مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۹ دی ۱۳۰۶ نشست ۱۹۱
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری ششم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری ششم |
مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره۶
جلسه: ۱۹۱
صورت مشروح مجلس سه شنبه ۱۹ دی ماه ۱۳۰۶ مطابق ۱۶ رجب المرجب ۱۳۴۶
فهرست مندرجات:
۱-تقدیم طرح قانونی راجع به پوشاندن روی نهرهای استراباد از طرف آقای معتضداسترآبادی و تقاضای یک فوریت آن
۲- شور اول نسبت به خبر کمیسیون قوانین مالیه راجع به تاکس بندری و ختم آن
۳- مذاکره نسبت به خبر کمیسیون بودجه راجع به راجع به اضافه حقوق متخصص بانک ملی و تصویب آن
۴- تصویب مرخصی آقایان ذوالقدر – قوام – میراسدالله خان
۵- قانون هشت هزار تومان اعتبار اضافی جهت حقوق متخصص بانک ملی
مجلس دوساعت قبل از ظهر به ریاست آقای پیرنیا تشکیل گردید صورت مجلس یوم یک شنبه ۱۷ دی ماه قرائت شد
رئیس – آقای آقا سید یعقوب –
اینجا در صورت جلسه که خوانده شد اسم غائبین خوانده نشد
نگهبان منشی – حالا آوردند
آقا سید یعقوب – پس بخوانند نخواندند خواستم تذکر بدهم
رئیس – چون دیر رسیده است در جلسهٔ دیگر قرائت میشود رئیس صورت مجلس اعتراضی ندارد؟
گفته شد خیر
جمعی از نمایندگان دستور
رئیس – وارد دستور شویم؟
گفته شد بلی
رئیس – دستور: اول لایحهٔ حق به ندریست بعد لایحهٔ بانک داخلی آقای میرزا عبدالحسین کرمانی پیشنهاد کردهاند که بودجهٔ مملکتی مطرح شود بفرمایید
میرزا عبدالحسین – بنده تعجب میکنم با آن حرارت فوق العادهای که آقایان نمایندگان نسبت به بودجهٔ مملکتی داشتند که حتی یک روز بر جلسات مجلس افزودند بلکه بعضی پیشنهاد کردند که دوروز اختصاص داده شود به بودجهٔ مملکتی حالا به کلی ساکت و خاموش شدهاند و هیچ اسمی از بودجهٔ مملکتی نیست دوماه هم بیشتر به آخر سال نمانده است فرداست که وزیر محترم مالیه دو دوازدهم دیگر خواهند آورد برای آن که ادارات معطل نمانند این است که من پیشنهاد کردم که بودجهٔ مملکتی که اصولا ما موظف هستیم به نظارت دخل و خرج مملکتی مطرح شود این است که از آقایان تقاضا میکنم موافقت بفرمایند جزء دستور شود
رئیس – آقای حاج آقا رضا رفیع
رفیع- بنده هم موافقم با آقا که اغلب آقایان برای مطرح کردن بودجهٔ مملکتی مصرند و علاقه دارند و به همین ملاحظه هم یک روز علاوه کردند ولی اتفاقا ما یک کارهای مهمی پیدا میکنیم که اگر آن کارها را نگذرانیم بالاخره یک محل صالحی نیست که آن کارها را بگذراند بارها در بندر معطل میماند برای گمرک اینها مطالبی است که بالاخره باید بگذرد ما بودجهٔ مملکتی را بخواهیم مطرح کنیم دو جلسه و سه جلسه وپنج جلسه که تمام نمیشود ده جلسه یک ماه دوماه بالاخره وقت لازم دارد و طول میکشد و این مسائل معطل میماند آقا با ما موافقت بفرمایند در ظرف چند دقیقه این را بگذرانیم بعد داخل آن مطلب شویم
میرزا عبدالحسین – بسیار خوب
رئیس – پس گرفتید
آقا میرزا عبدالحسین – بلی
رئیس – آقای استرآبادی
استرابادی – یکی از اصول مسامه که تمام عقلای عالم متفقند این است که حیات وزندگانی بشر بسته به آب است ومن الماء کل شی حی شهر استراباد که تقریبا بیست و پنج هزار جمعیت دارد آب مشروبش منحصر است به رودخانهای که خواجه مظفر مرحوم وقف کرده و آن آب از جبال جنوبی حرکت میکند میآید نزدیک شهر سه فرسخی از جمله از زیارت خاصه رود که یکی از دهات خالصه است عبور میکند بدبختانه تمام کثافات این ده که زیارت خاصه رود باشد داخل این آب میشود و این آب میآید به شهر استراباد و از تمام خانههای شهر استراباد عبور میکند وحقیقتا مکثف رسمی تمام اهالی شهر استراباد این آب است و از این جهت میتوانم عرض کنم چهار خمس اهالی شهر استر اباد مبتلا به امراض مسریه و گرفتار انواع و اقسام امراض هستند آقای رئیس کل صحیه که محل اطمینان همهٔ آقایان نمایندگان هستند و حقیقتا یک خدمات بزرگی کردهاند با آقای دکتر سنگ درین مسافرت اخیر به استراباد شان یک مشاهداتی کردهاند استدعا میکنم اجازه بفرمایید که این شرحی که رئیس صحیه به بنده نوشته انم بخوانم خطاب به بنده است درین وقت که از مازندران و استر ابادی مراجعت مینماید لازم است مختصری از مشاهدات خود را در قسمت
رئیس – راجع به دستور است
استر ابادی – بلی چون یک طرح قانونی است راجع به آب استر اباد که پنجاه و دونفر از آقایان امضاء کردهاند میخواهم تقاضا کنم که امروز مطرح شود در قسمت امور صحی اهالی استر اباد برای مزید آگاهی خاطر محترم عرض و اظهار نماید مرض مالاریا و سایر امراض و انواع امراض تناسلی طوری شایع است که چنانچه قویا اقدام به جلوگیری آن نشود در آتیهٔ نزدیکی عمومیت پیدا کرده سکنه را از بین برده و نسل آتیه را دچار زحمت خواهد نمود به عقیدهٔ ارادتمند اول ووسیلهٔ علاج و جلوگیری از سرایت پوشاندن روی تمام مجاری آبیست تا آخر اینجا یک طرحی از طرف پنجاه و دونفر از آقایان نمایندگان که حقیقتا منت به بنده و تمام اهالی استر اباد گذاشتهاند برای حفظ حیات بیست وپنج هزار نفر جمعیت و نسل آتیهٔ آنها تقدیم کردهاند که یک مبلغی که تقریبا در حدود بیست وپنج هزار تومان است برای پوشانیدن روی نهرهای استراباد تخصیص داده شود چون جنبهی مالی داشت بعضی آقایان همچو صلاح دیدند که با آقای وزیر مالیه هم مذاکره شود بنده با آقای وزیر مالیه هم مذاکره کردم یک هفته هم همین طرح قانونی خدمت آقای وزیر مالیه بود وایشان هم موافقت کردند منتهی بنده از اضافات هزار و سیصد وپنج در نظر گرفته بودم ایاشن ازاین قسمت گفتند نمیتوانیم ولی از محلهای دیگر اقای وزیر مالیه تعهد کردند که این وجه را بپردازند خواستم استدعا کنم از نمایندگان محترم به نام حفظ بیست وپنج هزار نفر جمعیت و نسل آتیهٔ آنها چون در لایحه تقاضا ی یک فوریت شده امروز مطرح بفرمایند وفوریتش را تصویب کنند البته باز به کمیسیون میرود و کمیسیون هم نظریات خودش را خواهد کرد تا بعد که از کمیسیون بیاید انشاءالله به همت آقایان بلکه اهالی استر اباد ازین بلای عمومی که مبتلی هستند آسوده بشوند این است که طرح را تقدیم میکنم
رئیس – آقای حاج آقا رضا
حاج آقا رضا رفیع – مستلهٔ حفط الصحه یک مسئلهای است که همهٔ آقایان در ولایات آن طوری که باید مبتلا باشند هستند و یک مخارج زیادی دارد مدتهاست که اهالی استر آباد بحمدالله به خوشی گذراندهاند بعد هم می گذرانند ما هم موافقیم که روی تمام رودخانهها در تمام شهرها پوشیده شود حتی در شهر تهران هم ولی بنده میخواستم خدمت آقا عرض کنم که این لیحه بندری مسئله مهمی است که ماهها است معطل است ودولت تکلیف خودش را نمی داند ودولت برهمه کارهای خودش مقدم داشت آورد مجلس و این را پیشنهاد کرد که بگذرد موافقت بفرمایید که این طرح بماند انشاءالله در وقتی که بودجهٔ مملکتی مطرح است قبل از آن میآییم با آقا موافقت میکنیم بعد داخل بودجه میشویم
رئیس – آقای استر آبادی
استر آبادی – عرض کنم که چون فقط تقاضای یک فوریت شده گمان نمیکنم سه چهار دقیقه بیشتر طول بکشد و همین قدر لازم است که فوریتش تصویب شود و به کمیسیون برود اگر بیشتر طول میکشید بنده موافقت میکردم ولی چون سه چهار دقیقه است اهمیت ندارد
رئیس – آقایانی که پیشنهاد آقای استر ابادی را تصویب میکنند قیام فرمایند
جمعی برخاستند
رئیس – تصویب نشد پیشنهاد آقای کازرونی این طور خوانده شد بنده پیشنهاد میکنم راپرت راجع به طرح معافیت اهالی میناب در اول مرتبه مطرح شود
کازرونی – راپرت راجع به طرح قانونی در باب معافیت اهالی میناب تقریبا در دوماه و نیم قبل طبع و نشر شده است لیکن نظر به این که با دولت مذاکره وجلب
نظرش نشده بود دو مرتبه تجدید نظر شد وطول کشید در یکی دو جلسه پیش بنده استدعا کردم که جزو دستور شود آقایان اظهار کردند که چون یک لایحهٔ مهمی جزو دستور است باشد برای بعد حالا عرض میکنم که چون یک ماده بیشتر نیست و محققا بعد از آن که مطرح شد باید برگردد به کمیسیون بودجه آقایان خوبست موافقت بفرمایند در این موقع سال مطرح بشود و برود به کمیسیون بودجه استدعا میکنم مخالفتی در این باب نشود
رئیس – آقای روحی
روحی – نمایندهٔ محترم مسبوق هستند حالا که دولت احتیاج دارد به این لایحه که راجع به قسمت بندر است جزء دستور باشد و همین طور چند فقره پیشنهاد شد و دستهٔ موافقین دولت موافقت نکردند جنابعالی موافقت کنید که این لایحه بگذرد بعد بنده هم با شما موافقت میکنم
رئیس – آقایانی که با پیشنهاد آقای کازرونی موافقند قیام فرمایند
چند نفری برخاستند
رئیس – تصویب نشد لایحهٔ بندری مطرح است مذاکرات راجع به کلیاتست آقای رفیع
رفیع – موافقم
رئیس – آقای روحی
خطیبی – آقا بفرمایید قرائت کنند
رئیس – طبع شده است آقا
روحی – بنده در اصل لایحه به طور کلی مخالفتی ندارم ولی استفاده میکنم از موقع و چون آقای کفیل محترم وزارت خارجه هم تشریف دارند لازمست بعضی عرایض برای استحضار خاطرشان که واقعا بدانند در امور این مملکت ما هم به یک مسائلی اهمیت میدهیم عرض بکنم اولین روزی است که بنده در مجلس میشنوم که اسمی از زندگی ساحلی و بندری اینجا برده میشود خیلی تعجب میکنم با این همه بودجههایی که برای این مملکت میآورند می گذرانند اعم از این که اینها محل احتیاج مملکت هست یا نیست یک قلم برای خریدن یک کشتی و ساختن یک بندرگاه ما در تمام این ادوار پارلمانی و مجلسیمان در بودجه ندیدیم و حقیقتا از برای یک مملکت که ازچندین طرف به دریا استیلا دار و زندگی بحری را در آتیه میخواهد به حد کمال داشته باشد خیلی باعث تأسف است که تا این تاریخ به نام زندگانی ساحلی و دریایی یک رقم ذکر نشده است ومن به نوبهٔ خودم حقیقتا از این قضیه متأسفم و باید دولت متوجه باشد که ما حق داریم زندگانی بحرتان را توسعه بدهیم ما الان نصف دریای خزر را مالکیم ولی متأسفانه یک کشتی در آنجا نداریم و بالاخره ما هم باید یک روزی سیادت بحریمان چنانکه در قدیم الایام در مرحلهٔ اول قرار گرفته بوده است ما هم نمیگوییم مثل دول دیگر باشد اما اقلا دارای زندگانی بحری باشیم یکی دیگر عرض بنده که این مورد از آن مسائل است که خیلی لازم می دانم توجه آقای کفیل محترم وزارت خارجه را به آن جلب کنم مسئلهٔ معاملهٔ متقابله با اتباع خارجه است و البته یک قسمتی را درین موقع بنده میتوانم عرض کنم ایران از این حیث خیلی غفلت میکند و مخصوصا بنده مسئول وزارت خارجه را می دانم که چرا تا این پایه غفلت را روا داشتهاند یک نفر تبعهٔ ایران که در هر نقطهای خارج بخواهد زندگی کند بعد از هزار جور قید وشرط و الزاماتی که باید به پلیس بدهد و مراقبتهایی که بشود سالی یک مبلغی به عنوان حق اقامت از او میگیرند در صورتی که مملکت ما چهار دروازه اش باز است هر کس میخواهد می آید تجارت میکند کسب میکند هر کاری دلش میخواهد میکند و میرود و میآید ابدا به او توجهی نمیشود خیلی باعث تأسف است ما هم باید یک روزی در مقابل دنیا معاملهٔ متقابله را عمل کنیم ما هم باید تذکره را همان طور پانزده روزه
