تفاوت میان نسخههای «مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ امرداد ۱۳۲۳ نشست ۵۳»
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
'''رئیس-''' این ربطی به صورت جلسه ندارد. در صورت جلسه اگر اعتراضی هست بفرمایند؟ (اظهار شد- خیر) صورت جلسه تصویب شد. | '''رئیس-''' این ربطی به صورت جلسه ندارد. در صورت جلسه اگر اعتراضی هست بفرمایند؟ (اظهار شد- خیر) صورت جلسه تصویب شد. | ||
+ | |||
+ | == - مذاکره راجع به دستور == | ||
۲- مذاکره راجع به دستور | ۲- مذاکره راجع به دستور | ||
− | '''رئیس-''' اینجا در دستور سه فقره کار داریم | + | '''رئیس-''' اینجا در دستور سه فقره کار داریم اولاً دو طرحی است که اینجا پیشنهاد شده مال آقای دکتر شفق و آقای دولتآبادی و به علاوه عدهای از آقایان اجازه نطق قبل از دستور خواستهاند آقای دکتر مصدق هم پیشنهاد کردهاند که لایحه راجع به مازاد غله مقدم باشد حالا مجلس باید نظر بگیرد اگر نطق قبل از دستور را اجازه میدهند شروع کنیم (صحیح است) آقای وزیر کشاورزی فرمایشی دارید؟ |
− | + | '''وزیر کشاورزی (آقای اعتمادی)-''' بنده خواستم عرض کنم که برای جواب سؤال آقای فرمند و آقای صفوی حاضر هستم. | |
− | + | == - تقدیم یک فقره طرح قانونی از طرف آقای دکتر کشاورز == | |
۳- تقدیم یک فقره طرح قانونی از طرف آقای دکتر کشاورز | ۳- تقدیم یک فقره طرح قانونی از طرف آقای دکتر کشاورز | ||
− | دکتر کشاورز- یک پیشنهادی است از طرف نمایندگان فراکسیون توده و چند نفر از نمایندگان دیگر بنده با اجازه آقایان میخوانم و تقدیم میکنم به آقای رئیس: | + | '''دکتر کشاورز-''' یک پیشنهادی است از طرف نمایندگان فراکسیون توده و چند نفر از نمایندگان دیگر بنده با اجازه آقایان میخوانم و تقدیم میکنم به آقای رئیس: |
ریاست مجلس شورای ملی | ریاست مجلس شورای ملی | ||
خط ۸۸: | خط ۹۰: | ||
ماده واحده- بانوان میتوانند با همان شرایطی که درباره مردان مقرر است از حقوق و مزایای اجتماعی از قبیل حق انتخاب کردن و انتخاب شدن در مجالس مقننه و انجمنهای ایالتی و ولایتی و غیره استفاده نمایند. | ماده واحده- بانوان میتوانند با همان شرایطی که درباره مردان مقرر است از حقوق و مزایای اجتماعی از قبیل حق انتخاب کردن و انتخاب شدن در مجالس مقننه و انجمنهای ایالتی و ولایتی و غیره استفاده نمایند. | ||
− | بهادری- این برخلاف اسلام است برخلاف قرآن مجید است. خارج از حدودی که اسلام معین نموده رفتار کردن برخلاف قرآن و دین اسلام است.... | + | '''بهادری-''' این برخلاف اسلام است برخلاف قرآن مجید است. خارج از حدودی که اسلام معین نموده رفتار کردن برخلاف قرآن و دین اسلام است.... |
'''رئیس-''' به کمیسیون مراجعه میشود. | '''رئیس-''' به کمیسیون مراجعه میشود. | ||
جمعی از نمایندگان- دستور - دستور | جمعی از نمایندگان- دستور - دستور | ||
+ | |||
+ | == - تقدیم دو ورقه سؤالیه از طرف آقای امیر تیمور == | ||
۴- تقدیم دو ورقه سؤالیه از طرف آقای امیر تیمور | ۴- تقدیم دو ورقه سؤالیه از طرف آقای امیر تیمور | ||
خط ۲۰۸: | خط ۲۱۲: | ||
را میگذارم به قضاوت مجلس همین آقای عباس پاشا خان ۱۸ ساله بودند و مریض شدند یک طبیب از خوی آوردند برای معالجه ایشان، ایشان در عمارت بودند و نگاه میکردند گفتند این کیست که دارد میآید گفتند دکتر است گفت ببینم این تیر دیر یعنی میخورد یا نمیخورد تفنگ را برداشت و کتف دکتر را هدف قرار داد و دکتر صید شد این هم اخلاق و رویه آنها است که مردم آنجا رضایت ندارند مردم ناراضیند و شاکیند و از این قبیل قضایا زیاد است نمیخواهم وقت مجلس را بگیرم در این موضوع خط و سواد فارسی چون موضوع مربوط است به صلاحیت شخصی خود ایشان باید بیایند و دفاع کنند این موضوعی نیست که آقای مخبر یا آقای امامی یا دیگران دفاع کنند موضوع صلاحیت نماینده همیشه باید از طرف خود نماینده دفاع شود و وکیل دیگر نمیتواند.... | را میگذارم به قضاوت مجلس همین آقای عباس پاشا خان ۱۸ ساله بودند و مریض شدند یک طبیب از خوی آوردند برای معالجه ایشان، ایشان در عمارت بودند و نگاه میکردند گفتند این کیست که دارد میآید گفتند دکتر است گفت ببینم این تیر دیر یعنی میخورد یا نمیخورد تفنگ را برداشت و کتف دکتر را هدف قرار داد و دکتر صید شد این هم اخلاق و رویه آنها است که مردم آنجا رضایت ندارند مردم ناراضیند و شاکیند و از این قبیل قضایا زیاد است نمیخواهم وقت مجلس را بگیرم در این موضوع خط و سواد فارسی چون موضوع مربوط است به صلاحیت شخصی خود ایشان باید بیایند و دفاع کنند این موضوعی نیست که آقای مخبر یا آقای امامی یا دیگران دفاع کنند موضوع صلاحیت نماینده همیشه باید از طرف خود نماینده دفاع شود و وکیل دیگر نمیتواند.... | ||
− | دکتر کشاورز- پس چرا به پیشهوری اجازه ندادید بیاید دفاع کند. | + | '''دکتر کشاورز-''' پس چرا به پیشهوری اجازه ندادید بیاید دفاع کند. |
فرخ- من کی نگذاشتم به من چه؟ بله آقا این است که بنده پیشنهاد کردم که یک کمیسیونی برای رسیدگی به این که ایشان به قدر کفایت سواد فارسی دارند تشکیل بشود و آن کمیسیون گزارش خود را به مجلس شورای ملی بدهد بعد به اعتبارنامه ایشان رأی گرفته است. | فرخ- من کی نگذاشتم به من چه؟ بله آقا این است که بنده پیشنهاد کردم که یک کمیسیونی برای رسیدگی به این که ایشان به قدر کفایت سواد فارسی دارند تشکیل بشود و آن کمیسیون گزارش خود را به مجلس شورای ملی بدهد بعد به اعتبارنامه ایشان رأی گرفته است. | ||
خط ۲۹۰: | خط ۲۹۴: | ||
'''رئیس-''' آقای دکتر کشاورز بفرمایید. | '''رئیس-''' آقای دکتر کشاورز بفرمایید. | ||
− | دکتر کشاورز- چون بنده قطعاً نمیدانستم که امروز مطرح خواهد شد در کیفم ندارم خواهش میکنم یک ورقه به من بدهید بخوانم. | + | '''دکتر کشاورز-''' چون بنده قطعاً نمیدانستم که امروز مطرح خواهد شد در کیفم ندارم خواهش میکنم یک ورقه به من بدهید بخوانم. |
یکی از نمایندگان- گزارش کمیسیون را بایستی منشی بخواند. | یکی از نمایندگان- گزارش کمیسیون را بایستی منشی بخواند. | ||
− | دکتر کشاورز- به من گفتند بخوان نمیخواهید نمیخوانم | + | '''دکتر کشاورز-''' به من گفتند بخوان نمیخواهید نمیخوانم |
(گزارش کمیسیون بهداری به شرح زیر قرائت شد) | (گزارش کمیسیون بهداری به شرح زیر قرائت شد) | ||
خط ۳۴۲: | خط ۳۴۶: | ||
'''رئیس-''' مخالفی نیست؟ (گفته شد - خیر) | '''رئیس-''' مخالفی نیست؟ (گفته شد - خیر) | ||
− | دکتر کشاورز- چون آقای امینی راجع به واگذار کردن بیمارستانهای شهرستانها به انجمنهای خیریه یا انجمن شهرداری مذاکره کردند بنده خواستم یک توضیحی بدهم و یک نظر کلی را عرض کنم این نظر آقای امینی صحیح است ولی در ایران فعلاً میسر نیست برای بیمارستانها فعلاً فرقی نمیکند که تحت نظر وزارت بهداری باشد یا تحت نظر انجمن شهرداری باشد چون که طرز عملشان معلوم است یعنی طرز کار کردنشان در شهر باعث رضایت نیست از این نظر بنده خیال میکنم که بیمارستانها اگر تحت نظر وزارت بهداری باقی بماند بهتر است البته وقتی که انجمنهای ایالتی و ولایتی به تمام معنی تشکیل بشود در آن موقع باید تمام امور شهر به خصوص بهداری شهر و بیمارستانها در تحت نظر انجمنهای ایالتی و ولایتی قرار بگیرند در آن موقع بنده صد در صد با نظر آقای امینی موافقم ولی حالا عملی نیست. | + | '''دکتر کشاورز-''' چون آقای امینی راجع به واگذار کردن بیمارستانهای شهرستانها به انجمنهای خیریه یا انجمن شهرداری مذاکره کردند بنده خواستم یک توضیحی بدهم و یک نظر کلی را عرض کنم این نظر آقای امینی صحیح است ولی در ایران فعلاً میسر نیست برای بیمارستانها فعلاً فرقی نمیکند که تحت نظر وزارت بهداری باشد یا تحت نظر انجمن شهرداری باشد چون که طرز عملشان معلوم است یعنی طرز کار کردنشان در شهر باعث رضایت نیست از این نظر بنده خیال میکنم که بیمارستانها اگر تحت نظر وزارت بهداری باقی بماند بهتر است البته وقتی که انجمنهای ایالتی و ولایتی به تمام معنی تشکیل بشود در آن موقع باید تمام امور شهر به خصوص بهداری شهر و بیمارستانها در تحت نظر انجمنهای ایالتی و ولایتی قرار بگیرند در آن موقع بنده صد در صد با نظر آقای امینی موافقم ولی حالا عملی نیست. |
'''رئیس-''' هفت هشت نفر از آقایان اجازه خواستهاند آقای آقا سید ضیاءالدین | '''رئیس-''' هفت هشت نفر از آقایان اجازه خواستهاند آقای آقا سید ضیاءالدین | ||
خط ۳۵۴: | خط ۳۵۸: | ||
سید ضیاء- کاش شما در یک کار اول بودید | سید ضیاء- کاش شما در یک کار اول بودید | ||
− | دکتر کشاورز- هستم | + | '''دکتر کشاورز-''' هستم |
سید ضیاء- در یک کار هستید. بله. بنده از آقای امینی خواهش میکنم یک پیشنهادی در این موضوع بکنند نه فقط در مریضخانههایی که با پول مردم با شرکت مردم تأسیس میشود هیچ مانعی نمیبینم در مریضخانههایی که با پول دولت و در تحت نظر مستقیم دولت است یک عده از همین مردم خیر شرکت و نظارت در امور مریضخانه داشته باشند نظارت و مراقبت غیر از مداخله است بنابراین بنده با این پیشنهاد کاملاً همراه هستم نه فقط در مریضخانه رشت و مریضخانه طهران بلکه در هر مریضخانه که در ایران هست اگر یک کمیسیونی تشکیل شود و مراقبت و نظارت کنند نه فقط مانعی نمیبینیم بلکه یک فوایدی هم دارد. | سید ضیاء- در یک کار هستید. بله. بنده از آقای امینی خواهش میکنم یک پیشنهادی در این موضوع بکنند نه فقط در مریضخانههایی که با پول مردم با شرکت مردم تأسیس میشود هیچ مانعی نمیبینم در مریضخانههایی که با پول دولت و در تحت نظر مستقیم دولت است یک عده از همین مردم خیر شرکت و نظارت در امور مریضخانه داشته باشند نظارت و مراقبت غیر از مداخله است بنابراین بنده با این پیشنهاد کاملاً همراه هستم نه فقط در مریضخانه رشت و مریضخانه طهران بلکه در هر مریضخانه که در ایران هست اگر یک کمیسیونی تشکیل شود و مراقبت و نظارت کنند نه فقط مانعی نمیبینیم بلکه یک فوایدی هم دارد. | ||
خط ۴۵۲: | خط ۴۵۶: | ||
در اینجا در واقع یک شرکتی تشکیل شده است ما بین وزارت دارایی و وزارت بهداری مقصود از این چیست؟ آیا آن را میخواهند از صورت بازرگانی بیرون بیاورند و به صورت اداری در بیاورند مخصوصاً که اینجا مینویسد بنگاه دارویی با آنچه که در اختیار دارد و اصولاً وقتی که سازمان وزارت بهداری را در نظر بگیرید میبینیم بنگاه دارویی هم تحت نظر او خواهد بود و یک قسمت عمده کار بنگاه دارویی تماس با وزارت بهداری دارد و از لحاظ قانونگذاری هم یک عمل لغوی است اگر مجزا شود با آن که خیلی از کارهای بنگاه دارویی تحت اختیار وزارت بهداری خواهد بود بدین جهت بنده تقاضا دارم ببینید در واقع به چه نحوی میخواهند این بنگاه را اداره کنند آیا اگر این طور است که حالا اداره میشود که هیچ اگر طور دیگر میخواهند اداره بکنند روشن شود که بعد اسباب اشکال نشود. | در اینجا در واقع یک شرکتی تشکیل شده است ما بین وزارت دارایی و وزارت بهداری مقصود از این چیست؟ آیا آن را میخواهند از صورت بازرگانی بیرون بیاورند و به صورت اداری در بیاورند مخصوصاً که اینجا مینویسد بنگاه دارویی با آنچه که در اختیار دارد و اصولاً وقتی که سازمان وزارت بهداری را در نظر بگیرید میبینیم بنگاه دارویی هم تحت نظر او خواهد بود و یک قسمت عمده کار بنگاه دارویی تماس با وزارت بهداری دارد و از لحاظ قانونگذاری هم یک عمل لغوی است اگر مجزا شود با آن که خیلی از کارهای بنگاه دارویی تحت اختیار وزارت بهداری خواهد بود بدین جهت بنده تقاضا دارم ببینید در واقع به چه نحوی میخواهند این بنگاه را اداره کنند آیا اگر این طور است که حالا اداره میشود که هیچ اگر طور دیگر میخواهند اداره بکنند روشن شود که بعد اسباب اشکال نشود. | ||
