تفاوت میان نسخههای «الگو:نوشتار برگزیده»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
خط ۲: | خط ۲: | ||
<onlyinclude> | <onlyinclude> | ||
* | * | ||
− | [[پرونده: | + | [[پرونده:ShahanshahAryamehrSpeechSepasCeremony12Ordibehesht1354b.mp4|thumb|left|200px|سخنرانی آریامهر شاهنشاه ایران در آیین سپاس]] |
− | + | '''[[بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در آیین سپاس ورزشگاه آریامهر ۱۲ اردیبهشت ماه ۱۳۵۴]] ''' | |
− | '''[[بیانات محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در | ||
− | + | :: یک بار دیگر سپاس متقابل من به شما ملت ایران. | |
− | + | :: امروز را که گرامی میداریم، به خاطر آن است که پایهگذار ایرانی است که به خواست خداوند دیگر در تاریخش دوره انحطاطی پیدا نخواهدشد. | |
− | + | :: فکر و اندیشه پیشنهاد این تشکیلات ملی در روز ۱۱ اسفند ۱۳۵۳ به چه مناسبت به خاطر من خطور کرد، در حالی که مملکت در اوج ترقی و در حال پیشرفت و رسیدن به نتیجه بود؟ برای درک این مطلب باید قدری به گذشته بازگشت. باید ماجرای شهریور ۱۳۲۰ را به خاطر آورد که روی خوشباوری، روی نیت خوب ما، و در عین حال به واسطه عدم آمادگی بر اساس همان خوشباوری، کشور ایران بار دیگر مورد تهاجم اجنبی قرار گرفت و به معنی واقعی خود اشغال شد، هم اشغال نظامی و هم اشغال فکری. اجنبی برای پیشبرد مقاصد خود تشکیلات سیاسی خاصی در ایران ایجاد کرد، که متأسفانه وظایف آن اول خدمت به اجنبی و بعد گمراه کردن ملت ایران بود. ما سالها با چنین تشکیلاتی دست به گریبان بودیم. یک چند با تشکیلات ریشهداری که دستورش را از خارج میگرفت، مدتی هم با تشکیلات موسمی که با هر بادی میآمد و با هر بادی میرفت، زمانی هم با تشکیلات دروغی و فریبنده به ظاهر میهنی و در باطن خدمتگزار اجنبی که چند سال فکر ملت ایران را به خود مشغول داشت، بعد هم تشکیلات دیگری که البته ایرانی بود، ولی منعکسکننده نظر عدهای خاص به شمار میرفت. تا اینکه روز ششم بهمن ۱۳۴۱، روز تماس مستقیم پادشاه مملکت با ملت خویش فرارسید. پس از دیدن روزهای تلخ و اندوهبار دوران جنگ، روزهای اشغال ایران، تأسیس احزاب خائن و دروغین، ایام انحطاط فکری و ادامه وضع غیر قابل تحمل ارباب و رعیتی، استثمار عدهای ایرانی به دست عدهای دیگر، سرانجام روز رهایی از نفوذ خارجی و بازشدن دست ایرانی برای تصمیم گرفتن به خاطر ایرانی و در راه ایران فرا رسید. در آن روز توانستم شش ماده اول انقلاب را به شما پیشنهاد کنم و ملت ایران یکپارچه به آن پاسخ مثبت داد. در آن شش اصل اولیه، اساس کار بر آزادکردن دهقان ایرانی بود. در آن موقع هفتادوپنج درصد جمعیت ایران را دهقانان تشکیل میدادند، آزادی آنها به معنی رهایی اکثریت ملت ایران از یوغ بردگی بود، به قول آنها، آن روز تولد جدید و زندگی تازهای برای آنها بود. | |
− | + | :: در آن شش ماده اولیه، تدابیر کافی نیز برای تغییر وضع کارگران و همچنین برای آزادی و برابری زنان با مردان اتخاذ شدهبود. | |
