالایقی را مثل من برای عضویت مجلس شورای ملی انتخاب نکنند در این صورت بهتر بود که از اشاره ووو و نطقهای مزبوره به تصریح بپردازد تا روشن ترک موجب مزید اگاهی اهالی ایران شود.

این مقاله از آن راه که سر تا پا در معنای فحش و استخفاف است البته شایسته مقابله و توجه نبوده و اقتدا با سلافی الماضین سزاوار بودم که گویم و لقد امر علی اللئیم یسبنی فمضیت عنه و قلت لا یعنینی اگر صرف تعرض شخصی بوده امکان صرف نظر و اغماض داشت لکن چون این مقاله به تمامه متضمن وقیعه در حق یک نفر نماینده ملتی است وجدان هیچ یک از وکلا اجازه نمیدهد که مضامین این مقاله کاملاً مکشوف خاطر احاد وکلا و عموم ملت بشود و مسکوت عنه بماند نظری که در این کردم به قسمت منقسم دیدم اول استخفاف از حیث اتصاف به معلومات اگر این اتصاف در من حقیقت داشته باشد و نویسنده آنها را عاروشنارداند الحق من هر یک آنها را مایه شرف و افتخار خود میدانم و همچنین آنجا که برای من تعداد حرفه کرده است چنانچه گفته است (وکالت) افتخار است (سیادت) البته بعد از شرافت اسلام افتخاری بالاتر از این نمیدانم (اخوی) قومی که خلف عن سلف به عمل رعیتی و نان زراعتی خود رندگانی کرده اند از چنین طایفه بودن موجب فخر است (چهل و یک منبر)(اجاق)(شفای کر) خوب بود طرف این استخفاف یا سنعت علت را قرار میداد و چنانچه این عادات یا توسلات را منافی با اساس تمدن میدانست بهتر بود به مردمی که قریب دویست سال است این خانواده را مطاف یا ملاذ خود میدانند نصیحت مینمود یا از کلیه خانواده رسالت و بالخصوص این طایفه قطع ارتباط کنند بلکه درستی یا استشفا و استشفاع تخم بفض و کینه بنی فاطمه را در دل بکارند و ریشه های بنت نبوت را از بیخ و بن برکنند مگر مشکلات مملکتی زودا زود حل و تصفیه شود البته در این صورت که ملت ایران از مشیه اسلام انحراف وررید وار تقلد این دین تن زد و شعار و آثار اسلام را جزء خرافات دانست دیگر مثل من کسی را انتخاب نخواهد کرد و قبل نویسنده بامره از این تشویس و نگرانی راحت و فارغ خواهد شد (شمع دزدی) اشاره به لیله عاشورا است ولی مراد از این کلمه مبهم است بقعه که در آن شب چندین خروار شمع بیرون از حساب زن و مرد با نهایت رضا و شوق مندی در آنجا میاورند دزدی شمع باور کردنی است.

قسمت دوم مقاله راجع بتجاوزات حقوقی که حیرت است این صاحبان حقوق یا متولیان اوقاف و موقوف عیهم کجایند که در این سنین متکاثره اینهمه رقبات را من بلع کنم و انها همچنین برای نمونه تصدیق نویسنده و او یکنفر از من شکایتی درمحکمه اظهار نکرده باشد انشا الله بعد از تنبیه نویسنده زیاده بر این ساکت نمی مانند که حقوقشان در دست من ضایع شود بهر حال این قسمت متضمن چند فقره است.

(زمین های وقفی پشت خانه عین الدوله) اگر در این امتداد یعنی از دروازه دوشان تپه تا دروازه دولاب کسی یک وجب زمین وقفی در تصرف من سراغ داشته باشد و همچنین اگر کسی معادل یک من تبریز بذر افشان در قریه (واسیجان لواسان) ملک وقفی در تصرف دیده یا شنیده باشد تقاضا میکنم که وزارت اوقاف بدون هیچ مراجعه آنها را با عواید ماضیه از من تسلیم بگیرد علاوه در این مقام محترم ملتزمم ضفع قیمت چنین رقبات را برای خدمت به معارف تقدیم کنم بلی در حوالی خانه عین الدوله زمینی از طبقه گذشتگان سلسله برای بنای مسجدی معین بوده حسب التکلیف به مبلغ پنج شش هزار تومان با ضمیمه چند باب دکان ساخته ام ولی هنوز صیغه وقف او را جاری نکرده ام تا عنوان وقفیت محضه پیدا کرده باشد (بازار زرگرها) ندانستم کجا است لکن یک دانگ و نیم تیمچه زرگریها را به ضمیمه یک دانگ و نیم تیچه زرگرها خودم حسب التکلیف و الواصایه وقف کرده ام معذالک از وزارت اوقاف تقاضا میکنم بلکه ممنون میشوم که هم این مراتب را در تحت مداقه و مراقبت کامله خود بگیرد و مرا از رنج مطالبه پس افتاده اجاره مستاجرین خلاصی دهد (کتابخانه ملی) هر که مسبوق است کاملاً میداند من تنها متوسل به کتابخانه نبودم آنچه در نظر دارم بدوا و عودا این اشخاص سمت وکالت در امر کتابخانه یافتند آقا غلامرضا خان پس مظفر الملک - نصرالسلطان آقا مفتح الملک - مترجم الملک - منطق الملک - حاجی سید ابوالحسن - سید محمد راضی مساوات - آقا شیخ محمد تهرانی - آقا میرزا آقای اصفهانی - میزرا تقی خان - اعظام السلطنه خان رئیس معاون وزارت علوم و اطلاعات کامله دارد و همه این آقایان میداند که دیناری از وجوه نقدی و غیر نقدی او را شخصا مداخله نکرده ام کلیه حساب آنجا با اطلاع و تصویب همه راجع به مترجم الملک و در مدت مسافرت ایشان راجع شد به منطق الملک که آن هنگام کتابخانه تحویل شده بود به منزل حاجی صدر السلطنه مقابل مدرسه سپهسالار جدید و این دو نفر رشته حساب را محرز و مضبوط تا به آخر رسانیده و اکنون مختوم و محفوظ.

