مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ مهر ۱۲۹۰ نشست ۳۰۸

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری دوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری دوم

درگاه انقلاب مشروطه
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری دوم


مجلس شورای ملی ۲۴ مهر ۱۲۹۰ نشست ۳۰۸

مجلس شورای ملی ۲۴ مهر ۱۲۹۰ نشست ۳۰۸

صورت مشروح جلسه روز ۳شنبه ۲۳ شوال ۱۳۲۹

رئیس- (آقای موتمن الملک) سه ساعت قبل از غروب به کرسی ریاست جلوس نموده و پس از یک ربع جلسه رسماً افتتاح شد.

آقای آقا میرزا رضاخان نائینی صورت جلسۀ قبل را قرائت کرد (اسامی‌غائبین جلسه قبل به ترتیب ذیل خوانده شد)

غائبین بی اجازه- آقایان : آقا سید محمد باقر ادیب- حسینعلی خان- دهخدا- دکتر اسماعیل خان- حاج امام جمعه.

غائبین با اجازه- آقایان: دکتر لقمان منتصرالسلطان- آقا سید جلیل مساوات- هشترودی

آقایانی که از وقت مقرر تخلف کردند شیبانی دو ساعت و نیم- لسان الحکماء- معززالملک- میرزا ابراهیم قمی‌هریک سی و پنج دقیقه.

رئیس- در صورت مجلس ملاحظاتی هست؟

شیبانی- بنده دو نفر وکیل کاشان را تقسیم نکرده بودم که یکی برای کاشان و یکی برای نطنز و جوشقان عرض کردم نطنز و حوالی آن که چندین هزار نفر جمعیت دارد به کلی به این ترتیب محروم می‌شوند.

رئیس- همینطور اصلاح می‌شود.

حاج عزالممالک- در باب عده نمایندگان عربستان بنده و آقای بهجت هردو یک پیشنهاد متحدالمضمون کرده بودیم که مقصود پنج فقره بوده و قابل توجه نشد آنجا نوشته است اولی قابل توجه شد لازم بود که این فقره اصلاح شود در باب حوزه بندی هم آقای بهجت اصلاحی پیشنهاد کردند به کمیسیون رجوع شد.

رئیس- مقصود این است که اخذ رأی در یکی از آنها شده و چون در دیگری اخذ رأی نشده اینجا نمی‌توانند بنویسند.

ادیب التجار- حضرت عالی این دو ماده که به امضای ۴۲ نفر نماینده بوده خودتان مقرر فرمودید جزء دستور شود جزء دستورها قرار دادید و آقای نایب رئیس اطلاع نداشتند.

رئیس- این راجع به دستور است اگر راجع به صورت مجلس مطلبی دارید اظهار کنید.

میرزا مرتضی قلیخان- این مسئله که آقای شیبانی اظهار کردند گویا اشتباه کردند به جهت اینکه از طرف آقای وحید الملک پیشنهادی شد که این دو تجربه شود یعنی این دو نماینده که می‌دهند به کاشان و نطنز و جوشقان این دو تقسیم می‌شود یکی به کاشان و توابع داده شود و یکی به نطنز و جوشقان مقصود آقای وحیدالملک تجزیه بوده و استدلال کردند به اینکه اهالی نطنز و جوشقان محروم خواهند شد از انتخاب و اگر مقصودشان غیر از این بوده است همینطور مذاکره کردند آقای شیبانی هم همینطور اظهار کردند و در صورت مجلس هم همینطور نوشته شده است.

رئیس- اگر بنا شود در صورت مجلس شخصی اعتراض بکند آن وقت چند نفر دیگر بگویند آن اعتراض صحیح نیست به فلان جهت، این مثل این است که ما در صورت مجلس هم مذاکره می‌کنیم در صورتی که هر اعتراضی که می‌کنید ما همانطور اصلاح می‌کنیم حالا ملاحظه دیگری در صورت مجلس هست؟

بهجت- بنده راجع به نظر پیشنهادی کرده بودم اسم برده نشده.

رئیس- اصلاح می‌شود صورت مجلس با این اصلاحات تصویب شد دستور قانون انتخابات حوزه کردستان قرائت می‌شود.

(به این ترتیب قرائت شد)

کردستان عده نمایندگان ۴ نفر نقاط جزء هر حوزه انتخابیه.

سنندج- تیلاق- اسفندآباد- چهاردوالی- حسین آباد- قراتوره- ساران- هرباتو- کوهی- مریوان- ادرامان- تحت- راداو- گاورود- سورمود- امیرآباد- جوانرود- ادرامان مهملی- روانسر- شادی آباد- عده نمایندگان حوزه ۳ نفر مرکز انتخابیه سنندج.

رئیس- در عده مخالفی هست؟

دکتر حاج رضاخان- بنده در عده عرضی ندارم اگر اجازه بفرمایید در خصوص سه نفر از سنندج عرض دارم، عرض بکنم.

حاج دکتر رضاخان- هرچند بنده هرچه توضیح خواستم مخبر جوابی به بنده نفرمودند به این جهت باز می‌کنم عرایض خودم را شاید جوابی بفرمایند که قانع بشوم اینجا می‌نویسد سنندج بعد بیست محل را می‌نویسد می‌خواستم عرض کنم این بیست محل چرا تابع سنندج باید باشند آیا ممکن نیست اولا این نیست محل را که محل می‌نویسند دو قسمت کنند و به هریک یک وکیل بدهند و این خیلی آسانتر خواهد بود که برای انتخابات لزوم اسم یکی را بنویسند از اینکه اسم دو نفر را بنویسند در جایی که بشود شعبه انجمن نظارت تشکیل شود البته سهل تر خواهد بود از برای لزوم و از برای سرعت جریان انتخابات انتخاب یک نفر از سه نفر و آن وقت سنندج چون شهریت دارد البته هر سه نماینده را اهالی شهر خواهند برد و یک زحمت بی فایده کشیده اند این بیست محل.

ذکاءالملک- در خصوص محروم شدن اینها بنده عرض نمی‌کنم ولی در باب آنکه اینجا می‌بینند خیلی اسامی‌نوشته شده است نباید تصور بکنند که یک چیز فوق العاده برای کردستان قرار داده شده است و تفاوتی گذاشته شده است در بین کردستان و سایر نقاط این تفاوتی که گذاشته شده است به واسطه این بود که آقای عزالملک نماینده کردستان بودند که اسامی‌محالات برده شد به این جهت تمام اسم برده شده است و این درباره تمام حوزه‌های انتخابیه ممکن بود این اندازه اسامی‌بر ایشان نوشته شده باشد و این یک امر فوق العاده نیست به علاوه چون سنندج که حوزه انتخابیه شده بود یکی حوزه سقز و یکی حوزه سنندج به این جهت اسامی‌این محالات برده شد تا اینکه تمایز باشند از همدیگر که معلوم باشد که بلوکاتی که جزء سنندج باشند کدام هستند و آنهایی که جزء سقز هستند کدام هستند این است که ما هم تصمیم داشتیم که اسامی‌بلوکات را صریحاً بنویسیم که اسباب اشکالی پیدا نشود چون اگر اسم یکی از این بلوکاتی که برای سنندج نوشتیم اگر نمی‌نوشتیم معلوم نبود که باید با سنندج رأی بدهند یا با سقز.

افتخارالواعظین- حق این است که از روزی که این ترتیب انتخاب جمعی برآمده است به مجلس بنده هرچه فکر می‌کنم که علت داخلی این را بفهمم هنوز نتوانسته ام بفهمم اگر نظر هیئت دولت و مجلس بر این است که انتخابات زود به عمل بیاید و مجلس شورای ملی زود افتتاح یابد یا به ملاحظه اینکه شاید در شهرها بیشتر مردمانی که بصیرند در امورات مملکتی و مقتضیات حالیه مملکت آنها زودتر انتخاب می‌شوند و آنها باید انتخاب شوند اگر مقصودشان

و نظرشان به این است خوب است انتخاب را منحصر کنند به شهرها مثلاً اسامی‌شهرها را ببرند و آن وقت انتخابات را به آنها بدهند دیگر اسامی‌قراء و قصبات را ببرند که انها بی جهت زحمت نکشند و برای تعرفه گرفتن و انتخاب کردن بی جهت یک فرسخ دو فرسخ بیایند و بروند و اگر نظرتان به این است که خیر انتخابات به عمل بیاید و نماینده، نماینده عموم ملت باشد اعم از اینکه زودتر به عمل بیاید یا دیرتر اعم از اینکه از مردمان بصیر باشند یا نابصیر اگر غرضمان این است و می‌خواهیم به بعضی بلوکات و قصبات حق بدهیم دیگر انتخاب جمعی به هیچ وجه راه ندارد خوب است دو سه جا را اسم ببرند و بعد بگویند حوزه انتخابیه کردستان حق انتخاب ۴ وکیل دارد بعد این ۴ نفر را به چهار جا قسمت نمایند و ۴ انجمن جزء تشکیل بدهند و بعد سه چهار محال را معین می‌کنند و مستقیماً به هریک از آنها حق انتخاب یک وکیل بدهند بگویند این نقاط متصل به یکدیگر شود فلانجا و فلانجا و با هم شرکت در انتخاب نمایند یک نفر را وکیل کنند بفرستند به مجلس والا اینکه بیست محل را جمع بکنند بنده نمی‌فهمم نکته آن چیست.

رئیس- دیگر مخالفی هست؟ (اظهار مخالفی نشد)

رئیس- مرکز حوزه انتخابیه سنندج، مخالفی هست؟

دکتر سعیدالاطباء- اینجا مذاکرات خیلی شده است حالا بنده هرچه عرض کنم زائد است لکن باز عرض می‌کنم خیلی جای تعجب است که بیست نقطه باید مطیع یک نقطه باشند و بنده تصور نمی‌کنم که شهر سنندج بیش از صدهزار جمعیت داشته باشد و این نقاطی که اینجا نوشته شده لااقل باید دارای دویست هزار نفر باشد که آن وقت دو نفر وکیل انتخاب کنند بنده نمی‌دانم این فلسفه حکومت ملی چطور است که هر روز یک شکلی پیدا می‌کند یک روز می‌رسیم به تبریز می‌بینیم که رد می‌کنند و تمام وکلاء را می‌دهند به تبریز اما به کاشان که می‌رسیم می‌بینیم دو نفر می‌دهند به کاشان آن وقت این دو نفر را می‌گویند از برای اینکه محرومیت نباشد خوب است تجزیه کردید و حوزه تا اینکه بعضی نمی‌توانند رأی خودشان را بدهند در صورتی که یک حوزه انتخابیه باشد محروم نشوند اینجا که می‌رسیم باز می‌بینیم ساکتند و مخالفی نیست و دویست هزار نفر را می‌خواهند مطیع صد هزار نفر بکنند و بنده از اول مخالف انتخاب مجلس بودم و تصور می‌کنم خوب است قدری رعایت حال و حقوق رعایا را بکنند هیچ لازم نداریم که وکلایی که اینجا می‌آیند دیپلمه باشند و اگر یک نفر رعیت بیچاره اینجا بیاید با پای برهنه و صحبت بکند که مطیع باشد از حال رعیت خیلی بهتر است از اشخاصی که هیچ ملاحظه رعیت را ندارند.

حاج عزالممالک- به اعتقاد بنده در این مسائل خیلی غلو می‌شود که می‌گویند همین که اسم بردند از نقاط جزء و انتخاب مجلس شد حکومت ملی متزلزل می‌شود و مخصوصاً اگر اطلاع داشتند ملتفت می‌شدند که غیر از این هیچ ممکن نبود مثلاً بفرمایید که اکثریت سنندج اکثریت سایر نقاط را می‌برد بنده اینجا تصور می‌کنم که اگر تقسیم هم می‌کردند و شش نقطه را فرضاً یک حوزه انتخابیه فرض می‌کردند و یک نقطه را مرکز می‌کردند باز ممکن بود آن نقطه اکثریت را ببرد و باز سایر نقاط محروم می‌شدند یعنی شش نقطه دیگر محروم می‌شدند پس اینکه چند نقطه را ملحق کرده اند به یک نقطه و منضم به هم کرده اند اسباب محرومیت سایر نقاط نمی‌شود اگر همانطوری که آقای سعیدالاطباء عقیده دارند می‌کردند باز هم جلوگیری از آن محرومیت نمی‌شد پس مرکز حوزه همان سنندج بشود بهتر است و هیچ وقت حکومت ملی متزلزل نخواهد شد.

رئیس- مذاکرات در این خصوص کافی است. سقز. بانه.

سقز بانه خور خوره تیلکوه عده نمایندگان- یک نفر، مرکز انتخابیه سقز.

رئیس- اصلاحی آقای میرزا مرتضی قلیخان پیشنهاد کرده اند قرائت می‌شود.

(به عبارت زیر قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که عده نمایندگان کردستان ۳ نفر معین شود سقز و بانه جزء کردستان باشد.

مرتضی قلیخان- چون بنای مذاکرات در این بود که تقلیل عده نمایندگان بشود سقز و بانه جزء کردستان باشد.

مرتضی قلیخان- چون بنای مذاکرات در این بود که تقلیل عده نمایندگان بشود و عده زیاد بشود از این جهت بنده پیشنهاد کردم که ۳ نفر بیشتر به کردستان داده نشود و با اینکه بنده مخالف انتخاب جمعی بودم معذالک در اینجا گفتم که این ۳ مرکز انتخابشان سنندج باشد به واسطه این بود که اینجاهایی که توابع کردستان نوشته شده است اینها توابع نیست هرکدام اینها دهی است چون در جاهایی که بلوکات را جزء می‌کنیم هر یکی از آنها صد پارچه صد و پنجاه پارچه الی دویست پارچه دهات است اما اینجا که اینها اسم نبرده شده است غالباً دهات است حسین آباد و اسفند آباد اینها ده است و تمام اینها پنجاه شصت ده نیست که بتوانیم آنها را جز بلوکات بشماریم و به هرکدام آنها یک وکیل بدهیم و تمام کردستان به نظر بنده بیش از سیصد هزار جمعیت نخواهد داشت و به این جهت بنده تصور می‌کنم که اگر ۳ نفر به آنها بدهیم کفایت می‌کند و سقز و بانه اگر جزء کردستان باشد بهتر است تا اینکه جدا باشد.

عزالملک- بنده حقیقتاً فوق العاده ازاین فرمایشات آقای میرزا مرتضی قلیخان متعجب شدم به واسطه اینکه یک چیزی بدون دلیل اول فرمودند من معتقدم به تقلیل عده نمایندگان در صورتی که معتقد به تقلیل عده نمایندگان باشند بایستی در ماده اصفهان این را بفرمایند که اصفهان و کرمانشاهان و یزد اینها در دوره سابق ۳ نفر وکیل بیشتر نداشته و همه اینها بیشتر شد اصفهان پنج نفر شد و ایشان می‌فرمودند که هفت نفر به اصفهان داده شود حالا می‌فرمایند که نظرم به تقلیل عده است و بنده در کمیسیون در ماده اصفهان خیلی جد کردم هم در حضور خودشان هم در غیابشان و گفتم...

رئیس- راجع به اصفهان مذاکره نمی‌شود راجع به کردستان است.

عزالملک- چون هر دو را از حیث جمعیت و سایر جهات بنده نزدیک به هم می‌دانم این است که از اصفهان اسم بردم غرض این است که به هر جهت بنده ۴ نفر را برای کردستان زیاد نمی‌دانم و کمیسیون هم تصدیق کرده است و ۴ نفر را معین کرده است و بنده هم جزء اعضای کمیسیون بودم توضیح هم دادم که هیئت دولت هم اعضای کمیسیون قبول کردند چون آقای میرزا مرتضی قلیخان این پیشنهاد را کردند و بنده می‌ترسم اسباب شبه بشود و بعضی رأی ندهند به این جهت این عرایض را کردم حالا ایشان که این پیشنهاد را کرده اند شاید بیش از بنده از کردستان اطلاع دارند در این صورت خوب است توضیح بدهند تا بنده هم قانع بشوم بنده اگر اسم بعضی از این نقاط را ببرم و سوال کنم که در کجای کردستان واقع شده در شمال یا در جنوب شاید حمل بر جسارت شود به این جهت عرض کردم لکن عرض می‌کنم حسین آباد را که فرمودند یک ده است این پنجاه پارچه ده است حالا این بیست نقطه که اینجا نوشته شده است تمام آنها را عرض نمی‌کنم همین قدر عرض می‌کنم دو محل از این نقاط را بفرمایند که چند پارچه و عده نفوسش را هم کار ندارم اگر همچو توضیحی بفرمایند بنده متقاعد می‌شوم والا بدون هیچ دلیل پیشنهاد بفرمایند که کردستان ۳ نفر نماینده داشته باشد به هیچ وجه متقاعد نخواهم شد و منطقی هم نیست.

رئیس- آقای مخبر قبول دارند پیشنهاد آقای میرزا مرتضی قلیخان را؟

ذکاءالملک- نمی‌توانم قبول کنم.

رئیس- رأی می‌گیریم به این اصلاح آقای میرزا مرتضی قلیخان که نمایندگان کردستان را ۴ نفر پیشنهاد کرده اند آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه می‌دانند قیام نمایند (کسی قیام نکرد)

رئیس- قابل توجه نشد- رأی می‌گیریم به حوزه انتخابیه کردستان موافق پیشنهاد کمیسیون آقایانی که تصویب می‌کنند قیام نمایند (اغلب قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. کرمانشاهان (به ترتیب ذیل قرائت شد)

کرمانشاه عده نمایندگان ۴ نفر (نقاط جزء هر حوزه انتخابیه) کرمانشاه- ماهبدشت- قصر- وهاب- کرند- کلهر- سنجابی- کوران- سنقر- کلیایی- چمچال- بیستون- صحنه- وینور- هرسین- کنگاور- مرکز حوزه انتخابیه کرمانشاه.

رئیس- مخالفی هست؟

دکتر حاج رضاخان- بنده الی آخر این قانون راجع به انتخابات جمعی توضیح خواهم خواست که شاید قانع بشوم و توضیحاتی که آقای مخبر دادند به هیچ وجه جواب کافی نبود و من خیلی تعجب می‌کنم که کرمانشاه تقریباً تماما یک حوزه شد و ۴ نفر وکیل می‌دهد و تمام اطراف او یک حوزه شده بنده نمی‌دانم چطور در طهران خوار ورامین را خواستیم یک حوزه بکنیم شد اما کنگاور نمی‌شود برای چه، اما در انتخابات جمعی عرض می‌کنم در صورتی که یک نفر را بنا شود بنویسند خیلی بهتر امر انتخابات انجام پذیر خواهد شد از ۴ نفر خیلی بهتر می‌توانند انتخاب بکنند در صورتی که حوزه‌های متعدده قرار بدهیم و اینکه می‌فرمایند اگر چهار نفر را یک مرتبه بنویسند زودتر انجام

خواهد یافت امر انتخابات بنده حقیقتاً این اولیه را نمی‌فهمم و دیگر آنکه در مذاکره راجع به کردستان گفته شد به این ترتیب به هیچ وجه تزلزل به سلطنت ملی وارد نمی‌آید بنده درباره کرمانشاه عرض می‌کنم که به این ترتیب تزلزل به سلطنت ملی وارد می‌آید به جهت اینکه سلطنت ملی کدام است سلطنت ملی این است که اکثریت ملت حکومت کند نه اقلیت وقتی که بنا شد حوزه بزرگ وقایع شهر شد آن وقت تمام اهالی اطراف از حق خودشان محروم شده اند به جهت اینکه تمام چهار وکیل را برده‌اند و از تمام مملکت ده هزار نفر اکثریت را برده اند و تمام مردم تحقیق شده اند آن وقت اقلیت کار می‌کند. و اگر بنا شد اقلیت که ده هزار نفر است کار بکند آن وقت فرق نمی‌کند بین ده هزار نفر و یک نفر که سلطنت مستبده را تشکیل می‌دهد.

