خواجوی کرمانی (غزلیات)/کیست که گوید ببارگاه سلاطین
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | خواجوی کرمانی (غزلیات) (کیست که گوید ببارگاه سلاطین) از خواجوی کرمانی |
' |
کیست که گوید ببارگاه سلاطین | حال گدایان دلشکستهی مسکین | |
سوختهئی کو که خون ز دیده ببارد | از سر سوزم چو شمع بر سر بالین | |
در گذر ای باغبان که بلبل سرمست | باز نیاید به غلغل تو ز نسرین | |
با رخ بستان فروز ویس گلندام | کس نبرد نام گل بمجلس رامین | |
کی برود گر هزار سال برآید | از سرفرهاد شور شکر شیرین | |
عاشق صادق کسی بود که نخواهد | ملکت کسری بجای مهر نگارین | |
شمسهی چین نیست در تصور اورنگ | جز رخ گلچهر ماهروی خورآئین | |
مرغ دل از زلف دلبران نبرد جان | کبک نیابد امان ز چنگل شاهین | |
منکر خواجو مشو که اهل نظر را | روی بتان قبله است و کیش مغان دین |