همیشه امضاء بکنیم و ملزم بکنیم هر کس که آمد سرپانزده روز از سرحدما خارج شود ما هم باید اجازه ندهیم هر کس بی بند و قیدی تجارت بکند اینجا و سرمایهٔ مملکت ما را بردارد ببرد بی این که یک قران به مملکت ما و بیت المال ما حق بدهد یک نفر تبعهٔ ایران را شما ببینید امروز در لندن در برلن حتی در اسلامبول هر جای دنیا بخواهد اقامت کند یک مبلغی در سال از و حق میگیرند یک تاجر ایرانی که بخواهد یک جایی تجارتخانه باز کند هزار نوع باید الزامات بدهد و تعهدات بکند مقررات را تعهد بکند ولی درین مملکت هر کس میآید تجارت بکند مغازه باز کند هیچ کس به فکر نیست حتی مراقبتهای پلیس هم در باره او به عمل نمیآید و این برای مملکت ما یک چیز باعث تأسف و بلکه خجلت آور است من تقاضا میکنم که اگر این مسئله را میتوانید خودشان در این مورد اقدام کنند بکنند اگر نمیتوانند یک لایحهای باید تهیه کنند بیاورند ما هم بالاخره باید بنام معاملهٔ متقابله به حکم آن که استقلال داریم ملیت داریم مملکت داریم با اتباع سایر ممالک دنیا بالتساوی رفتار کنیم باید همان حقوقی که از تبعهٔ ممکلت ما در خارج میگیرند ما هم از آنها در اینجا بگیریم این غفلت از چه جهت است من تا به حال هم عرض کردهام تقاضا میکنم توجه بکنند و نسبت به اتباع خارجی هم که در این مملکت هستند همان قیوداتی که در خارجه برای اتباع این مملکت هست مقرر بدارند و راضی نشوند حقیقتا یک لطمهای به مملکت و ملت ما وارد بیاید دیگر هم عرضی ندارم با اصل لایحه هم موافقم
مدرس – لایحه را بخوانند بفهمیم
کفیل وزارت خارجه – عرض کنم راجع به خریدن کشتی دولت یک نظریاتی دارد و در بودجهٔ هزار و سیصد وهفت ما هم یک اعبتاراتی پیش بینی شده است و به مجلس شورای ملی پیشنهاد خواهد شد ودر باب معاملهٔ متقابله نسبت به یک قسمتهایی مثلا نسبت به تذکره حالاهم معاملهٔ متقابله میشود در باب قسمتهای دیگر هم یک کمیسیونهایی هم تشکیل شده است و یک مطالعاتی میشود و البته نتیجهٔ مطالعات به عرض مجلس خواهد رسید
رئیس – آقای آقا سید یعقوب
آقا سید یعقوب – موافقم
رئیس – آقای کازرونی – بنده اصول موافقم که دولت در تمام بنادر مهمه یک پرتهایی تأسیس بکند یعنی موجبات تسهیل پیاده کردن اموال و باز کردن اموال را فراهم بکند و در مقابلش هم با تناسب مخارجی که کرده است یک حقوقی از مال التجارهها بگیرد و این مسئله یکی از امور فوق العاده مهم است و یک اثرات فوق العاده مهمی هم در امور تجارتی دارد در این مسئله هیچ شک و شبهه نیست لکن آنچه من اطلاع دارم در ایران سوای پرت انزلی پرتی بنده سراغ ندارم که دولت در آنجا به واسطهٔ مخارج و به واسطهٔ مؤسساتی که شده باشد حق احذ وجهی داشته باشد لکن عبارت طوری اینجا نوشته شده که ممکن است بعد از این در تمام بنادر اعم از این که تأسیساتی که واقعا منظور نظر آقایان است شده باشد یا نشده باشد همین حقوق را بگیرند مثلا تأسیساتی شده باشد ممکن است یک پانصد تومان خرج کرده یک مقداری خاک و سنگ جمع کرده جلو گمرک مثل این که در بوشهرو بعضی نقاط دیگر هست به همین دستاویز که چون ما تهیه موجبات تسهیل کردهایم همین را مدرک و مستند قرار بدهند و این حقوق را بگیرند و این هم جزء مالیات عمومی مملکت بشود بدون این که فکر این باشند که اسباب تسهیل پیاده کردن اموال را فراهم کنند مقصود از تسهیل این است که جلو دریا را طوری خالی بکنند که کشتیهای بارکش بتوانند بیایند و صل شوند به فرودگاه اموال و این فقط در انزلی هست و بس مثلا بوشهر ما یکی از بنادر مهمهٔ خلیج فارس است کشتیهایش در سه فرسخی و دو فرسخی و یک فرسخی میایستند نمیتوانند نزدیک
بیایند چرا؟ در بین راه یک کوه یک تل کوچکی توی دریا هست که اگر آن را تسویه بکنند بردارند با صد هزار تومان ممکن است دولت در سالی دویست هزار تومان فایده ببرد در صورتی که سالی هشتصد هزار تومان هم فایده عاید مردم بشود لکن بنده اطمینان دارم اگر لایحه به همین حالی که هست بگذرد آنجا درست نیم شود همین پولی هم که نوشته شده خواهند گرفت بنده چیزی را که استدعا دارم این است که مخبر محترم به من بگویند کجا پرت هست که استحقاق گرفتن این پول را دارد و بعد از این بنده هم موافقم در تمام بنادر بک مؤسساتی بشود و با تناسب مخارج پولهایی هم گرفته بشود اما به طور عموم و اطلاق این لایحه را بگذرانیم شما بدانید این هم یک مالیات فوق العاده بزرگی است که در تحت این عنوان از مردم گرفته خواهد شد
فهیمی مخبر – فرمایشات آقای کازرونی تقریبا راجع به مادهٔ اول بود ماده اول تصریح کرده است در بنادر و لنگر کاههایی که برای تسهیل کشتی رانی تهیه موجبات امنیت جهازات و تسریع بارگیری و پیاده کردن اجناس و مسافرین تأسیساتی شده باشد بنابراین یک گوشهٔ رودخانه یا دریا را یک قدری صاف کردن مشمول این قانون نمیشود بخصوص در ماده آخر که ملاحظه بفرمایید که کشتیهای چهار تنی دوازده خرواری را معاف کرده است رودخانههای بزرگ حتی اسکلههای کوچکی که میبندند آنها کلیه مستثنی خواهد بود و این قانون همان طور که فرمود شامل میشود پرتهایی را که با یک اصول علمی تأسیسات کاملی در آن شده باشد مثل بندر فعلی پهلوی و فعلا هم به غیر از بندر پهلوی ما پرت دیگری ساخته نداریم که از آنها حقی گرفته شود و این که فرمودند این مالیات میشود این را هم باید بدانند که بنادری را که دولت در دریا میسازد هیچ وقت برای استفاده نقدی نمیسازد برای استفادهٔ تجارتیست چنانکه در این قانون ملاحظه میفرمایید حد اعلای تاکس را طوری قرار دادهاند که برای مخارج نگاهداری و مرمت و پاک کردن دهنهٔ دریا و غیره کفایت میکند و اگر دولت میخواست از این راه استفادهٔ مالیاتی بکند یک تاکس زیادتری میگذاشتند که علاوه بر مخارج و مصارف یک عوائدی هم به خزانه بدهد ولی این قبیل تأسیسات برای استفاده تجارتیست برای این که کشتیها به سهولت بتوانند وارد وخارج بشوند و دولت همیشه در مواقع انقلاب دریا و کولاک و غیره مواظب باشد که فولا دهنه را که از ماسه و شن پر میشود پاک بکند و حاضر بکند که برای عبور و مرور کشتیهای تجارتی مانع و عایقی نباشد و عجالتا هم غیر از پرت انزلی پرت دیگری مطابق این شرایط ساخته نیست که از آنها تاکس گرفته شود
آقا سید یعقوب – مذاکرات کافی است
رئیس – کافیست؟
بعضی از نمایندگان – کافی است
بامداد – مخالفم
رئیس – بفرمایید
بامداد – عرض کنم که این یک مسئله مهمی است که بنده تصور میکنم بالنتیجه تحمیلی نسبت به بودجه خواهد شد بنده یک عرایضی دارم که درین باب میخواهم عرض کنم که هیئت دولت نیستند آقای مخبر لابد دراین باب اطلاعات دارند و مذاکره کردهاند توضیح بدهند که ما بدانیم ازین راه تحمیلی بر بودجه مملکت ما برای مخارج نشود آن وقت بنده هم موافق میشوم و رأی میدهم این است که اگر آقایان اجازه بدهند بنده استجاره میکنم عرایضم را بکنم والا در مادهٔ اول عرض میکنم
رئیس – آقای آقا سید یعقوب
آقا سید یعقوب – توجه آقای بامداد را به لایحه جلب میکنم مخصوصا در کمیسیون بودجه تشریف داشتند این لایحه لایحهٔ خرج نیست لایحهٔ دخل است اگر خدا بخواهد مسئلهٔ خرجش در آن لایحهٔ بودجه وقتی که
بودجه پرت را آوردند اینجا باید صحبت کرد فعلا آنچه که بنده ملاحظه میکنم لایحهٔ دخل است و یک مسائلی که جزئی است ما نباید پافشاری کنیم که این لایحه را معطل کنیم پرت انزلی
(پهلوی) را هم که بدستمان آمده است باید اداره کنیم
رئیس – آقای بامداد
بامداد – بنده عرضی ندارم اجازه میخواهم که در مادهٔ اول عرضم را بکنم
رئیس – آقایانی که مذاکرات را کافی می دانند قیام فرمایند
اکثر نمایندگان برخاستند
رئیس – تصویب شد رأی گرفته میشود به شور در مواد آقایان موافقین قیام فرمایند
جمع کثیری برخاستند
رئیس – تصویب شد تکلیف این که یک شورا است یا دو شورا است باید معین شود
بعضی از نمایندگان – دو شوریست
رئیس – بلی دو شوریست مخالفی که ندارد گفته شد خیر
رئیس – ماده اول قرائت میشود
این طور خوانده شد
ماده اول – در بنادر و لنگرگاههایی که برای تسهیل کشتی رانی و تهیه موجبات امنیت جهازات و تسریع بار گیری و پیاده کردن اجناس ومسافرین تأسیساتی شده باشد یا بشود برای هر یک صد من اجناس که بارگیری یا از کشتی خارج میشود تاکسی که حد اعلای آن از سه قران تجاوز ننماید به عنوان عوارض بندری مأخوذ خواهد گردید
رئیس – آقای کازرونی
کازرونی – هر چند توضیحاتی را که آقای مخبر محترم دادند تا اندازهای اطمینان بخش بود لکن نظر به این که بنده نظر به سوابق و سوء استفادههایی که از قوانین موضوعه شده میکنم لازم می دانم که درین موضوع بیشتر صحبت بدارم بنده در ینجا بر خلاف نظریه حضرت آقای آقا سید یعقوب که فرمودند چندان مهم نیست عرض میکنم یکی ازقوانین فوق العاده مهم است که باید با نهایت دقت تدوین شود چون این یک قسمتش مربوط به کشتیهای خارجی است و همچنین راجع است به ایاب و ذهاب مال التجاره این طور که تصور میفرمایید یک قانون سهل و سادهای نیست و خیلی باید درش دقت شود در اینجا اگر چنانچه باز تکرار میکنم عرایض خودم را به اطلاق عبارت ما بخواهیم نظر کنیم میگوید در بنادری که تأسیساتی هست اما چه تأسیساتی هست تأسیسات نظیر پرت انزلی در تمام ایران یک جایی یک محلی که از روی علم یک تأسیساتی شده منحصرا پرت انزلی است لاغیر اما در سایر بنادر آمدهاند یک پرتهایی تأسیس کردهاند یک مخارج مختصری کردهاند برای تسهیل ایاب و ذهاب کشتیها اما چه کشتیهایی؟ کشتیهای باری اطمینانی که آقای مخبر محترم دادند و استدعا میکنم که توجهی بفرمایند این است که آنجا ما استثنائی کردهایم که مقدار چهار تن بارگیری کشتی باری مستثنی است در صورتی که چهار تن که تقریبا هزار ودویست و سیصد من است یکی از این کرجیهای بار کش ممکن است حمل بکند کشتی که میرود و بارهای ده هزار تنی را کم کم میتواند از کشتیهای بزرگ پیاده کند شما از برای بارگیریش در نظر گرفتهاید چهار تن است شاید پنج تن شده شاید شش تن شد شاید ده تن شد همین کشتی بادی کوچک که بار از کشتی بزرگ پیاده کرده شما چهار تن برایش قائل شدهاید آن وقت هم چه اسباب زحمتی ایجاد خواهد شد اصل مقصود را باید در این جا گنجاند که آن مؤسساتی که تسهیل بکند که کشتیهای بخاری بتوانند به لنگر گاه داخل بشوند آنها باید این مبلغ را بدهند اصلا مقصود این است