حاج وکیل الرعایا- ایراداتی که فرمودند فقط در انتخابات جمعی است اینکه جواب داده نشد گمان می‌کنم حالا همین یک جواب داده شود و رأی گرفته شود مقصود از تشکیل مجلس شورای ملی و انتخابات برای این است که مردم در راه اصلاح به یک نعمتی برسند اگر ما خودمان یک قدری دقیق بشویم به خوبی می‌توانیم تصدیق بکنیم که به بعضی از این نقاط که می‌گویند حق مستقل بدهیم که یک حوزه انتخابیه داشته باشند آن وقت به خوبی می‌توانیم تصدیق بکنیم تمام اهالی نقاط مملکت انس به انتخابات گرفته‌اند و نمی‌توانند به طوری که لازم است اسباب انتخابات را فراهم کنند که آن قدری که لازم است از حق آنها محفوظ باشد و دلایل برای این کار خیلی زیاد است که اگر از تاریخ اول عالم بگیریم می‌بینید که همه کس نمی‌تواند که زیرا بکند و همیشه یک جماعتی بهتر این کار را می‌توانسته اند بکنند تا یک نفر و حالیه اگر اینکه ما بخواهیم آن خبری را که در شهرها مردم توانسته اند تحقیقش برسانند اطلاع صحیحی پیدا کرده اند بخواهیم بگوییم که آن قطعات دور دست هم انتخابات اندازه اطلاع پیدا کرده‌اند گمان می‌کنم اگر یک چنین چیزی را بگوییم موافق حقیقت نباشد و بنده گمان می‌کنم تا مدتها انتخاب جمعی باشد و ممکن است این ترتیب تا آخر دوره مشروطه فائده خودش را ببخشد و این از تقریر بنده خارج است لکن در اینجا که می‌گویند که صحنه را از کرمانشاه جدا بکنند و یک وکیل به آنجا بدهند اگر بنده این حرف را بزنم گمان می‌کنم آن آقایانی که صحنه را دیده اند به بنده بخندند که چنین رأیی بدهم که آنها از بین خودشان با بیست یا چهل رأی یک نفر را انتخاب کنند و بفرستند که حکومت ملی را اداره کنند و گمان می‌کنم که کار وکیل فقط اطلاعات محلی نیست باید پلتیک محلی را هم بداند آن وقت از طرف دیگر هم می‌گوییم که حکومت را اکثریت ملت تشکیل می‌کند و وقتی که دانستم این اکثریت از مجلس شناخته می‌شود و معلوم شد که آن اکثریت به آن وسعت را باید یک پنجاه نفری به کلیه خودشان اداره بکند آن وقت نمی‌توانیم انتخاب جمعی را به این زودی از خودمان دور کنیم.

هشترودی- بنده گمان می‌کنم که آقایانی که اشکال می‌کنند به انتخاب جمعی و بعضی آقایان چنین می‌فهمند که آنها اشکال به انتخاب جمعی دارند اینطور نیست. به واسطه اینکه اگر این باشد در تهران هم باید بگویند انتخاب جمعی نباید باشد بنده نظرم این طور می‌آید که مثلا تبریز هم باید انتخاب جمعی بکنند و اینطور نباشد که هر محله اش جدا جدا انتخاب بکنند این صحیح نیست بلکه بنده عقیده ام این است و انتخاب عمومی‌بلکه شروط آن را می‌دانم که تمام مملکت یک مرکز داشته باشد سلطنت ملی را بنده این طور می‌دانم که تمام مملکت یک مرکز داشته باشد نه اینکه این شهر علیحده یک وکیل داشته باشد آن محال علیحده خیر اینطور نیست خوب است یک مرکز داشته باشد تمام مملکت و تمام آراء اهالی مملکت به آن یک مرکز بیاید این سلطنت ملی است ولی تعجب می‌کنم از آنها که به جهت انتخاب جمعی سلطنت ملی را تزلزل می‌دانند به واسطه محروم شدن بعضی و اشکال که می‌کنندآقایان بعضی جواب‌ها می‌دهند که انسان متحیر می‌ماند مثلا آقای دکتر حاج رضاخان که اشکال مادۀ کنند نمی‌گویند انتخاب جمعی مطلقاً غلط است بلکه مثل بنده شاید بفرمایند که همه مملکت باید تنها یک مرکز داشته باشد و تمام مردم ۱۲۰ نفر را بنویسند بنده باید در انتخاب نماینده اگر عدۀ نمایندگان صد و بیست نفر بنویسیم آنها هم که در کرمانشاهان هستند ۱۲۰ نفر را بنویسند سلطنت ملی اینطور است و اصل انتخاب صحیح ملی اینجور است بنده عقیده ام این است که این را هیچ کس اختلاف نداشته باشد و کسی مخالف نباشد ولی اینکه اگر امروز در مملکت یک مرکز قرار بدهیم و یک حوزه قرار بدهیم که تمام آراء آنجا جمع بشود این امروز ممکن نیست این است که این را قرار نمی‌دهیم والا آن را قرار می‌دادیم و این دلیل به همه جا وارد می‌آید به جهت اینکه چطور در یک مملکت ممکن نشد مراکز را یکی بکنیم همینطور در یک حوزه انتخابیه یعنی در یک ایالت اگر ممکن شد که یک حوزه باشد و تمام نمایندگان آنجا را تمام اهالی آنجا رأی بدهند اگر این هم ممکن نشد آن وقت همچنان که قسم اولی ممکن می‌شود و از راه مجبوریت متفرق کردیم این را هم متفرق می‌کنیم چطور که در تمام مملکت یک مرکز مهم نیست و باید متفرق کرد مراکز را همچنین در یک ایالت یا در یک محال هم همینطور است والا اگر ممکن نشد عادة والا عقلا ممکن است یک نفر از آخر خاک گلپایگان یک ماهه مسافرت بکند بیاید فرضاً تهران رأیش را بدهد و مراجعت بکند عقلا ممکن است اجازه عقلا عادة گفتم ممکن نباشد عادة که ممکن نشده می‌گویند که این ممکن نیست محال است وقتی که این ممکن نشد عادة آن وقت یک مرکز قرار دادن واقعا این محروم نکردن است هرکسی هم هرچه بر خلاف این بگوید بنده نمی‌توانم قبول کنم مثلا تهران را اشکال بکنند که چرا تهران را جمعی قرار داده‌اند بله برای اینکه ممکن است به جهت اینکه اینجا تمام اهالی رأیشان را می‌آورند و می‌دهند به جهت چه به جهت اینکه ممکن است اما در کرمانشاه اینکه یک مرکز داشته و انجمن جزء هم نداشته باشد این هم محال است و وقتی که یک مرکز قرار دادیم این محروم کردن است به جهت اینکه محال است همه بیایند در یک جا رأی بدهند پس باید ناچار انجمن نظارت مرکزی انجمن‌های جزء قرار بدهند آن وقت آمدیم که ببینیم انجمن نظارت مرکزی که انجمن‌های جزء قرار می‌دهد اهالی کرمانشاه نسبت به آنجاها متساوی هستند یا خیر در صورتی که متساوی نشدند باز معنی اش محروم کردن است عقیده ام این است که اشکالاتی که به انتخاب جمعی می‌کنند از این است والا بنده عقیده ام این است که حق تمام مملکت ایران باید یک مرکز داشته و هر کسی صد و بیست نفر را بنویسد و بیاورد به آن مرکز این عقیده بنده است در انتخاب فردی و فردی که می‌گویند به کلی غلط است و من از سلطنت ملی و عمومی‌همین را می‌فهمم از این راه عرض می‌کنم که کرمانشاه خالی از دوستی نیست یا تمام کرمانشاه که نوشته اند گزارش کرمانشاه خواهد شد آن وقت این همان است که حاج دکتر رضاخان فرمودند به جهت اینکه عادة بعضی‌ها نمی‌توانند بیایند در یک مرکز رأی بدهند و آنها را ما در اینجا محروم کرده ایم چرا مردم را محروم بکنیم و چرا سلطنت ملی را از دست مردم بگیریم و یا اینکه می‌گویند ممکن نیست یک حوزه قرار داد آن وقت حوزه انتخاب را چند جا که قرار می‌دهند باید به چند نفوس هریک با نفوس کرمانشاه متساوی است چه عیب دارد بکنند والا اگر متساوی نیست آن وقت باز این مجلس محروم می‌کند ملت را از انتخاب اشکال نیست و هرکس جواب می‌دهد باید این جواب بدهد.

رئیس- در این باب مذاکرات گویا کافی باشد.

مرکز حوزه انتخابیه کرمانشاه.

سعید الاطباء- اینجا مذاکرات زیاد می‌شود ولی بعضی دفاع می‌کنند که انسان نمی‌داند با چند نفر طرف باشد بنده اینجا لازم می‌دانم که عرض کنم تفاوت سلطنت ملی یا سلطنت استبدادی چیست سلطنت ملی آن است که تمام مردم با دولت یکی هستند و بایستی که تمام افراد مت کمک فکری به دولت بدهند وقتی که بنا شد اهالی یک مملکتی به یک دولتی یعنی به هیئت دولت خودشان کمک فکری بدهد البته نمی‌تواند در یک مملکتی با چندین کرور جمعیت حالا مملکت خودمان را می‌گیریم مملکت ما که سی کرور جمعیت دارد سی کرور می‌آید کمک فکری بدهد به دولت یعنی ممکن نیست این سی کرور در یک نقطه جمع شوند و افکار خودشان را در امور مملکتی اظهار بدارند از این جهت مجبور می‌شوند که این سی کرور نفوس یک عده وکیلی از طرف خودشان انتخاب بکنند که رأی و عقیده آنها به منزلۀ رأی و عقیدۀ تمام ملت باشد حالا در اینجا در این حوزۀ کرمانشاه و یا سایر حوزه‌ها که بیست نقطه را بر می‌دارند یک حوزه می‌کنند این غلط است و مرکز را شهر قرار می‌دهند در صورتی که آن شهر شاید پنجاه هزار نفوس ندارد معذالک رأی تمام نقاط دیگر نسبت به آنها مستهلک است به جهت اینکه اگرچه جمعیت آنها زیادتر است لکن آنها نمی‌توانند جمعیت خودشان را جمع کنند لکن آنها در یک شهر منزل دارند و این حسن اتفاق استفاده می‌کنند این است که عرض می‌کنم سلطنت ملی اینجا از بین می‌رود و این سلطنت ملی نیست یک سلطنت استبدادی کوچکی است نهایت پیشتر هفت هشت نفر کار را اداره می‌کردند حالا یعنی در این صورت صد و بیست نفر می‌آیند اداره می‌کنند وکلاء

آئینه افکار ملت بیچاره و آن رعیت ستمدیده هستند بایستی که آنها وکیل داشته باشند از خودشان تا حافظ حقوق آنها باشد وقتی که ما در اینجا هستیم در این آخر دوره نمی‌دانم برای اغراض شخص عرض کنم یا اینکه طرفداری یک حزبی عرض کنم نمی‌دانم چه عرض کنم به این ترتیب حفظ حقوق موکلین و رعایای بیچاره را کرده ایم یا خیر و همانطور که آقای دکتر حاج رضاخان مخالفت کردند بنده هم مخالفت می‌کنم و ابداً راضی نمی‌شوم که حقوق یک عده زیادی را بدهم به یک عده قلیلی.

رئیس- شما یک قدری حرارت پیدا کردید و درست نمی‌دانید چه می‌گویید خوب است قدری به آرامی‌صحبت کنید چند فقره اصلاح پیشنهاد شده است یکی یکی خوانده می‌شود (به شرح زیر خوانده شد)

از طرف آقا محمد بروجردی- بنده پیشنهاد می‌کنم چهار نفر کرمانشاه و توابع را دو نفر مرکز کرمانشاه قرار دهند یک نفر کنگاور یک نفر سنجابی.

رئیس- آقای آقا محمد در پیشنهاد خودتان اگر توضیحی دارید بدهید.

آقامحمد- این مقدار عرض کنم اول این خاک کنگاور است که چهار فرسخی نهاوند است و یازده منزل است تا قصر و در طول این یازده منزل هم قراء زیادی است که سکنه زیاد دارد و هم چادر نشین دارد که آنها در غیر کنگاور نمی‌توانند حاضر شوند اگر مرکز را در غیر کنگاور قرار بدهیم آراء آنها از بین می‌رود و به این جهت بنده پیشنهاد کردم که حق یک وکیل به کنگاور و توابع آن بدهند چون کنگاور یک جای معتبری است و از تمام اطراف هم به آنجا حاضر خواهند شد که رأی بدهند و کنگاور را مرکز قرار بدهند و یک نفر هم به ذهاب بدهند و مرکز را ذهاب قرار بدهند که جهت جا معینی دارد.

رئیس- آقای مخبر این اصلاح را قبول دارید؟

ذکاءالملک- خیر رأی بگیرید.

رئیس- رأی می‌گیریم به این اصلاح که آقای آقا محمد پیشنهاد کرده اند آقایانی که این اصلاح را قابل توجه می‌دانند قیام نمایند (بعضی قیام کردند)

رئیس- قابل توجه نشد. اصلاحی آقا میرزا ابراهیم خان پیشنهاد کرده اند خوانده می‌شود.

(به عبارت زیر قرائت شد)

این بنده پیشنهاد می‌کنم حوزه بندی کرمانشاه به قرار زیر معین شود:

کرمانشاهان- ماهبدشت- چمچال- بیستون- ۲ نفر، مرکز حوزه... کرمانشاه. قصر ذهاب- کرند- کلهر- سنجابی کوران- یک نفر مرکز کرند، صحنه- دنیور- هرسین- کنگاور یک نفر مرکز کنگاور.

آقا میرزا ابراهیم خان- توضیح بنده بالاختصار این است که زیاده از صد و پنجاه فرسخ مربع یک زمین را که دارای پانصد هزار نفر جمعیت باشد برای تمام اینها در یک چنین صحنه خاکی یک مرکز کنیم معنیش این است که تمام آن سکنه از حق انتخاب محرومند و انتخاب باید در شهر کرمانشاه بشود لهذا بنده او را تقسیم کرده ام به حوزه که هر حوزه به نماینده و حق خودش برسد.

ذکاءالملک- ترتیب حوزه بندی به این شکل نمی‌شود.

رئیس- رأی می‌گیریم به اصلاح آقا میرزا ابراهیم خان آقایانی که این اصلاح را قابل توجه می‌دانند قیام نمایند

رئیس- مشکوک شد. دو مرتبه رأی می‌گیریم آقایانی که این اصلاح را قابل توجه می‌دانند قیام نمایند (اغلب قیام نمودند)

رئیس- قابل توجه شد. در این صورت سایر اصلاحات را خواندن شاید جا نداشته باشد آقای دکتر حیدر میرزا رأی بگیریم به اصلاح شما.

دکتر حیدر میرزا- در صورتی که آن قابل توجه شد بنده اصلاح خودم را پس می‌گیرم.

رئیس- پس این فقره بر می‌گردد به کمیسیون. گروس.

گروس عده نمایندگان یک نفر (نقاط جزء هر حوزه انتخابیه)- گروس و توابع.

رئیس- مخالفی هست؟

حاج عزالممالک- گروس و توابع غلط است باید نوشته شود بیجار و توابع.

ادیب التجار- یک افشاری هم هست ضمیمه گروس خوب است آن را هم بنویسند که بدانند.

معین الرعایا- می‌خواستم عرض کنم افشار جزو آذربایجان است ربطی به گروس ندارد.

رئیس- دیگر مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) مرکز حوزه انتخابیه- بیجار.

رئیس- رأی می‌گیریم به حوزه انتخابیه گروس آقایانی که موافقند قیام نمایند (اغلب قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. کرمان بلوچستان خوانده می‌شود.

(به عبارت زیر قرائت شد)

کرمان بلوچستان ۶ نفر (نقاط جزء هر حوزه انتخابیه).

کرمان- ماهان- جوپار- چترود- سرآسیابین- کوه پایه- خبیص ۱ نفر مرکز حوزه انتخابیه کرمان. رفسنجان- انار- پاریز- نوق زرند- کوه بنا- راور- شتر بانک ۱ نفر مرکز حوزه انتخابیه رفسنجان. سیرجان- اقطاع و افشار- لک- بزنجان- ازرویه- بردسیر (۱ نفر) مرکز حوزه انتخابیه سیرجان. اسفندقه- جیرفت- رودبار- جبال بارز- سالار دویه- یک نفر مرکز حوزه انتخابیه جیرفت. لوگر- راین- نهرود- بم- نرماشیر- یک نفر مرکز حوزه انتخابیه بم. بلوچستان یک نفر مرکز حوزه انتخابیه فهرج.

رئیس- مخالفی هست؟

محمد‌هاشم میرزا- بنده هرچه تصور می‌کنم کرمان را کمتر از نصف آذربایجان یا دو ثلث خراسان نمی‌دانم و شش نفر را برای کرمان خیلی کم می‌دانم و پیشنهادی کرده ام عقیده ام این است که یک نفر برای بلوچستان و شش نفر برای کرمان در موقع خواندن پیشنهادم اگر مخالفی هست توضیح خواهم داد.

افتخار الواعظین- موافقت بنده اشتباه نشود که از چند حیث است بنده در خراسان هم که مخالفت کردم از حیث عده نبوده است و عرض کردم چنانچه برای خراسان هشت نفر معین می‌کردند و تقسیماتش صحیح بوده که تمام اهالی می‌توانستند شرکت بکنند بنده آن وقت مخالف نبودم در کرمان هم می‌بینم بی تناسی تقسیم شده است تقسیماتش یک تقسیماتی است که هریک از آن حوزه‌ها می‌توانند مستقیماً انتخاب بکنند و یک نفر نماینده خودشان را بفرستند برای مجلس شورای ملی و از این جهت است که بنده موافقم و عرض می‌کنم که عده همین شش نفر که نوشته شده در صورتی که ما نظر داشته باشیم که عده نمایندگان از ۱۲۰ نفر تجاوز نکند کافی است و بنده مخالفم با اینکه هریک از این حوزه‌ها نتوانند یک نفر وکیل معین کنند و به مرکز بفرستند.

حاج دکتر رضاخان- بله بنده مخالفتم در عده است و ایراد دیگر در خصوص انتخاب فردی است و حالا آقای مخبر می‌فرمایند که انتخاب فردی خیلی خوب است زیرا حوزه بندی در کمال خوبی شده است و خاکش هم آباد و متفرق است به این جهت حوزه بندی کردیم و ممکن بود در سایر نقاط هم همینطور شود حالا این بماند اما از حیث عده بنده تعجب می‌کنم که از حیث اهمیت و از حیث ابهت خاک از هر حیث بسنجیم برای ایالت کرمان شش نفر کم است و اینکه می‌فرمایند نظر به آنکه عده نمایندگان از ۱۲۰ نفر تجاوز نکند کافیست عرض بکنم اگر محدود می‌شد به همان ۱۲۰ نفر صحیح بود لکن وقتی که به سایر جاها افزوده شد نمی‌گوییم که عدد زیاد شد و اینجا شش نفر خیلی کم است و خواهش می‌کنم از آقای مخبر که اگر واقعاً توضیحی دارند از برای این است که شش نفر کافیست بفرمایند.

ذکاءالملک- توضیح بنده این است که آقای دکتر رضاخان نظرشان به توسیع خاک است و وسعت خاک نقاط اعتبار نیست عده نمایندگانش هم اینقدر کم نیست که بگویند کرمان را اینقدر محل اعتبار قرار نداده ایم و اینکه می‌فرمایند کافی نیست این عده نسبت به جمعیت آنجا بنده هم می‌گویم کافی است هیچکدام شاید دلیل محکمی‌نداشته باشیم.

رئیس- مذاکرات گویا کافی است؟

رفسنجان- انار- پاریز- نرق- زرند- کوه بنان- راور- شربانک- عده نمایندگان یک نفر مرکز حوزه انتخابیه رفسنجان.

دکتر حیدر میرزا- بنده امروز در آن صفحه موافق و مخالف اسم خودم را نوشته بودم گویا فراموش شده است.