− | دکتر کشاورز- اصولاً بنگاه دارویی کل کشور میبایستی تحت نظر وزارت بهداری باشد اولاً طرز تقسیم دواها ثانیاً طرز اداره کردن دواها را هیچ وزارتخانه غیر از وزارت بهداری نمیتواند اداره نماید از طرف دیگر بنگاه کل دارویی کشور تا به حال نتوانسته است احتیاجات مردم را چنان که باید و شاید رفع کند یعنی تمام فعالیت بنگاه کل دارویی کشور عبارت است از تأسیس چند دواخانه که آن دواخانهها هم نشستهاند | + | '''دکتر کشاورز-''' اصولاً بنگاه دارویی کل کشور میبایستی تحت نظر وزارت بهداری باشد اولاً طرز تقسیم دواها ثانیاً طرز اداره کردن دواها را هیچ وزارتخانه غیر از وزارت بهداری نمیتواند اداره نماید از طرف دیگر بنگاه کل دارویی کشور تا به حال نتوانسته است احتیاجات مردم را چنان که باید و شاید رفع کند یعنی تمام فعالیت بنگاه کل دارویی کشور عبارت است از تأسیس چند دواخانه که آن دواخانهها هم نشستهاند |
نسخههایی بهش مراجعه میشود به عنوان این که ما نداریم در عین حال این که دوا در انبار موجود است نسخههای مردم را رد میکنند (صحیح است) و یک عده زیادی از مردم فقیر مراجعه میکنند به این دواخانهها و آن دواها بهشان داده نمیشود مردم همان دواها را با همان مارک در دواخانههای خارج و در بازار آزاد ۶ برابر میخرند یکی از مضارهایش این است که یک سرمی که سرم گلوکز یعنی قند با آب محلول را به بچههای یک ساله که اسهال گرفته باشند آمپولش را بایستی روزی سه دانه به مریض تزریق کنند چون از دواهای اختصاصی بنگاه دارویی کل کشور است در خارج ۲۵ تومان فروخته میشود و وقتی اشخاص مراجعه میکنند به داروخانه بنگاه داروریی چون باید ۴ تومان فروخته شود به مریضها داده نمیشود از این نظر اگر این بنگاه تحت نظر وزارت بهداری قرار گیرد واقعاً در وزارت بهداری که بعداً تشکیلاتی داده خواهد شد این عمل خوب انجام خواهد گرفت مخصوصاً که در رأس وزارت بهداری شخصی مانند آقای دکتر لقمانالملک قرار گرفته واقعاً خوب انجام خواهد گرفت مخصوصاً ایشان برای کارهای اداری و غیره از قبیل سر موقع آمدن و کارهای مربوط به پول و حساب و چیزهای دیگر (ببخشید) یک وسواس به خصوصی دارند از این نظر بنده تقاضا میکنم که پیشنهاد کننده پیشنهاد خودش را پس بگیرد و این تبصره تصویب شود و به مناسبت این که فعلاً مکان وزارت بهداری گنجایش گذاشتن بنگاه را ندارد اجازه بدهند که فعلاً بنگاه از این محل استفاده بکند و بعد از جنگ وزارت بهداری یک محلی برایش تعیین خواهد کرد. | نسخههایی بهش مراجعه میشود به عنوان این که ما نداریم در عین حال این که دوا در انبار موجود است نسخههای مردم را رد میکنند (صحیح است) و یک عده زیادی از مردم فقیر مراجعه میکنند به این دواخانهها و آن دواها بهشان داده نمیشود مردم همان دواها را با همان مارک در دواخانههای خارج و در بازار آزاد ۶ برابر میخرند یکی از مضارهایش این است که یک سرمی که سرم گلوکز یعنی قند با آب محلول را به بچههای یک ساله که اسهال گرفته باشند آمپولش را بایستی روزی سه دانه به مریض تزریق کنند چون از دواهای اختصاصی بنگاه دارویی کل کشور است در خارج ۲۵ تومان فروخته میشود و وقتی اشخاص مراجعه میکنند به داروخانه بنگاه داروریی چون باید ۴ تومان فروخته شود به مریضها داده نمیشود از این نظر اگر این بنگاه تحت نظر وزارت بهداری قرار گیرد واقعاً در وزارت بهداری که بعداً تشکیلاتی داده خواهد شد این عمل خوب انجام خواهد گرفت مخصوصاً که در رأس وزارت بهداری شخصی مانند آقای دکتر لقمانالملک قرار گرفته واقعاً خوب انجام خواهد گرفت مخصوصاً ایشان برای کارهای اداری و غیره از قبیل سر موقع آمدن و کارهای مربوط به پول و حساب و چیزهای دیگر (ببخشید) یک وسواس به خصوصی دارند از این نظر بنده تقاضا میکنم که پیشنهاد کننده پیشنهاد خودش را پس بگیرد و این تبصره تصویب شود و به مناسبت این که فعلاً مکان وزارت بهداری گنجایش گذاشتن بنگاه را ندارد اجازه بدهند که فعلاً بنگاه از این محل استفاده بکند و بعد از جنگ وزارت بهداری یک محلی برایش تعیین خواهد کرد. | ||
خط ۴۶۶: | خط ۴۷۰: | ||
'''رئیس-''' آقای آقا سید ضیاءالدین | '''رئیس-''' آقای آقا سید ضیاءالدین | ||
− | دکتر کشاورز- ایشان نمیتوانند صحبت بکنند چون کسی که در پیشنهاد حرف میزند باید عضو کمیسیون باشد. | + | '''دکتر کشاورز-''' ایشان نمیتوانند صحبت بکنند چون کسی که در پیشنهاد حرف میزند باید عضو کمیسیون باشد. |
اردلان- بنده عضو کمیسیون هستم. | اردلان- بنده عضو کمیسیون هستم. | ||
خط ۴۹۸: | خط ۵۰۲: | ||
'''رفیعی-''' بنده از آقای دکتر کشاورز انتظار نداشتم که این فرمایشات را بفرمایند برای این که جیرفتی خانه ندارد برای این که جیرفتی و نرماشیری عنوان ندارد حالا بیایید بسنجید مقایسه کنید بودجه بهداری حوزه انتخابیه خود آقا و سایر قسمتها که مورد نظر بوده است از حیث تناسب تومانی پنجاه تومان با هم متناسب ندارد. | '''رفیعی-''' بنده از آقای دکتر کشاورز انتظار نداشتم که این فرمایشات را بفرمایند برای این که جیرفتی خانه ندارد برای این که جیرفتی و نرماشیری عنوان ندارد حالا بیایید بسنجید مقایسه کنید بودجه بهداری حوزه انتخابیه خود آقا و سایر قسمتها که مورد نظر بوده است از حیث تناسب تومانی پنجاه تومان با هم متناسب ندارد. | ||
− | دکتر کشاورز- ما هم ناراضی هستیم. | + | '''دکتر کشاورز-''' ما هم ناراضی هستیم. |
'''رفیعی-''' در صورتی که شما ناراضی هستید پس بنده چه باید بگویم در صورتی که آنجا مردمان توانگری دارد مردمانی دارد که اگر احتیاج پیدا کند از هر نقطه که باشد میتوانند طبیب و دارو تهیه کنند میتوانند وسایل کافی در دسترس بگذارند ولی آنجا مردم بدبخت و بیچاره هستند آن هم در نقطه جیرفت و نرماشیر که اگر پول میداشتند (در صورتی که ندارند) وسائلش آنجا فراهم نیست شما وقتی که میخواهید یک نفر مأمور آنجا بفرستید کسی نمیرود چه برسد یک نفر طبیب که هیچ وقت نخواهد رفت آن هم در آن نقطه بد آب و هوا که بایستی وزارت بهداری وسائل کار آنها را فراهم کند اما مسئله واگیر ممکن است این یک موضوع اتفاقی باشد نسبت به تحمیل بر بودجه (توجه فرمودید؟) البته بایستی در بعضی از قسمتها توجه بیشتری بشود ولی در اصل بودجه بایستی رعایت تساوی بشود بنابراین در پیشنهاد خودم باقی هستم. | '''رفیعی-''' در صورتی که شما ناراضی هستید پس بنده چه باید بگویم در صورتی که آنجا مردمان توانگری دارد مردمانی دارد که اگر احتیاج پیدا کند از هر نقطه که باشد میتوانند طبیب و دارو تهیه کنند میتوانند وسایل کافی در دسترس بگذارند ولی آنجا مردم بدبخت و بیچاره هستند آن هم در نقطه جیرفت و نرماشیر که اگر پول میداشتند (در صورتی که ندارند) وسائلش آنجا فراهم نیست شما وقتی که میخواهید یک نفر مأمور آنجا بفرستید کسی نمیرود چه برسد یک نفر طبیب که هیچ وقت نخواهد رفت آن هم در آن نقطه بد آب و هوا که بایستی وزارت بهداری وسائل کار آنها را فراهم کند اما مسئله واگیر ممکن است این یک موضوع اتفاقی باشد نسبت به تحمیل بر بودجه (توجه فرمودید؟) البته بایستی در بعضی از قسمتها توجه بیشتری بشود ولی در اصل بودجه بایستی رعایت تساوی بشود بنابراین در پیشنهاد خودم باقی هستم. |
نسخهٔ ۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۴۷
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهاردهم | تصمیمهای مجلس | قوانین بودجه مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهاردهم |
دوره چهاردهم قانونگذاری
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۴
جلسه: ۵۳
صورت مشروح مجلس روز سهشنبه ۲۴ مرداد ماه ۱۳۲۳
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورت مجلس
۲- مذاکره راجع به دستور
۳- تقدیم یک فقره طرح قانونی از طرف آقای دکتر کشاورز
۴- تقدیم دو ورقه سؤالیه از طرف آقای امیر تیمور
۵- بقیه مذاکره در دستور
۶- سؤال آقایان صفوی و فرمند و پاسخ آقای وزیر کشاورزی
۷- طرح و تصویب اعتبار نامههای آقایان تیموری و ذکایی
۸- شور در گزارش کمیسیون بهداری راجع به لایحه سازمان بهداری
۹- موقع و دستور جلسه آتیه - ختم جلسه
مجلس دو ساعت قبل از ظهر به ریاست آقای سید محمد صادق طباطبایی تشکیل گردید.
صورت مجلس روز یکشنبه ۲۲ مرداد ماه را آقای طوسی (منشی) قرائت نمودند.
عین مذاکرات مشروح پنجاه و سومین جلسه از چهاردهمین دوره قانونگذاری (مطابق قانون ۸ آذر ماه ۱۳۰۵) اداره تندنویسی و تحریر صورت مجلس
اسامی غائبین جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده:
غائبین بیاجازه - آقایان: بیات - خاکباز - رحیمیان
غائبین بیاجازه - آقایان: افخمی - اقبال - مظفرزاده - شجاع - نقابت- اخوان- کفایی- صمصام - فتوحی- تولیت - قبادیان- ظفری - جواد مسعودی- ملایری- سیفپور - دکتر عبده- دشتی - تهرانچی - معدل- حشمتی
- تصویب صورت مجلس
۱- تصویب صورت مجلس
رئیس- اعتراضی به صورت مجلس هست؟
دولتآبادی- بنده یک طرح تفسیری تقدیم کردهام نظر به این که اکثریت نبود ماند چون با قید یک فوریت بود تقاضا میکنم امروز فوریت آن مطرح شود و رأی گرفته شود.
رئیس- بنده سؤالی از آقای وزیر کشاورزی کردهام تقاضا دارم امروز جواب بفرمایند.
رئیس- سؤال را باید کتباً بفرستید
صفوی- سؤال را کتباً مدتی قبل فرستادهام.
رئیس- در موقع طرح سؤالات جواب میدهند آقای دکتر شفق
دکتر شفق- عرض میکنم طرحی که دیروز تقدیم داشتم چون اکثریت نبود خوانده نشد اجازه میدهید قرائت شود؟
رئیس- این ربطی به صورت جلسه ندارد. در صورت جلسه اگر اعتراضی هست بفرمایند؟ (اظهار شد- خیر) صورت جلسه تصویب شد.
- مذاکره راجع به دستور
۲- مذاکره راجع به دستور
رئیس- اینجا در دستور سه فقره کار داریم اولاً دو طرحی است که اینجا پیشنهاد شده مال آقای دکتر شفق و آقای دولتآبادی و به علاوه عدهای از آقایان اجازه نطق قبل از دستور خواستهاند آقای دکتر مصدق هم پیشنهاد کردهاند که لایحه راجع به مازاد غله مقدم باشد حالا مجلس باید نظر بگیرد اگر نطق قبل از دستور را اجازه میدهند شروع کنیم (صحیح است) آقای وزیر کشاورزی فرمایشی دارید؟
وزیر کشاورزی (آقای اعتمادی)- بنده خواستم عرض کنم که برای جواب سؤال آقای فرمند و آقای صفوی حاضر هستم.
- تقدیم یک فقره طرح قانونی از طرف آقای دکتر کشاورز
۳- تقدیم یک فقره طرح قانونی از طرف آقای دکتر کشاورز
دکتر کشاورز- یک پیشنهادی است از طرف نمایندگان فراکسیون توده و چند نفر از نمایندگان دیگر بنده با اجازه آقایان میخوانم و تقدیم میکنم به آقای رئیس:
ریاست مجلس شورای ملی
نظر به این که بانوان ایرانی در این چند سال اخیر که از نعمت آزادی بهرهمند شدهاند لیاقت و شایستگی خود را از هر حیث در انجام وظایفی که به آنها محول گردیده به اثبات رسانیدهاند و بانوان ایرانی حقاً سزاوار برابری و تساوی در حقوق و مزایای اجتماعی با مردان میباشند امضاء کنندگان تقاضای تصویب ماده واحده زیر را مینماییم.
ماده واحده- بانوان میتوانند با همان شرایطی که درباره مردان مقرر است از حقوق و مزایای اجتماعی از قبیل حق انتخاب کردن و انتخاب شدن در مجالس مقننه و انجمنهای ایالتی و ولایتی و غیره استفاده نمایند.
بهادری- این برخلاف اسلام است برخلاف قرآن مجید است. خارج از حدودی که اسلام معین نموده رفتار کردن برخلاف قرآن و دین اسلام است....
رئیس- به کمیسیون مراجعه میشود.