سوای این که مقصودی نیست کشتیهای بادی اعم از این که چهار تن بارگیری داشته باشد یا بیشتر یا کمتر که جاری و معمول بوده بیایند نزدیک بندرگاه اینها را که نباید چیزی ازشان گرفت اگر تأسیساتی نشده باشد هم عرض کردم شامل تمام بنادر ایران میشود از جمله مثلا در بندر عباس یک پولی بالغ بر سی وشش هزار تومان متعلق به خود تجار بوده با گمرک یک سازشی کردند یعنی متعلق به بلدیه بوده از محل خیرات و مبرات که مردم داده بودند یک بند وبستی کردند با گمرک که تأسیس یک پرتی بکنند که کشتیها وجهازات بتوانند نزدیک بیایند واز مال التجارهها یک مبلغی بگیرد عایدی آن به بلدیه داده شود آمده است یک چهار پنج هزار تومانی در مقابل آن سی وشش هزار تومان خرج کردهاند و الان آن پول را دارند از تجار میگیرند و آن تجار فریاد میکنند که این مؤسسات شما مفید به حال ما که نیست هیچ حتی کشتی بادی هم نزدیک آنها نمیتواند برسد میگویند مؤسسات کردهایم کسی هم به فریاد آنها رسیدگی نمیکند عرض بنده این است که مثل سایر قوانین از قبیل تحدید تریاک و قانون روده و سایر قوانین که آن جنبهٔ فنی و صلاحش از نظر دور شد و جنبهٔ مالیش منظور شد این قانون هم آن طور نشود
رئیس – آقای یاسائی
یاسائی – فرمایشاتی که آقای کازرونی فرمودند تقریبا تکرار فرمایشاتی بود که قبلا اظهار کردند و آقای مخبر محترم هم جواب دادند بالاخره ما اگر بخواهیم به اسم بندر پهلوی قانون بنویسیم تصدیق بفرمایید که خوب نیست یک قانونی فقط برای بندر پهلوی بنویسیم درین قانون مخصوصا تصریح شده است که اگر دولت در بنادر مؤسساتی داشت مخارجی کرده بود موجبات تسهیل حمل و نقل بارها کشتیها را فراهم کرده بود از هر یک صد من سه قران بگیرد البته اگر یک جایی مؤسساتی کرده بودند خواهند گرفت اگر نبود نمیگیرند ممکن است برای توضیح مطلب و اطمینان خاطر مشا یک پیشنهادی بکنند که هرجا دولت مؤسساتی ندار حق ندارد بگیرد مفاد مادهٔ اول این است اما این که فرمودید کشتیهایی که چهار تن بارگیری بیشتر دارد صدمن سه قران زیادتر ازش گرفته می شده بنده دین قسمت این قدرها تفاوتی نمیبینم بنده عقیدهام این است که کلیه کشتیهایی که بار وارد میکنند به بندر باید صد من سه قران برای اجرت عملی که دولت در آن بندر کرده است و موجبات تسهیل فرود آوردن بار را درست کرده است بدهند میخواهد چهار تن بار باشد میخواهد صدتن بارگیریش باشد حالا البته تصدیق میفرمایید که ممکن است یک کشتیهای کوچکی را یک اشخاص بی بضاعتی و کم بضاعتی داشته باشند و خواستهاند یک ارفاقی به آنها شده باشد و الا در اصل مطلب تفاوت و تمایزی نمیشود قائل شد و نظریاتی هم اگر دارید پیشنهاد کنید کمیسیون هم البته مطالعه میکند چون شور اول است
رئیس – آقای مدرس
مدرس – در مادهٔ دوم عرض درام
رئیس – آقای ضیاء
ضیاء – در قسمت مادهٔ اول یک مذاکراتی آقای کازرونی فرمودند و یک جوابهایی هم داده شد اما چون شور اول است و ممکن است یک پیشنهادهایی داد پیشنهادی هم بنده خواهم داد اما چون در مادهٔ اول در کلیات میشود صحبت کرد بنده راجع به یک قسمت از مادهٔ دوم که موضوع معافیت کشتیهای جنگی خارجه است به طور کلی عرض کنم که این معافیت تقریبا فوق العاده است و شامل مواقعی خواهد بود که به طور فوق العاده قانون تصویب خواهد کرد و یا قانونی وضع شود والا جهتی ندارد جهازات جنگی دول خارجه و ممالک خارجه حق ورود در آبهای ایران داشته باشد همین طوری که هیچ حقی برای آنها نیست که وارد شوند و ورود آنها فرع بر یک قانون فوق العاده ایست که باید از تصویب
مجلس شورای ملی بگذرد همین طور هم معافیت آن کشتیها در ضمن یکی از موادی است که درج خواهد شد که اجازهٔ ورود بدهد این است که به همین عنوانی که مادهٔ اول است و ممکن است در مادهٔ اول در کلیات صحبت کرد بنده این قسمت را تذکر دادم که فقط کشتیهای جنگی دولت ایران و کشتیهای کوچک بادی و کشتیهای صحیه معاف بانشد
فهیمی مخبر – درماده دوم است
رئیس – آقای آقا سید یعقوب موافقید؟
آقا سید یعقوب – بلی اولا آقای ضیاء فرمودند که شور در مادهٔ اول است و میشود در کلیات مذاکره کرد این مسئله که ایشان فرمودند در مادهٔ اول که نیست به علت این که مادهٔ اول همانست که آقای یاسائی اظهار کردند در واقع دولت یک خرج ویک تأسیساتی میکند که بار کشتیهای حمل و نقل و مسافرین به سهولت بتوانند پیاده شوند کسی که در دریا سوار شده باشد میداند که اهمیت لنگر گاهها چقدر است و چقدر اهمیت متوجه به آن هست در یک سفری بنده رفته بودم در باد کوبه چون در آنجا پرت بود پیاده شدیم ولی در پهلوی چون پرت نبود به هزار وحشت و اضطراب که همه مان میگفتیم که اگر ترتیبی بود اینجا که امنیت داشت حاضر بودیم نفری ده تومان بدهیم که این وحشت و اضطراب را نداشته باشیم پس تأسیس پرت و لنگرگاهها مسلما کار خوبیست و خیلی تأسیس بسیار نافعیست و مسلم در ازاء هر تأسیسی باید حقی گرفته شود اما در آن مسئله که فرمودید گویا عبارت ماده خدمتتان نیست که اجازهٔ ورود به همان معنی میشود که حضرت مستطاب عالی در نظر دارید که اگر قانون در یک جایی اجازه بدهد مطابق قانون و از نقطه نظر قانون مقصود بوده است نه این که ما اجازه بدهیم که کشتیهای جنگی وارد سرحدات ما بشود برای ما مرگ بهتر از این است که یک همچو اجازهای قائل بشویم اما در مواردی که قانون اجازه بدهد وارد بشوند معاف هستند
رئیس – آقای احتشام زاده
احتشام زاده – بنده کاملا موافق هستم که برای اصلاح بندر گاهها یک عوارضی وضع شود که موجبات تسهیل وزود مال التجاره و امنیت جهازات تأمین شود ولی از نقطه نظر این که مسئله تعدیل واردات و صادرات یکی از مسائل خیلی مهم است و همیشه بایستی نمایندگان محترم مسئله تعدیل واردات و صادرات را مورد توجه خاص قرار بدهند و معتقدم که همیشه بایستی برای صادرات مملکتی یک تسهیلات و معافیتهای فوق العاده قائل بشویم تسهیل بکنیم صادرات را که با تسهیل وسائل صادرات بتوانیم واردات و صادرات خودمان را تعدیل کنیم بنده با آن قسمتی که در این خبر نوشته شده است که از هریک صدمن اجناس که بارگیری شود یعنی اجناس که از ایران خارج شود مالیات بردارد مخالف هستم و معتقد هستم برای تسهیل صادرات مملکتی همیشه بایستی از هر گونه عوارض معاف بشود ودر اینجا هم صادرات باید معاف باشد
رئیس – پیشنهادها قرائت میشود
فهیمی – اجازه میفرمایید برای آن که فرمایشات آقای احتشام زاده بلا جواب نماند لازم است عرض کنم اینجا موضوع مقایسهٔ صادرات و واردات در بین نیست کشتی که بار را حمل میکند باید یک حقی بدهد برای یک عملیاتی که از طرف دولت شده است که سهل بتواند وارد یا خارج شود اگر مساعدت با اتباع داخله بخواهیم بکنیم باید برعکس واردات را معاف کنیم چرا؟ برای این که واردات میآید در مملکت و صادرات با کشتی خارج میشود و این کمکی به صادرات نیست کمکی است که به کشتی خواهد شد مثلا چهار پادار را بگوییم اگر مال التجاره صادر ببرد کرایه نگیرد ولی اگر وارد میکرد کرایه بگیرد این ربطی به صادرات و واردات ندارد این راجع به محمول است ویکی هم فرمایش آقای کازرونی
اینجا اشتباه نفرمایید اسکله یا پرت دوتا است این که در وساحل جنوب بعضی جاها ملاحظه میفرمایید اشخاص یک جاهایی درست کردهاند و کشتی یا کرجی میآید آنجا میایستد غیر از پرت است پرت را که دولت میسازد در دریا برای این که آب جمع بشود و متفرق نباشد و کشتیها به سهولت بتوانند وارد بشوند و همیشه مراقب پاک کردن آن باشد غیر از این است که اسکله نامیده میشود در بندر پهلوی هم اسکلههایی هست به اسم اشخاص برای این که کشتیها بیایند بایستند بارشان را بگیرند ولی هیچ عملیات علمی ندارند و در حقیقت یک ملک شخصی است و با کمپانیهای مخصوص هم یک قرار دادهایی دارند که همه کشتیهای آنها بیاید پهلوی اسکلهٔ آنها بایستد و بار بگیرد این مربوط به پرتی که از طرف دولت تأسیس میشود نیست همانطوری که عرض کردم در حال فعلی ما هیچ پرت ساخته که تأسیساتی درش شده باشد غیر از بندر پهلوی نداریم که مشمول این قانون بشود
رئیس – آقای بامداد
بامداد – بنده چون این را لایحه خرج می دانم و از روی یک اطلاعات سابقه تصور میکنم یک تحمیلی بر بودجه خواهد شد به این جهت مخالفت دارم با آقای وزیر مالیه هم یک مختصر مذاکرهای کردم بعضی اصلاحات را وعده دادند عرض کنم که بندر پهلوی پیشتر این پرت را نداشت آن مرداب شن کشی نشده بود کشتیها دو فرسخ دو فرسخ و نیم دور میایستادند و آن وقت به توسط کرجی و کشتیهای کوچک میآورند خرواری دو تومان سه تومان آن وقت به تفاوت این کرجی بانهای انزلیچی میگرفتند روسها آمدند و با دولت مذاکره کردند که ما میآییم اینجا را درست میکنیم پرت میسازیم شن کشی میکنیم و یک حقی هم میگیریم با تجار هم مذاکره کردند آنها دیدند تفاوتی برای آنها نیست برای این که این پولی را که میدهند که مال التجاره شان را خردخرد میآورند حالا مال التجاره شان یک مرتبه میآید کنار وبرای آنها بهتر است قرار گذاشتند از هر پوتی شانزده شاهی بگیرند مثلا چهارده شاهی را خرجش کردند دو شاهی را هم به تدریج اضافه کردند برای مؤسسات خیریه خودشان پوتی شانزده شاهی که میشود خرواری چهارده قران ودوعباسی که خرواری هیچده پوت حساب کنید این را از روی حسابی که کردند که با کشتی که میآوریم برای شن کشی پرت که چون همیشه دریا کولاکی است دهانهٔ پرت پر میشود باید ما عملجاتمان مواظب باشند که شن کشی بشود دهانه صاف بشود که کشتیها معطل نمانند پوتی شانزده شاهی میگرفتند هر پنج من حالا آمدهایم ما کسر کردهایم چقدر؟ پازده قران و دو عباسی و خرواری سه قران میگیریم مطابق این لایحه وقتی که سه قران را نسبت بدهیم به جمع تقریبی چهارده قران و دو عباسی بنده از وزیر مالیه پرسیدم که حساب کردید چقدر عایدیتان میشود گفتند صدهزار تومان از روی خرواری سه قران عایدی داریم البته حسابی که سابق با دولت کردهاند و پوتی شانزده شاهی را دولت حاضر شده است از روی یک مأخذی بوده است که قرار گذاردهاند کتره که نبوده از روی یک مأخذی معین کردهاند که این قدر خرج اداری و این قدر عمله و این قدر خرج شن کش و مأخذ را پرکردهاند پس ما در حقیقت چهار صد هزار تومان یا سیصد و پنجاه هزار تومان کسر پیدا میکنیم که خمس تقریبی میشود این از کجا باید داده شود قطعا تحمیل بر بودجه میشود و هیچ جهت ندارد که ما بیاییم یک همچو مبلغی را بر بودجه تحمیل کنیم چرا؟ برای چه مطابق سابق ما نمیگیریم؟ چرا دولت آمده است و این تخفیف فاحش را داده؟ همانطور مطابق معاهدهای که ماداریم معاهدهٔ ۲۱ باید پرت را تحویل بدهند مع التشکر پرت را تحویل دادند یعنی خانه خودمان را دوباره گرفتیم بسیار خوب خیلی ممنونم همان قرار دادی