− | + | :: شش اصل اولیه انقلاب به تدریج با شش اصل دیگر تکمیل شد. این شش اصل جدید نه فقط آزادی و مالکیت دهقانان آزاد شدۀ ایران را تأکید و تأیید کرد، بلکه تشکیلاتی برای آنها به وجود آورد که بتوانند هم آزاد باقی بمانند و هم زندگی بهتری داشتهباشند، آن تشکیلات تعاونیهای کشاورزی بود، با یک فکر ایرانی دیگر به نام شرکتهای سهامی زراعی. در این اندیشهها میخواهیم ثابت کنیم که برای سعادت و پیشرفت یک مملکت، احتیاجی به نگاه کردن به آن سوی دروازهها نیست. میتوان با فکر ایرانی و با توجه به آنچه که در دنیا میگذرد، بهترین راهحلها و مبتکرانهترین عملها را در راه ایران انجام داد. برای کارگران نیز نه فقط با قوانین مختلف بیمههای اجتماعی و سهیم کردن آنان در بیست درصد سود کارخانه، بلکه با عرضه سهام کارخانهها تا چهلونه درصد به آنها و کارمندان کارخانهها، آثار و مظاهر استثمار اجتماعی را از میان برداشتیم. از این پس جدا کردن امور مدیریت از مالکیت کارخانهها اجازه خواهدداد که اکثریت مردم این مملکت در سهام صنایع حال و آینده کشور شریک باشند. تنها از این راه است که سرمایههای کلان هر چه بیشتر به وسیله افراد به دست میآید و سرمایهگذاریهای عمده امکانپذیر میشود. این امر البته از ارزش خدمات کسانی که تا به حال به وسیله ابتکارات شخصی و زحمت خود، صنایع ایران را به این مرحله رساندهاند، چیزی نمیکاهد، ولی اساس کار بر همان روال است که گفتم و این یک آیندهنگری است. | |
− | + | :: پیشرفت و موفقیت ما منوط به این است که همیشه سعی کنیم چند قدم در پیشاپیش وقایع گام برداریم، تنها کافی نیست که با زمانه پیش برویم، بلکه برای اینکه هیچ وقت غافلگیر نشویم، باید همیشه چند قدم پیش از وقایع قرار داشتهباشیم و این کاری است که امروزه در ایران انجام مییابد. | |
− | + | :: یکی دیگر از موفقیتهای ایران، برقراری عدالت اجتماعی، بر اساس اقتصاد دموکراتیک و دموکراسی اقتصادی است. اساس این کار بر چیست؟ بر این است که ثروتهای بزرگ طبیعی، چه در روی زمین و چه در زیر زمین، آن چیزهایی که ما میگوییم خدا خلق کرده و دست بشر در آن دخالتی نداشتهاست، باید به اجتماع تعلق داشتهباشد، یعنی جنگلها، آبها، معادن بزرگ که در زندگی ملتها و اجتماع تأثیر اساسی دارند، مثل معادن آهن، فولاد، مس، همچنین نفت و گاز و احتمالاً صنایع پتروشیمی و چیزهایی که در تعیین قیمتها تأثیر قطعی دارند، همه آنها باید به دست دولت که نماینده ملت و اجتماع است، به نفع جامعه بهرهبرداری بشود. در این زمینه پیشرفتهترین اجتماع امروز دنیا تحت شرایطی احیاناً به این حد رسیدهاند، یا برخی از آنها حتی به این حد هم نرسیدهاند. | |
− | + | :: اینکه میگویم احیاناً، برای آن است که شرایط ما توأم با آزادی فردی است. اصل دیگری که علاوه بر عدالت اجتماعی ما آن را مراعات میکنیم، آزادیهای فردی به حد کمال است، آزادی تا حد و مرز خدمت به مملکت، نه تجاوز از آن، زیرا تجاوز از آن خیانت به مملکت میشود و این امر در ایران برای ما قابل قبول نیست. از این آزادیهای فردی و اجتماعی، و از این مقررات پیشرفته تا به حال چه نتیجهای گرفتهایم؟ ببینید ایران قبل از انقلاب بهمن چه بود و ظرف این سیزده سال چه شد؟ وضع داخلی و خارجیاش از کجا به کجا رسید؟ | |
