مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ اسفند ۱۳۳۷ نشست ۲۸۵

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نوزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ اسفند ۱۳۳۷ نشست ۲۸۵

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۷

سال چهاردهم

شماره مسلسل

دوره نوزدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره‏۱۹

جلسه: ۲۸۵

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه ۲۴ اسفند ماه ۱۳۳۷

فهرست مطالب:

۱-قرائت اسامی غائبین جلسه قبل

۲-بیانات قبل از دستور آقای دکتر بینا

۳-طرح و گزارش کمیسیون بودجه راجع به بودجه ۱۳۳۸ کل کشور

۴-تقدیم عهدنامه اقامت و بازرگانی و دریانوری بین دولتین ایران و انگلستان به وسیله آقای وزیر امور خارجه

۵-مذاکره در گزارش کمیسیون بودجه راجع به بودجه کل کشور

۶-تعیین موقع و دستورجلسه بعد- ختم جلسه

مجلس در ساعت و ۲۰ دقیقه پیش‏ازظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

۱-قرائت اسامی غایبین جلسه قبل

رئیس- صورت غایبین جلسه قبل قرائت می‏شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

غایبین با اجازه- آقایان: سعیدی- امیدسالار- جلیلوند- خزیمه علم- صادق - بوشهری محمودی- عرب شیبانی- برومند- دهقان- دکتر نفیسی- ذوالفقاری- حشمتی- مسعودی- سنندجی- اورنگ- مهندس جفرودی- تیمورتاش- اسفندیاری- دکتر شاهکار- اعظم زنگنه- کورس- دکتر سعید حکمت- بوربور- اخوان- دادگر- قراگزلو- بزرگنیا- صراف زاده- عباسی- صفاری- جلیلی- صارمی- امامی خویی- دیهیم- بزرگ ابراهیمی- فولادوند- ثقهالاسلامی- آقایان- گیو.

غائبین بیاجازه- آقایان: دکتر طاهری- اریه- قرشی- دکتر فریدون افشار.

دیرآمدگان و زود رفتگان با اجازه- آقایان: مهندس فروهر- اسکندری- پرفسور اعلم.

۲-بیانات قبل از دستور آقای دکتر بینا

رئیس- آقای دکتر بینا

دکتر بینا- قبل از شروع به مطلب لازم دانستم به مناسب روز ۲۴ اسفند که روز تولد اعلیحضرت رضاشاه کبیر سردار رشید ایران میباشد چند کلمه عرض نمایم.

آقایان تاریخ ۲۴ اسفند که روز تولد بنیانگذار ایران نو می‌باشد برای مدرم غیور و وطنپرست و حقشناس ایران روز بزرگ و پرمیمنتی است زیرا مردم ایران که خدمات این سرباز نامی را در تمام نواحی این کشور پهناور مشاهده می‌کند بیش از پیش به بزرگی فکر و بلندی همت آن رادمرد واقف میکردند با اجازه همکاران گرامی روز تولد شاهنشاه فقید را به حضور مبارک اعلیحضرت همایونی تبریک عرض کرده و آمرزش روح پر فتوح آن سرباز بزرگ ایران را از درگاه یزدان پاک مسئلت مینمایم با اجازه آقایان امروز در مورد یکی از مسائل مرموز و مهم و حیاتی مملکت که مورد توجه و علاقه عمومی ملت ایران و نمایندگان محترم مجلس شورای ملی است مطالبی را به عنوان قبل از دستور به سمع نمایندگان محترم میرسانم. آقایان یکی از اساسیترین مسائل اقتصادی دنیای متمدن فعلی مسئله آهن است. کشورهایی که میخواهند قدرت و عظمت خود را حفظ نمایند قبل از هر چیز به این ماده حیاتی توجه دارند بر هیچ یک از آقایان پوشیده نیست که آهن علاوه بر اینکه پایه و اساس سیاست و اقتصاد صنعتی امروز به شمار میرود و علمای اقتصاد و صنعت آهن را کلید صنایع مینامند در زندگی عادی و روزمره بشر نیز نقش مهم و مؤثری را بازی میکند به طوری که میتوان گفت بشر وقتی از رحم مادر پا به عرصه حیات میگذارد محتاج به آهن است و وقتی زندگیش به آخر میرسد بیل و کلنگی که برای حفر قبر و تدفین جسد به کار میرود با آهن تهیه میشود بنابراین صحبت درباره اهمیت این ماده حیاتی چه از نظر صنعت و اقتصاد و چه از نظر احتیاجات زندگی بشر بیمورد به نظر میآید.

مدت‌ها پیش به خصوص در زمان اعلحضرت فقید در کشور ما به این موضوع مهم حیاتی توجه شد متأسفانه با بروز جنگ جهانی دوم نقشه‌های شاهنشاه فقید و سال‌ها مأمورین بیعلاقه و شاید نادرست موضوع کارخانه ذوب‏آهن را عنوان کرده مسافرت‌های متعددی به اسم رسیدگی به امور ذوب آهن و غیره به آلمان نمودند و مدت‌ها رسیدگی به محصولات کشتی آرابیا درخت بارور کارمندان نادرست و سودجو و منفعت‏پرست گردید به طوری که تاکنون ایجاد کارخانه ذوبآهن که آرزوی وطندوستان و عمومی ملت ایران است به مرحله اجرا درنیامد و امروز هم به جای ادامه همان پروژه موضوع را به صورت معمای دیگری جلوهگر نمودند و برای تأخیر و تعویق بیشتری اظهار عقیده کردند که به مطالعه و تفحص و تجسس بیشتری احتیاج است تا اینکه محل شمسآباد را پیدا کردند. حال که به نمایندگان کروپ و متخصصی خودمان که تاکنون انجام چنین امر حیاتی را به عهده تعویق انداخته‌اند درست دقت نماییم میبینیم مقدمات کار را طوری برداشت کرده‌اند که اگر مانعی در پیش نباشد شاید تا ده سال دیگر محصول کارخانه ذوبآهن به بازار ایران بیاید با این وضع من میترسم روزی دولت در مجلس اظهار کند که اصلاً ایران احتیاج به کارخانه ذوبآهن ندارد و با مطالعات باز طوری به درازا بکشد که خدای نکرده یک جنگ سوم جهانی تمام مطالعات انجام یافته را نقش بر آب کند.

بنده امروز با بررسی عوامل مختلفی که برای ایجاد این صنعت مهم حیاتی ضروری است نشان خواهم داد اگر مسئولین امر تاکنون غرضی نداشتند لااقل در برآورد کردن این آرزوی ملی و این امر حیاتی مسامحه کرده و یا بیاطلاع بوده‌اند.

آقایان چهار عامل اساسی برای دایر کردن صنعت ذوب آهن ضرورت دارد.

اول- مواد اولیه کافی سنگ آهن و ذغال قابل تبدیل به کک

دوم- مصرف

سوم- سرمایه

چهارم- متخصص فنی راجع به متخصص فنی با درنظر گرفتن استعداد فطری و هوش و ذکاوت مردم ایران و ملاحظه تأسیساتی که در کشور ما با فقدان وسایل فنی و صنعتی کافی انجام یافته و با توجه به اینکه اشکالات ایجاد بعضی از این تأسیسات و صنایع حتی از صنعت ذوب‏آهن نیز بیشتر بوده تصدیق خواهند فرمود که ایرانی قادر خواهد بود در صنعت ذوب‏آهن نیز مانند سایر صنایع پیشرفت حاصل کند آقای مهندس فروهر شما مهندس هستید برای شما خیلی خیلی لازم است که این حرف‏ها را بشنوید.

راجع به سرمایه با درنظر گرفتن کارهای عمده‏ای که در کشور ما انجام یافته و با هزینه‏های سرسام‏آوری که برای ایجاد بعضی تأسیسات به عمل می‏آید که صرف هزینه‏بری تولید آهن ولو هرقدر سنگین هم باشد زاید و بی‌مورد نخواهد بود (صحیح است)

مضافاً براینکه مطابق سؤالی که از طرف وزارت صنایع به وسیله نمایندگان صندوق مشترک از کشورهای متحده آمریکای شمالی به عمل آمده پیشنهاد ایجاد یک کارخانه ذوب‏آهن با ظرفیت تولید دویست هزار تن فولاد در سال با کوره‏های ذغال معادل هفتاد میلیون دلار و اصل شده در صورتی که بخواهند به جای کک از کوره‏های الکتریکی استفاده شود هزینه آن به ۷۸ میلیون دلار بالغ خواهد شد و مقدار برق مصرفی آن با یک خانه برق هزار کیلو واتی تأمین خواهد شد مطابق اطلاعاتی که به دست آمده حتی سرمایه‏داران خارجی حاضرند برای ایجاد یک پروژه مشترک جهت تأسیس کارخانه ذوب‏آهن در ایران سرمایه‏گذاری نمایند چنان که توجه می‏فرمایند ما به سهولت می‏توانیم با صرف‏نظر از سرمایه خارجی به کمک سرمایه‏های داخلی یک پروژه ۷۰ میلیون دلاری را به مرحله اجرا دربیاوریم راجع به مصرف با در نظر گرفتن اینکه واردات سالیانه آهن بین ۱۵۰ الی ۱۶۰ هزار تن می‏باشد و باتوجه به ازدیاد سریع مصرف که به زودی به دویست هزار تن در سال بالغ خواهد شد ایجاد یک کارخانه به ظرفیت دویست هزار تن برای کشور ایران که با قدم‏های بسیار سریع پیش می‏رود زیاد نخواهد بود.

اما مواد اولیه آهن اگر تاریخچه صنایع فولاد ممالک مترقی جهان را از ۱۰۰ الی ۲۰۰ سال بپیش در نظر بگیریم این سؤال پیش می‏آید که آیا این کشورها که چنین صنایع سنگین و با عظمتی را بوجود آورده‏اند چنین مطالعات طولانی دقیقی را درباره مواد اولیه به عمل آورده‏اند یا خیر؟

با مطالعه نحوه ایجاد صنایع ذوب‏آهن دولتی مقتدر می‏توان گفت که هیچ یک از این دول در حین شروع به کار این همه مطالعه نکردند و معطل نشدند. مثلاً دولت انگلستان فقط ذغال سنگ داشت و سنگ آهن را از تمام نقاط دنیا با کشتی وارد کرده و صنایع ذوب‏آهن را به کار انداخت و چنان در صنعت فولاد پیشرفت جهانی داشته و تمام بازارهای جهان را قبضه کرده است.

آلمانی‎ها نیز ذغال سنگ آهن را وارد کردند و آهن تولید نمودند که در بازارهای جهان غیرقابل رقابت است.

فرانسوی‎ها برعکس آهن را داشتند و ذغال را وارد کردند و فولاد تهیه نمودند سوئد که صنایع فولادش شهرت جهانی دارد فقط سنگ آهن دارد و ذغال را از خارج وارد می‏کند.

آقایان نباید تصور نمود که وجود ذغال و سنگ آهن برای ایجاد صنعت ذوب‏آهن حتمی و ضروری است زیرا ما کشورهای را می‏شناسیم که امروز از هزاران کیلومتر فاصله هم ذغال و هم سنگ آهن وارد می‏کنند و آهن توزیع می‏نمایند و به بازارهای جهانی عرضه می‏دارند به طوری که حتی بعضی از کشورهای بزرگ و مترقی جهان با آن آنقدر به قابت هم نمی‏باشند برای نمونه کشورهای ایتالیا و ژاپن را می‏توان مثال زد اکنون اکثر ممالک آسیایی و آفریقایی با ایجاد صنعت مهم دست زده و توفیق حاصل کرده‏اند کشور همسایه ما هندوستان با اینکه سالیان ۵ میلیون تن آهن تولید می‏کند و با ایجاد صنایع سنگین اقدام کرده و همه نوع لکوموتیو و اتومبیل و تراکتور تولید می‏کند اخیراً نیز ساختمان کارخانه ذوب‏آهن را به ظرفیت یک میلیون تن به اتمام رسانیده.

اما در کشور ما با اینکه صنایع و معدن ما جدیدالتأسیس است مع‏هذا در نتیجه مطالعاتی که در مدت سی سال اخیر به عمل آمده نتایج خوبی از این مطالعات عاید ما گردیده و معلوم شده‏است که در کوه‏های جنوب البرز در آب یک تا زیر آب یک رشته معدن ذغال سنگ قابل تبدیل به کک وجود دارد که به خوبی کفاف احتیاجات و تهیه دویست هزار تن آهن را در سال می‏نماید.

از طرف دیگر در این ده سال اخیر رشته معدن ذغال سنگ کرمان کشف شده که بعضی از متخصصین ذغال کرمان را هم از حیث تعداد و هم از حیث نوع مرغوبیت جنس به معدن ذغال ساری تشبیه کرده‏اند این بود مختصری از وضع معدن ذغال ایران قابل تبدیل به کک.

راجع به سنگ آهن در نتیجه مطالعاتی که در اطراف یزد به عمل آمده میلیون‏ها آهن مغناطیس یا آهن مانیتب در کوه‏های اطراف یزد حوالی بافق موجود است و همین معادن ممکن است احتیاجات ما را سال‏ها تأمین کند.

مطابق پروژه‏ای که قرار بود در زمان سلطنت اعلیحضرت فقید انجام شود و در نتیجه مطالعات آقایان مارتین و بوفه در سمنان در دو محل آهن کشف شد معدن شمال سمنان در نوکه که خط آهن تهرن مشهد درست از وسط آن عبور می‏کند و معدن چوب سمنان که سنگ آهن به شکل ماتیت در محلی به نام شیخینا یافت می‏شود.

گذشته از معدن آهن یزد و سمنان در نتیجه مطالعاتی که در این چند سال اخیر به عمل آمده معدن مهم شمس‏آباد اراک که موجودی آن تا حدود ۴۸ الی ۵۰ میلیون تن تخمین زده شده کشف گردیده است.

آقایان با داشتن این عوامل و این ثروت خداداد و این همه احتیاجات ضروری عدم انجام این مسئله حیاتی که هر روزه بغرنج‏تر شده و به عکس معمایی جلوه گر می‏گردد معلوم نیست ما اگر آهن داشتیم ممکن بود موتور اتومبیل بخریم و شاسی آن را در داخله بسازیم تراکتور بسازیم پایه‏های فلزی ساختمانی و مفتول آهن ساده تهیه نماییم و از خروج سیل‏آسای ذخایر ارزی خود جلوگیری نماییم (صحیح است) بعضی‏ها می‏گویند شاید کارتل‏های هم اروپای غربی با دایر کردن صنعت ذوب‏آهن روی موافق نشان نمی‏دهد (صحیح است)

البته با وضعی که ما داریم و با سیاست روشن و مدیرانه اعلیحضرت همایونی و استقلالی که ما امروز در مسائل اقتصادی خود پیدا کرده‏ایم و قدم‏های مهمی که در نتیجه راهنمای‏های سودمند اعلیحضرت شاهنشاه در کشور خود بردشته‏ایم که در رأس همه آنها مسئله نفت را می‏توان قرارداد قابل قبول نیست که کارتل‏های اروپای غربی بتواند مانع انجام یک امر حیاتی در کشور ما گردند شبهه را قوی بگیریم ولو چنین منظوری هم در بین باشد چرا مسئولین امر توجه نمی‏کنند تا کارخانه ذوب‏آهن را از جاهای دیگر مانند کشورهای متحد آمریکای شمالی که نفعی در فروش آهن با ما ندارد وارد کنید؟ آهن برای ساختمان مستقل و آپارتمان هم لازم است آهن خیلی برای ساختمان خانه و مستغل و آپارتمان و برای همه چیز لازم است آقای عهدی نوری.

با توجه به اینکه در دوران پرافتخار اعلیحضرت همایونی قدم‏های مهم و اساسی در بهبود وضع سیاسی و اقتصادی و اجتماعی ملت ایران برداشته شده یقین دارم شخص اول مملکت نیز از این تأخیری که در چنین امر حیاتی رخ داده تکدر خاطر دارند (صحیح است)

در هر صورت آقایان وقتی سازمان برنامه پس از سال‏ها معطلی و صرف میلیون‏ها ریال پول اظهار می‏دارد که اعتبار برای ذوب‏آهن در اختیار ندارد عدم تأسیس ذوب‏آهن کار ساختمان سد دز و پروژه عمران خوزستان هم با اشکال مواجه خواهد شد اجرای پروژه ذوب‏آهن یا باید به برنامه هفت ساله سوم موکول شود یا وام از خارج دریافت گردد و تاکنون این سؤال پیش می‏آید آیا دست‏های مرموزی برای عقیم گذاردن چنین پروژه حیاتی در کشور ما وجود دارد؟

اینک برای برآورده کردن آرزوی ملت ایرن پیشنهاد می‏نمایم ‏در این موقع که بودجه کشور در مجلس شورای ملی مطرح است تصمیم بگیرم آقای عمیدی‏نوری جنابعالی هم می‏توانید (عمیدی‏نوری- بنده پیشنهاد دادم که مخارج را کسر کنند برای ذوب‏آهن حتی ضروری‏ترین هزینه‏های مملکتی را اعم از استخدام و ساختمان و خرید و غیره از بودجه کشور حذف کنیم و طرحی تقدیم کنیم که به موجب آن تمام قدرت مالی مملکت را با ایجاد یک ساختمان اساسی یعنی کارخانه ذوب‏آهن صرف کنیم (صحیح است) و دولت به خصوص جناب آقای نخست‏وزیر را که مسئولیت اداره امور سازمان برنامه نیز به موجب به عهده ایشان واگذار شده موظف سازیم تا بلکه با برداشتن چنین قدم مؤثری مهمی صنعت ایران را از قید و بند خارجی‏ها رها سازند (احسنت).

۳- طرح گزارش کمیسیو ن بودجه راجع به بودجه ۱۳۳۸ کل کشور

رئیس- وارد دستور می‏شویم بودجه کل کشور مطرح است قرائت می‏شود. (به شرح زیر خوانده شد)

گزارش از کمیسیون بوده به مجلس شورای ملی قبل از ورود در بحث بودجه کل کشور خاطر آقایان نمایدگان محترم مجلس شورای ملی را مستحضر می‏دارد بودجه هر کشوری در هرحال و کیفیتی به طور کلی مشخص و نمایاننده وضع مترقی و یا متزلزل اقتصادی و بالا بردن سطح زندگی عمومی‏مان کشور می‏باشد.

به عبارت روشن‏تر در همه جا و همه وقت بودجه نتیجه وضع اقتصادی و سیاسی کشور است.

آقایان به خوبی آگاه بوده و نیک می‏دانند قبل از شهریور ۱۳۲۰ بر اثر ثباتی که اعلیحضرت فقید در کلیه شئون کشور بوجود آورده بودند بودجه کشور از هر حیث وضع ثابت و متعادل داشت و همین تعادل بودجه بود که ترقیات شگرف صنعتی و تجاری را نصیب ملت ایران ساخت ولی بدبختانه پس از حوادث سوم شهریور چنان رشته‏های امور از یکدیگر گسیخته گردید که تشنج و هرج و مرج اقتصادی و سیاسی

جانشین ثبات گذشته گردید و کشور عزیز ما در معرض سقوط قرار گرفت.

این تزلزل و تشنج و درهم پاشیده ‏شدن اساس اقتصادی کشور با حوادث ۱۳۲۹ تا ۱۳۴۲ در سراسر کشور روی داد.

در سنواتی که جنجال‏های سیاسی مانع استخراج نفت و بالنتیجه رکود اقتصاد کشور شد چنان یکباره اساس مالی و بازرگانی داخلی و خارجی را زیر و زبر ساخت که اکثر از مردمان آزموده و کارآمد را به کلی از نجات کشور مأیوس ساخت خوشبخانه پایداری و استقامت و دوراندیشی اعلیحضرت همایون شاهنشاه فداکاری و از جان‏گذشتی ایران موجب و مورث آن گردید که در آخرین دقایق ناامیدی و یأس جریان اوضاع تغییر یافت و متدرجاً کشور ایران در جاده ترقی و تعالی قدم نهاد ولی باید دانست که تا حصول مقصود اجرای منظور هنوز بسیار راه در پیش است ولی این نکته را نیز لازم است متذکر گردد با اجرای کامل نقشه و پروژه‏هایی که در راه صنعتی‏کردن کشور مکانیز ‏نمودن کشاورزی بسط علم و فرهنگ تاکنون تهیه گردیده و بعضی از آنها نیز به مرحله عمل و اجرا گذارده شده‏است امید قاطع می‏رود که اوضاع اقتصادی ایران با کشورهای مترقی جهان در آینده نزدیک هم طراز گردد.

به هر صورت با تمام اقدامات مشهودی که طی چند سال اخیر در راه امور صنعتی و عمرانی در سرتاسر کشور انجام گرفته کسر بودجه نسبت به سال قبل در حدود ۳۰۰ میلیون ریال کمتر است مضاف براین که در سال جاری برنامه‏هایی را که در ضمن مقدمه بودجه سال ۱۳۳۷ ذکر کرده و به آنها اشاره شده بود جامه عمل پوشاندن و پیش‏بینی‏های مذکور را از قوه به بالفعل درآورده. برای مزید اطلاع آقایان نمایندگان محترم موارد زیر را لاز به تذکر می‏دانم با توجه به آنکه دولت موفق گردیده کلیه برنامه‏هایی که هنگام تقدیم بودجه سال ۱۳۳۷ به آنها اشاره نمود بود به مرحله اجرا گذارند.

مبلغ کل درآمد ۲۷۵۶۴۴۳۰۰۰۰ ریال بوده و در سال ۱۳۳۸ درآمد به مبلغ ۳۰۲۱۳۶۳۵۱۰۰۰۰ ریال افزایش یافت و بنابراین تفاوت درآمد سال ۱۳۳۷ و ۱۳۳۸ مساوی با ۲۶۴۹۲۰۵۱۹۰ ریال می‏باشد.

چنانکه از مطالعه ارقام بودجه ثابت می‏گردد بیشتر اساس درآمد و تأمین کسر بودجه کشور بر پایه مالیات‏های مستقیم و عواید گمرکی و چای داده شده‏است.

در مورد ازدیاد عواید گمرکی صرف‏نظر از فعالیت و کاردانی مأمورین مربوطه باید توجه داشت که چه عواملی باعث آن گردیده که ظرف سال‏های ۳۷ و ۳۸ مبلغ دو میلیارد ریال بر عواید گمرکی افزوده شود.

توجه به امر توسعه صادرات و واردات کشور تنها کلید حل این مشکل است اگر قدرت خرید عموم مردم افزون نگردیده باشد؟

اگر سطح زندگی کلیه افراد ملت ایران نسبت به گذشته ترقی نکرده باشد هیچ‏گاه و به هیچ‏وجه بر حجم واردات کشور افزوده نمی‏گردید.

و اما در مورد اخذ مالیات‏ها که نسبت به سال گذشته ۱۰۰۰۰۰۰۰۰۰ ریال افزایش یافته است.