که آنها داده بودند از ماشن کشی میخواهند پاک شدند دهانه میخواهند آمد و شد کشتیها را پرداخت میخواهند پس بنابراین همین طوری که آنها میخواهند خرج دارد ما توی جیبمان از آنجا نریزیم اما از بودجهٔ بدبختمان که نمیتوانیم یک چیزی برای آنجا بدهیم این پول را ازکجا بدهیم؟ مملکتی که بعضی مالیاتها دارد که حقیقتا نباید اسم آنها را برد مملکت اسلامی که مالیات رسومات میگیرد آن وقت نباید اینجا چهار صد هزا رتومان پول مفت بدهد برای چه؟ این است که بنده عرض میکنم اگر شما جزء عهدنامه تان این طور قرار دادهاید که مالیات را هم این قدر تخفیف میدهیم برای شما بیایید یگویید آن وقت تازه من میپرسم برای چه این یک معاملهٔ اقتصادی است اگر قرار ندادهاید برای چه این حاتم بخشی را میکنید این تفاوت پیش پا افتاده است وانگهی شما که میخواستید این کار را بکنید میخواستید اصلا بگویید از واردات این قدر میگیریم و صادرات را به کلی معاف میکنیم بنده به این ترتیب مخالفم به جهت این که هر قدر صادرات ما ارزان شود بهتر است این اصل مسلم است میخواستید بر واردات بیفزاید جهازات خالی هم از روی این لایحه معاف میشود در صورتی که جهازات خالی زیاد نمیآید اینجا که این قدر باری نیست مال التجارهٔ آن طرف زیادتر است از کرسنوسکی و باد کوبه و اینها میآید از همان سواحل میآید که بار ببرد و همان زحمتی که جهاز پردارد جهاز خالی هم دارد منتها کمتر خوب چه جهت دارد که ما از جهاز خالی نگیریم؟ این یکی از چیزهایی است که در این لایحه هست حاصل بنده عرض میکنم که در اینلایحه یک حاتم بخشی شده است که بودجهٔ ما تاب تحمل آن را ندارد بنده استدعا میکنم از آقایان که این را در نظر بگیرند که ما چهار صد هزار تومان آنجا ندهیم و این مالیات رسومات را یکسره حذف کنیم و دولت را مکلف کنیم که شدیدا تعقیب کند که ابدا استعمال نشود تکلیف ما این است که هم ایرانی هستیم و هم مسلمان چیزی را که دنیا حرام کرده است ما جلوگیری کنیم و یک مالیات دیگر را تخفیف ندهیم این بود مخالفت بنده و البته چون آقای وزیر مالیه تشریف ندارند آقای مخبر که اطلاعاتشان کافی است در اینجا توضیح خواهند فرمود
مخبر – اولا این را عرض کنم که امتیازات پرت به طور یک اجازهٔ سطحی نبود و یک امتیازی به عقیدهٔ بنده بدترین امتیازات بود به جهت این که امتیاز دروازهٔ یک مملکتی را به یک دولتی دیگر داده بود و این بد امتیازی بود که کلیه ورود و صدور کشتیها و مخصوصا پرت پهلوی که پرت مهم ما به ارتباط خارجی بود امتیاز آن داده شده بود به دست یک کمپانی خارجی بحمدالله آن امتیاز از بین رفت و باطل شد وقتی که این پرت در دست صاحب امتیاز بود همانطور که فرمودند یک حقوق گزافی میگرفت حتی مذاکرات دیگری که در آن موقع میشد و بنده خودم داخل در آن مذاکرات بودم آنها یک نظر دیگری داشتند اول به این فکر بودند که قرار آن حق تاکس را روی نوع مال التجاره بگذارند که در حقیقت یک معاینهٔ گمرکی برای خودشان قائل میشدند که با چه زحماتی دولت آنها را رفع کرد یک حقی میگرفتند اول برای مخارج اداری بعد برای مخارج پرت و نگاهداری آن سیم برای استهلاک سرمایهٔ کمپانی از وقتی که آن کمپانی به هم خورد و اصول رژیم دولت روسیه تغییر کرد حقی را که میگرفتند به این مبلغها نبود پوتی سه شاهی میگرفتند مطابق صورت دفاتری که اخیرا اعضاء در اداره پرت داشتند پوتی سه شاهی میگرفتند و ازین مبلغ مخارج اداری را منظور میکردند ما بقی را به مصرف یک مریضخانه و مدرسهای که خودشان داشتند می رساندند بعد که این پرت منتقل به دولت شد در صدد بر آمدند که یک صورت صحیحی از جمع و خرج آنها پیدا بکنند صورت کامل نتوانستند بدست بیاورند همین قدر چیزی که تخمینا معلوم شد خرواری سه قران تقریبا
معادل همان پوتی سه شاهی میشود برای مخارج ادای مأمورینی که باید پرت را مواظبت بکنند و تاکس بگیرند و کشتیها را مراقب باشند ماهی قریب هزار و پانصد تومان سالی هیجده هزار تومان بودجه آنها میشود ودر سال برای مصارف شن کشی و پاک کردن پرت هم قریب شصت هفتاد هزار تومان مخارج دارد از روی میزان صادرات و واردات این پوتی سه شاهی سالی بیش از این مبلغها نمیشود پس این که فرمودید بودجهٔ چهار صد هزار تومانی دارد این قدرها نیست دولت هم ناچار است که یک سال عمل بکند تا یک میزانی بدستش بیاید و چون صورتهای صحیح از سابق ندارند تخمینی است و باید یک سال عمل کند ولی دقر متبقنش این است که از خرواری سه قران علاوه لازم نخواهد شد اگر مخارج اتفاقا زیاد شد دولت میآید پیشنهاد میکند که تاکس را ترقی بدهید اگر مخارج کمتر شد اجازه دارد که کمتر بگیرد ممکن است در یک سال کولاک و برهم خوردگی دریا زیادتر باشد البته مخارج شن کشی و پاک کردن زیادتر است در یک سال ممکن است چوبهای بندر بپوسد مخارج زیاد شود و بعضی سالها هم ممکن است مخارج کمتر بشود ولی روی هم رفته آنچه معین شده اس با این میزان خرواری سه قران چیزی به بودجهٔ دولت تحمیل نخواهد شد و این که فرمودند جهازات خالی را چرا معاف بکنند عرض کردم این یک راهی است یک اقدامی است تأسیسی است که دولت برای ترویج تجارت میکند ما اگر بتوانیم اصلا نگیریم خیلی بهتر خواهد شد باج راه را چرا موقوف کردیم برای این که کمک به تجارت کرده باشیم اینجا هم دروازهٔ مملکت است دروازهٔ مملکت باید به اختیار خود مملکت باشد ولی آزادانه همه بیایند و بروند منتها ما کاری بکنیم که ضرری متوجه ما نشود اما دیگر معاف نکردن کشتیهای خالی این یک تحمیل فوق العاده ایست زیرا یک کشتی خالی که نه بار میآورد و نه بار میبرد این قدر هم احتیاج نخواهد داشت به آب بنشیند که استفاده از بندر بکند این است که آن کشتیها که حمل مال التجاره میکنند واستفاده از بندر میکنند البته باید یک تاکسی به دولت بدهند و آنهایی که استفاده نمیکنند نباید حق بدهند و گرفتن باج از آنها یک قدری به نظر زیاد میآید
جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است
رئیس – کافی است؟ بلی پیشنهادها قرائت میشود
شش فقره پیشنهاد به شرح آتی قرائت شد
پیشنهاد دکتر طاهری
پیشنهاد میکنم آخر ماده اول اضافه شود – وعایدات حاصلهٔ هر محل صرف تأسیسات و تعمیرات بنادر و لنگرگاههای همان محل خواهد شد
پیشنهاد احتشام زاده
پیشنهاد میکنم در ماده اول عبارت بارگیری با حذف شود
پیشنهاد کازرونی
ماده یک به قرار ذیل
پیشنهاد میکنم در بنادر و لنگرگاههایی که برای تسهیل و امکان رسیدن و اتصاف کشتیهای آتشی و بارگیری و پیاده کردن اموال در آنها و از آنها تأسیسات علمی شده باشد یا بشود از هر یک صد من اجناس واره عوارض که حد اعلای آن از یک صدمن سه قران تجاوز نماید مأخوذ خواهد شد
پیشنهاد دهستانی
بنده پیشنهاد میکنم در ماده اول سطرچهارم عبارت تاکسی که حداعلای آن حذف و به جای آن نوشته شود مبلغی که از سه قران تجاوز ننماید به عنوان عوارض بندری مأخوذ خواهد گردید
پیشنهاد ضیاء
پیشنهاد میشود که حق اخذ این مالیات شامل نقاطی است که مؤسساتی دایر میباشد و نقاط دیگر که لنگر گاهی ساخته نشده مشمول این قانون نخواهد بود
پیشنهاد مدرس
پیشنهاد میکنم به عنوان تبصره ماده اول نوشته شود
بارگیری شامل وارد و صادر میباشد
رئیس – مادهٔ دوم
به شرح ذیل قرائت شد
مادهٔ ۲ – جهازات مشروحه ذیل از پرداخت عوارض بندری معاف است
۱- جهازات بحریه جنگی دولت اعلیحضرت همایون شاهنشاه ایران و جهازات جنگی دول خارجه که اجازهٔ ورود به بنادر ایران داشته باشند و هم چنین جهازات مریضخانه و صحیه
۲- جهازات متعلقه به ادارات گمرکات ایران
۳- جهازاتی که ظرفیت آنها از دوازده خروار چهار تن کمتر باشد
رئیس – آقای کازرونی
کازرونی – بنده عقیدهام این است که این مادهٔ دوم زاید است آقای مخبر محترم توضیح دادند که ما از کشتیهایی که بار نداشته باشند چیزی نمیگیریم در صورتی که شما از کشتیهایی که بار ندارد چیزی نمیگیرید این استثناء کجا داخل بوده که شما خارج کردهاید مقصود این است که از مال التجارهٔ وارده و صادره فلان مبلغ گرفته شود اگر مقصود این است پس جهازات اعلیحضرت شاهنشاهی و جهازات جنگی دیگران یا دولتی دیگران یا جهازات گمرکی که مال التجاره ندارد از آنها چیزی نمیگیریم یعنی چه؟ یا فلان مقدار زیادتر بشود چیزی نمیگیریم و مستثنی است یعنی چه؟ اگر مال التجاره دارد باید بدهد اگر ندارد که شما ذکری از او نکردهاید حقی ندارید استثناء چرا کردهاید بنده پیشنهادی که کردهام اگر مخبر محترم توجه فرموده باشند این طور بوده که حقوقی که میگیرند اولا منحصرا از واردات باشد صادرات را باید مستثنی کنیم بنده نمی دانم این همه صحبت اقتصاد بهبودی حال مردم رفع فقر از مردم که میداریم کجا باید اینها مصداق پیدا کند؟ کجا اساسش باید ظاهر بشود؟ تمام اینها مرکزیت پیدا میکند در کثرت صادرات در مقابل واردات مرکزش آنجاست تشخیص آنجاست مملکت فقیر است یا غنی آنجا معلوم میشود یعنی چنانچه صادرات ما فزونی داشت ما غنی هستیم اگر واردات فزونی داشت ما فقیر هستیم این یک اصل کلی است و یکی از دلایلی که گمرک را روز اول تأسیس کردند این بود که معارضه بکند واردات یا صادرات از صادرات مملکت حمایت بکند بنده عرض میکنم یکی از موارد حمایت از صادرات مملکت این جاست بایستی حتی الامکان کوشش کرد از هر گونه عوارض و تحمیل معافش داشت که بتواند با امتعهٔ دیگران مقابلی کند بیشتر صادر بشود بنده پیشنهاد کردم که منحصرا حقوقی که گرفته میشود از واردات باشد و از صادرات نباشد و آن از مال التجارههایی گرفته شود که در کشتیهای آتشی وارد میشود زیرا کشتیهای بادی مال التجارهای که قابل باشد نمیتوانند حمل کنند به اروپا نمیروند فقط از یک بندر کوچکی به بندر کوچک دیگر میروند آنها یک جهازات و قایقهای کوچکی هستند که چندان محل اعتنا نیستند و پنج تن شش تن هم که فرضا بارگیری داشته باشند وارد میشوند و اینها هیچ احتیاج به پرت ندارند با نبودن پرت هم وارد میشوند پرت که برای تسهیل امر آنها نیست بنابراین چون شامل آنها نمیشود بایدمعاف باشند فقط بایستی از کشتیهای آتشی گرفته شود پس بنابراین وقتی که بنا شد که منحصرا از کشتیهای آتشی گرفته شود و نیز منحصرا از مال التجارههای وارده گرفته شود و به عقیدهٔ بنده ماده دوم زاید است
آقای سید یعقوب – چه گفتی؟
مدرس – خوب گفت
کازرونی – توجه نکردی چکارت کنم؟
آقا سید یعقوب – گول نخور آقا والله گولت میزند مدرس
رئیس – آقای یاسائی
یاسائی – آقای کازرونی فرمودند که ماده دوم زاید است از نقطه نظر این که کشتیهایی که در ماده دوم اسم برده شده باید اجناسی در او نباشد که بیاورند اینجا استثنا کنند ولی ایشان یک طرف قضیه را خواندند یعنی ممکن است کشتی جنگی نخواهد کسی را پیاده کند ولی ممکن است که بار گیری کند کشتی راجع به صحیه ممکن است از همان بندر بوشهر جنابعالی یک چیزهایی برای صحیه بخواهد ببرد به یک بندر دیگر و بارگیری هم داشته باشد در هر حال استثنای این کشتیها به عقیدهٔ بنده چیز مضری نیست و ضرری به جایی نمیزند بر فرض این که خالی هم باشد در هر صورت از نقطه نظر تفتیش از نقطه نظر حفظ اسرار نظامی کشتی جنگی نظامی را نباید امین مالیه برود ببیند تویش چیست بیش از این هم عرضی ندارم
رئیس – آقای ضیاء