حاجی سید ابولحسن حاضر است در اینجا باید سه تعطیل امروزی کتابخانه را مجملا تشریح کنم دو روز مسحفظ و کتابدار مدرسه نزد من آمدند که کتارخانه در مرض نهب و غارت و حال مشرف به هلاکت است و شرح دادند که چند نفر قزاق از سوراخ در قهوه خانه که به فضای کتابخانه باز میشود متوجه اساس کتابخانه شدند تفتیش از قهوه چی یا غیر او کردند پس از تحقیق به کتابخانه ریخته سید رضی مستحفظ را بعد از کتک و توی سری بسیار کشان کشان به مدرسه بردند سید گفت مرا چرا میزنید من مستخدمی بیش نیستم موسس کتابخانه دیگرانند که اسامی آنها را در نظامنامه مرقوم است ثانیاً سید را به جهت یافتن نظامنامه به کتابخانه بردند و از آنجا سید را با نظامنامه نزد لیاخوف کشانیدند پس از رسیدن سید لیاخوف ماجرا را پرسید واقعه را شرح دادند چون در نظامنامه ماده ای قید شده بود که در اینجا صحبت پلتیکی ممنوع است وجود این ماده سبب خلاصی سید شد سید پس از رهائی نزد من آمد که تکلیف چیست محتمل است که امشب کتابخانه به غارت برود و در آن هنگامه که هیچ کقدم در تخلیص کتابخانه نمیشد چاره جزء آن به نظرم نرسید که جناب خان رئیس معاون وزارت علوم حاضر را زحمت دادم به منزل خودم بخوانم شاید همراهم فرمایند که کتابخانه با همه ملزومات به مدرسه دارالفنون تحویل شود و از خطر غارت نجات یابد ممنونم که فقط جناب ایشان قبول این تقاضا را کرده فورا فرستادم صندوق و کاری


بردند و همه کتابها و لوازمات را با فهرست کتب و دفاتر حساب یک سر به مدرسه تحویل کردند چنان که اکنون همه آنها در مدرسه حاضر و موجود است در اوقات هیئت رئیسه لازم دانستم با بودن مترجم الملک مجددا و تحقیقا به حساب کتابخانه رسیدگی شود لهذا با حضور خان رئیس و نصرت السلطان و آقای شیخ محمد علی و حاجی سید ابوالحسن و مترجم الملک و غلامرضا خان حسابها را رسیدند ثانیاً ممهور و مختوم به مهر حاضرین به حاجی سید ابوالحسن سپرده شد و اکنون همه کس میتواند جزئیات امر کتابخانه را بفهمد و بسد و با همه صحت ترتیبات کتابخانه باید بگویم من فقط نظارت در امور داشتم و ابدا پیرامون مباشرت کارهای کتابخانه نگشتم بلی دخالتی که در کارها داشتم تقاضای پاره کتب از مردم بود که به توسط من به موجب قبض صاحبانش تحویل کتابخانه شد و همچنین به همت مخبر السطنه زیاده بر هزار تومان تحصیل وجوه اعانه شد که هنوز مبلغی از آن وجوه نزد ایشان است و مبلغی نزد جهانیان و مبلغ دویست تومان نزد جناب مؤتمن الملک است که کمک فرمودند به کسانی که الساعه تعهد اداره کردن کتابخانه را بکنند میتوانند همه آنها را جمع آوری نمایند و همه معاونین و شرکا و وکلا قدیم و جدید کتابخانه را مطلع میسازم هر نوع رسیدگی یا اقدامی را که برای اداره کردن کتابخانه در نظر داشته باشند ممکن است با استحضار وزارت علوم معمول و مبذول دارند در این موقع لازم است که جناب مترجم الملک یاد آوری شوم که بر حسب وظیفه که در عهده داشتند لازم میشود صورت حسابها را موافق ریز مفصل طبع و نشر کنند تا همه کس به جمیع جزئیات حساب آگاه شود از معاون وزارت علوم در خواست میکنم در جمیع مراتب معروضه خصوص امر کتابخانه اقدامات خودشان را کلا حل کنند و اطلاعاتشان را مشروحا به مجلس برسانند خیلی خشنود میشوم قبل از آنکه لایحه مراقبت در امر اوقاف از مجلس بگذرد ابتدای شروع از امور منسویه یا مربوطه به من شود.

قسمت سوم از مقاله راجع به امور دوره قبل از مجلس گذشته در این مقام چون جراید منتشره آن اوقات حافظ افعال و حاکی اعمال همه بوده و هر چه واقع شده در مسمع و مشهد همه اهالی ظهور یافته تطویل و تصدیع نمیدهم فقط میکویم اگر برای احکام امر مشروطیت در مراعات جانب اساسی اسلام احکام مشروطیت در مراعات جانب اساسی اسلام چیزی گفته ام به این گناه معترفم و ختام عمر خودم را به جرم همین یک تقصیر ارزومندم و البته نویسنده تمثیل به این بیت کندلست من خندف آن لم انتقهم من بین احمد ما کان فعل در کمیسیون مالیه هم هیچ وقت قبلا و بعد عضو نبوده و نیستم و در امر تبول یا قطع حقوق هم رأی خلافی نداده ام.