− | + | :: وضع داخلی ما به آنجا رسید که ترقیاتی که نصیب ما شده، با اهمیتی که در دنیا پیدا کردهایم و بالاخره با درآمدهایی که به خواست خداوند به دست آوردهایم، ثروت ایران به طور عادلانه و به منظور پخش هر چه بیشتر آن در میان عموم مردم مملکت به مصرف میرسید، مانند کمکی که از خزانه مملکت به پنج قلم از مواد مصرفی مردم میشود، همچنین تحصیل رایگان تا پایان دوره دانشگاه، حتی تغذیه عده زیادی از عزیزان و نوجوانان که در مدارس تحصیل میکنند. از بقیه کارهایی که در این مملکت انجام شده یاد نمیکنم، زیرا یا با آنها آشنا هستید، یا از این پس به عنوان عضو وفادار حزب رستاخیز ملت ایران با آنها آشنا خواهیدشد. به هر حال منظور این است که در عرض چنین مدت کوتاه، ما به چنین نتایج عالی رسیدهایم. به خواست خدا این هنوز اول کار است، آینده ما از این هم درخشانتر خواهدبود. اکنون باید دید رمز موفقیتهای ما در چیست؟ برای ما مهم است که بدانیم چرا این موفقیتها نصیب ما شدهاست؟ | |
− | + | :: اگر کمی فکر بکنیم خیلی آسان به نتیجه میرسیم، در تاریخ گذشته ایران سابقه داشتهاست که پس از هر دوره درماندگی، یک دوره زندگی جدید و در واقع یک رستاخیز در ایران پدیدار شدهاست. در همین پنجاه سال اخیر، دوبار ایران ما به طور مسلم از دست رفتهبود و میتوان گفت که یک معجزه ما را نجات داد، ولی به این معجزه من میخواهم جملۀ "رستاخیز ملت ایران" را هم اضافه کنم، چون در هر دو بار رستاخیز ملت ایران ما را نجات داد. شاید عدهای یادشان نباشد، اما خیلیها هم یادشان است که تنها عامل بازگرداندن آذربایجان به ایران، قیام همه مردم ایران بود، آن هم به نوبه خود یک رستاخیز بود. رستاخیز موقعی در این مملکت روی داد که ارتباط معنوی و باطنی و ظاهری، بین رئیس مملکت که همیشه در این کشور شاه بوده، با ملت برقرار شد و علت اینکه ما در مرامنامه این حزب جدید به نظام شاهنشاهی اشاره میکنیم، همین است، اما برای اینکه موفقیتهای سیزده ساله گذشته و موفقیتهای مسلم آینده ما که از هم اکنون در برابر ما ترسیم شده، خدای نکرده متزلزل و متوقف نشود، وظیفه من به عنوان یک فرد دلسوز، به عنوان کسی که زندگی خودش را وقف این مملکت و این ملت، یعنی شما کرده، این بود که آینده مملکت را از هر جهت تأمین و تضمین کنم و با ادامه این موفقیتها، مملکت و شما را به دوره تمدن بزرگ برسانم. لازمه این کار وجود یک تشکیلات عظیم ملی و سیاسی بود که با همه قشرهای اجتماعی و اهالی ایران سر و کار داشتهباشد. تنها به این طریق ممکن بود که همه افراد ملت، در حالی که چند آرمان ملی را قبول کردهاند، در اطراف پرچم آن آرمان گرد آیند و اگر اختلاف نظرهایی هم در میان باشد، که باید وجود داشتهباشد، تحت لوای همان پرچم به رفع آن همت گمارند. این تشکیلات ایران امروز ملیترین تشکیلاتی است که تاریخ ایران به یاد دارد و شاید در جای دیگر هم کمتر نظیر آن را بتوان پیدا کرد، زیرا عموم افراد ملت ایران وارد این تشکیلات هستند. | |