رئیس- بله صحیح است فراموش شده بود بفرمایید.

دکتر حیدر میرزا- می‌خواستم عرض کنم درباره کرمان و ثابت می‌کنم که کرمان علاوه بر وسعت خاکش دو کرور جمعیت دارد وسعت خاک که می‌فرمائید مناط اعتبار نیست بنده هم تصدیق دارم لکن عرض می‌کنم کلیه جمعیت کرمان زیاده بر دو کرور است و شهر کرمان زیاده بر صد هزار جمعیت دارد بعد مسافت اسباب عدم اطلاع است به غیر آن شهر کرمان دو هزار کارخانه قالی بافی دارد که هریک از آقایان می‌دانند که هریک از سه الی پنج پسر دوازه ساله در آن کار می‌کنند به همین عده هم اطفال اناث دارد و آن وقت از این رو حساب بکنید ببینید چقدر جمعیت دارد این شهر که آنقدر اطفال دارد شهر کرمان به طور قطع صدهزار جمعیت دارد منتهی کثرت بعد آن بیچارگان به مرکز مانع عدم توجه مملکت شده به طرف کرمان خود بلوچستان دویست هزار جمعیت دارد بله جمعیت بلوچستان کم است


نسبت به خاکش بلوچستان شصت هزار مرد پیاده داده‌اند در بلوای بین خودشان چقدر جمعیت لازم است که شصت هزار مرد تنها بدهد گذشته از این در این تقسیم که اتفاق تعدیل شده بنده خیلی راضیم از طرف خودم و از طرف اهالی کرمان لکن اگر بخواهند درست ملاحظه حق آنها را بکنند باید به هر بلوک آن یک وکیل بدهند به جهت اینکه روی نقشه نگاه بکنند فاصله بین اینها هرکدام بیست فرسخ و سی فرسخ است و آن وقت دو سه نقطه‌ای که بین آنها آنقدر فاصله است جمع کرده‌اند و یک حوزه انتخابیه کرده‌اند این ملاحظات را باید درباره آنها کرد و باید دانست که اطراف این بلوک این فاصله ای که هست تمام بیابان قفر لم یزرعی است که خیلی مشکل است مسافرت و بنده پیشنهاد کرده ام که هشت نفر نماینده به آنها داده شود از روی هشتصد هزار جمعیت که قدری هم رعایت حقوق آنها شده باشد این یک مملکتی است که سالی پنج کرور فوائد تجارتش می‌رسد در صورتی که سالی دو هزار ذرع ماهوت خارجی در آنجا مصرف نمی‌شود.

محمد‌هاشم میرزا- پیشنهادی که می‌شود در خصوص عده خوب است نقاط جزء هم خوانده شود که معلوم باشد یکجا افزوده می‌شود و اگر غیر از این باشد معلوم نیست به کجا افزوده می‌شود.

رئیس- قسمت دوم رفسنجان و غیره مخالفی هست؟

سیرجان- اقطاع- افشار- لک- زنجان- ارزویه- بردسیر یک نفر.

رئیس- مخالفی هست؟

ناصرالاسلام- بنده عقیده ام این است که ما در این تقسیمات نمی‌توانیم رأی بدهیم مگر اینکه اول بدانیم مجلس عده نمایندگان کرمان را چند نفر تعیین خواهد کرد.

رئیس- ما حالا نمی‌خواهیم رأی بگیریم مذاکره می‌کنیم ترتیبی را که تا به حال رفتار کرده ایم نمی‌توانیم تغییر بدهیم.

ناصرالاسلام- بنده مخالفم.

رئیس- مخالفید بگویید دیگر.

ناصرالاسلام- بنده برخاستم برای اثبات مخالفت خودم پس خوب است گوش بدهید تا ملتفت شوید که مخالفم یا نه عرض کردم که تا عده نمایندگان کرمان را اول معین نکنیم نمی‌توانیم این تقسیمات حوزه بندی‌ها را معین کنیم.

رئیس- عرض کردم نمی‌شود.

ناصرالاسلام- نمی‌شود نمی‌شود.

رئیس- به شما اخطار می‌کنم.

ناصرالاسلام- مختارید هرچه می‌خواهید بکنید.

مرکز حوزه انتخابیه سیرجان.

رئیس- مخالفی هست (اظهاری نشد)

مهن- اسفندقه- جیرفت- رودبار- جبالبارز- سالار دویه یک نفر.

رئیس- مخالفی هست (اظهاری نشد)

مرکز انتخابیه جیرفت

رئیس- مخالفی هست (اظهاری نشد)

لوگر راین- نهرود- بم- نرماشیر- یک نفر

رئیس- مخالفی هست

دکتر حیدر میرزا- ریگارو هم یک بلوکی است که در گرمسیر است او هم باید نوشته شود.

ارباب کیخسرو- بنده اولاً آن اظهاری که آقای دکتر رضاخان کردند تصویب می‌کنم و ثانیاً بنده هم در مقدمه عرض داشتم و می‌خواستم عرض کنم که در کرمان هم حاکم از مرکز کرمان می‌رود و عقیده بنده این است که این عده برای کرمان کم است و با آن پیشنهاد آقای دکتر حیدر میرزا هم موافقم و همانطور است که ایشان گفتند کرمان با توابعش دو کرور جمعیت دارد و قابل هشت نفر نماینده است خوب است رأی گرفته شود.

رئیس- اگر عده تغییر بکنند باید قابل توجه بشود برود به کمیسیون و حوزه بندی تغییر بکند از اول قانون انتخابات اینطور عمل کرده ایم بنده نمی‌دانم حالا چه شده است در باب کرمان باید ترتیب تغییر کند مرکز انتخابیه بم.

رئیس- مخالفی هست (اظهاری نشد)

بلوچستان یک نفر.

رئیس- مخالفی هست

لواء الدوله- بنده در بلوچستان مخالفم به جهت اینکه بلوچستان از قراری که معین شده است دویست هزار جمعیت دارد و آنها دو طایفه اند که اگر از آنها ما امروز نماینده داشتیم خیلی به درد ما می‌خورد به جهت اینکه بلوچستان اینکه این طوایف بی اندازه در سیاسیات ما مدافعه دارند اگر در این طوایف ممتازی هست بلوچ است و پیشنهاد هم کرده ام در خصوص کرمان بلوچستان.

رئیس- آقای حاج شیخ اسدلله موافقید بفرمایید.

حاج شیخ اسدالله- در باب عده بلوچستان که می‌فرمایند دویست هزار نفر جمعیت دارد اگر بنده عرض کنم صد یا دویست یا پانصد هزار جمعیت دارد تمام حدسی است زیرا عده تحقیقی هیچ یک از نقاط را نمی‌دانم به خصوص بلوچستان را اما به آن نظری که آقای لواء الدوله فرمودند طایفه طایفه اند و از هر طایفه یک وکیل بگیریم اینطور نیست این یک نفر فقط از برای یک طایفه است که جزو خاک کرمان است و از صد هزار نفر بیشتر جمعیت ندارد و این محقق شده است و حق یک نفر نماینده به آنها داده شده است بنده در یک نفر عرضی ندارم اما زیادی از یک نفر را که دو نفر سه نفر باشد بنده تصویب نمی‌کنم و اگر بیش از این بکنند مقتضی نیست و شاید هم بفرستند.

بهجت- یکی از نقاط خیلی مهم ایران بلوچستان است بلوچستان به این طوری که اشتباه می‌شود که تمام ایلاتند خیر اینطور نیست بلوچستان دو قسمت می‌شود یک قسمت از بلوچستان بنادر است یک قسمت دیگرش صحرا است و در صحرا طوایف متعدد است بنادری هست که یک قسمتش متصل می‌شود به خلیج فارس که منتهی می‌شود و یک قسمتش منتهی می‌شود به اقیانوس هند و همه اش بنادر فارس نامیده می‌شود یک قسمتی هست که منتهی می‌شود به خلیج فارس از قبیل بندر کوادور چاه بهار که نقطه جهاز جنگی انگلیس است که در مقابل کوتیه و کهنیه واقع است در معنی اگر ملتفت باشیم این بلوچستان واقع شده است در کنار خلیج فارس و کنار اقیانوس هندی است که در جزو خلیج فارس حساب می‌شود و آن خیلی نقطه مهمی‌است و جمعیت بلوچستان همه اش ایلات نیست هم شهر نشین دارد و هم ایلات دارد آقایان اظهار می‌دارند که هشت نفر وکیل به کرمان بدهند بنده مخالفت نمی‌کنم ولی نقطه نظرم این است که به بلوچستان دو نفر وکیل بدهند و آن نقاط جزئی هم که از قلم افتاده ذکر شود و اینجا دو نفر وکیل لازم دارد که یکی متعلق به آن صحرا نشین‌ها باشد و یکی راجع به بنادرش و مطابق این عرایضی که کردم پیشنهاد می‌کنم که یک نفر علاوه شود برای بلوچستان و حالا اگر آقایان زیادتر پیشنهاد می‌کنند برای کرمان و بلوچستان مختارند ولی نقطه نظر بنده این بوده است که آن یک نفر اضافه شود و تقاضا می‌کنم که در این قسمت بلوچستان در کمیسیون تجدید نظری بشود که برای هر کدام از این قسمت وکیلی معین کنند چون یک طایفه نیستند اگر تجزیه نشود یک اختلافی میان این دو تا پیدا می‌شود و جمعیتش هم به طور یقین از دویست هزار نفر بیشتر است یکی می‌افتد به بنادر بلوچستان که آخر بنادر فارس می‌شود و یکی هم مال طوایف بلوچ می‌شود مرکز حوزه انتخابیه فهرج.

رئیس- مخالفی هست؟

عزالملک- حاکم نشین بلوچستان بم پور است و اینجا فهرج نوشته شده است خوب است همان بم پور نوشته شود.

دکتر حیدر میرزا- می‌خواهم عرض کنم که فرق نمی‌کند فهرج یا بمپور دو سه فرسخ بیشتر تفاوت ندارد ولی در فهرج چون قلعه حکومتی است بهتر است و معاش هم عالی تر است بر فرض بم پور عده اش زیاد باشد و حکومت نشین باشد فهرج بهتر است.

رئیس- چند فقره اصلاح پیشنهاد شده است بعضی راجع به عده نمایندگان بعضی هم راجع به حوزه بندی عده که پیشنهاد شده است هفت و هشت نفر است اول در هفت باید رأی بگیریم آقای حاج اسدالله فرمایشی دارید بفرمایید.

حاج شیخ اسدالله- بنده پیشنهاد کردم که عده نمایندگان کرمان هفت نفر باشد بعد در پیشنهاد ثانی پیشنهاد کردم که آن یک نفر را اضافه کنند به مرکز شهر کرمان با آن ولایاتی که ضمیمه شده است و آن حوزه بندی‌هایی که شده است به همان حالت باقی باشد و توضیحی هم که دارم این است که به هر نظری که خواسته باشیم به کرمان نظر کنیم کمتر از هفت نفر نمی‌توانیم تصویب کنیم و اینج آقای بهجت می‌فرمایند که باید یک نفر به بلوچستان اضافه شود بنده هفت نفر را عقیده دارم و به همان هفت نفر رأی بگیرید حالا اگر آقایان زیادتر عقیده دارند خود می‌دانند عرضی ندارم و پیشنهاد خودم را در موقعش پس می‌گیرم لکن کمتر از هفت نفر را نمی‌توانیم رأی بدهیم.

بهجت- عرض می‌کنم انکه بنده هفت نفر پیشنهاد کردم ملاحظه اش را عرض کردم ولی استدعا می‌کنم که اول در هشت نفر رأی گرفته شود اگر اول در هفت نفر رأی گرفته شود ممکن است بعضی به هشت نفر عقیده داشته باشند و رأی ندهند آن وقت به هشت نفر نمی‌شود رأی گرفت بنده استدعا


می‌کنم پیشنهاد بنده را بعد از هشت نفر رأی بگیرند.

محمد‌هاشم میرزا- عرض می‌کنم همچو نیست که اگر به هفت نفر رأی ندادند نشود به هشت نفر رأی داد عقیدۀ آن اشخاصی که هفت نفر را پیشنهاد کرده‌اند یحتمل که بیشتر از هفت را عقیده ندارند و همینطور اشخاصی که هشت نفر را پیشنهاد کرده اند در هفت نفر رأی نخواهند داد چون عقیده شان این است که کرمان و توابعش هشتصد هزار جمعیت دارد پس هر کسی به هشت نفر عقیده دارد به هفت نفر رأی نخواهد داد و آنکه به هفت نفر عقیده دارد به هشت نفر رأی نخواهد داد.

نجم آبادی- در راپورت اول کمیسیون میزان تقریبی در تمام نقاط ایران صد هزار نفر بوده و عده نمایندگان هفت بود در این راپورت میزان صحیحی منظور نیست در بعضی نقاط صد هزار نفر در بعضی نقاط صد و پنجاه هزار نفر منظور شده و در بعضی مثل کرمان دویست هزار نفر گویا منظور شده لذا بنده پیشنهاد کردم همان هفت نفر باشد و در خصوص حوزه بندی هم پیشنهاد کردم که یک نفر به حوزه بندی آنان اضافه شود.

رئیس- در باب رأی گرفتن تا حال رسم این بوده است که اول در عده کم رأی می‌گرفتیم حالا هم همانطور رأی می‌گیریم آقایانی که تصویب می‌کنند که عده نمایندگان کرمان هفت نفر باشند قیام نمایند (معدودی قیام کردند)

رئیس- قابل توجه نشد آقای دکتر حیدر میرزا توضیح بدهید در پیشنهاد خودتان.

دکتر حیدر میرزا- چنانچه عرض کردم عرایض خودم را همان بعد مسافت مملکت سبب عدم توجه به کرمان شده است اگر هم می‌فرمایند که کم جمعیت است آن هم به واسطه وسعت خاک اوست و نسبت به وسعت خاکش کم جمعیت است والا دو کرور جمعیت ایالت کرمان است مثلا شهر کرمان اگر مردم می‌گویند ۳۰ هزار ۴۰ هزار جمعیت دارد بنده دلیل رد او را دارم عرض می‌کنم که الان پنجهزار کارخانه قالی بافی در آنجا است که تجار قالی خر آذربایجانی در آنجا هستند که از کارخانه‌های شهر کرمان قالی می‌خرند و رفته اند دیده اند از آنها تحقیق بفرمایید که شهر کرمان چقدر کارخانه دارد که مخصوص قالی بافی است و هر کارخانه ۵-۶ الی هفت نفر بچه هستند که اگر آن بچه‌ها را خواسته باشیم حساب کنیم ۳۰، ۴۰ هزار نفر است چقدر جمعیت باید باشد که ۴۰،۳۰ هزار اطفال باشد و آقایانی که می‌گویند سی هزار نفر جمعیت دارد از عدم اطلاع است سر مادۀ رفته مملکت تهران اگر بگوییم دو کرور جمعیت ندارد و اقلا نهصد هزار جمعیت دارد و اینکه عرض کردم انتخاب جمعی نباشد به واسطه این بود که بین آنها نمی‌توان تقسیم صحیحی کرد چون بیابان‌های فقر لم یزرع است که واقع شده است بین این آبادی‌ها بنابراین انتخاب فردی خیلی خوب است و بنده دو نفر اضافه کرده ام یک نفر برای خود کرمان که هیچ حرف ندارد زیرا جمعیت کرمان بیش از اینها است واقعش صد هزار جمعیت دارد و دیگر کوه پایه سرآسیابین چترود چویار ماهان که آن هم یک صد هزار جمعیت دارد و توابعش را شش نفر بدهیم حالا اگر خواسته باشند انتخاب جمعی هم بکنند بنده اصراری ندارند مختارند ولی لازم است که هشت نفر باشد مثلا هشت نفر را مستحق است نسبت به همان ترتیبی که به سایر نقاط از روی جمعیت داده‌اند.

رئیس- آقای حاج آقا- آقای لواء الدوله آقا سید حسین اردبیلی از این استدلالات آقای دکتر حیدر میرزا قانع شدید یا آنکه توضیح می‌دهید.

لواء الدوله- عرض می‌کنم مذاکره به قدری شده است که دیگر مذاکره کردن را کافی می‌دانم ولی این دو نفر را که بنده پیشنهاد کرده ام یکی برای کرمان است و یکی برای بلوچستان که کمیسیون یکی تعیین کرده است مابقی جاها را با کمیسیون موافقم ولی یک نفر برای بلوچ لازم است که دو نفر نماینده داشته باشد مکرر عرض کردم که ما نباید برای شهر کار بکنیم برای دهات و اطراف هم باید کار بکنیم که آنها شهری شوند.

رئیس- آقای اردبیلی بفرمایید.

آقا سید حسین اردبیلی- توضیحاتی که برای لزوم هشت نفر داده شد بنده علاوه می‌کنم بر آنکه کرمان یکی از ایالات بزرگ مملکت است در صورتی که برای آذربایجان و اطراف آن ۹ نفر تصویب بکنیم کرمان هم همان قدر شاید بالاتر جمعیت داشته باشد در تقسیمات که شده است در پیشنهاد خودم عرض کردم که هشت نفر به حوزه‌هایی که در آنجا معین شده است تقسیم شود.

رئیس- آقای حاج آقا بفرمایید.

حاج آقا- بنده گمان می‌کنم آن مقدار توضیحاتی که باید داده شود داده شد و چیزی بنده مکرر نمی‌کنم در آن پیشنهادی که بنده کرده ام عده را نوشته ام که بعد از آنکه قابل توجه شد حوزه بندی او را واگذار می‌کنم به نظر خود کمیسیون محض یادآوری عرض کردم همین قدر نظر آقایان را متوجه می‌کنم به این نظر که به ایالات دور دست و ولایات جنوبی یک نظر توجهی بکنند که اقلا از آن دوره اول کمتر نشود که اقلا بلاد دور دست هم در رشه آبادی بیفتند.

رئیس- رأی می‌گیریم در این پیشنهادها که عده نمایندگان کرمان هشت نفر باشد آقایانی که تصویب می‌کنند قیام نمایند (اغلب قیام نمودند)

رئیس- به اکثریت قابل توجه شد حالا می‌رود به کمیسیون در باب حوزه بندی‌ها بعد از اینکه در کمیسیون اصلاح شد رأی می‌گیریم.

گلپایگان و خوانسار یک نفر.

رئیس- مخالفی هست؟

لواء الدوله- در شور اول یک پیشنهادی در این خصوص کردم که چهار نفر باشد به جهت اینکه ما همیشه گفتار و کردارمان نظر به سابقه است بنده نه به ملاحظه اینکه خود را نسبت می‌دهم به گلپایگان و خونسار خیر چون برای قزوین و سایر جاها هم حرف زدم و پیشنهاد کردم برای ملت عرض می‌کنم برای خودم عرض نمی‌کنم در کمیسیون بنده نرفته‌ام گویا در باب گلپایگان و خونسار غفلت شده است بیستون را که یک ده است جزو کرمانشاه اسم برده اند در صورتی که این خودش معلوم است و همه کس می‌داند که جزو کرمانشاه است و هیچ لازم ندارد و یک بلوک معتبری را باید بنویسند فراموش کرده‌اند و خونسار را ننوشته اند در شور اول هم عرض کردم سیصد و هشتاد هزار نفر این محلها جمعیت دارد که گلپایگان و خونسار و محلات و کمره است سابقا هم به گلپایگان و خونسار و کمره و محلات مجلس هر کدام را یک وکیل داده بودند که چهار وکیل باشد و حالا آمده اند دو نفر قرار داده اند بنده یک پیشنهادی کردم و رجوع شد به کمیسیون ابداً کمیسیون توجهی نفرمودند اسمی ‌از او نبرده‌اند حالا چون بنده می‌دانم که چهار نفر قبول نمی‌شود من باب کسی پیشنهاد نکردم من باب خودم هم پیشنهاد نکردم من باب خدا پیشنهاد کرده ام که سه نفر باشد که ظلم نشود به این بیچاره‌ها.