در خصوص میرزا علی اصغر خان هم در خود چیزی سراغ ندارم جزء آنکه مسبوق از قتل او نبودم و روز واقعه اصلا در شهر حضور نداشتم و در عدم ارتباط و اختصاص با آن مرد شهادت و وجدان اهل شهر کافی میدانم در مسئله موافقت یا مخالفت با شیخ نوری و تشکیل انجمن شصت نفری امر با حواله میکنم به مندرجات رساله (عصای موسی) که در استبداد صغیر ذی حجه ۱۳۲۶ در فلسفه حکومت اسلامی نوشته ام و از نظر بعضی آقایان وکلای حاضر گذشته و امیدوارم به زودی به طبع و نشر رساله موفق شوم تا همه شبهات حل شود وهم مقام دقت و عظمت سیاست اسلامی بر جمله عالمیان روشن گردد خیلی عذر میخواهم که این مقدار از وقت مجلس را صرف این مذاکره کردم.

رئیس ـ بعضی از نمایندگان اینجا میخواهم فرمایشاتی بکنند لکن لازم میدانم این را عرض کنم که این یک مطلبی نیست که اینجا مطرح مذاکره شود همین قدر لازم بود مجلس شورای ملی بنمایاند که موافق نیست با بعضی از مندرجات این روزنامه و مقصود این بود که اظهار یک برائت ذمه از طرف مجلس شود در مسئله توهینی که به یکی از اعضاء آن شده است.(عده گفتند باید در این خصوص مذاکره شود.)

رئیس ـ چه حاصلی دارد آن مقصودی که منظور بود حاصل شد دیگر بیش از این نمیشود وقت مجلس را تلف نمود حالا رأی میگیریم در این که مجلس شورای ملی از مندرجات ایمن رونامه اظهار نفرت مینماید هر کس موافق است با اینکه مجلس شورای ملی به هیچ وجه موافقت با مندرجات این روزنامه ندارد قیام کند.(متفقا قیام نمودند.)

(آقا میرزا ابراهیم خان لایحه وزارت مالیه راجع به طلب حاج عدل السلطنه را قرائت نمود که بعد از رسیدگی به حساب ایشان تصدیق کرده بود که مبلغ سی و چهار هزار و سیصد و پنجاه تومان طلب دارند و چون خواسته بود که در مرکز به او داده شود وزارت مالیه یک ده یک از طلب ایشان کسر نموده بقیه را که سی هزار و نهصد و هیجده تومان است قبول کرده بود با اقساط ذیل تسلیم نماید:

جمادی الاولی ده هزار تومان.

جمادی الاخر ده هزار تومان.

رجب ده هزار و نهصد و هیجده تومان.

رئیس ـ خاطر آقایان مسبوق است که این فقره به مجلس آمده و بعد از مذاکره دو مرتبه در آن اخذ رأی شده و به واسطه امتناع آقایان از اظهار رأی اکثریت حاصل نشد در صورتی که اگر به حقیقت ملاحظه کنیم نمیبایست این به مجلس بیاید و تصویب مجلس لازم نبود به جهت اینکه وزارت مالیه و دیوان محاسبات تصدیق کرده اند که این شخص این مقدار طلب دارد دیگر این چیزی نبود که محتاج به رأی مجلس باشد و به مجلس پیشنهاد شود ولی از انجائی که این طور اتفاق افتاده است و دو دفعه در مجلس اخذ رأی شده و نتیجه به دست نیامده است و از وزارت مالیه هم امروز در این خصوص اظهار میشود و کسب رأی مینماید و مایل است که از مجلس بگذرد که تکلیف معین شود این بود که ما دو مرتبه این را به مجلس اوردیم و چون مذاکرات در این باب خیلی شده است خوب است قدری کمتر مذاکرات شود که هم نتیجه به دست بیاید قدری کمتر مذاکرات شود که هم نتیجه به دست بیاید و هم وقت مجلس را چندان تلف نکرده باشیم حالا راپورت کمیسیون هم در این خصوص قرائت میشود. (آقا مرتضی قلیخان راپورت کمیسیون بودجه را قرائت کرد که تصویب کرده بود سی و چهار هزار تومان طلب حاج عدل السلطنه را وزارت مالیه بدون کسر از اول جمادی الاولی ماهی دو هزار و پانصد تومان پردازد تا تمام شود مشروط بر اینکه قبل از وقت تسلیم وزارت مالیه نموده سند پرداخت به ترتیب فوق دریافت دارند.)

وکیل التجار ـ اولاً عرض میکنم که این لایحه به همان شکلی که چندی پیش در مجلس قرائت شد و تقریبا به عنوان اینکه آقایان رأی ندادند رد شد عینا بدون اینکه به وزارت مالیه فرستاده شده باشد یا اینکه کمیسیون تجدید نظری نموده باشد امروز در مجلس قرائت شد و حال اینکه بایستی به وزارت مالیه فرستاده باشند که یک توضیح تازه بدهند یا اینکه کمیسیون تجدید نظری نموده باشد تصور میکنم احتمال داده اند در رأی نمایندگان تغییری پیدا شده باشد یا اطلاعات تازه کسب کرده باشند در صورتی که گمان میکنم نمایندگانی که آن زمان رأی به رد یا قبول داده اند تغییری در رأی ایشان پیدا نشده است دیگر اینکه باید اولاً اساس این قرض را دانست به جهت اینکه زمانی که محمد علی میرزا رفتنی شد و قروضی که داشت و قرار شد دولت قبول کند در کمیسیونی که در آن زمان بود رسیدگی به قروش او شده تمام آنها را ثبت کرده اند و از روی آن تعهد نمودند که دولت بپردازد و حالا این طلب حاج عدل السلطنه نمیدانم از چه بابت است به عقیده بنده باید رجوع کرد به آن صورتی که در آن کمیسیون نوشته شده و از وقتی که آن تعهد شده است چنانچه این فقره در آن است که اصلا نباید به مجلس بیاید و باید همان طور که وزیر مالیه سایر آن قروض را پرداخته این را هم بپردازد بنده نمیدانم در صورتی که جزء آن قرض بوده دیوان محاسبات از چه راه این طور رسیدگی کرده است حساب اگر صحیح است برای چند تومانی چهار قران کسر میشود اگر مثل حساب های سابق است بنائی میکردند و حواله میدادند او دو هزار کم میکرد و به دیگری حواله میداد و همین طور دو هزار کسر میکرد تا اینکه بالاخره تومانی دو هزار به آن بیچاره میرسید که این به عقیده بنده خیلی زیاد است و باید رسیدگی کرد و هر چه در واقع طلب او شد داده شود و اگر مثل حسابهای سابق نیست و واقعا طلب دارد که بنده تومانی یک شاهی را هم مطلحت نمیدانم کسر شود یا ادمی که طلب حقش است و باید تا دینار آخر بگیرد کسر کردند ندارد در هر صورت بنده باید اولاً بدانم که این قرض دولت بوده یعنی در جزء قروضی که در کمیسیون قبول شد هست یا خیر و بعد هم به چه قاعده تومانی چهار قران کسر شده است علاوه بر این در خصوص حوالجات که اینجا نوشته است در باب حساب میرزا نور الله خان که آن روز مرحوم شده بود آن روز رسیدگی شده چیزی باقی نمانده است و تا دینار آخر همه ساله پرداخته شد است و از حوالجات دیگر مبلغی به نظرم باقی بود که آن هم در پارسال وصول شد و