− | + | :: در انتخابات آینده خواهیددید که چگونه به طریق بیسابقهای در دنیا، همه افراد ملت امکان اظهار نظر و انتخاب فرد مورد نظر خود را خواهندداشت. طریقه شرکت در این کار توضیح داده شده و تا انتخابات آینده که چیزی به آغاز آن باقی نمانده، بیشتر توضیح داده خواهدشد. همه کسانی که به این حزب روی آورده و به اصول و اساس آن ایمان دارند، هر کسی را که انتخاب بشود، باید با آغوش باز و با قلب پر از مهر او را به سینه خود بفشارند. تشکیلات حزب به دورترین نقاط کشور و به همه قشرهای جامعه ایران نفوذ و رسوخ پیدا خواهدکرد، معهذا چهارده ماده دیگر کنگره حزب تشکیل خواهدشد و در آن کنگره همه افراد انتخابی خواهندبود. انتخابات آینده نمودار تمایل حقیقی اکثریت ملت ایران خواهدبود و در آن هیچ کس خود را بیش از دیگران متفکر و وارد به موضوع معرفی نخواهدکرد و هیچ کس بر هیچ کس برتری نخواهدداشت، زیرا رأی اکثریت مردم ملاک عمل خواهدبود. صاحبنظران در هر مورد میتوانند نظرات خود را ابراز دارند. رادیو، تلویزیون، مطبوعات، همه نوع وسایل هست. ما آنها را تشویق به اظهار نظر میکنیم، منتهی هیچ کس نباید اشتباه کند و همه باید بدانند که نظر این گونه افراد فقط نظر یک فرد است و نظر اصلی که اساس کار خواهدبود، نظر ملت ایران است. کنگرهای که بدینسان تشکیل خواهدشد، اگر در اساسنامه فعلی حزب عیب و ایرادی ببیند، پس از چهارده ماه تجربه در صورتی که لازم باشد، خواهدتوانست در آن اصلاحاتی به عمل آورد. این کنگرهها که قاعدتاً هر چهار سال یک بار تشکیل خواهدشد، میتواند این عمل را تکرار کند. البته اساس مرام حزب غیر قابل تغییر است، ولی فروع آن با توجه به اینکه انقلاب ایران قابل تغییر و دائم در حال پیشرفت است، میتواند تغییر یابد، به شرط آنکه به اساس کار لطمهای وارد نیاورد. بدیهی است که استقبال یکپارچه ملت ایران در نامنویسی در این حزب، اظهار نظرهای صمیمانه، اظهار علاقه و ابراز صمیمیت در این امر، علاوه بر آنکه بهترین ضامن پیشرفت این تشکیلات است، بهترین ضامن آن نیز هست که بتوانیم با اطمینان خاطر به آینده مملکت بنگریم و بدانیم که کاری که شروع شدهاست، ادامه دارد و ادامه خواهدداشت. | |
+ | :: خداوند همیشه یار و یاور شما ملت نجیب ایران باد. | ||
</onlyinclude> | </onlyinclude> | ||
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]] | [[رده:مشروطه:صفحه اصلی]] |
نسخهٔ ۹ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۳۸
بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در آیین سپاس ورزشگاه آریامهر ۱۲ اردیبهشت ماه ۱۳۵۴
- یک بار دیگر سپاس متقابل من به شما ملت ایران.
- امروز را که گرامی میداریم، به خاطر آن است که پایهگذار ایرانی است که به خواست خداوند دیگر در تاریخش دوره انحطاطی پیدا نخواهدشد.
