سعدی (غزلیات)/پروانه نمیشکیبد از دور
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | سعدی (غزلیات) (پروانه نمیشکیبد از دور) از سعدی |
' |
پروانه نمیشکیبد از دور | ور قصد کند بسوزدش نور | |
هر کس به تعلقی گرفتار | صاحب نظران به عشق منظور | |
آن روز که روز حشر باشد | دیوان حساب و عرض منشور | |
ما زنده به ذکر دوست باشیم | دیگر حیوان به نفخه صور | |
یا رب که تو در بهشت باشی | تا کس نکند نگاه در حور | |
ما مست شراب ناب عشقیم | نه تشنه سلسبیل و کافور | |
بیمست شراره آه مشتاق | کتش بزند حجاب مستور | |
من دانم و دردمند بیدار | آهنگ شب دراز دیجور | |
آخر ز هلاک ما چه خیزد | سیمرغ چه میکند به عصفور | |
نزدیک نمیشوی به صورت | وز دیده دل نمیشوی دور | |
از پیش تو راه رفتنم نیست | گردن به کمند به که مهجور | |
سعدی چو مرادت انگبینست | واجب بود احتمال زنبور |