اساساً این باید مدلل شود که این فقره جزء قروضی که در کمیسیون قبول شد هست یعنی این پول قرض دولت حالیه است و باید بدهند یا خیر تا این مطلب مدلل نشود بنده که نمیدانم رأی بدهم و تصویب نمایم به جهت اینکه امثال این خیلی است و محمد علی میرزا با خیلی اشخاص طرف حساب است و اگر ما بخواهیم تمام آنها را بدهم مسلما با دو کرور هم نمیتوانیم آنها را پاک کنیم و اگر که این در باب طلب از شخص محمد علی میرزا است و در جزء آن قروض نیست که از بابت پول خودش که سالی یک صد هزار تومان برای هیچ از این ملت بیچاره میکرد کسر کند والّا در این موقع بنده تا ندانم که انی از چه قبیل قرض است نمیتوانم تصویب کنم به جهت اینکه اطلاع دارم که به غیر از این پنجاه هزار تومان نود هزار تومان صد و پنجاه هزار تومان طلب دارند و همه منتظرند که این چه طور میشود بعد همه را بفرستند و از مجلس مطالبه نمایند.

آقا شیخ ابراهیم زنجانی ـ بنده میخواهم بفهمم که ما در چه چیز مذاکره میکنم اگر در این مذاکره میکنیم که این قرض را بعد از انی که معلوم شد آیا باید داد یا نه این قابل مذاکره نیست البته اگر قرض دولت است مسلما باید داد و اگر مذاکره در این است که این قرض هست یا نیست و محل حرف است که باید داد یا نباید داد باید معلوم شود و بفهمیم آن وقت رأی بدهیم.

رئیس ـ عرض کردم این یک مطلبی است که نباید به مجلس بیاید ولی چون دو مرتبه که آقای وکیل التجار فرمودند رأی گرفته شده امتناع آقایان اسباب این شده که رد و قبول آن معلوم نشد وزارت مالیه هم در این باب تکلیف میخواهد این است که این دفعه به مجلس اوردیم که تکلیفی برای آن معین شود.

کاشف ـ این مطلب آن قدری که راجع است که وزارت مالیه باید وزیر یا معاون حاضر باشد و آن قسمتی که راجع است به کمیسیون باید مخبر کمیسیون حضور داشته باشد و بنده هیچ یک از آنها را نمیبینم.

وکیل الرعایا ـ بنده گمان میکنم که دیوان محاسبات به وظایف خود عمل کرده است وزارت مالیه هم به وظایف خود عمل کرده است اما ما به وظایف خودمان عمل نمیکنم اما در باب حاج عدل السلطنه آنچه که بنده اطلاع دارم مواجب طلب ندارد پول داده است و چیز خریده است و به تن مردم پوشانیده و ما نمیتوانیم بگوئیم که این قرض دولت نیست و باید داد و آن کسی که این حرف را بزند بنده او را لایق مملکت داری نمیدانم وزارت مایه تصدیق کرده است که این قرض دولتی است و باید داد دیوان محاسبات هم تصدیق کرده است منهم که یکی از نمایندگان هستم در اینجا (محل نطق) تصدیق میکنم که این قرض دولت است و باید داده شود.

دکتر علیخان ـ همین طوری که آقای رئیس در ابتدا فرمودند در این باب هیچ مذاکره لازم نیست و باید رأی گرفت ولی این ترتیبی را که از وزارت مالیه پیشنهاد شده است در کابینه سابق بوده است و بنده نمیدانم این وزیر مالیه میتواند به این ترتیب تادیه نماید یا خبر دیگر اینکه باید رأی گرفت و گذراند که کار قانون معارف عقب نیفتد.

رئیس ـ در خصوص ترتیب تادیه آن به عقیده بنده لازم نیست که به مجلس بیاید با وزارت مالیه است هر طوری که ممکن است میپردازد.

معین الرعایا ـ عرض میکنم نظر به خدماتی که حاج عدل السلطنه کرده بود در آن زمان تصویب شد و از کابینه سابق هم سندی در دست او است که این قرض دولت است و باید داد و اینکه دیوان محاسبات از طلب او کسر کرده است نباید ایراد کرد لاید علتی داشته است حساب که نباید یکی یکی جزئیات آن در مجلس بیاید چنانچه آقای رئیس فرمودند چون این مطلب دو مرتبه است به مجلس آمده است و تکلیف معین نشده است خوب است این دفعه زودتر رأی گرفته شود که هم وقتمان بیش از این تلف نشود و هم اینکه تکلیف این مسئله معین شود همین قدر عرض میکنم که این از نظر وزارت مالیه و دیوان محاسبات گذشته وزرای سابق هم تصدیق کرده اند که این طلب باید داده شود.