با ترتیب صحیح و تدابیر عملی و جامع‏الطراف که دولت در مورد اخذ مالیات‏های مستقیم اتخاذ نموده باعث آن گردیده که در این‏باره موفقیت حاصل گردد به طوری که در ده ماهه اول امسال ۱۳۳۷ مبلغ ۱۱۰۷۷۰۵۲۷۰ ریال بیشتر از مدت مشابه سال قبل وصول گردید و یا تنها وصولی مالیات بر درآمد پیشکاری دارایی تهران در یازده ماه گذشته قریب به چهارصد میلیون ریال نسبت به مدت مشابه افزایش داشته است.

گذشته از اینکه این اضافه وصولی معلول سعی و مجاهدت دستگاه‏ها و قسمت‏های مربوطه و مسئول است ولی بالا رفتن سطح فعالیت‏ها و کوشش‏ها و تلاش‏های اقتصادی در سراسر کشور که زاییده نهایت ثبات اوضاع است در آن امر نیز دارای اهمیت خاصی است و انتظار می‏رود با ترتیب جدیدی که داده شده موفقیت‏های بیشتر و ثمربخش‏تری در سال آینده نصیب گردد.

آقایان نمایندگان محترم باید توجه کنند که علاوه بر تمام کوشش�ها و فعالیت‏های که در راه اجرای امور برنامه‏های صنعتی و عمرانی کشور انجام رفته گام‏های مؤثر دیگری در راه ترفیه حال کارمندان و بسط علم و فرهنگ برداشته شده‏است که از هر حیث واجد اهمیت خاص می‏باشد ولی همین مسئله باعث افرایش هزینه نسبت به سال قبل گردیده است‏.

۱- کمک به بازنشستگان و پرداخت مدد معاش اولاد به آنها مطابق کارمند شاغل دولت و تحت همان شرایط.

۲- کمک به فرزندان کارمندانی که در راه انجام و ظیفه فوت و یا کشته می‏شوند.

۳- پرداخت فوق‏العاده بایگان�ها که وضع آنها بسیار تأسف‏آور است که در تبصره‏های بودجه به آن اشاره گردیده است و همچنین در مورد فرهنگ و بهداری هزینه‏ها افزایش یافته است زیرا اهمیت فرهنگ و بهداری مسئله‏ای نیست که احتیاج به بحث و توضیح داشته باشد. هرقدر سطح فعالیت�های صنعتی و کوشش�های کشاورزی افزون گردد به همان اندازه نیز به افراد آزموده که تعلیمات کافی و اساسی حرفه فنی و کشاورزی دیده باشند نیاز و احتیاج است به هر صورت در شرایط کنونی و با توجه به تحولات سریعی که در کلیه شئون هزینه اجتماعی ما رخ داده هرگونه افزایش هزینه برای فرهنگ کاملاً بجا منطقی می‏باشد زیرا تا افراد مورد احتیاج تعلیم نیابند و برای فعالیت‏های اصولی و تربیت نشوند نمی‏توان اصلاحات عمیق و اساسی را به نحو مورد نظر اجرا ساخت. انتظار می‏رود که با توجهات عالیه شاهنشاه و اقدامات و مثبت دولت نسبت به تسریع عملیات تولیدی و عمرانی در پایان سال آینده دولت بودجه کاملاً متعادلی را تقدیم ساحت مقدس شورای ملی نموده و این آرزوی دیرین همگان را جامه عمل بپوشاند.

اینک بودجه سال ۱۳۳۸ کل کشور را که مشتمل بر ماده واحده و تبصره‏های مر بوطه آن است به شرح یر تقدیم مجلس شورای ملی می‏نماید.

مخبر کمیسیون بودجه- محمد علی مسعودی‏

ماده واحده- بودجه سال ۱۳۳۸ کل شور که از حیث درآمد اعم از عمومی و اختصاصی بنگاه‏ها و شرکت‏ها و سازمان�های دولتی در پنج فصل ضمیمه به مبلغ شصت و سه میلیارد و چهارصدو هفتادنه میلیون و چهارصدو چهل و دو هزار وهشتاد (۶۳۴۷۹۴۴۲۰۸۰) و از حیث هزینه به مبلغ شصت و چهار میلیارد و پانصدو هشتاد و هشت میلیون و دویست و بیست و هشت هزار و سیصدوشش ریال می‏گردد (۶۴۵۸۸۲۲۸۳۰۶) تصویب و اجازه داده می‏شود.

الف) وزارت دارای درآمدها یپیش‏بینی شده برا ی سال ۱۳۳۸ منظور در فصل اول را وصول و کلیه حقوق و مزایای قانونی کارمندان و خدمتگزاران جزو هزینه‏های مستمر و غیرمستمر وزارتخانه‏ها و ادارات و بنگاه‏های دولتی و سایر مصارف منظوره در فصل دوم را در حدود درآمدهای وصولی مذکور در فصل اول با رعایت کامل مقرات و مفاد تبصره‏های منظوره در این قانون پرداخت نماید.

ب) بودجه بنگاه‏ها و شرکت‏ها و سازمان‏های دولتی طبق مقررات و قوانین مربوطه به هر کدام قابل اجرا می‏باشد همچنین آنچه وزارتخانه‏ها و ادارات کل از محل درآمدهای اختصاصی استفاده می‌نمایند تابع مقررات و قوانین مخصوصه به درآمدهای مزبور می‏باشد.

تبصره‏هایی که اجرای آنها محدود به دوره عمل سال مالی ۱۳۳۸ خواهد بود.

تبصره ۱- بودجه تفصیلی برنامه امسال ۱۳۳۸ وزارتخانه‏ها و ادارت و کلیه مؤسسات دولتی مندرج در فصل دوم و سوم در حدود رقم اعتبار مربوط منظور در قانون بودجه قابل اجرا خواهد بود. مادمام که بودجه‏ها تفصیلی سال مزبور به تصویب کمیسیون بودجه نرسیده بر اساس اعتبارات مصوب ۱۳۳۷ به شرط اینکه از حدود اعتباری که برای وزارتخانه‏ها و یا اداره ضمن بودجه پیشنهادی سال ۱۳۳۸ منظور شده تجویز ننماید قابل پرداخت خوهد بود وزارتخانه‏ها و ادارات مو ظفند بودجه‏های خود را منتهی در ظرف یک ماه از تاریخ تصویب بودجه مجلس شورا ی ملی پیشنهاد شود.

تبصره ۲- نقل و انتقال در هر یک از مواد فصول ارقام بودجه‏های تفصیلی سال ۱۳۳۸ وزارتخانه‏ها و ادارات کل از ماده به ماده دیگر با موافقت وزارت دارای و نقل و انتقال از فصلی‏به‏فصل دیگر با موافقت کمیسیون بودجه مجلس شورای ملی مجاز خواهد بود.

تبصره ۳- به وزارت دارایی اجازه داده می‏شود زیان عملکرد غله و نان از سال‏های ۱۳۳۸ تا تارخ اول مرداد ۱۳۳۶ را با گواهی اداره رسیدگی و تمرکز حساب‏ها طبق بیلان‏های مصوب به هزینه قطعی منظور دارد.

تبصره ۴- وزارتخانه‏ها و ادارات کل و بنگاه‏ها و سایر مؤسسات دولتی موظفند از اول فروردین ۱۳۳۸ معادل یک سوم حقوق باز نشستگان کشوری را طبق قانون تیر ماه ۱۳۳۷ بازنشسته شدهاند از اعتبارات پرسنلی خود برداشت و به عنوان کمک در وچه صندوق بازنشستگی پرداخت نمایند.

تبصره ۵- به وزارت پست و تلگراف اجازه داده می‏شود مبلغ سی و یک میلیون ریالی که بابت بهای مخابرات و هزینه پست از شهربانی کل کشور طلبکار است صرف‏نظر نموده و از حساب‏های مربوطه کسر نماید.

تبصره ۶- به وزارت گمرکات و انحصارات اجازه داده می‏شود به منظور تسهیل و تسریع در امر خرید و جمع‏آوری قند و شکر و غله و مواد دخانیه و همچنین هزینه جمع آوری کالاهای انحصاری در حدود اختیارات مصوب در بودجه سال ۱۳۳۸ از بانک ملی ایران با موافقت و تضمین وزارت دارایی قرض نموده و تا آخر سال از محل اعتبارات مربوطه یا از محل وجوه حاصله از فروش واریز نماید.

تبصره ۷- درسال ۱۳۳۸ اداره کل آمار عمومی و سازمان طبقه‏بندی مشاغل تابع مقرراتی خواهد بود که در سال‏های گذشته با تصویب هیئت دولت اجرا شده‏است.

تبصره ۸- به وزارت دارایی اجازه داده می‌شود اسناد حق‏السهم صاحب آن دفاتر اسناد رسمی تا آخر سال ۱۳۳۶ را که درآمد آنها تحویل دارایی شده و حق‏السهم مربوط به وسیله صندوق ثبت و ادارات دارایی از محل تنخواه‏گردان یا موجودی پرداخت گردیده از محل درآمد عمومی واریز نماید.

تبصره ۹- به وزارت راه اجازه داده می‌شود اسناد حقوق و مزایای هفت نفر کارمندان بیگانه اداره کل ساختمان راه‏آهن را که طبق تصویب نامه‏های صادره دوره فترت (فاصله دوره چهاردهم و پانزدهم مجلس شورای‏عالی) به خدمت مشغول بوده‏اند و لایحه استخدامی آنها به تصویب نرسیده است به میزانی که در تصویب‏نامه‏های صادره معین شده واریز و به هزینه قطعی منظور دارند.

تبصره ۱۰- ماده اول قانون مصوب بیست‏و‏هشتم اسفند ۱۳۳۶ به ‏شرح زیر اصلاح می‏گردد در سال ۱۳۳۸ کل عواید نفت اعم از مالیات بر درآمد و پرداخت مشخص بین سازمان برنامه و شرکت ملی نفت ایران و وزارت دارایی به ترتیب مشروح زیر تقسیم خواهد شد:

الف- سهم سازمان برنامه حداقل یکصدوسی میلیون دلار.

ب- سهم شرکت ملی نفت بیست میلیون دلار.

ج- بقیه آنچه از کل عواید نفت باقی خواهد ماند سهم وزارت دارایی.

تبصره ۱۱- به دولت اجازه داده می‌شود برای پرداخت بقیه سهام بنگاه آبیاری به شرکت‏های تابعه و اجرای برنامه‏های آبیاری ضروری در سال ۱۳۳۸ حداکثر تا یکصدو بیست میلیون ریال از بانک ملی ایرام وام دریافت و به تدریج از سال ۱۳۳۹ به بعد ضمن بودجه کل کشور در ظرف ده سال تأمین و نسبت به واریز آن اصلاً و فرعاً اقدام نماید.

تبصره ۱۲- دولت مجاز است چنانچه درآمدهایی غیر از محل‏های مندرج در بودجه به دست آید تا حدود سه میلیارد و پانصد میلیون ریال به بودجه وزارت جنگ و ژاندارمری کل کشور اضافه نماید.

تبصره ۱۳- به دولت اجازه داده می‌شود برای تکمیل ساختمان عمارت مجلس سنا و خرید لوازم و اثاثیه و مخارج مربوطه در سال ۱۳۳۸ تا مبلغ یکصد میلیون ریال وام از بانک ملی ایران دریافت و به مصارف مربوطه برسانند. وزارت دارایی مکلف است اعتبارات وام مزبور را به تدریج از سال ۱۳۳۹ به بعد ضمن بودجه کل کشور تأمین و نسبت به واریز آن اصلاً و فرعاً اقدام نماید و همچنین قسمت اخیر تبصره ۹ قانون بودجه سال ۱۳۳۷ موضوع اجازه اخذ مبلغ یکصد میلیون ریال وام برای ساختمان مجلس شورای ملی که مورد استفاده واقع نشده در سال ۱۳۳۸ به قوت خود باقیست.

تبصره ۱۴- انحصار کل دخانیات می‏تواند چنانچه اضافه بر درآمدی که ضمن بودجه ۱۳۳۸ کل کشور پیش‏بینی شده اضافه درآمدی تحصیل نماید تا میزان ۲۰٪ اضافه درآمد مذبور را برای امور استحصالی و توسعه کارخانه‏جات و بهبود کشت مصرف نماید وزارت دارایی با تسلیم تقاضای وزارت گمرکات مکلف به پرداخت آن می‏باشد.

تبصره ۱۵- اعتبارات ساختمانی سال ۱۳۳۷ فرهنگ و بهداری که از بودجه وزارتخانه‏های مزبور یا بودجه کل کشور به شهرستان‏ها حواله شده تا آخر سال ۱۳۳۸ قابل استفاده و پرداخت است باقی مانده اعتبار ساختمانی منظور در ردیف بودجه سال ۱۳۳۷ کل کشور و اعتبارات ساختمانی منظوره در بودجه وزارت فرهنگ و بهداری حداکثر تا میزان بیست میلیون ریال تا آخر سال ۱۳۳۸ قابل استفاده و پرداخت می‏باشد همچنین اعتبار سال ۱۳۳۷ راه‏سازی و ساختمان راه‏آهن حداکثر تا میزان بیست میلیون ریال تا آخر سال ۱۳۳۸ قابل استفاده می‏باشد.

تبصره ۱۶- وزارت کشور مجاز است سهم اعتبارات خود از محل پذیره نفت را که تحت عنوان تکمیل ساختمان‏های نیمه‏تمام در اختیار دارد به مصرف احداث ساختمان‏های ده بخشداری و دو فرمانداری در گرمسیرات فارس و یک فرمانداری و دو بخشداری در بنادر بحر عمان و عمارت استانداری خوزستان و فرمانداری اهواز با رعایت مقررات مربوطه برساند.

تبصره ۱۷- تفاوت ترفیع کارمندان دولت به استثنای قضات که در سال ۱۳۳۷ اعطاء شده از اول اسفند ۱۳۳۷ قابل پرداخت خواهد بود که در صورت عدم وجود اعتبار وزارتخانه‏ها می‏توانند از صرفه‏جویی بودجه پرسنلی اضافات مزبور را تأدیه نمایند.

تبصره ۱۸- روزنامه‏رسمی کشور شاهنشاهی- از آغاز سال ۱۳۳۸ با بودجه آن به وزارت دادگستری منتقل می‏گردد و کارپردازی موظف به اجرای آن است. ‏

تبصره ۱۹- از کارمندان فعلی اداره فعلی روزنامه‏رسمی فقط سه نفر که مورد احتیاج هستند به تشخیص هیئت رئیسه در مجلس باقی مانده و بقیه به وزارت دادگستری انتقال می‏یابند و حقوق مزایای آنان در مورد کارمندان کماکان طبق مقررات و قوانین استخدامی و بازنشستگی کارمندان مجلس شوای ملی درباره خدمتگزاران جزء و کارگران طبق آیین‏نامه‏های مجلس شوای ملی تثبیت و به موقع اجرا گذارده خواهد شد و وزارت دادگستری مکلف است کلی سوابق و خدمت و حقوق مزایایی که کارمندان و خدمتگزاران و کارگران اداره روزنامه‏رسمی دریافت می‏دارد در بودجه هر سال منظور و پرداخت نماید تبصره‏های که اجرای آن تا موقعی که لغو نگردید به قوت خود باقی است.

تبصره ۲۰- وزارت دارایی مجاز است آن قسمت از مطالبات اداره تصفیه اقتصادی سابق از دستگاه‏های دولتی را در صورتی که مورد تأیید و گواهی وزارتخانه‏ها و ادارات مربوط باشد در بودجه سنوات مربوط جمعاً خرجاً به حساب قطعی منظور و به این وسیله در واریز مطالبات مذکور اقدام نماید.

تبصره ۲۱- فرزندان مستخدمین دولت که در راه انجام وظیفه فوت یا کشته می‏شوند مبلغی به شرح زیر پرداخت می‏گردد برای مدت تحصیل در دبستان ماهانه دویست ریال برای مدت تحصیل در دبیرستان ماهانه چهارصد ریال برای مدت تحصیل در دانشکده ماهانه ششصد ریال برای مدت تحصیل در دکترا یک هزار ریال‏

تبصره ۲۲- به دولت اجازه داده می‌شود برای کلیه کارمندانی که در دستگاه‏های مختلف کشور طبق سازمان صرفاً به امور بایگانی اشتغال دارند فوق‏العاده‏ای به نام فوق‏العاده فنی بر طبق آیین‏نامه‏ای بنا به پیشنهاد وزارت دارایی که به تصویب هیئت دولت خواهد رسید برقرار و از اول سال ۱۳۳۸ پرداخت نماید.

تبصره ۲۳- دولت مجاز است ادارت کل غله و نان- قند و شکر- باربری و سازمان چای را طبق اصول بازرگانی اداره و از آنها بهره‏برداری نماید بودجه ادارات مزبور با موافقت وزارت دارایی و تصویب هیئت وزیران پس از تصویب کمیسیون بودجه قابل اجرا می‏باشد و جمعاً خرجاً در بودجه کل منظور خواهد شد.

رئیس- آقای دکتر جهانشاهی‏

دکتر جهانشاهی- آقایان نمایندگان محترم لایحه بودجه مطرح است و فرصت هست که راجع به مسائل کلی مملکتی راجع به وضع بودجه مملکت راجع به احتیاجات مردم و به طور کلی آنچه در زندگانی ما تأثیر بد یا خوب دارد بحث کنیم انتقاداتی بکنیم و اگر ضرورت داشته باشد دولت را راهنمایی کنیم و خلاصه آنچه که به نظر می‏رسد در اینجا گفتگوهایی بشود البته فرصت کافی در اختیار است که آنچه لازم است گفته شود و عجله‏ای هم نیست وقت وسیع است و فقط آقای بهبهانی عجله دارند و می‏خواهند صحبت کنند دولت هم البته عجله دارد و امیدوارم بتوانم عرایضم را تمام کنم این فرصت زیاد لااقل یک خاصیت دارد و آن این است که رفقای روزنامه‏نگار من و محمدعلی خان مسعودی دیگر گله نمی‏کنند که چرا اینقدر تند صحبت کردی و با عجله حرف زدی و ما سر در نیاوردیم امروز دیگر این گله و شکایت نیست به علت اینکه در بودجه برای صحبت کردن فرصت هست اگر برگردیم به گذشته خودمان و گذشته سایر ملل می‏بینیم که اساس مشروطه‏ها و تغییر حکومت‏های غیرمشروطه به حکومت مشروطه شاید نود درصد و در بعضی از جاها صددرصد به علت این بوده است که مردم می‏خواسته‏اند راجع به دخل و خرج مملکت خودشان اطلاع داشته باشند اظهار عقیده و نظر بکنند و بدانند پولی را که به دولت می‏دهند از چه بابت است و کجا خرج می‌شود این عامل موجب شد که در خیلی از ممالک دنیا از جمله ایران یک مشروطه طبیعی و واقعی به وجود آید و آن مشروطه این مجلس را به وجود آورد و در این مجلس با وجود اینکه در اکثر مواقع خود ما صحبت‏ها را محدود کردیم ولی در مورد بودجه این اجازه را داریم که صحبت‏ها را بکنیم و از آنچه لازمه بحث است خودداری نکنیم بنده هم بعد از اینکه یک عضو مجلس هستم و می‏بایستی وظیفه نمایندگی خودم را انجام دهم و عضو حزبی هستم که از من خواسته‏اند مطالعه‏ای که راجع به بودجه در آنجا شده در اینجا منعکس کنم و نظراتی که نسبت به این بودجه و اوضاع کلی مملکت است از طرف حزب و از طرف رفقای فراکسیون پارلمانی خودم در اینجا منعکس بکنم بنده قبل از اینکه وارد این موضوع بشوم این را عرض می‏کنم که دولت جناب آقای دکتر اقبال مورد اعتماد مجلس هستند و دلیل اینکه تا این تاریخ و یا تا هر تاریخ دیگری ایشان مورد اعتماد هستند این است که مجلس به لوایح ایشان رأی می‏دهند و مادام که این رأی به نفع ایشان است مورد اعتماد مجلس هستند و شاید علت اصلی و اساسی این اعتماد به دولت ایشان نظر و توجه و حمایتی است که شخص شاهنشاه نسبت به دولت دارند و مایلند که از دولت تقویت بفرمایند و طبعاً ما هم در اجرای منویات ایشان و توجه به مصالح مملکت به دولت رأی اطمینان داده‏ایم و امیدواریم رویه دولت چنین باشد که این رأی برای همیشه دنبال دولت باشد و قطع نشود بنده به عنوان مخالف اسم نوشتم برای اینکه صحیح نمی‏دانم به عنوان موافق اسم نوشته شود و مخالفت بشود یا مخالف اسم‏نویسی کند و موافق‏خوانی بکنند بنده به عنوان‏ مخالف اسم نوشته‏ام و مخالف هم صحبت می‏کنم اما صحبت کردن مخالف به نظر بنده هیچ لازمه ندارد هیچ ضرورتی ندارد به اینکه که اگر دولت صحیح کار مفید کار خوبی انجام داده از آن یادی نشود و ذکری به عمل نیاید بنده اصولاً معتقدم و

سلیقه‏ام این است که همان‏طور که یک وکیل در امری مخالفت می‏کند بی‌طرفانه باید مضار و منافع را بگوید محاسن و معایب را ذکر کند عقیده‏ام این است که خود دولت هم اگر ضمن صحبت را چه به امور مربوط به خودش نقاط ضعف خود را نقاط سستی و معایب خود را خیلی صریح و خیلی باز به مردم بگوید اگر بگوید کارهای من در اینجاها دارای این اشکالات است تا این حد قابل رفع است و تا این حد نیست آن وقت است که مردم می‏پذیرند ولی اگر دولت فقط راجع به کارهای مثبت خودش صحبت کند مردم حق دارند نپذیرند زیرا دل‏شان می‏خواهد دولت خیلی صمیمی‏تر و صادقانه‏تر با آنها صحبت کند و بدانند که بعضی از معایب و نواقصی که خودشان در کار دولت می‏بینند خود دولت است که می‏گوید این معایب من است آن وقت در این صورت آن محاسن را قبول می‏کنند بنده به پیروی از این نظر و سلیقه خود در اینجا آنچه به نظرم می‏رسد که شاید مثبت و مفید است از ذکرش خودداری نخواهم کرد قبل از همه چیز و مقدم بر هر چیز باید عرض کنم که ما یک سیاست خارجی داریم که مورد تأیید پارلمان ایران و مورد تأیید فرد فرد پابرهنه�های کوچه و بازار است در آنجا دیگر من و آقای صارمی و آقای حسنعلی که توی کوچه می‏گردد یک رأی داریم گذشته نشان داد و آینده هم نشان می‏دهد که ما در سیاست خارجی یک هدف داریم و به سوی یک مقصود پیش می‌رویم اما متأسفانه بعضی از دولت‏های خارجی بعضی از سیاست‏های خارجی به این حقیقت تو چه ندارند و آن حقیقت آن است که خیال می‏کنند با اقلاً می‏خواهند این طور بهره‏براری کنند که اگر در کشوری که سیاست خارجیش با آنها تضاد و مغایرت دارد کسی با یکی از برنامه‏های داخلی مملکت مخالفت کرد یا اگر از دولت خودش انتقاد کرد اگر خرده گرفت و عیب‏جویی کرد می‏گویند اینها خودشان بر خودشان انتقاد می‏کنند اینها بسیار اشتباه می‏کنند بسیار بچه‏گانه فکر می‏کنند من ضمن اینکه به دولت رأی می‏دهم و تأیید می‏کنم و ضمن اینکه سیاست خارجیش را قبول می‏کنم به خودم اجاز می‏دهم که از کارهای راکد دولت انتقاد کنم راهنمایی بکنم و اظهار امیدواری کنم که همین دولت با توجه به همین انتقادات و راهنمایی‏ها بیشتر بماند بیشتر کار کند و اگر معایب و نواقصی دارد رفع کند پس بعضی از دولت‏های خارجی در اشتباهند اگر خیال می‏کنند که اگر پردلی بیاید از یکی از دستگاه‏های دولتی انتقاد بکند فکر کنند پردلی که این حرف را می‏زند لابد حرف آنها را تأیید می‏کند غلط می‏کنند اگر این اشتباه را بکنند نیست این‏طور، پردلی می‏گوید من دولتی را که به او رأی می‏دهم می‏خواهم انتقاد کنم می‏خواهم مشکلات مردم را بگویم و از دولت بخواهم که در رفع مشکلات کوشا باشد اگر روزی هم دولت در سیاست خارجی مددی خواست در یک صف پابه‏پای دولت جلو می‏روم. بنابراین انتقاد من از دولت محدود به این مسائل است و رسماً در آنجا می‏گویم بعضی از کشورهای خارجی از این اشتباهات بیرون بیایند و در نظر خودشان تجدید‏نظر کنند. ما همه یک هدف داریم به طور کلی اعم از اینکه لباس وزارت به تن آقایان باشد یا لباس نخست‏وزیری، لباس جناب آقای دکتر اقبال یا لباس نمایندگی مثل آقایان یا لباس مردم کوچه هدف ما این است که همگی نشان افتخار داشته باشیم نشان افتخار به معنایی که پهلوی خودمان مجسم می‏کنیم یعنی مهندس اشراقی بگوید که من افتخار می‌کنم ه د زمان خدمتم این کارها را برا ی بهبود وضع مردم انجام دادم یا آقای نمایده دیگر بگوید که من در راه اجرای وظیفه خودم که در راه انجام منظور شاهنشاه خودم که جز ترقی مملکت و اعتلای نام ایران چیزی نمی�خواهد این کارها را کردم.

