دیوان شمس/از آتش روی خود اندر دلم آتش زن
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دیوان شمس (غزلیات) (از آتش روی خود اندر دلم آتش زن) از مولوی |
' |
از آتش روی خود اندر دلم آتش زن | و آتش ز دلم بستان در چرخ منقش زن | |
ای جان خوش ساده از اصل ملک زاده | هر جا که روی خوش رو هر دم که زنی خوش زن | |
ای جسم تو را از جان گر فرق کند جانم | شمشیر به کف داری بر تارک فرقش زن | |
ای طره پربندت بگشاده گرهها را | این یک گره دیگر بر زلف مشوش زن |