عزالملک ـ در این خصوص در دو جلسه مذاکرات کامل شد و رأی هم گرفته شد که مذاکرات ختم شود به واسطه اینکه این از قروض دولت است و باید داد دیگر این قدر مذاکره لازم نیست رأی بگیرید و مذاکره را ختم کنید.

سردار اسعد ـ عرض میکنم که این کار را بنده اول دخیل بودم باهیئت وزرای حالیه این حاج عدل السلطنه یک خدمت بزرگی کرده است که کمتر کسی مثل ایشان خدمت کرده است به دولت منجمله جواهراتی که در یک چمدان بوده است و بغته نبود ما هیچ دارای این جواهرات نبودیم و او تمام اینها را بدون عیب تسلیم نمود ما در مقابل این خدمت بزرگ به او وعده دادیم که طلب تو را میدهیم بعد گفتند باید رسیدگی شود این بود که رسیدگی شد و دیوان محاسبات و وزارت مالیه هم تصدیق کرده اند که این اندازه طلب او میشود حالا امدم آقایان وکلا رأی ندادند که این قرض داده شود پس قول به کجا خواهد رفت.

ادیب التجار ـ بنده عرض میکنم کسی نگفته است که قرض حاج عدل السلطنه صحیح است یا نا صحیح عرض میکنم ما نمیدانیم این قرض در آن پرورتکلی نوشته شده است یا خیر یعنی وزیر مالیه در این مجلس نیامده است که بگوید این جزء پروتکل بوده است اما در باب قروض دولتی بنده عرض میکنم که دولت چندین فقره قبض دارد منحصر به جناب حاج عدل السلطنه نیست چه علت دارد که این یک فقره به مجلس آمده است اگر پنج تومان بخواهید برای قرض دولت بدهید فورا آقای افتخار الواعظین میگوید تا بودجه مملکت نیامده است نمیتوانیم رأی بدهیم تعجب میکنم هر روز ما میگوئیم باید مطالب به طور الاهم فالاهم در مجلس مطرح شود و با وجود این دقت خودمان را در این چیزها صرف میکنیم امروز وزیر مالیه اگر تصویب کرد که این در جزء قروض دولتی است و در آن پروتکلی بوده است البته می آید اینجا و یک کمیسیونی میشود و رأی میدهند و اگر از قروض دیگر هم هست البته بعد از اینکه فهمیدیم تصدیق خواهیم کرد والّا این طور نمیشود رأی داد و عرض میکنم که برویم سر دستور.

رئیس ـ اولاً این را عرض میکنم که این هم در جزء دستور بود و ثانیاً این یک مطلبی بود که نباید به مجلس بیاید به طور غلط آمده است و دو مرتبه اخذ رأی شده نتیجه به دست نیامده است این دفعه ما این را به مجلس اوردیم که تکلیف آن معین شود.

محمد هاشم میرزا ـ عرض میکنم در این چند مجلس که در این خصوص مذاکره شده است جزء مکررات چیزی بر معلومات نمایندگان افزوده نشده گفته میشود که این از قروض دولتی است یا خیر البته اگر از قروض دولتی است یا خیر البته اگر از قرض دولتی نبود دیوان محاسبات و وزارت مالیه مداخله در رسیدگی نمینمودند علاوه بر این از قراری که آقای معین الرعایا فرمودند وزرای سابق تمام سند داده اند که این قرض دولتی است و باید داده شود و صیغه انعام و چیزهای دیگر نبوده است که محتاج به این قدر مذاکره باشد خوب است رأی بدهید که این موضوع ختم شود اگر اشکالی دیگر دارید غیر از اینها بفرمائید که مسبوق شویم والّا نباید در یک مطلب چند دفعه داخل شویم و اوقات مجلس را تلف کنیم.

رئیس ـ بنده هم عرض کردم که آمدن این به مجلس اشتباه بوده است و البته اگر قرض دولتی نبود به مجلس نمیامد گمان میکنم دیگر مذاکره کردن در آن فایده نداشته باشد.

مرتضی قلیخان ـ بنده یک مطلب خیلی مهمی را میخواهم عرض کنم اولاً چیزی که در دستور نوشته میشود باید همان وقت نمایندگان اگر قبول ندارند رد کنند والّا بعد از آن نمیتوانند بگویند این مطلب در دستور گذاشته شده است ثانیاً دستوری که معین میشود به جهت این است که نمایندگان که عالم الغیب نیستند باید تحصیل اطلاع بکنند در موقعی که مطرح میشود آن مطالب را رد یا قبول کنند و در اینجا میبینیم آقایان تحقیقات نکرده اند و میخواهند از السنه همدیگر تحصیل اطلاع نمایند این است که وقت مجلس بیهوده تلف میشود والّا آن اقایانی که آن زمان در آن هیئت بودند در اینجا حاضر هستند و ماها که حاضر نبودیم باید از آنها تحقیق کنیم و از مطلب مسبوق شویم یک اعتراض دیگری که به آقایان دارم این است که صورتی را که از روی لایحه وزارت مالیه برداشته و چاپ کرده اند و بین آقایان توزیع نموده اند که این لازحه قرائت شد هیچ یک از آقایان آن لایحه را بیرون نیاورد مقابل خودش بگذارد که ببینند وزارت مالیه چه نوشته است آن وقت هر کدام ایرادات وزارت میکنند مثل این که یکی از نمایندگان میگوید رأی وزیر مالیه لازم است در این خصوص بدانیم در این باب چیست و باید در اینجا حاضر باشد بنده عرض میکنم وزیر مالیه با صراحت در این جا نوشته است که طلب این شخص چه قدر و باید در

اینجا حاضر باشد بنده عرض میکنم وزیر مالیه به صراحت در این جا نوشته است که طلب این شخص چقدر است نوشته کتبی که سندیتش بیشتر از قولی است در این صورت چه ملاحظه در آن هست اگر در باب برات القول میخواهند بفرمائید که آن روز آقای صدیق حضرت در این باب توضیح کامل دادند باز هم اگر ممکن است تجدید نمایند به هر حال بنده میدانم این مسئله محل ایراد نیست و خوب است زودتر در آن رأی گرفته شود که مطلب ختم گردد.