ما یک هدف داریم و آن هدف در هر مقامی که باشیم یکی است چه خوب است که دولت بداند و همه بداند که هدف غیر از این نیست و اما بودجه اینجا بودجه‏ای در مقابل من است که از نگاه کردن به آن چند طلب استنباط می‏شود که این بودجه را وزیر دارایی نوشته که به عدد و رقم آشنای دارد می‏شناخته و عقیده داشته و می‏دانسته که یک صفر در سمت چپ عدد تأثیر ندارد اما در سمت راستش عدد را ده برابر می‏کند آن وقت ما در دستگاه‏های‏مان در بعضی مواقع می‏بینیم که واقعاً صفر را به معنی واقعی خودش تلقی نمی‏کنند و به عدد که می‏رسند اگر لازم باشد یکی دوتا صفر هم در سمت راست عدد می‏گذارند ولی این بودجه نشان می‏دهد که ارقامش از این ارقام نیست اما انتقاداتی هست که وقتی وارد بحث شدم به عرض می�رسانم ظاهراً این بودجه نشان می‏دهد که ۵ و ۶ درصد نسبت به بودجه سال گذشته زیاد شده‏است ولی باطن بودجه باز همان‏طورکه بعداً اشاره خواهم کرد نشان می‏دهد که اضافه بودجه خیلی زیادتر است و از این لحاظ هم بنده از یک جهت خرده نمی‏گیرم برای اینکه مملکتی که رو به توسعه اقتصادی است محکوم است به اینکه بودجه‏اش توسعه پیداکند آقای وزیر بهداری و فرهنگ اتفاقاً پهلوی هم نشسته‏اند این دونفر همیشه دست‏شان پیش آقای ناصر دراز است هی می‏گویند پول بده معلم استخدام کردیم طبیب استخدام کردیم و اگر نتوانیم در کار بهداشت و فرهنگ پیشرفت کنیم نتوانسته‏ایم به تناسب پیشرفت‏های اقتصادی مملکت قدم‏ بردارید راست هم می‏گویند بنابراین بودجه ملکت اگر اضافه شود اگر بیشتر از شش درصد و ده درصد هم اضافه شود اشکالی ندارد البته ما بودجه کل ۳۷ و ۳۶ را نمی‏توانیم مقایسه بکنیم از نظر اینکه در سال ۳۶ بودجه کل نداشتیم و بودجه‏های‏مان متفرق بود اما در سال ۳۷ بودجه کل آمد بودجه بنگاه‏ها و مؤسسات و شرکت‏ها آمدند توی بودجه و امسال این حساب برای ما خیلی راحت‏تر است چه در سال ۳۷ و سال ۳۶ بودجه اداری ما اختلافش خیلی زیادتر بود ولی جمعاً نمی‏شد نسبت به این اضافه اظهار نظر کرد ولی در اینجا به هر حال امیدوارم که وقتی راجع به بودجه که سه قسمت را تشکیل می‏دهد صحبت می‏کنیم و مطالبی را می‏گوییم دولت به خصوص جناب آقای نخست‏وزیر توجه کنندکه خودشان هم می‏دانند هیچ نظر و غرضی ندارم فقط نظر انتقادی به معنی واقعی کلمه است آقایان ما باید بودجه‏ای داشته باشیم که بهتر بتوانیم از شرایط موجود استفاده کنیم ما محکوم هستیم به اینکه در ظرف ۵ یا ۸ ماه آینده با سرعت بسیار بالا پیش برویم‏ اگر نرویم دیگر این امکان و فرصت برای‏مان نیست دست به دست کردن ما را به منزل نمی‏رساند در آنجا بنده وارد بحث می‏شوم این بودجه سه قسمت دارد یک مقدمه یک تعداد تبصره و یک سلسله ارقام بنده اول راجع به مقدمه بودجه صحبت می‏کنم چون قطع نظر از اینکه مقدمه است اصولاً مقدمه بودجه مملکت آنچه مرسوم است معرف و نمودار امل وضع اقتصادی مالی و اجتماعی یک کشور درحال حاضر و پیش‏بینی دقیق صریح و روشن نسبت به این سه موضوع درسال آینده است یعنی سالی که این بودجه مربوط به آن می‏شود بنابراین مقدمه این بودجه است که الان بحث می‏کنم آنچه به نظر بنده می‏رسد در این مقدمه اولاً دو نکته فراموش شده و ذکری از آن نشده‏است بنده این دو نکته را خودم اول اضافه می‏کنم و بعد نسبت به مسائل مربوط به مقدمه بودجه عرایضم را می‏کنم این دو قسمت یک مربوط است به بازرگانی خارجی ایران و یکی به طور دقیق و روشنی مربوط است به قیمت‏ها یعنی نسبت به بازرگانی خارجی ایران که یکی از مهم‏ترین مسائل اقتصادی این مملکت است در مقدمه بودجه سکوت اختیار شده‏است و درباره قیمت‏ها که باز یک فنون بزرگی است در مقدمه بودجه خیلی سطحی و خیلی ساده از آن عبور شد و حال اینکه به نظر من حق بود که راجع به موضوع اول توضیح داده می‏شد و روشن می‏شد و راجع به موضوع دوم یعنی بازرگانی خارجی هم خیلی دقیق و مفصل بحث می‏شد آقایان یک موضوعی که همه مردم نسبت به آن ایراد می‏گیرند و گله دارند و فعلاً هم طرف صحبت من جناب آقای نیساری وزیر محترم بازرگانی است از موضوعی که مردم گله دارند تا آن حدش که صحیح است دستگاه‏ها باید رفع کنند و آن حدی که ناصحیح است و وارد نیستند کلام‏شان غیر وارد است باید آنها را روشن بکنید گله مردم چیست می‏گویند که ما توازن بازرگانی خارجی را نداریم، می‏گویند واردات ما با یک سرعت زیاد با یک شدت غیرمعمولی رو به ازدیاد است و باز مردم می‏گویند ولی بعد جواب مردم را عرض خواهم کرد مردم می‏گویند که صادرات ما رو به نقصان است قضاوت مردم روی چیست؟ روی بعضی ظواهر است مردم تهران از خیابان اسلامبول رد می‏شوند یک چیزی می‏بیند یا احیاناً وقتی آمار گمرک و بانک ملی را نگاه می‏کنند ارقام واردات و صادرات را با هم می�سنجند بنده در اینجا اول خیال می‏کنم منصفانه باشد حالا که مخالف صحبت می‏کنم و از طرف مردم صحبت می‏کنم شاید منصفانه باشد که اول این جواب را بدهم که اشخاصی که تا این حد دچار اشتباه هستند از اشتباه خارج بشوند بعد نظرات خودم را عرض کنم اولاً بازرگانی خارجی ما کسری ندارد بدین معنی که ما یک کشوری هستیم یک مقداری جنس وارد می‏کنیم این جنس‏ها جنس‏های مختلف است شما نمی‏توانید بگویید که تفکیک کالای صادراتی نیست و یک کالایی است جدا نه، نفت یک کالایی است که صادر می‌شود و پولش برمی‏گردد یک ماده معدنی مثل سنگ سرب سنگ‏آهن و غیره اگر شما ۲۵۰ میلیون دلار یا ۲۶۰ میلیون دلار پول نفت را بگذارید پهلوی صد میلیون دلار صادرات سایر کالاها می‏بینید که بازرگانی خارجی ما کسری ندارد حالا اگر ما برای توسعه امور اقتصادی احتیاج به ارز بیشتر داریم. متوسل به تحصیل اعتبارات و قروض می‏شویم و یا به اصطلاح برنامه داریم این غیر از آن است که ما از نظر واقعی دچار آن نوع کسری بشویم که مجبور باشیم قرض کنیم. آن موضوع جدایی است ولی بازرگانی خارجی ما فی حد ذاته دچار کسری نیست. تردیدی نیست که درآمد نفت یک درآمد خاصی است بایستی حتماً و حتماً به غیر از مصرف�های عادی کشور صرف توسعه امور عمرانی بشود صرف این بشود که ما در سال بعد احتیاج به ۳۵۰ میلیون دلار واردات نداشته باشیم علتش این است که همه می‏گویند ممالکی که اقتصادشان براساس یک یا دو کالا استوار است اینها خیی زود دستخوش نوسان�های اقتصادی دنیا می‏شوند و صحیح هم هست موقعی که در دنیا یک تفاق مثلاً برای پنبه می‏افتد مصر هم دچار آن اتفاق

می‏شود و اقتصادش به هم می‏خورد اگر خدی نکرده برای نفت اتفاق بیفتد اقتصاد ما تحت‏تأثیر آن قرار می‏گیرد پس ما این درآمد را باید صرفاً به مصرف تولیدی و توسعه اقتصادی برسانیم و آن روزی که امیدواریم خیلی زود باشد بتوانیم اقتصاد خودمان را بر پایه دو عامل اصلی یعنی صنعت و کشاورزی، صنعت در قسمت‎های مختلف استوار کنیم که هر وقت برای هر یک از آنها در دنیا اتفاق بیفتد آنها ما را دچار اشکال قرار ندهند و مثل چند سال گذشته دچار اشکال نشویم اما باز گفته می‏شود واردات ما زیاد است بنده قبول می‏کنم واردات ما آقایان در سال ۳۵ و ۲۰ میلیارد ریال بود که می‌شود گفت در حدود ۲۵۰ یا ۲۶۰ میلیون دلار در سال ۳۶ شده ۲۵ میلیارد و ۲۰۰ میلیون ریال یعنی یک ساله واردات ما ۲۰ درصد اضافه شده‏است اما صادرات ما در سال ۳۵ صادرات غیر از نفت فقط ۷ میلیارد و نهصد میلیون ریال بوده و در سال ۳۶ هشت میلیارد و سیصد میلیون ریال شده‏است. شاید اکثر مردم تصور کنند که این صادرات کم هم شده‏است در صورتی که اینطور نیست این صادرات ده درصد هم نسبت به سال قبل اضافه شده‏است در مقابل ۲۵ درصد اضافه واردات اما در سال ۳۷ و ۳۶ تقریباً نسبت به همین وضع محفوظ است یعنی گو اینکه آمار تمام سال هنوز منتشر نشده و نمی‏دانیم در دست دولت باشد یا نباشد وی آماری که بنده توانستم پیدا کنم راجع به ۵ ماهه اول سال ۳۶ با ۵ ماهه اول سیال ۳۷ و مقایسه آن دو با یکدیگر است برای اینکه نتیجه بگیریم در ۵ ماهه اول سال ۳۶ ما نه میلیارد و چهارصد و پنجاه ریال واردات داشتیم این واردات در ۵ ماهه اول سال جاری رسیده به یازده میلیارد و نهصد میلیون ریال، یعنی در این پنج ماهه نسبت ازدیاد ۲۶ در صد است و اگر فرض بکنیم که این وضع ادامه داشته باشد به همین نسبت می‏توانیم بگویم که در سال ۳۷ ما نسبت به سال ۳۶،۲۶ درصد اضافه واردات داشته‏ایم ولی صادرات در ۵ ماهه اول ۳۶ بوده دومیلیارد و پانصدمیلیون ریال و در ۵ ماهه اول سال ۳۷ دومیلیاردوششصد میلیون ریال بوده یعنی فقط ۴ درصد اضافه شده و باز هم اگر فرض کنیم به همین تناسب ادامه پیدا کند و همین وضع برسد به آخر سال می‏بینیم که صادرات ما ۴ درصد اضافه شده و حال اینکه واردات ما در حدود ۲۶ درصد اضافه شده‏است، بنده نمی‏دانم این مسئله که عرض می‏کنم چقدرش مربوط به وزیر گمرکات باشد اما به طور قطع جناب آقای نیساری که اینجا تشریف دارند و در بین مذاکرات دو وزیر اطراف خود حتماً برای‏شان گوش‏کردن به عرایض بنده مشکل می‏شود عرض کنم که خوب واردات ما زیاد می‏شود تردیدی هم نیست که مجبوریم زید نیم آقایان وقتی که اقلام واردات را نگاه کنیم می‏بینیم آنچه به طور سریع زیاد می‏شود عبارت است از کالاهای ضروری یعنی قندوشکر است که زیاد می‌شود و قماش است که زیاد می‏شود تیرآهن است که زیاد می‏شود و غیره تردیدی هم‏ نیست که یک مقدار کالاهای غیرضرور و هم یک مقدار کالاهای لوکس هم وارد می‏شود گو اینکه مبلغش زیاد نیست ولی برای مردمی که توی خیابان می‏روند این موضوع خیلی از نظر روحی و از نظر ریسیکولوژی اهمیت دارد که تصور می‏کنند ارز زیاد این مملکت توی خیابان‏ها ریخته و واقعاً یک مقدار هم صحیح است ارز می‏رود و یک مقدر کالاهای لوکس بدین مملکت می‏آید و اما مردم بیشتر تصور می‏کنند و طبعاً وقتی بیشتر تصور کردند این فکر برایشان پیدا می‏شود که چرا دولت جلو اینها را نمی‏گیرد و حال آنکه شما اگر سعی کنید بیشتر جلو واردات این قبیل کالاها را بگیرید من می‏دانم که از لحاظ تقاضای ارزی زیاد تأثیر ندارد ولی از لحاظ تأثیر روحی در مردم است برای اینکه مردم بدانند تا چه حد دولت توجه دارد آن وقت این موضوع تأثیر خوبی دارد. بنده معتقد بودم که شما این موضوع واردات و صادرات را می‏بایست بیشتر توجه می‏کردید و به خصوص صادرات را بعضی از تجار ما یا بعضی ار اشخاص اکثراً می‏گویند که صادرات ما زیاد نشده یا کم شده در همین چند روز پیش در یکی از کمیسیون‏ها لایحه تشویق تولید و صادرات مطرح بود بنده گفتم تشویق صادرات امری است در وضع فعلی غیرلازم چون صادرات صورت می‏گیرد مگر براساس قیمت یعنی تا ما جنس مرغوب نداشته باشیم که قیمتش در مقابل قیمت بین‏المللی ارزان باشد صادرات صورت نمی‏گیرد برای اینکه جنس ارزان داشته باشیم باید اصولاً جنس داشته باشیم اگر جنس نداشته باشیم نمی‏توانیم قیمت مصنوعی برایش به دست بیاوریم نه می‏توانیم صادرش کنیم چون شما اگر جنسی را امروز صادر بکنید بعداً بلافاصله در قیمت‏ها تأثیر می‏کند شما امروز حبوبات صادر می‏کنید شاید سالی نمی‏دانم۰۱۰ ۱۵ میلیون تومان چقدر عدس و لوبیا صادر می‏کنید نتیجه‏اش این شده‏است که قیما اینها حقیقتاً به‏طور بی‏تناسب با سایر قیمت‏ها بالامی‏رود شاید تأثیر زیادی در هزینه زندگی نداشته باشد برای اینکه ممکن است حبوبات ۵ درصد هزینه زندگی یک خانواده را تشکیل بدهد ولی از نظر مطلبی که عرض کردم وقتی که شخصی می‏بیند عدس کیلویی ۱۲ ریال بوده و در ظرف یکی دو ماه کیلویی ۳۵ ریال شده‏است این تأثیر روحیه دارد چون او نمی‏تواند حساب کند که هزینه زندگی دو برابر نشده او فقط می‏بیند عدس شده‏است دو برابر می‏گوید هزینه زندگی در ظرف این یکی دوماه دو برابر شده‏است پس شما تا جنس به حد کافی ندارید نمی‏توانید صادر کنید و نباید در پی این کار باشید اول باید جنس‏تان را تهیه کنید و بعد صادر نمایید بعضی‏ها خیال می‏کنند جنسی هست با ایشان صحبت می‏شود گفته می‏شود که آقا اگر شما تصور می‏کنید ما سالی پنجاه میلیون دلار کم صادرات کردیم در ظرف ۶ سال باید سیصد میلیون دلار جنس در مملکت داشته باشیم که نه مصرف شده و نه صادر شده باشد پس اگر چنین نیت مصرف شده و اگر مصرف نشد و نمی‏شد طبعاً قیمتش از این گران‏تر نمی‏شد و حال اینکه قیمت این جنس این اندازه گران شد ه است با وجود اینکه این جنس به بازار عرضه شده اگر همین قدر جنس به بازار عرضه شده بود این اختلاف قیمت وجود نداشت سلیقه بنده این طور حکم می‏کند که حق بود دولت این مسئله مهم اقتصادی یعنی بازرگانی خارجی و موضوع پرداخت‏های خارجی را در مقدمه بودجه‏اش به طور مشروح و روشن می‏نوشت تا اینکه آن یک درصد یک در هزار یک در میلیون نمی‏دانم چند نفر هستند که در این مملکت این بودجه را می‏خوانند لااقل بدانند که از نظر تجارت خارجی چه وضعی داریم. ‏

مسئله دوم راجع به قیمت‏ها است در این مقدمه اشاره شده که وقتی به آن رسیدم راجع به قیمت‏ها صحبت می‏کنم و اما خود مقدمه بودجه چیست؟ نوشته به طوری که آقایان اطلاع دارند در بودجه سال ۳۷ یعنی سال جاری رقم کسری در حدود یک میلیارد و صدو بیست میلیون ریال پیش‏بینی شده بود اما به طوری که در مقدمه بودجه سال ۳۸ به آن اشاره شده‏است و به‏طوری که در خود قانون ۳۷ منعکس است این کسری یک میلیاردو ششصد و چهل‏وشش میلیون ریال بوده است که بعد هم تأمین شده و بعد هم به نحوه تأمینش می‏رسم اما ببینیم که چطور ممکن است در یک لایحه بودجه و بعد هم در یک قانونی یک بودجه‏ای یکجا ۰۰۰ / ۰۰۰ / ۴۶۴ /۱ ریال و در جای دیگر ۰۰۰/ ۰۰۰/ ۱۰۰/ ۱ ریال کسری نشان بدهد ولی دولت خودش ۰۰۰ / ۰۰۰/ ۴۶۴/ ۱ ریال اعلام می‏کند و حقیقت هم همین دومی است بعد از اینکه بودجه را نگاه می‏کنیم می‏بینیم که بر اثر عدم توجه و عدم صحت بودجه‏نویسی است یعنی یک رقم یا تعدادی رقم که در بودجه نمی‏آید مصرف خاص دارد مثلاً فرض کنیم که درآمد شرکت‏های تابعه سازمان برنامه اینها مصرف خاصی دارن محل خرج‏شان توسعه همان دستگاه است وقتی این ارقام در بودجه آمد ولی از آن طرف دیده نشد و منعکس نشد نتیجه‏اش این است که یک کسری نشان داده می‌شود و در عمل با یک کسری مواجه می‏شوند در قانون می‏آورند ۰۰۰/ ۰۰۰/ ۱۰۰/ ۱ ریال ولی درسال بعد همان دولت لایحه‏ای می‏آورد که ما در سال پیش ۰۰۰/۰۰۰/ ۶۴۰ /۱ را ریال کسری داشتیم و همین حرف دوم هم صحیح است، اما وقتی هرکسی به آن بودجه نگاه کند می‏بیند کسری نشان می‏دهد ۰۰۰/ ۰۰۰/۱۲۰/ ۱ را ریال این رقم به علت عدم توجه به بودجه‏نویسی است که سال آینده یعنی بودجه سال آینده هم دچار این اشتباه هست و امیدوارم جناب آقای ناصر این موضوع را توجه بفرمایند (وزیر دارایی ۰۰۰ / ۰۰۰/ ۴۶۴ ریال شده‏است؟ می‏فرماید که بیشتر شده‏است یا کم شده‏است؟) توجه بفرمایید در بودجه سال ۳۷ شما در مقدمه بودجه‏تان می‏نویسد که ما ۱۱۰۰ میلیون ریال کسری داریم یعنی بودجه‏ای که پارسال آوردید برای امسال که در آن هستیم اجازه بفرمایید در موقعش که می‏رسیم روی ارقام بحث می‏کنم و جنابعالی یادداشت برمی�دارید و روشن می‏شوید.

در قسمت اول مقدمه نوشته شده‏است که برنامه‏های پیش‏بینی شده در بودجه سال ۳۷ اجرا شده و این مطب در مقدمه بودجه سال ۳۸ اعلام شده‏است با کمال تأسف باید عرض کنم که هیچ برنامه در بودجه سال ۳۷ پیش‏بینی نشده بود به دلیل اینکه بودجه برنامه‏ای نداشتیم و چون برنامه‏ای پیش‏بینی نشده بود اجرای آن قابل ذکر نیست مگر یک سلسله کلیات که ممکن است ذکر بشود.

