خواجوی کرمانی (غزلیات)/یاران همه مخمور و قدح پر می نابست
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | خواجوی کرمانی (غزلیات) (یاران همه مخمور و قدح پر می نابست) از خواجوی کرمانی |
' |
یاران همه مخمور و قدح پر می نابست | ما جمله جگر تشنه و عالم همه آبست | |
مرغ دل من در شکن زلف دلارام | یا رب چه تذرویست که در چنگ عقابست | |
چشم من سودازده یا درج عقیقست | اشک من دلسوخته یا لعل مذابست | |
ورد سحرم زمزمهی نغمهی چنگست | و آهنگ مناجات من آواز ربابست | |
دور از تو مپندار که هنگام صبوحم | با این جگر سوخته حاجت بکبابست | |
سرمست می عشق تو در جنت و دوزخ | از نار و نعیم ایمن و فارغ زعذابست | |
با روی بتان کعبهی دل دیر مغانست | در دیر مغان زمزم جان جام شرابست | |
کار خرد از باده خرابست ولیکن | صاحب خرد آنست که او مست و خرابست | |
دست از فلک سفله فرو شوی چو خواجو | کاین نیل روان در ره تحقیق سرابست |