صدیق حضرت ـ این پروتکلی که نوشته شده و امضاء شد در آن فقط قید کردند که دولت باید طلب اتباع خارجی را بدهد و بنده تقصیری که برای این بیچاره میبینم این است که این بیچاره رعیت داخله است اگر رعیت خارجه میبود الان طلب خودش را گرفته بود چون رعیت ایران است باید این طور سرگردان بماند.

اسدالله خان ـ همان طور که آقای سردار اسعد اظهار فرمودند میترسیم که در این خصوص اگر رأی بگیریم رأی منفی اظهار شود و این مطلب را رد نماید و حال آن که امروز به ما معلوم شود که وزرای سابق ما امضای خودشان را در این مورد گرو گذاشته اند و قول داده اند که این قروش عمومی بدهند بنده عقیده ام این است که در صورتی که آنها تصدیق کرده اند این قرض حال سایر قروضی است دولت را پیدا میکند و ما از این قبیل خیلی داریم که به بانک شاهنشاهی بپردازیم و قرض داریم که به بانک استقراض باید بپردازیم خوب است عجالتا این را بگذاریم تا اینکه بودجه بیاید به مجلس آن وقت این را در جزء سایر قروض دولتی محسوب بداریم و رأی بدهیم که پرداخته شود و امروز در این خصوص رأی بگیریم.

افتخار الواعظین ـ نظرم هست مرتبه دوم که این لایحه به مجلس آمد وزیر امور خارجه حالیه که سابقا سمت نمایندگی داشتند اظهار داشتند که این قرض جزء قروضی دولتی نیست جزء قرض شخص است و باید از مواجب محمد علی میرزا داد حالا میخواهم بدانم اگر این در جزء قروض دولتی است که باید وزیر مالیه بدهد و هیچ به این نیست که در مجلس رأی گرفته شود و اگر در جزء قروض شخصی محمد علی میرزا است که البته بنده رأی نخواهم داد که دولت ایران قروض شخصی او را بدهد. (گفته شد وزیر خارجه آن روز همچو اظهاری نکرد.)

مستشار الدوله ـ اولاً اینجا مکرر گفته شد که این نباید به مجلس بیاید لازم شد عرض کنم که این حتما بایستی به مجلس بیاید برای اینکه جزء مصارف عادیه نیست این یک خرج فوق العاده است که دولت امروز باید متحمل شود و همچنین اینکه گفته میشود این از قروض دولتی است یا قروض شخصی این قرض شخصی محمد علی میرزا است پس باید مجلس در این خصوص رأی بدهد و در باب پروتکل آقای صدیق حضرت توضیح دادند آن روزی که قروض محمد علی میرزا را قبول کردیم در مقابل املاک او بود از قبیل حاج فرج و پاره قروض خارجه بود قروض خارجه را آن روز ما به موجب آن پرتکل به توسط وزیر امور خارجه قبول کردیم که داده شود دیگر بعد از آن قرض قبول نشد نه راجع به داخله و نه خارجه اما طلب حاجی عدل السلطنه به دلیل اینکه آقای سردار اسعد فرمودند که این میتوان گفت در زمره مباشرین امور محمد علی میرزا شخص اول کسی بود که خدمت به ملت کرد یعنی اگر او نبود آن جواهراتی که نزد او بود تلف میشد و تقریبا دو کرور به ملت ضرر میخورد این شخص با وسائلی که در دست داشت فورا آمد و ارائه به طریق کرد که ما با چه وسائل آن جواهراتی را به دست بیاوریم این بود که در مقابل این خدمات آن روز به او قول دادیم که طلب این شخص را خود دولت بدهد و در این صورت گمان نمیکنم دیگر ابهامی برای این مسئله باشد که ما این قدر در آن مذاکره کنیم در اینکه جزء قروض محمد علی میرزا است شکی نیست ولی همان طور که عرض کردم برای پاداش خدمات او وزرای سابق قول دادند طلب او را بپردازند و البته ما باید اعمال خوب را تشویق کنیم که اسباب امیدواری سایرین شود و این ۳۴ هزار تومان هم در مقابل خدماتی که او کرده است این قدر اهمیتی ندارد.

رئیس ـ معلوم میشود اکثریت مجلس بر این است که رأی بگیریم رأی میگیریم از بابت تصویب حاجی عدل السلطنه مطابق راپورت کمیسیون بودجه کسانی که تصویب میکنند ورقه سفید خواهند انداخت. (ورقه رأی اخذ و استخراج شد.)

معاضد الملک ـ عده حضار ۶۹ ورقه سفید ۳۹ ورقه آبی ۶ امتناع ۲۴.

رئیس ـ با اکثریت تصویب شد.

کسانی که تصویب کرده اند:

ضیا الممالک - دکتر اسمعیل خان - آقا شیخ ابراهیم زنجانی - مؤتمن الملک - نجات - شیخ اسمعیل هشترودی - معتمد التجار - صدر العلما - فارسی - میرزا ابراهیم خان - ابو القاسم میرزا - معاضد السلطنه - وکیل الرعایا - حیدر میرزا - شیخ غلامحسین - لسان الحکماء - میرزا احمد قزوینی - سید جلیل - منتصر السلطان - وحید الملک - حاجی آقا عبدالحسین بروجردی - فهیم الملک - صدیق حضرت - مستشار الدوله - دهخدا - سردار اسعد - سید محمد باقر ادیب - امام جمعه خوئی - معاضد الملک - سید نصر الله - معزز الملک - ذکاءالملک - معین الرعایا - صنیع الدوله - میرزا ابراهیم قمی - ممتاز الدوله - مشیر الدوله - مرتضی قلیخان.