جمعی از نمایندگان- دستور - دستور
- تقدیم دو ورقه سؤالیه از طرف آقای امیر تیمور
۴- تقدیم دو ورقه سؤالیه از طرف آقای امیر تیمور
رئیس- آقای امیر تیمور
امیر تیمور- بنده دو سؤال است نوشتهام و به مقام ریاست تقدیم میکنم یک سؤال از آقای نخستوزیر است راجع به مصاحبهای است که آقای دکتر میلسپو با مدیر روزنامه ستاره کرده است و خواهش میکنم آقای نخستوزیر و آقای وزیر خارجه تشریف بیاورند و جواب بدهند. سؤال دیگری هم از آقای وزیر دارایی راجع به استفاداتی که تاکنون کشور ایران از قانون وام و اجازه کرده است نمودهام بنده میخواهم که بیایند اینجا و توضیح بدهند و ضمناً از مقام ریاست استدعا دارم چون آقای گلهداری تقاضا کردند که یک تلگراف مهمی است که مربوط است به بندرعباس و میخواهند به عرض مجلس برسانند اجازه بفرمایید که به عرض برسانند.
۵- بقیه مذاکره در دستور
رئیس- ایشان اجازه خواستهاند ولی دو نفر قبل از ایشان هستند (گفته شد دستور) مخالفی هست با دستور؟
حاذقی- بنده مخالفم
رئیس- بفرمایید.
حاذقی- اساساً آقایان نمایندگان محترم تصدیق میفرمایند که وظیفه ما به دو قسمت مهم تقسیم میشود که یک قسمتش عبارت است از تصویب لوایح و قوانینی که به مجلس تقدیم میشود و یک قسمت هم رسیدگی به تظلمهای مردمان حوزه انتخابیه خودمان که آنها توقع دارند که به تظلمات آنها رسیدگی کنیم و به عرض مجلس شورای ملی برسانیم و به وسیله ریاست مجلس شورای ملی از متصدیان امور و هیئت دولت و از آقایان وزیران مسئول که عهدهدار تأمین امنیت، نظم، رسانیدن احتیاجات مردم هستند بخواهیم که توجه بکنند و به عرض مردم برسند پس بنابراین بایستی به عرایض قبل از دستور آقایان نمایندگان توجه بفرمایند و اجازه بدهند که حرفهایشان را بزنند
زیرا اگر حرفها زده نشود احتمال قصور و تقصیر در انجام وظیفه برای آقایان فرض میشود این است که بنده استدعا میکنم آقایانی که موافق با دستور هستند اجازه بدهند که من دنباله عرایض خودم را که در جلسه گذشته عرض کردم به عرض برسانم آن وقت وارد دستور شویم.
جمعی از نمایندگان- دستور - دستور
رئیس- برای این که وقتمان تلف نشود رأی میگیریم .....
اردلان- عده برای رأی کافی نیست
یکی از نمایندگان- آقای حاذقی لطفاً پیشنهاد خودتان را پس بگیرید.
حاذقی- به شرط این که برای جلسه دیگر اجازه بنده محفوظ باشد پس میگیریم.
رئیس- آقای وزیر کشاورزی برای جواب دو فقره سؤالی که از ایشان شده است حاضر شدهاند اگر مجلس موافق است جواب سؤالها داده بشود (یکی از نمایندگان- مطابق دستوری که معین شده است رفتار بشود) سؤال جزو دستور است و میخواستیم او را پیش بیندازیم.
حکمت- اعتبارنامهها مقدم است
رئیس- اعتبارنامهها هم بعد میآید جزو دستور است
حکمت- طبق نظامنامه اعتبارنامهها مقدم است
رئیس- حالا که اکثریت نیست نمیتوانیم رأی بگیریم
طباطبایی- سؤال بعد از دستور هم ممکن است
رئیس- همه کاری همه وقت ممکن است
صفوی- اجازه بفرمایید.
رئیس- بفرمایید.
حکمت- در چه موضوع است؟
صفوی- راجع به سؤالی است که از آقای وزیر کشاورزی کردهام.
رئیس- حالا اجازه میفرمایید ایشان سؤالشان را بکنند.
عده از نمایندگان- مانعی ندارد.
حکمت- مخالف نظامنامه است اعتبارنامهها در دستور مقدم است.
رئیس- مخالف نظامنامه نیست دستور بسته به نظر خود مجلس است آقای صفوی بفرمایید.
۶- سؤال آقایان صفوی و فرمند و پاسخ آقای وزیر کشاورزی
صفوی- سؤال مقدم بر دستور است سؤالی که بنده از آقای وزیر کشاورزی در مدتی قبل کردم مربوط به بذری است که بایستی برای جنوب فرستاده شود به طوری که آقایان میدانند در سال گذشتند به واسطه خشکسالی به کلی محصول آنجا از بین رفته و مردم دچار قحطی و گرفتاری و بدبختی شدهاند و حتی تخمی هم که کاشته بودند به دست آنها نرسید بنده سؤالی کردم برای بذری که بایستی امسال برای آنها تهیه شود در بنادر جنوب به طوری که اغلب آقایان اطلاع دارند به واسطه کم آبی و نیامدن باران اغلب مردم دچار زحمت میشوند و میدانید که امسال فوقالعاده بد است و اطلاع دارید آقایان که دو سال قبل هم قحطی یک عده زیادی از مردم بیگناه آنجا را از بین برد در سال گذشته هم یک مختصر بارندگی آنجا شد ولی جبران سال قبل نشده بود ولی متأسفانه به واسطه این که پارسال بارندگی خیلی خیلی کم شد آب خوراکی هم به دست مردم نیامد و وضعیت محصول فوقالعاده بد شد و مردم هم فوقالعاده در زحمت هستند و امسال اگر بذر برای آنها تهیه نشود متأسفانه امسال هم مثل سال گذشته دچار همین گرفتاری خواهد بود و بایستی بذر آنجا خیلی زودتر تهیه بشود و در دسترس مردم گذاشته بشود زیرا که در نقاط گرمسیر بایستی در اول آبان بذرشان را بکارند این بود که بنده چندی قبل از وزارت کشاورزی سؤال کردم و با آقای دکتر میلسپو هم شفاهاً بنده و آقای دشتی نماینده مجلس مذاکره کردیم و تقاضا کردیم که این بذر زودتر در دسترس آنها گذاشته شود مقدار این بذر هم خیلی ناقابل است و اگر دولت بذر را در اختیار آنها نگذارد موقع خواهد گذشت و بدبختانه آنها دچار همان سختی خواهند بود که هستند و حتی ذرتهای مرطوبی که در انبارهای گمرک مدتها مانده است و از نقطه نظر بهداشت هم قابل خوراک نیست حاضر شدهاند که به آنها بدهند و آنها بخرند و با آن ارتزاق کنند و در این موضوع
ما با اداره غله و نان مذاکره کردیم چون گفتند که ما وسیله نداریم گفتیم همینها را بدهند و با آقای دکتر میلسپو که مذاکره کردیم ولی به ما اطلاع میدهند گویا دادن بذر متأسفانه موکول شده است به بعد و از دادن آن خودداری کردهاند برای این که گفتهاند چون این آییننامه اخیر با نظر نمایندگان مجلس تعهد سهم رعایا را در این آییننامه لغو کردیم متأسفانه ما نمیتوانیم بذر بدهیم این خیلی اسباب نگرانی بنده شد این بود که تقاضا کردم آقای وزیر کشاورزی زودتر برای رفع نگرانی مردم آنجا که چشمشان به کمک و مساعدت دولت است و توقع دارند که زودتر یک بذری به آنها بدهند و آقای وزیر کشاورزی اقداماتی که برای بذر کردهاند به عرض مجلس شورای ملی برسانند.
وزیر کشاورزی- همین طور که آقای صفوی نماینده محترم فرمودند واقعاً وضعیت بذر ایالات جنوب ایران خیلی بد بوده و حتی برای قوت لایموت خودشان هم محتاجند و گرفتارند اما این موضوع تنها در قسمت جنوب نبوده و در سایر قسمتهای کشور هم به واسطه خشکسالی و این که زمستان بسیار بدی داشتیم وضعیت بذرشان خوب نیست و از همه جا تقاضا میشود و کلیه تقاضاهایی که تا امروز به وزارت کشاورزی رسیده است در حدود ۱۱ هزار تن است که تقاضا کردهاند از آن طرف با ترتیبی که برای جمعآوری در نظر گرفته شده است تصدیق میفرمایید که وزارت کشاورزی نمیتواند تمام این تقاضاها را انجام بدهد لذا کوشش کردیم و یک صورتی درست کردیم برای این که با آن قسمتهایی که بیشتر احتیاج دارند به آنها کمک بشود و آن قسمت هم قسمت جنوب است و لهذا به آقای نخستوزیر و وزارت دارایی از طرف وزارت کشاورزی مراجعه و اقداماتی شده و تقاضای پنج هزار تن بذر شده است که پس از حصول اجازه آنها را بفرستیم به جنوب و مقداری هم در حدود ۲۰ تن ۱۸ تن و کسری ذرت خوشه به آنها داده میشود که از آن استفاده بکنند اضافه بر آن داخل یک مذاکراتی شدیم که از خارج هم در حدود یک هزار تن غله وارد کنیم و بدهیم برای بذر خوزستان و بنادر جنوب یعنی عباسی و بوشهر و لنگه و امیدواریم در این قسمت هم موفقیت پیدا کنیم و قبل از این که موقع کاشت بگذرد انشاالله این بذر را به آنها برسانیم و مخصوصاً از آقای وزیر دارایی هم تقاضا کردم بنده شخصاً که در این باب اقدامی بکنند که بلکه زودتر این بذر را به ما بدهند و موکول نکنند به تغییر جدیدی که در آییننامه جمع محصول پیدا میشود و به آقای نماینده محترم آقای صفوی امیدواری میدهم که بلکه در ظرف همین یکی دو هفته ما بتوانیم این بذر را به بنادر جنوب برسانیم.
رئیس- آقای صفوی
صفوی- متأسفانه شرحی را که فرمودند و تقسیماتی را که برای بذر بنادر جنوب قائل شدند که ۴۰۰ تن برای بنادر اختصاص داده شده و این کافی نیست زیرا به طوری که اطلاع دارند وزارت کشاورزی در دو سال قبل بعد از قحطی بذری که به آنها داده است ۶۰۰ تن بوده است در صورتی که به هیچ وجه کافی نبود و اگر بذر کافی داده شده بود با بارندگی که شد شاید مصرف دو سال آذوقه آن حدود را تأمین میکرد ولی فقط ۶۰۰ تن بذر دادند که ۳۵۰ تن گندم بود و ۲۵۰ تن جو و تمام آنها شکایت داشتند که اگر بذری که به ما داده بودند کافی بود گذشته از این که صدی بیست علاوه بر میزان بذر رد میکردیم تا دو سال دیگر خیال ما راحت بود حالا ۴۰۰ تن برای یکی دو نقطه آنجا هم کافی نخواهد بود بنده استدعا میکنم که اگر خواستید کمکی بکنید مصرف بذر آنجا را به اندازه کافی تأمین بکنید چون آنجا غالباً دچار نیامدن باران و خشکسالی است اگر امسال خداوند تفضلی کرد و باران آمد اقلاً بتوانند آذوقه خودشان را تأمین بکنند این است که در این قسمت استدعا دارم توجه بفرمایید.
وزیر کشاورزی- این مقداری را که بنده عرض کردم ۴۴۰ تن است آن هم فقط برای بوشهر و شبانکاره است بیست تن هم ذرت
است و برای سایر نقاط هم آنها علیحده است و صورتی دارد که میخوانم برای نان. فسا بیست تن جهرم ۲۵ تن گرمسیرات جنوب ۱۷۰ تن برای لار ۵۰ تن برای کازرون ۳۰ تن داراب و فسا که عرض کردم ۲۰ تن بوشهر و شبانکاره ۴۴۰ تن
رئیس- آقای فرمند هم سؤالی داشتهاند اگر حاضرید بفرمایید.
فرمند- سؤال بنده در خصوص جنگلها بود و مربوط به نظارت وزارت کشاورزی
از وزارت کشاورزی و هیئت وزراء تصویبنامه صادر شده بود و در روزنامهها اعلان شده بود که سالی ۳۶۰ هزار متر کوپ اجازه داده شود که جنگل ریخته شود و بعد در یک سال و نیم پیش از وزارت کشاورزی اجازه نامهها و موافقتنامههایی صادر میکنند به میزان سه میلیون و پانصد هزار متر مربع که در واقع ۱۱برابر آن مقداری که دولت ضمن تصویبنامه معین کرده بود ریخته بشود و یازده برابر بیشتر از آن موافقتنامه صادر میکند اینجا موضوع این است که دولت یک تصمیمی گرفته است که در آن سال ۳۶۰ هزار متر کوپ چوب بریزند و این موافقتنامهها مطابق قانون جنگلها بوده است که صادر شده اما در واقع یازده مقابل بیش از میزان تصویبنامه بوده است و خواستهاند یک خلفسهکاری در آن بشود و وزارت کشاورزی سوء استفاده کرده بود از آن قانون جنگل وزارت کشاورزی در حدود سه میلیون و پانصد هزار متر کوپ موافقتنامه صادر کرده است در صورتی که مطابق مقرراتی که دارند نمیبایستی زیادتر از میزان تصویبنامه صادر بکنند چون جنگلهای شمال وکلای شمال باید درست مسبوق باشند که دارد به کلی از بین میرود و این درختهای کهنسال را اگر ببرند و تازه جاش هم بکارند تازه صدها سال لازم دارد که اینها بشود درخت و اگر جنگلهای شمال را به این نحوی که الان مشغول ریختن آن هستند جلوگیری نشود برای فلات ایران از لحاظ بیآبی و آب و هوا و بیبارانی خطرات زیادی به وجود خواهد آورد عرض کنم وقتی که دولت متوجه میشود که وزارت کشاورزی یک خلسفه کاری به وجود آورده است که موافقتنامههایی به این عدد عجیب داده است به مردم و متوجه میشود که در محل هم یک خلفسه کاریهایی با این موافقتنامهها جنگلبانها با این اشخاص که موافقتنامه دارند میکنند و به اسم پروانه از آن استفاده میکنند و جنگلها را بریزند. چندی قبل یک هیئت بازرسی از هیئت وزار مامور میشود برای رسیدگی به این خلفسه کاریها بروند آنجا رسیدگی کنند بازرسها هم میروند آنجا تحقیق میکنند و یک دوسیههایی هم تشکیل میدهند دوسیههای خیلی مفصلی آنها را میآوردند به تهران در تهران که میخواهند رسیدگی کنند این بازرسها اشخاصی بودهاند بیطرف و بیغرض و میخواهند وقتی که مشغول بشوند و کار را به جایی برسانند که یک عده از اشخاص متنفذ تهران مورد تعقیب واقع بشوند یا کسانی که در این کار شریک بودهاند تعقیب نمایند این بازرسها را از هیئت وزرا همه را متفرق میکنند و این دوسیه مفصلی را که برای این کار تهیه کرده بودند به حال تعلیق میافتد بعد آنها را میفرستند به وزارت دادگستری در وزارت دادگستری هم آقای هنری با دو نفر دادیار این دوسیهها را میخوانند و این دوسیههای خیلی مفصل را اینها میخوابانند موقعی هم که بنده این سؤال را از آقای نخستوزیر کردم آقای نخستوزیر فرمودند که دوسیهها را جمع میکنم که بیایید ببینید بنده با آقای نخستوزیر عرض کردم که سؤال وکیل از وزیر خود معنایش این است که وزیر یا رئیس اداره مربوطه متوجه به این موضوع بشود و آن را تعقیب بکند و نتیجهاش را به وکیل در مجلس بگوید من از آقا استدعا دارم که شما تعقیب بکنید و قضیه را بفهمید و بعد بیایید در مجلس جواب بدهید والا سؤال یک وکیل از وزیر در مجلس مشاعره نباید باشد و معنی باید داشته باشد معنایش این است که شما رسیدگی کنید ببینید این کار چه جور بوده است نتیجه را بگویید که این جور بوده است والا سؤال و جواب وزیر و وکیل نبایستی جنبه مشاعره پیدا کند حالا هم من نمیخواهم زیاد
حرف بزنم که جنبه مشاعره را داشته باشد و یک تذکری را هم که از این سؤال خارج بوده است با آقای وزیر کشاورزی عرض میکنم و آن این است که وزارت کشاورزی اسناد خرجی که داده است و پولهایی که وزارت کشاورزی از دولت گرفته است آن اسناد خرج با پولها ۳۳ میلیون تفاوت دارد گر چه این موضوع از سؤال من خارج است ولی من خواستم این را هم عرض کنم که توجه بفرمایید.
