خواجوی کرمانی (غزلیات)/نوبتی صبح برآمد ببام
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | خواجوی کرمانی (غزلیات) (نوبتی صبح برآمد ببام) از خواجوی کرمانی |
' |
نوبتی صبح برآمد ببام | نوبت عشاق بگوی ای غلام | |
مرغ سحر در سخن آمد به ساز | ساز بر آواز خروسان بام | |
کوکبهی قافله سالار صبح | باز رسید این نفس از راه شام | |
خادم ایوان در خلوت ببند | در حرم خاص مده بار عام | |
ای صنم سیم زنخدان بیار | از قدح سیم می لعل فام | |
صوفی اگر صافی ازین خم خورد | رخت تصوف بفروشد تمام | |
حاجی اگر روی تو بیند مقیم | در حرم کعبه نسازد مقام | |
زمزم رندان سبو کش میست | بتکده و میکده بیت الحرام | |
نام جگر سوختگان چیست ننگ | ننگ غم اندوختگان چیست نام | |
آتش پروانهی پر سوخته | نیست بجز پختن سودای خام | |
خیز و چو خواجو بصبوحی بشوی | جامهی جان را بنم چشم جام |