سعدی (غزلیات)/یار با ما بیوفایی میکند
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | سعدی (غزلیات) (یار با ما بیوفایی میکند) از سعدی |
' |
یار با ما بیوفایی میکند | بیگناه از من جدایی میکند | |
شمع جانم را بکشت آن بیوفا | جای دیگر روشنایی میکند | |
میکند با خویش خود بیگانگی | با غریبان آشنایی میکند | |
جوفروشست آن نگار سنگ دل | با من او گندم نمایی میکند | |
یار من اوباش و قلاشست و رند | بر من او خود پارسایی میکند | |
ای مسلمانان به فریادم رسید | کان فلانی بیوفایی میکند | |
کشتی عمرم شکستست از غمش | از من مسکین جدایی میکند | |
آن چه با من میکند اندر زمان | آفت دور سمایی میکند | |
سعدی شیرین سخن در راه عشق | از لبش بوسی گدایی میکند |