(مرکز حوزه انتخابیه گلپایگان)

رئیس- مخالفی هست؟

لواء الدوله- نظر به آن پیشنهاد که کرده ام حوزه خونسار را بنده از گلپایگان مجزا کرده‌ام.

حاج شیخ اسدالله- گویا اینجا اشتباه کرده اند چهار محال را خوانده اند و آن وقت مرکز را فقط خونسار معین کردند.

رئیس- چهار محال را نخواندند دو محل را خواندند.

کمره- سایر بلوک- محلات یک نفر.

رئیس- مخالفی هست؟ (اظهاری نشد)

مرکز حوزه انتخابیه محلات

رئیس- مخالفی هست؟ (اظهاری نشد) پیشنهادی از آقای لواء الدوله شده است قرائت می‌شود.

(به عبارت ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم نظر به هر صد هزار نفر که یک نفر نماینده انتخاب می‌شود باید از ولایات ذیل چهار نفر نماینده انتخاب نمود که حقوق ملت محفوظ و هم رعایت طایفه رنجبر شده باشد چون می‌دانم که چهار نفر قبول نخواهد شد لهذا این بنده پیشنهادی می‌کنم که از محلات ذیل به طریقی که عرض می‌شود نماینده منظور شود خونسار و می‌دهند بلوک عربستان و وامرود یک نفر- گلپایگان و توابع یک نفر- محلات و کمره و سایر بلوک یک نفر.

رئیس- آقای لواء الدوله توضیحی دارید بفرمایید.

لواء الدوله- عرض کنم این چیزی که بنده اینجا توضیح دادم خونسار است و بلوک عرب چندین سال است که عربها آمده اند آنجا موطن کرده‌اند و به بلوک عربستان معروف است چند ده است که موطن کرده‌اند و به بلوک عربستان معروف است چند ده است که موطن کرده‌اند و قریب پنج شش فرسخ طول دارد تا خونسار بید هند است و بلوک عربستان و آمرود است که در پیشنهاد اسامی‌آنها را نوشته‌ام دهات خیلی آبادی است که هر کدام پانصد خانوار دارد و اینها را بنده منضم به حوزه‌ها کرده‌ام که جزء خونسار است و جمعیت هر یک از آنها از صد هزار بیشتر است و محلات هم از سیصد هزار نفر جمعیتش بیشتر است.

رئیس- مخبر چه می‌فرمایند؟

ذکاءالملک- در صورتی که مجلس برای عراق رأی نداد یک نفر اضافه شود گمان نمی‌کنم


تصویب کنند که برای اینجا یک نفر اضافه شود.

رئیس- رأی می‌گیریم به اصلاح آقای لواء الدوله آقایانی که تصویب می‌کنند قیام نمایند (معدودی قیام نمودند)

رئیس- قابل توجه نشد در صورتی که قابل توجه نشد حوزه بندی را مسترد می‌دارید.

لواء الدوله- تقاضا می‌کنم برود به کمیسیون

رئیس- رأی می‌گیریم به راپورت کمیسیون که دو نفر نوشته اند آقایانی که تصویب می‌کنند قیام نمایند (اغلب قیام نمودند)

رئیس- به اکثریت تصویب شد. یکربع تنفس داده می‌شود.

(بعد از تنفس مجدداً جلسه تشکیل شد و شروع به قرائت حوزه بندی گیلان گردید.

گیلان چهار نفر رشت انزلی شفت هومن گرگانه رود- اسالم- طالش- دولاب- شاید زین- لاهیجان- لنگرود- رانکو- رودسر- رودبار- رحمت آباد- دیلمان- عمارلو و غیره ۴ نفر.

رئیس- مخالفی هست؟

محمد‌هاشم میرزا- بنده عده نمایندگان گیلان را چهار نفر کم می‌دانم و پنج نفر پیشنهاد کرده ام امیدوارم مخبر قبول کنند که محتاج برای نباشد.

آقا میرزا احمد- از اول این راپورتی که از کمیسیون انتخابات آمده تا به حال راجع به حوزه‌های انتخابیه اگر ملاحظه شود هیچ جا مثل گیلان بی ترتیب نشده است گیلان را مثل کرمانشاهان و کردستان و دارای چهار صد هزار نفر جمعیت فرض کرده اند و چهار نفر داده اند در صورتی که در نظامنامه انتخابات سابق پنج نفر بود و در آن راپورت اولی شش نفر نوشته بودند و تقاضای هفت نفر شده بود بنده نمی‌دانم از روی چه میزان نوشته اند اگر از روی میزان جمعیت است گیلان دارای شش هفت شهر بزرگ است از قبیل لاهیجان و لنگرود و غیره و سایر جاهایی که چهار نفر معین شده است و از این شهرها ندارند گذشته از این مسئله اهمیت تجارتی و اقتصادی و سر حدی که آقایان خودشان اطلاع دارند و یکی از آن شهرها طالش و سایر ایلات است که هیچیک از ولایات این محلها را نداشته و آن قدر شهر در هیچیک از ولایات نسبت به نظر بنده در باب گیلان یک بی انصافی شده است به جهت اینکه تمام جاها میزانش به اندازه خودش بوده است اما به گیلان یک بی اعتدالی شده است بنده گمان می‌کنم اگر خود آقایان اعضای کمیسیون در واقع یک وقت نظری بکنند خودشان ملتفت خواهند شد که چهار نفر کم داده اند به گیلان لهذا بنده تقاضا می‌کنم که به گیلان شش نفر نماینده بدهند به عده مطابق ۶ نفر حوزه بندی او را پیشنهاد می‌کنم و تقدیم می‌نمایم.

مخبر- بله گیلان سابق پنج نفر بوده است در این حوزه بندی جدید که تازه شده از طرف دولت این چهار نفر را معین کردند چون تمایل مجلس به این بود چون ما هم نظرمان به این بوده که هر قدر نمایندگان مجلس عده شان کمتر باشد بهتر است به آن لحاظ ما هم موافقت کردیم به آن حوزه بندی حالا که از آن ترتیب تجاوز کرده و عده نمایندگان کم و زیاد شد بنده هم تصدیق می‌کنم که گیلان نسبت به جاهای دیگر کم شده است بنده یک ترتیب حوزه بندی را با پنج نفر نماینده اش تقدیم می‌کنم و گمان می‌کنم همین طور تصدیق بفرمایند و کافی باشد.

(پیشنهاد آقای ذکاءالملک به عبارت ذیل قرائت شد)

رشت توابع انزلی شفت فومن و غیره ۳ نفر مرکز انتخابیه رشت گرگانه رود اسالم طالش دولاب شانه زمین مالیان یک نفر مرکز انتخابیه گرگان رود لاهیجان- لنگرود- رانکوه- رودسر- رحمت آباد- دیلمان- عمارلو و غیره یک نفر مرکز انتخابیه لاهیجان.

رئیس- آقای هشترودی مخالف هستید.

هشترودی- بله بنده پنج نفر پیشنهاد کردم چون مخبر پیشنهاد کردند بنده پس می‌گیرم و عقیده بنده هم پنج نفر بود.

بهجت- گیلان از هر جهت قابل توجه و قابل نظر است یکی از حیث سرحدی یکی از حیث آزادی خواهی و یکی از حیث تجارت قطع نظر از اینها یکی از ایالات ایران است اگرچه در این خصوص در مجلس رأی داده نشده است ولی در دوره استبداد این مطلب به یک ترتیبی پیشرفت کرد ولو اینکه به طور فوق العاده بود به هر حال رشت یکی از شهرهای معظم این مملکت است واقعاً رشت را با توابعش نمی‌توان کمتر از چهار نفر داد و شاید نمی‌شود کمتر از اصفهان داد یقینا از شیراز کمتر نیست از آن طرف هم بعضی نقاط رشت خودش یک وکیل لازم دارد به این جهت بنده پیشنهاد می‌کنم که شش نفر وکیل داشته باشد و بعد ترتیب حوزه بندی و تقسیمش را هم پیشنهاد می‌کنم و یقیناً جمعیت گیلان از ششصد هزار و هفتصد هزار نفر کمتر نیست و برای تقسیمش هم مخالفم در اینکه یک حوزه باشد ولی اول حال که بر می‌گردد به کمیسیون در ترتیب انتخاب جمعیتش هم مخالفم و نظرات خود را سابق گفته ام حالا در این خصوص عرض می‌کنم به هر جهت باید به خود شهر رشت با توابعش و اطرافش که اسم برده شده است ۴ نفر و لاهیجان با اطرافش هم دو نفر داد به این جهت بنده پیشنهاد کردم که ۶ نفر باشد.

رئیس- آقایان مذاکرات را کافی نمی‌دانند (بعضی کافی دانستند)

چند فقره پیشنهاد شده است از طرف مشیر حضور که عده نمایندگان گیلان هفت نفر باشد و از طرف آقای محمد‌هاشم میرزا دکتر اسماعیل خان و هشترودی که پنج نفر باشد از طرف آقای بهجت و آقا میرزا احمد و فرزانه و ناصرالاسلام که شش نفر باشد.

رئیس- آقای فرزانه توضیحی دارید بفرمایید.

فرزانه- چهار نفر نماینده که کمیسیون برای گیلان معین نموده است و حالا مخبر کمیسیون پنج نفر را قبول کردند کم می‌دانم همان طوری که هم بعضی از آقایان فرمودند و آقایان می‌دانند که گیلان وجب به وجب آبادی است و اگر احصائیه صحیحی می‌داشتیم می‌دانستیم که جمعیت گیلان کمتر از ششصد هزار نفر نیست گذشته از این اهمیت آنجا هیئت وزیران واسطه سرحد بودن زیاد است بنده به همین جهت ۶ نفر را پیشنهاد کردم و استدعا می‌کنم نمایندگان محترم توجه مخصوص در باب گیلان بفرمایند که ظلم نشود.

رئیس- آقای ناصرالاسلام توضیحی دارید بفرمایید.

ناصرالاسلام- دلایلی که اغلب نمایندگان در مجلس اظهار کردند حق اظهارات آقای مخبر هم این بود که ما باید یک ترتیبی را اتخاذ کنیم که وکلاء زودتر حاضر شوند و مجلس افتتاح شود از این نقطه نظر می‌توانیم بگوییم که گیلان افتخاری که دارد این است که اول وکیلی که به مجلس آمد وکیل گیلان بوده و از هر حیث دارای این افتخار شد می‌توانم آن را هم عرض کنم از راه دانایی و ملتفت بودن به اصول مشروطیت و حفظ حقوق حقه خودشان بود چنانچه در این مدت که اسم مشروطه در ایران پیدا شد آنها هم قسم فداکاری و جانفشانی کردند و امتحانات خودشان را داده اند تاکنون هم می‌دهند و امیدواریم بعد از این هم بدهند و باز هم عرض کنم که کمتر مملکتی است که دهات و قراء و اطراف او با اصول مشروطیت و حفظ حقوق انسانیت آگاه باشند و آن مقام را دارا باشند افتخاراً گیلان دارای این مقام است و به طوری که اسم برده شده است و نوشته شده است معلوم می‌شود که اغلب مجاهدین از گیلان می‌دانند این حرکت و جدیت بروز نمی‌کند از یک مدتی مگر از مسبوق بودن به محسنات مشروطیت و مطلع بودن به حقوق بشریت و از نقطه نظر جمعیت و عده هم اگر نظر بخواهیم بکنیم همین طور که توضیح دادند گیلان از حیث جمعیت و آبادی دارای هفتصد هزار نفر جمعیت است اگر احصائیه بود معلوم می‌شد چون احصائیه نیست هرکجا چیزی می‌گوید گیلان نقطه نیست که دور از مرکز باشد یا خیلی بعید باشد و از وضع آنها اطلاع نداشته باشند گویا اغلب نمایندگان آگاه به اوضاع آنجا باشند اغلب آقایان که مسافرت به رشت کرده اند یا با گیانی‌ها معاشرت داشته اند به خوبی از گیلان و نقطه مرکزیت و عده جمعیت گیلان آگاهند و کمال بی محبتی است که حالا عده آنها را کم بکنیم در صورتی که در دوره انتخابیه اول که ترتیب صحیحی نداشته است ۵ نفر برای آنها معین کرده بودند با وجود اینکه یک درجه نبوده می‌توانیم بگوییم آن قانون انتخابات عمومی‌نبوده و امروز روزی است که باید حق شناس بشود و حق عندالله به حق دار بدهند اقلا به همان میزانی که در قانون انتخابات مبین شده است که از صدهزار نفر یک نفر بدهند داده شود حق این است که به گیلان ۶ نفر داده شود و برای حوزه بندی او هم پیشنهادی کرده ام اگر عملا می‌دانند از روی آن ترتیب حوزه بندی بکنند.

رئیس- رأی می‌گیریم به ۶ نفر آقایانی که تصویب می‌کنند قیام نمایند (اغلب قیام نمودند)

رئیس- به اکثریت قابل توجه شد ارجاع می‌شود به کمیسیون با این اصلاحاتی که راجع به حوزه بندی از طرف ناصرالاسلام و دکتر اسماعیل خان پیشنهاد شده است آقای مشیر حضور شما پیشنهاد خودتان را مسترد می‌کنید.

مشیر حضور- بله چون آن پیشنهادها قابل توجه شد بنده پیشنهاد خودم را پس می‌گیرم.

مازندران ۴ نفر بارفروش آمل مشهدسر لاهیجان نور- کجور تنکابن- کلار دشت کلارستاق- ۲ نفر- ساری- اشرف- سوادکوه- بندپی دانگه و چهار دانگه دو نفر.


رئیس- راجع به قسمت اول مخالفی هست؟ (اظهاری نشد)

رئیس- در قسمت دوم مخالفی هست؟

میرزا داودخان- همان قسمی‌که در خصوص گیلان مذاکره شد همان قسم مازندارن دارای آبادی است و به یکی از نقاطی که اسم برده نشده است علی آبادی است که تمامش آبادی است که هیچ اسمی‌از آنجا برده نشده بنده تصور می‌کنم که ۲ نفر برای ساری و غیره کم باشد تقاضا می‌کنم که سه نفر باشد و علی آباد را هم جزء بکنند.

رئیس- آقای شریف العلماء فرمایشی دارید بفرمایید.

شریف العلماء- اولا تقسیم حوزه بندی خیلی بی ترتیب است مثلاً بند پی هیچ ربطی به ساری ندارد او مربوط به بار فروش است ثانیاً اینکه بارفروش را مقدم نوشته اند باید ساری مقدم شود مقدم و مؤخر شده این را درست کنند ثالثاً این عده که معین کرده‌اند خیلی کم است به جهت اینکه مازندران و ساری ۸۰ بلوک است و چند محل دارد مثل سوادکوه و کلارستاق و دماوند و غیره که اهالی این صفحات ۹ ماه ده ماه در مازندران هستند بنده تصور می‌کنم که این عده برای مازندران خیلی کم است و عده نفوس مازندران زائد بر هفتصد هزار نفر است و این عده که معین شده است کم است و پیشنهادی هم عرض کرده‌ام.

مشیرالسلطان- در شور اول بنده مخالف بودم تا اینکه در کمیسیون بنده را احضار کردند چون عذر داشتم حاضر نشدم بنده اینجا مخالفت کردم برای این بود که عرض کردم جمعیت مازندران بیش از ۶۰۰ هزار نفر است بنده نمی‌دانم چه جهت دارد که پنج نفر داده اند این دفعه هم ۴ نفر داده اند چون آن دفعه فیروزکوه جزء بود و این دفعه مجزا داده اند و یک نفر به او داده اند و اگر نظر به سابقه است که ۴ نفر بوده پس چرا این نظر به جاهای دیگر نشده است و جاهای دیگر را زیاد کردند و اینجا را نکردند و ۴ نفر مازندران را همان ۴ نفر را پیشنهاد کردند اگر نظر به جمعیت است بنده عرض می‌کنم که مازندران بیش از گیلان جمعیت دارد و وسعت خاکش هم ۴۰ فرسخ در ۶۰ فرسخ است و بلوکات آبادی هم دارد مثل نور و کجور که تقریباً دارای ۸۰ هزار جمعیت است و یکی هم تنکابن است که سی چهل هزار جمعیت دارد سایر شهرهای عمده حاکم نشین هم دارد چطور شده است که ۴ نفر به مازندران داده اند بنده پیشنهادی کرده‌ام که پنج نفر به مازندران بدهند و حال آنکه پنج نفر را کم می‌دانم و چون عده نمایندگان را بنده موافق هستم که زیاد نشود پنج نفر پیشنهاد کرده ام.

رئیس- تصور می‌کنم که مذاکره کافی است مرکز حوزه انتخابیه ساری.

رئیس- مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد).

رئیس- چند فقره پیشنهاد شده است از طرف آقای شریف العلماء و لواء الدوله و انتظام الحکماء. آقای شریف العلماء توضیحی دارید بفرمایید.

شریف العلماء- همان است که عرض کردم.

لواء الدوله- عرض کنم آقایانی که از آنجا انتخاب شده اند توضیح داده اند و کلیه حقوق اهالی مازندران در چهار نفر تضییع می‌شود و ۶ نفر هم زیاد است ۵ نفر کافی است.

انتظام الحکماء- بنده اگرچه اختصاص به نمایندگی مازندران ندارم ولی به واسطه اطلاع محلی که دارم وجدان به من حکم می‌کند که در این محضر مقدس توضیحات بدهم. تا خاطر نمایندگان محترم مستحضر شود که در واقع در خصوص مازندران یک بی انصافی و بی اعتدالی شده است زیرا از هر جایی که باید نماینده معین شود رعایت ملاحظات چهارگانه باید در او بشود اول اهمیت محل دوم جمعیت سوم وسعت خاک چهارم مالیات اما از حیث اهمیت گذشته از اینکه یکی از سرحدات منظم ایران محسوب می‌شود مخزن رزق و روزی دارالخلافه است یکی عده نفوس اما از حیث عده نفوس در ۳۰ سال قبل یا بیشتر یا کمتر وقتی ناصرالدین شاه خواست عده نفوس ایران را معین بکند مأمورینی که فرستادند به مازندران به چهار شهر و توابع مازندران چهارصد و شصت هزار عده نفوس آنجا را معین کردند که ساری و بارفروش و اشرف آمل باشد و همه می‌دانند که از آن تاریخ تاکنون هم به عمارت آنجا افزوده شده است و هم به جمعیت آنجا به علاوه محال ثلاثه که تنکابن و کجور و کلارستاق باشد که خود تنکابن چهل هزار نفر جمعیت دارد و کجور و کلارستاق هم شصت هزار جمعیت دارد که اینجا هم تقریبا صد هزار نفر می‌شود منجمله نورات همین قدر عرض می‌کنم یک نوری اینجا نوشته شده است این نور ۱۸ بلوک است که هر بلوک دارای چندین قراء و قصبات است تقریباً ۳۰۰ پارچه ده است از ده پنجاه خانواری دارد تا هزار خانوار که اگر نور به تنهایی را بخواهیم ملاحظه کنیم شاید صد هزار نفر جمعیت بیشتر دارد اما از حیث محل انتخابات اگر تصور کنند یکی از سر حدهای بزرگ مملکت است و به علاوه مخزن رزق و روزی اهالی پایتخت محسوب می‌شود و اما از حیث مالیات اگر واقعاً از سه چهار ایالت بگذریم در ولایات کمتر از جاهای دیگر نیست و اما از حیث وسعت خاک یک حد آن از پشت کوه شمیرانات است تا کنار بحر خزر و به این ترتیب پیشنهادی کرده باید ۵ نفر از برای آنجا معین بفرمایند و در حوزه بندی تقدم و تأخری اگر هست در کمیسیون اصلاح شود.

حاج عزالممالک- بنده پس از توضیحی که آقای انتظام الحکماء دادند عرض می‌کنم مازندران چند نقطه مهم دارد مثل ساری، بارفروش، اشرف آمل و به هریک از اینها می‌شود یک وکیل بدهند زیرا هر کدام از اینها صد هزار نفر جمعیت دارد با این توضیحاتی که نمایندگان دادند ۵ نفر نباید کمتر شود و تصور می‌کنم که مجلس هم موافق خواهد بود که عده نمایندگان ۵ نفر معین شود.