- فکر و اندیشه پیشنهاد این تشکیلات ملی در روز ۱۱ اسفند ۱۳۵۳ به چه مناسبت به خاطر من خطور کرد، در حالی که مملکت در اوج ترقی و در حال پیشرفت و رسیدن به نتیجه بود؟ برای درک این مطلب باید قدری به گذشته بازگشت. باید ماجرای شهریور ۱۳۲۰ را به خاطر آورد که روی خوشباوری، روی نیت خوب ما، و در عین حال به واسطه عدم آمادگی بر اساس همان خوشباوری، کشور ایران بار دیگر مورد تهاجم اجنبی قرار گرفت و به معنی واقعی خود اشغال شد، هم اشغال نظامی و هم اشغال فکری. اجنبی برای پیشبرد مقاصد خود تشکیلات سیاسی خاصی در ایران ایجاد کرد، که متأسفانه وظایف آن اول خدمت به اجنبی و بعد گمراه کردن ملت ایران بود. ما سالها با چنین تشکیلاتی دست به گریبان بودیم. یک چند با تشکیلات ریشهداری که دستورش را از خارج میگرفت، مدتی هم با تشکیلات موسمی که با هر بادی میآمد و با هر بادی میرفت، زمانی هم با تشکیلات دروغی و فریبنده به ظاهر میهنی و در باطن خدمتگزار اجنبی که چند سال فکر ملت ایران را به خود مشغول داشت، بعد هم تشکیلات دیگری که البته ایرانی بود، ولی منعکسکننده نظر عدهای خاص به شمار میرفت. تا اینکه روز ششم بهمن ۱۳۴۱، روز تماس مستقیم پادشاه مملکت با ملت خویش فرارسید. پس از دیدن روزهای تلخ و اندوهبار دوران جنگ، روزهای اشغال ایران، تأسیس احزاب خائن و دروغین، ایام انحطاط فکری و ادامه وضع غیر قابل تحمل ارباب و رعیتی، استثمار عدهای ایرانی به دست عدهای دیگر، سرانجام روز رهایی از نفوذ خارجی و بازشدن دست ایرانی برای تصمیم گرفتن به خاطر ایرانی و در راه ایران فرا رسید. در آن روز توانستم شش ماده اول انقلاب را به شما پیشنهاد کنم و ملت ایران یکپارچه به آن پاسخ مثبت داد. در آن شش اصل اولیه، اساس کار بر آزادکردن دهقان ایرانی بود. در آن موقع هفتادوپنج درصد جمعیت ایران را دهقانان تشکیل میدادند، آزادی آنها به معنی رهایی اکثریت ملت ایران از یوغ بردگی بود، به قول آنها، آن روز تولد جدید و زندگی تازهای برای آنها بود.
- در آن شش ماده اولیه، تدابیر کافی نیز برای تغییر وضع کارگران و همچنین برای آزادی و برابری زنان با مردان اتخاذ شدهبود.
- شش اصل اولیه انقلاب به تدریج با شش اصل دیگر تکمیل شد. این شش اصل جدید نه فقط آزادی و مالکیت دهقانان آزاد شدۀ ایران را تأکید و تأیید کرد، بلکه تشکیلاتی برای آنها به وجود آورد که بتوانند هم آزاد باقی بمانند و هم زندگی بهتری داشتهباشند، آن تشکیلات تعاونیهای کشاورزی بود، با یک فکر ایرانی دیگر به نام شرکتهای سهامی زراعی. در این اندیشهها میخواهیم ثابت کنیم که برای سعادت و پیشرفت یک مملکت، احتیاجی به نگاه کردن به آن سوی دروازهها نیست. میتوان با فکر ایرانی و با توجه به آنچه که در دنیا میگذرد، بهترین راهحلها و مبتکرانهترین عملها را در راه ایران انجام داد. برای کارگران نیز نه فقط با قوانین مختلف بیمههای اجتماعی و سهیم کردن آنان در بیست درصد سود کارخانه، بلکه با عرضه سهام کارخانهها تا چهلونه درصد به آنها و کارمندان کارخانهها، آثار و مظاهر استثمار اجتماعی را از میان برداشتیم. از این پس جدا کردن امور مدیریت از مالکیت کارخانهها اجازه خواهدداد که اکثریت مردم این مملکت در سهام صنایع حال و آینده کشور شریک باشند. تنها از این راه است که سرمایههای کلان هر چه بیشتر به وسیله افراد به دست میآید و سرمایهگذاریهای عمده امکانپذیر میشود. این امر البته از ارزش خدمات کسانی که تا به حال به وسیله ابتکارات شخصی و زحمت خود، صنایع ایران را به این مرحله رساندهاند، چیزی نمیکاهد، ولی اساس کار بر همان روال است که گفتم و این یک آیندهنگری است.
- پیشرفت و موفقیت ما منوط به این است که همیشه سعی کنیم چند قدم در پیشاپیش وقایع گام برداریم، تنها کافی نیست که با زمانه پیش برویم، بلکه برای اینکه هیچ وقت غافلگیر نشویم، باید همیشه چند قدم پیش از وقایع قرار داشتهباشیم و این کاری است که امروزه در ایران انجام مییابد.