وزیر کشاورزی- بنده شخصاً از طرز سؤال آقای فرمند تشکر میکنم و استدعا میکنم آقایان درست توجه بفرمایند وزارت کشاورزی اعلان میکند در سال ۱۳۲۲ که ۳۵۰ هزار متر مکعب حاضر است که پروانه قطع چوب صادر کند دو موضوع معمولاً در نظر گرفته میشود و این اعلان صادر میشود یکی احتیاجات کشور و یکی هم قوه توانایی جنگلها که در چه محل و در چه موقع میشود از چوبهای آن استفاده کرد ولی اینجا تصور میکنم برای جنابعالی یک مختصر سوء تفاهمی شده و آن همین موافقتنامه و پروانه است موافقتنامه مطابق همان قانون جنگلها که ملاحظه فرمودید به هر کس که مراجعه کند داده میشود موافقتنامه عبارت از این است که یک زیدی که دارای این موافقتنامه است از طرف وزارت کشاورزی یعنی این آدم تا امروز نسبت به قانون جنگل تخلفی نکرده حق دارد که از اداره املاک یا صاحبان جنگلهای خصوصی خرید کند و این اداره املاک واقعاً هر چه داوطلبان بیشتر باشند ایشان در مزایده نفع میبرند به این معنی که افرادی که این موافقتنامهها دستشان است میروند در مزایدهها شرکت میکنند ولی از آن طرف مالکین املاک و مالکین خصوصی که برایشان مقداری چوب تعیین شده است حق ندارند یک متر هم اضافه بر آنچه وزارت کشاورزی به آنها صورت داده است از چوب بفروشند لهذا با صدور سه میلیون و ۲۲۶ هزار متر مکعب موافقتنامه جهت خرید چوب در سال مزبور فقط در حدود صد هزار متر مکعب چوب فروخته شده و قطع شده لهذا از این بابت نگرانی نیست وقتی آقایانی که موافقتنامه در دست دارند رفتند از اداره املاک و با مالکین خصوصی چوب خرید کردند مراجعه میکنند به وزارت کشاورزی آن وقت برای آنها پروانه صادر میشود و این پروانه است که به آنها اجازه میدهد در جنگلها چوب قطع بکنند والا آن موافقتنامه صورت اجازه ندارد برای آنها اما از این توضیح که دادید راجع به جنگلها ملاحظه میفرمایید ایران تقریباً در حدود ۱۹ میلیون و نیم هکتار جنگل دارد این جنگلها یکی از بزرگترین سرمایههای این کشور است اما چه جور حفظ میشود؟ بنده که وزیر کشاورزی هستم با کمال تأسف خدمتتان عرض میکنم که قدرت حفظ این جنگلها را ندارم برای حفظ همچون محوطه اقلاً چندین هزار پاسبان و محافظ جنگل لازم دارد به بنده در بودجه بیش از صد نفر اجازه ندادهاند که آنها هم برهنه و گرسنه هستند که در آنجا نگه بدارم زیرا که وسیلهای که حقوقی به آنها بدهم و زندگانی آنها را تأمین بکنم انشاالله با کمک آقایان این قسمت هم درست میشود اما راجع به خلاف ترتیبها و بینظمیهایی که در کلیه امور هست زبان اینجا رسید و لال گردید آقایان همه بهتر از بنده میدانند اشکالات و ضعف و سستی و بیتکیه گاهی به قدری زیاد است که هیچ وزیری به هیچ وجه نمیتواند به هیچ کجا تکیه کند با نهایت جرأت حضور مجلس شورای ملی و آقایان عرض میکنم دوسیه زندگانی بنده بسی پاک است اما به کی تکیه کنم.
رئیس- آقای فرمند
فرمند- عرض کنم که همین موافقتنامه که فرمودید اگر دقت بفرمایید همین موافقتنامهها کار این جنگلها را خراب کرده است این وزارت کشاورزی را که میفرمایید اقتدار ضبط آن را ندارد ولی فهم این را دارد که نباید یازده برابر ۳۶۰ هزار متر که تصویبنامه صادر کرده است موافقت بکند این اقتدار نمیخواهد هیچ نمیخواهد نباید ۱۱ برابر پروانه موافقتنامه صادر کند. اجازه بفرمایید آقایان در مجلس وزیر و وکیل نبایستی با هم مشاعره بکنند بایستی بگردند مبنای اصل قضیه را بفهمند ۳۶۰ هزار تا سه میلیون و ۲۲۶ هزار تا که فرمودید وقتی که صادر میکنید باید متوجه
باشید که میخواهند سوء استفاده نمایند همین دولت پیشی فهمیده بوده است که وزارتخانهاش سوءاستفاده کرده است بازرس فرستاده است بازرسها وقتی که رفتهاند آنجا و فهمیده بودند که خرابکاریهایی شده است و نزدیک است که ریش یک عده از متنفذین تهران گیر بیفتد آن وقت آقایان مفتشین را پراکنده کردند فرستادند این طرف و آن طرف دوسیهها را متفرق کردند (رفیع- متنفذین کیها بودهاند) بیست روز سی روز زحمت بکشید اگر توانستید این دوسیهها را جمع کنید و رسیدگی کنید؟ دوسیهها را عمداً متفرق کردند ما که اینجا مشاعره نداریم من بگویم و شما بگویید شما بگویید و بنده بگویم و این قضیه رد بشود و برود. دوسیهها را گم کردند هیئت وزراء هم نتوانست تعقیب بکند بعد هم میگویید وزراء متکی ندارند مقصودتان مجلس بود ما از اولی که این دولت تشکیل شد ۶۵ رأی دادیم و بعد از استیضاح که مجلس کرد ۱۰ رأی هم اضافه کردیم برای این که نجابت کرد دولت و به حکمت قضیه را رجوع کرد حالا بیرون میگویند که مجلس نمیگذارد. مجلس که به شما ۷۰ رأی داده است خود آقایان وزراء بایستی یک قدری قدرت نفس داشته باشند شما وقتی کار بکنید ما مجبوریم به شما رأی بدهیم (صحیح است) متکاً باید نفس وزراء باشد.
وزیر کشاورزی- اجازه میفرمایید (بفرمایید) یک مختصر توضیحی هم بدهم ببخشید آقا توجه بفرمایید آقای فرمند این موضوع درست اشتباه است موافقتنامه بار دیگر عرض میکنم هر چه بیشتر صادر بشود به نفع دولت است (فرمند- به ضرر مملکت است) خیر آقا در حراج هر چه مشتری زیادتر بشود به نفع فروشنده است این را توجه بفرمایید این موافقتنامه پروانه نیست پروانه عرض میکنم صد هزار متر هم صادر نشده یعنی آن ۳۶۰ هزار متر کوپ که وزارت کشاورزی اعلان کرده خریدار پیدا نکرد بفرستید تحقیق کنید از راه رسمی و از راه موافقتنامه نبود آمدند و رفتند اشخاصی از وضعیت ضعف بنده از ضعف بنده وزیر کشاورزی که نمیتوانم جنگل را حفظ کنم و از او استفاده کردند آمدند رفتند با مالکین در محل خودشان به طور قاچاق بریدند و حمل کردند با کامیونهایی که نتوانستند و نمیتوانیم جلوشان را بگیریم ولی موافقتنامه موجب این کار نشد در موافقتنامه اشتباه نفرمایید ولی در دوسیهها را بدون این که از هیچ کس پروا داشته باشم به دیوان بازرسی کل کشور فرستادم و گویا بازرسان نخستوزیری امروزه این کار را نتوانستند دنبال کنند اتومبیل نداشتند بروند خرج سفر نداشتند دو هزار تا برای بنده ایراد گرفتند لهذا از بازرسی کل کشور تقاضا کردم که این قسمتها را که مراجعه کردهام توجه بکنند و تکمیل بکنند و مورد تعقیب قرار بدهند بنده از هیچ کس پروایی ندارم دوسیه اگر مال پدرم هم باشد میفرستم به دیوان کیفر دوسیهها الان در دیوان کیفر و اداره بازرسی کل مملکت است که آن اشخاصی را که آقا در نظر دارند محکوم کنند.
۷- طرح و تصویب اعتبار نامههای آقایان تیموری و ذکایی
رئیس- اعتبار نامه آقای تیموری مطرح است آقای فرخ بفرمایید.
فرخ- به طوری که آقایان مستحضر هستند حوزه انتخابیه خوی و ما کوشش حوزه است حوزههای عملدار و گرکرویکانات و خوی و سلماس و ماکو و مرند شکایاتی که به بنده رسیده است از حوزه ماکو است این شکایت سه قسمت است یک قسمت مربوط است به جریان انتخابات که چون اعتبارنامه آقای امامی تصویب شده است دیگر در آن باب چیزی عرض نمیکنم....
روحی- بنده تقاضا میکنم بفرمایید.
فرخ- موضوع دیگری که قابل ذکر است دو قسمت است یکی راجع به مداخلات مأمورین دولت است یکی هم مربوط است به عملیات کسان آقای تیموری اما مداخلات مامورین دولت تلگرافی است که استانداری استان چهار مخابره میکند به فرمانداری خوی و ماکو: به این مضمون ۱۰۹ وکیل دومی که از طرف خوی و ماکو انتخاب خواهد شد عباس پاشا تیموری است با شهربانی تشریک مساعی نمایید
۱۱۶ دکتر مرزبان. اقدام دوم تعیین اخوی ایشان است به سمت ریاست ژاندارمری آقای رضاقلی تیموری معروف به شجاعالدوله ایشان با شلاق زدن اشخاص و با تهدید کردن و سر نیزه آرایی برای ایشان تهیه کردند منجمله نجف قلی خان مالک چالدران را چوب بستند که شکایتی کرد به وسیله بنده و دیگران به مقام وزارت دادگستری و وزیر دادگستری هم اقداماتی کرد که آن اقدامات بالاخره منجر به قتل او شد که در جلسه گذشته به عرض مجلس رساندم و دیگر این که در قالاجوق مأمورین ژاندارمری رفتند با تیر و تفنگ مداخلاتی کردند و بالاخره غلام پسر قنبر علی کشته شد شکایتی که کردهاند به عرض مجلس میرسانم:
جناب آقای فرخ نماینده مجلس محترماً از مقام عالی استدعا میشود به شکایات من ستم دیده توجه فرموده عرایضم را که بارها به مقامات عالی شکایت کردهام به گوش نمایندگان ملت برسانید:
در موقع انتخابات نظر به ظلمهایی که از سردار ماکو در موقع مشروطیت ما رعایا دیده بودیم حاضر نشدیم به پسر ایشان عباس پاشا رأی بدهیم نظر به این که برادر ایشان سرهنگ تیموری رئیس امنیه ماکو و خوی میخواستند به زور سر نیزه از ما رعایا رأی بگیرند بهانه تراشیده و روی عنوانی ما را بردند چون معلوم شد نظر ایشان رأی گرفتن است در بین گفتگو فرزند من کشته شد اینک از جنابعالی استدعا میشود که بدین امر توجه بفرمایید تا خون پسرم به هدر نرود امضاء (غیب علی) این کاغذ البته بعد از این که به عرض مجلس رسید به مقام وزارت دادگستری تقدیم خواهد شد برای تعقیب قضیه همچنین خانه چنگیزخان را گلولهباران کردند برای این که مخالف بوده است با این طرز انتخابات اینها را به طور اجمال خدمت آقایان عرض کردم که خاطر آقایان نمایندگان مستحضر باشد اعتراض دوم بنده نسبت به ایشان عدم صلاحیتشان است این عدم صلاحیت را که قانون انتخابات ذکر میکند راجع به شرایط انتخابشوندگان است در ماده ۱۲ جزء سوم مینویسد خط و سواد فارسی به اندازه کافی داشته باشد خط و سواد کافی در مجلس شورای ملی به قدری است که یک ماده قانون را نماینده بتواند بخواند و بنویسد این شکایت به انجمن نظار شده است و مورد توجه قرار ندادهاند در شعبه هم مذاکره شده است و گفتهاند چون انجمن نظارت ترتیب اثر نداده است قابل تعقیب نمیباشد ولی بعضی از اعضای شعبه گفتند که در هر حال باید رسیدگی کرد سه نفر معین میشوند برای این کار آقای نقابت و آقای مجد و آقای طهرانی متأسفانه این جلسه تشکیل نمیشود بعضی از آقایان مثلاً آقای یمین میگویند ما امتحان کردیم. آن ورقه را که ایشان خط و سواد فارسی به اندازه کافی ندارند بعد هم آقای اردلان فرمودند که ایشان یک کلمه نوشتهاند.....