در یکی از گزارش‏های اقتصادی سازمان ملل راجع به بودجه‏ها نوشته است که بودجه‏های بعضی از ممالک به خصوص اکثر ممالک خاورمیانه معمولاً از کارهای انجام شده صحبتی کنند و نسبت به کارهای آینده اظهار امیدواری این تعریف را وقتی آدم از نظر واقعی نگاه می‏کند می‏بیند که با بودجه دولت تطبیق می‏کند باید بگویند در سال آینده چه می‏خواهد بکنند و در سال بعد بگویند که چه کردیم مگر اینکه درهر سال یک سلسله از کارهایی که شده‏است گزارش می‏دهند و نسبت به کارهای سال جاری اظهار امیدواری می‏کنند دیگر نه تعهدات وجود دارد نه سانکسیون نه منجر نه روشن نه قابل کنترل و ایراد و خرده‏گیری ولی بنده ناچار در اینجا راجع به سیاست بودجه‏ای مختصری عرض کنم.

آقایان نمایندگان محترم امروز کمی تأمل بفرمایید دولت که تأملش خیلی کم است و عجله دارد برای اینکه بودجه‏اش تمام بشود ولی چاره‏ای نیست نوبت ما است و آقایان هم باید کمی تأمل بفرمایند و اجازه

بفرمایید بنده از تحمل و صبر آقایان نمیگویم سوء استفاده میکنم ولی این استفاده را میکنم و مطالب خود را به عرض میرسانم تا آنجا که لازمست و نتیجه میگیریم اگر اقایان خسته بشوند قبلاً عذر میخواهم. سیاست بودجه‌ای و سیاست مالی دو سیاست هستند که با هم از نظر فرم و کار و نحوه عمل کاملاً فرق دارند ولی از نظر هدف یکی هستند هدف این دو سیاستس دادن امکان به توسعه اقتصادی مملکت و مانع نشدن از توسعه اقتصادی است در وهله ال باید امکانات بیشتری به مملکت بدهند که توسعه اقتصادی صورت بگیرد و در مرحله دوم مانع عمل توسعه اقتصادی نشود اما در عمل آنها با هم فرق دارد یعنی نحوه کارشان دوتاست: سیاست بودجه‌ای از راه دیگری وارد میشود و سیاست مالی از راه دیگر سیاست بودجه‌ای از راه اعمال مسایل کیفیتی در پسانداز سرمایهگذاری و مصرف یعنی سیاست بودجه‌ای از راه مسائلی که وارد میشود میگوید عملی را که من میکنم این عمل در پسانداز عمومی این تأثیر را خواهد داشت، در سرمایهگذاری این تأثیر را خواهد داشت و در مصرف مدرن هم این تأثیر را و این بسیار مؤثر است از نظر بودجه و اما سیاست مالی صورت دیگری است یعنی از طریق اعمال مسائل کیفیتی در روابط بین تولیدکننده و مصرف‏کننده و بالاخره قیمت یعنی چه؟ یعنی میگویند من اگر در اجرای این اصل کلی سیاست مالی خودم را بر این اساس بگذارم که تولید فلان کالا زیاد بشود رابطهاش بگذارم که تولید فلان کالا زیاد بشود رابطهاش با مصرف کننده این باشد که بیشتر فروش برود و نتیجه غایی این باشد که قیمت ارزان‏تر بشود این است که من در این سیاست مالی خودم این سلسله تصمیمات را اتخاذ میکنم و یا اگر بگوید که اضافه تولید سوپرودوکسیون Surproduction اجتماع در آینده کشور من را تهدید میکند و ممکن است این کار بشود، سیاست من در این است که تولید این کالا را که بکنم و رابطهاش را با مصرف کننده به جایی برسانم که قیمت گران‏تر بشود و مانع ازدیاد تولید بشود، اما وقتی که میرسیم به بودجه میبینیم که خود بودجه دو مشکل دارد با اصطلاح شما مطلعین دو کاتگوریف دو پرویلم دارد یکی تعیین خرج است یکی نحوه محل پرشدن این مخارج، هر کدام اینها در جای خودش پروبلم است برای اینکه وقتی شما یک خرجی را در نظر می‏گیرید این خرج خودش یک سلسله عوامل اقتصادی و اجتماعی در مملکت بوجود میآورد و هر وقت هر محلی که میخواهند برای آن خرج تأمین کنند، یک سلسله عوامل اقتصادی به وجود میآورند البته خود خرج به تنهایی دو قسمت دارد که یکی اقتصادی است و یکی اجتماعی، این دو قسمت برای هیچکدام از آقایان مورد تردید نیست آقای مهندس اردبیلی میدانند که این خرج اگر صرف کشاورزی بشود بدیهی است که کار اقتصادی است و آقای علامی میدانند اگر در مدارس خرج بشود و صرف فرهنگ بشود کار اجتماعیست گواین که ممکن است ۱۵ سال بعد نتیجه اقتصادی داشته باشد. اینکه عرض کردم بودجه وضعی را بوجود میآورد در پسانداز تأثیر می‏کند، در مصرف تأثیر میکند در سرمایهگذاری تأثیر میکند، برای آقایان مثالی عرض میکنم: در فرانسه قبل از جنگ مثل همه کشورهای اروپایی که خودشان را مجهز کردند بودجه‌هایی بود که از قرضه تأمین میکردند توسعه قرضه آنقدر زیاد شد یعنی قرضه دولت از مردم، قرضه ناسیونال آنقدر زیاد شد که سرمایهگذاری انفرادی و شخصی تقلیل پیدا کرد چون سرمایه در داخل مملکت محدود است، ممکن است میزان پول زیاد بشود اما سرمایه واقعی در مملکت محدود است و تقلیل پیدا میکند. به طوری که در سال ۱۹۳۸ سرمایهگذاری شخصی در فرانسه از ۳۸ میلیارد رسید به ۱ میلیارد فرانک. ملاحظه کنید که اگر فرانسه بودجه خودش را براساس تسلیحات گذاشت برای این بود که میخواست از حیثیت خودش دفاع بکند، قرض هم به او داده میشد چون اگر سرمایهگذاری فقط برای توسعه اقتصادی کرده بود آن وقت فرانسه نمیتوانست فرانسه بماند لهستان شده بود، ترجیح داد که فرانسه بماند اگر هم اشغال بشود یک روزی میگویند که این فرانسه است و همیشه فرانسه است و بعد آن جلوگیری از توسعه اقتصادی و آن کیفیت هم جبران میشود و موقعیت به او داده میشود به هر حال، منظور این بود که این بودجه‌ها تأثیر زیادی در مسأله سرمایهگذاری و پسانداز دارد.

اما در بین این دو سیاست سیاست بودجه‌ای و سیاست مالی یک فرونیتر یا سرحد وجود دارد یعنی سیاست مالی وقتی شروع میشود که سیاست بودجه‌ای تمام می‌شود وقتی که معلوم شد که سیاست بودجه‌ای مملکت چیست آن وقت آن کسانی که سیاست مالی را تعیین میکنند می‏نشینند میگویند که ما میخواهیم این سیاست را از این فرونیتر شروع بکنیم و این بودجه را به این صورت اجرا کنیم البته در بودجه‌ها دو نوع مخارج خیلی مشهود است یکی مخارج مربوط به کارهای جاری مملکت یکی مخارج مربوط به کارهای اقتصادی طویلالمدت و برای نسل‌های بعد به طوری که مطالعه شده بهترین نوع بودجه آن است که برای کارهای جاری مملکت فقط و فقط بودجه از طریق مالیات از طریق سیستم نومالیاتی نه سیستم کهنه مالیاتی type de Vieille Contribution نه اینطور به وسیله سیستم‌های نو مالیاتی کارهای جاری مملکت اجرا بشود کارهای اقتصادی اگر مملکت نداشته باشد هیچ چاره‌ای ندارد جز اینکه از طریق توسل به اعتبارات خارجی به آن برسد برای اینکه این کار باید برای نسل آتیه بشود و این استفاده‌ای را که نسل آتیه میخواهد از این اقتصادیات بکند باید خودش هم قسمتی از این را تحمل کند و خودش بدهد، در مقدمه عرض کردم یکی از محاسن بودجه دولت بودجه یک کاسه است به طوری که در سال گذشته یک بودجه یک کاسه آمد خدمت‏تان این بودجه‌ها البته یک کاسه بود اما دستگاه‌ها و سازمان‌ها بودجه‌های غیرواقعی در بودجه داشتند در تمام دنیا هم بودجه‌های اختصاصی میآید فقط چیزی که هست این است که در بودجه‌های کنار بودجه کل باید عمل بودجه‌ای انجام بشود و شاید راحتتر باشد بودجه کل مملکتی که بودجه برنامه‌ای ندارد در آنجا بودجه برنامه‌ای داشته باشند چون برای یک مؤسسه اقتصادی راحتتر است که خودش بودجه داشته باشد و برنامه اقتصادی داشته باشد تا یک دولت که دارای ادارات متعدد و ریخت و پاش و این حرف‌ها میباشد یا اینکه دولت بودجه برنامه‌ای درست کند البته تمام دولت‌ها دارند ولی فرضاً برایشان مشکلتر است این بودجه‌ها متأسفانه هیچکدام پیشبینی کامل برای آینده نمیکنند، نه فقط پیشبینی‌های خیلی بزرگ، بلکه پیشبینی‌های خیلی عادی هم نمیتوانند بکنند برای سال آینده، من یک چیزی را برای آقای ناصر میخواهم عرض کنم که امیدوارم یک روزی بودجه‌ای که ما میآوریم این شکلی باشد، نمیدانم تا چه حد مقدور باشد برای ما، اما بودجه‌ها را وقتی درست بنویسید آنقدر حساب روی آن‌ها راحت و دقیق است که اخیراً در سوئد یکی از کنژیکتوریست یک مطالعه‌ای در بودجه کرده، بودجه‌ای که دولت داده حساب کرده است این بودجه این اثرات را در کار این مملکت دارد، در تولید خصوصی در سرمایهگذاری خصوصی، در پسانداز در فلان و فلان، غیر از آنچه دولت خودش پیشبینی کرده که بودجه چه اثراتی دارد، این حساب دقیق را این اکونومیست کرده، البته این حساب‌ها خیلی مشکل به نظر میرسد اما خیلی هم مشکل نیست برای اینکه حساب‌های خیلی دقیقتر هم میکنند و اغلب این حساب‌ها هم درست در میآید، در سال ۱۹۵۷ حساب کردند که اضافه تولید در اوایل سال ۱۹۵۸ بازار کار امریکا را تحت تأثیر قرار میدهد و صدی ۵ میزان تقاضای کار کم میشود، این حساب خیلی دقیق بود و عیناً صورت گرفت یک سال پیش این عیناً صورت گرفت و بحران بیکاری بوجود آمد، همان کسی که آن حساب را کرده همان کسی است که این حساب را کرده که در سال ۱۹۶۰ قیمت مواد کشاورزی در دنیا به علت رقابت شدید شوروی در بازار کالاهای صنعتی دنیا پایین میآید حالا منتظر سال ۱۹۶۰ میشویم که ببینیم این حساب چند درصد درست است. جناب آقای ناصر من تصدیق میکنم که بودجه فعلی که تهیه شده بهتر از سابق است ولی عرض میکنم که به هیچوجه نزدیک به نظر و هدفی که داریم نیست، ولی اظهار امیدواری کردم که به شود، بنده عرض می‌کنم که اتفاقاً در یکی از گزارش‌ها باز نوشته شده است اگر دولت‌ها، تعدادی از دولت‌ها قادر به توسعه اقتصادی نیستند به علت این است که پلانیفیکاسیون بودجه‏ تر، یعنی آنچه لازمه تنظیم بودجه برنامه‌ای است در اختیارشان نیست این است که توسعه اقتصادی بدون برنامه صورت میگیرد، یعنی روزمره انجام میشود بودجه‌ای اخیراً هندوستان تهیه کرده، بودجه سال ۵۷ و ۵۸ است بنده از فرم این بودجه جناب آقای ناصر خیلی خوشم آمد و امیدوارم جنابعالی بفرمایید این بودجه را بگیرند و مطالعه‌ای بکنند و به قدری که امکان دارد از آن استفاده بکنند بنده یک مختصری از این بودجه را یادداشت کردم این بودجه را ۹ قسمت کرده‌اند یک قسمت حساب مربوط به عملیات جاری و یک قسمت مربوط به عملیات بازرگانی و آنچه حساب مربوط به این عملیات است یک قسمت راجع به معاملات مواد و خدمات و نقل و انتقالات، یک قسمت راجع به مسئولیت‌های پولی دولت و قروض و دیون و بالاخره قسمت ششم خلاصه این پنج قسمت است برای این است که وقتی نگاه میکنند ببینند واقعاً در این بودجه چه میگذارد و چه میکنند؟ من گمان میکنم اگر از این بودجه بتوانیم استفاده کنیم بودجه مفیدی باشد اتفاقاً یک سیستم دیگری هم در بودجه نویسی هست آن هم خیلی سیستم خوبی است این بودجه بعد از اینکه از این طرف فصول معین می‏شود از آن طرف این بودجه را به چهار قسمت تعیین کرده برای اینکه درست به چشم میخورد و دیده میشود در یک قسمت این فصل مربوط است به مخارج اداری عمومی کشور، یعنی وقتی شما بودجه را نگاه میکنید میبینید که چند درصد بودجهتان برای مخارج اداری است و چند درصد آن به کارهای تولیدی و یک قسمت مربوط است به خدمات اجتماعی مثل پلیس و ژوستیس که در یک فصل است و شما میدانید چقدر برای این کار بودجه دارید. یکی هم برای وزارت جنگ است آن وقت می‏رسید به کارهای اجتماعی میبینید که این را به چند قسمت تقسیم کرده‌اند تعلیم و تربیت، حمایت اجتماعی، بهداشت مسکن این را هم در ده فصل مختلف آورد و معین کرده است جناب آقای نخست وزیر در این فصل قسمت‌های اقتصادی است یکی کشاورزی، بعد راه بعد چه و چه و شما میبینید در این سه فصل هر فصل به چند قسمت تقسیم شده و در آخر شما می‌بینید که این بودجه شما چقدرش به تولید مربوط شده و چقدرش به کارهای اجتماعی و چقدرش علمی، ولی ما در بودجههای‏مان که نگاه

کنیم نمی‏توانیم حتی تقریباً استنباط کنیم که چه میزان بودجه برای چه کارهای صرف شده و طبعاً تحقیق در اطراف این بودجه که لازمه تغییر و بهبودش است خیلی بعید و مشکل است با آن قسمتی که اول عرض کردم می‏گویند بودجه‏های خاورمیانه معمولاً برنامه‏ای نیست و از کارهای انجام شده صحبت می‏کنند و راجع به کارهای آینده اظهار امیدواری می‏شود حالا برمی�خوریم به قسمت مقدمه بودجه می‏بینیم به این قسمت‏ها در مقدمه بودجه ‏اشاره شده و اظهار امیدواری شده برای اینکه استفاده بیشتری از پشتوانه اسکناس در کارهای بهتری بشود استفاده بیشتری بشود من در این موضوع به سهم خودم بعد صحبت می‏کنم اظهار امیدواری برای جلوگیری از بالا رفتن سطح قیمت‏ها بوده ولی چه‏جوری و از چه راهی معلوم نیست اظهار امیدواری به تهیه بودجه برنامه‏ای شده باز معلوم نیست چطور؟ اظهار امیدواری برای تهیه قانون محاسبات عمومی‏شده برای رفاه حال کارمندان هم یک صحبت‏هایی شده و یک نویدهایی داده شده و حال اینکه اگر این بودجه یا بودجه آینده برنامه‏ای بود خیلی راحت می‏توان پیش‏بینی کرد که چه کارهایی می‏خواهد انجام بشود قسمت دوم در اینجا دولت می‏گوید که از ۱۴۶۴ میلیون ریال کسر بودجه‏ای که داشتیم این ۱۴۶۴ میلیون ریال کسری را هم تأمین کرده و سال را به پایان رسانیده و تعهدات را انجام داده و حقوق‏ها را پرداخته بنده گمان می‏کنم آن حسابی که در آن موقع کردم جناب آقای ناصر به آن توجه نفرمودند و حالا دوباره عرض می‏کنم که توجه بفرمایند در ماده واحده بودجه سال ۱۳۳۷ می‏نویسد که ۵۷ میلیارد و ۸۸۵ میلیون ریال درآمد و ۵۹ میلیارد و ۱۳۵ میلیون و اندی ریال مخارج یعنی یک میلیارد و ۱۲۰ میلیون ریال است اما در مقدمه بودجه سال ۱۳۳۸ می‏بینیم دولت می‏نویسد که من یک میلیارد و ۴۶۴ میلیون ریال کسری داشتم و این کسری را رفع کردم مثل اینکه خودجناب آقای ناصر هم تا به‏حال بدین موضوع توجه نکرده‏اند و دو سه نفر از من سؤال کردند که آقا چطور ممکن است که یک بودجه‏ای ۱۲۰ میلیون ریال کسری نشان بدهد در قانون اما دولت بگوید کسری من ۱۴۶ میلیون تومان است و درست هم بگوید من وقتی جلب توجهم را کردم دیدم حرف دولت صحیح است و کسری ۱۴۶ میلیون تومان است و علت اختلاف را باید در ارقام جستجو کرد وقتی با این ارقام برمی�خوریم می‏بینیم که درآمدهایی در سازمان برنامه است که می‏آید روی بودجه کل سازمان برنامه و می‏آید روی بودجه دولت ولی در موقع تقسیم آن مخارج و آن درآمد وقتی در بودجه کل می‏خواهید این ارقام را بیاورید اینجا حساب خاصی دارد اینجاست که از نظر مخارج و درآمد اختلاف بودجود می‏آید و یک اختلاف حساب ظاهری درست می‏کند که اشخاصی که از من این را می�پرسند واقعاً آدم�های واردی بودند خود جنای آقای ناصر هم می‏شناسند مطلعین امر بودند و می‏گفتند که ما هرچه این را می‏خوانیم سر در نمی‏آوریم و گمان می‏کنیم که در این موضوع یک مقالات انتقادآمیزی هم نوشته شده باشد ولی به هر حال بعدی موضوع کمپلیکه و پیچیده شده بود که حق داشتند اما به نظر من این موضوع چیزی نیست جز آن که یک اشتباهی در طرز بودجه‏نویسی شده‏است که در سال جاری هم هست اما اینکه این کسری رفع شده و جبران شده باید عرض کن بسیارخوب کرده دولت کار صحیح کرده ‏اما کاری نبوده است که عنوان یک شاهکار بودجه‏ای جلوه کند، چرا

نخست‏وزیر- ما که ادعای شاهکار نکرده‏ایم استنباط جنابعالی است.

دکتر جهانشاهی- در مقدمه بودجه می‏نویسد به طوری که خاطر آقایان نمایندگان محترم مستحضر است در سال ۱۳۳۷ بامبلغ ۱۴۶۴۹۰۵۳۰۰ ریال که به تصویب مجلس شورای ملی رسیده و در همان موقع به استحضار رسانید که مجاهدت وسیعی وافی خواهد نمود که مبلغ کسری را از طریق ازدیاد درآمد و هم چنین صرفه‏جویی و هزینه‏های ضروری جبران نماید و برنامه‏هایی که برای بالا بردن سطح زندگی افراد کشور قید شده‏است و به مرحله اجرا درآورده اینک که یازده ماه از تاریخ اجرای بودجه سال ۱۳۳۷ می‏گذرد با نهایت خوشبوقتی اعلام می‏دارد که این وعده دولت به بهترین وضعی انجام شده و به طرز بی‌سابقه‏ای کلیه تعهدات دولت اعم از حقوق و سایر هزینه‏ها چه در دخل و چه در خارج کشور در موعدهای مقرر پرداخت گردیده و برنامه‏های هر یک از دستگاه‏های دولتی به شرحی که در ضمن این گزارش به استحضار خواهد رسید به بهترین وجهی به مرحله اجرا در آمده است.

فقط جناب آقای نخست‏وزیر کلمه شاهکار از اینجا افتاده است و متأسفانه دوست عزیز ما اینجا نیستند که ببنیم نظر جناب آقای دکتر شاهکار چیست اما این عنوان این است آقای ناصر و آقایانی کمه با ایشان همکاری می‏کنند می‏دانند که مسأله کسر بودجه و جبران آن از صرفه‏جویی همیشه کاری است که صورت می‏گیرد و آقای انواری می‏دانند که این موضوعی است معمول و یک مقدار زیادی صرفه‏جویی همیشه در دستگاه وزارت دارایی هست از فصول و مواد و ارقام مختلف بنابراین آنچه صورت گرفته یک امر کلی است آنچه راجع به وصول و اضافه وصول بوده است در موقعی که به فصلش برسم عرض می‏کنم در این بودجه که حاوی یک سلسله ارقام است مقدار رقم نسبت حقیقی و واقعی وجود دارد که اشاره می‏شود و یک سلسله ارقام دیگر که در واقع خیالی و تصوری است و چند رقم واهی از نظر وصول که بعداً به آنها می‏رسیم اما قبل از اینکه وارد این بحث شوم نمی�خواهم عرض کنم که وصول درآمد موقعی صورت می‏گیرد که مردم با دولت همکاری کنند، البته هیچ کس در هیچ جای دنیا دلش نمی‏خواهد مالیات بدهد این امر طبیعی است، دلش نمی‏خواهد هزار تومان بدهد و بعد یک دهم شاهیش یا یک دهم دینارش خرج زائد بشود ولی این درجه نخواستن در اجتماعات مختلف فرق می‏کند اجتماعی که بداند دولت پول را به مصرف مفید می‏رساند بیشتر رغبت می‏کنند آنهای که خلاف این فکر کنند کمتر آقایان وزرا شما این پولی را که می‏گیرید، بودجه‏تان یک قسمتش از رقم�های بزرگی به دست می‏آید مثل نفت یک مقدارش از ارقام بسیار بسیار کوچکی تشکیل می‏شود مثل بیست و سی و چهل و پنجاه تومان مالیات و آنجاهایی که باشد عوارض و غیره این ارقام اگر به مصرف صحیح برسد مردم امیدوری بیشتری داردند و اگر به مصرف غلط برسد مردم امیدشان کمتر است بعداً عرض خواهم کرد ما در سال آینده مشکلات مالی داریم مشکلات اقتصادی داریم و یک پاساژی داریم که باید از این پاساژ به سلامت بگذریم و اطمینان دارم که با توجه مخصوصی که شخص اعلیحضرت همایونی در این امر دارند و واقعاً بدون هیچ گونه تعارفی می‏خواهم بگویم با فعالیت خستگی‏ناپذیر شبانه‏روزی و اطلاع و احاط کافی که به مسائل مختلف دارند وهمچنین با مجاهدت دولت و دولت‏ها و همکاری مجلس ما به خوبی می‏گذریم و وارد یک مرحله جدیدی از تاریخ اقتصادی مملکت خودمان خواهیم شد ولی آقایان این مسائل طبیعی است که مردم باید فداکاری کنند ولی قبل از مردم دولت باید فداکاری کند فداکاری دولت صورت مختلف و انواع متعدد دارد مردم اگر بدانند پولی که می‏دهند یک هزارم از این پول بیهوده می‏شود صرف تجمل می‏شود صرف خودخواهی می‌شود از دادن آن ۹۹۹ در هزار دیگر هم ابا دارند و فرار می‏کنند و نمی‏دهند مگر اینکه مجبور بشوند آقایان در دستگاه دولت ریخت و پاش زیاد است و خیلی هم زیاداست هیچکدام ما وقتی که پشت میز اداره نشسته‏ایم نمی‏فهمیم و نمی‏خواهی بفهمیم ولی وقتی آمدی مردم کوچه شدیم وکیل شدیم روزنامه‏نویس شدیم می‏فهمیم همین جناب آقای دکتر اقبال وقتی در سنا بودند خوب می‏فهمیدند ولی وقتی پشت میز نخست‏وزیری هستند نمی‏فهمند.

