خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای که از سرچشمهی نوشت برفت آب نبات
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | خواجوی کرمانی (غزلیات) (ای که از سرچشمهی نوشت برفت آب نبات) از خواجوی کرمانی |
' |
ای که از سرچشمهی نوشت برفت آب نبات | مردهی مرجان جانافزای تست آب حیات | |
از چمن زیباتر از قدت کجا خیزد نهال | وز شکر شیرینتر از خطت کجا روید نبات | |
عنبر زلف تو بر کافور میبندد نقاب | سنبل خط تو بر یاقوت میرد برات | |
پرده بر رخ میکشی وز ما نمیداری حجاب | خستگان را میکشی وز کس نمیباشد حیات | |
حال مجنون شرح دادن با دلم دیوانگیست | همچون پیش طرهایت ذکر لیلی ترهات | |
تا برفتی همچو آب از چشم دریا بار من | پیش جیحون سرشکم میرود آب فرات | |
بندهام تا زندهام گر میکشی ور میکشی | زخم پیکان تو مرهم باشد و بندت نجات | |
از دهانت بوسهئی جستم زکوة حسن را | گفت خاموش ای گدا برهیچ کی باشد زکوة | |
با خیالت دوش میگفتم که مردم از غمت | گفت خواجو گوئیا نشنیدهئی من عاش مات |