اردلان- یک سطر نوشتهاند
فرخ- اجازه بفرمایید این موضوع موضوعی نیست که با سفسطه بتوانیم بگذرانیم البته دو شکل ممکن است یکی اینکه ایشان بیایند پشت کرسی و یک ماده قانون را یکی از آقایان بخوانند و ایشان بنویسند ولی برای این که حیثیت مجلس محفوظ باشد پیشنهاد میکنم از مجلس یک کمیسیونی معین شود یا همان شعبه چند نفر را معین کند که آنها در حضور هم نه این که منفرداً شخصی بگوید من فلان چیز را گفتم و او نوشت آنها مجتمعاً بگویند و او بنویسد و به عرض مجلس برسانند و بعد رأی گرفته شود به اعتبارنامه ایشان چرا؟ برای این که علیالاوصول یک فرمایشی آقای مرآت اسفندیاری پریروز فرمودند و به نظر بنده فرمایش منطقی بود و آن این بود که احترام امامزاده را بایدمتولی نگاهدارد اگر ما رعایت اصول و قوانین را نکنیم نمیتوانیم متوقع باشیم که قوه قضائیه و اجرائیه ما رعایت قانون را بکنند این اصل که قابل تردید نیست لذا خوب است که عده از نمایندگان با حضور یکدیگر به این موضوع مهم رسیدگی کنند و گزارشی به مجلس بدهند چیزی نیست که قابل اغماض و رد باشد اما علت عدم توجه مردم نسب به ایشان و کلیه اهالی آنجا این است که رفتار این آقایان با رعایای آنجا تقریباً روی اصول فئودالیته است یک مثل را در خاتمه عرایض خودم عرض میکنم و قضیه
را میگذارم به قضاوت مجلس همین آقای عباس پاشا خان ۱۸ ساله بودند و مریض شدند یک طبیب از خوی آوردند برای معالجه ایشان، ایشان در عمارت بودند و نگاه میکردند گفتند این کیست که دارد میآید گفتند دکتر است گفت ببینم این تیر دیر یعنی میخورد یا نمیخورد تفنگ را برداشت و کتف دکتر را هدف قرار داد و دکتر صید شد این هم اخلاق و رویه آنها است که مردم آنجا رضایت ندارند مردم ناراضیند و شاکیند و از این قبیل قضایا زیاد است نمیخواهم وقت مجلس را بگیرم در این موضوع خط و سواد فارسی چون موضوع مربوط است به صلاحیت شخصی خود ایشان باید بیایند و دفاع کنند این موضوعی نیست که آقای مخبر یا آقای امامی یا دیگران دفاع کنند موضوع صلاحیت نماینده همیشه باید از طرف خود نماینده دفاع شود و وکیل دیگر نمیتواند....
دکتر کشاورز- پس چرا به پیشهوری اجازه ندادید بیاید دفاع کند.
فرخ- من کی نگذاشتم به من چه؟ بله آقا این است که بنده پیشنهاد کردم که یک کمیسیونی برای رسیدگی به این که ایشان به قدر کفایت سواد فارسی دارند تشکیل بشود و آن کمیسیون گزارش خود را به مجلس شورای ملی بدهد بعد به اعتبارنامه ایشان رأی گرفته است.
رئیس- آقای امیر تیمور
مخبر شعبه چهارم (آقای امیر تیمور)- دفاع از انتخابات آقای تیموری بر حسب وظیفه به عهده بنده محول است برای این که در شعبه بنده را به سمت مخبری تعیین کردند و لازم است به طور معترضه به عرض مجلس برسانم در ادوار مختلفه که بنده افتخار خدمتگزاری را داشتهام هیچ وقت نه در کمیسیونها و نه در شعب داوطلب مخبری یا در مجلس داوطلب ریاست یا نیابت ریاست نبودم و این دوره هم نیابت ریاست بنده در مجلس برای اطاعت امر آقایان بوده است و در شعبه هم تصمیم گرفتند بنده مخبر باشم اطاعت امر کردم و ادب را در اطاعت دیدم اما راجع به جریان انتخابابت ماکو و بیاناتی که نماینده محترم آقای فرخ فرمودند اصولاً از دو نظر به عقیده بنده میشود راجع به اعتراض بر یک نماینده صحبت کرد یا راجع به جریان است یا راجع به صلاحیت شخصی راجع به جریان انتخابات چنان که خودشان هم متذکر شدند چون صحت جریان انتخابات راجع به نمایندگی آقای جمال امامی از طرف مجلس شورای ملی تصویب و تأیید شد دیگر از بابت جریان انتخابات جای صحبت و مذاکره برای آقای فرخ باقی نمیماند و صحت جریان انتخابات به تصویب مجلس شورای ملی رسیده است و نسبت به صلاحیت شخصی آقای تیموری هم هیچ یک از این فرمایشاتی که آقای فرخ فرمودند بنیاد و اساس صحیحی نداشته و ندارند صرفاً یک دعاوی شخصی است که ایشان کردند و یک بیلطفی است که نسبت به تیموری خواستهاند اعمال بکنند و ابداً وارد هم نیست و آنچه که بنده شخصاً اطلاع پیدا کردم آقای تیموری و خاندان ایشان یکی از خاندانهای قدیمی و محترم ایران هستند که متجاوز از سیصد سال در یکی از نقاط مهم سرحدی ایران با کمال شرافتمندی حفظ آبروی ملت و دولت را کردهاند و در راه حفظ این مملکت جانبازی کردهاند حالا با یک چنین خانوادهای چه جور میشود مخالفت کرد و گفت که یک نفر از افراد آنها صلاحیت نمایندگی را ندارد و معروفیت محلی ندارد بنده بر خلاف نظر آقای فرخ آقای تیموری را کاملاً صالح برای نمایندگی از خوی تشخیص دادهام اما راجع به تلگرافی که از استاندار چهارم فرمودند که به فرماندار آنجا مخابره شده است این تلگراف سوادی هم در پرونده انتخابات داشت که البته مورد توجه اولاً انجمن نظار و بعد مورد توجه شعبه هم قرار نگرفته است و این یک سواد تلگرافی است که نمیشود به آن ترتیب اثر داد و بر فرض صحت این تلگراف هم شاید نظیر تلگرافات دیگری که آقای فرخ به آنها استناد میکردند باشد و از کجا معلوم است که تلگراف کننده هم یک غرض شخصی با آقای تیموری نداشته است بنابراین نمیشود این تلگراف ملاک قضاوت مجلس شورای ملی قرار بگیرد و یک فرد اصیل و شریفی مثل ایشان ازش سلب صلاحیت بشود راجع به قسمت سوادو خط که فرمودند (طباطبایی- خطش خوب است) اگر محرمانه باشد بنده
عرض میکنم که خط ایشان از خط آقای فرخ خیلی بهتر است و اگر هم میخواهند امتحان کنند. (خنده نمایندگان)
جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است. رأی
رئیس- برای رأی اکثریت نیست آقای حکمت بفرمایید.
حکمت- همکاران بنده میدانند که در مملکت مشروطه و حکومت ملی مجلس شورای ملی به منزله قلب در بدن است اگر قلب کارش منظم نباشد در تمام اعضای بدن اختلال حاصل میشود همین طور اگر کار مجلس شورای ملی منظم نباشد امور از جاده خودش منحرف میشود.....
رئیس- توجه بفرمایید آقایان!
حکمت- در اول هر دوره اجلاسیه اولین وظیفه وجدانی که نمایندگان ملت با آن مواجه میشوند رسیدگی به اعتبارنامهها و قضاوت عادلانه درباره نمایندگان است. طبقه مردم مخصوصاً در این دوره چهاردهم انتظار داشتند که این قضاوت عادلانه به عمل بیاید بنده با کمال تأسف میخواهم عرض کنم که این قضاوت عادلانه به عمل نیامد اگر مجلس شورای ملی یک قضاوت منصفانه میکرد هیچ وقت امثال محیطها به خیال نمیافتادند که بروند در یک نقاطی وکالت را غصب کنند و شاید یک وقایعی که در بلوچستان اتفاق افتاده است اتفاق نمیافتاد و شاید یک بیچاره هم که از بین رفته است از بین نمیرفت در این مجلس به اشخاصی که فاقد اعتبارنامه بودند رأی داده شد همین طور اشخاصی که معروفیت محلی نداشتند و مردم آنها را نمیشناختند به آنها رأی داده شد و به اشخاصی که اکثریت انجمن نظارت رأی به بطلان انتخابات یک محلی داده بود و شش نفرشان به مرکز آمده بودند و به مجلس شورای ملی دادخواهی کردند اعتبارنامه آن شخص هم مورد قبول واقع شد بنده به آقای شریعتزاده معتقدم و ایشان واقعاً یک وکیل مبرزی هستند ولی صدای ایشان در فضای مجلس منعکس است که با آن بیان فصیح راجع به سوء جریان انتخابات بابل حوزه انتخابیه خودشان و مداخله ژاندارمری و دستبرد آراء داد سخن را دادند ولی دیگر دور از انصاف بود با اعتبارنامههای نمایندگان تبریز خودشان اظهار مخالفت کنند آخر ما که نباید واعظ غیر متعظ باشیم. آقای فرخ فرمودند بایستی اصول را رعایت کرد البته مجلس شورای ملی وقتی مورد علاقه مردم است که مظهر اراده ملت باشد اینجا باز بنده با کمال تأسف عرض میکنم که در اولین روز جلسه مجلس بنده هنوز غایب بودم ۷۰ تا اعتبارنامه تصویب شد ولی الان که شش ماه از دوره مجلس میگذرد یک عده اشخاصی که به عنوان نمایندگی اینجا آمدهاند همین طور روی زمین کشیده میشوند و سرگردان هستند بنده آقای دکتر مجتهدی را نمیشناسم و با ایشان متکلم هم نشدهام همین طور با آقای تیموری تا به حال متکلم نشدهام آخر باید اصول و مصلحت مجلس شورای ملی رعایت شود این که فرمودند آقای فرخ که ایشان سواد ندارند.....
فاطمی- سواد دارند آقا.
حکمت- بنده از اشخاصی هستم که تا اندازه از قوانین اساسی اطلاع دارم بعضی از رفقای بنده گفتند که ایشان سواد کامل دارند روزنامه دادند به ایشان قرائت کردند این ایراد آقای فرخ وارد نیست اما چیز دیگری که آقای فرخ فرمودند که ایشان ۱۸ ساله بودهاند و مریض شدند طبیبی آوردند و او را کشتند این معقول و منطقی نیست که یکی اولادش مریض بشود و طبیب را با مخارجی بیاورد و او را بکشد پس این مطالب را به ایشان بیاساس گفتهاند و خواستم از موقع استفاده بکنم که این دو سه نمایندگان که باقی ماندهاند اعتبارنامهشان مورد توجه قرار بگیرد و در جلسه بعد مجلس شورای ملی تکلیف آنها را هم معین کند.
جمعی از نمایندگان- کافی است. رأی بگیرید.
رئیس- بسیار خوب کافی است که کافی است. آقای فرخ پیشنهادی کردهاند که خوانده میشود و رأی گرفته میشود (به شرح زیر قرائت شد) اینجانب تقاضا میکنم عده به نام کمیسیون معین شده آقای عباس تیموری را امتحان نموده معلوم نمایند طبق قانون سواد فارسی به قدر کفایت دارد و گزارش آن به مجلس عرض شود و بعد نسبت به نمایندگی ایشان اخذ رأی شود.
رئیس- پیشنهاد دهنده نیست که توضیح بدهد
طباطبایی- پس مسکوت میماند.
فاطمی- اجازه بفرمایید اینجا چون یک موضوعی پیش آمده ممکن است ایجاد سوءتفاهم بکند آقای تیموری سواد دارند سواد خارجی که کاملاً دارند سواد فارسی را هم که فرمودند صبح یک عده از آقایان روزنامه به ایشان دادند خواندند و یک سطر هم نوشتند این هم خطشان است که اینجا مینویسند اینجانب تیموری فوقالعاده متأسفم که آقای فرخ من غیر حق با اعتبارنامه من مخالفت فرمودهاند و بسیار هم خوب نوشتهاند
رئیس- بنابراین گمان میکنم این کمیسیون موضوعی نداشته باشد حالا اگر مجلس موافق است رأی به این پیشنهاد بگیریم.
جمعی از نمایندگان- خیر نمیخواهد خود پیشنهاد دهنده هم که حضور ندارد. رأی به اعتبارنامه بگیرید.
ملک مدنی- چون آقای فرخ نیستند که در باب پیشنهادشان توضیح بدهند رأی به پیشنهاد موضوع ندارد (صحیح است)
رئیس- بسیار خوب رأی میگیریم به اعتبارنامه آقای تیموری آقایانی که موافقند برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد.
اعتبارنامه آقای ذکایی نماینده خلخال مطرح است آقای امینی بفرمایید (گزارش شعبه دوم مربوط به انتخابات خلخال را آقای امینی مخبر شعبه به شرح زیر قرائت نمودند)
انجمن نظارت مرکزی خلخال روز ۲۲/۵/۲۲ تشکیل و پس از اجرای مراسم انتخاب هیئت عامله و تعیین حوزههای فرعی در روز اول شهریور در تمام حوزهها شروع به اخذ رأی شده و تا روز ششم ادامه داشت.
در این موقع طبق دستور استانداری توقیف جریان انتخابات از طرف بخشداری خلخال به انجمن ابلاغ میشود شعبه فرعی صندوقها را لاک و مهر کرده و تحت حفاظت ماموران ژاندارمری به انجمن مرکزی تحویل میدهد توقیف انتخابات قریب هشت ماه طول میکشد و بالاخره در تاریخ یکم اردیبهشت ماه ۱۳۲۳ مجدداً انجمن به کار خود ادامه میدهد و روز چهاردهم اردیبهشت خاتمه اخذ رأی اعلام میشود.
در نتیجه استخراج آراء آقای سید حمدالله ذکایی به اکثریت ۱۰۲۷۲ رأی از ۱۰۸۹۷ رأیدهندگان به نمایندگی برای مجلس شورای ملی منتخب گردید.
کلیه اعتراضات واصله به انجمن مرکزی و به مجلس شورای ملی در موعد مقرر قانونی مربوط به صلاحیت شخص منتخب و شروع جریان انتخابات قبل از وصول اجازه وزارت کشور و اعتراض به صلاحیت اعضاء انجمن و مداخله مقامات دولتی و تطمیع رأیدهندگان و دستبرد به صندوق رأی از جمله شکایات بدون مدرکی بوده است که از طرف گروهی از مخالفان و اشخاص ذینفع در کار انتخابات خلخال به جریان گذارده شده است دقت شعبه دوم و مطالعه مدارک موجوده در پرونده دلیل اثبات این مدعی است شعبه دوم پس از رسیدگی و مطالعه کامل و به دست آوردن مدارک کافی برله منتخب جریان انتخاب آقای سید حمدالله ذکایی را به اکثریت صحیح دانسته اینک گزارش آن برای تصویب به مجلس شورای ملی تقدیم میگردد.