ضیاء – بنده در این قسمت مادهٔ دوم که راجع به جهازات جنگی خارجه عرض کردم آقای آقا سید یعقوب نمایندهٔ محترم یک توضیح خیلی مختصری دادند که قانع کننده نبود در اینجا نوشته شده است جهازات جنگی دول خارجه که اجازه ورود به بنادر ایران داشته باشند این اجازه ورود را کی باید بدهد اگر چنانچه عبارت به همین اندازه باشد به عقیدهٔ بنده مجال میدهد به هر دولتی که با یک مساعدت و کمکی اجازه بدهد که کشتیهای جنگی بی ربط وارد شوند با بهای ایران یا خارج بشوند در حالتی که به عقیدهٔ بنده ورود کشتیهای جنگی در آبهای یک مملکتی به یکی از سه راه باید باشد یک وقت دولت و مجلس شورای ملی میآیند با هم توحید نظر میکنند صلاح می دانند کشتیهای جنگی این مملکت در آبهای یک مملکت خارجه وارد شود و کشتیهای جنگی آن دولت هم در آبهای ایران وارد شود این یک موضوع موضوع دیگر این است که در موقع فوق العاده البته مجلس باید اجازه بدهد که کشتیهای جنگی به طور فوق العاده وارد در آبنهای ممکلت بشود یکی دیگر آقا این است که یک قانون بین المللی در این خصوص وضع بشود مثل قانون بین المللی هواپیمایی که آوردند در مجلس و نمی دانم کجا دفن شد و اصلا از بین رفت در حالتی که بی نهایت ایران محتاج است که وارد شود در یک چنین اتحادیه که تکلیف هواپیمایی او معلوم شود مثل یا اتومبیل رانی بین المللی که امروز بین آقایان توزیع کردند و من می دانم که این هم مثل هواپیمایی بین المللی دفن خواهد شد ممکن اس یک وقت دیگر هم یک همچو لایحهٔ بین المللی پیش بیاید در تحت یک موادی برای این که روز به روز روابطملل با یکدیگر بیشتر میشود ممکن اس یک روزی پیش بیاید اتحادیههای بین المللی قوانینی وضع کنند که کشتیهای جنگی در یک مراحلی مثلا بتوانند در آبهای یکدیگر وارد بشوند باز هم محتاج به تصویب مجلس شورای ملی است اما بنده با این درجهای از ابهام مقتضی نمی دانم وپیشنهاد میکنم حذف شود کشتیهای جنگی ایران کشتیهای صحیه کشتیهای کوچک معاف ولی اگر دولت لازم میداند یک قانون علیحده میآورد در مجلس و مجلس تصویب میکند
مخبر – اولا اگر آقای آقا سید یعقوب جواب مقتضی ندادند برای این بود که موضوع راجع به ماده دوم بود و آن وقت مذاکرهای درماده اول بود ثانیا درینجا هیچ مذاکرهای اجازهٔ ورود کشتیهای جنگی خارجه به بنادر ایران نیست ما میخواهیم در بنار خودمان که ساخته میشود یک تاکسی بگیریم ورود کشتیهای جنگی به این مسائلی که فرمودید مربوط نیست خلاصه این بود در صورتی که مجلس شورای ملی اجازه بدهد وارد شوند شق اول ودوم وسوم و این که یونکرس دفن شد و کشتیهای جنگی هم بیاید غرق میشود اینها مربوط به اینجا نیست کشتیهای جنگی دول خارجه مثل سفرای آن دول همان احترامات را دارند یک وزیر
مختاری اگر وارد بشود در یک مملکتی احتراماتی دارد نباید مالیات بدهد در سرحد هم از او احترامات بکنند کشتی او هم همین حکم را دارد وقتی که مابین دو دولت یک عهد نامهٔ مودتی برقرار باشد و اجازهٔ پذیرفتن وزیر مختار و سفیر داشته باشند کشتیهای جنگی هم همین حال را دارد تا وقتی که ما بین دو دولت یک قرار دادی نیست اصلا کشتی جنگی حق ورود ندارد و ممکن است ما بین دو دولت عهد نامهٔ مودت بر قرار باشد کشتیهای تجارتی آنها هم رفت و آمد بکند ولی کشتیهای جنگی آنها ابدا حق رفت و آمد ندارند مگر به موجب اجازهٔ مخصوصی اینهم که در انیجا ذکر شده است این طور است که اگر یک چنین اجازهای داده شد البته آن احترامات لازمه کشتی جنگی در حق او به عمل بیاید که یکی از آ“ها هم معافیت از تاکس بندری است سایر شرایط مربوط به قانون دیگری است و به این قانون مربوط نیست که اساسا ما وارد شویم اینجا فقط آن حقی که اساس برای یک نمایندهٔ دولتیهست و کشتی نظامی او هم مثل نمایندهٔ او حق نمایندگی آن دولت را دارد برای او قائل شدهایم و به همین اندازه است و بنده ایرادی در اینجا نمیبینم بعضی از
نمایندگان – کافی است
رئیس – آقای کازرونی
کازرونی – موافقم
رئیس – آقای مدرس
مدرس – عرض کنم آقای کازرونی فرمودند بنده عقیدهام این است که مادهٔ دوم زاید است با این که من عقیده دارم که باید تمام کشتیهای جنگی را تجلیل کرد اما اگر یک کشتی جنگی وارد شد هزار من قند آورد و ده هزار من برنج هم خرید این را باید ازش تاکس گرفت یا نه؟ اگر شما میگویید نباید گرفت این هیچ فلسفه ندارد بعضی از نمایندگان – قاچاق است زیرا در حقیقت لغو مادهٔ اول است به واسطه این که ما میخواهیم بگوییم مال التجاره را باید تاکس گرفت و خرج بندر کرد شما میفرمایید اگر کشتی جنگی وارد شد و مال التجاره آورد و برد چیزی ازش نگیرند بنده عقیدهام این است که هیچ فلسفه ندارد یا کشتی صحیه به همین قسم اگر اسباب صحیه را خواست ببرد آن مستثنی است و سرجای خودش است اما اگر کشتی صحیه برنج و شکر و قند آورد نباید تاکس ازش گرفت؟ این فلسفه ندارد لهذا عقیده بنده این است که اگر آقای مخبر و آقایان موافقت بفرمایند و این ماده دوم را بیندازند هیچ بار کشتی جنگی که وارد میشود مال التجاره نمیآورد و اگر این ماده را بگذارند مال التجاره میآورند و این ماده را هم دلیل میگیرند براین که نباید تاکس بدهند لهذا بنده این ماده را مضر می دانم مضر است
رئیس – آقای حاج آقا رضا رفیع
رفیع – یک مذاکراتی میشود روی این لایحه که ابدا نتظار نداریم در صورتی که حقیقتا و مخصوصا این قراری که در اینجا راجع به کشی جنگی خارجه نوشه اس همهٔ آقایان البته می دانند که پادشاه یک مملکتی ممکن اس برود به یک مملکت دیگر برای گردش یا ممکن اس مهمان باشد و البه پادشاه یا رئیس جمهور با کشتی جنگی میآید همین طوری که آقایان می دانند یک قانون نواقلی که برای شهرها نوشته میشود یک مستثنایی از این قبیل قائل میشوند در این قانو هم برای رعایت احترامات آنها یک مستثنایی نوشته شده است که یک کشتی جنگی که وارد میشود با اجازهٔ مخصوص البته بایداز او رعایت احترام بشود صحیه در تمام دنیا مستثنی است شیروخورشید سرخ مستثنی است کشتی پادشاهی مستثنی است این دیگر مذاکره ندارد یک نفر نیست که صتور کند کشتی جنگی یک دولتی قند میآورد ما باید حفظ شئونات خودمان را بکنیم اگر تصور کنید که یک کشتی صحیه شاید یک
همچو کاری بکند فورا میگویند قاچاق است همان معاملهای که با کشی قاچاق خواهد شد با آن هم خواهد شد راجع به کشتی جنگی هم هیچ فردی تصور نمیکند که برخلاف ترتیب عمل بکنند آنها مردمان محترمی هستند ماها هم مردمان محترمی هستیم باید به آنها احترام کنیم احترام آنها احترام ماست احترام ما احترام آنهاست اینها قابل بحث نیست
رئیس – آقای دکتر طاهری
دکتر طاهری – موافقم
رئیس – آقای آقا سید یعقوب
آقا سید یعقوب – متأسفانه ما مردمانی هستیم که خیلی دارای حسن ظن هستیم حالا بنده به نظر مجلس نمیآورم که درچندسال قبل کشتیهای جنگی میآمد در حسن کیاده ماهی بار میکرد و میبرد
رفیع – معاهده نداشتید آقا
آقا سید یعقوب – حالا عرض میکنم صبر کنید من می دانم کشتی جنگی میآید در بنادر بوشهر قند را خالی میکند میرود
موقر – همچو چیزی نیست آقا
صدای زنگ رئیس
آقا سید یعقوب – بنده عرض میکنم اجازه بدهید وکیل حرف خودش را باید بزند پس من کجا عقیدهٔ ملیم را بگویم هر طور حرف میزنم به من حمله میشود یا از آن طرف یا از این طف پس من آزاد نیستم عقیدهٔ خودم را بگویم آقا بنده عرض میکنم این ماده را باید طوری تنظیم کرد که این ضرر بر ما وارد نشود این احتمال را بنده میدهم یک کاری آقای مخیر محترم بکنند که بنده سوء ظن نداشته باشم که در بنادر ما به این اسم یک کارهایی بکنند و به عنوان معافیت بارهایی خالی بکنند این گناه دارد که من جرأت نکنم بگویم که در بناردمان میآیند چکارها میکنند؟ چیز عجیبی است !!
رئیس – آقای دکتر طاهری
دکتر طاهری – ماده دوم این لایحه در کمیسیون بودجه ودر کمیسیون قوانین مالیه هر دو مطرح شده در کمیسیون بودجه آقای آقا سید یعقوب هم تشریف داشتند که این ماده به همین صورت تنظیم شد و ایشان آن وقت هیچ مخالفتی نداشتند حالا اگر چنانچه این سوء ظنی که میفرمایند دارند در صورتی که رسما آقای رفیع اظهار کردند جهازات جنگی ممکن نیست حامل مال التجاره باشند معهذا برای جلوگیری از این سوء ظن ممکن است یک پیشنهادی بکنند این شور اول است به علاوه حالا به این ماده رأی گرفته نمیشود این مذاکرات برای استحضار خاطر آقایان است البته هر کس هر نظریهای دارد ممکن است پیشنهاد بکند که کشتیهای جنگی مشروط بر این که مال التجاره نداشته باشند گمان میکنم ضرری نداشته باشد این پیشنهادات میرود به کمیسیون هر کدام خوب بود قبول میکنند باز در شور دوم میآورند اینجا حالا شور اول است هر نمایندهای میتواند پیشنهاد کند خودش هم بیاید در کمیسیون توضیح بدهد هر کدام را کمیسیون قبول کرد میآید در مجلس مطرح میشود این بود مقصود عرایض بنده
مخبر – یک موضوعی اینجا مذاکره میشود که آقای دکتر طاهری در ضمن موافقت فرمودند ولی من با اظهارات ایشان هم مخالفم بنده عرض میکنم کشتیهای جنگی اصلا مال التجاره نمیآورند که اگر مال التجاره حمل کردند مالیات بدهند بنده عرض میکنم کشتی جنگی اصلا اجازهٔ ورود را ندارد اگر اجازهٔ ورود راداشته باشد تاکس را نباید بدهد
یک نفر از نمایندگان – هیچ همچو قیدی در این جا ندارد
مخبر – در این ماده تصریح دارد که اگر اجازه داشته باشد یعنی اجازهٔ ورود ندارد اگر با اجازه آمد از این حق معاف است همین طور یک کشتیهای صحی که برای خدمت به نوع است دارای یک احتراماتی هستند
به علاوه این بد است که بگوییم یک کشتی جنگی وارد پرت بشود ولی اگر مال التجاره بیاورد فلان عرض کردم اینشبیه است به نمایندگانی که از طرف یک دولتی بیایند مثلاما بگوییم نماینده بیاید اما اگر مال التجاره قاچاق آورد فلان کند این بی احترامی است نسبت به آن شخص بدیهی است اگر این کلمه نوشته شود آن ملاحظات رفع میشود و احترامات از بین خواهد رفت ما اصلا نباید اجازه بدهیم که کشتی جنگی وارد شود چه رسد به این که حقی گرفته شود
جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است
رئیس – پیشنهادات قرائت میشود
هشت فقره پیشنهاد به شرح آتی قرائت شد
پیشنهاد کازرونی
بنده پیشنهاد میکنم ماده دوم حذف شود پیشنهاد آقای دهستانی بنده پیشنهاد میکنم در ماده دوم سطر سوم بعد از کلمهٔ دول خارجه نوشته شود که قانونا اجازه ورود به بنادر ایارن داشته باشند الی آخر
پیشنهاد آقای بهبهانی
تبصرهٔ ذیل را بعد از مادهٔ ۲ پیشنهاد مینمایم
تبصره – معافیت جهازات فوق در صورتی است که محمولات آن جهازات مال التجاره و اشیاء گمرکی و اشیاء ممنوع الورود نباشد
پیشنهاد آقای احتشام زاده
پیشنهاد میکنم در ماده دوم اضافه بشود
۴- جهازاتی که حامل صادرات ایران هستند ایضا
پیشنهاد آقای احتشام زاده
پیشنهاد میکنم در فقره اول ماده دوم بعد از عبارت جهازات جنگی دول خارجه که نوشته شود مطابق قانون اجازه ورود به بنادر ایران داشته باشد
پیشنهاد آقای مدرس پیشنهاد
میکنم ماده دوم حذف شود
پیشنهاد آقای ضیاء
پیشنهاد میشود که در ماده دوم بعد از اجاره معافیت جهازات بحریهٔ جنگی دولت شاهنشاهی ایران جملهٔ و جهازات جنگی دول خارجه که اجازهٔ ورود بنادر ایران داشته باشد حذف شود
پیشنهاد آقای احتشام زاده
پیشنهاد میکنم در آخر فقره ۱و۲ ماده دوم اضافه شود به شرط این که حامل مال التجاره نباشند
رئیس –ماده سوم به شرح ذیل قرائت شد
ماده ۳- این قانون پس از تصویب بلافاصله به موقع اجرا گذاشته میشود و وزارتین مالیه و فواید عامه هر یک در حدود اختیارات خود مأمور اجرای آن میباشند