- یکی دیگر از موفقیتهای ایران، برقراری عدالت اجتماعی، بر اساس اقتصاد دموکراتیک و دموکراسی اقتصادی است. اساس این کار بر چیست؟ بر این است که ثروتهای بزرگ طبیعی، چه در روی زمین و چه در زیر زمین، آن چیزهایی که ما میگوییم خدا خلق کرده و دست بشر در آن دخالتی نداشتهاست، باید به اجتماع تعلق داشتهباشد، یعنی جنگلها، آبها، معادن بزرگ که در زندگی ملتها و اجتماع تأثیر اساسی دارند، مثل معادن آهن، فولاد، مس، همچنین نفت و گاز و احتمالاً صنایع پتروشیمی و چیزهایی که در تعیین قیمتها تأثیر قطعی دارند، همه آنها باید به دست دولت که نماینده ملت و اجتماع است، به نفع جامعه بهرهبرداری بشود. در این زمینه پیشرفتهترین اجتماع امروز دنیا تحت شرایطی احیاناً به این حد رسیدهاند، یا برخی از آنها حتی به این حد هم نرسیدهاند.
- اینکه میگویم احیاناً، برای آن است که شرایط ما توأم با آزادی فردی است. اصل دیگری که علاوه بر عدالت اجتماعی ما آن را مراعات میکنیم، آزادیهای فردی به حد کمال است، آزادی تا حد و مرز خدمت به مملکت، نه تجاوز از آن، زیرا تجاوز از آن خیانت به مملکت میشود و این امر در ایران برای ما قابل قبول نیست. از این آزادیهای فردی و اجتماعی، و از این مقررات پیشرفته تا به حال چه نتیجهای گرفتهایم؟ ببینید ایران قبل از انقلاب بهمن چه بود و ظرف این سیزده سال چه شد؟ وضع داخلی و خارجیاش از کجا به کجا رسید؟
- وضع داخلی ما به آنجا رسید که ترقیاتی که نصیب ما شده، با اهمیتی که در دنیا پیدا کردهایم و بالاخره با درآمدهایی که به خواست خداوند به دست آوردهایم، ثروت ایران به طور عادلانه و به منظور پخش هر چه بیشتر آن در میان عموم مردم مملکت به مصرف میرسید، مانند کمکی که از خزانه مملکت به پنج قلم از مواد مصرفی مردم میشود، همچنین تحصیل رایگان تا پایان دوره دانشگاه، حتی تغذیه عده زیادی از عزیزان و نوجوانان که در مدارس تحصیل میکنند. از بقیه کارهایی که در این مملکت انجام شده یاد نمیکنم، زیرا یا با آنها آشنا هستید، یا از این پس به عنوان عضو وفادار حزب رستاخیز ملت ایران با آنها آشنا خواهیدشد. به هر حال منظور این است که در عرض چنین مدت کوتاه، ما به چنین نتایج عالی رسیدهایم. به خواست خدا این هنوز اول کار است، آینده ما از این هم درخشانتر خواهدبود. اکنون باید دید رمز موفقیتهای ما در چیست؟ برای ما مهم است که بدانیم چرا این موفقیتها نصیب ما شدهاست؟
- اگر کمی فکر بکنیم خیلی آسان به نتیجه میرسیم، در تاریخ گذشته ایران سابقه داشتهاست که پس از هر دوره درماندگی، یک دوره زندگی جدید و در واقع یک رستاخیز در ایران پدیدار شدهاست. در همین پنجاه سال اخیر، دوبار ایران ما به طور مسلم از دست رفتهبود و میتوان گفت که یک معجزه ما را نجات داد، ولی به این معجزه من میخواهم جملۀ "رستاخیز ملت ایران" را هم اضافه کنم، چون در هر دو بار رستاخیز ملت ایران ما را نجات داد. شاید عدهای یادشان نباشد، اما خیلیها هم یادشان است که تنها عامل بازگرداندن آذربایجان به ایران، قیام همه مردم ایران بود، آن هم به نوبه خود یک رستاخیز بود. رستاخیز موقعی در این مملکت روی داد که ارتباط معنوی و باطنی و ظاهری، بین رئیس مملکت که همیشه در این کشور شاه بوده، با ملت برقرار شد و علت اینکه ما در مرامنامه این حزب جدید به نظام شاهنشاهی