رئیس- مخالفی نیست؟ (گفته شد - خیر) بسیار خوب اگر مخالفی نیست رأی گرفته میشود به اعتبارنامه آقای ذکایی آقایانی که موافقند قیام کنند (اغلب برخاستند) تصویب شد پیشنهادهایی رسیده است راجع به دستور آقای دکتر مصدق پیشنهاد میکنند .....
شریعتزاده - بنده اخطار نظامنامه دارم.
رئیس- بفرمایید.
شریعتزاده- یکی راجع به اجازه بوده است که به آقای حکمت داده شده است چون دو نفر موافق نمیتوانند پشت سر هم صحبت کنند زیرا بعد از آن که آقای مخبر اظهار موافقت کردند مجوزی برای اظهارات ایشان نبود برای این که صریح نظامنامه این است که بعد از موافق مخالف صحبت کند توضیح دیگری که دارم راجع است به بیان آقای حکمت که گفتند مخالفت من با اعتبارنامه بعضی از نمایندگان آذربایجان یا عملیات نمایندگان نسبت به بعضی صحیح نبوده
است بنده این رویه را مخالف اصول میدانم وقتی که مجلس یک مخالفتی را استماع کرد و تصمیم گرفت معنی ندارد که تجدید شود.
حکمت- اجازه میفرمایید؟
رئیس- موضوع مطرح نیست یک چیزی گفته شد و تمام شد عرض کنم که آقای دکتر مصدق پیشنهاد میکنند که لایحه مازاد غله طرح شود.
فاطمی- با پیشنهاد آقای دکتر مصدق موافق هستم ولی این موضوع یک نقیصه دارد که فردا عصری ساعت ۵ قرار است تمام بشود آقای دکتر مصدق موافقت بفرمایند که باشد برای پنجشنبه اگر تا فردا عصر تمام نشد پس فردا مطرح شود.
دکتر مصدق- موافقت میکنم.
رئیس- بعضی طرحها هم پیشنهاد کردهاند دو فقره طرح است یکی مال آقای دولتآبادی یکی مال آقای دکتر شفق
۸- شور در گزارش کمیسیون بهداری راجع به لایحه سازمان بهداری
بعضی از نمایندگان- لایحه وزارت بهداری مطرح شود
رئیس- اگر موافقت بفرمایید لایحه وزارت بهداری مطرح شود آقای اردلان.
اردلان- گزارش کمیسیون بهداری را بخوانید در مجلس لایحه آمد مطرح شد یک پیشنهادهایی داده شد به کمیسیون بهداری بنده هم عضو کمیسیون بهداری هستم در آنجا هم ما پیشنهادها را با حضور آقای وزیر بهداری دانه دانه مطالعه کردیم آقای دکتر کشاورز مخبر کمیسیون هم یک گزارشی دادهاند که چاپ شده است اجازه بفرمایید آن را بخوانید و بعد مطرح شود.
رئیس- آقای دکتر کشاورز بفرمایید.
دکتر کشاورز- چون بنده قطعاً نمیدانستم که امروز مطرح خواهد شد در کیفم ندارم خواهش میکنم یک ورقه به من بدهید بخوانم.
یکی از نمایندگان- گزارش کمیسیون را بایستی منشی بخواند.
دکتر کشاورز- به من گفتند بخوان نمیخواهید نمیخوانم
(گزارش کمیسیون بهداری به شرح زیر قرائت شد)
گزارش کمیسیون بهداری به مجلس شورای ملی
کمیسیون بهداری پیشنهادهای آقایان نمایندگان محترم را راجع به اجازه اجرای قانون سازمان وزارت بهداری پس از تصویب کمیسیون بهداری با حضور آقای وزیر بهداری و آقای بیات وزیر مشاور مورد بحث قرار داده بالاخره به ترتیب زیر اصلاح و اینک گزارش آن برای تصویب تقدیم میشود.
ماده واحده- مجلس شورای ملی به وزارت بهداری اجازه میدهد که لایحه سازمان وزارت بهداری را پس از تصویب کمیسیون بهداری مجلس به موقع اجرا گذاشته بعد از دو سال آزمایش برای تصویب قطعی به مجلس شورای ملی پیشنهاد کند.
تبصره ۱ وزارت بهداری مجاز است اعتبارات حقوق و هزینههای بودجه خود را با سازمان جدید وزارت بهداری در حدود اعتبارات مصوبه تطبیق کند.
تبصره ۲- بنگاه کل دارویی کشور با امکنه فعلی آن که در اختیار بنگاه دارویی است منضم به وزارت بهداری شده و در تحت نظر مستقیم و کامل وزارت بهداری اداره خواهد شد.
رئیس- آقای امینی
امینی- عرض کنم که بنده اعتراضی به این لایحه ندارم ولی در جلسات گذشته که مطرح بود پیشنهادی کرده بودم که خیلی میل دارم که آن پیشنهاد طرف توجه آقای وزیر بهداری و آقایانی که در کمیسیون عضویت دارند قرار بگیرد و آن این است که بیمارستانهایی که در شهرستانها به خرج اهالی خیر و به خرج انجمنهای خیریه تأسیس شده است و پس از مدتی تحویل وزارت بهداری شده است و حالا به صورت بدی درآمده است و بلکه درش بسته شده است یعنی با بودجه کافی ندارند و اگر هم دارند به مصرف اشخاص پشت میزنشین یعنی اعضای بیکاره میرسد که مثل بسته شده است از آن جمله است بیمارستان پورسینای رشت که در ۱۵ سال قبل اینجا واقعاً به یک طرزی مثل دسته گل به دست
اهالی اداره میشد و بعد که تحویل به وزارت بهداری شده به صورت خیلی بدی درآمده است و امروز به کلی تعطیل است بنده استدعا میکنم از آقای وزیر بهداری که به کلی مراقبت بفرمایند که کلیه بیمارستانهایی که به خرج اهالی تأسیس شده است و بعد به وزارت بهداری واگذار شده است و وزارت بهداری نتوانسته است اداره کند با بودجه فعلی تحویل خود آنها بشود و دولت در حدود بودجه نظارت کامل میکند و حتی نظارت مالی هم داشته باشد ولی اداره بیمارستان به دست اهالی خیر یا انجمن خیریه شهرستان باشد که آن مقدار اضافی هم که خرج میکنند آنجا بدانند برای چه مصرفی خرج میشود.
مخارج بهداری هر شهرستانی برای صدای نعلین در آنجا مصرف نشود این قسمت را خواهش میکنم در نظر بگیرند......
بعضی از نمایندگان- عده کافی نیست
امینی- عرض بنده تمام شد (بعد از چند لحظه اکثریت حاصل شد)
رئیس- آقای ملک مدنی
ملک مدنی- بنده با نظر آقای امینی مخالف نیستم اما میخواستم عرض کنم که این نظری را که بیان کردند البته ممکن است در رشت این طور باشد که فرمودند اما بعضی جاها هست که بیمارستانهایی تأسیس شده و خود مؤسسین مایلند که تحت نظر وزارت بهداری و با بودجه وزارت بهداری اداره شود.
امینی- با بودجه فعلی عرض کردم
ملک مدنی- بله با بودجه فعلی که بهشان بدهند و کسر بودجه را خودشان تأمین کنند البته اشکالی ندارد
رئیس- مقصود از موافق و مخالف، موافق و مخالف با گزارش کمیسیون است این است که بنده باید بپرسم اگر مخالفی بود بعداً به موافق باید اجازه داده شود. آقای دکتر طاهری
دکتر طاهری- موافقم
رئیس- آقای اردلان
اردلان- موافقم
بعضی از نمایندگان- مخالفی نیست
دکتر طاهری- چون مخالفی نیست مجلس هم موافقت میکند که مذاکرات کافی باشد اگر کسی پیشنهادی دارد میکند.
رئیس- مخالفی نیست؟ (گفته شد - خیر)
دکتر کشاورز- چون آقای امینی راجع به واگذار کردن بیمارستانهای شهرستانها به انجمنهای خیریه یا انجمن شهرداری مذاکره کردند بنده خواستم یک توضیحی بدهم و یک نظر کلی را عرض کنم این نظر آقای امینی صحیح است ولی در ایران فعلاً میسر نیست برای بیمارستانها فعلاً فرقی نمیکند که تحت نظر وزارت بهداری باشد یا تحت نظر انجمن شهرداری باشد چون که طرز عملشان معلوم است یعنی طرز کار کردنشان در شهر باعث رضایت نیست از این نظر بنده خیال میکنم که بیمارستانها اگر تحت نظر وزارت بهداری باقی بماند بهتر است البته وقتی که انجمنهای ایالتی و ولایتی به تمام معنی تشکیل بشود در آن موقع باید تمام امور شهر به خصوص بهداری شهر و بیمارستانها در تحت نظر انجمنهای ایالتی و ولایتی قرار بگیرند در آن موقع بنده صد در صد با نظر آقای امینی موافقم ولی حالا عملی نیست.
رئیس- هفت هشت نفر از آقایان اجازه خواستهاند آقای آقا سید ضیاءالدین
سیدضیاءالدین طباطبایی- بنده با نظر آقای امینی موافق هستم برای این که از مقدمات اداره حکومت ملی شرکت دادن مردم در امور مملکت است و هیچ منافاتی نخواهد داشت که وزارتخانههای مربوطه وظایف خودشان را انجام دهند و نظریات خودشان را عملی کنند مردم هم شرکت داشته باشند. مثلاً اگر شهر طهران را تقسیم کنیم به بیست ناحیه در هر ناحیه یک کمیسیون بهداشت ا زخود مردم تشکیل بشود. لازم نیست تمام اعضاء این کمیسیون از اطباء باشند ۳ نفر غیر طبیب از معتمدین محل و دو نفر هم ممکن است طبیب باشند این کمیسیون در آن ناحیه اول
کاری که میتواند بکند این است که احتیاجات و انتظارات مردم را به عرض هیئت اداره و نماینده بهداشت انجمن شهرداری یا بهداری و غیره برساند وقتی که مردم شرکت کردند بدبختی هموطنان خودشان را دیدند میتوانند اعانه جمع کنند کمک کنند میتوانند اطمینان داشته باشند که در امور مریضخانه و دوائر صحی دزدی نمیشود زیرا حق نظارت دارند بنابراین هر اندازه در شرکت مردم در اموری که مربوط به مردم است فرصت بدهیم به عقیده بنده موجبات موفقیت آن کار است و در عین حال شرایط تشکیل حکومت ملی را فراهم میکند در انگلستان تمام مریضخانهها را مردم را فراهم میکند در انگلستان تمام مریضخانهها را مردم اداره میکنند دولت یعنی اداره صحیه فقط نظارت دارد وزارت بهداری را اول کسی که در این مملکت تأسیس کرد بنده بودم پیش از آن اسم بهداشت در ایران نبود.
دکتر کشاورز - شما در خیلی کارها اول بودید
سید ضیاء- کاش شما در یک کار اول بودید
دکتر کشاورز- هستم
سید ضیاء- در یک کار هستید. بله. بنده از آقای امینی خواهش میکنم یک پیشنهادی در این موضوع بکنند نه فقط در مریضخانههایی که با پول مردم با شرکت مردم تأسیس میشود هیچ مانعی نمیبینم در مریضخانههایی که با پول دولت و در تحت نظر مستقیم دولت است یک عده از همین مردم خیر شرکت و نظارت در امور مریضخانه داشته باشند نظارت و مراقبت غیر از مداخله است بنابراین بنده با این پیشنهاد کاملاً همراه هستم نه فقط در مریضخانه رشت و مریضخانه طهران بلکه در هر مریضخانه که در ایران هست اگر یک کمیسیونی تشکیل شود و مراقبت و نظارت کنند نه فقط مانعی نمیبینیم بلکه یک فوایدی هم دارد.
جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است.
رئیس- اگر مذاکرات کافی است رأی بگیریم.
وزیر مشاور (آقای بیات)- در این قسمتی که آقا اظهار فرمودند البته نظر دولت همیشه همین بوده است که بایستی امور محلی هر شهر و هر قسمتی را با نظر اهالی همان محل انجام بدهد و روی همین نظر هم یک قانون تشکیلاتی نوشته شده است برای کشور و همین چند روزه تقدیم میشود و همین قسمتی را که اظهار فرمودند در آن قانون پیشبینی شده است بنابراین البته این نظری که میفرمایید بایستی بر یک مبنایی باشد (سید ضیاءالدین- صحیح است) والا اگر همین طور بخواهیم اداره کردن یک مریضخانه یا یک موسساتی را به گردن یک هئیت یا یک کمیسیونی بگذاریم البته اسباب تنظیم این کار فراهم نخواهد شد ولی به طور اصول البته این نظر صحیح است و اهالی هر محلی را باید در کارهای حوزه خودشان مدخلیت داد روی همین اصول همان طور که عرض کردم در قانونی که تهیه شده و همین چند روزه تقدیم مجلس شورای ملی خواهد شد پیشبینی شده و ملحوظ شده که امور بهداری و سایر قسمتهایی که تحت نظر خود اهالی بهتر اداره میشود تحت نظر و مراقبت اهالی هر محل قرار بگیرد در آن قانون همه اینها ملاحظه شده است بنابراین بنده میخواهم تقاضا کنم که یک مورد به خصوص یا یک مریضخانه مخصوصی را فعلاً آقایان در نظر نگیرند تا ترتیب کاملی به این کار داده شود والا یک مریضخانهای را که یک مقدار بودجهاش را الان دولت میدهد و یک مقدار را هم مردم میدهند این را نمیشود بدون این که ترتیب صحیحی برای آن داد به مردم واگذاشت شاید حالا البته مقتضی نباشد آقای وزیر بهداری هم البته توجه مخصوصی دارند همان طور که ملاحظه فرمودید لایحه سازمانی را برای وزارت بهداری به مجلس آوردهاند که قسمتهایی را که در نظر گرفتهاند مطابق آن لایحه تأمین کنند و البته وضعیت بهداری و بیمارستانها را بیشتر مراعات خواهند کرد که خوب اداره شود و آن قانون هم که آمد به مجلس ترتیب اساسی به این کارها داده خواهد شد که اهالی هر محلی بتوانند نظارت کاملی در اموری که مربوط به حوزه خودشان است داشته باشند و این را اگر توجه بفرمایید که روی یک پایه و اساس کلی انجام شود بهتر است که در یک قانون دیگری یک چیزی نوشته شود که بعداً بیشتر اسباب اشکال فراهم شود.
رئیس- عدهای از آقایان اجازه خواستهاند و بعضی از نظر داشتند که مذاکرات کافی است و تکلیف آن معلوم نشد
فعلاً اگر آقایان میخواهند مذاکره کنند اجازه داده شود؟
(بعضی از نمایندگان- مانعی ندارد اجازه داده شود) آقای دکتر معاون.