نخست‏وزیر- خیلی بهتر می‏فهمم.

دکتر جهانشاهی- هیچ. اطمینان داشته باشیدکه هیچ، عقید شخصی خودم را می‏گویم. ‏

نخست‏وزیر- عقیده جنابعالی است.

دکتر جهانشاهی- عقیده شخصی‏ام را عرض می‏کنم حالا می‏گویم چر ا؟ شما پارسال تبصره‏ای آوردید که به موجب آن تبصره دولت را ممنوع کردند از خرید اتومبیل سواری، این تبصره را کمیسیون بودجه مجلس اصلاح کرد والا در تبصره پیشنهاد دولت می‏بایستی اجازه داده می‏شدکه چهار سال اتومبیل کهنه قابل عوض شدن باشد یعنی همیشه بتوانند اتومبیل بخرند مجلس قدم بزرگی برداشت و ممنوع کرد همین جناب آقای نخست‏وزیر درمان کمیسیون بودجه در آخرین روز اجازه مخصوصی گرفتند و یک اتومبیل کادیلاک ۵۸ برای خودشان خریدند آقا اگر نخست‏وزیر در اتومبیل کادیلاک ۵۸ سوار نشود به خدا از شأنش کم نمی‏شود (مشار قائم مقامی- پس کی سوار شود؟) کی باید سوار شود؟ شما باید سوار شوید خود شیرینی نکنید نخست‏وزیر نبایدداشته باشد (مشار قائم مقامی- برای خودش که نیست) (بزرگ ابراهیمی- سوار شتر بشوند)

رئیس- آقای دکتر جهانشاهی صحبت‏تان را بکنید چرا بین‏الاثنین صحبت می‏کنید؟

دکتر جهانشاهی- البته قانون داریم، اجاز قانونی دارید، عرض کنم درتمام این اجازه‏ها که نباید استفاده کرد تمام این اتومبیل‏های که برای دستگاه دولت خریده شده قانونی بوده ‏اما چرا می‏خواهید مردم نگاه کنند توی وزارتخانه‏ها که می‏روند ببینند این اتومبیل‏ها توی ادارات است و می‏گویند اینها با پول کیست هر رئیس اداره هرکسی که کار می‏کند برایش یک اتومبیل نو آخرین سیستم با یک شوفر و با یک مخارج زیادی می‏گیرند این را بدانید که من نمی‏خواهم خرده بگیریم و انتقاد بکنم اما یک صحبت است و می‏گوین و شما هم مثال می‏توانستید آن تبصره را بیاورید دولت می‏تواند اتومبیل نخرد چه مانعی دارد؟ بالاخره سال ۵۹ آمده و اتومبیل جدید هم باید خریداری شود بنده امسال آلمان بودم در آنجا در یکی از وزارتخانه‏ها ترتیبی داده شده بود که بروم مطالعه بکنم خواستند مرا از آنجا به یک اداره دیگری در همان شهر بفرستند و خواستند با اتومبیل‏شان بفرستند مکاتبه‏ای کردند و اجازه‏ای گرفتندکه من از اتومبیل دولت این استفاده را بکنم بعد مدیر کل وزارت اقتصاد آن کشور در بن برای اینکه اجازه بگیرد اجازه نیم ساعت

برای فرستادن من از اتومبیل آمد پایین از چهار طبقه و شوفر را خواست و به او رسید داد که این اتومبیل برای استفاده فلان شخص نیم ساعت از فلان جا به فلان جا برود اتومبیل چه بود؟ یک فولکس واگن چند مدل عقب این دولت آلمان، این وزارت اقتصاد آلمان در نظر من کوچک نشد، خیلی هم بزرگ شد خیلی برای آن دستگاه احترام پیدا کردم که با آن بودجه، با آن درآمدی که ۲۰ برابر درآمد ماست با آن وضع این جور استفاده میکنند ولی ما میگوییم پولی هست و بودجه‌ای هست بگذرانیم و خرج کنیم میرویم قالی میخریم فریجیدر میخریم، کولور میخریم اتومبیل میخریم پیشخدمت نگاه میداریم این است وضع ادارات ما این است وضع مخارج تجملات ما وقتی این جور بود از مردم انتظار نداشته باشید که نسبت به این مسایل خوش بین باشند و با رغبت مالیات بپردازند برای شما چه مانعی داشت که لااقل به آن صورت همان ممنوعیت را امسال پیشنهاد میکردید به هر حال عرض میکنم اینها سلیقه است و شما هم در این قبیل سلیقه‌ها آزاد هستید و انتقادات را هم میتوانید قبول بکنید و میتوانید نکنید اگر قبول کردید آن کسانی که انتقاد میکنند صحیح یا غلط شما را بیشتر تردید میکنند اگر نکردید آن کسان اگر اکثریت این مردم شد و اگر شاهنشاه ماه آن انتقادات را وارد تشخیص دهند و نظر آن اکثریت را تأیید کنند شما دیگر ادامه کار برای‏تان مشکل میشود و شاید غیرممکن باشد این است که مختار هستید در گوش‏کردن به این انتقادات ما هم مختار هستیم به گفتنش اما در قسمت ششم مقدمه مطلبی است که بعد از این صحبت‌ها مورد تأیید بنده است و آن راجع به اختصاص هفت هزار میلیون ریال از محل ارزیابی مجدد پشتوانه است.

بنده شاید تنها شاید اولین کسی بودم که وقتی این موضوع در جلسه خصوصی از طرف دولت عنوان شد با آن موافقت کردم و بعضی اشخاصی که گفتند این عمل موجب تورم شدید میشود بنده این عقیده را نداشتم و به ایشان می‌گفتم که ما در راه توسعه اقتصادی هستیم ما بدون داشتن پول به اندازه کافی نمیتوانیم حرکت کنیم و این پول اگر هم فرضاً تأثیر کمی در قیمت‌ها بکند هیچ علاجی نداریم و باید این کار را بکنیم تا نتیجه بعدی و نتیجه بهتری بگیریم نتیجه خوب بوده بهتر خواهد شد خیلی خوب عمل شده هم وزارت صنایع خوب عمل کرده هم بانک ملی خوب عمل کرده و این پول به مصارف بسیار خوب رسیده واثارش امیدوار هستیم سال اینده یعنی سال ۱۳۳۸ مصرف قماش ما را که بسیار است تأمین کند امیدوارم سال ۱۳۴۰ مصرف قند ما نزدیک به تأمین برسد پس بسیار این عمل صحیح بوده است اولاً خوب انجام شده ثانیاض احتمال می‌رود که در آینده وقتی که حجم اقتصادیات و سرمایهگذاری‌ها روباز یادرفت ما احتیاج به پول‌های بیشتری برای جریان داشته باشیم چون اگر میخواهیم کارها صورت بگیرد باید ضمن زیاد شدن پول سرعت جریان پول را هم زیاد کنیم اگر سرعت جریان پول به علت مشکلات بانکی به علت نواقصی که هست و به این زودی‌ها قابل تکمیل نیست مقدور نباشد اما برای امکان توسعه اقتصادی خودمان می‌بایستی از دو طریق به موازات یکدیگر اقدام کنیم و نتیجه بگیریم ولی آقایان نمایندگان محترم در اینجا متأسفانه شاید به یک مطلب باز اشاره نشده اگر ما قبول بکنیم که این کارها خوب صورت گرفته و واقعاً خوب هم صورت گرفته نباید یک موضوعی را فراموش کنیم که این معلول عوامل مختلف و متعدد است تنها دولت جناب آقای دکتر اقبال موجب این کار نبوده‌اند شاید سهمی در این کار داشته‌اند ولی تمام سهم نیست اگر امروز مردم حاضرند که بیایند پنج میلیون تومان بگذارند و پنج میلیون تومان هم از بانک قرض بگیرند کارخانه بیاورند در فلان بیابان برپا کنند اگر آقای کورس حاضر بشود که تمام هست و نیست خودش را بیاورد و به کمک دولت کار بزرگ اقتصادی بکند برای این است که میداند ریختن و چاپیدن و در و پنجره شکستن و هیاهو و مزاحمت‌های داخلی و خارجی در این مملکت وجود ندارد ما در یک راهی هستیم راه ثابت بیصدا که از ثبات سیاسیمان سرچشمه می‌گیرد و این بزرگترین عامل است که اجازه انجام شدن این کار را داده است والا اگر تصور بکنید تمام سرمایهگذاری‌هایی که الان انجام میشود با این هفتصد میلیون تومان صورت میگیرد صیحح نیست بسیار سرمایهگذاری‌هایی میشود که از این پول ابداً استفاده نمیکند خیلی زیاد میشود یا امکانش را ندارند یا مقررات انجام نمیدهد یا نوع کارشان کاری است که نمیتوانند استفاده به کنند برای ثبات سیاسی و ثبات اقتصادی است که میبینند این وضع عمومی مملکت که نوید خوبی را برای سال‌های آینده میدهند اینها فقط معلول اعمال دولت فعلی نیست بلکه مال تقریباً پنج سال و نیم است که ما در این راه هستیم و نباید فراموش کرد که تمام دولت‌های سابق که در این مدت سهمی داشتند در این امر به خصوص نیز سهمی دارند و در رأس همه این‌ها پادشاه با علاقه ما هستند که تمام این مسائل را دانه دانه راهنمایی میکنند تمام مسائل سیاسی را تمام مسائل اقتصادی را و این ثباتی را که ما امروز داریم فقط و فقط در سایهی توجهات ایشان و در سایه علاقه مردم به ایشان است (صحیح است) و غیر از این اگر دولتی بیاید بگوید که من موجب شده‌ام که این ۷۰۰ میلیون تومان به این صورت دربیاید به نظر من جز گفتن یک مطلب غیرواقع و جز مبالغه‏گویی دیگر کاری نکرده است.

وزیر- اشتباه فرموده‌اید.

دکتر جهانشاهی– امروز نوبت بنده است اجازه بدهید من صحبت خودم را بکنم شما بعد بیایید حرفهای‏تان را بزنید. (زنگ رئیس)

رئیس – شما آقای نخست دکتر جهانشاهی حرف خودتان را بزنید

دکتر جهانشاهی – وسط حرف من صحبت میکنند.

رئیس– شما حرف خودتان را بزنید کسی صحبتتان را قطع نمیکند بنده خودم جلوگیری میکنم.

دکتر جهانشاهی- پس این صحیح نیست اگر دولتی بگوید تمام این کارها بر اثر اقدامات من شده است صحیح نیست شما در مقدمه بودجهتان چرا نخواستید از این ثبات سیاسی از این اوضاع و احوال مساعدی که برایتان فراهم شده اسم ببرید و اشاره بکنید و مردم را متوجه کنید که این مقدمات کار بود (نخست وزیر- مقدمه را خوب نخوانده‏اید) مقدمه را خوب خوانده‌ام، بنده مقدمه را چندین مرتبه خوانده‌ام و خیلی هم با دقت خوانده‌ام، اما مسائلی را که عرض میکنم خوب یک سرمایهگذاری‌هایی شروع شده، یک سرمایهگذاری‌هایی هم در آینده داریم، اما این سرمایهگذاری‌ها قسمتی داخلی است و قسمتی خارجی، سرمایهگذاری داخلی آقایان خیلی به طور محسوس و روبه ازدیاد است، رو به توسعه است، به طوری که بنده در صورت تثبیت شرکتها که نگاه میکردم میدیدم که در تیرماه سال جاری مجموع سرمایه شرکت‌هایی که به ثبت رسیده ۲۷۲ میلیون ریال است، یعنی در حدود ۳۳۰ میلیون تومان در سال گمان می‌کنم اگر ضرب در دوازده بکنیم که این یک ماه متوسطی باشد گمان میکنم که در حدود سیصد و ده میلیون، سیصد و بیست میلیون تومان در سال باشد و برای مملکتی که تمام میزان پولش در جریان در حدود ۱۶۰۰ میلیون تومان است مبلغ سیصد میلیون تومان سرمایهگذاری یک سلسله سرمایهگذاری خارجی هم صورت میگیرد که قسمتی از آنها به صورت اعتبار و قسمتی به صورت سرمایهگذاری مستقیم است البته ما مایل هستیم که تمام این سرمایه‌ها، سرمایهگذاری باشد، این سرمایه‏ها یک قسمتش اعتبارات است که یک قسمت سرمایهگذاری مفیدتر است برای اینکه به عرض اولم برگردم سرمایهگذار خارجی را اگر بتوانیم سرمایهاش را به مملکت بیاوریم، مملکتی که به سرمایه احتیاج دارد اگر موفق شدیم آوردیم یا خودش آمد بدانید که فقط و فقط روی محاسبه دقیق اوضاع سیاسی و اقتصادی مملکت است سرمایهدار خارجی کسی که سرمایهاش را در بازارهای ارزی دنیا گذاشته و با آن معامله می‌کند او تمام مطالعهاش را در تمام مسائل مختلف دارد و به هیچوجه نمی‏شود او را گول زد و نه میشود تحت تأثیر تبلیغات قرار داد اگر امروز شما میبینید که یک مؤسسات بسیار واردی که خودشان شاید متر بازارهای سرمایه باشند میآیند به ایران سرمایه میگذارند این‌ها کسانی هستند که وضع ایران را میدانند که در مملکت ما از نظر سیاسی و اقتصادی چه خبر است والا هر مملکتی در دنیا بگوید که ما ثبات سیاسی داریم یا بازارهای سرمایه در مملکت‏تان زیاد است و در مملکت از پول شما استفاده میکنند و شما در اینجا تضمین دارید کسی به این حرف‌ها گوش نمیکنند تا برایشان مسلم نباشد نمیآیند اگر شما میبینید یک مؤسسه مثل لازارفورنی اید میگوید من حاضرم سرمایه‌ام را بیاورم در ایران این آدمی است که تمام مؤسسات دنیا را می‏شناسد بازارهای سرمایه را میشناسد بازاراهای احتیاج سرمایه را میشناسد خطراتش را مطالعه میکند و بالاخره تشخیص میدهد که این نقطه از دنیا سالم است اقتصاد سالم دارد سیاست سالم دارد و خطری متوجه سرمایهاش نیست پس این است که ما امروز میتوانیم سرمایه خراجی فرانسوی، انگلیسی، امریکایی و غیره و غیره را توی مملکت جلب کنیم دلایلش اینها است امسال وقتی که در کنفرانس ریودوژانیرو بودم آنجا مطلبی راجع به سرمایهگذاری‌های خارجی مطرح شد، در آنجا مطالب مختلفی بحث شد، از جمله یک پیشنهادی از طرف هیئت نمایندگی ایران شد که یک مؤسسه تضمینی در اینجا بوجود بیاید با شرکت ممالک ذی‏علاقه به سرمایه‌های خارجی که سرمایه‌ها را در مقابل ریسک‌های پلتیک تضمین کند و به خصوص این پیشنهاد که از طرف بنده شد و مورد تصویب قرار گرفت این امکان را میدهد که در دنیا یک فن بینالمللی درست بشود با شرکت تمام ممالکی که احتیاج به سرمایه دارند و هر سرمایه‌ای که میخواهد به هر مملکت به رود در آنجا نوعی بیمه شود و بعد اگر مورد تجاوز و تعدی واقع شد این صندوق خسارتش را بدهد و بعد مراجعه بکند به آن متصدی و متجاوز به آن مملکتی که برخلاف قوانین بینالمللی ملی کرده یا کرده خسارتش را آن مملکتی که خودش هم عضو صندوق است بگیرند در این صورت