رئیس – آقای کازرونی
کازرونی – عرض کنم اولا یک کلمهای این جا دارد که نباد در قانون وارد شود و آن کلمهٔ بلافاصله است بلافاصله یعنی در همین مجلس که هستیم و باید نوشته شود که بعد از تصویب به موقع اجرا گذاشته میشود و باید سعی داشت که این کلماتی که درمواقع عادی تاکیدا نوشته میشود در قانون نوشته نمیشود ثانیا در خصوص فوائد عامه است که خوب است توضیح بدهند که این کار به وزارت فوائد عامه چه ربطی دارد
یک نفر از نمایندگان – برای تجارت است
کازرونی – اگر این مسئله رابطه به تجارت دارد به سیاست هم دارد به اقتصادیات هم دارد و به تمام ادارات مربوط است و باید به آنجاها هم مراجعه شود بنده عقیدهام این است که این مطلب به مالیه و گمرک مستقیما مربوط است و من غیر مستقیم قبول دام که این از شقوق تجارت است و بنده این را لازم نمی دانم که نوشته شود زیرا ممکن است این هم درد زیاد کند و این
همه اختلافات بین ادارات خوب نیست
رئیس – آقای رفیع
رفیع – این مسئله به قدری مهم است که من تأسف میخورم که امروز وزیر مالیه چرا ناخوش است و به مجلس نیامد برای خاطر این که اگر بود شاید از مجلس استدعا میکرد که اینلایحه یک شوری بشود نه دو شوری عرض کنم این کلمه بلافاصله که این جا نوشتهاند مال اهمیت مسئله و فوریت مسئله است که پرت را تحویل گرفتهاند و الان نمی دانند چه بکنند اگر این کلمه نبود بنده پیشنهاد میکردم که این کلمه بلافاصله نوشته شود معنای بلافاصله این است که در همان دقیقهای که تصویب شد هر چه زودتر ممکن شود تلگراف شود و عمل شود و البته عمل خواهد شد این که فرمودند وزارت فوائد عامه را برای چه نوشتهاند عرض میکنم اولا مسئله مسئلهٔ تجارتی است و به علاوه پرت به دست وزارت فوائد عامه اداره میشود ودر روزنامهها میخوانید که معاون فوائد عامه میرود که پرت را تحویل بگیرد بالاخره آقا اگر موافقند که وزارت داخله و عدلیه و خارجه و اینها را هم داخل کنند پیشنهاد کنند ما هم موافقت میکنیم
بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است
رئیس – رأی میگیریم به شور ثانی آقایانی که ورود در شور ثانی را تصویب میکنند قیام فرمایند
اغلب قیام نمودند
رئیس – تصویب شد چند دقیقه تنفس داده میشود در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و به فاصله نیم ساعت مجددا تشکیل گردید
رئیس – آقای رفیع
حاج آقا رضا رفیع – بنده میخواستم استدعا کنم که اگر ممکن است همان لایحهٔ اضافه اعتبار متخصص بانک جزء دستور شود
رئیس – جزء دستور هست مادهٔ واحده قرائت میشود به مضمون ذیل خوانده شد
مادهٔ واحده – مجلس شورای ملی به دولت اجازه میدهد که بر اعتبار حقوق متخصص بانک ملی مقرره در قانون مورخه یازدهم آبان ۱۳۰۶ مبلغ هشت هزار تومان علاوه منظور دارد که جمعا اعتبار دولت برای استخدام متخصص مزبور بیست هزار تومان بشود
رئیس – آقای بامداد
بامداد – بنده هیچ مخالفت ندارم با این موضوع و فوق العاده هم موافقم و اگر بیش از این هم برای متخصص معاون متخصص مترجم متخصص آرشیویست متخصص بیاورند رأی میدهم چنانچه در کمیسیون بودجه هم رأی دادم و حالا هم دولت نیست و آقایان تشریف دارند و یک مرتبهٔ دیگر هم عرض میکنم که منتها آرزوی ملت ایران داشتن یک بانک ملی است بنده خودم در شیراز که بودم دیدم وهمهٔ آقایان درحوزهٔ انتخابیهٔ خود دیدهاند که پول شکسته چه بلائی به سر مردم این مملکت میآورد که در ظرف یک هفته دو قران تمام میشد یک عباسی اول کم میکردند ودر یک هفته یک عباسی یک عباسی آن دو قرانی تمام میشد پس بنابراین اگر مجلس شورای ملی در دورهٔ ششم موفق بشود و این یک قدم را بردارد و کار دیگر نکند در صورتی که همه یکارهای دیگر هم کرده است باز کافی است عرض کنم ما متخصص میخواهیم بیاوریم دوازده هزار تومان کمش بود بسیار خوب هشت هزار تومان دیگر هم اعتبار میخواهید می دهیم بسیار خوب و این متخصص با لوازمش سالی صد هزارتومان برای ما تمام خواهد شد فقط دادن همین پول برای ما خواهد ماند چنانچه سابقا هم از این پولهادادهایم مارتین و هسکل را آن قدر پول دادیم و هکذا متخصصین دیگر که نتیجه نگرفتیم پس بنده
استدعا میکنم از آقایان که دراین موقع که این لایحه مطرح است و هشت هزار تومان علاوه اعتبار میدهید دولت را مکلف کنید که از حالا تا سه ماه دیگر چهار ماه دیگر بنده حاضرم شش ماه دیگر که این بانک راتأسیس کند بنده هیچ در این جزئیاتش داخل نمیشوم که محل سرمایهٔ بانک از کجا باشد از ودایع باشد و ودایع آیا به این مبلغ رسیده وانگهی ودایع مال مردم است بنده در لایحه اضافات تمام مخالفتم در این بود که بانک میخواستم بنده از آقایان استدعا میکنم که هر کدامتان که میخواهید یک تبصره یک ماده الحاقیه بر این لایحه اضافه کنند که دولت مکلف باشد و قانون به او حکم کند که هر وقت را میخواهید حتی بعد از شش ماه دیگر بانک را تأسیس کند بنده حاضرم رأی هم میدهم ولی به شرطی که ما بدانیم بعد از سه ماه دیگر چهار ماه دیگر شش ماه دیگر ما یک مؤسسه بانک داریم و یک مؤسسه مملکتی داریم که انشاءالله با این رقابتهایی که همه آقایان می دانند مقاومت خواهد کرد و ایران از این اسارت اقتصادی نجات خواهد یافت
رئیس – آقای رفیع
رفیع – بنده خیلی متشکرم که نمایندهٔ محترم به عنوان مخالفت مسائلی را که موافق باید عرض کند به عرض مجلس رساندند و ما همه موافقیم که این بانک چقدر لازم است چقدر مردم انتظار دارند که این بانک تأسیس شود چون مرم کارهایشان راه میافتد اما از نقطه نظر عمل و داخل دشن د رمذاکره با یک متخصص که شاید نمایندهٔ محترم آقای شیروانی هم که در آلمان بودهاند اطلاع داشته باشند که وزیر مختار ما یک شخصی را پیدا کرده و پیشنهاد کرده ولی اینجا در نتیجه عمل دوازده هزار تومان را کسر دیدند و آمدند بیست هزار تومان اعتبار میخواهند آقا میگویند شش ماه دیگر بانک تأسیس شود ما موافقیم که تا سه ماه دیگر و اگر چنانچه آقا پیشنهاد کننده بنده و مجلس هم قبول میکنیم که تا سه ماه دیگر بانک تشکیل بیاید من به آقا قول میدهم انشاءالله تا یک ماه چهل و پنج روز دیگر ما این بانک را در مرکز داشته باشیم
رئیس – آقای آقا سید یعقوب
آقا سید یعقوب – موافقم
رئیس – آقای کازرونی
کازرونی – اگر آقایان خاطر داشته باشند وقتی که لایحهٔ بانک مطرح بود بنده در جواب یکی از آقایان عرض کردم اگر یک نفر آدمی را برای این کار بیاوریم که استعداد اداره کردن را داشته باشد و با ماهی هزار تومان استخدام کنیم زیاد نیست ولکن از آن طرف آقایان می دانند که ما امروز الی بعدها مکررا محتاج به استخدام متخصصین خارجی هستیم اگر بنا شود برای یک بانکی که میخواهیم حالا شروع کنیم شاید تا دوسال دیگر هم تا آن اندازهای که باید بتوانیم اقدام به توسعه اش بکنیم بانکی که ما میخواهیم تأسیس بکنیم یکی دو سال مطالعه لازم دارد و باید ببینیم که در ولایات چطور باید بکنیم و شعبش چطور باید باشد و روابط آن با بانکهای خارجی چطور باید باشد برای این مدت باید یک مطالعاتی بشود و فی الحقیقه این دو سال دو سال مقدماتی است پس اگر بنا باشد که ما به یک متخصص سالی بیست هزار تومان بدهیم به عقیدهٔ بنده خیلی زیاد است مسیو مولیتر و دکتر میلسپو را ملاحظه بفرمایید که ما در سالی چقدر استخدام کردیم میلسپورا با آن خصوصیاتی که داشت سالی هیجده هزار دلار استخدام کردیم با این که تمام مالیهٔ مملکت واگذار او بود با آن اختیاراتی که به او داده شده بود که حقیقتا وجودش در تمام امور مالی مملکتی مؤثر بود حالا ما یک نفر متخصص میخواهیم برای تأسیس بانک بیاوریم که او را در این مدت در کارهای مقدماتی بانک یک مطالعاتی بکند و یک طرح ریزی بکند بنده
عقیدهام این است که سالی بیست هزار تومان مواجب این متخصص علاوه بر این که عوارض دیگر هم خواهد داشت زیاد است و با اقتصاد با تجارت ما منافات دارد
رئیس – آقای آقا سید یعقوب
آقا سید یعقوب – عرض کنم یک روز در کمیسیون بودجه صحبت شد نمایندهٔ دکتر میلسپو به ما ایراد کرد شما در امور جزئی زیاد ایراد میکنید ودر امور کلی آن قدر ایراد نمیکنید و پافشاری نمیکنید من گفتم که این تقصیر جهل است به جهت این که این امور جزئی را می دانم می دانیم این مدیر و این منشی را می دانیم لکن در امور کلی چون متخصص نیستیم ناچار هستیم که شما هرچه میگویید تصدیق کنیم آقای کازرونی اینها تماما جریمه جهل و نادانی ما است یک ملتی که نتواند مسئله بانکش را اداره کند باید متخصص بیاورد و در این جا اگر نظرتان باشد یک نفر از دانایان مجلس به من تذکر داد و بنده پیشنهاد کردم که این متخصص بانک باید در یک بانک مدیر باشد و ما یک مدیر بانک را از آلمان میخواهیم بیاوریم که همانطور به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید ما میخواهیم یک متخصص را بیاوریم که بانک ما را اداره کند و هرچه بگوید عمل کنیم حالا که خودمان نداریم پس باید پول بدهیم انشاءالله قدمهای علمی که برداشتیم مدارس تجارتمان که ترقی کرد رجال عالم پیدا میکنیم و کم کم این خرجها از گردنمان میافتد همین مدتی که مستخدمین امریکایی این جا بودند درست است که یک مخارجی کردیم لکن تصدیف بکنید که یک قدمهای اصلاحی و یک قدمهای اقتصادی بر داشتیم و اگر نیاورده بودیم همان حشل حف بود که داشتیم پس حالا یک قدمی که برداشته شده است تعقیب کنیم پس ما و شما باید دعا کنیم که این کار عملی شود و این هم که آقای بامداد فرمودند که این کار در ظرف شش ماه عملی شود چیز غریبی است که در مجلس ایراد فرمودند به جهت این که آقای وزیر مالیه در این موضوع در مجلس اظهار کردند که تمام مقدمات این کار فراهم شده است و نمایندهٔ دولت هم در آلمان است صحبت کرده است ودایع هم داریم و همانطور کهه آقای حاج آقا رضا اظهار فرمودند تا چهل و پنج روز دو ماه دیگر ما موفق میشویم که این کار عملی شود و آن چیزی که از اول مشروطیت آقای کازرونی اگر نظرتان بیاید بنده خوب نظرم میآید که طلبههای مدرسه کتابهایشان را میفروختند که پول به بانک ملی بدهند نمایندگان صحیح است طلبههای مدرسه خدا می داند که کتابهای مغنی و سبوطی شان را میفروختند برای این که بانک ملی درست شود یک آرزویی که در کمون ملت ایران بوده است این است که یک روز چشمشان باز شود ببینند بانک ملی دارند بنده که برای یک تومان در کمیسیون بودجه هزار مخالفت میکنم در این جا رأی دادم چرا به علت این که بنده می دانم این کار یک عاقبت خوبی برای ما دارد این است که عقیده دارم آقای کازرونی هم مخالفت نکنند وبگذارند بگذرد
بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است
رئیس – پیشنهادها قرائت میشود پیشنهاد آقای ضیاء
به شرح ذیل قرائت شد
پیشنهاد مینمایم که در آخر مادهٔ واحده علاوه شود و دولت مکلف است که تا اول فروردین ۱۳۰۷ شعبه مرکزی بانک مزبور را تأسیس نماید
رئیس – پیشنهاد آقای بامداد این طور خوانده شد پیشنهاد میکنم دولت مکلف است از این تاریخ تا سه ماه بانک ملی ایران در تهران تأسیس گردد