دکتر معاون- تصور میکنم آقایان در یک موضوعی اشتباه میفرمایند که وزارت بهداری برای خوب دائر نگهداشتن خوب داشته باشد در صورتی که وزارت بهداری اگر درست عمل کنند نبایستی یک مریضخانه هم داشته باشد مملکتی که بهداریش خوب کار میکند مملکتی است که بیمارستان ندارد بنابراین کار وزارت بهداری این نیست که بیاید مریضخانه اداره کند به طوری که ما در نظر گرفتهایم وزارت بهداری را میشود به سه قسمت تقسیم کرد یک قسمت که در حقیقت کار خودش است عبارت است از جلوگیری از امراض فرض بفرمایید لولهکشی شهر طهران یا خشک کردن فلان باطلاق این کار اساسی وزارت بهداری است که باید صدی شصت بودجهاش را صرف این کارها بکند ولی چون فعلاً موفقیت پیدا نمیکند مجبور است مأمورینی هم برای امور صحی داشته باشد و یک قسمت کوچک بودجهاش هم البته باید صرف امور اداراتش بشود آقایان هم توقع دارند که یک قسمتی از بودجه وزارت بهداری برای ما خوشایند (خیلی معذرت میخواهم) برای خوشایند صرف موکلینشان بشود ولی این وزارت بهداری نمیشود اگر وزارت بهداری حسابی میخواهند باید وزارت بهداری کارهای خودش را بکند و آقایان هم اقدام بفرمایند و مردم و اشخاصی که میتوانند باید اقدام کنند که مؤسسات خیریه تشکیل شود و بیمارستانهایی را تأسیس کنند وزارت بهداری هم کمک خواهد کرد و منظور آقایان بیشتر از این راه تأمین میشود که اول وزارت بهداری کارهای اساسی خودش را بکند و جلوگیری کند از بروز امراض یعنی آن قدر که میتواند لولهکشی آب شهرها را بکند از شیوع مالاریا جلوگیری کند باید قرنطینههای حسابی داشته باشد که اگر امراضی به مملکت هجوم کرد جلوگیری شود مرض از جاهای دیگر به اینجا سرایت نکند و کار ما هم این است که بیمارستانهایی تأسیس کنیم و از بیماران خودمان حمایت کنیم و آنها را معالجه کنیم.
رئیس- آقای دهستانی اخطار نظامنامه دارند. بفرمایید.
دهستانی- البته آقای رئیس تکلیف خودشان را بهتر میدانند و البته به موقع اجازه خواهند داد که صحبت شود ولی باید مطالب طوری گفته شود که وقت مجلس را تلف نکنیم پیشنهادی آقای امینی دادند....
امینی- من پیشنهاد ندادم
دهستانی- آقای مخبر هم دفاع کردند بدون این که پیشنهاد مطرح شود بنده خواهش میکنم پیشنهادات را قرائت کنند و مذاکره شود و به پیشنهادات رأی گرفته شود که کار تمام شود.
امینی- بنده پیشنهادی ندادم یک تذکری به عنوان مخالفت دادم پیشنهادی در بین نبود.
رئیس- هر وقت که مذاکرات کافی شد پیشنهادات خوانده میشود آقای آقا سید ضیاء الدین توضیحی دارند؟
سید ضیاءالدین- فعلاً عرضی ندارم.
نراقی- مذاکرات کافی است پیشنهادات خوانده شود.
رئیس- بر فرض که پیشنهادات را هم بخوانیم چون عده برای رأی کافی نیست رأی نمیتوانیم بگیریم. آقای فیروزآبادی
فیروزآبادی- بنده عرض زیادی ندارم همین قدر به طور مختصر میخواستم عرض کنم که وزارت بهداری مدتها بود صورت خوشی به خودش نگرفته بود برای این که هر چند وقت یک مرتبه یک وزیری تغییر میکرد و حالا چندی است یک وزیری که علاقمند به صحت مردم است و در بند مادیات چندان نیست وزیر بهداری شده است و عمل خودش را هم در این مدت نشان داده است باید با او موافقت شود و همراهی شود بلکه این یک وزارتخانه، وزارتخانه صحیحی بشود و مثل سابق نباشد که مقدار زیادی دوا داشتند و بردند و فروختند و میگفتند بهداری دوا ندارد ولی حالا که ایشان آمدهاند امیدواریم صورت خوبی بهداری ما پیدا کند و بنده از آقایان تقاضا دارم که با پیشنهاداتی که کردهاند همراهی شود بلکه تا اندازهای صحت مردم تأمین شود.
رئیس- آقای آقا سید ضیاءالدین فرمایشی دارند؟ بفرمایید.
سید ضیاءالدین- چون عده برای رأی کافی نیست توضیحات آقای وزیر مشاور بنده را مجبور کرد یک عرایضی عرض کنم. از نقطهنظر بنده فرق نمیکند که این صحبتهایی که شد در ضمن یک لایحه قانونی که بعد به مجلس شورای ملی تقدیم میشود گنجانده شود یا به صورت دیگری تقدیم مجلس شورای ملی شود ولی با معرفتی که به جریان امور مملکتی و وزارتخانهها دارم و با بطی که در تمام وظایف اجتماعی ما محسوس است اگر این موضوع را به تعویق بیندازیم باز ممکن است که یک مدت غیر معینی این استفاده که از وضع این قانون ممکن است بشود نشود. در یک سال و نیم پیش یک نفر از تجار تهران با خرج خودش در یکی از دهات شهریار صد و بیست هزار تومان خرج کرد و یک مریضخانه ساخت و این مریضخانه را ساخت به شرط این که پس از ساختن دولت بیاید اینجا را اداره کند این مریضخانه را در قریه علیشاه عوض ساخته است و مطابق قراردادی که بین وزارتخانه و این تاجر شده بود پس از ساخته شدن مریضخانه دولت باید آن را اداره کند مریضخانه تمام شد ولی دولت گفت نمیتوانم اداره کنم زیرا اثاثیه ندارم و باید بودجهاش هم تأمین شود دو ماه قبل بنده رفتم این مریضخانه را دیدم به یک حالت اسفانگیزی افتاده شیشههایش را شکستهاند و اسبابهایش را بردهاند حالا اگر در همان روزی که وزارت بهداری با این تاجر این قرارداد را کرد یک کمیسیونی هم در همان موقع از مردم تشکیل داده بود که تأسیس و اداره این مریضخانه در نظر آن کمیسیون باشد شاید خود آن کمیسیون از مردم اشخاصی را پیدا میکرد و یک اعانههایی را جمعآوری میکردند و شاد میتوانستند در شهریار که بیش از سایر نقاط اطراف طهران احتیاج به مریضخانه دارد یک سر و صورتی به این مریضخانه بدهند وزارت بهداری و انجمن شهر نمیتواند تشخیص بدهد در کدام یک از کوچههای طهران دواخانه لازم است و چند دواخانه لازم است اگر همان طور که عرض کردم فرض کنیم (فرض محال هم محال نیست) شهر طهران از نظر بهداشت به بیست منطقه تقسیم شود و در هر منطقه فرض کنیم یک کمیسیونی باشد از مردم و خود این مردم احتیاجات اهالی را تشخیص بدهند و به اداره بهداشت طهران یا به وزارت بهداری عرضه بدارند اقل نتیجهاش این خواهد بود که دولت یا وزارت بهداری یا اداره بهداشت از احتیاجات فلان ناحیه اطلاع پیدا خواهد کرد عرض کردم شرکت مردم اولین قدم پیشرفت حکومت دمکراسی است و بنده هیچ مانعی نمیبینم که در تشکیل این کمیسیونها به طور کلی دولت موافقت بفرمایند و فقط وظیفه این کمیسیونها را وظیفه مشاوره و وظیفه نظارت در یک جریانهای محدودی قرار بدهند بدون این که قوه مجریه و قوه تکلیفیه داشته باشند اگر امروز در موقع تصویب قانون وزارت بهداشت به طوری که عرض کردم (اگر آقای دکتر کشاورز اجازه بدهند) بنده وزارت بهداشت را ۲۴ سال پیش تأسیس کردم و امروز پس از ۲۴ سال قانونش به مجلس شورای ملی آمده است امروز هم اگر بخواهید این قانون را تصویب بکنید شاید ۲۴ ساعت یا ۲۴ روز یا ۲۴ سال دیگر آن طوری که منظور آقایان است اجرا شود بنابراین اگر آقایان موافقت بفرمایند در لایحه قانونی دولت فقط اجازه داده شود که اگر مردم یک محلی یا اهل یک ناحیه خواستند از معتمدین یا هیئتی تشکیل بدهند برای جمعآوری اعانه برای این مؤسسات و کمک به این مؤسسات دولت یا مأمورین دولت یا دکترها توی دهان اینها نزنند و آنها را از مریضخانه بیرون نکنند (وزیر بهداری- هیچ وقت مانعی نداشته) چرا برای این که آقای امینی میفرمایند مریضخانهای را که مردم ساختهاند مردم اعانه جمع کردهاند وزارت بهداری اجازه نمیدهد که حالا مردم گیلان اعانه جمع کنند و این مریضخانه را اداره کنند بنده که نمیدانم ایشان میگویند.
(بعضی از نمایندگان- صحیح است) همین طور است آقای امینی گفتند که مردم میخواهند اقدام کنند و دولت میگوید حق ندارید و در تأیید اظهارات ایشان این عرایض را عرض کردم حالا آقایان مختارند.
رئیس- اجازه میفرمایید پیشنهادات خوانده شود و به کمیسیون مراجعه شود؟
عده از نمایندگان- خیر شور دوم است باید پیشنهادات مطرح شود به یک فوریت لایحه رأی داده شد.
دکتر طاهری- عده برای رأی کافی است اگر پیشنهادی رسیده است بخوانند.
رئیس- آقای وزیر بهداری فرمایشی دارند؟
وزیر بهداری- آنچه که آقای سید ضیاءالدین راجع به کندی جریان کار فرمودند کندی جریان کار منحصر به یک وزارت بهداری نیست و من خیلی متأسفم که عرض کنم که کندی جریان کار در جاهای دیگر خیلی بیشتر از وزارت بهداری است (صحیح است) وزارت بهداری مخصوصاً از روزی که بنده رفتهام کوشش میکند که کارهایش به تندی جریان پیدا کند ولی اگر چرخ بنده هم تند بچرخد وقتی سایر چرخها کند میچرخد نمیگذارد که این چرخها سرعتی که لازم است داشته باشد و این هم تقصیر من نیست. راجع به بیمارستان علیشاه عوض اشاره فرمودند که به حال بلاتکلیفی افتاده است بنده همین روزها آن شخصی را که مؤسس آنجا است خواستم کارهایش را اصلاح کردم و اثاثیه فرستادم و طبیب هم فرستادم و تا چند روز دیگر این بیمارستان افتتاح میشود (سید ضیاءالدین- یک سال و نیم بود معطل بود) تقصیر من نیست بنده هنوز چهار ماه هم نشده است که وزیر بهداری شدهام تقصیر دیگران که بر بنده وارد نیست فلان آقا مقصر است بنده که مقصر نیستم او یک کاری را کرده است راجع به امور شهرها هم معین است همان طور که فرمودند خیلی خوب است عمل شود و مردم رسیدگی کنند ولی چیزی که هست باید گذاشت یک شهرداریهای صحیحی تشکیل بشود و با یک ترتیب صحیحی این مریضخانهها را بدهیم به دست آنها.....
امینی- انجمن خیریه حاضر است این بیمارستان را اداره کند و انجمن خیریه از هر مؤسسه بیغرضتر است....
وزیر بهداری- مگر تمام ایران منحصر به یک شهر است؟
امینی- شما یکیش را درست کنید.
وزیر بهداری- پول ندارند بودجه ندارند این بیمارستان در دست خودشان بود آوردند تقدیم کردند به وزارت بهداری گفتند کمک کنید پول بدهید نگاهدارید بودجه بدهید وزارت بهداری هم کمک کرد پول داد، بودجه داد حالا که امروز این وضعیت پیش آمده است باز میخواهند بگیرند و باز دو مرتبه بگذارند سر وزارت بهداری آن وقت دیگر وزارت بهداری بودجه ندارد بنده عرض میکنم بهداری آنچه ممکن بوده است کمک کرده است باز هم کمک خواهد کرد ولی از حق نباید گذشت وقتی که یک مؤسسهای را نمیتوانند نگاهدارند میدهند به وزارت بهداری وقتی که وزارت بهداری اداره کرد ازش میگیرند میگویند وزارت بهداری نتوانست خوب اداره کند به محض این که دوباره یک قدری مشکل میشود میگویند به وزارت بهداری بدهیم و باز هم میگویند وزارت بهداری نمیتواند خوب اداره کند. من باز موافقت میکنم که در کمیسیون مذاکره کنیم و آن طور که بتوانیم راه حلی برای این کار پیدا کنیم.
دکتر کشاورز (مخبر کمیسیون بهداری)- راجع به فرمایشاتی که آقای امینی فرمودند بنده هم به نام کمیسیون عرض میکنم که در کمیسیون سعی میکنیم یک راه حلی برای این کار پیدا کنیم.
رئیس- عرض کنم پیشنهاداتی رسیده است چون مذاکراتی که شد دنباله مذاکرات سابق است آقایان مذاکرات را کافی میدانند که پیشنهادها مطرح و به قابل توجه بودنش رأی میگیریم یا آن که پیشنهادات به کمیسیون مراجعه شود؟ آقای ملک مدنی فرمایشی دارید؟
ملک مدنی- عرض کنم پیشنهادات دوباره به کمیسیون نمیرود برای این که مقام ریاست توجه پیدا کنند خواستم این تذکر را بدهم که این لایحه را به یک فوریتش رأی دادیم و حالا که مطرح شده است در حکم شور دوم است و باید پیشنهادها مطرح شود و رأی گرفته شود و آن دفعه که لایحه و پیشنهادات به کمیسیون ارجاع شد برای این بود که یک پیشنهاد قابل توجه شد و با سایر
پیشنهادات به کمیسیون رفت و حالا کمیسیون گزارش خودش را با در نظر گرفتن آن پیشنهادی که قابل توجه شد تقدیم کرده است و در مجلس باید تعیین تکلیف شود هر وقت عده کافی شد بایستی پیشنهادات مطرح شود و مذاکره شود و بعد رأی گرفته شود هر کدام مورد قبول مجلس واقع شد که بعد رأی گرفته شود هر کدام مورد قبول مجلس واقع شد که شد هر کدام که رد شد رد شده است.
جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است.
رئیس- پیشنهادات قرائت میشود.