کسانی که رد کرده اند:

حاجی محمد کریم خان - سلیمان میرزا - ادیب التجار - شیخ علی خراسانی - مدرسی - وکیل التجار.

راپورت کمیسیون معارف راجع به فقره چهارم از ماده ششم که از طرف وزارت معارف افزوده شده بود و پیشنهاد آقای مشیر الدوله راجع به ماده دهم پیشنهاد حاجی عزالممالک راجع به ماده یازدهم قانون اداری معارف قرائت شد کمیسیون فقره چهارم را این طور تصویب کرده بود.

۴.اداره کردند موقوفاتی که قبولی مخصوصی ندارد و موقوفاتی وجود آن از مطلق به ریاست صرف شود و صرف فوائد آنها در اصلاح مکاتب و مدارس و فوائد عامه و نیز اداره کردند کلیه موقوفاتی که تولیت یا نظارت آنها مستقیما راجع به دولت است در باب پیشنهاد آقای مشیر الدوله راجع به ماده دهم که مبنی بر اینکه فقره دوم از ماده دهم را مجلس مشاوره اداری قرار داده سایر فقرات ماده مزبوره را از وظایف هیئت مشاوره علمیه قرار بدهند کمیسیون بعد از مذاکره بالاخره ماده دهم را عینا تصویب و فقط لفظ (هیئت مشاوره) را به عبارت (هیئت شورای معارف) تبدیل نموده و اظهار نموده بود ذکر مجلس مشاوره اداری راجع به نظامنامه داخلی است و ذکر آن در این مورد خالی از ضرورت است.

در باب پیشنهاد حاجی عزالممالک کمیسیون عینا چهارم مطرح مذاکره شده بالاخره برای اینکه تجدید نظری در آن شود رجوع شد به کمیسیون پیشنهادی هم آقای حاجی سید ابراهیم مدرسی به عبارت ذیل نمود (لفظ نظارت در موقوفاتی که وجوه در مطلق مصارف بره صرف شود اضافه شود) در باب ماده دهم بعد از مذاکره مجلس عینا تصویب کمیسیون را پذیرفته و در این باب اخذ رأی شده با اکثریت تصویب شد.

ماده دهم وظائف هیئت شورای معارف اول: حل غومض امور معارف - دوم: تسویه اختلافات بین مکاتب و مدارس - سوم: رد و قبول تالیفات معینه برای مدارس و مکاتب - چهارم: مشورت و مدارک و نواقص و تعلیمات و لوازم تحصیلات ثلثه از وجوه اعانه و غیره و ترجیح بعضی تدارکات به مقتضیات حال - پنجم: تعیین مصرف وجوه فوق العاده که به رسم هدیه و اعانه میرسد و وجوه موقوفات که به اختیار وزارت معارف گذارده شده باشد ششم معاونت فکری به وزیر در هر نوع مسئله مشکلی که به آن هیئت رجوع شود از بابت پیشنهاد حاجی عزالملک الممالک نیز به طوری که کمیسیون تصویب کرده بود با جزئی مذاکره اخذ رأی شده با اکثریت تصویب شد.

ماده ۱۱: برای ایفای به وظایف مذکوره علاوه بر ادارات مرکزی در ایالات و ولایات نیز به موجب لزوم شعبه ۲ تاسیس شود.

رئیس ـ به واسطه اینکه یک ماده از این قانون رجوع شد به کمیسیون رأی آخری در آن میماند برای وقتی که راپورت کمیسیون برگردد و ماده ششم تصویب شود و چون گمان میکنم که تا روز سه شنبه از کمیسیون در این خصوص راپورت داده شود رأی آخری در این قانون جزء دستور روز سه شنبه خواهد شد.

میرزا ابراهیم خان ـ شروع به قانون دیوان محاسبات نمود و عده اظار کردند چون مفصل است خوانده آن جزء اتلاف وقت ثمره دیگری ندارد.

رئیس ـ چنانچه گفته شد اگر بخواهیم تمام این قانون را بخوانیم خیلی وقت تلف میشود البته آقایان آن را ملاحظه کرده اند حالا داخل میشویم در شور کلیات این قانون هر کس در کلیات آن فرمایشاتی دارد اظهار نماید.(اظهاری نشد.)

رئیس ـ یک ربع تنفس میشود.(ثانیاً بعد از تنفس جلسه تشکیل شد.)

رئیس ـ در کلیات این قانون دیوان محاسبات چون کسی نظری نداشت حالا باید رأی بگیریم


کسانی که تصویب میکنند داخل در شور مواد آن بشویم قیام نمایند. (اغلب قیام نمودند.)

(شروع به شور در مواد شده در ماده اول مذاکره نشد و در ماده دوم راجع به اینکه دیوان محاسبات مرکب است از یک رئیس و سه نفر محاکم و دوازده مستشار الدوله و سه نفر ممیزین درجه اول و دوم و یک مدعی العموم و یک دفتر دار کل و یکنفر منشی باشی آقای مؤتمن الملک دو قسم پیشنهاد به عبارت ذیل نموده قرائت شد.)

قسم اول: دیوان محاسبات مرکب است از یک رئیس کل سه نفر رئیس محکمه ۶ نفر مستشار ۱۲ نفر ممیز یک نفر مدعی العموم کل یک نفر دفتر دار کل.