رئیس – آقای ضیاء
ضیاء – توضیح زیادی در این خصوص ندارم اصل قانون چندماه است که از تصویب مجلس گذشته و دولت
کاملا در این خصوص مطالعه نموده است و به علاوه از یازدهم آبان به این طر ف هم که مخصوصا بنا به تصویب میبایستی از آلمان متخصص استخدام شود و دولت هم مطالعهٔ زیاد کرده و نمایندهٔ ایران هم در آلمان که یک شخص با اطلاع و دقیقی است تصور میکنم مطالعات کامل کرده باشد از این جهت شعبه مرکزی را بنده پیشنهاد کردم که از اول فروردین ۱۳۰۷ دایر شود رئیس که میآید شعبهٔ مرکزی دایر میشود و آن وقت مطالعه میکند در توسعه اش که باید شعبهٔ فرعی در ولایات در ظرف یک سال دو سال چگونه تشکیل شود پس برای تأسیس شعبهٔ مرکزی گمان میکنم مطالعات و اقدام کافی شده باشد و ممکن است تا اول سال ۱۳۰۷ دایر شود
رئیس – آقای بامداد
بامداد – عرض کنم که ماها تماممان نظرمان به انجام یک وظیفهای است که هر قدر موضوع مهمتر باشد در آنجا بیشتر مصر و مبرم میشویم نظرمان این نیست که دست دولت را ببندیم و دولت دستش بسته باشد ودولت را مکلف کنیم به چیزی که نتواند از عهده بر آید این که بنده پیشنهاد کردم سه ماهه با توافق نظر رفقا بود برای این که دولت کاملا موفق شود این کار را بکند و دولت تمام کارهایش را هم کرده برای این که همانطوری که اظهار شد مدتی است قانون بانک گذشته و با متخصص هم مذاکره کردهاند و حتی شنیدهام که متخصص را هم خواستهاند و نظامنامهٔ بانک را هم خوشبختانه با آن شخص مهم اقتصادی آلمانی که به سیاحت ایران آمده بود مشورت کردهاند و نوشتهاند بنا براین در ظرف سه ماه دولت میتواند با کمال رفاهیت شعبهٔ مرکزی بانک را تأسیس کند و در خصوص شعب هم پیشنهاد نکردیم برای این که کاملا دست دولت باز باشد که هر وقت خود آن متخصص نگاه کرد و مقتضی دانست از نقطه نظر الاهم فالاهم شروع کند به تأسیس شعب ایالات ولایات این بود نظر من
فیروز آبادی – پیشنهاد بنده خوانده نشد
رئیس – نسبت به این دو پیشنهاد حرفی دارید؟
فیروز آبادی – خیر
رئیس – آقای روحی
روحی – موافقم
رئیس – آقای رفیع
رفیع – عرض کنم در عین حال که بنده موافق هستم این قانون هرچه زودتر اجرا شود و بانک تأسیس شود و باید پیشنهاد کرد که دو ماه یک ماه بیست روز هر چه زودتر بشود این قانون را اجرا کنند ولی در عین این حال نباید یک موعد معینی را معین کنیم و در قانون قید شود میخواهیم ببینیم که اگر اینجا ما قید کردیم که سه ماه یا اول فروردین این کار بشود اگر اول فروردین پنجم فرودین شد آن وقت بانک نمیخواهیم این را که بالاخره ما باید مقر باشیم و اقرار داریم که مجلس شورای ملی اهمیت میدهد به این مسئله ملت ایران همین طور دولت هم کیست دولت نمایندهٔ خودتان است خودش اهمیت میدهد به این مسئله و اظهار داشته است که هرچه زودتر ما میخواهیم این کار عملی شود و حالا اگر ما موقع معین کنیم سه ماه دیگر یک ماه دیگر شاید عملی نشود و نتواند این کار را بکند در هر حال ما بانک را میخواهیم و به دولت هم تذکر میدهیم که تمام این پیشنهادهایی که آقایان میکنند به منزله تذکر به دولت است که دولت بداند تا چه اندازه مجلس انتظار دارد که دولت اهمیت به این کار بدهد و بنده عقیده دارم که پیشنهاد را پس بگیریم و دولت خودش موافقت میکند با این که تا بیست روز یک ماه دیگر این بانک تأسیس شود
رئیس – آقای مخبر
دکتر طاهری مخبر – بنده واگذار میکنم به مخبر
اصلی آقای شیروانی
شیروانی – بنده از این مطلب سابقهای ندارم
دکتر طاهری مخبر – این موضوع که اگر مدت برای او قرار دهید باید دولت موافقت کند اگر دولت موافقت کند کمیسیون مخالفتی ندارد و کمیسیون میخواهد هر چه زودتر بانک تأسیس شود رئیس الوزراء – تا به حال چندین مسئله از این مسائل اقتصادی که تازه ملت و دولت ایران میخواهد موجباتش را فراهم کند با قید دقت از مجلس گذشته و هیچ کدامش هم در آن موعد صورت نگرفته است بنده خیلی خودداری دارم که تعهدی بکنم که خدای نخواسته نتوانم از عهدهٔ انجامش بر آیم شما بانک میخواهید دولت هم والله بالله بانک را میخواهد اما چه باید کرد؟ پیدا کردن متخصص پیدا کردن آدم مناسب پیدا کردن سرمایه بانک و نوشتن نظامنامهٔ بانک و ساختن بانک را طوری که به درد این مملکت بخورد اینها یک چیزهای بدیهی نیست که توی کتابچهای نوشته باشد که ما برویم بخوانیم و عمل کنیم همانطور که اطلاع دارید ما به آلمان نوشتهایم که یک نفر متخصص برای بانک استخدام کنند و برای این که بی مطالعه این کار نشود برای ما نوشتند که یکنفر متخصص اقتصادی کامل العیار خودش حاضر شده اس به خرج خودش بیاید اینجا وض شما و ترتیب شما را ببیند حاجات شما را ببیند راه و چاه مسئله را بفهمد آن وقت یک آدمی به شما پیشنهاد کند که بتواند از عهدهٔ خدمات شما بر آید ما دیدیم این حرف خیلی منطقی است اگر آن روز یک نفر آدم را معین کرده بودند و او آمده بود اینجا الان ما سه ماه پیش بودیم اما دیدیم این حرفی که میزنند منطقی است و صحیح میگویند وما خودمان هم که یک همچو متخصصی نداریم که اولا سرش بشود و ثانیا محل اعتماد باشد این بود که قبول کردیم که یک نفر آدمی را که میگویند بیاید اینجا و مطالعاتی بکند چه از برای متخصص اقتصادی که برای منظور دیگر میخواهیم و هم برای متخصص بانک که یک مطالعهٔ صحیحی به عمل آمده باشد که مثل متخصص ذوب آهن نشود که ما یک مهندس ساختن کارخانهٔ ذوب آهن خواستیم یک سال و چیزی است که آمده و اینجا بی کار نشسته است بعد ما باید برویم یک معدن شناس بیاوریم تجزیه کار بیاوریم که اول معلوم کند که معدن آهن ما کجا است سوختش کجا است آن وقت برویم دنبال ساختمان آهن بنده استدعا میکنم از آقایان که مطمئن باشند که به هیچ وجه من الوجوه کوتاهی یا تأخیر یا تأمل در این کار نمیشود اگر بیست روز نشد یک ماهه یا دو ماهه هر چه زودتر ما سعی مان این است که متخصص بیاید و بانک دایر شود و اگر بنا شود یک مدت معینی را معلوم کنید بنده میترسم که خدای نخواسته آن موقع با مقتضیات موافقت نکند
بامداد – مدت را زیاد کنید قبول میکنیم
ضیاء – اجازه میفرمایید؟
رئیس – بفرمایید
ضیاء – بنده وقتی میبینم که آقای رئیس الوزراء اطمینان میدهند که سعی خواهند کرد که هرچه زودتر بانک دایر شود بنده پیشنهادم را مسترد میدارم
رئیس – رأی گرفته میشود به قابل توجه بودن پیشنهاد آقای بامداد
بامداد – اجازه میفرمایید
رئیس – برای پس گرفتن است
بامداد – بلی
رئیس – بفرمایید
بامداد – بنده میترسم که خدای نخواسته این پیشنهاد رد بشود و بنده هم چون ایشان فرمودند هرچه زودتر دایر خواهد شد اکتفا میکنم و به همین دلیل پس میگیرم
رئیس – پیشنهاد آقای روحی به نحول ذیل خوانده شد
دولت مکلف است که پس از افتتاح بانک شش ماه بعد شعبات بانک را بدوا در ایالات خراسان آذربایجان کرمان دایر نماید
رئیس – گمان میکنم این پیشنهاد راجع به اینجا نباشد راجع به اصل قانون است
مخبر – در اصل قانون بانک این مسئله هست
رئیس – پیشنهاد آقای عمادی این طور قرائت شد بنده پیشنهاد مینمایم در آخر ماده ضمیمه شود که دولت مکلف است از تاریخ تصویب تا سه ماه در تهران ودر ایالات و ولایات به هر مقداری که متخصص صلاح بداند بانک را تشکیل نماید
رئیس – این هم راجع به اینجا نیست
عمادی – بعد از فرمایش آقای رئیس الوزراء بنده پیشنهاد خودم را پس میگیرم
رئیس – پیشنهاد آقای کازرونی
به مضمون ذیل قرائت شد
بنده پیشنهاد میکنم که هشت هزار تومان به سه هزار تومان تبدیل شود
رئیس – آقای کازرونی
کازرونی – قبلا باید عرض کنم که اولا در مجلس اقلیت و اکثریتی نیست و ثانیا چنانچه باشد علاقهٔ افراد وکلای محترم در موضوع بانک همه متساوی است غرض بنده این است که اگر بنا باشد از برای یک نفر متخصص که شما میخواهید جلب کنید برای تأسیس بانک بیست هزار تومان در سال قائل شوید با ما بقی مستخدمین چه کار خواهید کرد و با یک نفر متخصص مالی که شما میخواهید استخدام بکنید که تشریفات و مقدمات آن را آقای رئیس الوزراء فرمودند که تا چه اندازه عمیق است نسبت به او چه خواهید کرد؟ اگر این جا بیست هزار تومان دادید در باره یک متخصص مالی که کلیهٔ امور زندگانی جامعه را به دست او میدهید و ممکن است یک تغییرات اساسی مهمی به واسطهٔ حسن ظن خودش در مملکت ایجاد بکند یا به واسطهٔ سوء نظرش اسباب بدبختی و نکبت و فلاکت ایجاد کند چه خواهید کرد؟ مثلا رئیس کل گمرکات مسیو مولیتر یک نفر آدم صحیح العمل فعال کاری طرف اطمینان اداری است و مجرای عوائد ما از امروز و ما بعد اولا و با لذات گمرک است و او هم با نهایت خوبی دارد اداره میکند من بعد با او چه خواهید کرد؟ و هم چنین چنانچه عرض کردم بعد از این هر روزه مکرر ا شما محتاجید که متخصص از خارجه بیاورید اگر بنا شود که شما یک مرتبه طرف افراط بروید بهتان تذکر میدهم که دچار اشکال خواهید شد و همین توقع را آنها هم از شما خواهند کرد و بالاخره از عهده بر نمیآیید و در بین راه باز میمانید بنده عقیدهام این است که آقای رئیس الوزراء توضیح بدهند که چطور شد که نتوانستند با سالی دوازده هزار توما این متخصص را استخدام کنند و به چه دلیل به بیست هزار تومان قائل شدهاند آیا ایشان میخواستند رئیس کل بانک دولتی آلمان را بیاورند البته ما یک نفر متخصص که بتواند یک بانک ابتدایی را عجالتا برای ما اداره کند بیشتر لازم نداریم و گمان نمیکنم بیش از دوازده هزار تومان لازم داشته باشد و چطور شد که موفق نشدند به دوازده هزار تومان یک توضیحاتی بدهند و یک قدری مطالعه بکنند در هر صورت عقیده من این است که این مآلا بسیار بد است
رئیس – آقای رفیع
رفیع – اولا آقا بدانند که مجلس عبارت از اکثریت و اقلیت است مجلس که اقلیت و اکثریت ندارد مجلس نیست مطالب در مجلس باید مذاکره شود بحث بشود و اکثریت حکم بکند وقاطع است البته مقصود آقا این بود که لایحهٔ متخصص بانک به قدری لایحهٔ مهمی است که دراین لایحه اکثریت و اقلیت نیست بنده هم با ایشان موافقم برای این که همهٔ آقایان تشخیص داده که بانک
چقدر لازم است عرض کنم برای این کار یک مذاکراتی شده است تلگرافاتی شده است شخص عمر و زیدی نیست شخص معینی است و با او مذاکره کردهاند و اگر چنانچه برای دولت لازم بود که بیشتر از این هم پیشنهاد کند بنده باز موافقت میکردم برای این که این مسئله برای ما فوق العاده لازم است و باید سعی کنیم که زودتر به مقصود برسیم و برای کارهای تجارتی ما به درد بخورد و بنده تعجب میکنم از نمایندهٔ محترم که ایشان در سلک تجارند این حرف را میزنند ایشان باید موافقت کنند که یک کسی که برای ما خوب است استخدام کنیم و الا یک اشخاص کم مواجبی هم هستند و میشود استخدام کرد و آورد ولی کار نمیتوانند بکنند و ما که توقع داریم یک مستخدمی بیاید که بتواند کار بکند باید با حقوق او هم موافقت کنیم با این متخصص مذاکره شده و طی هم شده به این مبلغ خوب است مذاکرات را هم خاتمه بدهیم و رأی بدهیم و برود پی کارش