سرمایه‏دار خارجی با خیال راحت در هر جای دنیا می‏توان سرمایه‏اش را بگذارد البته این پیشنهاد تصویب شد کنفرانس هم بسیار علاقه داشت که ما اقداماتی در پارلمان خودمان بکنیم ما هم معتقد بودیم به صورت طرح تقدیم مجلس بشود که دولت اجازه داشته باشد وارد مذاکره بشود و در تشکیل این صندوق به نام به دولت مؤثر باشد نه به نام یک افرادی که بعداً بیایند بگویند تشکیل شد و شما هم بیایید این بود که طرحی تهیه کردیم و قرار شد که دولت هم آن را مطالعه بکند که ما لااقل مقدمات این کار را فراهم بکنیم و در خارج هم معلوم بشود که نسبت به تصمیمات این قبیل کنفرانس‏ها مجلس ما عمل می‏کند به خصوص راجع به این کارهایی که قبول داریم و مورد علاقه و مصلحت ما است (صدرزاده- طرح چه شد؟) دولت مشغول مطالعه طرح است قسمت دهم این مقدمه راجع به سیاست ارزی است ثبات قیمت ارز تردیدی نیست که این موضوع واقعیت دارد که قیمت ارز در این مدت ثابت ماند و این ثبات هم علتش خیلی واضح است و روشن است همان‏طوری که در مقدمه عرض کردم داشتن توازن پرداخت‏های خارجی است وقتی در معاملات خارجیان کسر نداشتیم قیمت ارز در بازار ثابت می‏ماند و چه بسا که ممکن است پایین بیاید و همچنین ثبات قیمت ریال در بازارهای ارزی دنیا این هم یک موضوع خیلی مهم است و قابل توجه است که ما در پنج سال اخیر قیمت ریال‏مان البته به علت اساسی جاری شدن نفت در بازارهای دنیا ثابت مانده و امروز در بازارهای خارج ریال ما ثابت است البته مسئله قرضه‏های خارجی در این میان پیدا می‏شود که وقتی این صورت را نگاه می‏کنم می‏بینم که با یک مقدر قرضه خارجی این صورت متعادل شده والا جمع صادرات نفت و سایر کالاها و سایر مخارج جاری ارزی معادل جمع واردات ما و احتیاج ما و برای توسعه کارهای اقتصادی نیست کمتر است چون با یک سرعت بیشتر می‏خواهیم جلو برویم و احتیاج به کمک فوری داریم البته ممکن است از این قرض انتقاد زیادی اشخاص بکنند بنده هم راجع به یک قسمتش انتقاد دارم ولی قبل قبل از اینکه به آن قسمت بریم این را عرض می‏کنم که به دو دلیل ما باید قرض بکنیم اما چه قرضی؟ بعد می�گویم دلیل اولش این است که تمام پول‏های دنیا همچن دلار وضع خاصی دارد این پول‏ها مثل هر پولی تغییر وضعیت می‏دهد یک وقتی بود که لیره معادل چهار دلار بود ولی در سال ۱۹۴۸ لیره شد ۸۰ / ۲ دلار یعنی چه؟ یک مرتبه لیره سی درصد از قیمت خودش را از دست داد پس اگر کسی در آن تاریخ پولی را به لیره قرض کرده بود و از این پول استفاده می‏کرد یا تبدیل به دلار کرده بود بعد از آنکه می‏خواست قرضش را بدهد یک مرتبه سی درصد از قرض پایین آمده بود دلار به علت وضع خاصی که در بازار ارزی دنیا دارد به علت بودجه آمریکا مثل بیشتر ارزهای دیگر دنیا را به یک کمی ارزش هست اگر ریال ما در خارج، اگر ارزش خارجی ریال ما رو به کمی نیست برای این است که ما حساب بودجه‏مان حساب روشنی است‏ اما اگر که ما امروز از دلاری که قرض می‏کنیم ده سال دیگر بیست درصد از قیمتش را از دست بدهد استفاد کنیم پرداخت این پول در ده سال دیگر بیست در صد به نفع ما است اما مطلب خیلی مهم‏تر این است که به همین علت و نه علت دیگری تمام مخارج عمرانی رو به گرانی است به همین علت که دلار قیمتش را از دست می‏دهد جنسی را که شما امسال از آمریکا به خرید سیصد دلار پنج سال دیگر باید به خرید به ۱۲۰ دلار پس اگر امروز صد دلار تهیه کنی و این جنس را به خرید و برای این صد دلار تا پنج سال دیگر ۱۰ دلار رایج بدهید می‏بینید که صرفه اقتصادی این کار بیشتر است تا اینکه صبرکنید و پنج سال دیگر ۱۲۰ دلار بدهید و این جنس را به خرید بنابراین ما نمی‏توانیم از قرض، از قرضی که عرض می‏کنم خودداری کنیم قرض هم آقایان به ما برای این صحبت‏ها و این شوخی‏ها و این حرف‏ها کسی نمی‏دهد قرض ما وقتی می‏دهند که ما معتبر باشیم. اعتبار هم معنای خاصی در دنیا دارد یکی از این آقایان به نام آقای کپسن مدیرعامل بانک بین‏المللی آقای ناصر می‏شناسندش این موضوع اعتبار را یک تعریف مختصر خوبی کرده می‏گوید اعتبار دولت‏ها بستگی دارد به اجتناب از تورم پولی و اعمال عدالت نسبت به سرمایه‏های داخلی و خارجی اگر این دو مطلب در مملکت وجود داشته باشد و به آن توجه کنند اگر تورم نبود و اگر نسبت به سرمایه‏های خارجی و داخلی عدالت بود این مملکت کسب اعتبار کرده حالا ما می‏بینیم که امروز به همین دلایل اعتبارداریم پس چون اعتبار داریم این عوامل در مملکت ما موجود است ما را واقعاً نسبت به سرمایه‏ها عادل هستیم ما کارهایی که در بعضی از ممالک همسایه می‏کنند هرگز نکردیم و نمی‏کنیم، ما نسبت به تمام سرمایه‏ها احترام قایل هستیم و پول‏مان تا حدی که مقدور است نه صددرصد تا حدی که مقدور است ثبات دارد و دچار تورم به معنای تورم نیست، نمی‏گویم قیمت‏ها بالا نمی‏رود و یا اینکه گرانی نیست بعداً عرض می‏کنم اما به معنای تورم پول نیست اگر بود هرگز نمی‏توانستیم از خارج قرض و اعتبار جلب بکنیم و آن هم چرا؟ یک سلسله صحبت مفصل لازم دارد اما در قرض‏هایی که شده یک قسمت از این قرض‏ها کاملاً صحیح بوده است و براساس همین حساب کارهای عمرانی است اعم از اینکه مستقیماً تولیدی باشد یا غیرمستقیم و به علت مدت زیاد در مدت پرداخت قرض اشکال زیادی برای ما بوجود نیاورده و شاید هم یک قسمت عمده‏ای از قرض‏های‏مان باشدکه این طور است. اما قسمت دیگری از این قرض‏ها که قسمت کمتری هست آن هم عبارت است از یک مقدار اعتباری که به خصوص فروشندگان کالاها به ما داده‏اند به دستگاه‏های مختلف ما داده‏اند البته با تضمین وزارت دارایی و نتیجه این شده‏است که چون فروشنده کالا وقتی اعتبار می‏دهد او بانک بین‏المللی که نیست بانک توسعه اقتصادی که نیست پولی ندارد سرمایه‏ای ندارد مجبور است قرضی که می‏دهد برای مدت کوتاه بدهد منتهی برای مدت سه سال بدهد و پنج ونیم درصد شش درصد شش ونیم و درصد هم ربح بگیرد قطع نظر از اینکه این ربح خیلی سنگین و از نظر مقایسه باربح بین‏المللی در بازارهای پولی قابل توجه است اصولاً مدت پرداخت حایز اهمیت است یعنی نتیجه این شده‏است که ما مقداری اعتبارات بدین صورت گرفتیم و مقداری هم قروض به صورت اول جمع اینها برای ما یک سلسله پرداخت‏هایی بوجود آورده که از سال پیش شروع کردیم اما این پرداخت‏ها در بعضی از سال‏ها خیلی سنگین است خیلی سنگین یعنی در سال ۳۸ که سال آینده است و همچنین در سال ۳۹ که سال بعد است این دو سال بسیار بسیار سنگین از نظر پرداخت اقساط قروض در جلوی ما است یعنی در این سالی که در آن هستیم ۲۸ میلیون دلار از بابت این قروض پرداخت کردیم اما یک مرتبه در سال ۳۸ و ۳۹ به علت سر رسیدن طلبات این مؤسسات ما فقط در سال ۳۸ ۶۵ میلیون و پانصد هزار دلار و در سال ۳۹ شصت میلیون دلار قسط پرداخت قرض داریم البته می‏دانید برای کشوری که در حدود پانصد میلیون دلار پرداخت خارجی دارد و از ده درصدش را بخواهد بابت اقساط قرضش بدهد این غیرقابل تحمل است و نمی‏توان این را داد اما این مطلب می‏ماندکه خوب چه باید کرد ما یک برنامه‏هایی در دست داریم از طرف دیگر ما بایستی در این دو سه ساله این اقساط را بدهیم چون اعتبار ما ایجاب می‏کند قرض‏مان را بدهیم علاوه بر این ما نمی‏توانیم در سال آینده واردات‏مان را محدود بکنیم چون هنوز نتیجه کارهای تولیدی که در مملکت شده کاملاً به بازار نیامده و ما نمی‏توانیم در سال آینده جلوی واردات کالاهای ضروری را بگیریم والا مواجه با یک بالارفتن بسیار زیاد قیمت‏ها خواهیم شد پس هیچ چاره‏ای نداریم یعنی این وضع برای ما اینجور پیش آمده که برای کسب استعمال از پرداخت قروض ما متوسل به قرض دیگری می‏شویم چرا می‏شویم؟ برای اینکه ما وقتی نگاه می‏کنیم می‏بینیم که این ارقام متدرجاً به طور محسوس کم می‏شود تا اینکه در سال ۱۳۴۴ فقط تعهد پرداخت ۱۳ میلیون دلار و در سال ۳۴۵ و ۳۴۶ یعنی هشت و نه سال دیگر فقط و فقط تعهد پرداخت یک قسمت عمده‏ای از قرض‏های‏مان باشد که این‏طور است. اما قسمت دیگری از این قرض‏ها که سه میلیون دلار قرض راداریم و حال اینکه حساب ما درآمد ما تولید ما در آن سال‌ها به مراتب قدرتش زیادتر و امکان پرداختش بیشتر است پس درست معکوس است در سال‏های اول که ما دچار این مشکلات هستیم این پرداخت‏های سنگین را به علت گرفتن آن قرض‏های کوتاه مدت و عجولانه داریم و در سال‏های آینده هشت نه سال بعد که همه گونه امکان‏هایی برای ما هست هیچ تعهدی نداریم این وضعیت و این حساب ایجاب می‏کند یعنی ما را مجبور می‏کند تا حدی که اعتبار داریم برا ی کارهایی که حتماً جنبه اقتصادی داشته باشد قرض بگیریم تا بتوانیم از درآمد خودمان پرداخت این اقساط را عملی بکنیم والا اگر شصت میلیون دلار پردخت بکنیم تمام برنامه‏های تولیدی ما می�خوابد و بعد تمام پرداخت این اقساط را موکول بکنیم به آن سال‏هایی که آینده اقتصادی بهتری داریم و ضمناً تعهدی هم نداریم اما در این قسمت اخیر اشاره می‏شود به قیمت خارجی ریال و بعد به قیمت و ارزش داخلی ریال اما قیمت داخلی ریال یعنی قیمت‏های داخلی در ایران که در مقدمه نسبت به آن اشارتی شده این مسئله خیلی مهمی است و این اشارات به نظر بنده اشاره سطحی است و خیلی عبوری است حق بود که این اشاره یک کمی عمیق‏تر و دقیق‏تر بود و یک کمی بیشتر به واقع تطبیق می‏کرد در مقدمه بودجه نوشته شده‏است که قیمت‏ها در سال جاری زیاد بالا نرفته بلکه قیمت عمده فروشی هم کمی پایین آمده فقط هزینه مسکن کمی بالا رفته عرض کنم که در موضوع قیمت‏ها بنده عرایضی دارم که عرض می‏کنم اولاً قیمت‏ها در سال جاری تا دی ماه که بنده آمارش را دارم تا دی ماه سال جاری قیمت‏ها ۷ در صد به طور متوسط بالا رفته ولی احتمال می‏رود که در حال حاضر بعد از اینکه یکی دو ماه بعد که بقیه آمار تهیه می‏شود و وضع امروز قابل مطالعه می‏گردد احتمال می‏رود ۹ درصد رسیده باشد حالا هرکس که راجع به ۷-۹ درصد می�شنود تعجب می‏کند می‏گوید که آقا این محال است قیمت هفت درصد که هیچ سی و چهل درصد هم شاید بیشتر بالا رفته باشد اما علت اینکه من این عرض را می‏کنم این است این مطلب احتیاج به یک توضیحاتی دارد که بنده همان‏طوری که علیه موضوع عرایض می‏کنم خودم را مکلف می‏دانم لهش را هم بگویم آقایان می‏دانند که در سال گذشته یعنی در سال ۳۶ نسبت به سال ۳۵ قیمت‏ها فقط چهار درصد بالا رفته و در سال ۳۵ نسبت به ۳۴ نه درصد بنابراین سال ۳۶ از نظر ثبات قیمت‏ها و ثبات ارزش پول یکی از سال‏های بسیار بسیار خوب و بی‏نظیر بود و این مطلبی بود که بنده شاید دو سال پیش درست همین موقع در سال

۳۵ در پشت این تریبون موضوع قیمت‏ها را در موقعی که همه می‏گفتند که قیمت‏ها سرسام‏آور است و گرانی وحشتناک است پیش‏بینی کردم و عرض کرد که قیمت‏ها در سال آینده وضعش این است و بی‏خود فروشندگانم همه جنجال می‏کنند و می‏خواهند از این سروصداها سوءاستفاده بکنند و این قیمت‏ها در سال بعد این طور که خیال می‏کنند بالا نمی‏رود و میزان آن در حدود چهاردرصد خواهد بود اتفاقاً در آن سال همان‏طور شد و قیمت‏ها چهار درصد بیشتر بالا نرفت اما در سال ۳۷ که سال جاری است می‏بینیم که در دی ماه ۷ درسد و احتمالاً در حال حاضر نسبت به سال پیش هشت‏ تا ۹ در صد بالا رفته باشد و این میزان زیاد است یعنی دو برابر که قیمت بال می‏رود خیلی اهمیت دارد تردیدی نیست که در هیچ مملکتی توسعه اقتصادی صورت نمی‏گیرد مگر اینکه مقدار ی پول خرج بشو د و این مقدار پول خرج نمی‏شود مگر اینکه توأم باشد با بالا رفتن قیت�ها اما آنچه که مهم ایت این است که طوری کار بشود که قیمت‏ها خیلی کم بالا می‏رود با وجود این مخارج در بعضی ممالک خیلی بیشتر اینجا یادداشتی دارم که بعداً عرض می‏کنم در کدامیک از ممالک قیمت‏ها بالا رفته و چرا و در کدامیک کمتر بالا رفته و چرا اما برای مملکتی که با سرعت در راه پیشرفت اقتصادی است ۸ درصد یا هفت درصد ترقی قیمت‏ها زیاد نیست اما مردم آنچه را که به چشم می‏بندد این است که این ۷ درصد دروغ است و سی و چهل درصد است چرا این‏طور خیال می‏کنند علتش آن است که آمار متناسب با سال پیش ممکن است کامل نباشد ممکن است میزان مصرف هر خانواده را برای هر کالایی نتواند تحقیق بکنند اما به هر حال نسبت به سال‏های مختلف فرقی نکرده یعنی همان‏طوری که می‏گویند از ۳۱۵ به این طرف ۱۳ برابر شده این رقم تقریباً صحیح است اما اینکه مردم این طور خیال می‏کنند برا ی این است که خانواده‏های مختلف در مقابل این هزینه زندگی فرق دارند یعنی این هشت درصد برای یک خانواده زارع که مصرف عمده‏اش قماش است و قند و بعضی از کالاهای داخلی و غیره این هفت درصد شای صحیح باشد و شاید کمتر هم باشد اما شما فرض کنید یک کارمند دولت مقیم در تهران این را برای‏تان عرض می‏کنم که هزینه مسکن در ده ماه اول ۳۷ بیست و شش درصد بالا رفته است و این فوق‏العاده است و خیلی زیاد است این ۲۶ درصد شاید هم در این دو ماهه تجاوز بکند و به سی درصد برسد حالا شما فرض بکنید که یک کارمند دولت در تهران که هزینه مسکن سی درصد بالا رفته زندگی می‏کند این کارمند هزینه مسکنش که پنجاه درصد از مخارجش را تقریباً تشکیل می‏دهد سی درصد گران شده یعنی چه؟ یعنی فقط ۱۵ درصد هزینه زندگی‏اش در مورد اجاره مسکن گران شده‏است حالا اگر حبوبات پنجاه درصد گران شده باشد و بعضی از کالاهای مورد احتیاجش معدل گرفته می‏شود باز ۱۵ درصد اضافه می‌شود این است که برای یک خانواده‏ای که در تهران و شهر دیگری که اجاره مسکن می‏پردازد و یا نوع کالاهای مصرفیش غیر از کالاهای است که اصولاً قیمتش گران نشده مثل دخانیات قماش و غیره برای اینها موضوع هفت درصد و هشت درصد نیست بعضی اشتباه می‏کنند وخیال می‏کنند آمار غلط است چون عملاً می‏بینند که هزینه زندگی خیلی بالا رفته اما آمار نشان می‏دهد هشت درصد این توضیح هیچ‏وقت در هیچ جایی داده نشده نه از طرف بانک ملی داده شده و نه از طرف مؤسسات دیگر ولی این توضیحات باید گفته بشود که این هفت درصد و هشت درصد که بالا رفته برای اکثریت مردم است و برای یک عده کارمند دولت و شاید برای یک عده‏ای که زندگی بهتری دارند بیشتر باشد البته درآمد دسته اخیر بیشتر بالا رفته باشد اشکالی هم ندارد این مانعی ندارد اما برای کارمندان ممکن است بیست درصد ۲۵ درصد به این دلیلی که عرض کردم هزینه زندگی بالا رفته باشد این میزان خیلی زیاد است. در قسمت دیگری راجع به بهبود امور اداری صحبت شده بنده باید عرض کنم که دیروز اینجا همکاران محترم بنده راجع به لایحه سازمان وزارتخانه‏ها که مطرح بود زیاد صحبت فرمودند و بنده را فارغ کردند از اینکه امروز عرایضی بکنم و از این موضوع می‏گذارم اما لازم است این را عرض کنم تا وضع ادارات‏مان تا سازمان‏مان درست نشود هیچ کار نمی�توانیم بکنیم سازمان وزارتخانه‏ها همان‏طور که دیروز گفته شد با این لایحه و با این قانون درست نمی‏شود چون این لایحه نه سازمان را تعیین می‏کند از آن نظری که مورد علاقه است نه تعداد کارمند را محدود می‏کند به هر میزانی که لازم است و نه اصولاً معلوم می‏کند به هر میزانی که لازم است ونه اصولاً معلوم می ند که چه کارهایی باید صورت بگیرد و چه کارهایی نباید بگیرد و چه کارهایی اگر صورت بگیرد نتیجه‏اش چیست و اگر نگیرد چیست و قطع نظر ار اینها اصولاً دولت همان‏طوری که پارسال هم خدمت‏تان عرض کردم همیشه ‏می‏تواند سازمان خودش را بدهد اگر یک سال ونیم پیش به عرض بنده توجه شده بود و سازمانی را که دولت امروز داده و کار مشکلی نیست این سازمان را داده بود امروز یک سالش گذشته بود تجربه هم کرده بود حالا به طور قطع یک لایحه‏ای می‏آورد که تصویب بکنیم ولی هنو ز این لایحه در مجلس است بعد از اینکه تصویب بشود برود عمل بشود دیده می‌شود که هیچ دردی را دوا نمی‏کند بدین جهت بود که بنده از روز اول عقیده‏ام این بود که این لایحه دربست تصویب بشود که دولت برود دربست عمل کند و ببیند که نتیجه کافی از آن گرفته نمی‏شود البته یک موضوع مهم‏تری که هست این است که مسئله کارمندان دولت و تعدادشان یک مسئله‏ای برای تمام ایران است زیادی کارمندان و کمی حقوق‏شان در خیلی جاها مطرح است و در خیلی از ممالک دنیا مورد بحث است و بعضی از ممالک دنیا هم سعی کردند که تعداد کارمندانش را کم بکنند اما ما حقیقتاً نمی‏دانیم که ما کارمند زیادی داریم یا برای این دستگاه این مملکت کارمند کم است بنده این را یک مرتبه دیگر هم عرض کردم که اگر شما بخواهید که در مملکت در همه جا درست صورت بگیرد اگر بخواهد که پیشرفت در کار باشد باید کارمند مطلع داشته باشند باید معتقد باشند علاقمند باشند تعدادشان هم باید کافی باشد از این جناب آقای مهندس اشرافی تلفن می‏خواهم تلگراف می‏خواهیم و هر ساعت هم وضع اینجا را با لندن و پاریس و نیویورک مقایسه می‏کنیم ولی درددل ایشان را نمی‏دانم چیست در انگلستان فقط برای اداره پستش البته پنجاه میلیون جمعیتی که دارد ۲۴۱ هزار نفر کارمند دارد خیلی عجیب است در یک مملکتی به آن کوچکی آب‏وهوای معتدل تمام وسایل مکانیزه ۲۴۱ هزار نفر کارمند برای پست دارد که برای اینکه جناب آقای نخست‏وزیر هم بدانند در تمام دستگاه‏های دولت انگلستان کارمندانش در حدود ۶۳۵ هزار نفر هستند به غیر از قاضی معلم و آنچه که در دستگاه‏های ملی کار می‏کند پس ما باید بدانیم که چند نفر کارمند لازم است من درست نمی‏دانم که وزارت پست و تلگراف چند نفر کارمند دارد گویا هشت هزار نفر کارمند دارد یا هشت هزار و پانصد هزار نفر (مهندس اشراقی- هشت هزار نفر) وزارت پست و تلگراف ما ۸ هزار نفر کارمند دارد و هی ایراد می‏گیریم و نق می‏زنیم که چرا پست دیر آمد و چرا تلگراف آن‏طور شد و حال اینکه اگر ما نسبت بیست میلیون با پنجاه میلیون را در نظر بگیریم قطع نظر از سایر عوامل و جهات دیگر می‏بینیم که ما احتیاج به تقریباً نود هزار کارمند داریم برای اینکه معادل ۲۴۱ نفر بشود (یک نفر از نمایندگان- تعداد مراسلات هم شرط است)

رئیس- آقای دکتر جهانشاهی دنباله مطلب‏تان زیاد است؟

دکتر جهانشاهی- بلی‏

رئیس- چون جلسات مجلیس از امروز که بودجه مطرح است باید پنج ساعت باشد بنابراین تنفس داده می‏شود و اگر آقایان موافقت داشته باشند ساعت هفت و نیم بعدازظهر بعد از افطار جلسه خواهند بود (چند نفر از نمایندگان- ساعت هشت بفرمایید) هفت ونیم که گفته می‌شود آقایان زودتر از هشت حاضر نمی‏شوند.

۴- تقدیم لایحه عهدنامه اقامت و بازرگانی و دریا نوردی بین دولتین ایران و انگلستان به وسیله آقای وزیر امورخارجه‏

رئیس- آقا ی وزیر امورخارجه یک لایحه دارند که می‏خواهند تقدیم کنند بفرمایید

وزیر امورخارجه (علی اصغر حکمت)- به طوری که خاطر محترم نمایندگان مستحضر است با اینکه بریتانیای کبیر جزو اولین ممالکی است که چند قرن قبل به ایران روابط منظم سیاسی برقرار نبود و رفت و آمد اتباع کشور قلمرو یکدیگر بسیار زیاد بوده و هست و میزان مبادلات بازرگانی فیمابین شایان اهمیت و بسیار قابل ملاحظه می‏باشد ولی تاکنون عهدنامه جامعی که روابط دو کشور را در اقامت اتباع و بازرگانی و دریانوردی تنظیم نماید بین دو دولت منعقد نگردیده بود و وضع اتباع طرفین از این جهت روشن نبود.

برای رفع این نقیصه از دوسال قبل مذاکراتی بین دولتین آغاز گردید و پس از مبادله طرح در عربستان گذشته هیئتی در تهران به لندن اعزام گردید تا دراین‏باره با اولیای آن دولت مذاکره نماید خوشبختانه در نتیجه حسن‏نیت طرفین مذاکرات به نتیجه مثبت رسید و درباره طرح نهایی توافق حاصل گردیده و بالاخره در تاریخ ۳۰ اسفندماه جاری عهدنامه اقامت و بازرگانی و دریانوردی بین نمایندگان مختار دو دولت به امضاء رسید اینک متن فارسی عهدنامه را با متن انگلیسی آن متساویاً اعتبار دارند تقدیم و تقاضای تصویب ماده واحد زیر را به یک فوریت می‏نماید.

ماده واحده- عهدنامه اقامت و بازرگانی و بحر پیمایی که در تاریخ ۲۰ اسفندماه ۱۳۳۷ به امضای نمایندگان مختار دولت شاهنشاهی ایران و دولت علیا حضرت ملکه بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی رسیده است مشتمل بر یک مقدمه و چهار ماده و یک نامه متبادله ضمیمه می‏باشد تصویب و به دولت اجازه داده می‌شود که اسناد آن را مبادله نماید.

رئیس- تنفس اعلام می‌شود ساعت هفت و نیم آقایان تشریف بیاورند.

مجلس سه ربع ساعت بعدازظهر به عنوان تنفس تعطیل و ساعت هشت بعدازظهر مجدداً به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

۵- مذاکره درگزارش کمیسیون بودجه راجع به بودجه ۱۳۳۸ کل کشور

رئیس- جلسه صبح به عنوان تنفس تعطیل شد حالا دنباله آن ادامه پیدا می‏کند آقای دکتر جهانشاهی بفرمایید.