رئیس- اول رأی می‌گیریم به ۵ نفر آقایانی که عده نمایندگان مازندران را ۵ نفر تصویب می‌کنند قیام نمایند (اغلب قیام نمودند)

رئیس- به اکثریت تصویب شد. راجع به حوزه بندی از طرف آقای مشیر السلطان و انتظام الحکماء و آقا شیخ غلامحسین پیشنهادی شده است به کمیسیون رجوع می‌شود- ملایر و تویسرکان و نهاوند دو نفر.

رئیس- مخالفی هست؟

حاج مصدق الممالک- بله بنده در عده نمایندگان آنجا عرضی ندارم ولی راجع به انتخاب جمعی عرض می‌کنم که خیلی مضرتر از آن انتخاب دو درجه است و به طوری که پیشنهاد کرده ام برای ملایر یک نفر و برای تویسرکان و نهاوند هم یک نفر معین شود که آن دو محل حوزه بندی اش علیحده باشد مرکز ملایر در خود دولت آباد باشد و نهاوند و تویسرکان را در خود نهاوند ولی مرکز انتخابیه همه در دولت آباد باشد.

حاج سید ابراهیم- عرض کنم باید در این نظامنامه تمام انظار را جمع کرد در این نظامنامه نظر دولت به این بود که طوری کرد که عده کمتر باشد و زود انتخاب شوند و در شهرهایی که به سرعت می‌شود انتخاب کرد و مردمانش بصیرترند زودتر انتخاب شود و از این طرف هم باید انتخاب جمعی را قسمی‌ملاحظه کرد که محروم نشوند و تصور می‌کنم حد وسطین است که معین کرده‌اند ملایر و نهاوند و تویسرکان دو نفر این نه از آن جهت است که خیلی‌ها را محروم کرده باشیم و آن نظری که اسباب سرعت انتخابات هم هست ملحوظ شده است و بالنسبه باید بصیر به حقوق مملکتی باشند که دیگر اسباب معطلی نباشد.

دکتر حاج رضاخان- آقای حاج سید ابراهیم در یک جایی که به سرعت انتخابات فردی می‌شود موافقت کردند با انتخاب جمعی که نظر دولت به این بوده است که به سهولت انتخاب به عمل بیاید و به جهت همین است که ملایر و نهاوند و تویسرکان را یک حوزه قرار داده اند در صورتی که انجمن نظارت که تشکیل شد مردم که بخواهند رأی بدهند از برای آنها خیلی مشکل تر خواهد بود که دو نفر بنویسند تا یک نفر بنویسند و البته وقتی که یک نفر شد هم زودتر وکیل صحیح انتخاب خواهند کرد هم زودتر فرستاده خواهد شد پس به هر طریقی که ملاحظه کنند این ترتیب بهتر است و این ترتیب را اگر اختیار می‌کردند هرچه در سایرین می‌شد در اینجا هم می‌شد.

رئیس- دیگر مخالفی نیست؟ (گفتند خیر) اصلاح حاج مصدق الممالک خوانده می‌شود

(به عبارت ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم دو نفر نمایندگان ملایر و نهاوند و تویسرکان را تجزیه نموده یک نفر برای ملایر یک نفر

به جهت نهاوند و تویسرکان رأی گرفته شود. حوزه انتخابیه در هریک از این سه ولایت مرکز انتخاب در دولت آباد ملایر.

رئیس- توضیح بدهید.

حاج مصدق الممالک- توضیحش این است که جمعیت ملایر نسبت به تویسرکان و نهاوند مساوی است اگر ملایر با تویسرکان و نهاوند شرکت در انتخاب داشته باشند آنها از نماینده خودشان محروم خواهند شداین است که ناچار هستیم که تویسرکان و نهاوند که هر دو یک نفر نماینده دارد بگوییم با هم شرکت کنند و مرکز انتخابات ملایر در دولت آباد باشد و تویسرکان در نهاوند به جهت اینکه آنجا حکومت نشین است.


رئیس- عقیده کمیسیون در این باب چیست؟

ذکاءالملک- قبول نمی‌کند.

رئیس- رأی می‌گیریم در قابل توجه بودن اصلاح آقای حاج مصدق الممالک آقایانی که قابل توجه می‌دانند قیام نمایند (عده ای قیام نمودند)

رئیس- قابل توجه نشد- رأی می‌گیریم برای حوزه انتخابیه ملایر و تویسرکان به ترتیبی که در راپورت کمیسیون نوشته شده است آقایانی که تصویب می‌کنند قیام نمایند (اغلب قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. حوزه همدان خوانده می‌شود.

همدان و توابع- اسدآباد دو نفر

ذکاءالملک- بهتر این است که اسم توابع هم برده شود. همدان- اسدآباد- درجزین- پیش هور- سرو رود- حاجی لو- خداوند لو- مهربان لو.

آقای میرزا رضای مستوفی- بنده هم می‌خواستم همین را عرض کنم ولی یک فقره دیگر هم در پیشنهاد بنده هست آن را هم خوب است بنویسند روزدب و عاشقلو (پیشنهاد آقای میرزا رضای مستوفی به عبارت ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم در همدان اینطور نوشته شود شهر همدان- دروپ- باوک مهربان- بلوک سرورود- بلوک حاجیلو- بلوک عاشقلو- خدابنده لو- اسدآباد- حوزه انتخابیه شهر همدان.

ذکاءالملک- همان است که بنده عرض کردم منتهی آن دو اسم را هم اضافه بفرمایید..

رئیس- چون مخبر کمیسیون قبول کرد به همین رأی می‌گیریم یک مرتبه دیگر قرائت می‌شود (مجدداً قرائت شد)

رئیس- صحیح است.

مخبر کمیسیون- بله همانطور رأی گرفته شود.

مرکز حوزه انتخابیه همدان.

لواء الدوله- مرکز را همدان قرار دادن تصور می‌کنم حق اسدآباد و توابع تضییع بشود و بنده تقاضا می‌کنم که برای اسدآباد و توابع یک نفر و برای همدان و سایر جاها هم یک نفر نوشته شود.

رئیس- رأی می‌گیریم آقایانی به همین ترتیب تصویب می‌کنند قیام نمایند (اغلب قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. حوزه یزد خوانده می‌شود ولی برای یزد آقای مخبر یک ترتیب دیگری از طرف کمیسیون پیشنهاد کرده اند قرائت می‌شود (به این مضمون قرائت شد) یزد چهار نفر، یزد حومه اردکان- کزاب- رستاق- اشک زر- میبد- مهریز- هرات- مروست- بافق- بهاباد- شهر بابک- تفت- پیشکوه- پشتکوه- میانکوه- سه نفر.

رئیس- آقای ناصرالاسلام مخالفید.

ناصرالاسلام- به همان دلیلی که در حوزه کرمان عرض کردم مخالفم اگر اجازه می‌فرمایید که عرض می‌کنم.

لواء الدوله- سابق هم عرض کردم که نظرات اگر در همه بالسویه باشد مخالفت ندارم ولی می‌بینم که در بعضی جاها پیشنهاد یا توضیح می‌شود تنقید می‌شود و به عکس در بعضی جاهای دیگر که توضیح داده می‌شود یا پیشنهادی می‌کنند تنقید نمی‌شود در صورتی که آن نماینده که خودش را با شرف می‌داند بر می‌خیزد و می‌گوید که در فلانجا فلان قدر باید نماینده داشته باشد صلاح در این می‌داند والا بنده که نمی‌توانم از هرجا انتخاب بشوم برای یزد در نظامنامه سابق دو نفر نماینده معین شده بود حالا چند نفر شده است در صورتی که در شور اول هم هیچکس پیشنهادی نکرد و حالا اینکه هی دهات را شرح می‌دهند ممکن است بنده هم آن قدر ده شرح بدهم تا اینکه آقایان تصور بکنند که اینها جمعیت دارد والا اینها که شهر نیست فقط یزد شهر است پس شهر و توابع باید دو نفر وکیل داشته باشد و کافی نیست و بنده بیشتر از سه نفر هم همراه نیستم.

محمد‌هاشم میرزا- این طوری که آقای لواء الدوله و بعضی از آقایان نمایندگان فرمودند اینطور نیست ده یازده ماه است که کمیسیون انتخابات هفته یک روز منعقد بوده و مشغول است و بی جهت نبوده است که اینطور تقسیم کرده اند اما اینکه می‌فرمایند در نظامنامه سابق نماینده یزد دو نفر بوده، دو نفر نبوده و سه نفر بوده و اینکه حالا چهار نفر شده خوب است ملاحظه بفرمایید که شهر بابک را سابق جزو یزد بوده است جزء کرمان قرار داده بودند و به همین ملاحظه به یزد سه نفر داده شده بود و بعد آمدند توضیحات دادند و شهر بابک هم جزء یزد شد اینها یک نفر افزوده اند و اینها را که ملاحظه می‌فرمائید ده نیست اردکان- میبد- مهریز- شهر بابک و نائین و غیره اینها بعضی‌هایش شهر است بعضی‌هایش قصبه است بعضی ها بنوکست.

آقا سید حسین اردبیلی- اینکه شاهزاده محمد‌هاشم میرزا فرمودند که شهر بابک جزو کرمان بوده است و بعد جزو یزد محسوب شده است گمان می‌کنم بعد از آنکه هشت نفر برای حوزه انتخابیه کرمان تعیین شد لابد می‌بایست در آنجا قدری بسط داد و گمان می‌کنم که در آن صورت بعضی از نقاط که جزء حوزه یزد است ممکن است در این صورت جزء حوزه انتخابیه کرمان محسوب بشود و در این صورت حوزه انتخابیه یزد کوچکتر می‌شود و این عده برای یزد زیاد خواهد بود.

آقا میرزا مرتضی قلی خان- بنده مختصراً عرض می‌کنم و حمایت مخفی هم نیست که بعضی تنقید بکنند عرض می‌کنم در باب یزد در نظامنامه سابق سه نفر معین شده بود بعد در شور اول در کمیسیون چهار نفر پیشنهاد کردند الان هم راپورت سابق که با زلاطین طبع شده است در دست آقایان نمایندگان است و علت اینکه چهار نفر شد و یک نفر زیاد کردند این بود که هم جمعیت آنجا زیاد است و هم انارک جزء آنجا شد و انارک هیچ وقت جزء یزد نبود حالا جزء یزد شده است خود انارک چهل هزار جمعیت دارد و آنجاهایی که اسم برده شد هیچکدام ده نیست تفت پشتکوه پیشکوه اینها هرکدام چندین پارچه ده و خیلی آبادی دارد همین طور مرو دشت جای خیلی معتبری است که صاحب بلوکات است و جمعیتش خیلی زیاد است و همچنین جاهای دیگر را که ملاحظه بفرمایید می‌بینید که دارای جمعیت خیلی زیادی است مثلاً نائین که از همه اینها شاید خیلی کمتر باشد دارای سی هزار جمعیت است که صورتش در وزارت مالیه موجود است پس تصور می‌کنم که این عده زیاد نباشد (گفتند کافی است)

رئیس- گویا مذاکرات کافی باشد قسمت دوم (قسمت دوم به این طریق قرائت شد)

نائین- بافران- محمدیه- عقدا- انارک- یک نفر.

رئیس- مخالفی نیست؟ (گفتند خیر) مرکز حوزه نائین.

رئیس- مخالفی نیست؟

آقا سید حسین اردبیلی- بنده پیشنهادی دارم.

رئیس- آقای آقا سید حسین اردبیلی پیشنهاد کرده اند که حوزه انتخابیه یزد سه نفر باشد.

آقا سید حسین اردبیلی- بنده چون نمایندگان بعضی از حوزه‌ها از قبیل اصفهان و جاهای دیگر را زیاد کرده ایم تصور می‌کنم که اگر قدری از این محل‌ها که هم خاک و همجوار هستند به یک طرف واگذار کنیم آن وقت باید حوزه انتخابیه یزد دائره اش را کوچکتر گرفت یعنی یک قسمت حوزه انتخابیه مثل شهر بابک و انارک و غیره را جزء کرمان قرار داد که با یزد باشد آن وقت بعضی حوزه‌های آنها کوچکتر خواهد شد و گمان می‌کنم که همان عده که سابق بود کافی باشد و آن نظری که نمایندگان دارند که عده نمایندگان کمتر باشد برای اینکه مجلس زودتر افتتاح شود و انتخاب زودتر به عمل بیاید به آن نظر هم گمان می‌کنم که همان عده کافی باشد و این تکثیر عده در صورتی است که حوزه‌های اصفهان و کرمان را به قدری بسط و توسعه ندهند که یک قدری از یزد هم داخل آنجا بشود ولی وقتی که این کار را بکنند باید عده یزد را کمتر قرار بدهند و اگر به همان حال اول باقی باشد البته در آن صورت بنده عرضی ندارم.

ذکاءالملک- می‌فرمایید حوزه انتخابیه اصفهان، حوزه انتخابیه اصفهان رأی گرفته شده است گذشته است و این آخرین حوزه است و در صورتی که سایرین را اضافه کردند با آن توضیحاتی که دادند شایسته است که یزد هم چهار نفر باشد از این یک نفر هم که اضافه شود تفاوت نمی‌کنند.

رئیس- رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای اردبیلی.

آقا سید حسین اردبیلی- در صورتی که قبول ندارند مسترد می‌کنم.

رئیس- رأی می‌گیریم به حوزه انتخابیه یزد موافق راپورت ثانوی که چهارنفر تصویب کرده است آقایانی که تصویب می‌کنند قیام نمایند (اغلب قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. ایلات- ایلات پنج نفر بختیاری یک نفر.

بهجت- نوشته شده است که ایلات پنج نفر از چند جهت بنده مخالفت در این عقیده دارم یکی یک مسئله است و بنده در شور اول عرض کردم که هیچ ترتیبی برای انتخاب آنها اینجا ذکر نشده است.

رئیس- مذاکره راجع به ایل بختیاری است.

بهجت- بختیاری باشد فرقی نمی‌کند آن عرضی را که در پنج ایل دارم در همین بختیاری عرض می‌کنم بنده می‌خواستم بدانم که ایل بختیاری چطور


باید انتخاب بکند با آنکه هیچ ترتیبی برای انتخاب آنها نیست اگر یک ترتیب ساده را هم برای انتخاب آنها در اینجا ذکر می‌کردند بنده هم قناعت می‌کردم و اظهاری نمی‌کردم ولی می‌بینم که این مسئله را در اینجا به کلی مسکوت عنه گذاشته اند در نظامنامه سابق یک ترتیبی نوشته شده بود حالا با اصول مشروطیت موافق بود یا نبود کاری با آن ندارم یک ترتیبی برای انتخاب آنها معین شده حالا می‌خواهم بدانم که در این دوره هم همان ترتیب را باید اتخاذ بکنند یا یک ترتیب دیگری مثلا در سابق تعیین مرکز انتخابات منتخبین درجه اول با وزارت داخله بود حالا آن ترتیب که نیست یعنی انتخابات دو درجه موقوف بختیاری که یک نفر باید انتخاب بکند مرکز حوزه‌اش کجاست و چه شکل باید انتخاب بکند آیا بختیاری یک مرکز حوزه نبایست داشته باشد بنده این را هیچ نمی‌فهمم چه شکل است این یکی یکی هم اینکه یک نفر برای تمام ایل بختیاری خیلی کم است به جهت اینکه ما نظر می‌کنیم به اینکه بختیاری یک ایلی است اگر فقط همان بختیاری چهار لنگ و هفت لنگ را بگیریم راست است آن وقت می‌گوییم که یک نفر داده شده است ولی خاک بختیاری ۱۲ منزل طول و ۸ منزل عرض دارد بعضی از آقایانی که از خاک بختیاری عبور کرده اند دیده اند که چه قراء و قصباتی در آنجا هست البته آنها هم شریک در انتخابات خواهند بود جنگی است زابدر است مالاسیر است علی زرات است و از این قبیل اطراف دارد که لازم نیست شرح بدهم و یک ایلی نیست که ییلاق و قشلاق بکنند اگر رجوع به نقشه بکنید می‌بینند که بختیاری مثل یک ولایتی از ولایات ایران محسوب می‌شود و دارای دهات و قصبات است منتهی مرکز حکومتش چقاخور است و آنجا جمع می‌شوند و لکن خیلی قراء و قصبات است که خاک نشین هستند و زبانشان هم بختیاری است و در خاک بختیاری زندگانی می‌کنند بنابراین نظر گمان می‌کنم که دو نفر نماینده باشد برای بختیاری به جهت اینکه اگر خاک نشین بختیاری را ملاحظه کنیم می‌بینیم که از دویست هزار جمعیت بختیاری بیشتر خواهد بود و آن ترتیبی هم که عرض کردم نمی‌دانم به چه ترتیبی خواهد بود که چه قسم پیشنهاد کنم مگر اینکه عرض کنم که این برگردد به کمیسیون و یک ترتیبی داده شود برای اینکه اگر بخواهیم از ایلات نماینده بیاید باید راهی پیش بگیریم که امر انتخاباتشان سهل باشد و بگوییم به چه شکل خواهد شد و یا اینکه بگوییم پس خوب است اقلا این برگردد به کمیسیون که یک راهی برای این کار قرار بدهند که هم معین بشود از برای ایل بختیاری چند نماینده خواهد بود و هم ترتیبش را معین بکنیم یا اینکه بگوییم این مسئله بماند تا انتخابات مجلس شورای ملی بشود و در آن مجلس بعد رأی بگیرند که چه قسم ایلات باید انتخاب بکنند و هر طوری که آن مجلس تصویب کرد آنها انتخاب بکنند.

ذکاءالملک- بنده تعجب می‌کنم که آقای بهجت که خودشان از اعضاء کمیسیون بودند و چرا در این مدت هیچ ترتیبی را پیشنهاد نکردند و منتظر شدند بیاید مجلس و دوباره رجوع بشود به کمیسیون که در آنجا معین بشود که به چه ترتیب باید انتخاب ایلات را قرار داد در دفعه سابق به چه ترتیب انتخاب کردند حالا هم به همان ترتیب انتخاب می‌کنند اگر لازم بدانید که نوشته شود مرکز انتخابات آنها را دولت تعیین می‌کند مضایقه نیست همانطوری که در نظامنامه سابق هم بود.

حاج شیخ علی خراسانی- اینکه آقای بهجت فرمودند ترتیبی که در آنجا نکردند برای انتخابات ایلات این دلیل نمی‌شود که ما به ابهام واگذاریم بختیاری یک نفر وکیل داشته باشد یا بیشتر جهت آنکه آن دفعه وکیل نیامد این بود که به حال ابهام بوده و به نظر وزارت داخله واگذار بوده نظر وزارت داخله هم بسته به نظر حکومت آنجا و اقدام آنها بوده حکومت در محل اقدام کردند و انتخاب شدند و نماینده آنها آمدند و از برای ما تعیین وزارت داخله یا حکام ترتیبی تعیین نکردند و ایل هم حاضر نشد برای انتخابات حالا هم اگر بنا باشد که بدون تعیین و به طور ابهام بگذاریم و مرکز انتخاب را برای آنها معین نکنیم آن وقت ممکن است یک نفر از ایل بختیاری حرکت کند و بیاید بگوید که من وکیلم آخر باید یک ترتیبی قرار داد و یک مرکزی برای انتخابات آنها معین بکنیم والا اگر باز به نظر وزارت داخله باشد گمان می‌کنم که وکیلی از ایلات نیاید مثل اینکه این دوره مجلس سه ایل بزرگ ما وکیل نفرستادند و اگر هم به اختیار حکام باشد یک نفر بختیاری می‌آید که من وکیلم و نوشته می‌شود که او وکیل است.

رئیس- گویا مذاکرات کافی باشد (اظهار شد کافی است)

شاهسون یک نفر.