پیشنهاد آقای دکتر معظمی:
پیشنهاد میکنم تبصره ۱ ماده واحده به طریق ذیل اصلاح شود:
وزارت بهداری مجاز است اعتبارات حقوق و هزینههای بودجه خود را با سازمان جدید وزارت بهداری در حدود اعتبارات مصوبه با نظر و تصویب کمیسیون تطبیق کند.
رئیس - آقای دکتر معظمی
دکتر معظمی- بنده اینجا دو کلمه بیشتر اضافه نکردم (با تصویب و نظر کمیسیون) آقایان اطلاع دارند که در کمیسیون انتقال از ماده به ماده ممنوع است برای این ترتیب ما آمدهایم وزارت بهداری را بدون نظر کمیسیون به حسابداری وزارت بهداری واگذار کردیم برای این که اگر اصلاحاتی در کمیسیون در نظر گرفته شده باشد یا این که در ولایات یک راههایی در نظر گرفته شده باشد بتوانند این است که بنده درخواست کردم که با نظر و تصویب کمیسیون باشد.
دکتر کشاورز (مخبر کمیسیون بهداری)- قبول میکنم.
رئیس- پیشنهاد دیگر آقای دکتر معظمی خوانده میشود:
پیشنهاد میکنم تبصره ۲ ماده واحده حذف شود
رئیس- آقای دکتر معظمی
دکتر معظمی- عرض کنم این تبصره را که بنده پیشنهاد حذفش را کردم نه این بود که چون قبلاً تصویب شده است چون یک تباینی به نظر بنده رسید و این تبصره هم در واقع نیت قانونگذار را کاملاً روشن میکند برای این که بعداً تولید اشکال نشود فعلاً حذف شود بعداً اگر مخبر کمیسیون بنده را قانع کرد پس میگیرم. راجع به تأسیس بنگاه دارویی در ۱۸ اسفند / ۱۳۲۱ یک قانونی گذشته است ماده دوم آن را به بنده میخوانم که مینویسد:
(وزارت بهداری مجاز است مبلغ ده میلیون ریال وام از بانک ملی ایران گرفته و سرمایه این بنگاه قرار دهد و علاوه بر آن داروهای موجود دولت هم جزء سرمایه این بنگاه خواهد بود طرز اداره نمودن این بنگاه مطابق اصول بازرگانی بوده و برای اداره نمودن آن هیئت مدیره مرکب از نمایندگان وزارت دارایی و وزارت بهداری خواهد بود.)
در اینجا در واقع یک شرکتی تشکیل شده است ما بین وزارت دارایی و وزارت بهداری مقصود از این چیست؟ آیا آن را میخواهند از صورت بازرگانی بیرون بیاورند و به صورت اداری در بیاورند مخصوصاً که اینجا مینویسد بنگاه دارویی با آنچه که در اختیار دارد و اصولاً وقتی که سازمان وزارت بهداری را در نظر بگیرید میبینیم بنگاه دارویی هم تحت نظر او خواهد بود و یک قسمت عمده کار بنگاه دارویی تماس با وزارت بهداری دارد و از لحاظ قانونگذاری هم یک عمل لغوی است اگر مجزا شود با آن که خیلی از کارهای بنگاه دارویی تحت اختیار وزارت بهداری خواهد بود بدین جهت بنده تقاضا دارم ببینید در واقع به چه نحوی میخواهند این بنگاه را اداره کنند آیا اگر این طور است که حالا اداره میشود که هیچ اگر طور دیگر میخواهند اداره بکنند روشن شود که بعد اسباب اشکال نشود.
دکتر کشاورز- اصولاً بنگاه دارویی کل کشور میبایستی تحت نظر وزارت بهداری باشد اولاً طرز تقسیم دواها ثانیاً طرز اداره کردن دواها را هیچ وزارتخانه غیر از وزارت بهداری نمیتواند اداره نماید از طرف دیگر بنگاه کل دارویی کشور تا به حال نتوانسته است احتیاجات مردم را چنان که باید و شاید رفع کند یعنی تمام فعالیت بنگاه کل دارویی کشور عبارت است از تأسیس چند دواخانه که آن دواخانهها هم نشستهاند
نسخههایی بهش مراجعه میشود به عنوان این که ما نداریم در عین حال این که دوا در انبار موجود است نسخههای مردم را رد میکنند (صحیح است) و یک عده زیادی از مردم فقیر مراجعه میکنند به این دواخانهها و آن دواها بهشان داده نمیشود مردم همان دواها را با همان مارک در دواخانههای خارج و در بازار آزاد ۶ برابر میخرند یکی از مضارهایش این است که یک سرمی که سرم گلوکز یعنی قند با آب محلول را به بچههای یک ساله که اسهال گرفته باشند آمپولش را بایستی روزی سه دانه به مریض تزریق کنند چون از دواهای اختصاصی بنگاه دارویی کل کشور است در خارج ۲۵ تومان فروخته میشود و وقتی اشخاص مراجعه میکنند به داروخانه بنگاه داروریی چون باید ۴ تومان فروخته شود به مریضها داده نمیشود از این نظر اگر این بنگاه تحت نظر وزارت بهداری قرار گیرد واقعاً در وزارت بهداری که بعداً تشکیلاتی داده خواهد شد این عمل خوب انجام خواهد گرفت مخصوصاً که در رأس وزارت بهداری شخصی مانند آقای دکتر لقمانالملک قرار گرفته واقعاً خوب انجام خواهد گرفت مخصوصاً ایشان برای کارهای اداری و غیره از قبیل سر موقع آمدن و کارهای مربوط به پول و حساب و چیزهای دیگر (ببخشید) یک وسواس به خصوصی دارند از این نظر بنده تقاضا میکنم که پیشنهاد کننده پیشنهاد خودش را پس بگیرد و این تبصره تصویب شود و به مناسبت این که فعلاً مکان وزارت بهداری گنجایش گذاشتن بنگاه را ندارد اجازه بدهند که فعلاً بنگاه از این محل استفاده بکند و بعد از جنگ وزارت بهداری یک محلی برایش تعیین خواهد کرد.
رئیس- آقای دکتر معظمی
دکتر معظمی- عرض کنم بنده پیشنهادی که کردم نه برای تصدیق بود و نه برای تکذیب بنگاه دارویی بلکه این پیشنهاد فقط از نظر عمل قانونگذاری بوده که تحت نظر وزارت بهداری باشد و مطابق قانون آن جا به طریق بازرگانی اداره شود با این ترتیب به عقیده بنده از این تبصره هیچ استفادهای وزارت بهداری نمیتواند بکند و غیر از این که یک اشکالی را ایجاد بکند هیچ فایدهای مترتب نخواهد بود از این جهت بنده پیشنهاد خودم را پس نمیگیرم.
رئیس- آقای وزیر بهداری
وزیر بهداری- نظر آقای دکتر معظمی صحیح است وزارت بهداری هم در نظر ندارد که این مؤسسه را بیاورد یک مؤسسه اداری بکند بلکه با همان نظر بازرگانی اداره خواهد کرد تحت نظر یک هیئت مدیره ممکن است این را آقایان پیشنهاد کرده باشند در هر حال منظور این نیست که از آن وضعیت سابقش خارج شود بلکه به طور بازرگانی اداره خواهد شد و تحت نظر یک هیئتی بوده باشد.
رئیس- آقای آقا سید ضیاءالدین
دکتر کشاورز- ایشان نمیتوانند صحبت بکنند چون کسی که در پیشنهاد حرف میزند باید عضو کمیسیون باشد.
اردلان- بنده عضو کمیسیون هستم.
رئیس- بفرمایید.
اردلان- عرض کنم لایحه سازمان وزارت بهداری که در شور اول در مجلس مطرح بود یک پیشنهادی آقای دهستانی این بود که این بنگاه دارویی ضمیمه وزارت بهداری بشود. چون پیشنهاد قابل توجه شد در کمیسیون ناگزیر بودیم آن را قبول کردیم برای این که دیدیم حرف حسابی است بنابراین بهتر این است که آقایان موافقت بفرمایند که جزو وزارت بهداری باشد.
رئیس- رأی میگیریم به پیشنهاد آقای دکتر معظمی
دکتر طاهری- بنده اخطار نظامنامهای دارم.
رئیس- بفرمایید.
دکتر طاهری- به حذف رأی گرفته نمیشود بعد از این که سایر پیشنهادات خوانده شد تکلیف آنها معلوم شد تجزیه میشود جدا جدا رأی میگیرند و به این هم رأی میگیرند اگر رأی داده نشد طبعاً حذف شده است از این جهت تقاضا میکنم سایر پیشنهادات خوانده شود (صحیح است)
رئیس- پیشنهاد آقای رفیعی قرائت میشود:
پیشنهاد میکنم وزارت بهداری مکلف باشد سازمان بهداری را در تمام کشور به تناسب جمعیتهای هر محل قرار بدهد و همچنین نسبت به تقسیم داروها متناسب با سکنه هر منطقه باشد.
رئیس- آقای رفیعی
رفیعی- گمان میکنم محتاج به توضیح زیاد نباشد تشکیلاتی که در ظرف بیست سال قبل از این داده شده تمامش خاصه و خرجی بوده (صحیح است) عرض کنم حضور آقایان به سایر قسمتها کاری ندارم ولی آن چیزهایی که خیلی مورد احتیاج مردم است و مربوط به حیات مردم است از قبیل بهداری که مربوط به همه مردم است و مربوط به صحت و تندرستی مردم است اگر بنا باشد به همان تناسب توی همان تشکیلات و سازمان اضافه بشود که وای به حال آن بیچارههای اهالی جنوب بیشتر از همه کرمان و بیشتر از همه بم برای این که در آن محلی که قریب چهارصد هزار نفر جمعیت دارد آقای وزیر بهداری میدانند که در آنجا چند نفر طبیب دارد البته یک پزشکیار آشنا هم در ده ندارد عرض کنم همان طور که همه مردم و همه افراد در هر نقطه که باشند متحمل تحمیلات هستند. سرباز میدهند مالیات میدهند به همان تناسب هم حق دارند از مزایا استفاده کنند (صحیح است) اگر همان طور خاصه و خرجی باشد درست نیست مگر این که وزارت بهداری مکلف باشد سازمان خود را به تناسب اهالی هر محل ترتیب دهد عرض کنم حالا اهالی جیرفت و نرماشیر نمیتوانند از خود دفاع کنند برای این که اشخاص معنونی ندارند الان هم ندارند کسی که برای آنها دفاع کند یک منطقهای است که نه خوراک دارند و نه لباس نه پول دارند و نه دوا اگر هم یکی در وسط این اهالی پیدا شود که پول داشته باشد دوا نیست بنابراین پیشنهاد بنده این بود که تشکیلات بهداری متناسب با جمعیتهای هر محل باشد و همچنین تقسیم دارو به تناسب جمعیت و سکنه هر محل باشد عرض بنده این بود که وزارت بهداری مکلف باشد این اصول را رعایت کند
رئیس- آقای مخبر قبول دارند؟
دکتر کشاورز - (مخبر)- فرمایشات آقای رفیعی از نظر اصول صحیح است اما از نظر عمل صحیح در نمیآید برای این که کار وزارت بهداری یک کار ثابتی نیست یعنی نمیتوان پیشبینی کرد که در هر ناحیهای مخارجی که ضروری است از نقطه نظر بهداشتی چقدر است؟ فرض بفرمایید در مملکت ما یک نقطهای است که یک مرض واگیر میآید و از نظر حفظ سایر قسمتهای مملکت لازم باشد که نصف بودجه بهداری مملکت در آن محل خرج شود در این صورت بایستی دست وزارت بهداری در خرج کردن در این موارد باز باشد ولی بنده تصور میکنم پیشنهاد آقای رفیعی توضیح واضحات است برای این که وزارت بهداری یا شخص وزیر بهداری که نظر مخصوصی به یک نقطه از مملکت ندارد برای ایشان چه فرق میکند. درست است که ایشان ترک هستند ولی نظر مخصوصی که به آذربایجان ندارند مگر به ایشان میشود ایراد کرد که شما میخواهید وضعیت بهداری آذربایجان را بهتر در نظر بگیرید ایشان میخواهند با اوضاع و احوال و احتیاجاتی که در بعضی از مناطق ایجاد میشود این بودجه را خرج کنند بنابراین بنده تقاضا میکنم آقای رفیعی لطف بفرمایند پیشنهاد خودشان را پس بگیرند.
رئیس- آقای رفیعی
رفیعی- بنده از آقای دکتر کشاورز انتظار نداشتم که این فرمایشات را بفرمایند برای این که جیرفتی خانه ندارد برای این که جیرفتی و نرماشیری عنوان ندارد حالا بیایید بسنجید مقایسه کنید بودجه بهداری حوزه انتخابیه خود آقا و سایر قسمتها که مورد نظر بوده است از حیث تناسب تومانی پنجاه تومان با هم متناسب ندارد.
دکتر کشاورز- ما هم ناراضی هستیم.
رفیعی- در صورتی که شما ناراضی هستید پس بنده چه باید بگویم در صورتی که آنجا مردمان توانگری دارد مردمانی دارد که اگر احتیاج پیدا کند از هر نقطه که باشد میتوانند طبیب و دارو تهیه کنند میتوانند وسایل کافی در دسترس بگذارند ولی آنجا مردم بدبخت و بیچاره هستند آن هم در نقطه جیرفت و نرماشیر که اگر پول میداشتند (در صورتی که ندارند) وسائلش آنجا فراهم نیست شما وقتی که میخواهید یک نفر مأمور آنجا بفرستید کسی نمیرود چه برسد یک نفر طبیب که هیچ وقت نخواهد رفت آن هم در آن نقطه بد آب و هوا که بایستی وزارت بهداری وسائل کار آنها را فراهم کند اما مسئله واگیر ممکن است این یک موضوع اتفاقی باشد نسبت به تحمیل بر بودجه (توجه فرمودید؟) البته بایستی در بعضی از قسمتها توجه بیشتری بشود ولی در اصل بودجه بایستی رعایت تساوی بشود بنابراین در پیشنهاد خودم باقی هستم.
- موقع و دستور جلسه آتیه - ختم جلسه
۹- موقع و دستور جلسه آتیه - ختم جلسه
رئیس- چون عده کافی نیست برای رأی اگر آقایان اجازه بفرمایند جلسه را ختم میکنیم و جلسه آتیه هم روز پنجشنبه ۲۶ مرداد و دستور هم بقیه همین لایحه و بقیه خبرها است.
چند نفر از نمایندگان- دستور پنجشنبه آینده استیضاح معین شده.
جلسه پنجاه دقیقه بعدازظهر ختم شد
رئیس مجلس شورای ملی - محمدصادق طباطبایی