دکتر جهانشاهی- بنده صبح یک خورده پرچانگی کردم و آقایان را خسته کردم (چند نفر از نمایندگان- خیر بفرمایید) و حالا امیدارم که قدری مختصرتر عرض کنم امیدوارم سعی بکنم که آقایان را بیشتر خسته نکنم (استخر- این حرف‏ها خستگی ندارد) برای اینکه از بحث در مقدمه بودجه بگذرم به یک نکته‏ای اشاره می‏کنم و از آن بحث رد می‏شوم و آن آخرین قسمت است مربوط به بازنشستگی کارمندان دولت که در این بودجه به آن اشاره شده البته این امر ضرورت داشت که ما در تهیه یک کادر جدید اداری قدمی برداریم و اشخاص که کار خودشان را کرده‏اند و زحمات خودشان را کرده‏اند بفرستیم برای استراحت و یک کادر جدید و مناسبی را به وجود بیاوریم ولی یک مطلب را باید توجه داشت که بازنشستگی این تعداد از کارمندان موجب شده‏است که تحمیل زیادی به صندوق بازنشستگی بشود بنده حساب دقیق را نمی‏دانم و نمی‏دانم که دولت حساب آن را می‏داند یا نه ولی احتمالا در سال ۵۰ میلیون تومان بر بودجه صندوق بازنشستگی تحصیل می‏شود و خواه ناخواه دولت مجبور خواهد بود در سال به موجب یکی از مواد قانون استخدام که درست یادم نیست و گمان می‏کنم ماده ۶۵ باشد سالیانه به صندوق بازنشستگی کمک بکند و از کسری صندوق جلوگیری بکند البته فعلاً از پولی که از بابت حقوق کارمندان دولت صرفه‏جویی دولت تصمیم بر این گرفته است که یک ثلث از این مبلغ را ذخیره بکند یک ثلثش را به صندوق بازنشستگی کمک بکند و با یک ثلث دیگر کارمند استخدام بکند ولی بدین نکته باید توجه کرد که این یک ثلث حقوق بار استخدام کارمند جدید و برای تکمیل کادر اداری کافی نیست چون کارمندی که به درد بخورد امروز نمی‏شود با ماهی سیصد و چهارصد و ۵۰۰ تومان استخدام کرد اگر تحصیل کرده باشد و مهندس باشد و به درد کار فنی بخورد شاید با ماهی ۱۰۰۰ و ۱۲۰۰ و ۱۳۰۰ تومان هم نشود استخدام کرد بنابراین این رقم کافی نیست گذشته از این در سال‏های بعد دولت‏ها باید یک رقم جدید در بودجه‏شان تأمین بکنند که صندوق بازنشستگی متحمل این ضرر سنگین نشود آن آخرین تذکر من بود درباره مقدمه بودجه و حالا به تبصره‏ها می‏پردازیم همان طور که عرض کردم و در ضمن صحبتم پیش آمد اولین ایراد بنده به این تبصره‏ها حذف تبصره ۷ بودجه سال جاری است که در آن تبصره خریداری اتومبیل ممنوع شده بودم در این لایحه با حذف آن تبصره این اجازه داده می‏شود و بنده معتقد بودم و هستم که خوب بود آن ممنوعیت باقی می‏ماند و از این رشته و نوع ریخت و پاش جلوگیری به عمل می‏آمد ولی حالا چه علت دارد که دولت ضرور دانسته که دوباره اتومبیل خریده بشود حتماً حساب‏هایی کرده است و این طور تشخیص داده‏اید ولی بنده به این موضوع عقیده ندارم البته اتومبیل‏هایی که در سال گذشته خریده شد اکثراً قانونی بود و بعضی غیرقانونی بود هرعملی هم که قانونی باشد ممکن است به جهتی ملی صحیح و پسندیده‏ای نباشد ممکن است خیلی از اعمال باشد که منع قانونی نداشته باشد اما حتماً لازم نیست پسندیده باشد مثلاً فرض بفرمایید در بودجه سازمان بیمه‏های اجتماعی کارگران که نیم درصد برای بعضی مصارف درنظر گرفته شده و شاید هم می‏توانسته. منع قانونی نداشته برای معاون وزارت کار اتومبیل تهیه شده‏است و حال اینکه کارگری که در اینجا پول می‏دهد و کارفرمایی که پول می‏دهد منظوری دارد و هرگز قصد این نبوده است که از این پول برای وزارت کار و معاون وزارت کار و یا هرکس دیگری اتومبیل بخرد یا فرش بخرند یا فریجیدر یا دستگاه سردکن بخرند این عمل شاید منع قانونی نداشته باشد ولی عمل ناپسندی است عمل قابل ایراد است یا شرکت معاملات خارجی برخلاف قانون اتومبیل خریده و از این قبیل چیزها زیاد شده که صحیح نیست خلاصه اینکه اگر در سال آینده این کار آزاد باشد آن وقت این انتقاد هم قابل گفتن و ذکر نیست و اما راجع به تبصره‏ها به موجب تبصره ۲۵ این لایحه یکی از اختیارات مجلس که به کمیسیون بودجه داده شده از مجلس سلب می‌شود و به دولت داده می‌شود و آن اختیار عبارت است از انتقال از ماده‏ای به ماده دیگر آقایان می‏دانند که در بودجه فصل است و مواد هست و مرسوم هست که فصول و موارد هر دو انتقال از مجلس و کمیسیون بودجه است برای اینکه آن چیزی پیش‏بینی که شده همان‏طور عمل بشود به موجب این تبصره انتقال فصل به فصل در اختیار مجلس و کمیسیون بودجه می‏ماند ولی انتقال از ماده‏ای به ماده دیگر به دست دولت داده می‌شود گو اینکه این کار از نظر نرمی و سوپلیست بودجه ممکن است تسهیلاتی فراهم کند ولی از نظر آن توجه کامل و دقتی که باید در موارد به عمل بیاید این کار انجام نخواهد شد دیگر تبصره ۱۰ و تقسیم سهام نفت بین سه دستگاهی است که باید از آن استفاده بکنند به موجب این تبصره سهام نفت یعنی درآمد نفت تقسیم می‌شود به سه قسمت که صدوسی میلیون دلار برای مخارج سازمان برنامه و ۲۰ میلیون دلار برای شرکت نفت و بقیه‏اش برای وزاررت دارایی و سهم دولت آقایان می‏دانند که به موجب قانون قبلی برای این تقسیم حساب دیگری بود یعنی این‏طور گفته شده بود که ۶۰٪ از درآمد نفت به سازمان برنامه اختصاص داده می‏شد از ۱۸۸ میلیون دلاری که پیش‏بینی شده بود از این ۱۸۸ میلیون دلار ۶۰ درصد به سازمان برنامه می‏دادند ۲۵ درصد برای شرکت نفت و ۱۵ درصد برای وزارت دارایی یعنی ۱۵ درصد از ۱۸۸ میلیون دلار که می‏شد ۲۸ میلیون دلار به اضافه مازادش. مازاد از ۱۸۸ میلیون دلار از سال گذشته ۵۲ میلیون دلار بود پس وزارت دارایی یک قلم ۵۲ میلیون دلار مازاد بین ۱۸۸ و ۲۴۰ میلیون دلار را می‏گرفت و یک رقم ۲۸ میلیون دلار جمعاً ۸۰ میلیون دلار در این سال به موجب این حساب وزارت دارایی بعد از ۱۳۰ میلیون دلار سازمان برنامه و ۲۹ میلیون دلار شرکت نفت اگر ۲۵۶ میلیون دلار درآمد داشته باشد از نفت در حدود ۱۰۶ میلیون دلار عایدش می‌شود خوب همان‏طور که قبلاً عرض کردم نفت ما بدیهی است که یک کالای صادراتی است و جزو توازن بازرگانی خارجی ما است اما این مشروطه به این است که از این نفت به منظور کارهای تولیدی و عمرانی و بالا بردن سطح زندگی مردم استفاده می‌شود اگر قرار بشود ما همه ساله از بودجه‏های عمرانی بپردازیم و این را صرف بودجه‏های سازمانی بکنیم اگر قرار بشود از سهم مؤسساتی که غیر از کار سازمانی دارند برداریم و به مصرف مؤسسات سازمانی برسانیم آن هدف یعنی آن استفاده اقتصادی از این درآمد نفت قطعاً مورد توجه قرار نگرفته و بد عمل شده‏است به نظر بنده این طرز تقسیم درآمد نفت صحیح نیست و برنامه‏های اقتصادی نما را لنگ می‏کند این هم ایرادی بود که بنده نسبت به این تقسیم سهام نفت داشتم حالا اگر وزارت دارایی کسری دارد که واقعاً نمی‏تواند از راه مالیات‏ها به آن کسری برسد و مجبور است که مقداری از درآمد به اصطلاح غیرعادی را مصرف بکند حرفی نسیت ولی در استفاده از این درآمد شاید مبالغه و زیاده روی شده دیگر موضوع تبصره ۱۱ و ۱۳ به موجب این دو تبصره و شاید تبصره دیگری باشد که یادم نیست دولت تقاضای قروض مجددی را از بانک ملی کرده است بنده هیچ عقیده ندارم که دولت همه ساله برای جبران کسر بودجه خودش متوسل به بانک ملی که ناشر اسکناس است و اعتبارش محدود به اعتبار کسانی است که بهش مدیون می‏شوند بدانند که اگر دولت مرتباً از بانک ملی قرض بکند و این مبلغ بالا برود بانک نمی‏تواند به عنوان‏ یک بانک معتبر خوش را معرفی بکند چون بانک ملی حسابی دارد و دولت هم صاحب سهامش است ولی بانک نمی‏تواند از ممرهای مختلف پول تحصیل بکند و در اختیار دولت بگذارد و هیچ وقت هم قدرت اینکه قرضش را هم کم بکند نداشته باشد اگر شما آمار را ملاحظه بفرمایید می‏بینید که قرض دولت به بانک ملی همیشه رو به ازیاد است و همیشه زیاد می‌شود و مثلاً در همین چند ماه اخیر تمام بدهی مردم به بانک ملی ۱۰ میلیارد ۵۰۰ میلیون تومان است ولی بدهی دولت و سایر مؤسسات دولتی با تضمین دولت به بانک ملی ۳۰ درصد از تمام بدهی مردم بیشتر است یعنی ۱۳ میلیارد و ۵۰۰ میلیون ولی همین بدهی زیاد در فاصله دو ماه رسیده به ۱۶ میلیارد یعنی تقریباً ۲۰ درصد اضافه شده‏است این اضافه قرض دولت به بانک ملی من نمی‏دانم این آقایانی که وارد این مسایل هستند در اطرافش چه فکر می‏کنند هی دولت اجازه بخواهد و مجلس هم اجازه بدهد و دولت هی قرض بکند نمی‏دانم و معلوم نیست کی و از چه ممری می‏خواهند این قروض را بدهند و همه ساله این حساب موکول به سال بعد بشود که این قرض در سال‏های بعد از این طریق پرداخت می‌شود این وضع خوبی نیست یک مطلب دیگر راجع به تلفن البته احتیاج مردم نسبت به سابق روزافزون است و هر روز از درجه غیرضروری بودن تلفن کم می‌شود و روزبه‏روز جزء ضروریات وارد می‌شود و بیشتر می‌شود و مردم هم می‏خواهند از این وسیله داشته باشند و استفاده بکنند دولت و دستگاه مربوطه که شرکت تلفن باشد آن هم می‏خواهد وسایلی در اختیارش باشد که کمک کند در این تبصره پیش‏بینی شده‏است که این آبونمان دو برابر بشود بنده یک یک اصل را قبول دارم و آن این است که قانون تأمین حداقل حقوق برای کارمندان دولت در هر مؤسسه‏ای که باشند باید اجرا بشود و این اصل را قبول دارم که شرکت تلفن به علت کسر بودجه‏اش در سال جاری نتوانسته این قانون را اجرا بکند و حداقل حقوق خدمتگذار را به ۲۵۰ تومان و حداقل حقوق کارمند را به ۳۰۰ تومان برساند و برای اجرای این موضوع به این امر متوسل شده‏است که نرخ آبونمان را اضافه بکند شاید هم چاره‏ای جز این نداشته ولی به هر حال این امر موجب یک فشار جدید است و من نمی‏دانم تا چه حد امکان داشت در دستگاه شرکت تلفن صرفه‏جویی‏هایی به عمل بیاید و تا حدی از این کسری از طریق صرفه‏جویی عمل شود ولی به هر حال آنچه که پیش‏بینی می‌شود این مبلغ در حدود ۶ میلیون تومان اضافه برای شرکت تلفن تأمین می‏کند و باز نمی‏دانم که آیا برای تمام این مبلغ احتیاج به بودجه اضافی برای کارمندان و خدمتگزاران دارد یا ندارد به هر حال حق بود که حدالمقدور سعی می‏کردند این اضافه نرخ پیدا نمی‏شد و رویش عمل نمی‏شد امیدوارم که دستگاه‏های تلفن که از طرفی موجب خوشبختی که با کمال دقت و فعالیت اقدام می‌شود و از طرفی به گفته آقای ابتهاج یادم آمد که می‏گفتند تلفن من وقتی ۰۸ را می‏گیرم نمی‏دانم چه کار می‏کنند که برای دو ساعت قطع می‏شود و این مرض را برای کی تعریف بکنم بعد از دو ساعت یا سه ساعت دوباره صفر هشت را می‏گیرم باز قطع می‏شود (یکی از نمایندگان- حال ۱۸ شده‏است) حالا ۱۸ شده‏است خوب تلفن‏ها یا به علت مراجعه زیاد کسانی که مکالمه می‏کنند و یا به علت نواقص فنی مشکلاتی دارد و این مشکلات بایستی رفع بشود و امیدوارم بشود و اما آخرین تبصره ۳۰ است تبصره ۳۰ راجع‌به دریافت سه درصد از حقوق کارمندان دولت برای کمک به بهداشت و فرهنگ آقایان وزیر بهداری و فرهنگ باز هم پهلوی هم نشسته‏اند و خیلی هم به این تبصره علاقه دارند البته تردیدی نیست که فرهنگ و بهداشت ما باید توسعه پیداکند باید جلو برود به امورات تمام کارها پیش برود و نباید متوقف گردد و نمی‏شود که معلم استخدام کرد و حقوقش را نداد (صحیح است) آقای فرهنگ الحق باید بگویم که با تصدیق آقایان خوب کار کرده‏اید خیلی با علاقه خیلی بی‌سروصدا خیلی هم بی‌تبلیغات آقای وزیر بهداری که مرحوم پدرشان به گردن من حق حیات دارند و بنده را چندین مرتبه در زندگی نجات دادند چون طبیب خانوادگی ما بودند ایشان هم در وزارت بهداری الحق خوب کار کرده‏اند (صحیح است) اینها به جای خودش احتیاج ما هم به فرهنگ و بهداشت به جای خودش ولی آقایان این امر را توجه بفرمایید که اگر بودجه اختصاصی بوجود آمد بودجه را باید کسی تأمین بکند که اختصاصاً از آن کار استفاده می‏کند مثلاً می‏گویند حق آسفالت می‏گیریم یا به بنزین اضافه می‏کنیم برای کسی که می‏خواهد اتومبیل سوار شود ولی هرگز نمی‏گویند از کارمند دولت مالیات می‏گیریم برای اینکه راه شمیران را درست کنیم کمک به فرهنگ و بهداشت هم به کارمند دولت مربوط نیست به هرکسی که می‏خواهد از فرهنگ و بهداشت استفاده کند مربوط است کارمندان دولت ما مثل اکثر کارمندان دولت در سایر ممالک و تمام دنیا شاید یک کمی بیشتر تحت فشار کمی حقوق هستند و همان‏طوری که صبح عرض کردم برای یک کارمند دولت هزینه زندگی بیشتر از هزینه متوسط زندگی دیگران بالا رفته یعنی اگر فرض کنیم که به علت بالا رفتن هزینه مسکن به سی درصد الی پنجاه درصد از حقوقش را برای‏ هزینه مسکن بدهد ۱۵ درصد هزینه زندگی بالا رفته باشد و اگر فرض کنیم که ۵ درصد هم اضافه برای کالایی که مصرف می‏کند بدهد آن می‏شود ۲۰ درصد شما آمدید امسال به موجب قانونی که تصویب شد دو درصد از کارمند دولت برای بیمه می‏گیرید که ۴ درصد هم دولت کمک می‏کند توسط شرکت بیمه ۲۰ درصد هم هزینه زندگی بالا رفته و از قدرت خرید کارمند کم شده‏است که جمع اینها می‏شود ۲۲ درصد دولت همان‏طور که در بودجه هم هست و امسال در مقدمه بودجه مطرح است به کارمندان دولت ۲۵ در صد کمک حقوقی کرد اگر این ۲۲ درصد را حساب کنیم که کم می‏شود فقط ۳ درصد کمک شده به کارمندان و این ۳ رصد هم معادل آن است که حالامی‏خواهند از آنها مالیات بگیرند باید خرج بهداشت و فرهنگ و این عمل از نظر اجتماعی بسیار غلط و هیچ محمل منطقی برایش نست از این نظر است که بنده با این پیشنهاد مخالفم البته هر حقوق‏بگیر باید مالیات خود را بدهد و عقیده ندارم فعلاً از هیچ یک از کارمندان دولت مالیات گرفته بشود مگر اینکه بعدها این کار بشود و ضمناً یک مطلبی را عرض کنم به طوری که که بنده شنیدم دولت محترم جناب آقای دکتر اقبال وقتی که این پیشنهاد ۳ درصد را برای مالیات کرده بودند