قسم دوم: دیوان محاسبات مرکب است از یک نفر رئیس کل و دو نفر رئیس محکمه هشت نفر مستشار هشت نفر ممیز یک مدعی العموم کل یک دفتر دار کل (بعد از مقداری مذاکره در قسم اول پیشنهاد فوق اخذ رأی شد با اکثریت قابل توجه و با ماده دوم رجوع به کمیسیون گردید.

ماده سوم: راجع به عده محاکم دیوان محاسبات به واسطه ارتباط آن به ماده دوم عجالتا مسکوت عنه ماند تا تکلیف ماده دوم معلوم شود و ماده هشتم به واسطه پیشنهادی که از طرف آقای مؤتمن الملک شد به کمیسیون رجوع شد و در مواد ۳ و ۴ و ۵ و ۶ راپورت کمیسیون مذاکرات و شور اول به عمل آمده بقیه شور موکول به جلسه آتیه گردید.

(آقای میرزا مرتضی قلیخان استیضاح نامه آقای آقا سید حسین اردبیلی را قرائت نمود مشعر بر اینکه این بنده در باب نواقص عدلیه و شکایت متظلمین که در هیئت فوق العاده عدلیه متظلم بودند و تا به حال به شکایات آنها رسیدگی نشده از وزارت عدلیه استیضاح مینمائیم.)

رئیس ـ اطلاع میدهیم به وزارت عدلیه حاضر شده تا جواب بگوید دستور جلسه آتیه رأی آخری در قانون اداری معارف بقیه شور اول قانون دیوان محاسبات.

دکتر علیخان ـ چندی قبل که سه نفر کسر نمایندگان را انتخاب میکردیم آقای میر سید محمد بهبهانی هم در جزء آنها انتخاب شد و از آن روز تا به حال حاضر نشدند اگر قبول کرده اند خوب است تعجیل شود که تشریف بیاورند و اگر قبول نکرده اند و استعفا داده اند باید عوض ایشان انتخاب شود که بی جهت در مجلس یک صندلی وکالت خالی نماند.

رئیس ـ استعفا نداده اند.

حاجی آقا ـ اول بر حسب نظامنامه داخلی اخطار میکنم مجلس وقتی ختم میشود که رئیس آن را ختم نماید و ما بر حسب نظامنامه داخلی بعضی مطالب داریم که چون در اول خارج از موضوع است نمیتوانیم مذاکره کنیم میماند برای آخر مجلس و در آخر هم نمایندگان بدون این که رئیس مجلس را ختم کند از مجلس بیرون میروند و حال اینکه نباید بیرون بروند این را بنده اخطار میکنم بعد دیگر اختیار با خود آقای رئیس است و بعد یک مطلب را خیلی لازم میدانستم در این مجلس مذاکره بشود و آن راجع به مذاکره است که در اول جلسه آقای حاج سید نصر الله کردند و در آن موقع چند مرتبه اجازه خواستم ولی چون خارج از موضوع بود عرض نکردم عرض میکنم معاندین و دشمن های مملکت آنهائی که هر طور خواستند آنتریک بازی ها کردند که این مملکت را تخریب بکنند نتوانستند و آن کسانی را که خدمت به این مملکت بکنند و در واقع بزرگتر شمشیری برای این ملت هستند و قوه شان بوده اند از دست ملت بگیرند و معدومشان بکنند نتوانستند در حالی که بزرگ تر شمشیری که برای این ملت همانها بودند که اولین اقدامی را که در اخذ حقوق حقه ملت شد از طرف آنها بود که اگر اقدام آنها نبود میدانید که دست این ملت به حقوقشان نمیرسید و قوای استبداد نه همچو مسلط بر ایشان شده بود که با آن ضعف قوای خودشان بتوانند کاری از پیش ببرند حالا شروع به بعضی اقدامات دیگر نموده اند مثل اینکه یک وقت یک همچو مقاله در یک همچو روزنامه خارجه دیدم نوشته شده در راجع به تخفیف علمای عتبات و توهیم مقام مقدس ایات الله نجف این روزنامه اگر چه میدانم که خارج از ماست و غرضشان بد نام کردند بزرگان این مملکت است ولی بعضی از روزنامه محلی دیدم که برداشته است و آن مقاله نقل کرده است و علاوه یک چیز دیگر هم راجع به دو نفر از نمایندگان نوشته به این عبارت « تا آقا شیخ محمد حسین و حاج سید نصر الله چه گویند » مقصود این است که بنده میبینم آن اشخاصی که همیشه بازی در میاورند برای اینکه قوای ملی را یک دفعه معدوم بکنند و نتوانستند مقصودشان را به عمل بیاورند امروز متمسک به این طور اقدامات شده اند ما کمال تاسف داریم که یک وزیر علومی تا به حال نداشتیم که جلوگیری از مطبوعات بکند و آن فایده را تمام دنیا از آن میبرند ما هم ببریم و تا به حال از هر وزیر که سئوال میکردیم در فلان روزنامه فلان چیزی نوشته است صریح جواب میدادند که ما در عمل روزنامه نویسها مداخله نمیکنیم به این جهت نمیتوانستیم آنها را طرف سئوال و استیضاح خودمان قرار بدهیم که قانون انطباعات ما را اجرا کنند لکن الان باز صریح عرض میکنم این کارها راجع به اعدا خارجی ماست که میخواهند آن کسانی را که برای ملت زحمت کشیده اند و در واقع بزرگان ماه هستند و چنانچه عرض کردم اهم قوای ملی میباشند به کلی لکه دار نمایند و لازم است مجلس شورای ملی اظهار نماید که به کلی از این قسم مقاله ها بیزار است و به هیچ قسم با اظهارات این گونه اشخاصی که مقاصد آنها معلوم است همراه نیست و باید وزرای مسئول ما بعد از این جلوگیری از این گونه کارها بنمایند.(عموما تصدیق کردند.)

(مجلس تقریبا نیم ساعت بعد از ظهر ختم شد.)