مخبر – برای استرضای خاطر آقای کازرونی عرض میکنم که این یک اعتباری است برای دولت نه این که حقوق معین باشد و ممکن است با یک مبلغ کمتری استخدام شود
کازرونی – آقا فرمودند که قطع شده است
مخبر – خیر اعتبارات و به علاوه متخصص با قیمت کم معنی ندارد زیرا که شخص ارزان قیمت برای این کار خوب نیست و اگر بخواهیم برای حقوق این متخصص صرفه جویی کنیم به درد این کار نمیخورد و به علاوه در قانون یازدهم آبان مخصوصا به پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب قید شده که این شخص باید مدیر یک بانکی باشد که قبلا در بانک عمل کرده باشد و بیاید اینجا و کار کند بعد از آن قانون مذاکره کردند که چنین متخصصی که در نظر گرفته شده است به آن میلغ دوازده هزار تومان راضی نیست خودش هفده هزار تومان در آلمان مواجب دارد این است که دولت تقاضا کرده است که هشت هزار تومان دیگر اعتبارداده شود برای استخدام این شخص و از این جهت پیشنهاد آقای کازرونی قابل قبول نیست و کمیسیون نمیتواند قبول کند
رئیس – رأی میگیریم به پیشنهاد آقای کازرونی آقایانی که قابل توجه می دانند قیام فرمایند
معدودی برخاستند
رئیس – قابل توجه نشد
پیشنهاد آقای ارباب
به شرح ذیل قرائت شد
بنده پیشنهاد میکنم در مادهٔ واحده بعد از عبارت برای استخدام متخصص مزبور کلمهٔ سالیانه مزید شود
رئیس – آقای ارباب
ارباب کیخسرو – البته مقصود معلوم است ولی این عبارتی که در این جا نوشته است یک قدری مطلب را در هم پیچیده است اینجا نوشته است مجلس شورای ملی به دولت اجازه میدهد که بر اعتبار حقوق متخصص بانک ملی مقرره در قانون مورخه یازدهم آبان ۱۳۰۶ مبلغ هشت هزار تومان علاوه منظور دارد که جمعا اعتبار دولت برای استخدام متخصص مزبور بیست هزار تومان بشود این جا جمع اعتبار را بیست هزار تومان قرار میدهد وممکن است یک وقتی مورد اشتباه واقع شود در صورتی که مقصود سالیانه است بنده پیشنهاد کردم لفظ سالیانه اضافه شود که بهتر مقصود را برساند
مخبر – با این که در اینجا احاله کرده است به قانون یازدهم آبان و در آن قانون لفظ سالیانه هست معهذا برای توضیح بنده قبول میکنم
رئیس – رأی گرفته میشود به مادهٔ واحده به ضمیمهٔ لفظ سالیانه
فیروز آبادی – بنده یک پیشنهاد داده بودم
رئیس – پیشنهاد آقای فیروز آبادی قرائت میشود
به مضمون ذیل خوانده شد بنده پیشنهاد میکنم که حقوق متخصص بانک در سال شانزده هزار تومان بوده باشد
رئیس – آقای فیروز آبادی
فیروز آبادی – بنده خیلی متأسفم که در مملکتی که سالی تقریبا نود هزار تومان پول میدهیم به متخصصین خارجی خودمان نباید یک نفری راداشته باشیم که صرافی را هم بلد باشد بلد نباشد که پول بدهد و پول بگیرد و صرافی هم که میخواهیم بکنیم باید سالی بیست هزار تومان پول بدهیم و ده هزار تومان مخارج دیگر او و ده هزار تومان هم خرج ادارهٔ شخص او که چهل هزار تومان بدهیم برای این که یک کسی بیاید برای صرافی من خیلی از این کار متأسفم و نمی دانم این جوانهای ما که میروند اروپا چه کار میکنند باز هم عقیده دارم که از این اشخاصی که در بانگهای این جا کار میکنند و مستخدم این بانگها هستند و تعلیماتی لابد گرفتهاند اگر از این اشخاص هم استخدام کنیم بهتراست که خود اینها لااقل یک چیزی بفهمند چیزی که هست میفرمایند اطمینان نداریم این هم به واسطهٔ مجازات ممکن میشود و اطمینان هم پیدا میکنیم ولی چون در مملکت ما مجازات اجرا نمیشود هر کس دزدی کرد میرود پی کارش حالا از آنها گذشته این جا مذاکره شد این شخص را که میخواهیم استخدام کنیم سالی هفده هزار تومان در آلمان حقوق می گرفته است بنده عرض میکنم که بنده شانزده هزار تومان پیشنهاد کردم و تقریبا سالی چهار هزار تومان شاید مخارج خصوصی این شخص میشود اجاره خانه سوخت و غیره که وقتی آنها اضافه شود در واقع بیست هزار تومان میشود به این ملاحظه بنده این پیشنهاد را کردم که شانزده هزار تومان حقوق او چهار هزار تومان هم که سالیانه مخارج خصوصی او میشود آن وقت همان بیست هزار تومان خواهد شد و امیدوارم که این پیشنهادرا قبول کنند و این کار تمام شود
رئیس – آقای ملک مدنی
ملک مدنی – آقای فیروز آبادی اغلب در این مواقع یک پیشنهاداتی میدهند و قصدشان هم این است شاید انشاءالله طرف قبول کند این قضیه از طرف دولت مذاکره شد است و بالاخره آن شخص هم با آن ترتیب قبول کرده است و متخصص بانک هم صراف نیست و یک معلوماتی باید داشته باشد و از نقطه نظر عدم اعتماد هم نیست به عقیدهٔ بنده افرادی که به خدمت دولت مشغولند همه طرف اطمینان مجلس و دولت هستند باید یک متخصصی آور د که بتواند بانک را اداره کند و بالاخره پول را نباید دست یک اشخاصی داد که مثل بانک سابق بشود و خیال میکنم حضرتعالی هم نظرتان همین باشد و البته نظر اصلاحی در کار دارید یک چیزی قطع شده است و باید موافقت کنید
رئیس – آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه می دانند قیام فرمایند
چند نفری برخاستند
رئیس – قابل توجه نشد رأی گرفته میشود به مادهٔ واحده با اوراق ضمیمه لفظ سالیانه آقایانی که تصویب میکنند اوراق سفید میدهند اخذ و استخراج آراء به عمل آمده هفتاد وهفت ورقه سفید شماره شد
رئیس – عدهٔ حضار ۸۹ با ۷۷ رأی تصویب شد
اسامی رأی دهندگان آقایان:
محمد تقی خان اسعد – دیوان بیگی – روحی – میرزا عبدالحسین – مولوی – وزیری – ارباب کیخسرو- ملک آرائی – سهراب خان ساکنیان – دکتر مصدق – کازرونی – مفتی – ثابت – اعظمی – امیر اسدالله خان عامری – اسکندرخان مقدم – ابراهیمی – میر ممتاز – دکر رفیع خان امین – فرشی
تقی زاده- حق نویس – سید جواد محقق – دکتر لقمان – نجومی – وکیلی طباطبایی – فهیمی – اسکندری – ضیاء – نگهبان – معظمی – آقا زادهٔ سبزواری – جوانشیر – افشار – ملک ایرج میرزا پور تیمور – خواجوی – حیدری – عراقی – یاسائی – اعتبار – سید حسین آقایان – زوار – افسر – موقر – مهدوی – فومنی – دهستانی – محمد آخوند – آیه الله زاده اصفهانی – ثقه الاسلامی – جمشیدی – امام جمعهٔ اهر – شیخ الاسلام ملایری – طباطبایی دیبا – عباس میرزا – حاج آقا حسین زنجانی – میرزا محمد تقی بهار – کلالی – آیه الله زاده خراسانی – بدر – جلائی – خطیبی – بامداد – ملک مدنی – محمود رضا اسفندیاری – پالیزی – حاج آقا رضا رفیع – فرهمند – دولتشاهی – دکتر هادی طاهری – جهانشاهی – احتشام زاده – عمادی – نوبخت – سلطان محمد خان عامری – عصر انقلاب
رئیس – چون نوبهٔ کمیسیون مرخصی امروز منقضی میشود اجازه میفرمایید چند فقره خبر رسیده است قرائت شود
نمایندگان صحیح است خبر مرخصی آقای حاج میرزا حبیب الله امین این طور خوانده شد آقای حاج میرزا حبیب الله امین نمایندهٔ محترم به واسطهٔ کسالت مزاج از اول آذر ماه الی بیست و یکم آذر تقاضای مرخصی نموده کمیسیون به واسطهٔ موجه بودن عذر نمایندهٔ محترم ۲۱ روز مرخصی نمایندهٔ محترم را تصویب و خبر آن را تقدیم میدارد مخبر کمیسیون حاج میرزا مرتضی
رئیس – آقای روحی
روحی – موافقم
رئیس – رأی گرفته میشود به مرخصی بیست و یک روزهٔ آقای حاج میرزا حبیب الله امین آقایانی که موافقند قیام فرمایند
اغلب برخاستند
رئیس – تصویب شد خبر مرخصی آقای ذوالقدر
به مضمون ذیل خوانده شد
آقای آقا شیخ محمد تقی ذوالقدر نمایندهٔ شیراز برای مسافرتی که برای ایشان پیش آمد نموده و مجبور بر مسافرت شدهاند و چون در دورهٔ ششم مجلس ایشان غیبتی نفرموده بودند تقاضای چهل روز مرخصی نموده کمیسیون نظربه این که نمایندهٔ محترم در دورهٔ ششم مجلس شورای ملی اولین دفعه است که تقاضای مرخصی نموده مرخصی چهل روزه نماینده محترم را تصویب و خبر آن را تقدیم میدارد مخبر کمیسیون حاج میرزا مرتضی
رئیس – آقای روحی
روحی – موافقم
رئیس – آقای فیروز آبادی فیروز آبادی راست است آقای ذوالقدر رحمت کشیدهاند ولی ماهی سیصد تومان حقوق میگیرند جهت ندارد که ماهی سیصد تومان بدهیم که ایشان بروند ولایتشان خانه شان زندگیشان گردش کنند
آقا سید یعقوب – گردش نرفته است
فیروز آبادی – بنده صلاح نمی دانم که آقایان نمایندگان اجازه مرخصی بگیرند که مبادا یک روز در روز یک ماه حقوق آنها کسر شود
رئیس – آقای محقق
آقا سید جواد محقق – تعجب دارم از آقای فیروز آبادی که قانون اداری را هم رعایت نمیفرمایند و هیچ ملاحظه نمیکنند که در دوسال یک نفر نماینده میتواند چهل روز مرخصی بگیرد آن هم برای انجام یک امور مهمهٔ مملکتی و بنده گمان نمیکردم که آقا مخالفت کنند
فیروز آبادی – من هم گمان نمیکردم که حضرتعالی این فرمایش را بفرمایید
رئیس – رأی گرفته میشود به مرخصی چهل روزه آقای ذوالقدر آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند
اکثر قیام نمودند
رئیس – تصویب شد خبر مرخصی آقای امیر اسدالله خان عامری به شرح ذیل قرائت شد آقای امیر اسدالله خان
عامری – نمایندهٔ محترم کاشان به واسطهٔ کسالت مزاج از ۱۳ آذر ماه تا سه شنبه ۲۳ آذر ماه را اجازهٔ مرخصی خواسته کمیسیون به واسطهٔ مریض بودن نماینده محترم مرخصی ۹ روزهٔ ایشان را تصویب و خبر آن را تقدیم میدارد مخبر کمیسیون حاج میرزا مرتضی
رئیس – مرخصی برای سه جلسه است آقای فیروز آبادی
فیروز آبادی – چون سه جلسه است مخالفتی ندارم
رئیس – آقایانی که این مرخصی را تصویب میکنند قیام فرمایند اکثر نمایندگان قیام نمودند
رئیس – تصویب شد خبر مرخصی آقای قوام به نحوذیل خوانده شد آقای آقا میرزا ابراهیم خان قوام نمایندهٔ محترم شیراز دوماه ودوازده روز که ۴۲ روز آن غیبت ایام گذشته است و یک ماه آن از تاریخ حرکت به شیراز اجازهٔ مرخصی خواسته و حقوق ایام غیبت خود را جمعا دوماه ودوازده روز است به کتابخانهٔ مجلس اختصاص دادهاند کمیسیون عرایض و مرخصی مرخصی نمایندهٔ محترم را با اختصاص حقوق ایشان به کتابخانهٔ مجلس و خبر آن را تقدیم میدارد مخبر کمیسیون حاج میرزا مرتضی
رئیس – آقای فیروز آبادی
فیروز آبادی – بنده همین قدر خواستم اظهار تشکر کنم از ایشان که خودشان طمع نکردهاند کاش دیگران هم به ایشان اقتدا میکردند و حقوق مرخصی خودشان را اختصاص می داند به فقرائی کتابخانه چیزی
جلائی – هر کس به اندازهٔ ایشان داشته باشد این کار را میکند
رئیس الوزراء – لایحهٔ تقاضای دو دوازدهم است که تقدیم میشود
رئیس – عده برای اخذ رأی کافی نیست رأی مرخصی آقای قوام میماند برای جلسه آتیه مجلس یک ساعت بعد از ظهر ختم شد
قانون
هشت هزار تومان اعتبار اضافی جهت حقوق متخصص بانک ملی
مصوبه ۱۹ دی ماه ۱۳۰۶ شمسی
مادهٔ واحده – مجلس شورای ملی به دولت اجازه میدهد که بر حقوق متخصص بانک ملی مقرره در قانون مورخهٔ یازدهم آبان ۱۳۰۶ مبلغ هشت هزار تومان علاوه منظور دارد که جمعا اعتبار دولت برای استخدام متخصص مزبور سالیانه بیست هزار تومان بشود
این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسهٔ نوزدهم دی ماه یک هزار و سیصد و شش شمسی به تصویب مجلس شورای ملی رسید
رئیس مجلس شورای ملی حسین پیرنیا