رئیس- مخالفی نیست؟ (مخالفی نبود)

ترکمان یک نفر.

معززالملک- عوض ترکمان بنویسند یموت و کرکلان.

ذکاءالملک- بنویسند ترکمان یموت و کرکلان.

رئیس- دیگر مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) قشقائی.

قشقائی یک نفر.

لواء الدوله- در شور اول بنده این عرض را کردم که اگر مقصود جمعیت است که جمعیت ایل قشقایی از همه بیشتر است و اگر نظر به این نیست و به قول آقا میرزا یانس چکی به هر ایلی یک نفر می‌دهند که آن را هم بفرمایند بنده بدانم.

ذکاءالملک- نظر به عده جمعیت نیست نظر به این است که به هر یک از این ایلات منظم یک نماینده بدهند.

رئیس- ایلات خمسه.

ایلات خمسه- یک نفر.

بهجت- نوشته شود ایلات خمسه فارس.

آقا میرزا رضای مستوفی- بنده می‌خواستم همین عرض را بکنم که اشتباه نشود به خمسه زنجان چون آنجا هم خیلی ایلات دارد.

ذکاءالملک- چه ضرر دارد بنویسند ایلات خمسه فارس.

رئیس- چند فقره پیشنهاد کرده‌اند قرائت می‌شود به ترتیب ذیل قرائت شد

(۱) از طرف آقای حاج سید ابراهیم (بنده پیشنهاد می‌کنم که در باب کیفیت نماینده ایل در کمیسیون نظری شود و به ملاحظه نظر ثانوی در کیفیت انتخاب نمودن طریقه اتخاذ نموده راپورت به مجلس بدهند.

(۲) از طرف آقای ناصرالاسلام (بنده پیشنهاد می‌کنم به ایلات حق انتخاب شش وکیل داده شود به این ترتیب (بختیاری ۲ نفر) (شاهسون یک نفر) (ترکمان یک نفر) (قشقائی یک نفر) (ایلات خمسه یک نفر)

(۳) از طرف آقا میرزا ابراهیم خان. بنده پیشنهاد می‌کنم که برای ایل جلیل بختیاری دو نفر نماینده مقرر شود

(۴) از طرف آقا میرزا یانس (بنده پیشنهاد می‌کنم که به ایل بختیاری دو نفر نماینده داده شود)

(۵) از طرف آقا میرزا مرتضی قلی خان (بنده پیشنهاد می‌کنم که بختیاری دو نفر باشد یکی از ایل بختیاری و یکی از بختیاری عربستان که عبارت از رام هرمز و غیره است)

(۶) از طرف آقای بهجت (بنده پیشنهاد می‌کنم که مرکز انتخابات بختیاری مال اسیر معین شود و به بختیاری

دو نفر داده شود.

(۷) از طرف آقای لواء الدوله (بنده پیشنهاد می‌کنم که به اسم ایل یک نفر نماینده به ایلات پشتکوه لرستان منظور شود).

رئیس- اول رأی می‌گیریم در ارجاع به کمیسیون که حق تقدم دارد.

حاج سید ابراهیم- عرض کنم چون ایلات حالاتشان مختلف است بعضی‌هاشان وقتی که در گرمسیر هستند مجتمع ترند از وقتی که در سردسیر هستند بعضی‌هاشان هم خاکی هستند و بعضی‌ها هم به همان جل رفته انشتاء والضبف هستند و اگر انتخابات آنها ترتیب تعرفه و ورقه گرفتن باشد گمان می‌کنم که قائده نداشته باشد در نظامنامه سابق یک ترتیبی داده بوده معین محل انتخاباتشان و عده منتخبین درجه اول را به نظر وزارت داخله واگذار کرده بوده و این هم چندان عیبی نداشت ولی حالا اگر بخواهیم به طوری که عرض کردم به ترتیب تعرفه قرار بدهیم گمان می‌کنم که هیچ نتیجه نداشته باشد از این جهت به اعتقاد بنده خوب است که در کمیسیون مذاکره شود که مثل پیشتر قرار داده شود یا اینکه طریقه اش مثل طریقه خاکی‌ها و شهر نشین‌ها باشد و دیگر اینکه لازم است عرض کنم که غالب از این ایلات در خاک نشین‌ها اسم برده نشده است و رأی داده شد دیگر هی پیشنهاد کردن و زیاد کردن هیچ نتیجه ندارد.

آقا میرزا ابراهیم خان- بنده به کلی با فرمایش آقا مخالفم زیرا که می‌دانم که ترتیب انتخابات در ایلات به چه قسم خواهد بود و عقیده‌ام این است که همین طریق راپورت کمیسیون را محمل بگذاریم و طریق انتخابات را ما رأی ندهیم و به کلی واگذار بکنیم به خود رؤسای ایلات که خودشان بصیرتشان در کارهای ایلی خودشان بهتر است و به همین قدر کفایت کنیم به این که یک نفر از هر ایلی در مجلس باشد و عده نمایندگان آنها را تعیین بکنیم.

رئیس- رأی می‌گیریم در پیشنهاد آقای حاج سید ابراهیم که به کمیسیون ارجاع شود آقایانی که تصویب می‌کنند قیام نمایند (معدودی قیام نمودند)

رئیس- قابل توجه نشد. رأی می‌گیریم در پیشنهاد آقایان ناصرالاسلام و آقا میرزا


ابراهیم خان و میرزا یانس و آقا میرزا مرتضی قلیخان و آقای بهجت که راجع به این که دو نفر برای بختیاری معین شود.

ناصرالاسلام- اجازه می‌فرمایید.

رئیس- بفرمایید.

ناصرالاسلام- فلسفه نماینده خواستن از ایلات گویا معلوم باشد که از چه راه و چه نظرات اغلب نمایندگان مجلس شورای ملی در مشروطه صغیر جد داشتند و نظرم هست که از وزراء سوال و استیضاح می‌کردند پشت سر هم که نماینده ایلات را به مرکز بخواهند خوشبختانه در این دوره ایل جدید بختیاری یک نحوی موفقیتی پیدا کرد که به علاوه از آن نظری که نمایندگان داشتند فوق آن اقدام کردند یعنی به طوری موفقیت پیدا کردند که تقریباً می‌توانم بگویم که اکثریت ایل جلیل بختیاری حاضر شد برای دفاع از دشمنان آزادی و برای حفظ مملکت و در این موقع که ما نماینده ای از ایلات را می‌خواهیم از روی عده معین کنیم خوب است بختیاری‌ها از آن نقطه نظر دور کنیم همین طور که به شهرها و بلوکات از حیث عده نگاه می‌کنیم به آنها نگاه بکنیم و از حیث عده آنها سزاوارند که به آنها نماینده دو نفر داده شود و به واسطه اینکه به اصول مشروطیت آگاهند اگر غالب باشند می‌توانند بروز همه قسم خدمات بدهند و بعضی چیزها را به سایر نمایندگان ایلات بفهمانند به این نظر پیشنهاد کردم که نمایندگان ایل جلیل بختیاری دو نفر باشد.

آقا میرزا ابراهیم خان- همین قدر به طور اختصار عرض می‌کنم که اگر یک نفر نماینده به بختیاری بدهند از دیدار آن نماینده محروم خواهیم بود و به خلاف اگر دو نفر نماینده بدهند از دیدار آنها مسرور خواهیم شد لهذا این پیشنهاد را تقدیم کردم.

آقا میرزا مرتضی قلی خان- پیشنهاد بنده با این دو پیشنهاد دیگر قدری تفاوت داشت از این جهت استدعا می‌کنم که به پیشنهاد بنده علیحده رأی گرفته شود برای اینکه بنده در باب نماینده ایلات دو نفر را برای بختیاری قائل نیستم و عقیده ام این است که نماینده بختیاری همان یک نفر باشد ولی بختیاری که یک بلاد پر جمعیتی است از قلم افتاده است و در اینجا اسم برده نشده است که عبارت است از رام هرمز تا برسد به چهارمحال این قطعه را جزء بختیاری نمی‌خوانند و در جزء عربستان و فارس هیچ جا ذکر نشده است دارای قراء و قصبات و بلوکات زیادی است که جمعیت زیادی دارد و به واسطه اسم بختیاری محروم شده اند عقیده ام این است که باید یک نفر به ایل بختیاری داده شود و یک نفر به قراء و قصبات بختیاری که خاک مسمی‌بختیاری است.

بهجت- بنده پیشنهادم مشتمل بر دو قسمت بود یکی راجع بود به تعیین مرکز و یکی راجع به عده در هردو توضیح بدهم یا فقط در عده.

رئیس- در عده توضیح بدهید.

بهجت- در باب عده چیزی که لازم است که خاطر نمایندگان را مستحضر بکنم این است که بختیاری که می‌گوییم نباید ایل بختیاری را فقط در نظر بگیریم باید بختیاری که می‌گوییم در نظر بگیریم که چندین بلوک بزرگ هم هست و آن بلوک بزرگ بختیاری چهار سنگ است و بختیاری هفت سنگ و اما اینکه خواسته باشیم رام هرمز را زیاد بکنیم رام هرمز جزء بند ناصری است و جزء عربستان انتخاب خواهند کرد و نماینده حکومت عربستان هم اینجا هست و قسمت گرمسیری ایلات بختیاری مال امیر است که چهار فرسخ است از خاک بختیاری تا ناصری و دهات و عمارات و بلوکات و آبادی زیاد دارد و همان جا خوب است که محل انتخابات ایل بختیاری را قرار بدهند مقصود این است که ما نمی‌توانیم آنها را با هم جمع کنیم و انتخاب جمعی بکنیم به جهت اینکه یک اختلاف کلمه ای بروز خواهد کرد بین آنها به این جهت دو نفر لازم است و در مال امیر که عرض کردم اگر انتخاب باشد به جهت اینکه انتخابات در زمستان معمول می‌شود و ایل بختیاری تمام در زمستان مال امیر هستند.

میرزا یانس- بعد از آن توضیحاتی که داده شده دیگر چیزی برای بنده باقی نمانده است که عرض کنم. در زمان گذشته دیدم که ایل بختیاری ۱ نفر نماینده نفرستاده و گویا به علت همان اشکالی باشد که در انتخابات آنها است که اسباب اختلاف می‌شود و از آن طرف هم مجلس خیلی مایل است و می‌خواهد در مجلس نماینده ایلات باشد یک نفر هم میسر نمی‌شود و عده آنها هم از قراری که اغلب آقایان می‌گویند و خود بنده هم دیده ام و عبور کرده ام از آنجا گمان نمی‌کنم که چیزی ما را ممانعت کند از اینکه به آنها دو نفر نماینده بدهیم.

ذکاءالملک- اینجا بعضی چیزها گفته شد که لازم است یادآوری بکنیم در خصوص رام هرمز که فرمودند جزء عربستان است و اگر بنا شود که آنها را مجری کنیم از عربستان آن وقت تردید پیدا می‌کنیم هیئت وزیران آیا مجلس موافق خواهد بود که برای عربستان یک نفر زیاد شود برای اینکه در این صورت یک حوزه از عربستان تجزیه می‌شود اینکه باید به بختیاری از بابت خدماتی که کرده است یک نفر نماینده زیادتر حق دارد سابقاً هم مذاکره شد و عرض کردم که در مقام تعیین نماینده از برای حوزه‌های انتخابیه هیچ نظر به خدمات نداریم والا اگر بنا باشد که نظر به خدمات بکنیم آن وقت باید خیلی بیش از اینها به آنها نماینده بدهیم پس همانطور که در آذربایجان نظر به خدماتشان نکردیم و فقط نظر به عده کردیم در اینجا هم نظر به عده بکنیم حالا اگر معذلک آقایان نمایندگان نظرشان به ایشان باشد که وضع بختیاری مقتضی است که دو نفر نماینده داشته باشد بنده اصراری ندارم ولی این دلایلی که ذکر شد از برای داشتن دو نفر نماینده به نظر بنده کافی نبود و هیچ ربط هم به خدمات بختیاری ندارد و باید خدمات ایل جلیل بختیاری را قطعاً منظور داشته باشیم که عملاً در مواقع خودش بروز داد.

رئیس- دو فقره باید رأی بگیریم یکی در خصوص عده نماینده بختیاری یکی اگر تصویب نشد در باب پیشنهاد آقای آقا میرزا مرتضی قلیخان

معززالملک- اخطاری دارم مادۀ (۱۴) نظامنامه انتخابات را بخوانند (مادۀ مزبور به عبارت ذیل قرائت شد)

مادۀ ۱۴- ایلات عمده موافق حوزه بندی انتخابات هر کدام یک نماینده مستقیماً به عضویت مجلس شورای ملی می‌فرستند و سایر ایلاتی که اسم آنها برده نشده در عضو هر حوزه که هستند رأی خواهند داد.

رئیس- منافاتی ندارد برای اینکه تا وقتی که رأی در کلیات نداریم هر ماده را خواهند تغییر بدهند ممکن است.

معززالملک- در این صورت عرضی ندارم.

رئیس- رأی می‌گیریم در پیشنهادهایی که دو نفر برای بختیاری تعیین کرده اند آقایانی که تصویب می‌کنند قیام نمایند (بعضی قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد.

بهجت- سوءتفاهمی‌شده است اجازه می‌فرمایید.

رئیس- بفرمایید.

بهجت- چون قانوناً حق دارم اجازه بفرمایید بختیاری چهارلنگ دو قسم است یکی نزدیک خاک بروجردی واقع است و یکی واقع شده است در خاک بختیاری تا انتهای بندر ناصری.

رئیس- این سوء تفاهم نبود.

بهجت- اشتباهی شده بود خواستم رفع بشود.

رئیس- چیزی که در نظامنامه نوشته شده است راجع به اشتباه نیست مرکز حوزه انتخابیه را توضیح بدهید.

بهجت- و اما راجع به مرکز حوزه انتخابیه ایل بختیاری چون مستحضر نیستم از سایر ایلات فقط این را پیشنهاد کردم عرض می‌شود مال امیر یکی از نقاطی است که اگر ما درست ملاحظه کنیم می‌بینیم در مرکز خاک بختیاری واقع شده است و اگر ما خواسته باشیم بدانیم یک مرکزی انتخابات وکیل ایلات بشود مرور کم است و اما اینکه آقای مخبر فرمودند در شور اول و در کمیسیون مذاکره نکردم چرا در شور اول هم بنده عرض کردم که اگر مرکزی برای انتخاباتشان معین نشود انتخابات صورت نمی‌گیرد و این عرایض را که حالا عرض کردم همان وقت هم عرض کردم ولی یادم نیست که در این خصوص پیشنهادی هم کرده ام یا نکرده ام و همچنین در کمیسیون هم عرایض خودم را اظهار کردم چیزی که شنیده ام همین بود که مثل سابق عمل خواهد شد و بنده متقاعد شدم این بود که در اینجا پیشنهادی کردم و پیشنهاد بنده را لابد آقایان خواهند دید و اگر هم مثل سابق باید باشد مخبر کمیسیون می‌تواند اصلاحی بکند که نوشته شود مثل سابق والا باید هریک نقطه را معین بکنند که مرکز انتخابات باشد اگر مرکزی را هم برای انتخابات معین بکنند بنده اصراری ندارم ولی نظر به اطلاعاتی که بنده دارم چون مال امیر در مرکز خاک آنها واقع شده است و نظر به اینکه انتخابات در زمستان واقع خواهد شد و مال امیر هم در گرمسیر واقع شده است و تمام ایل بختیاری زمستان را در آن اطراف هستند انتخابات جمعی خواهد شد به این واسطه بنده پیشنهاد کرده ام که مرکز انتخابات آنها در مال امیر باشد.

ذکاءالملک- اینکه تصور می‌کنم که چون انتخابات در زمستان واقع خواهد شد دلیل نمی‌شود که ما مرکز انتخابات را آنجا قرار بدهیم شاید انتخاب نکردند یا شاید انتخاب کردند در زمستان


نبود و شاید این قانون انتخابات را که ما اینجا وضع می‌کنیم یک مدت مدیدی باقی بماند و بعدها این نظر در انتخابات تغییر بکند پس به این واسطه بنده به عقیده خودم بهتر می‌دانم که ما اینجا مرکز انتخابات ایلات را تعیین نکنیم و اگر باز هم لازم می‌دانید اگر بنویسید که به تعیین حکومت و وزارت داخله باز آن یک چیزی است که البته وزارت داخله ملاحظات لازمه را در هر موقع خواهد کرد و هر جا را که شایسته است معین می‌کند.

رئیس- رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای بهجت که پیشنهاد کرده اند مرکز انتخابات بختیاری‌ها مال امیر باشد آقایانی که قابل توجه می‌دانند قیام نمایند (عده‌ای قیام کردند)

رئیس- قابل توجه نشد اصلاح لواء الدوله

(اصلاح آقای لواء الدوله مجدداً قرائت شد)

لواء الدوله- اگرچه در حوزه بندی بروجرد و خرم آباد پشتکوه و پیشکوه ذکر شده و به آنها هم در ضمن حق انتخاب داده اند ولی به اسم امنیت به آنها حق انتخاب نماینده نداده اند و از آن طرف در مادۀ ۱۶ می‌نویسد که ایلات عمده و یقین است که لرستان خیلی عمده است و یک دلیل دیگر دارد که یک اهمیت سیاسی هم دارد که به پشتکوه و پیشکوه یک نفر نماینده بدهند خیلی خوب است.

ذکاءالملک- خودشان فرمودند که پشتکوه و پیشکوه جزو حوزه بروجرد و خرم آباد ذکر شده علاوه بر این بنده تصور می‌کنم پشتکوه و پیشکوه نتواند یک نفر نماینده بفرستد به اینجا.

رئیس- رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای لواء الدوله آقایانی که قابل توجه می‌دانند قیام نمایند (عده‌ای قیام کردند)

رئیس- تصویب نشد. پیشنهاد آقایان حاج آقا و حاج عزالممالک خوانده می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

(۱) از طرف آقای حاج آقا- بنده پیشنهاد می‌کنم که محل انتخابات ایلات را به نظر حکام و تصویب وزیر داخله واگذار کنند.

(۲) از طرف آقای حاج عزالممالک- بنده پیشنهاد می‌کنم مرکز حوزه انتخابات ثلاث به نظر و تعیین وزارت داخله نوشته شود.

حاج آقا- بنده بعد از آنکه آن پیشنهاد ارجاع به کمیسیون شد و خیلی متحیر شدم که ترتیب انتخابات ایلات به چه قسم خواهد شد چون خودم تعجب دارم از این جهت این پیشنهاد را کردم من باب مجبوریت و باید خاطر نمایندگان مسبوق باشد که سعی ما در باب انتخاب در ایلات برای این است که یک نفر وکیل از ایلات انتخاب شود و سعی کنیم که وکیل از طرف خود ایلات در مجلس حاضر باشد و از طرف ایلات کسی انتخاب شده باشد که مربوط به ایل و در واقع از خود ایل باشد که اگر از او سوالی داشته باشند بصیر به احوال آن ایل باشد اگر بنا باشد که هیچ ترتیبی برای او قرار ندهیم فقط بنویسیم یک نفر آن وقت چنانچه تجربه به ما نشان داد یک نفر وکیل انتخابی در مجلس داریم که فقط مدافع از ایلخانی هست و همیشه مانع ادارات دولت می‌شود و همیشه مواظبت می‌کند با ادارات دولت و بنده زحمات او را خیلی زیادتر از منفعتش می‌دانم به واسطه آنکه آن نظری را که ما در باب وکیل داریم به دست نخواهد آمد و یک پیشکاری به جهت یک ایلخانی در مجلس شورای ملی که بزرگترین مقام دولت است درست کرده ایم پس لابد هستیم که این مطلب را عرض کنم که ما یک مداخله به وزارت داخله یا حکومت در باب تعیین محال و ترتیب انتخاب بدهیم که تمام از طرف انتخاباتی نباشند که یک نفر را با چندین مهر معین بکند و بفرستند به مجلس شورای ملی از این جهت این پیشنهاد را کردم و نقطه نظر خودم را عرض کردم که آقایان متوجه باشند حالا می‌خواهند رأی بدهند می‌خواهند ندهند.

