سعدی (مراثی)
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | سعدی (مراثی) از سعدی |
' |
برای کسب اطلاع از این که هر مرثیه در مورد چه کسی ست؛ از مراثی سعدی سایت گنجور استفاده شد. |
- وجود عاریتی دل درو نشاید بست: ذکر وفات امیرفخرالدین ابیبکر طاب ثراه.
- دردی به دل رسید که آرام جان برفت: در مرثیهٔ عز الدین احمد بن یوسف.
- به اتفاق دگر دل به کس نباید داد: در مرثیهٔ اتابک ابوبکر بن سعد زنگی.
- به هیچ باغ نبود آن درخت مانندش: در مرثیهٔ سعد بن ابوبکر.
- دل شکسته که مرهم نهد دگربارش؟: در مرثیهٔ ابوبکر سعد بن زنگی.
- آسمان را حق بود گر خون بگرید بر زمین: در زوال خلافت بنیعباس.
- غریبان را دل از بهر تو خونست: ترجیع بند در مرثیهٔ سعد بن ابوبکر.