سعدی (غزلیات)/درخت غنچه برآورد و بلبلان مستند
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | سعدی (غزلیات) (درخت غنچه برآورد و بلبلان مستند) از سعدی |
' |
درخت غنچه برآورد و بلبلان مستند | جهان جوان شد و یاران به عیش بنشستند | |
حریف مجلس ما خود همیشه دل میبرد | علی الخصوص که پیرایهای بر او بستند | |
کسان که در رمضان چنگ میشکستندی | نسیم گل بشنیدند و توبه بشکستند | |
بساط سبزه لگدکوب شد به پای نشاط | ز بس که عارف و عامی به رقص برجستند | |
دو دوست قدر شناسند عهد صحبت را | که مدتی ببریدند و بازپیوستند | |
به در نمیرود از خانگه یکی هشیار | که پیش شحنه بگوید که صوفیان مستند | |
یکی درخت گل اندر فضای خلوت ماست | که سروهای چمن پیش قامتش پستند | |
اگر جهان همه دشمن شود به دولت دوست | خبر ندارم از ایشان که در جهان هستند | |
مثال راکب دریاست حال کشته عشق | به ترک بار بگفتند و خویشتن رستند | |
به سرو گفت کسی میوهای نمیآری | جواب داد که آزادگان تهی دستند | |
به راه عقل برفتند سعدیا بسیار | که ره به عالم دیوانگان ندانستند |