حاج عزالممالک- بنده تعجب می‌کنم که آقای حاج آقا می‌فرمایند ترتیب انتخاب به نظر وزارت داخله است ترتیب انتخاب همان است دو ماه در این قانون معین کرده ایم هیچ فرقی ندارد بختیاری یا غیر بختیاری وقتی که نماینده می‌خواهیم انتخاب کنیم نظری نداریم که ایلات هستند یا غیر ایلات وقتی گفتیم بختیاری مثل این است که گفته ایم عراق دیگر محتاج به چیزی که باید آن طور حاضر شوند و انتخاب بکنند و رأی بدهند ندارد و در اینجا چیزی که هست تعیین مرکز است که باید مثل سایر نقاط تعیین بشود و این را هم بنویسند به تعیین وزارت داخله خواهد بود و بعد از آنکه به نظر وزارت داخله واگذار کردیم در هر موقع مرکز آنها تعیین شد سایر ترتیبات انتخاب آنها مثل سایر افراد است و فرقی بین ایلات و سایر جاها نیست.

رئیس- در این دو فقره پیشنهاد چه می‌گویند؟

ذکاءالملک- تعیین وزارت داخله را در مرکز حوزه قبول دارم نوشته بشود.

رئیس- پیشنهاد آقای حاج آقا را قبول دارید؟

ذکاءالملک- خیر.

رئیس- رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای حاج آقا آقایانی که قابل توجه می‌دانند قیام نمایند (اغلب قیام نکردند)

رئیس- قابل توجه نشد. گمان می‌کنم پس از آنکه دو نفر نماینده برای بختیاری تصویب شد دیگر به این پیشنهاد آقای میرزا مرتضی قلیخان نمی‌توانیم رأی بگیریم.

آقا میرزا مرتضی قلیخان- بنده یک نفر زیادتر برای ایل تصویب نمی‌کردم یک نفر برای خاک و شهر بختیاری و چون تفاوت دارد رأی بگیرید و نوشته بشود در پیشنهاد بنده که به خاک بختیاری دو نفر حق داده می‌شود (پیشنهاد ایشان با اصلاح مزبور مجدداً قرائت شد)

رئیس- آقا در این چه می‌گویید؟

ذکاءالملک- رام هرمز در جزو عربستان نوشته شد.

رئیس- رأی می‌گیریم در این پیشنهاد آقایانی که قابل توجه می‌دانند قیام نمایند (اغلبی قیام نکردند)

رئیس- قابل توجه نشد. ایلات مجددا با اصلاحی که شده قرائت می‌شود. (به عبارت ذیل قرائت شد)

ایلات پنج نفر- بختیاری یک نفر- شاهسون یک نفر- ترکمان- یموت- کرگلان- یک نفر قشقائی یک نفر- ایلات خمسه فارس یک نفر- مرکز حوزه انتخابیه به تعیین وزارت داخله.

رئیس- رأی می‌گیریم به این ترتیب که خوانده شد آقایانی که تصویب می‌کنند قیام نمایند (اغلب قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. ملل متنوعه- ملل متنوعه پنج نفر.

ارامنه ۲ نفر- زردشتی ۱ نفر- کلیمی‌یک نفر- کلدانی یک نفر.

رئیس- در قسمت اول که ارامنه را دو نفر نوشته‌اند مخالفی هست؟

حاج شیخ علی- بله ملل متنوعه پنج نفر و حال آنکه اگر ملل متنوعه را ملاحظه کنید در مملکت ما سه ملت است که عبارت از مسیحی و زردشتی و کلیمی ‌می‌باشد و کلدانی یک شعبه است از ملت مسیحی و ربطی به عمل ندارد در ملت اسلام هم شعب مختلفه هست و ملت مسیحی را آنچه بنده تحقیق کرده ام و معلوم شده است از هشتاد و پنج الی نود هزار بیشتر نیستند که شصت هزار آنها ارامنه هستند بیست و پنج سی هزار یا بیشتر یا کمتر آنها کلدانی هستند اگر مقصود ملت است که باید نماینده داد باید به کلدانی و ارامنه یک نفر وکیل داد در حالتی که عده آنها به صد هزار نمی‌رسد و ما اینجا هیچ ملاحظه هم از بابت عده در ایشان نکرده ایم به واسطه اینکه در عده ما از صد هزار هم بیشتر باشد یعنی صد و ده هزار یک نفر نماینده داده شد به ولایات اگر رجوع کنند به حوزه بندی‌ها تصدیق خواهند کرد که صد و ده هزار صد و بیست یک نفر داده شده و در حقوق سیاسی و مملکتی همه مساویند و هیچ دلیلی پیدا نکردم بنده که باید به ملت مسیحی سه نفر وکیل داده شود به واسطه اینکه عده آنها به صد هزار نمی‌رسد چه جای اینکه به سیصدهزار برسد فقط حرفی که خواهد شد این خواهد بود که ما رأی می‌دهیم هر قدر شده صحیح است شاید مسیحی آن وقت استفاده بیشتر می‌کنند از حقوقشان اما آن وقت ملت کلیمی‌و زردشتی حقوق آنها پایمال خواهد شد و آنها نمی‌توانند استفاده از خودشان بکنند و ما ابداً نظر به عده آنها نکردیم برای اینکه حقوق آنها در امور سیاسی محفوظ باشد به هریک از ملل متنوعه حتی یک نفر وکیل دادیم اعم از اینکه به صد هزار برسند یا نرسند حالا اگر ملت مسیحی بخواهد تمسک به این بشود چون به ملت زردشتی ۲۰ هزار نفرند یک نفر داده می‌شود به ما دو نفر داده شود این دلیل منطقی نیست چون اصل مطلب را که ملاحظه کردیم این بود که به هر صد هزار نفر یک نماینده داده شود ولی چون حقوق بعضی از آنها پایمال می‌شد اگر نظر به عده می‌داشتیم لهذا به هرکدام از ملل یک نظر داده شد حالا من نمی‌دانم چطور به عوض یک نفر سه نفر تصویب کرد و حال آنکه کلدانی و مسیحی همه شان به صد هزار نفر نمی‌رسند و یک ملت هم هستند.

ذکاءالملک- در شور اول هم مذاکره شد که اگر نماینده که می‌دهیم به مذهب و شریعت یک حقوق می‌دهیم همین طور است که می‌فرمایید آن وقت باید به تمام ملت مسیحی که از هر طایفه باشند یک نفر بدهیم ولی اینطور نیست کلدانی‌ها غیر از مسیحی هستند یک قوم دیگری هستند که غیر از ارامنه می‌باشند و اما در خصوص ارامنه که دو نفر داده شده نمایندگان


البته سابقه اش را مسبوقه و مذاکراتی که شده است مطلعند دیگر بنده لازم به تکرار نمی‌دانم همین قدر عرض می‌کنم کلدانی و ارمنی به هیچ وچه با هم مخالفت ندارند و به هیچ وجه نمی‌شود این دو طایفه را شریک کرد و ممکن نیست با یکدیگر مشارکت نمایند.

آقا میرزا یانس- در شور اول در این ماده آقای حاج شیخ علی همین فرمایش را کردند و جواب هم شنیدند امروز که دفعه ثانی است دلیل ثانوی جدیدی نیاوردند که بنده جواب بدهم آن روز عرض کردم حالا هم عرض می‌کنم که ارامنه به هیچ وجه من الوجوه نمی‌خواهند یک ملت مجزایی بشوند آنها می‌خواهند در حقوق و مزایای مملکتی با تمام اهالی این مملکت همرنگ شوند آیا آنها انتخاب شوند یا نشوند مثل انتخاب یزد و خراسان و غیره در این خصوص هم پیشنهادی کرده ام در وقت خواندن توضیح خواهم داد ولی حالا بعضی جواب‌ها باید به آقای شیخ علی بدهیم قبل از اینکه از اینجا (کرسی نطق) بروم و آن این است که فرمودند اگر ما همه حق می‌دهیم که بالسویه بیایند انتخاب کنند آن وقت بعضی از ملل که مقصودشان ارامنه بود بیش از حق خودشان استفاده خواهند کرد و بعضی دیگر که مقصودشان زردشتی و کلیمی‌بود از حق خودشان استفاده نخواهند کرد بنده نمی‌دانم حق را چه گمان کرده اند حق در انتخاب همان انتخاب کردن است نه انتخاب شدن هرکس که لایق است انتخاب می‌شود اعم از اینکه ارمنی یا زردشتی یا کلیمی‌برود ورقه انتخاب خودش را بیندازد و هرکس را دلش می‌خواهد بنویسد بیندازد از حق خودش را استفاده نکرده است دیگر لازم نیست که نماینده او بیاید شاید ممکن است تمام ارامنه یک نفر مسلمان را انتخاب کنند و ارمنی انتخاب نشود این را نمی‌شود گفت ارامنه از حق خودشان استفاده نکرده اند ممکن است که هیچ ارمنی وارد مجلس شورای ملی نشود و همین که شرکت در رأی کرد و رأی خودش را داد به حق خودش رسیده است انتخاب نشد نشد استفاده کردن از حق مخصوصاً می‌خواهم به آقای حاج شیخ علی عرض کنم انتخاب کردن است نه انتخاب شدن در صورتی که هرکس از زردشتی ارمنی کلیمی‌برود انتخاب کنند او استفاده از حق خودش کرده است اعم از اینکه انتخاب بشود یا نشود یک مطلب دیگری فرمودند که خودشان تحقیق کرده اند و دانسته اند ایشان که نمی‌دانند در محله خودشان چند نفر نفوس هست چطور عده ارمنی و کلدانی را معین کرده اند در دفاتر دولتی که هیچ حسابی و کتابی نیست هیئت وزیران عده آنها را معین بکنند بنده که خودم ارمنی هستم از همین عده ارمنی شک دارم آقای حاج شیخ علی چطور فهمیدند که عده این قدر است.

معین الرعایا- بنده شخصاً معتقد به اهمیت محلی نیستم خوشبختانه افراد اهالی آذربایجان مخصوص تبریز که هیچ فرق بین افراد شمالی یا جنوبی هرکه را برادر و هردو را متساوی الحقوق می‌دانند الا اینکه مجلس شورای ملی برای پیشرفت اساس مشروطیت و حکومت ملی بعضی محلها و بعضی دسته‌ها و ایلات را باید اهمیت مخصوص بدهد منجمله ملت نجیب است بنده هیچ وقت خدمات مالی و جانی آنها را در راه مشروطیت فراموش نمی‌کنم و بنده این دو نفر وکیل را برای ارامنه زیاد نمی‌دانم و بعضی توضیحات آقای میرزا یانس دادند که دیگر بنده عرض نمی‌کنم.

رئیس- گویا مذاکرات در این باب کافی باشد (گفتند کافی است) فقره دیگر- زردشتی یک نفر.

رئیس- مخالفی نیست؟ (مخالفی نبود) فقره دیگر کلیمی‌یک نفر.

رئیس- مخالفی نیست؟ (مخالفی نبود) فقره دیگر کلدانی یک نفر. جمعاً پنج نفر.

رئیس- مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) پیشنهادها قرائت می‌شود (پیشنهاد از طرف حاج شیخ علی)

بنده پیشنهاد می‌کنم که به ملل متنوعه چهار نفر وکیل داده شود- ارامنه یک نفر- کلدانی یک نفر- کلیمی‌یک نفر- زردشتی یک نفر- از طرف محمد بروجردی- بنده در ملل متنوعه پیشنهاد می‌کنم سه نفر برای آنها معین شود. ارمنی یک نفر- زردشتی یک نفر- کلیمی‌یک نفر- از طرف لواءالدوله بنده پیشنهاد می‌کنم که از طایفه کلدانی با ارامنه یک نفر وکیل انتخاب شود. (از طرف حاج سید ابراهیم) بنده پیشنهاد می‌کنم که ملل متنوعه این قسم معین شود ارامنه و کلدانی دو نفر- زردشتی یک نفر- کلیمی‌یک نفر (از طرف بهجت) بنده پیشنهاد می‌کنم که مرکز انتخابات ملل متنوعه پایتخت باشد. (از طرف آقا سید حسن مدرس) بنده پیشنهاد می‌کنم ارامنه با کلدانی یک نفر (از طرف آقا میرزا یانس) بنده پیشنهاد می‌کنم که ملل متنوعه از سایر اهالی مملکت در موقع انتخابات مجزی نشوند با سایرین حق انتخاب کردن و انتخاب شدن را داشته باشند.

رئیس- پیشنهاد آقا میرزا یانس حق تقدم دارد باید اول در این رأی بگیریم به جهت اینکه اگر قبول شد محتاج به سایر پیشنهادها نخواهیم بود آقا میرزا یانس توضیحی دارید بفرمایید.

آقا میرزا یانس- در هر مملکتی در روی زمین ملل مختلفه از هر عقیده و هر مذهب هست از سابق هم همینطور بوده است که از حیث نژاد و از حیث مذهب مختلف بوده اند این مسئله به جهت سیاسیون تاریخی و سیاسیون حالیه همیشه اسباب خیال شده است که ما چکار بکنیم که تمام اهالی مملکت ما یک رنگ باشند که به این واسطه قوه ما زیاد بشود برای این است که به دشمن غالب شویمبه جهت اینکه معلوم است هر مملکتی بی دشمن نیست ولی نظر به عالم سیاسی عقل حکم می‌کند برای حفظ مملکت در داخله مملکت هر یکی باشند که به جهت دفاع از دشمن خارجی قوتش زیاد باشد و همه به یک عقیده باشند برای این مسئله سیاسیون تاریخی فکر کرده اند چه بکنند که تمام اهالی یک رنگ باشند برای این مسئله چندین انتخابات بزرگتر کرده‌اند که بلکه یک قالبی پیدا شود که تمام اهالی در آن بروند این قالب یک وقتی مذهب بود چنانچه یک وقتی اهالی فرانسه در مملکت خودشان گفتند مملکت فرانسه هرکس غیر از کاتولیک باشد باید همه را کشت چقدر خون ریزی‌ها شد مقصود این بود که همه یک رنگ باشند این مسئله پیش نرفت آمدند قالب‌های دیگری پیدا کردند از قبیل زبان و تمدن باز پیش نرفت و آن قالب را از قراری که طوایف مختلفه فرض کرده اند این است که هر طایفه می‌خواهد وجود خودش را در زمین نگاه بدارد و آخرین قالبی که فرض می‌شود این است که تمام اهل یک وطن هستیم در این مسئله دیگر هیچ کس مخالفت ندارد که بنده اهل وطن هستم شما هم اهل این وطن هستید از هر نژادی و هر فرقه که هست تمام اهل این وطن هستند در این کسی نمی‌تواند مخالفت کند و آن ممالکی که پیش نبرده اند یک رنگ نبودن اهالی و قالبی برای اینکار ریخته اند تساوی حقوق است که هرکس اهل این مملکت است در حقوق تساوی است یعنی از آن اسبابی که اهل مملکت را متحد و مساوی می‌کند با همدیگر حقوق سیاسی است و در جاهایی که مشروطیت است آن حقوق سیاسی مجلس است بنده وقتی پیشنهاد می‌کنم که تمام اهالی این مملکت را بلا استثناء نژاد با هم انتخاب کنند و انتخاب بشوند از آن نظر سیاسی است که تمام با هم یکی شوند که هموطنان این مملکت در یک قالب باشند و گمان می‌کنم کسی که این مملکت و این وطن را دوست دارد مخالفت با این مسئله بکند یک اتحادی ببندد که این اتحاد در مقابل دشمن از هم گسیخته نشود و محکم بماند که کار پیش برود یک چیز دیگری هم هست وقتی که قانون انتخابات را آدم می‌خواند می‌بیند که یک قانون مفصلی نوشته شده است و به جهت هر ماده راجع به انتخابات شرح مفصلی نوشته اند به جهت نمایندگان بعد از آن آخرش که می‌رسد در آن زیر نوشته اند که ملل متنوعه هرکدام مثلا یک نفر انتخاب کنند این همچو می‌ماند که هرکس بخواهد می‌فهمد که یک التفاتی است که کرده اند به این ملل یعنی شما هم بیایید یک نفر را انتخاب کنید و بفرستید در ملت خودمان بگویید که چه چیز است بنده عقیده ام این است که مسئله التفات نباشد ملل متنوعه یک وظیفه معین و یک قیام نمایند معینی گویا داشته باشند که تمام اهالی این مملکت بر خودشان حتم می‌دانند که اجراء بدارند آنها هم بر گردن خودشان لازم بدانند و آن حقی هم که تمام اهالی یعنی اکثریت این مملکت حق خودشان می‌دانند حق خودشان بدانند مقصود این است که در انتخابات مساوی باشند و انتخاب شن هم مساوی حالا از ارمنی انتخاب نشد و در این مجلس دارا نشد هیچ عیب ندارد یک نفر مسلمان انتخاب شود به جای ارامنه و به مجلس وارد شود.

ذکاءالملک- فرمایشات آقا میرزا یانس را بنده تصدیق می‌کنم از این حیث که باید تمام اهالی مملکت با هم اتحاد کامل داشته باشند اما گمان می‌کنم که سیاسیون ما و مجلس شورای سابق و کسانی که قانون انتخابات را نوشتند و کسانی که قانون حالیه را می‌نویسند به همین نظر نماینده مخصوص دارند برای ملل متنوعه یعنی امروزه حال دفاعی و اخلاقی و عقلی اهل این مملکت را به طوری ملاحظه کرده اند از برای این است که کاملاً هم موافق و متحد باشند مقتضی دیدند که هریک از ملل نماینده مخصوص داشته باشند و شاید هم یک وقتی مقتضی باشد به آن طریقی که آقا میرزا یانس فرمودند رفتار شود ولی امروز با آن سوابقی که در پیش بوده است با خیالاتی که در


اذهان است و با نظریاتی که در پیش بوده است اینطور مقتضی دانسته اند حالا تحمیل ایشان از طرف ملت ارامنه مطمئن هستند که آنها اگر شریک شوند با مردم دیگر از سکنه ایران و اگر اینطور پیش آمد که آنها نماینده مخصوصی نداشته باشند و اتفاقاًَ ترتیب انتخاب اینطور پیش آمد که از خود ارامنه وکیلی انتخاب نشد یا مثلاً اگر مسلمان نماینده آنها باشد خرجی نداشته باشند شاید هم بخواهند یک وقتی مسلمان را نماینده خودشان قرار بدهند به موجب این قانون هیچ مانعی نیست همچنین زردشتی‌ها و کلیمی‌ها اما از کجا که در مورد سایر ملل متنوعه اینطور باشد از کجا معلوم شد که اگر حقیقتاً کلیمی‌ها یک نماینده از خودشان نداشته باشند همان توجهی که مجلس شورای ملی و مشروطیت حالیه دارند همان توجه را باز خواهند داشت پس به طور اجمال بنده این مسائل سیاسی را کنار می‌گذارم و همین قدر عرض می‌کنم که با حال حالیه و عقاید حالیه همان مقصود ایشان که آن را تمام سکنه این مملکت باشد به اینطور حاصل می‌شود که از هرکدام از ملل متنوعه یک نفر نماینده در مجلس باشد.

رئیس- رأی می‌گیریم به قابل توجه بودن پیشنهاد آقا میرزا یانس آقایانی که قابل توجه می‌دانند قیام نمایند (معدودی قیام نمودند.)

رئیس- قابل توجه نشد راجع به نمایندگان ارامنه چند فقره پیشنهاد شده است که کلدانی و ارامنه یک نفر باشند یک پیشنهادی از طرف آقای حاج سید ابراهیم شده است که ارامنه وکلدانی دو نفر یک پیشنهاد هم از طرف آقای حاج شیخ علی شده است مسیحی‌ها دو نفر آقای حاج شیخ علی راجع به پیشنهاد خودتان توضیحی دارید بفرمایید.