اشاره میکنیم، همین است، اما برای اینکه موفقیتهای سیزده ساله گذشته و موفقیتهای مسلم آینده ما که از هم اکنون در برابر ما ترسیم شده، خدای نکرده متزلزل و متوقف نشود، وظیفه من به عنوان یک فرد دلسوز، به عنوان کسی که زندگی خودش را وقف این مملکت و این ملت، یعنی شما کرده، این بود که آینده مملکت را از هر جهت تأمین و تضمین کنم و با ادامه این موفقیتها، مملکت و شما را به دوره تمدن بزرگ برسانم. لازمه این کار وجود یک تشکیلات عظیم ملی و سیاسی بود که با همه قشرهای اجتماعی و اهالی ایران سر و کار داشتهباشد. تنها به این طریق ممکن بود که همه افراد ملت، در حالی که چند آرمان ملی را قبول کردهاند، در اطراف پرچم آن آرمان گرد آیند و اگر اختلاف نظرهایی هم در میان باشد، که باید وجود داشتهباشد، تحت لوای همان پرچم به رفع آن همت گمارند. این تشکیلات ایران امروز ملیترین تشکیلاتی است که تاریخ ایران به یاد دارد و شاید در جای دیگر هم کمتر نظیر آن را بتوان پیدا کرد، زیرا عموم افراد ملت ایران وارد این تشکیلات هستند.
- در انتخابات آینده خواهیددید که چگونه به طریق بیسابقهای در دنیا، همه افراد ملت امکان اظهار نظر و انتخاب فرد مورد نظر خود را خواهندداشت. طریقه شرکت در این کار توضیح داده شده و تا انتخابات آینده که چیزی به آغاز آن باقی نمانده، بیشتر توضیح داده خواهدشد. همه کسانی که به این حزب روی آورده و به اصول و اساس آن ایمان دارند، هر کسی را که انتخاب بشود، باید با آغوش باز و با قلب پر از مهر او را به سینه خود بفشارند. تشکیلات حزب به دورترین نقاط کشور و به همه قشرهای جامعه ایران نفوذ و رسوخ پیدا خواهدکرد، معهذا چهارده ماده دیگر کنگره حزب تشکیل خواهدشد و در آن کنگره همه افراد انتخابی خواهندبود. انتخابات آینده نمودار تمایل حقیقی اکثریت ملت ایران خواهدبود و در آن هیچ کس خود را بیش از دیگران متفکر و وارد به موضوع معرفی نخواهدکرد و هیچ کس بر هیچ کس برتری نخواهدداشت، زیرا رأی اکثریت مردم ملاک عمل خواهدبود. صاحبنظران در هر مورد میتوانند نظرات خود را ابراز دارند. رادیو، تلویزیون، مطبوعات، همه نوع وسایل هست. ما آنها را تشویق به اظهار نظر میکنیم، منتهی هیچ کس نباید اشتباه کند و همه باید بدانند که نظر این گونه افراد فقط نظر یک فرد است و نظر اصلی که اساس کار خواهدبود، نظر ملت ایران است. کنگرهای که بدینسان تشکیل خواهدشد، اگر در اساسنامه فعلی حزب عیب و ایرادی ببیند، پس از چهارده ماه تجربه در صورتی که لازم باشد، خواهدتوانست در آن اصلاحاتی به عمل آورد. این کنگرهها که قاعدتاً هر چهار سال یک بار تشکیل خواهدشد، میتواند این عمل را تکرار کند. البته اساس مرام حزب غیر قابل تغییر است، ولی فروع آن با توجه به اینکه انقلاب ایران قابل تغییر و دائم در حال پیشرفت است، میتواند تغییر یابد، به شرط آنکه به اساس کار لطمهای وارد نیاورد. بدیهی است که استقبال یکپارچه ملت ایران در نامنویسی در این حزب، اظهار نظرهای صمیمانه، اظهار علاقه و ابراز صمیمیت در این امر، علاوه بر آنکه بهترین ضامن پیشرفت این تشکیلات است، بهترین ضامن آن نیز هست که بتوانیم با اطمینان خاطر به آینده مملکت بنگریم و بدانیم که کاری که شروع شدهاست، ادامه دارد و ادامه خواهدداشت.
- خداوند همیشه یار و یاور شما ملت نجیب ایران باد.