برای تمام کارمندان دولت پیشنهاد شده بود و باز در اینجا عرض کنم که شاهنشاه که مدافع تمام طبقات هستند فرمودند دولت لااقل معافیت ۴۸ هزار ریال در سال را رعایت بکند و کسانی که کمتر از ۴۰۰ تومان حقوق می‏گیرند مالیات ندهد این هم عنایتی بود که شاهنشاه فرمودند و به موجب این تبصره کمتر از ۴۰۰ تومان حقوق از این مالیات معاف شده‏است و بنده نه بیشتر از ۴۰۰ تومان و نه کمتر از ۴۰۰ تومان را عقیده ندارم مگر آنکه اوضاع و احوالی پیش آمد که این مالیات�ها پیدا می‏شود بنده وارد ارقام بودجه می‏شوم تا معلوم شود که این مالیات�ها چرا به این صورت پیدا می‏شود عرایض بنده در مورد تبصره‏ها تمام شد و راجع به ارقام بودجه صحبت می‏کنم در رقم اول بودجه ملاحظه بفرمایید نوشته ۲۸۴۲ میلیون ریال مالیات بر درآمد این را عرض کننم که پیش‏بینی مالیات بردرآمد محاسباتی دارد که بعضی وقت�ها صحیح در می‏آید و بعضی وقت�ها ناصحیح در سال ۳۵ برای سال ۳۶ مالیات مستقیم پیش‏بینی شده بود مالیات مستقیم پیش‏بینی کردند در حدود ۲۵۵۰ میلیون ریال بود آن موقع گفتم و تکرار کردم این رقم قابل وصول نیست به دلایل مختلفی ولی قبول نکردند وقتی وارد عمل شدند معلوم شد گفته من صحیح است و در آن سال ۱۸۰۰ میلیون وصول کردند یعنی ۷۵۰ میلیون ریال کسری داشتند یعنی تقریباً ۳۰ درصد از پیش‏بینی را کسر داشتند امسال وصولی مالیات بردرآمد در ده ماهه اول سال ۲۴۵۰ میلیون ریال بوده اولاً این را عرض می‏کنم آقایان که رشد اجتماعی و سیاسی و اخلاقی یک مملکت بستگی دارد به میزان وصول مالیات مستقیم و قدرتی که دولت برای اعمال حق حاکمیت خودش دارد هر دولتی که بتواند به میزان آنچه که پیش‏بینی می‏کند مالیات مستقیم دریافت کند توانست است حق حاکمیت خودش را اعمال کند اگر نتوانست موجب می‌شود که به وسایل دیگری متوسل می‏شود اینجا آقایان زیادی هستند که در این کار سابقه داردند اطلاع داردند این آقای دکتر پیرنیا واقعاً آدم مطلع و واردی هستند خوب است وقتی حرف می‏زنند به حرف‏های‏شان توجه بشود اگر مطلبی می‏گویند بدون غرض می‏گویند همه آقایان در همان سال چند سال پیش این تذکرات را دادند از این ۲۴۵۰ میلیون که امسال در ده ماهه وصول شده پیش‏بینی می‌شود که بدین ترتیب ۲۹۴۰ میلیون یا ۲۹۰۰ میلیون ریال مالیات سالیانه باشد ولی از این ۲۹۰۰ میلیون ریال آقایان توجه بفرمایند در حدود شاید ۹۰۰ میلیون ریالش البته این حساب هیچ‏وقت تفکیک نشد و معلوم نیست و خیلی تفکیکش مشکل است ولی شاید ۹۰۰ میلیون ریالش از را ه توافق‏ها باشد که پارسال پیش‏بینی شده پس بنابراین ۲۰۰۰ میلیون ریال مالیات مستقیم وصول شده اگر فرض بکنیم که اولاً به علت تأثیر قانون جدید مالیات بردرآمد ثانیاً به علت بهبود وضع دستگاه وصول و ثالثاً به علت زیاد شده درآمدها بیست و پنج درصد بر این مالیات اضافه شود مالیات امسال در حدود ۲۵۰۰ میلیون ریال تخمین می‌شود که البته این مبلغ خیلی کم است اما در این بودجه مثل سال قبل در یک فصل نیست که گفته بشود مالیات بردرآمد و املاک مزروعی و مستغلات و مالیات بر ارث بلکه اینجا تحت ۴ فصل پیش‏بینی شده و در این فصول مختلف که پیش‏بینی شده جمعش معلوم می‌شود که در حدود ۳۲۵۰ میلیون ریال است برای البته جای کمال خوشبختی است که این مبلغ وصول بشود باید بیشتر هم وصول بشود مسلم است که این میزان کم است و مؤدی آن‏طوری که باید مالیات بدهند نمی‏دهند اما با حسابی که قبلاً شده معلوم می‌شود این مبلغ پیش‏بینی شده صحیح نیست و احتمالاً بین ۵۰۰ تا ۷۵۰ میلیون ریال از این بابت کسری وصول خواهد بود بنده در اینجا یک مقایسه‏ای می‏خواهم بکنم از بودجه سال ۳۸ با دو تا از بودجه‏های گذشته یک بودجه سال ۱۳۰۹ و یکی بودجه سال ۱۳۱۹ برای اینکه آقایان توجه بکنند که بودجه ما در حال حاضر چه ایراداتی دارد ما در سال ۱۳۱۹ بودجه داشتیم که سه هزار میلیون ریال درآمد و ۳۲۰۰ میلیون ریال هزینه نبود البته این بودجه امروز در حدود بیست و دو سه برابر شده و باید هم بیست و دو سه برابر شود برای اینکه وضع ما ایجاب می‏کند بودجه کامل‏تری داشته باشیم ولی در آن بودجه ۳۰۰۰ میلیون ریال درآمدی ۱۲۰۰ میلیون ریال فقط به صنایع و راه‏آهن اختصاص داده شده بود یعنی صدی چهل‏ بودجه فقط و فقط برای راه و صنایع اختصاص داده شده بود که هر دو این کارها از کارهای اقتصادی است در بودجه سال ۱۳۰۹ یک رقمی مشاهده می‌شود خیلی قابل توجه است ببخشید بودجه سال ۱۳۰۸ ۳۱۱ ریال میلیون بوده از حیث درآمد و ۳۵۰ ریال میلیون از حیث هزینه اما از این ۳۱۱ میلیون درآمد ۵۵ میلیونش را مالیات مزروعی یا به اصطلاح آن وقت مالیات جنسی و نقدی تشکیل می‏داده‏است یعنی در واقع یک ششم بودجه مملکت را این مالیات تشکیل می‏داده حالا شما ببینید در حال حاضر ما یک رقمی گذاشته‏ایم. برای مالیات مزروعی به مبلغ ۲۲۰ میلیون ریال اگر فرض کنیم که تولید در سال ۱۳۰۸ بدین طرف ثابت بوده است این فرض محال را اگر بکنیم که حتماً این طور نیست خیلی زیادتر شده‏است و اگر فرض بکنیم که قیمت مواد کشاورزی از سال ۱۳۰۸ به این طرف ۳۰ برابر باشد می‏بینیم که ما باید ۱۶۰۰ میلیون ریال امروز آن که مالیات املاک مزروعی داشته باشیم و حال آنکه با تکامل وسایل جدید این نوع مالیات‏ها و نرخ این مالیات‏ها بالا رفته است اما در مقابل این ۱۶۰۰ میلیون یعنی ۱۶۰ میلیون تومان پیش‏بینی که در بودجه شده یک مبلغ ۲۲۰ میلیون ریالی است این هم ناشی از این است که دولت و دستگاه نمی‏تواند مالیات مزروعی را اولاً تشخیص بدهد و ثانیاً وصول بکنند وقتی که مالیات مزروعی تشخیص و وصول نشود طبعاً برای فرهنگ و بهداشت باید رفت به سراغ گرفتن ۳ درصد از کارمند دولت و حال اینکه در سایر رقم‏ها وقتی نگاه می‏کنیم می‏بینیم این نسبت‏ها بیشتر یا کمتر وضع خودشان را حفظ کرده‏اند مثلاً ۳ میلیون عایدی قند و شکر و ۱۱۵ میلیون عایدی گمرک عایدی گمرک در سال آینده نسبت به سال ۳۰۸، ۷۲ برابر شده نسبت به آن سال یعنی هشت هزار میلیون ریال برایش پیش‏بینی شده و عایدی قندوشکر هم ۲۴ برابر شده اما آنچه که مربوط به مالیات مستقیم بوده است فقط ۴ برابر شده دلیل این هیچ چیز نیست جز ضعف دستگاه در اعمال حق حاکمیت خود و یک از این حقوق وصول مالیات از کسانی است که باید مالیات بدهند درآمد دیگری هست که خیلی قابل توجه است درآمد جنگل‏ها در سال ۳۰۸ چهار صد میلیون ریال بوده وزارت کشاورزی که حالا نگاه می‏کنیم می‏بینیم تقریبا ۲۸۰ میلیون است و فقط این رقم در تمام این مدت ۵ و ۶ برابر بیشتر نشده و بالا نرفته این هم از آن رقم�هایی است که در بودجه وقتی که آدم نگاه می‏کند و بهش برمی‏خورد متوجه نواقص دستگاه می‏شود اماضمناً یک رقم در بودجه آورده شده که راجع به درآمد سازمان چای بود که به قراری که شنیده‌ام این سازمان نسبتاً شروع به کار منظمی کرده (چند نفر از نمایندگان- بسیار خوب کار کرده) و یکی از ظواهرش همین رقم درآمد است و یکی هم گم شدن شکایات و گله‌هایی که اهالی شمال به خصوص داشتند، یکی از آقایان یادداشتی به بنده نوشته است قسمت اولش خیلی صحیح است و تذکر به جایی داده‌اند و آن بخشودگی‌هایی است که در سال‌های اخیر به مالکین داده شده و خرده مالک به وجود آمده و یکی از علل کاهش مالیات مزروعی همین است قسمت اولش را تصدیق میکنم ولی با کمال تأسف در قسمت اخیر که مرقوم فرموده‌اید که قیمت اجناس کشاورزی فقط سیدرصد بالا رفته است خیلی متأسفم که عرض کنم این رقم درست نیست فرض که در سال ۱۳۰۸ گندم خرواری ۱۲۰ تومان بوده و حالا شده خرواری ۱۵۰ تومان؟ و حالا اینکه آقایانی که مالک هستند خوب به خاطرشان میآید (یک نفر از نمایندگان – شاید نوشته‌اند قیمت سی برابر شده) اینجا نوشته‌اند سی درصد قیمت اجناس کشاورزی بالا رفته این صحیح نیست چون بنده سی برابر گفتم و ایشان خواستند اصلاح کنند نوشته‌اند سی درصد بالا رفته از این ارقام درآمد بگذریم میرسیم به ارقام خرج این بودجه ظاهرش نشان میدهند که در حدود ۶۳ میلیارد ریال است ولی حقیقت بودجه مبلغش بیشتر است زیرا اولاً در حدود پنج میلیارد و نهصد میلیون ریال برای تهیه کسر بودجه سازمان برنامه پیشبینی شده که بعداً از طریق قرض تأمین بشود و طبعاً وقتی قرض شد و وقتی که در بودجه آمد و وقتی که خرج شد این رقم بر بودجه سازمان برنامه اضافه میشود و آن رقم که نزدیک به ششصد میلیون تومان است بر بودجه اضافه میشود همچنین ارقام دیگری هست که پس از وصول و پس از تأمین اعتبار و با دسترسی به آن عوائد اگر وصول شد و اگر خرج شد بر این مبالغ اضافه می‏شود و میبینیم که یک ده میلیارد ریال بر این بودجه اضافه می‏شود پس در این صورت بودجه‌ای خواهیم داشت که اگر اجرا شود در حدود هفتاد و شش میلیارد خرج آن است البته این بودجه نسبت به درآمد ملی ما در حال حاضر زیاد است ما درآمد ملی داریم که اخیراً توسط بعضی مؤسسات خارجی حساب شده و با وسایل نسبتاً ناقصی که در اختیارشان بوده است این درآمد را حساب کرده‌اند و به این نتیجه رسیده‌اند که ما جمعاً در حدود ۲۴۹۰ میلیون دلار درآمد داریم که هر نفری ۱۳۰ دلار میشود که از این ۲۴۹۰ میلیون دلار ۱۰۱۰ میلیون را به کشاورزی و ۱۰۶۰ میلیون دلار را به چیزهای دیگر از قبیل خدمات و مواد صنعتی و معدنی غیره و ۲۴۰ میلیون هم درآمد نفت استاین ۱۳۰ دلار را بنده اینجا باید عرض کنم که از هفت سال پیش نزدیک به هشتاد درصد اضافه شده یعنی درآمد هر نفر که در آن سال تقریباً ۷۸ دلار بوده به ۱۳۰ دلار و سال اینده شاید به ۱۴۰ دلار برسد این رقم درآمد ملی دلیل و نشانه زیاد شدن قدرت خرید مردم تولید و کار در مملکت است یعنی ۲۵۰۰ میلیون دلار درآمد ملی داریم ۲۵۰۰ میلیون دلار یعنی ۲۰۰ میلیارد ریال تقریباً میبینیم که به نسبت این درآمد ملی که در حدود ۲۰۰ میلیارد ریال است ما در مقابلش در حدود ۷۶ میلیارد ریال است ما در مقابلش در حدود ۷۶ میلیارد ریال بودجه داریم یعنی یک کمی از ثلث بیشتر (وزیر دارایی- دویست میلیارد چیست) درآمد کلی ما ۲۰۰ میلیارد یعنی ۲۵۰ میلیون دلار بنده جناب آقای ناصر ارقامی که ذکر میکنم خیلی با احتیاط ذکر میکنم و فکر نمیکنم که بیاحتیاط رقمی ذکر کرده باشم، تقریباً ثلث درآمد ملی ما بودجه است این نشانه این است که دولت بیشتر از آنچه باید در کارها دخالت میکند و کمتر از آنچه که باید کار در دست خود مردم است در خیلی از بودجه‌های دنیا وقتی که نگاه میکنید می‏بینید که بودجه کل‏شان یک پنجم یا یک ششم یا یک نهم درآمد ملی است و حال اینکه بودجه ما همینطوری که عرض کردم تقریباً بیشتر از یک سوم درآمد است این به نظر می‌رسد و دلیل بر این است که دولت در کارهای مختلف دست دارد و در کارهای مختلف دخالت میکند و حتیالمقدور رسمی نمیکند که این کارها را از گردن خودش بردارد و بگذارد به دست خود مردم در اینجا بد نیست برای اینکه بدانید ۱۳۰ یا ۱۴۰ دلار درآمد ملی یعنی چه یک مقایسه کوچکی با بعضی از ممالک میکنم و آن این است که البته بعد از ممالک بزرگ مثل آمریکا که هر نفر بیشتر از ۲۰۰۰ دلار در سال درآمد دارد یا مثل کانادا ما در ممالک خاورمیانه از ممالک اطراف خودمان وضع‏مان به این دلیل بهتر است که ترکیه کمتر از ۱۰۰ دلار نفری درآمد ملی دارد و در پاکستان کمتر از ۵۳ دلار و هندوستان نفری ۵۹ دلار این نشان میدهد که وضع اقتصادی و وضع زندگی ایران تا چه حد با ممالک اطراف خودش یا ملت‌هایی که در اطراف خودش زندگی می‌کنند فرق دارد پیشبینی‌هایی در این بودجه و درآمد شده است که به نظر مبالغهآمیز میرسد یکی بودجه گمرک است از ۶۶۰۰ میلیون که پیشبینی شده بود امسال ۸۰۵۰ میلیون است و وصولی سال هم حدس زده می‌شود که در حدود هفت هزار میلیون ریال باشد و این صدی پانزده یا صدی شانزده و هفده اضافه احتمال میرود که قابل اجرا باشد و البته اگر دولت بخواهد سیاست آزادی واردات و زیاد شدن حجم واردات را ادامه بدهد ولی اگر بنا به مقتضیاتی محدودیتی در این امر در نظر بگیرند وصول این مبلغ هم مقدور نیست، مطلب آخر بنده مربوط است به مخارج دستگاه‌ها بنده آنچه که از این بودجه ثابت مانده است و بعضی بودجه‌ها که میبایستی زیاد میشد، متأسفانه زیاد نشده است عرض کردم بودجه‌های کارهای اقتصایمان و بودجه‌های کارهای اجتماعی‏مان از قبیل فرهنگ و بهداشت و غیره اینها را بهش علاقه داریم و حتی‏المقدور باید سعی کنیم که تأمین بکنیم اما از جمله چیزهایی که می‏بینیم متدرجاً و به طور محسوسی خیلی زیاد میشود بودجه خود نخستوزیری است که در سال ۸۹۳۶ میلیون ریال بوده مجموعاً البته در سال ۲۸۶۳۸ میلیون یعنی تقریباً ۳ برابر و در سال ۴۷۲۳۸ میلیون این رقم که عرض کردم مجموع دوایری است که در نخست وزیری هست، دفتر نخست وزیر، اعتبارات دولت، سازمان اطلاعات، اداره کل انتشارات، بازرسی کل کشور، اینجا بنده رسیدم به اداره کل انتشارات و رادیو و میخواهم که تذکری بدهم که رادیو یعنی دستگاه تبلیغاتی ما تردیدی نداریم که ما متخصص در فن تبلیغات آنچه که امروز به نام یک فن مینامند نداریم و کسی نیست که بداند تبلیغات یعنی چه باید این متخصص را پیدا کرد و یا از خارجه آورد و بالاخره راه تبلیغات را یاد گرفت، رادیو هم یک چیزی است که خیلی مورد توجه مردم است برای اینکه تعداد اصحابان رادیو زیاد شده است رقم یادم نیست جناب آقای وزیر گمرکات بهتر میدانند گمان میکنم در سال گذشته ۱۶۰ هزار رادیو وارد شده باشد درست یادم نیست ولی به نظرم میآید که اینطور است و این نشان میدهد که در این سال ۱۶۰ هزار نفر تازه وارد بر محیط رادیو گوش کن اضافه شده، برنامه‌ها خوب شده و خسته‏کننده نیست اما رادیوی ما رادیوی تعلیمی و تربیتی نیست رادیویی نیست که مردم آنچه که لازم دارند واقعاً بهشان یاد بدهد یک مقداری هم تبلیغاتی می‌کند که نوع تبلیغاتش را مردم دوست ندارند و علاقه ندارند باید در طرز این تبلیغات دقت بیشتری بشود مثلاً بنده این جا یک اشاره‌ای میکنم به خصوص منظور نظرم دولت‌های خارج و رادیوهای خارج هستند که یک امر مسلم و روشنی را دیدند و شنیدند و آن جریان روز نهم اسفند بود که به خاطر نهم اسفند سال ۳۱ تشکیل شد میتینگ‌هایی داده شد مردم جمع شدند، احزاب و دستجات واقعاً از صمیم قلب خواستند به دنیا نشان بدهند که اگر ما در مقابل خطری یا اشکالی قرار بگیریم منافع‏مان مشترک است و هم یک لباس به تن داریم مخالف و موافقی در بین نیست ملت و مجلس و مردم همه یکی هستند آن اثری که آقایان تشریف داشتند و دیدند خوب خیلی‏ها بودند شاید که در خارج مایل بودند این میتینگ به آن صورتی که لازم است و مردمی که هستند منعکس بشود و میل داشتند که بگویند و اشخاصی که در آنجا بودند مردم نبودند و حال اینکه ما میدانیم مردم بودند یعنی پابرهنه بود، وکیل مجلس بود. رئیس مجلس بود رئیس سنا بود احزاب و دولت همه بودند خوب برای اینکه ما بگوییم که واقعاً این از طرف مردم بود آیا حق نبود که این مسایل به صورتی که جریان داشت در رادیو منعکس بشود جناب آقای نخست وزیر که رهبر حزب ملیون هستند، مطالبی ایراد کردند من حیث نخستوزیر یا رهبر حزب ملیون که باید رادیو بگوید و گفت ولی آیا حق نبود که گفته شود به جناب آقای سردار فاخر حکمت که رئیس مجلس شورای ملی هستند که نه دولت هستند و نه در هیچ یک از احزاب هستند ....

رئیس- این مطلب چه ربطی به بودجه دارد؟ در موضوع بودجه صحبت کنید.

دکتر جهانشاهی- در بودجه بنده تمام مسایل را اجازه دارم که صحبت کنم این برای خاطر جنابعالی نیست یا جنابعلای را به خصوص منظورم نیست یا هر کس دیگری قرض بفرمایید آقای علم رهبر حزب مردم است اگر قرار باشد که به مردم گفته بشود که آقا این کار کار تمام مردم است چه مانعی دارد که نطق ایشان هم در پی نطق رهبر حزب ملیون به جای اینکه نطق اشخاص دیگری که ضرورت نداشته گفته شود این ایرادی است که بنده به رادیو دارم برای اینکه حق بود که در آن روز این نطق‌ها را منتشر میکرد تا مردم تهران و شهرستان‌ها بدانند چه کسانی چه دسته‌هایی و چه افرادی رفته‌اند و در این میتینگ شرکت کرده‌اند و کار کرده‌اند.

صارمی – به رادیو که وصل بود. (زنگ رئیس)

رئیس- بگذارید صحبت بکنند بفرمایید.

دکتر جهانشاهی- مطلب دیگر در مورد بودجه وزارت کشور است وزارت کشور آقایان سیاست داخلی مملکت را عهدهدار است رل بسیار مهمی دارد و احتیاج به بودجه دارد بودجه‏ای که به مصرف سیاست داخلی مملکت برسد من با تیمسار باتمانقلیچ آشنایی خصوصی ندارم ولی میدانم که ایشان در هر جا که بوده‌اند خوب کار کرده‌اند (صحیح است) در وزارت کشور بسیار خوب کار کرده‌اند ایشان بدون کاربر دیپلماسی به جای یکی از بهترین و با سابقهترین کسانی که در کادر سیاسی بودند در بغداد کار کردند و کارهای ایشان همیشه باارزش است خوب وقتی یک چنین اطمینانی هست و ایشان در رأس این وزارتخانه هستند باید تسهیلاتی برایشان فراهم بشود بهشان کمک بشود به شرطی که البته بودجه‌ای که لازم بشود فقط صرف بعضی مخارج غیر لازم نکنند

اتومبیل سواری نخرند تا اینکه ایشان بتوانند کار بکنند و توقعات آقایان را در حوزه‌های انتخابیهشان انجام بدهند اما مثل اینکه متأسفانه کمکی به این وزارتخانه نشده اما توقعات هم چنان بر جای خودش هست بودجه وزارت فرهنگ همان طوری که عرض کردم و باز تکرار میکنم مورد کمال علاقه است اما جناب آقای وزیر فرهنگ ما آنقدر بودجه نداریم که بتوانیم با این بودجه هم برنامه ابتدایی را اجرا بکنیم و هم برنامه متوسطه را و هم برنامه‌های عالی و دانشگاهی را جنابعالی بهتر میدانید که در هیچ جای دنیا دانشگاه مجانی نیست مگر در ممالک کمونیستی و ارزانترین دانشگاه‌ها میدانید دانشگاه‌های فرانسه هستند که دولت‏های‏شان ارزان‏تر است و ملی‌هایش گرانتر است و مع‏هذا آنجا از اینجا خیلی گرانتر است و از تمام دنیا خیلی ارزانتر پس ما چه طور میتوانیم بودجه فرهنگ را از یک طرف بدهیم بودجه دانشگاه را از طرف دیگر الان که اینجا نگاه می‏کنم ۳۶ میلیون تومان بودجه دانشگاه علیحده است این بودجه را کسانی باید بدهند که استطاعت درس خواندن دارند ما امروز احتیاجمان به تحصیلکرده طبقه متوسط است به کسانی است که کارهای فنی و حرفه‌ای باید یاد بگیرند ما باید بودجهمان را منتقل به آن قسمت بکنیم دانشگاه را بگذاریم اولاً برای کسانی که وسیله و پول دارند ثانیاً برای یک عده معدودی که استعداد دارند دولت بتواند در حدود آن استعداد یک کمک‌های محدودی بهشان بکند و امیدواریم که دانشگاه ما بیشتر از این ترقی و توسعه پیدا بکند. قسمت اخیر این بودجه راجع است به شرکت نفت بدون تردید شرکت نفت یکی از بزرگ‌ترین مؤسسات یعنی مهمترین مؤسسات این مملکت است و شاید امیدواریم که در آینده یکی از بزرگترین و مهمترین شرکت‌های نفتی دنیا بشود این احتمال زیاد است و امیدواریم صورت بگیرد و با قراردادهای زیادی که بسته شده است برای نفت و با نقشه‌های مهمی که شرکت ملی فقط در کارها دارد بودجهاش هم باید در حدود این مخارج و این اهمیت تأمین بشود و اما این مخارج بر دو قسم است بعضی مخارج مربوط به کار و بعضی دیگر غیر مربوط به کار مخارج مربوط به کار آنهایی است که می‏خواهند از محلی به محلی لوله بکشند برای اینکه خرج حمل و نقل کم بشود آنهایی است که برای توزیع نفت در تمام مناطق مملکت میخواهند اقداماتی بکنند شعبه باز بکنند و غیره اینها را میگویند مخارج ضروری و همچنین آنچه که اقدام لازم است که در خارج بکنند روی جلب مشتری برای خرید و اما مخارج غیر ضرور همانطوری که عرض کردم ما مجبوریم که در این سال‏ها از بعضی، مخارج غیر ضرور خودداری بکنیم تا بتوانیم مشکلات اقتصادی خودمان را حل بکنیم و آن راهی را که باید بپیماییم تا برسیم به آن هدفی که برای ۵ سال یا ۱۰ سال دیگر در پیش داریم و آن آتیه بسیار خوب و بسیار بالا از حیث سطح زندگی مردم است اما برای رسیدن به آن هدف لازم است که در این کار بتوانیم از مخارج غیرلازم خودداری بکنیم بنده قبول میکنم که شرکت نفت با تمام اهمیتش میبایستی ساختمان معظم و محل متناسب با وضع خودش داشته باشد و امیدوار هستیم که داشته باشد ولی با این وضع که این آقایان میدانند یا رئیس شرکت نفت یا وزیر دارایی یا رئیس بانک ملی میدانند این مطلب را که بنده اینجا میگویم اکثراً همهشان میدانند که مخارج زاید برای ساختمان غیرلازم اعم از اینکه شرکت نفت بکند یا بانک کشاورزی بکند هر مؤسسه‌ای بکند فعلاً صحیح نیست و این یک مقدار خرج اضافی است که هزینه یعنی قیمت مواد ساختمانی را از یک طرف بالا میبرد او از یک طرف بودجه دولت را سنگین میکند و از طرف دیگر مانع میشود که کارهای خیلی لازمتر و ضروری‏تر صورت بگیرد هیچ مانعی ندارد که در چند سال آینده شرکت نفت مثل سابق مثل حال در محل فعلی خود کار خود را بکند عرایض بنده راجع به بودجه تمام میشود فقط تذکری در این جا باید بدهیم به جناب آقای وزیر دادگستری که اولاً خیلی متأسف هستم در این بودجه برای وزارت دادگستری پیشبینی کافی نشده است (صحیح است) چون ما اساس هر کارمان دادگستری است اگر دادگستری مجهز اگر دادگستری با قاضی پاک قاضی معتقد قاضی بیطرف و سالم نداشته باشیم هر اقدامی که بکنیم به جایی نمی‏رسد چون بالاخره همه کارها از این جا سر درمیآورد امیدوارم که در سال‌های آینده بودجه بیشتری به این کار اختصاص داده بشود اما با کمال تأسف عرض میکنم همانطور که به طور خصوصی هم گفتم و آن این است که مراقبت بفرمایید که در دستگاه دادگستری قضات وارد بعضی دستهبندی‌ها بعضی جریان‌ها که خواه و ناخواه آنها را منحرف میکند از این قضاوت صحیح نشوند اگر قرار شد که در دادگستری عده‌ای دور هم جمع به شوند و بگویند ما دسته‌ای هستیم و فعالیت میکنیم چه می‏کنیم و چه نمیکنیم قاضی که آنجا میرود تحت تأثیر اینها قرار میگیرد و خواه و ناخواه برایش اشکالاتی پیش میآید این را بنده استدعا میکنم که توجه خاصی بفرمایید تحقیقات کافی بفرمایید مراقبت بفرمایید به خصوص از قضاتی که اکثراً هم اینطورند و نمیخواهند در این قبیل مسائل شرکت بکند حمایت بکنید که در امثال این قبیل دسته‌ها وارد نشوند چون از فرهنگ صحبت شد جناب آقای وزیر فرهنگ یک کتابی است میدهم خدمت‏تان این را تحقیق بفرمایید که این کتاب چه طور چاپ شده و چه طور به دست مردم رسیده کتاب به نام اسرار مگوست حقیقتاً اسباب تأسف و خجالت است یک چنین کتابی در این مملکت به چاپ برسد و این را یک کسی برای من آورد و گفت که من این را لای کاغذها و کتب بچه‌ام که درس میخواند پیدا کرده‌ام و از من خواهش کرد که این را تحقیق بکنم چون آن روز که خدمت‏تان عرض کردم این کتاب پیدا نشد و حالا میدهم خدمت‏تان به عنوان یادگار و هم دستور بفرمایید که تحقیق بشود. در این بودجه از نظر بنده بحثم تمام میشود و تکلیف بودجه هم از نظر مجلس معلوم است اما این تذکرات آخری خودم را عرض کنم که وظیفه ما این است که در محیط بدون غرض آنچه که به نظرمان می‏رسد بگوییم انتقاد بکنیم و حرف بزنیم و فکر کنیم که ما و دولت یکی هستیم دولت فکر نکند که ما با دولت فرم داریم اگر دولت میآید اینجا بداند این آقایان که اینجا هستند این آقای ارسلان خلعتبری که واقعاً در اکثر امور وارد هستند میبینم که مطالعه میکنند آن آقای دکتر شاهکار آن آقای سراج حجازی این را دولت بیاید بگوید که ما از این افراد میخواهیم استفاده بکنیم نه اینکه بگوییم که ما در اینجا آنچه میگوییم صحیح میگوئیم و آنچه شما میگویید اینطور نیست ولی انتظار داریم که دولت به این تذکرات توجه بکند و شاید موافقیت بیشتری درراه انجام خدمت به شاهنشاه و به مردم این مملکت برایش پیدا بشود ضمناً در مورد انتقاداتی که شد پیشنهاداتی هست که تقدیم میکنم تا در موقع طرحش مورد بحث و توجه قرار بگیرد. (احسنت- احسنت)

رئیس – چون چند روز بیشتر به آخر سال نمانده و برطبق اییننامه به استثنای روزهای دوشنبه و جمعه باید جلسه داشته باشیم برای بودجه فردا چون دوشنبه است آقایان موافقت بفرمایند فردا شب جلسه تشکیل بشود برای دنباله کار بودجه بنابراین جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده فردا شب ساعت ۵/۷ بعدازظهر.

(مجلس نه ساعت و نیم بعدازظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی - رضا حکمت