حاج شیخ علی- چون مدرک انتخابات خدمات نسبت به نقطه مهم و غیر مهم هم نیست به عده نفوس است همان نظرات سیاسی که آقای ذکاءالملک فرمودند که تفکیک شده است انتخابات ملل متنوعه باز باید به قدری رعایت عده بشود و اگر از خود میرزا یانس تحقیق بکنیم و وجداناً بپرسیم که ملت مسیحی سیصدهزار نفر است خواهند فرمود خیر حالا شصت هزار یا هشتاد هزار می‌شود این را هم خودشان درست تحقیق نکردند و اگر بخواهیم نظر به خدمات آنها بکنیم بیش از اینها حق خواهند داشت آن وقت به ایل بختیاری هم باید سه نفر بدهیم اما نظر انتخابات نظری است که باید مساوی باشد همان طور که نسبت به سایرین ملحوظ شده است لهذا پیشنهاد کرده چون تبایین میان ارامنه و کلدانی پیدا شده است به آنها یک نفر به کلدانی هم یک نفر داده شود.

رئیس- آقای آقا محمد شما توضیح بدهید.

آقا محمد بروجردی- هیئت دولت در مجلس و در حوزه انتخابات که نظر داشت یکی نظر عددی که تقریباً هر صدهزار نفری یک نفر معین می‌کردند و یکی هم نظر فردی است به ملاحظه ایلات و ملل متنوعه دید لابد عده کثیری می‌شود این بود که هر کدام را یک نفر معین کرد حالا این دو نفری که معین شده است به چه نظر بوده است اگر به نظر عددی است همانطوری که حاج شیخ علی و آقا میرزا یانس فرمودند نمی‌دانم عده چقدر است بنده هم موافق هستم که اهل محله خودم را تحقیقاً نمی‌دانم چند نفر است الا اینکه در تمام ممالک ایران ما امروز به همین طرز نظر تخمینی داشتیم و شهرت را منظور می‌کردیم حالا اگر ده هزار بیست هزار کم و زیاد می‌شده است مسئله دیگر است ولی اینجا اگر نظر به ملل متنوعه دارند که خیلی خوب است و این خواهش یک ملتی است که یک نفر لازم دارد چنانچه زردشتی می‌خواهد کلیمی‌بخواهد اگر این است که به عدد ملاحظه کنند عدد را نمی‌شود در ارامنه ملحوظ کرد ولی در زردشتی ملاحظه نکرد به جهت اینکه عدد زردشتی و کلیمی‌کمتر از ارامنه ای است و فرض کنیم ارامنه علاوه تر از صدهزار هستند مثلا بیست سی هزار علاوه تر هستند باز نمی‌شود که دو نفر وکیل داد حالا که عدد راه ندارد و از سایرین همین طور ملتی می‌گیرند این صورتی ندارد که زیاد کنیم و بنده یک نفر را بیشتر برای ارمنی و کلدانی تصویب نمی‌کنم. سایر مللی هم که هست همین طور هر کدام یک نفر بنده امتیازی در بین نمی‌بینم.

رئیس- عقیده کمیسیون چیست؟

مخبر- نمی‌توانم بپذیرم.

رئیس- رأی می‌گیریم به پیشنهاد حاج شیخ علی و آقا محمد که یک نفر برای ارامنه تعیین کرده اند. آقایانی که قابل توجه می‌دانند قیام نمایند (معدودی قیام کردند)

رئیس- قابل توجه نشد آقای مدرس و لواء الدوله پیشنهاد کرده اند که ارامنه و کلدانی هر دو نفر یک نفر آقای مدرس توضیح دارید بفرمایید.

آقا سید حسن مدرس- اولا تصدیق می‌کنم آن فرمایشی را که آقای مخبر فرمودند که حقیقت سیاسی همین است که در این مجلس مقدس سه نفر نماینده از ملل ثلاثه تشریف داشته باشند، این عین اتحاد و یگانگی است. انشاءالله همیشه همین ملاحظه خواهد شد اما باقی قواعد را به هم زدن فلسفه می‌خواهد و دلیل، اگر فرضاً عده آنها پنج هزار نفر هم بود همین حق را به آنها می‌دادند و از اول قانون انتخابات الی الان مطالب تخمینی شد تخمینی درست در دست نبود لهذا بنده پیشنهاد کرده ام که این طایفه نصارا که کلدانی هم جزء آنها است شاید تخمیناً هم نمی‌دانم چقدر هستند ولی اصفهان خودمان که خبر داریم که تقریبا در جلفا و فریدن شاید جمعیت شان بیست و پنج هزار سی هزار برسد و لکن اگر عده تمام آنها هم همین بود باز یک نفر نماینده به آنها می‌دادیم که یک نفر وکیل از خودشان معین کنند که با خودشان هم عقیده باشد که مثل خودمان در تمام امورات رفتار بکنند لهذا بنده پیشنهاد کردم که به جهت ارامنه و کلدانی نباید جداً وکیل انتخاب کنند و جداً ذکرشان کنند چون سابقاً علیحده ذکر کردند در میان مسلمانان هم طوایف مختلف هست طوایف نامه کلی یک قرنی است که اختلافش شاید نسبتا به کلدانی یا مسیحی بیشتر باشد و ما آنها را جدا نمی‌کنیم و نباید هم فرق را تجزیه بکنیم و تجزیه مضر است لهذا پیشنهاد کردم که ارامنه و کلدانی تمامشان یک نفر وکیل ندهند.

رئیس- آقای لواء الدوله شما هم در پیشنهاد خودتان توضیح بدهید.

لواء الدوله- عرض کنم اینجا بعضی از آقایان تمسک می‌شوند به نژاد گمان می‌کنم که اگر ما بخواهیم ملاحظه نژاد را بکنیم باید سیصد و بیست نفر وکیل مجلس را به دو قسمت بکنیم به جهت اینکه نصف مان مشروطه هستیم و نصف مان مستبد نژاد هم فرق ندارد و این دلیل نشد که نژاد مختلف است به این جهت بنده تصور نمی‌کنم که عده آنها از بیست هزار سی هزار همینطور که فرمودند در جلفای اصفهان و فریدن بیشتر نباشد سایر جاها هم این قدر هست پس میان اینها نباید گفت تفکیک کرد ببینید ایلات را یکی شان بیست هزار نفر هستند یک نفر می‌دهند یکی شان دویست هزار نفر هستند یک نفر وکیل می‌دهند این است که عقیده بنده این است که هرچه هستند نظر به عده باشد حقشان یک نفر است نظر طایفه هم باشد یک نفر است.

رئیس- رأی می‌گیریم به اینکه پیشنهادی که از هر طایفه یک نفر پیشنهاد کرده اند آقایانی که قابل توجه می‌دانند قیام نمایند (معدودی قیام کردند)

رئیس- قابل توجه نشد آقای حاج سید ابراهیم پیشنهاد کرده اند که ارامنه و کلدانی با هم دو نفر باشد توضیح دارید؟

حاج سید ابراهیم- نظامنامه انتخابات بیشتر که مراعات ملل متنوعه شده بود چهار نفر وکیل داده بودند و با این مجاهداتی که از ملل متنوعه خصوصاً ارامنه شده است نمی‌شود از آن عده کاست اگرچه سایر ملل هم برای مشروطه خدمت کرده اند خاصه ملت زردشتی که آن هم خیلی خدمت کرده است به این نظر در ملت ارامنه که کلدانی هم جزء باشد بنده دو نفر را پیشنهاد کرده ام و پنج نفر را زیاد می‌دانم لکن همانطوری که آقای آقا میرزا یانس فرمودند که باید چنانچه در حقوق سیاسی و تجارتی تمام اهالی و افراد مشترک الحقوق هستند ملت ارامنه هم باید متساوی باشد عرض می‌کنم ما باید قدم اول را برداریم اگر خوب دیدیم باز اقدام می‌کنیم یعنی اول طوایف یک ساعت را شریک می‌کنیم در انتخابات اگر خوب دیدیم آن وقت بالاتر می‌رویم و اگر خوب ندیدیم تفکیک می‌کنیم و این طوری که بنده پیشنهاد کرده ام برای مسیحی اعم از کلدانی و ارمنی دو نفر وکیل بدهند که تقریباً مثل انتخاب جمعی است که بعضی جاها خواهد شد ممکن است که هر دو از غیر کلدانی باشد با اشتراک کلدانی و یا ممکن است هردو از کلدانی باشد در هر حال به اندازه زحمات خودشان همان طوری که می‌خواهند شده است.

رئیس- رأی می‌گیریم به این پیشنهاد حاج سید ابراهیم آقایانی که قابل توجه می‌دانند قیام نمایند (عده قلیلی قیام کردند)

رئیس- قابل توجه نشد. آقای بهجت توضیح دارید بفرمایید.

بهجت- در شور اول عرض کردم حالا هم متذکر می‌شوم که باید برای انتخابات ملل متنوعه یک ترتیبی اتخاذ شود در باب ایلات عرض کردم که باید به نظر وزارت داخله باشد و معین شد چون ییلاق


و قشلاق می‌کنند هر طوری که وزارت داخله صلاح دید انتخابات آنها را به عمل بیاورد ولی این نظر را ممکن نیست در ملل متنوعه تصور بکنیم به جهت اینکه اینها در چند جای مختلف هستند که دارای دهات و قصبات هست البته یک مرکزی باید برای آن قرض کرد زرتشتی ایرانی یا بنی اسرائیلی ایران این را چه مرکزی برایش معین بکنیم لابد باید یک جایی را معین بکنیم و بهتر از همه جا تهران است اگر این را ملاحظه نکردیم آنوقت به چه اشکالات بزرگ دچار خواهیم شد آقایانی که انتخاب ممل متنوعه را دیده اند ملاحظه کرده اند چه گرفتاریها بوده است مثلا در همدان اعلان انتخابات داده می‌شود برای بنی اسرائیلی در تهران هم اعلان می‌دهند در اصفهان هم همینطور باید یک جایی جمع شوند این است که بنده عرض می‌کنم یک جایی جمع شوند برای اتخاذ اکثریت رأی بدهند مثلا اگر بخواهید همه اینها جمع شوند در تلگراف خانه‌ها که خبر به همدیگر بدهند می‌بینیم این یک اشکال غریبی پیدا خواهد کرد وقتی که بنا باشد یک مسئله در تمام مملکت شیوع داشته باشد مرکزش کجا باید باشد بالطبیعه پایتخت خواهد بود به این واسطه بنده پیشنهاد کردم که مرکز انتخابات ملل متنوعه پایتخت باشد و البته اعلان انتخابات مستقیما از طرف وزارت داخله خواهد شد و هیئت نظارش هم از طرف وزارت داخله خواهد بود لازم نیست عرض کنم فقط مرکز انتخابات تهران خواهد شد و آن وقت به ولایات جزء هم اعلان داده خواهد شد زودتر فراهم می‌شود و اگر غیر از این بکنیم باز دچار مخمصه خواهیم شد.

ذکاءالملک- در خصوص زردشتیها و ارامنه و کلیمی‌ها این مطلب را می‌توان قبول کرد ولی در کلدانی‌ها نمی‌شود به جهت اینکه کلدانی‌ها در یک جا و یک حوزه معینی هستند و هیچ مناسبت ندارد که بگوییم از آنجا رأی خودشان را بفرستند به تهران و سالی لااقل مال کلدانیها را جدا کنیم و مابقی را در پایتخت قرار بدهیم ولی کلیه به اعتقاد بنده این را هم به وزارت داخله واگذار کنیم بهتر است.

رئیس- رأی می‌گیریم به اصلاح آقای بهجت آقایانی که قابل توجه می‌دانند قیام نمایند (معدودی قیام کردند)

رئیس- قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای حاج شیخ اسدالله (پیشنهاد مزبور به عبارت زیر قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که مرکز حوزه انتخاب ملل متنوعه به نظر وزارت داخله باشد.

مخبر- این صحیح است و قبول می‌کنم.

رئیس- دیگر رأی نمی‌گیریم چون قبول کردند حالا کلیه قرائت می‌شود.

(به عبارت زیر قرائت شد)

ارامنه (۲) نفر زردشتی (۱) نفر کلیمی‌(یک نفر) کلدانی (یک نفر)

رئیس- آقایانی که تصویب می‌کنند پنج نفر از ملل متنوعه را قیام نمایند (جمعی قیام کردند)

رئیس- تصویب نشد.

ذکاءالملک- این باید رجوع شود به کمیسیون.

رئیس- بله برمی‌گردد به کمیسیون آقای حاج عزالممالک سوالی از معان وزارت داشتید؟

حاج عزالممالک- سابق اینجا بنده از وزارت معارف در خصوص معدن نقط عربستان سئوال کردم و همیشه وعده می‌دادند که ترتیباتی اقدام خواهند فرمود که منافع دولت ایران محفوظ باشد بدبختانه هنوز مدتی است بنده فائده از این اظهارات ندیده‌ام حالا عجالتاً از آقای معاون سوال می‌کنم اقداماتی که در این خصوص فرموده اند بفرمایند مسبوق شویم.

معاون وزارت معارف- اینکه می‌فرمایید مکرر سوال شده است جوابهایی هم داده شده است که راجع به هر مسئله بوده است ولی راجع به اینکه منافع دولت محفوظ باشد البته منافع دولت محفوظ است به جهت اینکه راپورت‌هایی که می‌رسد در هر هفته هر ماه ترتیبات آنجا تغییراتی پیدا نکرده است و با آن شرایطی که برای آنها معین شده است هم مخالفتی پیدا نکرده است و راپورت‌هایی هم رسیده است به وکلای عربستان تحقیق کرده ام صحیح ندانسته است بلکه آنجا چون مردم درست ملتفت ترتیب عمل تجارت و کنترات نبودند عین آن کارهایی را که کمپانی باید بکند که جزو شرایط اوست آنها را مورد آنجا کارهای عجیب و غریبی تصور می‌کنند مثلا عمارتی که او باید بسازد یا همین طور ترتیباتی که برای کارهای کمپانی است اینها را چیز عجیبی و یک اساس تازه تصور می‌کنند بعد که تحقیق کردیم هیچ مخالفتی با اساس کار نداشته است بعد از اینکه بسیار در این مسئل مذاکره کردیم به آن کمیسیونی که در آنجا هست نوشتیم که رئیس آن کمیسیون خودش بیاید در جاهایی که کمپانی بنایی کرده است ملاحظه کند و ترتیب کلی آنجا را برای ما راپورت بدهد و گویا حرکت کرده است یا حرکت می‌کند که برود آن ترتیبات را ببیند و رسیدگی کند و اخیراً راپورت‌هایی که رسیده است خیلی کارها هم پیشرفت کرده است در آن اراضی تقریباً کارشان به اتمام رسیده است و کار لوله کشی و غیر ذلک شان هم قریب به اتمام است تا چند ماه دیگر اصلا داخل کار واقعی خواهند شد روی هم رفته کاری که اسباب بدی شود از او تصور کردنی نیست والا اگر چیزی بود به عرض می‌رساندم.

حاج عزالممالک- بنده چون سوال کرده بودم و نخواستم بیشتر از این داخل در جزئیات شوم همین قدر خاطر آقای معاون را متوجه می‌کنم که تمام به وعده و وعید بوده است و هیچ اقدام نکرده اند مثلا کمیسیون اگر گفته است نظراتشان پیش برود و منافع دولت را محفوظ خواهند داشت تمام راجع به لندن بوده است و هیچ کاری که راجع به منافع دولت باشد از او صادر نشده است و از لندن هم حرکت نکرده است بنده و سایر نمایندگان عربستان چیزی به او اضافه نکرده ایم حالا به این ترتیبی که می‌فرمایید منتظر خواهیم بود که آیا با آن مواعید عمل می‌شود یا خیر.

رئیس- دستور پنجشنبه ۲۵ قانون انتخابات راپورت کمیسیون بودجه فواید عامه راجع به جزیره هرمز ایضاً راپورت کمیسیون بودجه راجع به میرزا جواد مقتول یک فقره را هم فراموش کردم راپورت کمیسیون بودجه راجع به مترجم نظام.

لواءالدوله- در خصوص سیف مجاهد که سیف المجاهدین است در جلسه گذشته بلاتکلیف ماند مستدعی آنکه جزء دستور بفرمایید این سید خیلی بیچاره و مستحق است.

حاج شیخ الرئیس- بنده هم می‌خواستم استدعا کنم که راپورت کمیسیون بودجه راجع به سیف المجاهدین جزء دستور شود.

رئیس- پنج شش فقره است که بلا تکلیف مانده است تمام را یکمرتبه جز دستور می کنیم.

ادیب التجار- بنده مدتی است راجع به اوراق مضره تقاضا نمودم به امضای ۴۰ نفر هیچ چیزی از آنها نرسید و آن دو مادۀ قانونی هم که به امضای ۴۲ نفر رسیده است جزء دستور شود روز شنبه وعده فرمودند نشد.

رئیس- این قسم مطالب اول باید برود کمیسیون مبتکرات بعد به کمیسیون مربوطه به خودش بعد جزء دستور می‌شود قبل از اینکه به کمیسیون برود.

فرزانه- بنده تقاضا می‌کنم که لایحه مالیه در باب اموال منقوله دولت جزء دستور شود و تقاضای فوریت هم می‌کنم.

رئیس- این را باید وزراء حاضر باشند و تقاضای فوریت کنند.

آق سیخ غلامحسین- بنده این قرارداد جزیره هرمز را که جزء دستور کرده‌اند نمی‌دانم آیا این به نظر خزانه‌دار کل رسیده است یا خیر. چون موافق آن قرارداد و آن ترتیب که هست اینطور امورات باید به نظر خزانه‌دار کل برسد می‌خواستم بدانم اگر به نظر خزانه‌دار نیامده‌اند به نظر هیئت دولت یا وزیر فوائد عامه برسانند تا اینکه اسباب زحمت نشود.

رئیس- این هم در موقعی است که مطرح می‌شود و وزراء حاضر هستند باید اظهار شود.

آقا میرزا احمد- عرض بنده راجع به دستور نیست راجع به این است که مکرر در اینجا از هیئت رئیسه تقاضا شده است آن اسنادی که به دست آمده و در نظمیه هیئت دولت جمع شده آنها را بیاورند که ملاحظه شود ببینند کی‌ها بوده اند که اسباب شده اند برای این فتنه و فساد نمی‌دانم که از هیئت رئیسه اقدام نشده است یا آنکه هیئت دولت تسامح کرده‌اند بنده استدعا می‌کنم تأکید کنند به وزراء که بیاورند والا نسبت به حق خودم استیضاح خواهم کرد.

رئیس- در این مسئله آن روزی که رأی داده شد دو روز بعد به هیئت دولت نوشته شد علت تأخیرش این بود که آقای ادیب التجار گفته بودند دست نگاه بدارید من می‌خواهم کمیسیون تحقیق در این باب تشکیل شود بنده گفتم که نوشتیم بعد گفت که من منصرف شدم حالا باز نوشته ایم گویا در خیال جمع آوری هستند بفرستند باز هم یادآوری می‌شود.

ناصرالاسلام- راجع به آن اخطاری که فرمودند چون مطابق قانون حق داشتم در آخر مجلس عرض کنم این است که عرض می‌کنم و آن اخطار قانونی نبود و متوجه به بنده نبود زیرا بنده بر خلاف مقررات نظم مجلس اظهاری نکردم آن چیزی که راجع به عقیده خودم بود در حوزه بندی کرمان عرض کردم تا عده معین نشود در این حوزه


بندی‌ها نمی‌شود رأی داد.

رئیس- اولا حق ندارید دلیل اخطار را بپرسید زیرا در هیچ جای نظامنامه نوشته نشده است ثانیاً یک قراردادی که از اول دادیم که از آن رویه رفتار کنیم چون شما اصرار داشتید از آن رویه برگردیم و بازگشتن از آن رویه خودش موجب اختلال مجلس می‌شد این بود که اخطار کردم و حالا چون اطاعت کردید آن اخطار را در حق شما ابقاء نمی‌کنم.

(مجلس یک ساعت و نیم از شب ختم شد)