عطار (غزلیات)/گر در صف دین داران دین دار نخواهم شد
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | عطار (غزلیات) (گر در صف دین داران دین دار نخواهم شد) از عطار |
' |
گر در صف دین داران دین دار نخواهم شد | از بهر چه با رندان در کار نخواهم شد | |
شد عمر و نمیبینم از دین اثری در دل | وز کفر نهاد خویش دیندار نخواهم شد | |
کی فانی حق باشم بی قول اناالحق من | کز عشق چو مشتاقان بردار نخواهم شد | |
دانم که نخواهم یافت از دلبر خود کامی | تا من ز وجود خود بیزار نخواهم شد | |
ای ساقی جان میده کاندر صف قلاشان | این بار چو هر باری بیبار نخواهم شد | |
از یک می عشق او امروز چنان مستم | کز مستی آن هرگز هشیار نخواهم شد | |
تا دیده خیال او در خواب همی بیند | از خواب خیال او بیدار نخواهم شد | |
هرچند که عطارم لیکن به مجاز است این | بی عطر سر زلفش عطار نخواهم شد |